تاریخ انتشار
دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۲۹
کد مطلب : ۵۰۵۴۴۲
واکاوی پیام تاجگردون درباره انتصابات تقوینژاد؛
نقدی بر منطق انتصاب نزدیکان / آقای تاجگردون؛ شما هم یکبار درس و عبرت بگیرید / متر و تراز شما شایستهسالاری است یا هم استانی بودن؟/ خود شما نیز قبل از رسانهها نامه تقوینژاد را نقد کرده بودید
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ بارها نسبت به نحوه اینستا زدگی و اینستاگردی غلامرضا تاجگردون و از آن مهمتر برخی مواضع محیرالعقول وی که معمولاً از بستر مجازی نشر و صادر میشود نقد و تحلیلهای زیادی صورت گرفت.
به نظر میرسد تاجگردون قبل از تأمل در محتوای اظهارات و مواضع خود که هر کلمه و جمله آن بهعنوان یک سیاستمدار دامنه تفسیر موسعی دارد تولید محتوا و حضور و لایک گیری و کامنتگذاری در مجازی برایش در اولویت قرار دارد.
به طور نمونه در همین موضوعی که تاجگردون در مقام مدعیالعموم ظاهر شده است و منتقدین و گزارشگران فساد را بهجای پاداشدهی به درس گیری و عبرتآموزی از مناسبات ساختار قدرت ذیل نیروی هم استانی و غیر استانی دعوت و اندرز داده است جای تأمل و بررسی بسیار دارد.
نکته جالب آن که تاجگردون یا متوجه رابطه مورد نقد در مطالب این روزهای حول تقوی نژاد نیست یا بر فرض اطلاع از ماوقع خواسته است در مقام یک واعظ اخلاقی ظاهر شود. چرا که خود او از اولین کسانی بود که بر نامه کامل تقوی نژاد نقد و تفسیر و تحلیل وارد کرد و عملاً رسانهها را دعوت به بررسی ادعاهای این نامه نمود.
از دل بررسی این نامه آنچه خیلی زود به چشم آمد و برای مخاطب قابل بررسی بود همزمانی انتصاب فردی به نام سید مصیب تقوینژاد بدون سابقه و رزومه کار کافی به عنوان معاون پشتیبانی امور دام کشور و نامه سید کامل در تذکر نسبت به عدم رعایت شایسته سالاری در انتصابات توسط دولتیها بود.
حال متر و تراز تاجگردون چیست که مدعی است که از درس و انتفاع در نقد و بررسی یک موضوع ساده سخن میگوید. بنظر میرسد تاجگردون در اینجا یا دچار عدم برداشت صحیح از اتفاقات و تحلیلها شده است و یا میخواهد نقش یک قهرمان دون کیشوتی را بازی کند و از چیزی دفاع کند که جای دفاع ندارد.
اول که حداقل در مطالب و نوشتههایی که در چند وقت اخیر در نقد و بررسی همزمانی نامه سید کامل تقوینژاد و انتصاب برادرزادهاش منتشر شده است هیچ کس با شخصیت و مسائل شخصی تقوی نژاد کاری نداشته است و ندارد بلکه بحث بر سر ایرادات اداری و سفارشات و پرهیز از شایسته گزینی است. اتفاقاً بعد از این انتصاب بود که گزارشاتی از انتصابات برخی دیگر از نزدیکان تقوینژاد در جایگاههای خوب اقتصادی به دست آمد و مشخص شد کار از دو "خوش خدمتی" فراتر است.
.jpg)
شایسته گزینی و کارآمدی از کلید واژههای نامه دبیر محترم هیئت دولت در بحث انتصابات بود و سؤال منتقدین این است آیا این دو اصل در انتصاب مصیب تقوی نژاد و سایر نزدیکان تقوی نژاد رعایت شده است یا نشده است. اگر رعایت شده است که قابل قبول است و اگر رعایت نشده است دیگر فرض گرفتنی در کار نیست که آقای تاجگردون خیلی مبتدیانه و غیر حقوقی و غیر اخلاقی توصیه میکند بر فرض که برای دو نفر از نزدیکانش "خوش خدمتی" کرده باشد.
