تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۸
کد مطلب : ۴۶۶۲۳۸
کبنا گزارش می‌دهد

نامه‌ی افشاگرانه غلامرضا پاکدل به سید ناصر حسینی‌پور؛ به نامه اخوی بزرگتان وقعی ننهادید و در کمال ناباوری در مقابلش موضع گرفت / عین خیالتان نبود که حمایت بویراحمدی‌ها را از دست دهید / مشاورین ضعیف، رسانه‌های نابلد، افراد چاپلوس و منفعت طلب شما را در مسیر درستی قرار نداده‌اند / حتما یادتان هست آن شب چه برخوردی کردید / حتما بیاد دارید که برای هزینه‌های ستاد چه گذشت و بعد از جلسه به جای تشکر چه گفتید / پاکدل دشمن من است / دلم می‌سوزد...

۹۰
۵
نامه‌ی افشاگرانه غلامرضا پاکدل به سید ناصر حسینی‌پور؛ به نامه اخوی بزرگتان وقعی ننهادید و در کمال ناباوری در مقابلش موضع گرفت / عین خیالتان نبود که حمایت بویراحمدی‌ها را از دست دهید / مشاورین ضعیف، رسانه‌های نابلد، افراد چاپلوس و منفعت طلب شما را در مسیر درستی قرار نداده‌اند / حتما یادتان هست آن شب چه برخوردی کردید / حتما بیاد دارید که برای هزینه‌های ستاد چه گذشت و بعد از جلسه به جای تشکر چه گفتید / پاکدل دشمن من است / دلم می‌سوزد...
کبنا ؛غلامرضا پاکدل_ مدیرعامل اسبق شرکت نفت و گاز گچساران و از فعالین سیاسی اصولگرای شهرستان‌های گچساران و باشت_ نامه‌‌ای طویل و عریض خطاب به سید ناصر حسینی‌پور نوشت:فکر کنم و‌ امیدوارم این نامه گویا و کافی باشد و حداقل مردم بدانند حقیر چه کشیده و می‌کَشم و به قضاوتشان کمک کند، هر چند نامه پیوست فقط مربوط به عملکرد یک سال اول بوده و اگر قرار بود تا امروز را بنویسم درد دل‌ها به مراتب بیشتر بود. فقط در دو مورد جذب و زمین خواری بعنوان نمونه عرض کنم راهکار‌هایی که داده شد می‌توانست مشکل را در همان ابتدا مرتفع و رضایت نسبی مردم را حاصل کند، نه اینکه هر دو بر زمین بمانند. در مورد زمین خواری، بدون توجه به راهکار‌ها، صحبتی شد و رقبا طوری پاسخ دادند که نه تنها خودشان را تبرئه کردند بلکه اطرافیان نماینده را به زمین خواری متهم کردند و در مورد پتروشیمی زمانی که کمتر از نه ماه به انتخابات مانده بود، در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ سرپرست سرمایه انسانی گروه صنایع پتروشیمی خلیج نامه‌ای نوشتند که از این پس گارگروه تشکیل دهید و با نظارت نیرو جذب کنید که درد را دو چندان می‌کند زیرا نشان می‌دهد تا الان یعنی بعد از حدود دو سال از نمایندگی جناب سید هنوز جذب بی‌ضابطه و غیر عادلانه است و باز هم دستورالعمل مشخصی ارائه نشده است و اصل نامه نیز با قانون مربوطه مغایرت دارد و راه را برای پارتی بازی همچنان هموار نگه می‌دارد.
به گزارش کبنا، غلامرضا پاکدل نامه‌ای سیزده صفحه‌ای خود را با یک مقدمه در اختیار پایگاه خبری کبنا نیوز قرار داده که در ادامه آن را می‌خوانید.
به نام خدای صداقت و راستی
با سلام خدمت مردم شریف و دوست داشتنی گچساران و باشت
روزی بزرگی از همشهریان عزیزم به اینجانب مراجعه کرد و تقاضایی داشت، توضیح مفصلی دادم و عرض کردم که متأسفانه نمی‌توانم کاری کنم. گفت: لااقل قول بده که بعداً انجام میدی! عرض کردم: نمی‌تونم قول بدم. گفت: حداقل بگو خدا کریمه!! تعجب کردم و پرسیدم چرا و چه تأثیری داره؟ گفت: می‌دانم اگه کوچکترین قول بدهی یا حتی بگویی خدا کریمه، میشه روش حساب کرد و حتماً انجام میدی. این را به این دلیل عرض کردم که بگویم اولاً هیج وقت به قصد فریب یا دست به سر کردن یا هر دلیل دیگری به کسی قول یا وعده نمی‌دهم. ثانیاً همیشه منافع جمع را بر منافع شخصی خودم ترجیح می‌دهم و امکان ندارد با گرفتن امتیازی از حق و حقوق مردم بگذرم. با این مقدمه خدا را شاهد می‌گیرم که تمام تلاش‌هایی که در این چند سال خصوصاً در زمان انتخابات انجام دادم به‌امید تغییر به نفع مردم و تحقق شعار‌ها و وعده‌ها بود. در این مسیر خیلی از مردم و خصوصاً بزرگان و‌اندیشمندان و اهالی قلم لطف کردند، اعتماد نمودند و به زحمت افتادند، ولی متأسفانه شد آنچه فکرش را هم نمی‌کردیم!! از آنجاییکه اکثر واقعیت‌ها را اکثر مردم می‌دانند، قصد رسانه‌ای کردن چیزی را نداشتم ولی از گوشه و کنار برخی اشاره می‌کنند که بعضی‌ها منجمله اینجانب، به حرف‌ها و وعده‌هایشان پایبند نبودند و خود به خواسته‌هایشان رسیده یا ارتباطشان با جناب نماینده یا جریان حاکم بر قرار است و کار‌های شخصیشان را پیش می‌برند و کاری به مردم ندارند، تا حدی که یکی از کسانی که در کنار ما زحمت بسیاری کشید و مورد هجمه‌های بی‌رحمانه و بی‌حد و حصر رقیبان و خصوصاً رسانه‌هایشان قرار گرفت، به حقیر پیام دادند که شما که خودتان مورد لطف و توجهید ولی ما‌ها....! بیش از آنچه از شرایط زجر می‌کشیدم و می‌کشم، این برداشتهای احتمالی مردم و دوستانم زجرم می‌دهد که البته به آن‌ها حق می‌دهم چون شاید بعضی‌ها اینگونه‌اند ولی بنده اصلاً چنین مرامی ندارم و از آن بشدت متنفرم.
