تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۵۳
کد مطلب : ۵۰۳۰۴۶
تحلیل انتخاباتی کبنانیوز؛

بخش سوم) جایگاه گفتمانی و عملکردی محمد بهرامی؛ گذشته، حال و آینده / آیا سرنوشت تک‌دوره‌ای در انتظار بهرامی است؟

۲۸
۱
بخش سوم) جایگاه گفتمانی و عملکردی محمد بهرامی؛ گذشته، حال و آینده / آیا سرنوشت تک‌دوره‌ای در انتظار بهرامی است؟
کبنا ؛پس از انتصاب یدالله رحمانی به استانداری کهگیلویه و بویراحمد، عرصه سیاسی و مدیریتی حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون وارد مرحله‌ای تازه شد که در آن محمد بهرامی نماینده تازه‌نفس مجلس، با انتظارات بالا، فشارهای جریان‌های رقیب، نقش پررنگ غلامرضا تاجگردون و تقسیم سهمیه‌های انتصابات مواجه گردید. این شرایط، از یک سو میدان عمل او را در مقایسه با دوره نماینده گذشته تنگ‌تر کرده و از سوی دیگر شکاف بین مطالبات عمومی و عملکرد محافظه‌کارانه‌اش را آشکار ساخته است. اگر بهرامی نتواند این شکاف را با بازتعریف جایگاه گفتمانی، تقویت تیم رسانه‌ای و حضور فعال‌تر در معادلات استانی و ملی پر کند، ممکن است سرنوشت تک‌دوره‌ای‌شدن نماینده سابق برای او تکرار شود.
به گزارش کبنا، در حالی که در بسیاری از استان‌ها نمایندگان صرفاً نقش نظارتی و قانونگذاری دارند، در کهگیلویه و بویراحمد، نمایندگان از نظر عرفی، نقشی بیشتر از قواعد تعریف‌شده قانونی دارند. ازهمین‌رو ما طی سلسله‌مطالبی به تحلیل نقش و جایگاه آنها در استان پرداخته‌ایم. دو بخش پیشینِ این یادداشت‌ها در همین پایگاه خبری منتشر شدند (برای مطالعه دو بخش پیشین اینجا و اینجا کلیک کنید) و در ادامه به بخش سوم آنها می‌پردازیم و پرونده بویراحمد، دنا و مارگون را می‌بندیم و پس از آن به دو حوزه انتخابیه دیگر استان می‌پردازیم. در این یادداشت به وضعیت نمایندگی در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون پس از انتصاب یدالله رحمانی به استانداری کهگیلویه و بویراحمد می‌پردازیم.
یدالله رحمانی که گزینه استانداری استان فارس بود، به یک‌باره سر از استانداری کهگیلویه و بویراحمد درآورد. این در حالی است که حسن نوروزی رئیس اسبق برنامه و بودجه کهگیلویه و بویراحمد و هوشنگ صیدالی احتمال بیشتری داشتند و در بین این دو گمانه‌زنی‌های بیشتری برای استانداری صیدالی می‌شد.
رحمانی که از نظر فرهنگی دارای فصل مشترک‌هایی با مردم کهگیلویه و بویراحمد بود و ارتباط فامیلی با بخشی از مردم در بویراحمد و گچساران داشت، نخستین تجربه مدیریتی‌اش به سازمان برنامه و بودجه کهگیلویه و بویراحمد برمی‌گردد.
هرچند عده‌ای او را به غلامرضا تاجگردون منتسب می‌کردند، اما تاجگردون نه با او مخالفت داشت و نه تلاشی برای انتساب او کرده بود؛ گفته می‌شود او صرفاً با این انتخاب موافقت داشت و گزینه مورد نظر او شخص دیگری بود.