تاجگردون با لحنی عاطفی، انتصاب دو نفر از نزدیکان تقوینژاد را «خدمت» تلقی میکند. این نگاه، اگرچه در فرهنگ قومی و محلی قابل درک است، اما در نظام اداری مبتنی بر شایستهسالاری، انتصاب یا ارتقای افراد باید بر اساس تخصص، تجربه، و طی مراحل قانونی صورت گیرد؛ نه بر مبنای روابط شخصی یا هماستانی بودن. دفاع از چنین انتصابهایی، ولو با نیت خیر، به تضعیف اعتماد عمومی و تقویت فرهنگ رانتمحور منجر میشود.
اتفاقاً فرض خوش خدمتی برای یک نماینده بدترین انحراف و تخلف ممکن است. تخلف، تبعیض، پارتیبازی و بیعدالتی و هر چیز دیگری بد و نوعی فساد است و هیچ حد و مرزی ندارد. کارگزار هیچ حقی برای خوش خدمتی نداشته و ندارد.
این روزها شاهد شدیدترین انتقادات درست و یا غلط به افرادی همچون شمخانی، روحانی و ظریف در سطح کشور هستیم آیا تاکنون یک نفر در مرکز، سمنان و خوزستان گفته است نفع ما در نقد نیروی هم استانی نیست؟
آیا اگر یک خوزستانی اتفاقات اخیر در مورد شمخانی را مورد نقد قرار داد باید از سوی نمایندگان خوزستان اینگونه پاسخ داده شود که تنها ایراد شمخانی خوزستانی بودن است؟
این چه منطق و معیاری است که تاجگردون آنرا با صدای بلند داد میزند؟
این چه نگاه از بالایی است که صرفاً سید کامل تقوی نژاد و نزدیکانش "خودساخته" هستند و لابد دختران و مادران مظلوم، تلچگاه باشت، کهگیلویه و دیشموک به جهت نبود امکانات خودساخته نیستند و طبق این منطق مستحقق هر سختی و مصیبتی هستند.
چرا خوش خدمتیها باید تنها سهم چند خانواده محدود شود و از این سفره گسترده چیزی به مردم نرسد؟
مهمتر از همه چرا نقد عملکردی کامل تقوی نژاد باید از سوی تاجگردون به سمت بررسی فساد یا عدم فساد وی شیفت داده شود؟ آیا کسی در این میان تقوی نژاد را متهم به فساد کرده است؟
موضوع کاملاً روشن است و پاسخ آن با کامنتگذاری تاجگردون نهتنها داده نمیشود که اتفاقاً این کامنت عامدانه یا غیرعامدانه تشدید مطالبه عمومی مردم برای شنیدن پاسخ سؤالاتشان از تقوی نژاد و یا هر مدیر دیگر چه هم استانی و چه غیر استانی را در پی خواهد داشت.
اما این پیام، با وجود ظاهر حمایتیاش، پرسشهای جدی و بنیادینی را درباره ساختار اداری کشور، اصل شایستهسالاری، و مفهوم سرمایه انسانی در نظام مدیریتی ایران پیش میکشد.
تاجگردون به سابقه ۳۷ تا ۳۸ ساله تقوینژاد در خدمت دولتی اشاره میکند. این در حالیست که بر اساس قوانین جاری، بازنشستگی پس از ۳۰ سال خدمت الزامیست و حتی با لحاظ شرایط خاص مانند جانبازی، سقف خدمت معمولاً از ۳۵ سال فراتر نمیرود. تداوم حضور یک فرد در ساختار مدیریتی کشور نزدیک به چهار دهه، آنهم در سطوح بالای تصمیمگیری، نهتنها با اصل گردش نخبگان و جوانگرایی در تضاد است، بلکه نشاندهنده نوعی انحصار مدیریتی و مقاومت در برابر تحول ساختاریست. امیدواریم نقش سازمانهای نظارتی و بازرسی در اینجا فعال شوند.