بنابراین مجبور شدم عرض کنم اولاً بجز دو ماه اول دیگر هیچ ارتباطی با نماینده محترم نداشته و ندارم، ( بجز در یک سفر هیأت دولت که خودشان زنگ زدند و اطلاعاتی خواستند که صادقانه تقدیمشان کردم) در آن دو ماه سعی زیادی کردم که رویه درست‌تر و بهتری در پیش گرفته شود که متأسفانه اصلاً مؤثر واقع نشد و اصرار بنده بر تلاش برای برنامه‌ریزی در جهت تحقق وعده‌ها به مذاق‌ایشان خوش نیامد تا اینکه بالاخره در بیست و هشتم خرداد ماه سال ۱۴۰۱ مصادف با اولین سالگرد پیروزیشان، نامه مفصلی خدمتشان نوشتم و بر حسب باور‌هایم، همانند گذشته برای شخص خودشان فرستادم و آن را رسانه‌ای نکردم تا بلکه بهبودی حاصل گردد ولی باز هم اتفاق مثبتی نیفتاد و حتی بعد از گذشت قریب به یک سال و سه ماه یک استیکر هم در پاسخ دریافت نکردم! البته بعضی هم می‌گویند شما که برای اثبات اشکالات و انجام تغییر خوب نقد می‌کردی چرا حالا برای تغییر تلاش نمی‌کنی؟
باید عرض کنم برای اثبات ایراد و پایان دادن به بعضی‌ها تلاش زیادی نیاز هست ولی بعضی‌ها خودشان خودشان را از پای در می‌آورند و در یک جمله: ممکن است برای اصلاح و موفقیشان تلاش زیادی لازم باشد ولی برای اثبات اشکالات و پایان آن‌ها هیچ تلاشی لازم نیست. بعضی‌ها پیام می‌دادند که چرا اعلام برائت نمی‌کنید؟ عرض کردم برای اعلام برائت وقت هست و نهایت زمان آن انتخابات آتی است، ولی باز هم باید‌ امیدوار بود شاید تغییر رویه به نفع مردم و تحقق شعار‌ها صورت گیرد. بشدت به عهد و پیمان وفادارم و در مورد هر تصمیمی که می‌گیرم فکر می‌کنم تا بتوانم در ادامه مسیر ثابت قدم و پایدار باشم و خُلف وعده نکنم، الان هم نوشتن این نامه در جهت پایداری و اصرار بر حقوق مردم و وفاداری به عهد است.
برای اینکه عزیزی موضوع را به جایگاه سازمانی و انتصاب بنده ارتباط ندهد، عرض می‌کنم که چنانچه به شعار‌ها و وعده‌ها و اهداف جریان انقلابی عمل می‌شد و احترام مردم نگه داشته می‌شد، دستشان را می‌بوسیدم و دعاگو و مدافع تمام قدشان می‌شدم، حتی اگر از همان سمتم هم عزل می‌شدم. به هر حال ضمن تشکر مجدد و عرض پوزش از همه کسانی که به احترام یا اعتماد بنده ابراز محبت، حمایت و تلاش کردند و نه تنها مورد بی‌مهری و بی‌توجهی، بلکه مورد ظلم هم قرار گرفتند و با توجه به اینکه کورسویی از‌امید به تغییر و بهبود احساس نمی‌شود، برای اجتناب از تکرار و اطاله کلام، نامه‌ای را که خدمت نماینده محترم نوشته‌ام به پیوست منتشر می‌کنم، تا عزیزان بدانند پیگیر بوده و تلاش کرده و همیشه گفته‌ام هیچ چیز برای خود و خانواده‌ام نخواسته و نمی‌خواهم ولی به شعار‌ها و وعده‌ها عمل شود و حرمت مردم نگه داشته شود، اما متأسفانه گوش شنوایی نبود.
فکر کنم و‌ امیدوارم این نامه گویا و کافی باشد و حداقل مردم بدانند حقیر چه کشیده و می‌کَشم و به قضاوتشان کمک کند، هر چند نامه پیوست فقط مربوط به عملکرد یک سال اول بوده و اگر قرار بود تا امروز را بنویسم درد دل‌ها به مراتب بیشتر بود. فقط در دو مورد جذب و زمین خواری بعنوان نمونه عرض کنم راهکار‌هایی که داده شد می‌توانست مشکل را در همان ابتدا مرتفع و رضایت نسبی مردم را حاصل کند، نه اینکه هر دو بر زمین بمانند. در مورد زمین خواری، بدون توجه به راهکار‌ها، صحبتی شد و رقبا طوری پاسخ دادند که نه تنها خودشان را تبرئه کردند بلکه اطرافیان نماینده را به زمین خواری متهم کردند و در مورد پتروشیمی زمانی که کمتر از نه ماه به انتخابات مانده بود، در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ سرپرست سرمایه انسانی گروه صنایع پتروشیمی خلیج نامه‌ای نوشتند که از این پس گارگروه تشکیل دهید و با نظارت نیرو جذب کنید که درد را دو چندان می‌کند زیرا نشان می‌دهد تا الان یعنی بعد از حدود دو سال از نمایندگی جناب سید هنوز جذب بی‌ضابطه و غیر عادلانه است و باز هم دستورالعمل مشخصی ارائه نشده است و اصل نامه نیز با قانون مربوطه مغایرت دارد و راه را برای پارتی بازی همچنان هموار نگه می‌دارد.
اخیراً یکی از دلسوزان جریان در گروهی عنوان کردند که ما‌ها کنار کشیدیم و راهنمایی نکردیم در حالیکه حداقل خود بنده هر چه گفتم و نوشتن که این نامه سیزده صفحه‌ای بخشی از آن است، اصلاً گوش شنوایی نبود. این سطح از بی‌ثباتی مدیریت، عدم حمایت از مدیران منصوب و بی‌خبری از بعضی اتفاقات مهم که رسانه‌های حامی مجبور شوند بعد از تحقق آن‌ها نامی از نماینده بیاورند، بی‌سابقه و زجرآوراست. جای گریه و‌زاری دارد که ندانیم قانون عوارض آلایندگی چیست یا ندانیم که نقش وزارت نفت در احداث پالایشگاه فقط دادن مجوز خوراک است و و و و واقعاً از دست دادن آن همه هوادار پای کار، جدایی از آن همه لیدر توانمند، عدم استفاده از آن همه سرمایه انسانی متخصص و متعهد، شکستن قلم آن همه تحلیلگر و پاشیدن آن همه رسانه حامی منسجم، شاهکار بود شاهکار!!!! بابت طولانی بودن نامه پوزش می‌طلبم ولی به‌امید بهبودی مجبور به نگارش شدم و به حرمت مردم و برای ثبت در تاریخ ناچار به انتشار گردیدم.
در نهایت مجدداً برای نماینده محترم، مشاورین‌ایشان و رؤسا و مسئولین عزیز در خدمت به مردم و رسیدن به اهداف آرزوی توفیق دارم. (خواهشم از هر خواننده‌ای این است که قبل از هر قضاوتی یا پاسخ و کامنتی، نامه سیزده صفحه‌ای پیوست را هم حتماً بخواند، تا پاسخ هر سؤالی را بیابند و ببینند آیا دلسوزی و وفاداری بیش از این قابل تصور است؟ )
غلامرضا پاکدل اول شهریور ۱۴۰۲

به نام خدای صداقت و مهربانی
 برادر عزیزم جناب آقای سید ناصر حسینی پور
نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت
با سلام و آرزوی توفیق
 ◀️ بالاخره به این نتیجه رسیدم که به شما نامه بنویسم و خیلی چیزها را بی پرده عرض کنم فقط امیدوارم و خواهش می کنم در فرصت کافی و با حوصله کلمه به کلمه آن را بخوانید همانطور که بنده اثر ماندگار کتاب پایی که جا ماند را با حوصله و کلمه به کلمه خواندم و از حجم و زیادی مطالبش خسته نشدم.
 ◀️ نمی دانم از کجا شروع کنم، ولی آغاز می کنم با همت و وفاداری مردم  گچساران و باشت خصوصا مردم قدردان و کم توقع بویراحمد و به ویژه مردم خطه لیشتر و خیرآباد.