یکی از چالش‌های بهرامی پس از به استانداری نرسیدن صیدالی و استانداری رحمانی شروع شد. مخالفان بهرامی که به دنبال فرصتِ انتقاد به او بودند، همین را مبنا قرار دادند تا به او حمله کنند. برخی از مخالفان او می‌گفتند در فرایند انتصاب استانداری، گزینه تاجگردون بر کرسی نشسته و بهرامی نتوانسته است در این معادلات نقشی ایفا کند. بهرامی هم به خاطر این‌که از این معادلات جا نماند از انتصاب رحمانی حمایت کرد.
بدنه هوادار بهرامی که پس از پیروزی مسعود پزشکیان امیدوار بودند بتوانند در معادلات قدرت در استان، نقش ایفا کنند، پس از عدم انتصاب صیدالی، بخشی از امیدشان بر باد رفت. در آن دوره، تیم رسانه‌ای نماینده، به قدری سردرگم بودند که برخی از آنها به دنبال پیدا کردن و برجسته‌سازی علقه‌های فامیلی بین استاندار و بهرامی برآمدند و از نزدیکی بهرامی و استاندار سخن گفتند. گویا آنها می‌خواستند با برجسته ساختن بخشی از نزدیکی فامیلی بین این دو، تا حدی از خلأ نفوذ نماینده بکاهند. البته مشابه چنین تعبیر و تفسیرهایی را هم می‌شد در جریان نزدیک به نماینده پیشین بویراحمد، دنا و مارگون در فاصله سال‌های 1398 تا 1402 دید. آنها در جاهایی که می‌دیدند نقشی در انتصابات ندارند، از همین ابزار فامیلی و طایفه‌ای استفاده می‌کردند تا بگویند مدیر یا مسئول انتصابی از نظر فامیلی چنان نزدیکی‌هایی دارد.
اما برگردیم به بهرامی؛ او که با حجم زیادی از توقعات جریانی روبه رو بود، از یک طرف تجربه‌ چندانی برای نقش‌آفرینی در معادلات قدرت در مرکز کشور نداشت و از طرف دیگر، جریان اصلاحات نیز هنوز او را کامل نپذیرفته بود. ازاین‌رو به نظر می‌رسید در شرایطی قرار گرفته که فعلاً باید با غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت کنار بیاید و از هرگونه تقابل با او پرهیز کند. چرا که به نظر می‌رسد گمان می‌کند هر گونه زاویه پیدا کردن با تاجگردون به دلیل نفوذش در مجلس، دولت و دوستی با مسعود پزشکیان، ممکن است برایش گران تمام شود. شاید به همین دلیل باشد که او از اتحاد نمایندگان استان سخن می‌گفت.
یکی از انتقاداتی که برخی به بهرامی وارد می‌کنند به موضوع انتصابات برمی‌گردد؛ برای فهم این مسأله باید کمی به عقب‌تر برگردیم. در دوره نمایندگی مهدی روشنفکر، غلامرضا تاجگردون در مجلس حضور نداشت. همین عدم حضور تاجگردون، در موارد زیادی به نفع روشنفکر تمام شد. از طرف دیگر، روشنفکر و سید محمد موحد از نظر منطقه‌ای و جغرافیا دارای فصول مشترکی بودند. علاوه بر این، سید علی احمدزاده استاندار وقت کهگیلویه و بویراحمد نیز به دلیل زاویه‌ای که با جریان ستار هدایتخواه داشت، ارتباط بیشتری با روشنفکر برقرار کرد. در چنین شرایطی فضای بیشتری در اختیار روشنفکر قرار گرفت که در مقایسه با شرایط کنونی برای محمد بهرامی،  می‌توان گفت فضای کنشگری روشنفکر در انتصابات، بسبار بازتر و بیشتر بود. افزون‌براین، روشنفکر حامیان جوانی هم در تهران داشت. ازاین‌رو او توانست سهم بیشتری از مدیران در سطح استان داشته باشد؛ البته هر چند تأکید زیادی از سوی جریان او بر کمیت مدیران انتصابی می‌شد، اما عملکرد آنها چندان مورد توجه نبود؛ در واقع، در مواردی کیفیت فدای کمیت می‌شد.