شایستهسالاری، جوانگرایی، و گردش نخبگان، شعارهایی نیستند که صرفاً در سخنرانیها تکرار شوند؛ بلکه باید در عمل، در انتصابات، و در مواجهه با نقدهای رسانهای، به آنها پایبند بود. اگر قرار است نسل جدیدی از مدیران با انگیزه، متخصص و پاسخگو وارد عرصه شوند، باید با شجاعت، از ساختارهای بسته و روابط غیررسمی عبور کرد.
تاجگردون با تأکید بر «سالمبودن» تقوینژاد و عدم وجود پرونده فساد، تلاش میکند مشروعیت انتصابات را از مسیر اخلاقی توجیه کند. اما باید توجه داشت که سلامت فردی، هرچند ارزشمند، جایگزین فرآیندهای قانونی و ساختاری نمیشود. در نظام اداری مدرن، شفافیت، رقابت سالم، و پاسخگویی، معیارهای اصلی ارزیابی عملکرد هستند؛ نه صرفاً حسن شهرت یا سابقه طولانی.
پیام تاجگردون نشان میدهد که بخشی از نخبگان سیاسی کشور هنوز میان تعهد قومی و مسئولیت ملی در تردیدند. دفاع از مدیران هماستانی، اگر بدون نقد ساختار و عملکرد باشد، به بازتولید حلقههای بسته مدیریتی و تضعیف عدالت اداری منجر خواهد شد.
به نظر میرسد تاجگردون قبل از تأمل در محتوای اظهارات و مواضع خود که هر کلمه و جمله آن بهعنوان یک سیاستمدار دامنه تفسیر موسعی دارد تولید محتوا و حضور و لایک گیری و کامنتگذاری در مجازی برایش در اولویت قرار دارد.
به طور نمونه در همین موضوعی که تاجگردون در مقام مدعیالعموم ظاهر شده است و منتقدین و گزارشگران فساد را بهجای پاداشدهی به درس گیری و عبرتآموزی از مناسبات ساختار قدرت ذیل نیروی هم استانی و غیر استانی دعوت و اندرز داده است جای تأمل و بررسی بسیار دارد.
نکته جالب آن که تاجگردون یا متوجه رابطه مورد نقد در مطالب این روزهای حول تقوی نژاد نیست یا بر فرض اطلاع از ماوقع خواسته است در مقام یک واعظ اخلاقی ظاهر شود. چرا که خود او از اولین کسانی بود که بر نامه کامل تقوی نژاد نقد و تفسیر و تحلیل وارد کرد و عملاً رسانهها را دعوت به بررسی ادعاهای این نامه نمود.
از دل بررسی این نامه آنچه خیلی زود به چشم آمد و برای مخاطب قابل بررسی بود همزمانی انتصاب فردی به نام سید مصیب تقوینژاد بدون سابقه و رزومه کار کافی به عنوان معاون پشتیبانی امور دام کشور و نامه سید کامل در تذکر نسبت به عدم رعایت شایسته سالاری در انتصابات توسط دولتیها بود.
حال متر و تراز تاجگردون چیست که مدعی است که از درس و انتفاع در نقد و بررسی یک موضوع ساده سخن میگوید. بنظر میرسد تاجگردون در اینجا یا دچار عدم برداشت صحیح از اتفاقات و تحلیلها شده است و یا میخواهد نقش یک قهرمان دون کیشوتی را بازی کند و از چیزی دفاع کند که جای دفاع ندارد.
اول که حداقل در مطالب و نوشتههایی که در چند وقت اخیر در نقد و بررسی همزمانی نامه سید کامل تقوینژاد و انتصاب برادرزادهاش منتشر شده است هیچ کس با شخصیت و مسائل شخصی تقوی نژاد کاری نداشته است و ندارد بلکه بحث بر سر ایرادات اداری و سفارشات و پرهیز از شایسته گزینی است. اتفاقاً بعد از این انتصاب بود که گزارشاتی از انتصابات برخی دیگر از نزدیکان تقوینژاد در جایگاههای خوب اقتصادی به دست آمد و مشخص شد کار از دو "خوش خدمتی" فراتر است.