 بعد از نگاه عدالت محور سید قدرت در دوران نمایندگیشان، در حالیکه در انتخابات سال نود نفر سوم شدند ولی در آن خطه با وجود حضور کاندیدای بویراحمدی، نفر اول شدند، این همت و وفاداری ادامه داشت تا اهالی قلم و اندیشمندان آن خطه در حالیکه جریان رقیب در همه جا ریشه دوانده بود، با نقدها، روشنگری ها و افشاگری های خود بستر را برای شناخت بیشتر مردم از جریان حاکم و گرایش به سمت جریان مبارزه با تبعیض و بی عدالتی فراهم نمودند. اگر در مورد این عرض بنده شک دارید، خوشبختانه سوابق در فضای مجازی و با یک جستجوی ساده قابل دسترسی است و بخش زیادی از آن در کانال تلگرامی با نام "نقدها و مستندها" موجود است. بله،  زمانی  که آقای روحانی و دو لاریجانی به عنوان روسای سه قوه در طرفین نماینده سابق بودند، این قلم ماها بود که بی محابا مرزهای محافظه کاری، ترس، معامله گری، تحریف، بت سازی، قهرمان پوشالی پروراندن، احتیاط، نان به نرخ روز خوری، خفقان، قومیت گرایی و هر آنچه خیلی از مدعیان امروز را از ابراز وجود واداشته بود، در نوردید. شاید امروز خیلی ها مدعی باشند ولی هیچ مستندی برای ادعایشان ندارند.
 ◀️ پس از رد اعتبارنامه و اعلام حضور سید قدرت الله حسینی پور، با طرح موارد بی اساس و مردودی مانند، برادرکشی، لُرکشی و خیانت به زاگرس نشینان، چنان فضایی علیه ایشان ایجاد شده بود که استقبالی به عمل نمی آمد و جریان رمق آنچنانی نداشت، تا اینکه در روز جمعه مورخ سیزدهم دی ماه یک هزار و سیصد و نود و نه، خطه لیشتر و خیرآباد و دشت موراز بویراحمد یکصدا و یکدست با درایت نخبگبان و همت بزرگان و حمایت مردم، به اعتراف همه سیاسیون یک روز تاریخی را رقم زد و اوضاع را دگرگون کرد و نقطه عطفی در تاریخ سیاسی شهرستان های گچساران و باشت ایجاد گردید. دو هفته بعد بخش دیگر بویراحمد از آبریگون تا رودبال همان حرکت را تکرار و امید را دو چندان کرد و همزمان در جای جای گچسارن نیز بزرگان این ایل بزرگ جلساتی را برگزار کردند. پس از آن نیز بخشی از قشقایی به حرکت در آمد و بالاخر ایل بزرگ باوی و سایرین هم عملا وارد صحنه شدند تا ورق برگشت و روز به روز بر خیل طرفداران جریان مبارزه با تبعیض و بی عدالتی افزوده شد.
 ◀️ اینجانب نیز به عنوان فردی از آن مجموعه شاید به جرات بتوان گفت بیش از هشتاد درصد وقت، انرژی، فکر، قلم، بخش ناقابلی از توان مالی و مهم تر از همه صد در صد آبرو، احترام و عزتی که به لطف خدا و دعای پدر و مادر و وفاداری و صداقت مردم آن خطه به دست آورده بودم را پای این جریان و مبارزه طاقت فرسا گذاشتم.
 ◀️ تغییر فضای رسانه و فضای مجازی و به دنبال آن فضای واقعی، با درایت و برنامه ریزی شکل گرفت و روز به روز بر خیل طرفداران جریان مبارزه با تبعیض و بی عدالتی افزوده شد تا جایی که پیروزی قطعی به نظر می رسد و رقبا نیز به نوعی به این واقعیت معترف شدند و چاره توقف این حرکت را در مواردی غیر از رای و نظر مردم دیدند تا اینکه حضور آقای سید قدرت الله حسینی منتفی شد.
  ◀️ اینجا بود که رقبا دوباره جان گرفتند و از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را کرده، فعالیتشان را تشدید کردند تا به خیال خامشان لیدرها و هواداران جریان مبارزه با تبعیض و بی عدالتی را به سمت خود بکشانند و توفیقات اندکی هم کسب کردند. در حال ادامه دادن بودند که اینجانب با بیانیه ای اعلام کردم که جریان مبارزه با تبیعیض و بی عدالتی حتما کاندیدا خواهد داشت و بدون شک پیروز انتخابات است و نیازی به پیوستن به دیگر جریان ها نیست. به گچساران آمدم و در یک شب تاریخی تمامی اصحاب رسانه جریان دعوت شدند و در حضور بسیاری از بزرگان برایشان تشریح کردم که در این مدت چگونه قلم بزنند و فضا را به نفع جریان نگه دارند. بعد از آن عزیزان دیگر نیز بیانیه های مشابه دادند و موجی از امید ایجاد گردید.
 ◀️ برای انتقال شما و حضورتان در گچساران هم واقفید که اینجانب و سایر عزیزانی که این روزها جایی در نظر جنابعالی ندارند، از هیچ تلاشی دریغ نکردیم.
شب اولِ حضورتان در گچساران در منزلِ اخوی بنده به اتفاق تعدادی از بزرگان دعوت بودید، برادرِ یکی از شهدای گرانقدر لیشتر که از حامیان و لیدرهای جریان بود و شما به گفته خودتان ایشان را خوب می شناختید و چند شب را هم در منزلشان سپری کرده بودید، گلایه داشت و حاضر به همکاری مانند قبل نبود و علی رغم اینکه شما نتوانستید دلش را به دست بیاورید، با خواهش و اصرار بنده مجدداً همراه شد. ( او آن روز دقیقا همین چیزهایی را می گفت که امروز می بینیم ولی ما قبول نمی کردیم یا شاید راهی هم نداشتیم).
حتما یادتان هست آن شب چه برخوردی کردید که همه شوکه شدند و ناراحت، ولی بنده به رو نیاوردم. حتما بیاد دارید که برای هزینه های ستاد چه گذشت و بعد از جلسه به جای تشکر، در این خصوص چه فرمودید.
 ◀️ همان شب تصمیم گرفتند که فردا شما میهمان ما در خطه لیشتر و خیرآباد باشید، می دانید چرا؟ چون دست به نقدتر و آماده تر از مردم آن خطه نیست، چون در بسیاری از جاهای دیگر سه روز بحث می کنند که چه کسی اول جلسه صحبت کند و ...! خلاصه فردای آن روز میهمان ما بودید، یادتان هست بعد از اینکه چند صد نفر ناهار میل کردند شما در یک اتاق تنهایی استراحت کردید و حتی حاضر نشدید دو دقیقه در جمعشان حضور یابید در حالی که ما از خانواده شما سیدی را دیده بودیم که دعای سفره اش معروف بود و به تناسب زحمت میزبان دعایش طولانی تر و پر محتواتر می شد. ( بد نیست بدانید آن منزل، منزل دایی بنده بود که دایی بزرگم چند ماه پیش به رحمت خدا رفتند. شما روز تشیع در گچساران بودید و به اتفاق مهندس جوانمردی از کنار روستای ما و محل مراسم رد شدید، بر حسب اتفاق بنده همان روز با آقای جوانمردی شاید برای اولین بار هم صحبت شده و گفته بودم که برای تشیع دایی آمده ام، ولی حتی یک تسلیت نگفتید، در حالی که برای کسانی که یک صدم بنده در پیروزیتان نقش نداشتند ساعت ها در صف استقبال درب مسجد ایستادید که البته کار پسندیده ای است. بماند فقط در حد درد دل). یادتان هست در روستای اشکفت شیری چگونه از کوره در رفتید در حالی که به واسطه همان حضور و قرائت فاتحه، بیشترین رای را در آن روستا داشتید؟
 ◀️ در طول یک هفته تبلیغات متوجه بی توجهی و بی احترامی هایتان بودم ولی به رو نیاوردم و از تلاش نایستادم. روز همایش که بنا به تصمیم بزرگان قرار بود چند کلمه ای صحبت کنم، شب قبل از آن موضع دو تن از برادرانتان برایم بسیار تعجب برانگیز بود و حتی زمان صحبت کردن بنده که از قبل قرار بود پانزده دقیقه باشد به پنج دقیقه تقلیل داده شد تا حتی نتوانم در وصف شما و ایلم و دلیل حمایت از شما حق مطلب را ادا کنم، بد نیست بدانید همان روز حتی آنجایی که شما نامی از بنده بردید توسط کسانی که مسبب بدبختی های امروز جریان و دردسرهای ما و جنابعالی هستند، حذف شد و در هیچ جا قابل یافتن نبود و نیست. ( باز هم خوب است بدانید عزیز بزرگواری که شما را بهتر می شناختند به طور غیرمسقیم از روی دلسوزی سفارش کرده  بود که من هر گونه حمایتی بکنم ولی پشت تریبون صحبت نکنم چون فرموده بود با شناختی که از شما دارند دو ماه هم در کنار ما و حامیانتان نخواهید بود ولی باز هم بنده بر حمایت بی قید و شرطم اصرار داشتم.)
