تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۴۴
کد مطلب : ۵۰۱۹۰۵
گزارش/
اعتراف جنجالی مقام ارشد پیشین آمریکا درباره همسویی جامعه و حکومت در ایران / چرا غرب با ایرانیان غریبه است؟
۰
کبنا ؛موضع اخیر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا مبنی بر اینکه «بسیاری از جامعه ایران از جمهوری اسلامی حمایت میکند»، بیش از همه، نشانگر غریبگی غرب با مناسبات سیاسی در ایران است که هر بار، آنها را با شکست بدرقه میکند.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در گفتوگو با شبکه «سی ان ان» اعترافات جالب و مهمی درباره سیاستگذاری هستهای جمهوری اسلامی ایران و نسبت غلط و مغرضانه غرب با این سیاستگذاری داشته است.
بلینکن گفته ایران تاکنون تصمیمی برای ساخت سلاح هستهای نگرفته بود اما به ادعای او، ممکن است اکنون چنین تصمیمی اتخاذ کند.
وزیر امور خارجه دولت بایدن در اعترافی دیگر تصریح کرد که ایران همواره به برجام پایبند بوده و افزود که در پی خروج ترامپ از این توافق، بیاعتمادی بزرگی در ایران شکل گرفت.
اعترافات بلینکن درباره جامعه ایران
فارغ از این اعترافات تلخ که نشاندهنده رویکرد دوگانه و تناقضآمیز سیاستمداران آمریکایی، درون و بیرون از ساختار قدرت است، نکته مهم دیگر مورد اشاره بلینکن که پیشتر نیز از او دیده و شنیده بودیم، تصریح او درباره برنامه غرب برای به آشوبکشاندن اجتماعی در ایران است.
بلینکن با بیان اینکه نتانیاهو در جریان جنگ ۱۲ روزه، خواستار شورش بود در ایران بود گفت: «نتانیاهو، خواستار شورش در ایران بود. همه ما دوست داریم رژیم ایران تغییر کند اما هیچکسی نمیتواند آینده را پیشبینی کند. باید روی مسائلی که قابل کنترل هستند برنامهریزی کرد».
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، یکی از دلایل شکست نتانیاهو در به آشوبکشاندن اجتماعی-سیاسی در ایران را حمایت جامعه از حاکمیت سیاسی دانست و تاکید کرد: «ما از شفافیت لازم در ایران برخوردار نیستیم. ما از شرایط داخلی ایران خبر نداریم. بسیاری از جامعه ایران از جمهوری اسلامی حمایت میکند».
اشاره بلینکن درباره اینکه غرب نسبت به تحولات در ایران از شفافیت برخوردار نیست و صرفاً بر اساس پنداشتهای غلط خود، دست به ارزیابی میزند، اشاره مهمی است که بُنمایه شکست سیاست براندازی را شکل میدهد.
سال گذشته نیز بلینکن در گفتوگوی مفصلی با «اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا» به ارزیابیهای اطلاعاتی غلط غرب نسبت به جامعه ایران و شکست اقدامات آمریکا برای براندازی، طی دو دهه گذشته پرداخته بود.
بلینکن با اشاره به لزوم ایستادگی قاطع در برابر ایران و حمایت از نیروهایی که در داخل ایران، به زعم او «آیندهای متفاوت میخواهند» تصریح کرده بود: «تفاوتهای عمیقی بین شهر و روستا وجود دارد. یک بخش بسیار محافظهکار در ایران وجود دارد که از نظر تعداد قابل توجه است و احتمالاً به رژیم وفادار مانده است. بنابراین فکر نمیکنم این موضوع به این وضوح قابل تشخیص باشد».
چرا غرب، ایران را نمیشناسد؟
درباره اینکه چرا غرب به ویژه آمریکا، نسبت به مناسبات جامعه و حاکمیت در ایران بیگانه است و همین بیگانگی موجب سیاستگذاریهای غلط و عمدتاً پُرهزینه و بیحاصل میشود، میتوان طومار نوشت اما دو عامل شاید بیش از سایرین موثر باشند.
اول اینکه غرب خاصه آمریکا هیچگاه تصویر روشن و اصیلی از «اسلام سیاسی» و نیروی خارقالعادهای که این شکل از اسلام در تمام طول تاریخ ایران(نه صرفاً دوره جمهوری اسلامی) به جامعه ایران بخشیده و محافظ قدرتمند ایرانیان در برابر استبداد و استعمار بوده، نداشته است.
در عوض، انتهای فهم فلسفی غرب از اسلام سیاسی، محصور در واژهپردازیهای قلابی مثل «بنیادگرایی مذهبی» بوده و همین برداشتهای دروغین و در عین حال سطحی موجب گشته تا درک اسلام سیاسی و تاثیرات شگرف آن بر ظرفیتهای ملی، خارج از توان ذهنی اینان شود.