.jpg)
شایسته گزینی و کارآمدی از کلید واژههای نامه دبیر محترم هیئت دولت در بحث انتصابات بود و سؤال منتقدین این است آیا این دو اصل در انتصاب مصیب تقوی نژاد و سایر نزدیکان تقوی نژاد رعایت شده است یا نشده است. اگر رعایت شده است که قابل قبول است و اگر رعایت نشده است دیگر فرض گرفتنی در کار نیست که آقای تاجگردون خیلی مبتدیانه و غیر حقوقی و غیر اخلاقی توصیه میکند بر فرض که برای دو نفر از نزدیکانش "خوش خدمتی" کرده باشد.
تاجگردون با لحنی عاطفی، انتصاب دو نفر از نزدیکان تقوینژاد را «خدمت» تلقی میکند. این نگاه، اگرچه در فرهنگ قومی و محلی قابل درک است، اما در نظام اداری مبتنی بر شایستهسالاری، انتصاب یا ارتقای افراد باید بر اساس تخصص، تجربه، و طی مراحل قانونی صورت گیرد؛ نه بر مبنای روابط شخصی یا هماستانی بودن. دفاع از چنین انتصابهایی، ولو با نیت خیر، به تضعیف اعتماد عمومی و تقویت فرهنگ رانتمحور منجر میشود.
اتفاقاً فرض خوش خدمتی برای یک نماینده بدترین انحراف و تخلف ممکن است. تخلف، تبعیض، پارتیبازی و بیعدالتی و هر چیز دیگری بد و نوعی فساد است و هیچ حد و مرزی ندارد. کارگزار هیچ حقی برای خوش خدمتی نداشته و ندارد.
این روزها شاهد شدیدترین انتقادات درست و یا غلط به افرادی همچون شمخانی، روحانی و ظریف در سطح کشور هستیم آیا تاکنون یک نفر در مرکز، سمنان و خوزستان گفته است نفع ما در نقد نیروی هم استانی نیست؟
آیا اگر یک خوزستانی اتفاقات اخیر در مورد شمخانی را مورد نقد قرار داد باید از سوی نمایندگان خوزستان اینگونه پاسخ داده شود که تنها ایراد شمخانی خوزستانی بودن است؟
این چه منطق و معیاری است که تاجگردون آنرا با صدای بلند داد میزند؟
این چه نگاه از بالایی است که صرفاً سید کامل تقوی نژاد و نزدیکانش "خودساخته" هستند و لابد دختران و مادران مظلوم، تلچگاه باشت، کهگیلویه و دیشموک به جهت نبود امکانات خودساخته نیستند و طبق این منطق مستحقق هر سختی و مصیبتی هستند.
چرا خوش خدمتیها باید تنها سهم چند خانواده محدود شود و از این سفره گسترده چیزی به مردم نرسد؟
مهمتر از همه چرا نقد عملکردی کامل تقوی نژاد باید از سوی تاجگردون به سمت بررسی فساد یا عدم فساد وی شیفت داده شود؟ آیا کسی در این میان تقوی نژاد را متهم به فساد کرده است؟
موضوع کاملاً روشن است و پاسخ آن با کامنتگذاری تاجگردون نهتنها داده نمیشود که اتفاقاً این کامنت عامدانه یا غیرعامدانه تشدید مطالبه عمومی مردم برای شنیدن پاسخ سؤالاتشان از تقوی نژاد و یا هر مدیر دیگر چه هم استانی و چه غیر استانی را در پی خواهد داشت.
اما این پیام، با وجود ظاهر حمایتیاش، پرسشهای جدی و بنیادینی را درباره ساختار اداری کشور، اصل شایستهسالاری، و مفهوم سرمایه انسانی در نظام مدیریتی ایران پیش میکشد.