برخی که گذشته را دیده بودند با ارجاع به همان، به بهرامی فشار می‌آوردند که او هم باید سهم بالایی در انتصاب مدیران در استان داشته باشد. اما شرایط کننونی به دلایلی برای بهرامی متفاوت با دوره گذشته است و استاندار کنونی باید اقتضائاتی را مد نظر قرار می‌داد که چندان به سود بهرامی نبود. در این دوره ما شاهد افراد و دسته‌هایی هستیم که سهم هر کدام باید در انتصابات مشخص می‌شد. یکی از آنها غلامرضا تاجگردون بود؛ باید سهمی از انتصابات به او داده می‌شد. هر چند دولت تغییر کرده بود، اما به دلیل تأکید پزشکیان بر شعار وفاق، باید سهم سید محمد موحد هم در فرایند انتصابات در نظر گرفته می‌شد. نمی‌شد جریان اصلاحات در استان را هم نادیده گرفت. از طرف دیگر، معمولاً استاندارها سهمی را هم به نزدیکان خود می‌دهند و در دوره کنونی، قشقایی‌ها هم هر چند اندک، اما بدون سهم در انتصابات نماندند. تازه این انتصابات، تنها بخشی از دستگاه‌ها و جایگاه‌ها را دربرمی‌گرفت. چرا که نمی‌شد به یک‌باره تمام مدیران و مسئولان دولت گذشته را برکنار کرد و باید سهمی هم برای آنها هم در نظر گرفته می‌شد. حالا در این میان با احتساب سهمیه‌های بالا، سهم اندکی هم به بهرامی داده شد. حالا می‌توان متوجه شد که وضعیتی که بهرامی در آن قرار گرفته چقدر با شرایط روشنفکر متفاوت است.
این وسط، مخالفان بهرامی که بخشی از آنها از هواداران روشنفکر بودند، به جای تأکید بر کیفیت و عملکرد مدیران، بر تعداد مدیران نزدیک به بهرامی که اندک بودند تأکید کردند و این‌گونه بهرامی را مورد انتقاد قرار می‌دادند.
هر چند در دوره روشنفکر ما شاهد شعار «نفی هر گونه مرزبندی» بودیم، اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. ولی همین حلقه نزدیک روشنفکر پس از انتخابات و پیروزی بهرامی هم، پای واژه «عزت بویراحمد» را پیش کشیدند و  گفتند در انتصابات، سهم بیشتری به کهگیلویه و گچساران داده شده و سهم بویراحمد کامل دیده نشده است؛ از این ادعاها هم این‌گونه نتیجه می‌گرفتند که بهرامی وکیل قدرتمندی برای بویراحمد، دنا و مارگون نیست. این در حالی است که واگذاری دنای شمالی بویراحمد، سهمیه عشایر استخدامی بویراحمد، قضیه سد ماندگان و نابسامانی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد و ... در زمان روشنفکر اتفاق افتاد. البته باید گفت امروز در حالی جریان هوادار روشنفکر به سهمیه انتصابات کهگیلویه و گچساران انتقاد دارند، که بخشی از آرای روشنفکر در سال 1398 توسط همین کهگیلویه‌ای‌ها و گچسارانی‌های مقیم یاسوج به صندوق‌های رأی ریخته شد.
در نهایت کار بهرامی به جایی رسید که توسط برخی لیدرهایش، تحت تأثیر فضای رسانه، زیر فشار قرار گرفت و به تدریج دوقطبی‌های کاذب جغرافیایی در این حوزه انتخابیه پررنگ شدند. تا جایی که گفته می‌شود برخی از نزدیکان او تصمیم گرفتند خود به دیدار استاندار بروند تا از سهم ناچیز این حوزه انتخابیه در انتصابات در دولت پزشکیان گلایه کنند.