 ◀️ روز انتخابات در حالی که مسئولیت مراقبت مردمی از بخش قابل توجهی از صندوق ها به بنده سپرده شده بود و جوانان منطقه ام با جان و دل مراقبت می کردند و به کمک نیروهای نظامی و انتظامی آمده بودند، وقتی ساعت دو بعد از ظهر تماس گرفتم و عرض کردم ما پیروزیم و باید بدانیم بعد از اعلام نتیجه چه باید بکنیم و حداقل یک کلیپ ماندگار آماده کنیم، چه برخوردی کردید؟ 
همه این ها را دیدم، شنیدم، حس کردم و یک لحظه در حمایتم از شما کوتاه نیامدم.
 ◀️ اگر روزی کسانی این نامه را بخوانند، شاید بر بنده خرده بگیرند که با همه این شواهد و قرائن چرا به حمایتتان ادامه دادید؟ باید عرض کنم اولا ما در وفاداری، مردانگی، پایداری، یکرنگی، صداقت و یا علی گفتن اینگونه ایم و این فرق بزرگ ماست با خیلی ها، ثانیا بیشتر از خیلی ها و شاید بیشتر از همه پای این جریان هزینه داده بودیم و آن را بخشی از وجودمان می دانستیم، ثالثا ترجیح دادیم بعد از آن همه تلاش، بجای اینکه وصله جریان و کاندید دیگری شویم دارای کاندید مشخص باشیم تا جریان به حیات خود ادامه دهد، رابعاً ما فکر می کردیم که سید بزرگ و باتجربه و امتحان داده در کنار شماست و هیچ وقت حرمتش را نمی شکنید و با کمک شما و ایشان و بزرگان و نخبگان کاری می کنیم کارستان، ولی افسوس.
 ◀️ بالاخره خدا را شکر رای آوردید. 
سید عزیز: برادرتان حتی وقتی شکست می خوردند به افرادی که زحمت کشیده بودند زنگ میزدند و تشکر می کردند ولی شما حتی جواب تلفن ندادید که خدمتتان تبریک عرض کنیم.
 ◀️همان روزهای اول که بنای کم توجهی و ناسازگاری را گذاشتید و با برادر بزرگتان قهر کردید، به اتفاق دوستان تلاش زیادی کردیم تا اینکه با هم آشتی کردید و حتما خاطرتان هست یک هفته با تمام وجود حضوری کنارتان بودیم و چه تصمیمات خوبی اتخاذ و مستندات خوبی آماده شد، از متون سخنرانی برای دفاع از وزرای پیشنهادی، موضوع بیکاری و جذب نیرو، پالایشگاه، پترو شیمی، موضوع زمین خواری به عنوان بزرگترین معضل، نحوه پاسخگویی به تلفن و جلب رضایت تماس گیرنده، نحوه مشارکت در شادی و غم مردم، نحوه تعامل با وزرا، اتاق فکر، کارگروه ها، رسانه، دسته بندی و اولویت بندی مشکلات و سایر موارد. یادم می آید بهترین گزارش را یکی از کارشناسان خبره در خصوص تونل دیل تهیه کرد ولی اینقدر بساط قهر و جدایی را زود گسترانیدید که  دیگر فرصت نشد خدمتتان ارسال کنم، گرچه حتما سرنوشتش مانند سایر گزارشات و اقدامات بود. ( بدون شک اگر آن موارد را لحاظ می کردید امروز به عنوان بهترین نماینده مطرح بودید).
 ◀️ یادتان هست برای جلسه با وزیر پیشنهادی یکی از مهم ترین وزارتخانه ها چه شرایطی فراهم شد و در حالی که قرار بود ساعت یک و نیم شما را ببیند و قول هم دادید، در زمان جلسه پاسخ تلفن ندادید و بهترین بسترسازی برای خدمت را از دست دادیم؟ یادتان هست قبل از اینکه مهم ترین معاون مهم ترین وزارتخانه منصوب شود، شما را نزد ایشان بردم و عرض کردم ایشان معاون آینده وزیر و مدیر عامل مهم ترین شرکت ایران است که بتوانید به مردم بهتر خدمت کنید؟
 ◀️ یادتان هست که زنگ زدم و عرض کردم حدود دویست معاون وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی به زودی منصوب می شوند، برای استفاده از ظرفیت های انسانی شهرستان و استان در سطح کشوری پیشنهاد دادم که به اتفاق دو نماینده دیگر حداقل رزومه دو نفر از بهترین نیروهای انسان ( البته به جز شخص بنده) را جهت استفاده در جایگاه معاونت در اختیار هر وزیر قرار داده و از ایشان مطالبه کنید که در آن صورت از سی و هشت رزومه اگر سی تای انها هم مقبول نشود، استان هشت معاون وزیر خواهد داشت، ولی چگونه برآشفتید و متاسفانه گفتید ما کسی در حد معاون وزیر نداریم که برایتان چند نفر اسم بردم؟ حتما یادتان هست در مورد یکی از باسوادترین و مجرب ترین نیروهایی که برایتان سنگ تمام گذاشته بودند، چه گفتید و تلفن را قطع کردید. جای تعجب اینکه به آن عزیز گفتید که پاکدل اسم شما را آورد، ولی متظورش خودش بود و ایشان هم نصحیتتان کردند که اینگونه نفرمایید، ما پاکدل را می شناسیم! بعد از این نظرتان تنها چیزی که توانستم بگویم این بود: وای برمن! خدایا خودت کمک سید و این جریان کن.
حتما می دانید بر سر آن عزیزی که بدون شک در حد معاون وزیر بود، چه آوردید و چگونه مزد تلاش هایش را دادید! 
◀️ یادتان هست در همان هفته خواستید که افرادی را که پتانسیل مسئولیت دارند خدمتتان بفرستم و پس از ارسال اسامی بلافاصله نوشتید: "قرار نبود همه بویراحمدی باشند"!! بنده تعجب کردم و مجبور شدم لیست را برایتان شفاف کنم که بیست و پنج نفر باوی، هفده نفر بویراحمدی و تعدادی هم از سایر اقوام بودند و برایتان فرستادم و حضوری هم در حضور یکی از فرزندان باوی خدمتتان عرض کردم چرا این پیام را دادید؟ ولی جوابی نداشتید و همان جا متاسفانه ضدیتتان با بویراحمد و نگاه شدید قومیتی برایم مسجل شد. وااسفا که ظاهرا اسامی را خواستید تا آنها را در لیست سیاه قرار دهید.