تاجگردون به سابقه ۳۷ تا ۳۸ ساله تقوینژاد در خدمت دولتی اشاره میکند. این در حالیست که بر اساس قوانین جاری، بازنشستگی پس از ۳۰ سال خدمت الزامیست و حتی با لحاظ شرایط خاص مانند جانبازی، سقف خدمت معمولاً از ۳۵ سال فراتر نمیرود. تداوم حضور یک فرد در ساختار مدیریتی کشور نزدیک به چهار دهه، آنهم در سطوح بالای تصمیمگیری، نهتنها با اصل گردش نخبگان و جوانگرایی در تضاد است، بلکه نشاندهنده نوعی انحصار مدیریتی و مقاومت در برابر تحول ساختاریست. امیدواریم نقش سازمانهای نظارتی و بازرسی در اینجا فعال شوند.
شایستهسالاری، جوانگرایی، و گردش نخبگان، شعارهایی نیستند که صرفاً در سخنرانیها تکرار شوند؛ بلکه باید در عمل، در انتصابات، و در مواجهه با نقدهای رسانهای، به آنها پایبند بود. اگر قرار است نسل جدیدی از مدیران با انگیزه، متخصص و پاسخگو وارد عرصه شوند، باید با شجاعت، از ساختارهای بسته و روابط غیررسمی عبور کرد.
تاجگردون با تأکید بر «سالمبودن» تقوینژاد و عدم وجود پرونده فساد، تلاش میکند مشروعیت انتصابات را از مسیر اخلاقی توجیه کند. اما باید توجه داشت که سلامت فردی، هرچند ارزشمند، جایگزین فرآیندهای قانونی و ساختاری نمیشود. در نظام اداری مدرن، شفافیت، رقابت سالم، و پاسخگویی، معیارهای اصلی ارزیابی عملکرد هستند؛ نه صرفاً حسن شهرت یا سابقه طولانی.پیام تاجگردون نشان میدهد که بخشی از نخبگان سیاسی کشور هنوز میان تعهد قومی و مسئولیت ملی در تردیدند. دفاع از مدیران هماستانی، اگر بدون نقد ساختار و عملکرد باشد، به بازتولید حلقههای بسته مدیریتی و تضعیف عدالت اداری منجر خواهد شد.








![احضار وزیر نیرو به مجلس با سؤالات محمد بهرامی / نماینده بویراحمد خطاب به وزیر نیرو: سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی «تعدی به شأن مجلس» است! / قانون برای اجراست نه تزئین / سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی [سد ماندگان] «رویهی وزارتخانه» است یا استثنا؟ / چرا پروژههای غیرقانونی «خرسان ۳» و «ماندگان» ردیف بودجه عمرانی دارند؟ / چرا وزارت نیرو قانون محیط زیست را دور میزند؟ / انتقاد بهرامی: کشور در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عقب ماند؛ تدابیر وزارت نیرو برای تنوع سبد تولید برق چیست؟ / ۳۰٪ شبکه توزیع فرسوده است؛ بودجه نوسازی کجاست؟ احضار وزیر نیرو به مجلس با سؤالات محمد بهرامی / نماینده بویراحمد خطاب به وزیر نیرو: سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی «تعدی به شأن مجلس» است! / قانون برای اجراست نه تزئین / سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی [سد ماندگان] «رویهی وزارتخانه» است یا استثنا؟ / چرا پروژههای غیرقانونی «خرسان ۳» و «ماندگان» ردیف بودجه عمرانی دارند؟ / چرا وزارت نیرو قانون محیط زیست را دور میزند؟ / انتقاد بهرامی: کشور در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عقب ماند؛ تدابیر وزارت نیرو برای تنوع سبد تولید برق چیست؟ / ۳۰٪ شبکه توزیع فرسوده است؛ بودجه نوسازی کجاست؟](/images/docs/000505/n00505397-s.jpg)





