از طرف دیگر شهروندان این حوزه انتخابیه، منتظر ایراد نطق‌های آتشین بهرامی در مجلس در دفاع از حقوق مردم بودند. هر چند چنین انتظار و توقعی برای آنها ایجاد شده بود، اما در عمل اتفاق نیفتاد و بهرامی که از گذشته تاکنون رفتار محافظه‌کارانه‌ای داشته است در این زمینه هنوز نتوانسته کارنامه مطلوبی از خود بر جای بگذارد؛ البته نباید فراموش کرد که او یک بار توانست در مجلس برای شکایتی، حدود 40 امضا جمع‌آوری کند.
هر چند اوایل حضور بهرامی انتظار می‌رفت به تدریج ارتباط بهرامی و تاجگردون بهتر شود، اما به نظر می‌رسد هنوز بهرامی سایه تاجگردون را بالای سرش احساس می‌کند؛ حتی در اجماع سوم خرداد در کوه‌گل بهرامی نقش میزبان را بر عهده گرفت؛ اما برخی می‌گویند چنین رفتارهایی از سوی بهرامی نه اختیاری بلکه اقتضای شرایط است.
پیش از پیروزی، بهرامی در دوران رقابت‌های انتخاباتی از شعار علم و عملگرایی حرف می‌زد، اما تاکنون نتیجه‌ و نمودی از این شعار نیز مشهود نیست و با توجه به توقعاتی که برای شهروندان این حوزه انتخابیه ایجاد شده بود، شاید بتوان گفت بهرامی نتوانسته آنها را اقناع کند.
یکی از موضوعاتی که همواره مورد بحث و حاشیه بوده، دفاتر نمایندگان است. موضوعاتی مثل دخالت در انتصابات، دخالت در پرداخت تسهیلات و وام‌ها و همچنین اعتباراتی که به خود دفاتر نمایندگان اختصاص داده می‌شد، مورد بحث زیادی قرار می‌گرفتند. نمی‌توان نتیجه قطعی در این زمینه داد که در دوره کنونی وضعیت بهتر شده یا نه، این موضوع به خودی خود جای بررسی دارد و این پایگاه خبری در آینده اختصاصاً به آن ورود خواهد کرد.
از طرفی بخشی از انتقادات به بهرامی در زمینه ارتباط او با افکار عمومی به عدم یک اتاق فکر و تیم رسانه‌ای حرفه‌ای برمی‌گردد؛ بخش زیادی از افرادی که در زمینه رسانه‌ای بهرامی فعالیت می‌کنند تجربه عمل سیاسی به صورت حرفه‌ای ندارند و برخی در انتقاد به آنها می‌گویند این تیم بیش از آن‌که استراژی داشته باشد، بیشتر به دنبال تصویر است و ولع بسیاری برای حضور در عکس‌ها دارند.
این تیم تاکنون نتوانسته ارتباط بهرامی و افکار عمومی را به درستی تنظیم کند و مهمتر از آن در ارائه تصویری گفتمانی از بهرامی ناکام مانده است؛ بهرامی شاید برخی اقدامات قابل قبول انجام داده باشد، اما هنوز نتوانسته نشان دهد دقیقاً به کدام گفتمان تعلق دارد. تصویر گفتمانی نیازمند نطق‌ها و سخنرانی‌هایی در چارچوب یک گفتمان خاص است؛ اما بهرامی همچنان در همان قالب محافظه‌کاری پیش می‌رود و نسبت به اتفاقات کشوری و استانی واکنش گفتمانی نشان نداده است. به همین خاطر است که بهرامی حتی در جریان اصلاحات استان هم به درستی پذیرفته نشده است. البته جریان اصلاحات در کهگیلویه و بویراحمد نگاه نامطلوبی نسبت به بهرامی ندارد و او را پس نزده است، اما چون بهرامی واکنش مناسب اصلاحاتی نداشته و از سال‌ها پیش در ارتباط با جریان ستار هدایتخواه شناخته می‌شد، هنوز در بین جریان اصلاحات کاملا پذیرفته نشده است.