 ◀️ حتما می دانید در خصوص انتخاب مدیر عامل نفت گچساران چگونه بنده را از هر گونه دخالت یا حتی اطلاع حذف و منع کردید و به جای معرفی یک نفتی به عنوان نماینده تان در نفت برادرتان را معرفی کردید که به دلیل عدم آگاهی ایشان از نفت، سرآغاز خیلی از تنش ها و درد سرها شدند و بزرگ ترین ضربه ها را به جریان زدند. 
 ◀️ به هرحال خوب می دانید که پس از آن یک هفته که کنارتان بودیم، بدون اینکه یک کلمه حرف بزنید یا دلیلی مطرح کنید کلاً ارتباط را قطع کردید ( یعنی از مرداد ماه هزار و چهارصد)، نه پاسخ تلفن دادید، نه پاسخ پیام و نه اهمیتی به آن همه تلاش و دلسوزی و بینی و بین الله می دانید که بجز در سفر دولت به استان که تماسی گرفتید و نظراتی در حوزه نفت خواستید که لحاظشان هم نکردید، بعد از آن نه تنها توجهی به بنده و نقطه نظراتم نداشته اید، بلکه در جاهایی حتی علیه بنده حرف زده اید تا جایی که فرموده اید پاکدل دشمن من است!؟
چرااااا؟ چرااااااا؟ چرااااااا؟

 ◀️ آخر کجای دنیا جواب خوبی را با بدی، محبت را با نفرت، صداقت را با عدم صداقت، یکرنگی را با چند رنگی، وفاداری را با بی وفایی، پایداری را با سستی و برادری و دوستی را با دشمنی می دهند؟
 ◀️ در جایی نزدیکانتان فرمودند بخاطر حمایت بنده از ابوالحسن غلامی این برخورد را کرده اید. برادر عزیزم اولاً که خودتان از رابطه نزدیکیتان با آقای غلامی و خانواده ایشان و دلسوزی ها و حمایت های همه جانبه شان واقفید، ثانیاً بدون اینکه بنده هیچ اطلاع و دخالتی داشته باشم برادرتان که نماینده تام الاختیارتان در نفت بود، یک شب بنده را صدا زد و در حضور آقای غلامی فرمود می خواهیم ایشون را بعنوان مدیر خدمات معرفی کنیم، خوب تقصیر بنده چیست؟  ثالثاً مگر در توانمندی و حضور آقای غلامی در صف جریان شکی بود؟ رابعاً و اصل مسئله اینکه همان گونه که عرض کردم شما ماه ها قبل از انتصاب آقای غلامی چنین موضعی داشته اید و قهر کرده بودید. پس هیچ ربطی به انتصاب ایشان نداشته و ندارد و با عرض پوزش بهانه ای واهی بود.
 ◀️ سید عزیز حتما می دانید از مردادماه نه جواب تلفن دادید و نه سراغی گرفتید تا روز پنجشنبه قبل از سفر هیات دولت که زنگ زدید و گفتید مطالبی در حوزه نفت برای سخنرانی در حضور رییس جمهور در یاسوج و وزیر نفت در گپساران برایتان آماده کنم که آماده کردم و فرستادم ولی چیزهای دیگری گفتید که شد سوژه رسانه های رقیب و یکسری تنش ها که کلی وقت  و هزینه صرف شد  تا ترکش ها و اثراتش کمتر شود.
 ◀️ در اولین سفرتان به منطقه هر جا رفتید مردم لطف کردند و راجع به حقیر از شما سوال کردند ولی حاضر نشدید حتی اسم بنده را بر زبان بیاورید، جالب این است که وقتی در خصوص پالایشگاه صحبت شد گفتید: "پاکدل مدارکی داد ولی ناقص بودند خودم تکمیلشان می کنم و پیگیر می شوم!" اگر مدارک نقص داشت چرا نفرمودید؟ من خوشحال می شوم که واقعا تکمیل کرده و پیگیر می شدید ولی خودتان می دانید که چنین چیزی نبود و می خواستید به نوعی نیشی به بنده زده باشید، اما بدانید آن عزیزی را که به ایشان گفته بودید مستندات را برایتان بفرستد به بنده زنگ زد و من بدون هیچ درنگی همان مدارک را دوباره  برایش فرستادم و فقط در دل افسوس خوردم و به آنچه گذشته بود خندیدم. ( کاش بدانید که خیلی از مردم فهیم منطقه متوجه شده بودند و می گفتند چرا سید اینقدر از اسم شما بدش می آمد؟ مگر شما نبودید که همه چیزتان را پای جریان گذاشتید؟ مگر نمی داند ما به حرمت شما و سایر نخبگانمان از ایشان استقبال کردیم و پذیرایشان هستیم؟ ولی بنده فقط  سعی در ماست مالی و  تلطیف داشتم).
 ◀️ ظرف مدت کوتاه کاری کردید که تیم رسانه از هم پاشید و هر چند روزی یک نفر مدعی راهبری رسانه شد و روز به روز بدتر شد.
 ◀️ در خصوص زمین خواری بدون توجه به رویه ای که خدمتتان عرض شده بود، ورود کردید و بدون فراهم کردن مقدمات مبارزه با آن، اظهار نظری کردید که رسانه های رقیب و بعضی زمین خواران طوری حمله کردند و سوژه برداری نمودند که نزدیکان جریان را متهم به زمین خواری و خودشان را مبرا جلوه دادند و کلاً جای شهید و جلاد را عوض کردند و شما و تیم دور و برتان حتی کوچک ترین دفاع دست کم از فرمایش خودتان نکردید.
  ◀️ نامه اخوی بزرگتان که می توانست نقطه عطف و بازسازی جریان و احیای آن باشد را به فال نیک نگرفتید و وقعی ننهادید و در کمال ناباوری در مقابلش موضع گرفتید تا همان اندک امید به بهبود را هم به نومیدی تبدیل کنید. ( هر چند بنده حسب احساس وظیفه پیامی را تنظیم و برای برادرانتان ارسال کردم و با دو تن از آنها هم صحبت کردم که روی این نامه تامل کنند و از آن بعنوان یک فرصت استفاده کنند تا شاید جریان به ریل اصلی خود برگردد). 
◀️ با کمال تعجب و بدون مطالعه و فقط برای دهن کجی به نامه برادر بزرگتان، کسی را که علمدار نابودی نخبگان و نابودگر شایسته سالاری و نماد نوچه پروری بود را لایق مدال طلا در کادر سازی خواندید و کسانی را که نماد توجه به نخبگان و به کارگیری نیروهای توانمند از تمام ایلات و سلایق و سازنده بهترین کادر بودند مردود خواندید و میخ دیگری بر تابوت جریان پویایی که به نوعی به دست شما سپرده شده بود، کوبیدید. حتی به این نکته توجه نکردید که شما برای هر پستی چندین کاندید دارید و نمی دانید بین آن ها کدام را انتخاب کنید، پس این چه ادعایی بود که کردید؟ جز اینکه می خواستید بزرگان، نخبگان، شایستگان و هوادارن واقعی خودتان و جریان را تحقیر کنید و به قول معروف حالی به رقیب دهید، راستی چرا؟
 ◀️ از همه این ها گذشته شما این چند پیجی که علیه تان فعالیت می کنند مانند اسفند هزار چهارصد و دو، دو گنبد و آنتی خبر را هم نمی بینید؟ باید مراقب باشید، اگر قولی می دهید، به فکر پیگیریش باشید، من خیلی از پستهایشان را تایید نمی کنم ولی خیلی از آن ها سوژه های است که جنابعالی تقدیمشان می کنید، نوع برخوردتان با مسائل، برخوردتان با لیدرها و هواداران، سهم حوزه تان در انتصابات، نحوه ورودتان به مسایل همه و همه نیاز به بازنگری دارد. باور کنید می شود به عنوان منتقدانی که البته در مواردی رعایت حدود و ادب را  نمی کنند ولی خیلی چیزها را به طنز و طعنه می گویند، به آن ها نگریست و نه بعنوان تهدید بلکه فرصت، از آن ها بهره برد، لااقل به فکر هواداران و کسانی که هنوز سودای دفاع از شما را دارند، باشید.