اما عامل دومی که باعث شده تا امثال بلینکن، این چنین نسبت به غریبگی غرب با مناسبات جامعه ایران دست به اعتراف بزنند، نیروهای اپوزیسیون خارجنشین هستند که با ارائه تصویرهای دروغین از تحولات، براندازی را صرفاً دستاویزی برای تامین معاش خود قرار دادهاند.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در گفتوگو با شبکه «سی ان ان» اعترافات جالب و مهمی درباره سیاستگذاری هستهای جمهوری اسلامی ایران و نسبت غلط و مغرضانه غرب با این سیاستگذاری داشته است.
بلینکن گفته ایران تاکنون تصمیمی برای ساخت سلاح هستهای نگرفته بود اما به ادعای او، ممکن است اکنون چنین تصمیمی اتخاذ کند.
وزیر امور خارجه دولت بایدن در اعترافی دیگر تصریح کرد که ایران همواره به برجام پایبند بوده و افزود که در پی خروج ترامپ از این توافق، بیاعتمادی بزرگی در ایران شکل گرفت.
اعترافات بلینکن درباره جامعه ایران
فارغ از این اعترافات تلخ که نشاندهنده رویکرد دوگانه و تناقضآمیز سیاستمداران آمریکایی، درون و بیرون از ساختار قدرت است، نکته مهم دیگر مورد اشاره بلینکن که پیشتر نیز از او دیده و شنیده بودیم، تصریح او درباره برنامه غرب برای به آشوبکشاندن اجتماعی در ایران است.
بلینکن با بیان اینکه نتانیاهو در جریان جنگ ۱۲ روزه، خواستار شورش بود در ایران بود گفت: «نتانیاهو، خواستار شورش در ایران بود. همه ما دوست داریم رژیم ایران تغییر کند اما هیچکسی نمیتواند آینده را پیشبینی کند. باید روی مسائلی که قابل کنترل هستند برنامهریزی کرد».
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، یکی از دلایل شکست نتانیاهو در به آشوبکشاندن اجتماعی-سیاسی در ایران را حمایت جامعه از حاکمیت سیاسی دانست و تاکید کرد: «ما از شفافیت لازم در ایران برخوردار نیستیم. ما از شرایط داخلی ایران خبر نداریم. بسیاری از جامعه ایران از جمهوری اسلامی حمایت میکند».
اشاره بلینکن درباره اینکه غرب نسبت به تحولات در ایران از شفافیت برخوردار نیست و صرفاً بر اساس پنداشتهای غلط خود، دست به ارزیابی میزند، اشاره مهمی است که بُنمایه شکست سیاست براندازی را شکل میدهد.
سال گذشته نیز بلینکن در گفتوگوی مفصلی با «اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا» به ارزیابیهای اطلاعاتی غلط غرب نسبت به جامعه ایران و شکست اقدامات آمریکا برای براندازی، طی دو دهه گذشته پرداخته بود.
بلینکن با اشاره به لزوم ایستادگی قاطع در برابر ایران و حمایت از نیروهایی که در داخل ایران، به زعم او «آیندهای متفاوت میخواهند» تصریح کرده بود: «تفاوتهای عمیقی بین شهر و روستا وجود دارد. یک بخش بسیار محافظهکار در ایران وجود دارد که از نظر تعداد قابل توجه است و احتمالاً به رژیم وفادار مانده است. بنابراین فکر نمیکنم این موضوع به این وضوح قابل تشخیص باشد».
چرا غرب، ایران را نمیشناسد؟
درباره اینکه چرا غرب به ویژه آمریکا، نسبت به مناسبات جامعه و حاکمیت در ایران بیگانه است و همین بیگانگی موجب سیاستگذاریهای غلط و عمدتاً پُرهزینه و بیحاصل میشود، میتوان طومار نوشت اما دو عامل شاید بیش از سایرین موثر باشند.
اول اینکه غرب خاصه آمریکا هیچگاه تصویر روشن و اصیلی از «اسلام سیاسی» و نیروی خارقالعادهای که این شکل از اسلام در تمام طول تاریخ ایران(نه صرفاً دوره جمهوری اسلامی) به جامعه ایران بخشیده و محافظ قدرتمند ایرانیان در برابر استبداد و استعمار بوده، نداشته است.
در عوض، انتهای فهم فلسفی غرب از اسلام سیاسی، محصور در واژهپردازیهای قلابی مثل «بنیادگرایی مذهبی» بوده و همین برداشتهای دروغین و در عین حال سطحی موجب گشته تا درک اسلام سیاسی و تاثیرات شگرف آن بر ظرفیتهای ملی، خارج از توان ذهنی اینان شود.
اما عامل دومی که باعث شده تا امثال بلینکن، این چنین نسبت به غریبگی غرب با مناسبات جامعه ایران دست به اعتراف بزنند، نیروهای اپوزیسیون خارجنشین هستند که با ارائه تصویرهای دروغین از تحولات، براندازی را صرفاً دستاویزی برای تامین معاش خود قرار دادهاند.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir