تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۲۲
کد مطلب : ۴۵۱۱۹۰
چگونه زندانیان در امریکا وارد بازار سهام شدند

بورس بازی از پشت میله‌های زندان!

۰
بورس بازی از پشت میله‌های زندان!
کبنا ؛ عصر دوشنبه است و نیک با آخرین شماره مجله بارونز (هفته نامه امریکایی مربوط به اخبار مرتبط با مسائل مالی و بازار امریکا؛ م.) وارد می‌شود مراسمی در آغاز هفته سرمایه گذاری. با لبخندی گیج کننده مجله جلوی یکی از زندانیان باز می‌شود و به دنبال خرید‌های احتمالی می‌گردند. در اطراف شان هم سلولی‌ها روی میز‌های فولادی دایره‌ای که برای بازی پینوکل پاسور استفاده می‌شود کارت‌ها را به هم می‌ریزند، رشته‌های رامن را به شکل بوریتو جلوی یک مایکروویو جمعی و مشترک می‌چرخانند و درباره این که روزی دیگر زندگی چگونه خواهد بود صحبت می‌کنند. زندانیان سرمایه گذاری کننده در بورس به سختی متوجه تمام سر و صدا می‌شوند و در حال جست و جو در میان کاغذ برای یافتن اعداد درشت هستند اعدادی که نشان می‌دهند کدام شرکت‌ها پایین‌ترین قیمت ۵۲ هفته‌ای را تعیین کرده اند.
به تدریج دیگران دور هم جمع می‌شوند و نظرات خود را در مورد روند بازار و پیش بینی‌های تحلیلگران ارائه می‌دهند. پس از این که کارشان تمام شد مجله به سرعت توسط سایرین ربوده می‌شود تا انگشتان چرب و لکه دارشان را با آن پاک کنند.
در پایان شب نسخه‌ای از مجله بارونز توسط "نیک" در کنار دیگر نشریات دوره‌ای در کنار تخت قرار می‌گیرد و روی هم انباشته می‌شود کنار دیوار یک سلول ۷.۵ متر مربعی در یکی از زندان‌های امریکا در سیاتل. زمانی که "نیک" برای اولین بار شنید که زندانیان ممکن است واجد شرایط دریافت چک‌های کمکی و مشوق در دوره شیوع پاندمی کرونا باشند در کمال ناباوری خندید.
از زمان سقوط سهام در مارس ۲۰۲۰ میلادی در آغاز پاندمی ویروس کرونا و طوفان توجه رسانه‌ها که در پی آن رخ داد زندان‌های امریکا شاهد رونق سفته بازی و صحبت و کسب اطلاعات درباره مسائل مالی بوده اند. دو عامل پشت این موضوع وجود دارد. نخست سقوط اولیه سهام این فرصت را به زندانیان داد تا از شیب ایجاد شده بهره برداری کنند. چیزی که برای افراد ثروتمند یک بازی محسوب شده بود برای سایرین یک فرصت به نظر می‌رسید.
سپس در اقدامی بسیار مهم دولت ایالات متحده با کمک‌های مالی برای کمک به مقابله با کووید و پیامد‌های آن که به نوعی به زندانیان اعطا شده در این باره وارد عمل شد. علیرغم تلاش‌های صورت گرفته از سوی خدمات درآمد داخلی (سازمان دولتی و اداره زیرمجموعه وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا است که وظیفه خدمات درآمد حکومت فدرال ایالات متحده آمریکا را برعهده دارد؛ م.) کنگره زندانیان را از دریافت چک‌های محرک و مشوق در دوره شیوع پاندمی منع نکرد. این درآمد بادآورده یک شوک کامل بود. وقتی "نیک" برای اولین بار شنید که زندانیان ممکن است واجد شرایط دریافت پول باشند در کمال ناباوری خندید.
"نیک" می‌گوید: "پس از ۲۰ سال گوش دادن به شایعات پشت سر هم در زندان یک چیز برایم به امری مسلم تبدیل شده بود و می‌گفتم که می‌دانم آنانی که خبر‌های خوب دارند تقریبا هرگز درست نیستند. با این وجود، این بار من اشتباه کرده بودم". نیک در سال ۲۰۰۲ میلادی به جرم قتل محکوم شد و ۲۰ سال است که در زندان به سر می‌برد. او در سال ۲۰۱۰ میلادی به اتهام حمله درجه یک، در اختیار داشتن اسلحه گرم و دو فقره داشتن یک وسیله نقلیه سرقتی محکوم شناخته شد.
پرداخت چک‌های محرک کمکی در دوره شیوع کرونا بدان معنی بود که زندانیانی که به کمبود عادت کرده بودند ناگهان ۱۲۰۰ دلار در دست داشتند (پس از آن دو هزار دلار به آن افزوده شد، زیرا دولت دو پرداخت اضافی را تایید کرد) و به جای ولخرجی در خرید اقلامی که معمولا زندانیان بدون آن روزگار را می‌گذرانند مانند نان‌های عسلی (هر کدام ۱.۱۰ دلار)، شکلات‌های بزرگ (۲.۴۰ دلار) یا خمیر دندان‌های سطح بالا (۵.۲۸ دلار) تعداد کمی از آنان تصمیم گرفتند تا پول شان را سرمایه گذاری کنند.
نیک می‌گوید:" معمولا بسیاری از ما هرگز سطحی از تجمل و لاکچری بودن را تجربه نکرده بودیم که بتوانیم به آینده فکر کنیم. برخی از ما پس از خروج از زندان به ۶۰ سالگی خواهیم رسید. سرمایه گذاری بر روی چک‌ها فرصتی برای ساختن یک خانه برای خودمان در سال‌های پس از آزادی مان بوده است".
نیک می‌گوید برای سرمایه گذاری به کمک نیاز داشت. زندانیان آیفون ندارند، حتی اپلیکیشن‌هایی مانند "رابین هود" که به کاربران اجازه می‌دهد سهام را به راحتی و بدون کارمزد معامله کنند نیز در اختیار آنان قرار نداشت. نیک چک کمکی خود را برای برادرش فرستاد و از او خواست که یک حساب کارگزاری باز کند و از طرف اش معامله ها را انجام دهد. با این وجود، تجارت برای بسیاری در خارج از زندان نیز پدیده جدیدی بود. حدود ۲۰ میلیون آمریکایی در طول شیوع کرونا به تجارت پرداختند. بنابراین، صحبت کردن با تلفن‌های پرداخت در ساعت‌های تعیین شده (یک مکالمه ۲۰ دقیقه‌ای ۲.۵۰ دلار هزینه دارد) زندانیان با کارگزاران معاملاتی خود در تماس بودند. مثل بازی کردن شطرنج با چشم بسته است: کُند و سخت.
خرید و فروش سهام برای سرمایه گذاران بلند مدت به اندازه کافی چالش برانگیز است. این می‌تواند برای معامله گران روزانه که هدف شان کسب سود سریع است طاقت فرسا باشد. نیک حساب می‌کرد که می‌تواند از معاملات سریع درآمد کسب کند. او پس از قرض گرفتن یکی از کتاب‌ها در مورد سرمایه گذاری خود را یک متخصص تصور کرد. او چند روز را صرف تماشای CNBC یک کانال خبری تجاری کرد و به دنبال سهام در شرکت‌های نسبتا کوچکی بود که به نظر می‌رسید یک حرکت بزرگ را انجام می‌دهند.
نیک می‌گوید: "زمانی که به تلفن دسترسی یافتم با برادرم تماس گرفتم و سفارش دادم. حرکت به سمت بالا تا حد زیادی ادامه داشت". هنگامی که سهام به طور ناگهانی سقوط کرد، نیک متوجه شد که منظور معامله گران از اصطلاح "گرفتن یک چاقوی در حال سقوط" چیست.
بسیاری از زندانیان امریکایی رمز ارز‌های دیجیتالی را نیز از دست داده اند. زندانیان درست مانند هنجار‌های افراد بیرون از زندان روی ارز‌های مد روز قمار می‌کردند. آنان در برابر پدیده مُد شدن رمز ارز‌های دیجیتالی در امان نبودند.
نیک می‌گوید:"درس اساسی این بود که بسیاری از ما باید می‌آموختیم: هیچ کس واقعا نمی‌داند چه چیزی بازار را هدایت می‌کند".
بورس بازی از پشت میله‌های زندان!
کسب درآمد نیازمند رویکرد‌های سرمایه گذاری مناسب تری برای شرایط زندانیان است رویکرد‌هایی که طی هفته ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها صورت می‌گیرد. نیک می‌گوید: "من کتاب‌های مختلفی را امتحان کردم از "با دقت ثروتمند شوید" تا "درک گزینه‌ها". زندانیان دیگر نیز همین کار را انجام دادند. دیری نپایید که همه ما به این زبان صحبت می‌کردیم: روی چیپس‌های آبی سرمایه گذاری کنید، مطمئن شوید که سهام‌های متنوعی دارید، با قیمت پایین خرید کنید. تصمیمات سرمایه گذاری معقول‌تر و کم‌تر از روی هوس و بدون فکر قبلی شدند. ما بیش‌تر با انگیزه سرمایه گذاری می‌کردیم. نشان دادن تسلط جدید خود در اصطلاحات و تکنیک‌های بازار باعث افتخار در میان برخی از همتایان ما شد".
اکثر زندانیان چیز زیادی در مورد پول نمی‌دانند و دانش بسیار کم تری در مورد سهام دارند. احتمال این که آنان با کوپن غذا و ناهار رایگان بزرگ شده باشند بسیار بیش‌تر از داشتن یک کمک هزینه دانشگاهی از بنیادی علمی بوده است! بسیاری از زندانیان هرگز شغلی نداشتند، هرگز صورت حسابی پرداخت نکرده بودند و هرگز حساب بانکی‌ای افتتاح نکرده بودند. زندان این فقدان دانش مالی را تشدید می‌کند.