 ◀️ خلاصه بجز یک ماه اول و همان یک تماس قبل از سفر دیگر هیچ تماسی نبود، حتی سال نو هم نه تبریکی نه دیداری هر چند یکی از اخوی هایتان تماس گرفت و بر اساس یک مکالمه دو ساعته گفت که سوء تفاهم شده بود و در چهار روز اول سال دیداری برگزار خواهد شد، که آن هم نشد!
 ◀️ بارها و بارها از هر طریقی تلاش  کردیم نشستی با بویراحمدی ها داشته باشید تا به این زودی و با این سرعت حمایتشان را از دست ندهید ولی ظاهرا عین خیالتان نبود.
 ◀️ روزی که در فضای مجازی متوجه شدم قرار است با وزیر نفت دیدار داشته باشید علی رغم همه آنچه عرض کردم، به شما و استاندار و حتی مسئول دفترتان پیام دادم که مواردی هست که به خاطر مردم باید خدمتتان عرض کنم ولی متاسفانه پاسخگو نبودید و وقتی مشروح مذاکرات منتشر شد، از استاندار محترم پرسیدم در خصوص پالایشگاه صحبتی نشد؟ فرمودند خیر! پرسیدم: در خصوص استفاده از ظرفیت های نیروی انسانی استان چه؟ فرمودند: خیر!. مطالب زیاد بودند، این موارد فراموش شدند. بسیار افسوس خوردم که موارد کم اهمیت تر مطرح و موارد مهم تر و کارساز از قلم افتاده و به فراموشی سپرده شده اند.
 ◀️ در جلسه افطاری که دعوت کردید با وجود همه آنچه گذشته بود و علی رغم میل باطنیم و فقط به خاطر جریان و مردم آمدم و مورد اعتراض خیلی از عزیزان قرار گرفتم. ولی آب از آب تکان نخورد، گویا بدتر هم شد! چون ظاهراً شما فکر کردید که پس هیچ نگرانی نیست و بدتر اینکه بعضی از همان رسانه های کذایی نوشتند افطاری وحدت! یا آشتی کنان! آیا واقعا شما و بعضی ها فکر می کنید ما قهریم و هر وقت همدیگر را دیدم و سلام و احوالپرسی کردیم کار تمام است؟ وامصیبتا!!
نه سید عزیز، بنده آمدم که شما به خود آیید ولی زهی خیال باطل.
 ◀️ آقای مهندس مصلح چند وقت پیش فرمودند با حضور شما جلسه ای داشته باشیم که باز هم تشریف نیاوردید. 
◀️ مشکل ما شخص سید ناصر عزیز و شخصیت حقیقی شما نیست شما همان رزمنده، آزاده، جانباز، راوی خاطرات زیبا و نویسنده کتاب پایی که جا ماند، هستید که رهبرمان و سردار شهیدمان بر پیشانیش بوسه زده اند و مایه افتخارمان هستند و از ایشان هیچ گله ای نداریم و می شود مانند قبل، سال ها و حتی دهه ها او را نبینیم و از ارادتمان کم نشود، حتی اگر جواب تلفن و سلاممان را هم ندهد. گله ما از شخصیت حقوقی شماست، آن سید ناصر عزیزی  که وکیل مردم است، پیشانی یک جریان است، هزاران خواسته و انتظار از او می رود. بزرگ ترین اشتباه عزیزانمان که بر حمایت بی چون و چرا اصرار دارند، این است که این دو را قاطی می کنند. تا از عملکرد شما به عنوان نماینده حرفی به میان می آید فوراً کلیپ نوحه خوانی، خاطر گویی، یا عکس ها زیبای آن رزمنده  پانزده ساله یا عکس های پر افتخارتان با مقام معظم رهبری و سردار شهید سلیمانی را پخش می کنند و می خواهند با طرح چنین مسائلی دهان منتقدین را ببندند. دلسوزانه عرض کنم چون به نوعی از جنستان هستم، این افراد عمدی یا سهوی بزرگترین ضربات را به شما می زنند، کاش لااقل سکوت کنند. کاش اصلا بدانند که حیف است این ویژگی ها و دستاوردهای حقیقی شما را صرف شخصیت حقوقیتان کنند و ذخیره اخرت را قربانی منافع دنیوی کنند. تو را به خدا منعشان کنید و خیلی از اینکارشان خوشتان نیاید.
 ◀️ به هر حال می خواهم بدانید که اکنون که حدود یکسال از پیروزی شما می گذرد، حدود یازده ماه است که هیچ ارتباطی بجز همان تلفن قبل از سفر دولت نبوده تا جایی که چند روز پیش عزیزی زنگ زد و گفت سید گفته: "من روم نمیشه به پاکدل زنگ بزنم بگو سوابق پالایشگاه را برام بفرسته!"، که مجددا فرستادم هر چند می دانم پیگیری آن سخت تر و دیر شده و می طلبد که برخی کارها را  دوباره شروع کرد (بگذریم که پیش از آن دوبار برایتان ارسال شده بود ولی نه در سفر رییس جمهور در تصیمات مکتوب آمد و نه در دیدار با وزیر محترم نفت مطرح گردید. متاسفانه)! 
◀️ به راستی هیچ فکر کرده اید چرا باید تعویض مکرر روسای دفاتر سوژه شود؟ چرا باید با گذشت یک سال هنوز به قول رییس محترم جمهور مسببین وضع قبلی در راس امور باشند و شما و دست اندرکاران از تعویض آنها عاجز یا تمایلی به تعویضشان نداشته باشید؟ این بر می گردد به اتاق فکر ویران و مشاوران کم تجربه یا منفعت طلب شما. فقط کمی تامل کنید و بیاد آورید بنده روزی کسی را به عنوان مسئول دفتر خدمتتان معرفی کردم و نپذیرفتید ولی بعد از حدود یک سال و تعویض یک جین مسئول دفتر، به ایشان رسیدید.
