تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰
کد مطلب : ۵۰۲۶۸۱
ضرورت بازنگری در انتخاب مدیرکل بنیاد شهید کهگیلویه و بویراحمد؛
مگر قحطالرجال است که باید به گزینههای تکراری و خسته بازگردیم؟ / وقتی شایستهسالاری قربانی ملاحظات سیاسی میشود / ایثارگران کهگیلویه و بویراحمد؛ در انتظار مدیریتی شایسته نه تکرار ناکارآمدی!
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - استان کهگیلویه و بویراحمد با کارنامهای درخشان در دوران دفاع مقدس، با ۳۳ هزار رزمنده، ۱۳ هزار جانباز، بیش از ۲ هزار شهید و ۳۱۰ آزاده، حماسهای بیبدیل خلق کرد که پدخندق تنها یکی از صفحات زرین آن است. این عظمت ایثار و جانبازی، وظیفهای سنگین بر دوش مسئولان قرار داده تا با تکریم و خدمت شایسته به ایثارگران، دین خود را به این سرمایههای ملی ادا کنند. اما آیا روند کنونی انتخاب مدیران، بهویژه در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، در شأن این فداکاریهاست؟
در حالی که جامعه ایثارگران کهگیلویه و بویراحمد با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند، شایعات نگرانکنندهای درباره انتصاب مدیرکل جدید بنیاد شهید استان به گوش میرسد. گفته میشود فردی با بیش از ۳۵ سال سابقه خدمت و بازنشسته، که پیشتر در جایگاه معاونت این اداره کل فعالیت داشته، در آستانه تصدی این منصب حساس قرار دارد. این انتخاب، نهتنها با روح بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و تأکید بر جوانگرایی مغایرت دارد، بلکه پرسشهایی جدی را در ذهن ایثارگران و مردم استان ایجاد کرده است: مگر قحطالرجال است که باید به گزینههای تکراری و خسته بازگردیم؟
انتقادها تنها به این مورد محدود نمیشود. او، علیرغم حضور طولانیمدت در مناصب کلیدی بنیاد، نتوانست گنجینه ارزشمند روایتهای دفاع مقدس، جانبازان و خانوادههای شهدا را در قالب آثار فرهنگی ماندگار به نسل جدید منتقل کنند. این ناکامی، در حالی رخ داده که انتظار میرفت بنیاد شهید، بهعنوان نهادی مقدس، در این حوزه پیشگام باشد. حال، چگونه میتوان به فردی که در گذشته فرصتهای بسیاری را از دست داده، اعتماد کرد تا مشکلات عمیق این دستگاه را حل کند؟
پروژههای نیمهتمام مانند بیمارستان سلمان و مجتمع توانبخشی ایثارگران یاسوج، که پس از ۱۷ سال همچنان در انتظار بهرهبرداری است، زخمی کهنه بر دل جامعه ایثارگران است. این پروژهها، که برای جانبازان بالای ۷۰ درصد حیاتیاند، به دلیل سوءمدیریت و مشکلات اعتباری به حال خود رها شدهاند. آیا سپردن سکان این نهاد به فردی با سابقهای نهچندان درخشان، میتواند گره از این مشکلات باز کند؟
استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز در این میان نقش کلیدی دارد. انتخاب مدیران نباید اسیر نگاههای سیاسی، سفارشهای نمایندگان یا ملاحظات قومیتی شود. شایستهسالاری باید تنها معیار باشد، اما متأسفانه گاه شاهد انتخابهایی هستیم که بیش از شایستگی، به روابط و فشارهای سیاسی وابستهاند. مگر این استان از نیروهای جوان، انقلابی و توانمند خالی است که باید به گزینههای تکراری و ناکارآمد پناه برد؟ استاندار محترم باید با دقت و قاطعیت، مدیرانی را برگزیند که نهتنها با چالشهای استان آشنا باشند، بلکه روحیهای جهادی و برنامهای مشخص برای رفع مشکلات ایثارگران داشته باشند.
انتظار جامعه ایثارگران از رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور نیز روشن است: کنار گذاشتن ملاحظات سیاسی و انتخاب فردی متعهد، پاسخگو و کارآمد که بتواند پروژههای نیمهتمام را به سرانجام برساند و فرصتهای ازدسترفته را احیا کند. این انتخاب باید با مشورت جامعه ایثارگران انجام شود تا مطالبات انباشتهشده این قشر، از معیشت و درمان تا رفاه، پاسخ درخوری بیابد.