معمولاً اتفاقاتی در سطح کشور و استان رخ می‌دهد که نیاز است واکنش به آنها بر اساس پایبندی به یک گفتمان خاص باشد؛ مهمتر از آن، در مقابل کنش‌ها و سخنان جریان اصولگرا گاهی لازم است واکنش اصلاحاتی از خود بروز دهد، اما در اغلب این مواقع بهرامی انفعال و سکوت را ترجیح داده است.
نکته جالب ماجرا اینجاست که اغلب کسانی که امروز به عنوان اصلاح‌طلب شناخته می‌شوند، از همان ابتدا اصلاح‌طلب نبودند و به تدریج به این گفتمان سیاسی نزدیک شدند؛ بنابراین بهرامی نیز می‌تواند در کوتاه‌ترین مدت، با یک واکنش حرفه‌ای خود را در قالب این جریان تعریف کند.
اما مسأله بهرامی تنها به این کنش و واکنش‌های گفتمانی محدود نمی‌شود؛ او حتی در مورد برخی مسائل مهم روز هم راه انفعال در پیش گرفته است. او همچون نماینده پیشین این حوزه انتخابیه، معمولاً در مورد مسائلی که کمی هزینه‌زاست بیشتر سکوت اختیار می‌کند.
گفته می‌شود آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد پاشنه آشیل روشنفکر بود، امروز همه منتظر هستند ببینند بهرامی در این زمینه چه نتیجه‌ای از خود برجای می‌گذارد؛ ایوب رضایی از مدیران علمی و باسابقه اجرایی این حوزه است. در دانشگاه یاسوج، روشنفکر جای چندانی برای مانور نداشت، اما امروز بهرامی در آنجا نفوذ دارد و باید دید او در دانشگاه یاسوج چه می‌کند و شاخص‌های ارزیابی دانشگاه در این دوره بهتر می‌شود یا نزول می‌یابد.
به‌طور کلی مردم عملکرد مجموعه حوزه‌های خدمات‌رسانی، صنعت، ارتباطات و .. مردم را در زمان بهرامی با روشنفکر مقایسه می‌کنند و انتظار دارند اشتباهات گذشته تکرار نشود.   
شاید در پایان، اشاره به چند تفاوت دیگر بین روشنفکر و بهرامی خالی از فایده نباشد؛ توقعات از روشنفکر وسیع ولی محدود بود؛ یعنی تعداد زیادی از افراد از او انتظار داشتند، اما انتظاراتشان چندان زیاد نبود. دقیقاً انتظارات از بهرامی برعکس است؛ یعنی انتظارات از او کم ولی سطح اننظارات از او بسیار بالاست؛ همین عامل می‌تواند موجب تفاوت در عملکرد این دو شود. از سوی دیگر، هم بهرامی و هم روشنفکر نتوانستند به طور کامل به شعارهای خود عمل کنند؛ امروز معلوم شده شعار «نفی انحصارطلبی» از سوی جریان روشنفکر صرفا در حد همان شعار باقی مانده و شعار «علم و عمل‌گرایی» بهرامی هم آنچنان که باید و شاید پیاده نشده است.
با توجه به تمام مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، شاید تعداد مدیران منتسب به بهرامی کمتر از مدیران و مسئولین منتسب به روشنفکر باشد، ولی از نظر نتیجه نهایی، عملکرد بهرامی چندان تفاوتی با روشنفکر ندارد و وی همان راهی را می‌رود که پیش از او روشنفکر رفته بود. بهرامی چنانچه بخواهد همچون گذشته تک‌دوره‌ای نشود، باید تغییرات زیادی در مجموعه‌اش ایجاد کند تا همچون او هم خودش از مجلس آینده جانماند و هم نزدیکانش آسیب نبینند.
در ادامه این سلسله‌یادداشت‌ها نخست به جریان انتخابات در شهرستان‌های گچساران و باشت و سپس به کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده خواهیم پرداخت. این مطلب صرفاً یک تحلیل سیاسی است و نافی خدمات مسئولانی که از آن‌ها نامبرده شده، نیست.
نام شما