 ◀️ چرا باید علاوه بر کشور، در سطح استان هم انتصاب نیروهای حوزه شما کمرنگ و مورد اعتراض مردم باشد؟ فکر نمی کنید بخشی از آن همان اعتقاد اشتباه شما بر عدم توانمندی نخبگان و شایستگان جریان باشد؟ فکر نمی کنید بخشی از آن  تلاش رقیب برای ارتباط با شما و بزرگ جلوه دادن نیروهایشان و همان مدالی است که شما اهدا کرده اید؟ فکر نمی کنید بخشی از آن بی برنامگی، نداشتن اتاق فکر و نداشتن مشاورین قوی باشد؟ فکر نمی کنید تلاش و اقدام ستودنی شما در انتخاب استاندار بومی در ادامه مسیر ابتر ماند و به نوعی زیادی بابت این اقدام تاوان دادید؟
 ◀️ سید بزرگوار به ولله و به روح شهدای عزیز، بنده به شخصه به لطف خدا نه نیاز به پست، نه وام، نه کار برای بچه هایم، نه کمبود حضور در کنار مسئولین، نه کمبود دیده شدن و نه سایر چیزهایی که خیلی ها برایشان سر و دست می شکنند، دارم،  ولی دلم برای آن همه تلاش حداقل شانزده ساله می سوزد، دلم برای جریانی که با شعار مبارزه با تبعیض و بی عدالتی پیروز شد و امروز متهم به بی عدالتیست، می سوزد. دلم برای مردمی می سوزد که به ماها اعتماد کردند به امید اینکه به ظلم و تبعیض قبلی پایان داده شود پای کار آمدند، ولی امروز همان کسانی که مورد حمایت جریان قبلی بودند، عزیزترند، دلم برای نخبگانی می سوزد که حاضر شدند آسیب های شخصی ببینند ولی مبارزه کنند، اما امروز بدتر از قبل با آنها رفتار می شود و همان نیروهای جریان های رقیب بر آن ها ترجیح داده می شوند. دلم برای آن مردم با صفای روستا می سوزد که آن استقبال های پرشو را کردند و به چشم خودم دیدم که جلو سید قدرت گوسفند به زمین زدند و جلو شما گاو! ( که هر دومان باهم شاهد بودیم)، ولی امروز نه جواب تلفنشان داده می شود نه حتی بابت مرگ عزیزترین کسانشان شما تسلیتی نمی گویید و بر خلاف برادر بزرگوارتان حتی نام آن ها را شاید حتی به خاطر نسپرده اید،دلم می‌سوزد برای آن خبرنگار استوار و بی ادعاییکه زمانیکه یک خبرنگار یا سایت در میدان مبارزه نمانده بود ایستاد و آسیب دید تا حدی که زندگیش دچار مشکل شد ولی امروز دارد افسوس و حسرت می خورد، دلم به حال آن جوانی می سوزد که با خانم باردارش از بهبهان آمدند تا با دسته گل ورود شما را به منطقه تبریک بگویند و جلسات انتخاباتیتان را بدون هیچ چشم داشتی پوشش خبری دهند که قبلا همین کار را برای اخویتان انجام داده و به دلیل تمرکز روی همین فعالیت ها، از کار  اخراج شدند ولی عقب ننشستند و حتی به بهانه حمایت از جریان مطلوبش نام نورسیده شان را "حامی" گذاشتند، ولی در اولین سفر شما که با ذوق آمده بودند، به خاطر اظهار نظرشان مورد غضب شما قرار گرفتند و غرورشان شکست و امروز توسط به اصطلاح افراد رسانه شما مورد توهین و تهدید هم قرار می گیرند. دلم برای آن خواهری می سوزد که قلم و تمام وقت و وجودشان را برای جریان گذاشتند و یک تنه با تحلیل های منطقیشان خیلی از مدعیان قلم را سر جایشان نشاندند ولی امروز بی توجهی جریان به ایشان را، به قول معروف در چشمشان می کنند، دلم برای آن مهندس جوان، شجاع تحلیلگری می سوزد که در همه جا با کامنت های مستندشان حمایت کردند و پشت تریبون به نفع جریان فریاد زدند ولی امروز به منتقدتان تبدیل شده اند و تازه دور بری هایتان او را به سهم خواهی متهم می کنند. دلم برای آن مرد باغیرتی می سوزد که زن و بچه شان را برمی داشتند و از یاسوج به روستایشان در لیشتر می آمدند تا آن پذیرایی های بی نظیر را از جریان به عمل آورند و با ناله برنو از آن ها استقبال می کردند ولی امروز به بنده زنگ می زنند و شرمنده ایشان می شوم. دلم برای آن جوانان غیوری می سوزد که یکی از آن ها فرمانده و راهبر بخش عظیمی از کسانی بود که به عنوان نیروهای مردمی حامی جریان در کنار نیروهای عزیز نظامی و انتظامی مراقب تک تک آراء شما بود ولی امروز استوری های نارضایتی، نومیدی و منتقدانه اش، سوژه رسانه های رقیب شده است، دلم برای آن آزاده تحلیل گری می سوزد که با سخنرانی هایشان مو را بر بدن سیخ می کردند و  نزدیکانش را بخاطر این جریان از خود رنجاندند و چه هزینه هایی که نپرداختند ولی حالا سخت مانده اند که جواب سرکوفت ها را چه بدهند. دلم برای آن تیم منسجم با برنامه و تحلیل گری می سوزد که امروز نیستند و کسانی داعیه دارند که حتی یک خط تحلیل در دفاع از شما و جریان ننوشته و نمی توانند بنویسند و فقط به فحاشی و توهین به سایرین رو آورده اند تا به خیالشان سبب خشنودی شما شوند. ناراحت آن عزیزی هستم که شاید در استان قوی ترین تحلیل گر برنامه و بودجه و پیگیری طرح ها هستند ولی امروز به حاشیه رانده شده اند و فقط گفتار درمانی می شوند. ناراحت آن دختران نوجوان و جوانی هستم که در همایش ها و استقبال از شما و بزرگان جریان کف و کِل می زدند ولی امروز چیزی برای دفاع ندارند، ناراحت آن بچه ها و نونهالانی هستم که در پویش " من به سید ناصر رای می دهم"، شرکت کردند. با ذوق و افتخار و معصومیت کودکانه شان مقابل پدران و مادرانشان ایستادند و از آنها فیلم گرفتند و کلیپشان پخش شد ولی امروز آن کلیپ ها را همان پدران و مادران می گذارند و افسوس می خورند و می خندند، دلم برای آن جوانی می سوزد که تمام هَم و غَم و وقتش را گذاشت و در حمایت جریان کلیپ ساخت و کسانی که امروز همه کاره اند قول دادند و حتی هزینه ساخت کلیپ هایش را هم ندادند.  هزینه ها را از حقوق اندکش پرداخت یا قرض کرد ولی امروز مغضوب و از همه طرف مورد بی احترامی و بی مهریست. دلم می سوزد و می سوزد برای این و آن و همه مردمی که گویا گیج و مبهوت شده اند، و در یک کلام دلم برای جریان موسوم به نام قشنگ مبارزه با تبعیض و بی عدالتی با شعارها و وعده های زیبایش که در ادامه شما مهربانی را هم در روز اول حضورتان به آن افزودید ولی الان می رود که نیست و نابود شود. وگرنه هزینه ها و شب نخوابی ها و نقد و تحلیل نوشتن ها، تحمل تهمت ها و فشارها، تهدید ها و بی احترامی‌ها  گستاخی‌ها، جنگ ها و گریز ها و هر آنچه مربوط به بنده است پیشکشتان، فقط نمی دانم جواب مردم را چه بدهم. اگر لطف کنید و دلیل این رفتار عجیب را بفرمایید ممنونم تا به مردمی که به بنده و امثال بنده اعتماد کردند و احترام گذاشتند بگویم که جرمشان و جرممان چیست!!.
 ◀️سید عزیز خیلی از کسانی که برای شما و جریان سنگ تمام گذاشتند، مانده اند که چه کنند! سکوت را ادامه دهند؟ پاسخ مردم را چه بدهند؟ و با وجدانشان چه کار کنند؟ یا منتقد شوند، از کوره در بروند و فریاد برآورند که می شود تُف سر بالا! و فردا نوشته ها و گفته های دیروز و امروزشان را کنار هم می گذارند و افکار و عقایدشان را به تمسخر می گیرند. ولی فکر می کنم خیلی ها تصمیم دوم را خواهند گرفت همانطور که این روزها دیده اید هر روز استوری یا وضعیتی و خداحافظی و کنایه و تیکه ای و یا پیام و پیغام نهادن و رفتن.