"خوان" ۳۲ ساله ۱۳ سال است که در زندان به سر می‌برد. او اخیرا آموزش کار ساختمانی خود را آغاز کرده که به گفته خودش درآمد آن "کمتر از کمک هزینه فرزند" است. اکثر مشاغل زندان حتی مشاغلی که به دانش تخصصی مانند برق یا لوله کشی نیاز دارند کمتر از ۵۰ سنت در ساعت درآمد دارند. دستمزد ماهانه برای چنین کار‌هایی برای زندانیان به ۵۵ دلار یا ۶۶۰ دلار در سال محدود شده است. خوان با پوزخند می‌گوید در خارج از زندان می‌توانست حقوق سالانه شش رقمی دریافت کند. او می‌گوید:"با این وجود، تا آن زمان من همان کار را انجام می‌دهم و تنها دستمزدی سه رقمی عایدم می‌شود". ساختار نادرست حساب‌های زندانی اوضاع را بدتر می‌کند. زندان به موجودی حساب‌های زیر ۲۵ دلار یعنی آستانه‌ای که در آن یک زندانی فقیر در نظر گرفته می‌شود دست نمی‌زند، اما برای کسانی که بیش از ۲۵ دلار دارند زندان هزینه‌های سنگینی را بر روی موجودی اعمال و از روی آن کسر می‌کند که در مجموع ۵۵ درصد از نقل و انتقالات ورودی را شامل می‌شود.
نیک ساعت‌های زیادی را صرف فکر کردن به زندگی پس از زندان خود کرده است.
او می‌گوید:" من مشکل زندان را ساختاری می‌بینم. فرصتی برای ما فراهم نشده است که خود را برای موفقیت آماده کنیم".
گزارشی منتشر شده از سوی اندیشکده "بروکینگز" نشان می‌دهد که تقریبا نیمی از زندانیان سابق در چند سال نخست پس از آزادی از زندان هیچ درآمدی نداشته اند. از بین افراد آزاد شده از زندان که شغلی پیدا می‌کنند بسیاری از آنان در مشاغل با حداقل دستمزد مبالغ ناچیزی به دست خواهند آورد و ظرف مدت سه سال پس از آزادی از زندان بیش از نیمی از آنان دوباره بازداشت و تبدیل به زندانی خواهند شد.
حبس اغلب منجر به فقر مادام العمر می‌شود که به نوبه خود می‌تواند بسیاری را دوباره به زندان بازگرداند. دانش کار در امور مالی امیدی را برای شکستن این چرخه معیوب ایجاد می‌کند.
"نیک" می‌گوید:" اگر قرار بود از زندان ما دیدن کنید پشت میز فولادی اتاق روزانه مان بنشینید و ما را به شرکتی بفرستید تا در آن سرمایه گذاری کنیم باید ارقام خود را کاملا مشخص کنید. ما می‌خواهیم اصولی مانند نسبت قیمت به درآمد، قیمت به فروش و قیمت به ارزش دفتری را بدانیم. شما باید جزئیات فنی مانند سطوح حمایت و مقاومت (قیمت‌هایی که سهام در طول تاریخ بالا یا پایین مانده است)، صلیب‌های طلایی (شاخص‌هایی که بازار صعودی را نشان می‌دهد)، صلیب‌های مرگ (شاخص‌هایی که بازار نزولی را نشان می‌دهد) و پیش بینی‌های MACD (خطوط روندی که سرمایه گذاران را در مورد زمان خرید سهام یا شرط بندی علیه آن راهنمایی می‌کند) درک کنید. اگر برای لحظه‌ای به نظر می‌رسد که با اصطلاحات تخصصی آشنا نیستید خب، پس بروید و به دنبال میز دیگری بگردید".
البته تسلط بر اصطلاحات سرمایه‌گذاری زندانیان را در زمانی که وضعیت بازار تیره‌تر می‌شود مصون نمی‌سازد و بالعکس می‌تواند یک اعتماد به نفس کاذب خطرناک را در آنان ایجاد کند. تجارت مبتنی بر خرده فروشی حتی برای افراد محتاط نیز ذاتا مخاطره آمیز و دارای ریسک است. در شرایط رکود بازار در سال جاری، اکثر "زندانیان بورس‌باز" ضرر کردند. سهام‌هایی که در روز دوشنبه "بالا می‌رفتند" تا چهارشنبه "در یک سقوط آزاد" قرار گرفتند. نیک می‌گوید: "ارزش سهام من تقریبا ۴۰ درصد کاهش یافته است".
نام شما

آدرس ايميل شما

راه تغییرات از کدام طرف است؟

راه تغییرات از کدام طرف است؟

اولین و شاید جدی‌ترین گام در مسیر انجام اصلاحات و تغییرات در جوامع مختلف، نیازمند پذیرش ...
روزنامه جمهوری اسلامی: کاش یک استعفای نمایشی می‌دادید

روزنامه جمهوری اسلامی: کاش یک استعفای نمایشی می‌دادید

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: آنچه که اکنون در سرزمین ما اتفاق می‌افتد، به سادگی می‌شد ...
متن و حاشیه «مولوی عبدالحمید»

متن و حاشیه «مولوی عبدالحمید»

رهبر معنوی اهل سنت ایران در جریان حیات دینی و سیاسی خود همواره مواضع قابل تامل و جنجالی ...
1