آدرس ايميل شما

دانشگاه یاسوج
Iran, Islamic Republic of
آخی
چقد هم تعریف پیک و پتی
با این خبرها هیچی نمیشه
اوضاع دکتر بهرامی خرابه
Iran, Islamic Republic of
باور کردیم. نگاه میکرفونش. بیا پایین بابا سرمون درد گرفت
پیمان
Iran, Islamic Republic of
روشنفکر رو مقایسه نکنید با دکتر بهرامی
آرزو
Romania
در حالی جریان هوادار روشنفکر به سهمیه انتصابات کهگیلویه و گچساران انتقاد دارند، که بخش بالای ۸۰ درصد این دو شهرستان از آرای روشنفکر در سال 1398 توسط همین کهگیلویه‌ای‌ها و گچسارانی‌های مقیم یاسوج به صندوق‌های رأی ریخته شد


مگر بویراحمد خریده شماست؟
المیرا
Romania
از نظر بهرامی واقعا خیلی بهتر است اما از نظر عملکردی شبیه همند
از نظر سواد هم بهرامی کمی بهتر است دوتاشون اطلاعاتشون ناقص است.
زمان
Romania
به دلیل همین نمک نشناسی ها و قدرنشناسی‌ها بدون کهگیلویه و گچساران /زمین خورد اما فکر میکردیم وی مانند تامرادی ها اهل وفا و صداقت و یک رنگی ست
مهاجر
Romania
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زمین جو
منتظر عذابدالهی باشید
مانند مرغان ابابیل بر سرتان فرود خواهم آمد و انتقام صداقت و نجابت تمام مردمی پای شماها سوختند و شماها برای خودتان ساختید را خواهم گرفت.
سیسخت
Iran, Islamic Republic of
بهر امی اگه عاقل باشه این دور ثبت نام نمیکنه اگه بیاد رای نمیاره با ابروش بازی میشه روشنفکر اگه بیاد کاملا داغون میشه بهتره نیاد
Romania
منفعت طلب خواندن منتقدان تنها استراتژی این اقا در مقابل منتقدان بود
هر نخبه و عاقل و عالم و بالغی میگفتند اقای روشن... سرتا پای رفتارات اشتباه در جواب به ایشان حمله می شد و ایشان را منفعت طلب می‌نامیدند یا هر شخص درست حسابی جایی میخواست استعلام حذف می شد.

مجتبی
Iran, Islamic Republic of
دایی به خدا حق مجلس نبی که رفتی حیف چه کنم
بویراحمد
Romania
پیشنهاد میکنم هر دو کنار بکشن و بیشتر از این به خودشون و طوایفشون آسیب نزنند. واقعا دیگه زمانی نیست عمری نیست
مهم میست
Romania
از مکافات عمل غافل مشو

گندم از گندم بروید جو ز جو
Romania
بسیار دقیق اما طولانی
افسوس تا مردم رو به ته دره نبرند ول نمیکنند
Iran, Islamic Republic of
//با اینکه برای بهرامی هزینه کردن که سرمایه شون هم از رانت و مافیای ... به دست میاد هم اینها آبرو بهرامی میبرن یکیش با سیلی زدن به گوش دختر مردم و یکیش هم که یه شبه گذاشتن مدیر شبکه
Romania
بهرامی موفق تر خواهد بود
چون مثلا اگر جایی قرار شد کسی رو بذاره سر کار و ماهیانه ۴۰۰ میلیون حقوق بهش بدن ناراحت نمیشه و نمیگه چرا باید از من نماینده مجلس بیشتر بگیره.

این خیلی مهم
آخرین سنگر
Romania
بعد از دور دوم جنگ یا توافقات که یکی از این موارد صد درصد هست مردم دیگه تعصبات کورکورانه که مانند جهل انسان را نابود میکند کنار می‌گذارند و به شخصی رای میدن که حساب کتاب حالیش باشه درک و فهم سیاسی داشته باشه.
Romania
تیم فضای مجازی روشنفکر چیزی بلد نیستن و هر مطلبی دو سه نفر بهشون میدن منتشر میکنند و چون اگاهی پایینی دارند در برابر منتقدان بی اخلاقی می‌کنند
تیم بهرامی فاز دارن دوست دارم در تصویر باشند
هر دو تیم سواد رسانه ای ندارند
تیم روشنفکر تلاش می‌کند تا حد ممکن اختلافات منطقه ای زیاد کند چون عملکرد ندارند.