جامعه ایثارگران کهگیلویه و بویراحمد، که در خط مقدم دفاع از میهن ایستادهاند، شایسته مدیریتی هستند که با باور عمیق به سیره شهدا، مشکلات را ریشهای حل کند، نه اینکه با وعدههای بیپشتوانه، زخمهای کهنه را عمیقتر سازد. مگر قحطالرجال است که باید به گذشتههای ناکارآمد بازگشت؟ اکنون زمان انتخابهای شجاعانه و تحولآفرین است تا بنیاد شهید استان به جایگاه واقعی خود بازگردد.
در حالی که جامعه ایثارگران کهگیلویه و بویراحمد با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند، شایعات نگرانکنندهای درباره انتصاب مدیرکل جدید بنیاد شهید استان به گوش میرسد. گفته میشود فردی با بیش از ۳۵ سال سابقه خدمت و بازنشسته، که پیشتر در جایگاه معاونت این اداره کل فعالیت داشته، در آستانه تصدی این منصب حساس قرار دارد. این انتخاب، نهتنها با روح بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و تأکید بر جوانگرایی مغایرت دارد، بلکه پرسشهایی جدی را در ذهن ایثارگران و مردم استان ایجاد کرده است: مگر قحطالرجال است که باید به گزینههای تکراری و خسته بازگردیم؟
انتقادها تنها به این مورد محدود نمیشود. او، علیرغم حضور طولانیمدت در مناصب کلیدی بنیاد، نتوانست گنجینه ارزشمند روایتهای دفاع مقدس، جانبازان و خانوادههای شهدا را در قالب آثار فرهنگی ماندگار به نسل جدید منتقل کنند. این ناکامی، در حالی رخ داده که انتظار میرفت بنیاد شهید، بهعنوان نهادی مقدس، در این حوزه پیشگام باشد. حال، چگونه میتوان به فردی که در گذشته فرصتهای بسیاری را از دست داده، اعتماد کرد تا مشکلات عمیق این دستگاه را حل کند؟
پروژههای نیمهتمام مانند بیمارستان سلمان و مجتمع توانبخشی ایثارگران یاسوج، که پس از ۱۷ سال همچنان در انتظار بهرهبرداری است، زخمی کهنه بر دل جامعه ایثارگران است. این پروژهها، که برای جانبازان بالای ۷۰ درصد حیاتیاند، به دلیل سوءمدیریت و مشکلات اعتباری به حال خود رها شدهاند. آیا سپردن سکان این نهاد به فردی با سابقهای نهچندان درخشان، میتواند گره از این مشکلات باز کند؟
استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز در این میان نقش کلیدی دارد. انتخاب مدیران نباید اسیر نگاههای سیاسی، سفارشهای نمایندگان یا ملاحظات قومیتی شود. شایستهسالاری باید تنها معیار باشد، اما متأسفانه گاه شاهد انتخابهایی هستیم که بیش از شایستگی، به روابط و فشارهای سیاسی وابستهاند. مگر این استان از نیروهای جوان، انقلابی و توانمند خالی است که باید به گزینههای تکراری و ناکارآمد پناه برد؟ استاندار محترم باید با دقت و قاطعیت، مدیرانی را برگزیند که نهتنها با چالشهای استان آشنا باشند، بلکه روحیهای جهادی و برنامهای مشخص برای رفع مشکلات ایثارگران داشته باشند.
انتظار جامعه ایثارگران از رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور نیز روشن است: کنار گذاشتن ملاحظات سیاسی و انتخاب فردی متعهد، پاسخگو و کارآمد که بتواند پروژههای نیمهتمام را به سرانجام برساند و فرصتهای ازدسترفته را احیا کند. این انتخاب باید با مشورت جامعه ایثارگران انجام شود تا مطالبات انباشتهشده این قشر، از معیشت و درمان تا رفاه، پاسخ درخوری بیابد.
جامعه ایثارگران کهگیلویه و بویراحمد، که در خط مقدم دفاع از میهن ایستادهاند، شایسته مدیریتی هستند که با باور عمیق به سیره شهدا، مشکلات را ریشهای حل کند، نه اینکه با وعدههای بیپشتوانه، زخمهای کهنه را عمیقتر سازد. مگر قحطالرجال است که باید به گذشتههای ناکارآمد بازگشت؟ اکنون زمان انتخابهای شجاعانه و تحولآفرین است تا بنیاد شهید استان به جایگاه واقعی خود بازگردد.