رفتن مردم سمت عقلانیت کاملا به ضرر هر دو هست به خصوص روشنفکر
علی مومن
Romania
طایفه اغایی و تامرادی قربانی تعصبات و قدرت طلبی این دو نفر می‌شوند
رازیان
Romania
تقابل با دهراب‌پور و تحلیل کبنا بدجور واقعیات رو مشخص کرد تا عده ای مردم را نادان تصور نکنند و به راحتی دیگران را هتک حرمت نکنند
کارشناس
Iran, Islamic Republic of
اتفاقا برعکس!!!!!
همه اتفاقات به نفع ایشان ( بهرامی ) رخ داد، ولی چون خودش نیروی توانمندی نبود، در مرکز نتوانست با اصحاب قدرت تعامل کند و امتیاز بگیرد
روشنفکر و موحد در ظاهر یکی بودند، ولی عملا موحد با اون همه سابقه نمایندگی مجلس، توسط روشنفکر کیش و مات شد
البته موحد از اول هم برای روشنفکر کارشکنی می کرد، ولی روشنفکر علیرغم تجربه اول نمایندگی اش، یک سر و گردن بالاتر بود و با تعاملاتی که در مرکز داشت، حرف اول را در استان می زد
این موضوع بر همه هویدا بود
روشنفکر شکست نخورد
روشنفکر چوب حسادت هم ایلی های خودش را خورد!
کسانی که به این جریان ضربه زدند، نزد مردم منفور شدند و تنها نماینده ای از بویراحمد که در دور دوم، رای دور اول رو آورد، روشنفکر بود
پس عملا ایشان کارنامه موفقی نزد مردم داشته، که آرا دور اول برایش تکرار شد
ضمن اینکه روندهای موثر بر نتیجه انتخابات حوزه بویراحمد نیز بر همگان آشکاره و نیاز به توضیح بیشتری ندارد
Iran, Islamic Republic of
روشنفکر رای اول را نیاورد
روشنفکر به بدبینی خودش باخت
روشنفکر نخبگان را کنار گذاشت
دنا و اموزش پرورش و محیط زیست و بودجه و اعتماد عمومی را نابود کرد
حیف اون پایگاه اجتماعی بزرگ و ارزشمند
حیف اون جوانان پاک که این نمایندشون بود
محمدعلی
Iran, Islamic Republic of
روشنفکر و بهرامی
دو روی یک سکه اند ، گرفتار شدن در تله این دو ، نتیجه ای جز واپس گرایی و عمیق شدن شکاف های قومیتی ندارد.

گفتمان هر دو «بی گفتمانی و شلختگی رفتاری و عملکردیست»
هر دو ضربدری
به جریان رقیب رای داده اند و بسیار زیاد تغییر موضع داده اند.

در یک قالب کلی
گفتمان هر دو را می توان :
قوم و منطقه گرایی ، فرصت طلبی، و قدرت طلبی برای خود
نامید.
منطقه
فریدون
Iran, Islamic Republic of
نه اون بره ، نه این بیاد ...هر دو فایده ای برای استان ندارند

خدایا تا کی
خدایا
ما را از دست اینها نجات بده
نجات ما بدست دلسوزان و باسوادان اتفاق می افتد
باید انها را کمک کنیم
اسماعیل
Iran, Islamic Republic of

قبلا گفتم
ای با خود کج و با ما کج و با خلق خدا کج وج ....
کوتاه بیو
تقصیر تو‌بود که یک دوره ای شدی
تا بهرامی اومد
محتقی
Iran, Islamic Republic of
ااخ از بخت بویراحمد که اینها نماینده ش باشن
دستت درد نکنه کبنا جان
میلمان
Iran, Islamic Republic of
شیطون ایگو
ی چی بگم
اما چ فایده که مردم ما فراموش کارند ...
خدایی ب اینها رای ندید
چ مشکلی را حل می کنند
چ توانی دارند
حیفففف
محسن
Iran, Islamic Republic of
شک نکنید تک دوره ایست
Iran, Islamic Republic of
فقط دکتر مسعودی و پیوند
قدرت هسته‌ای کدامیک بیشتر است؛ روسیه یا آمریکا؟ | پوتین، ترامپ را بازی داد

قدرت هسته‌ای کدامیک بیشتر است؛ روسیه یا آمریکا؟ | پوتین، ترامپ را بازی داد

پوتین با تحریک غرور ترامپ، دامن زدن به‌احتمال قطع روابط روسیه با چین و ارائه روابط تجاری ...
پاچه‌دارها و پاچه‌خوارها | چرا چاپلوسی در نظام اداری رواج یافته است؟

پاچه‌دارها و پاچه‌خوارها | چرا چاپلوسی در نظام اداری رواج یافته است؟

مهاجری با بیان اینکه جامعه باید راهی برای بیان آزادانه احترام و تحسین افراد قائل شود،...
1