 ◀️ خودتان هم در برنامه تلویزیونی فرمودید که ریزش دارم ولی به دلیل راست گفتنم است، با عرض پوزش و برادرانه و صادقانه: ریزش دارید ولی اصلا دلیلش اینکه فرمودید نیست. حداقل خودتان و امثال بنده خوب می دانیم. یعنی مردم دروغ و دورنگی را دوست دارند؟ معلوم است که نه، کدام آدم عاقلی از صداقت و راستگویی بدش می آید؟ شک نکنید اگر صداقت و راستی باشد باعث رویش است نه ریزش!
 ◀️ بیاد دارید که روزی گفتید دیشب با جمع برادرانم نشسته بودیم، می گفتیم ما هفت برادریم و با غلامرضا پاکدل می شویم هشت برادر. این اظهار نظر با این رفتارها یکرنگیست؟ پاکدل که همان پاکدل است با علاقه و حمایت بی حد و حصر، پس چرا دشمن میخوانیدش؟!!
 ◀️ برادر عزیزم در پرس و جوها و گیجی و مبهوتی از وضع پیش آمده، می گویند مشاورین درجه یک و امین شما که شما و جریان را به این حال و روز رسانده اند، چنین برایتان تحلیل کرده اند که اگر می خواهید به زعم خودشان، مانند نماینده سابق اسم و رسم داشته و ماندگار شوید، باید مانند ایشان که حاج بهرام و اطرافیانش را کنار زد عمل کنید! و به همین دلیل شما با سید قدرت و نزدیکانش سر قهر و ستیز و ناسازگاری گذاشته اید. به فرض که در خصوص نماینده سابق اینگونه باشد که نیست، چون ایشان حداقل در ظاهر احترام آن بزرگان را داشتند، ولی شما باید بدانید بعد از حاج بهرام چند دوره سایر عزیزان راهی مجلس شدند، حاج غلامرضا یک دوره کاندیدا شدند که رد صلاحیت شدند، یک دوره دیگر رای نیاوردند و دوره  بعد رای آوردند. یعنی  بیش از دوازده سال بعد از حاج بهرام. پس شاید هم در این چندین سال جریانی را ساخته باشد ولی شما که فقط یک هفته قبل از انتخابات تشریف آوردید و حاصل تلاش ها و هزینه های سید قدرت و اطرافیانش شما را پیروز کرد. پس این قیاس و این تحلیل بسیار ضعیف و ذاتاً باطل است و می شود گفت فقط نمک نشناسیت.
 ◀️ عده ای منجمله همین مشاورین نابودگر، گفته اند که شما نباید اشتباه سید قدرت را تکرار کنید و بگذارید که بعضی ها مطرح شوند که فرداها رقیبتان شوند. اولاً که این مصداق عینی نخبه کشی است و مخالف کادرسازیست، چیزی که مخالفش بودید و شعارش را دادید، ثانیاً اگر کسانی برای سید، به قول آنها رقیب شدند ولی کسانی از همان ها هم ماندند و فاداری کردند تا جریان دوباره جان گرفت و پیروز شد. ثالثاً شک نفرمایید اگر شما خوب عمل می کردید و بستر را برای خدمت فراهم می کردید شاید همان ها که مشاورینتان از آنها احساس خطر می کنند در جایگاه ها و مناصبی قرار می گرفتند که برایشان از نماینده شدن بهتر بود و شما را به عنوان نخبه پرور و حامی شایستگان حمایت می کردند نه اینکه با چنین تحلیل آبکی آن ها را به منتقد خود و شاید به یاران آینده رقبا تبدیلشان کنید.
 ◀️ اضافه کنم که برادران مشاورتان فرموده اند که آن روزهایی که بنده تلاش می کردم برای خودم بودم و این را متوجهند و نمی گذارند کسی مانع موفقیت شما شود! اولاً که این آخر نمک نشناسیست ولی بدانید که شما تا این مشاران و دوستان را دارید که اینگونه تحلیل می کنند، نیاز به هیچ دشمنی ندارید، خودشان برای متوقف کردنتان کافیند.
 ◀️ اخیراً در خصوص انتصابات، به فرمایش مقام معظم رهبری اشاره نموده اید که قصد در انتصابات دخالت نمی کنید! در حالیکه شما برای بعضی ها نه تنها مستقیما ورود کرده اید بلکه تا مرز تهدید و تشر و سخنرانی و خط ونشان پیش رفته اید و حتی برای بعضی موارد هزینه های قابل توجهی داده اید. البته در شرایط فعلی کاملا درست است ولی عنوان چنین جمله ای با عملکرد در تناقض بوده و با شفافیت و یکرنگی و صداقت با مردم که بر آنها تاکید دارید، همخوانی ندارد.
 ◀️ سید عزیز: گفتنی ها و نوشتنی ها بسیار بیشتر از این هاست. مشاورین ضعیف، رسانه های نابلد، افراد چاپلوس و منفعت طلب، کسانی که هر منتقدی را به باد ناسزا می گیرند، آن هایی که از حضور افراد توانمند در هراسند و جایی برای خود در حضور آن ها نمی بینند، شما را در مسیر درستی قرار نداده اند،  متاسفانه روز به روز بدتر می شود، برای به خود آمدن دیر شده است، اگر صلاح می دانید تجدید نظر کنید و نگذارید دیرتر شود چون "خیلی زود دیر می شود".
 ◀️ سید جان، خودتان واقفید چند بار در انتخابات شکست خوردیم ولی فردای آن روز در صحنه بودیم و رقیب را نقد کردیم و مردم و هوادارانمان را از دست ندادیم و بر مواضعمان با افتخار ایستادیم، اما این بار که پیروز شدیم از آنچه تا امروز پیش آمده شوکه هستیم. در اظهار نظر و حتی پاسخ به مردم بلاتکلیفیم و بهترین عبارتی که می توانم بکار ببرم این است که "این پیروزی از هر شکستی تلخ تر بود"، مگر شما به خود آیید و حلاوت آن را به کام مردم برگردانید.
 ◀️ اگر در خصوص انتخاب مشاوران، عملکرد و نحوه رفتارتان با مردم تغییری حاصل نشود و به همین منوال سبب سوژه و نقد دلسوزانه دوستان و نقدهای هدفمند و غیر منصفانه رقیبان باشید و نتوان دفاع کرد، باید بگوییم "کاش همان راوی خوش بیان و دوست داشتنی می ماندید و هیچوقت وکیل مردم نمی شدید تا خاطرات خوب با خاطرات عملکردی مورد انتقاد و اعتراض، عوض نمی شدند."
 ◀️  باید عرض کنم بعد از بی توجهی و یکه تازی نماینده سابق و در اعتراض به نوچه پروری، نخبه کشی، رانت، فساد، عدم شایسته سالاری، ریا و تزویر و نگاه ارباب و رعیتی و حکومت خانوادگی بر آن شدم که تقریبا چنین نامه ای را در اسفند نود و شش به ایشان بنویسم و از ایشان دوستانه و به عنوان یک شهروند خواستم که تغییر رویه دهند در غیر اینصورت آن را رسانه ای خواهم کرد، ولی مغرورانه توجه نکردند و شد آنچه نباید می شد که ملاحظه فرمودید.
متاسفم که امروز نیز این نامه تقریباً مشابه را خدمت شما می نویسم و تقاضا دارم که تغییر رویه بدهید و اصلاح نمایید، *در غیر اینصورت و عدم پاسخ شفاف و واضح و تغییر رویه تا یک ماه دیگر، مجبورم بعد از آن هر وقت به مصلحت دیدم، آن را منتشر کنم* تا لااقل مردم شریفی که به اینجانب و امثال اینجانب اعتماد کرده اند، بدانند که ما هر چه داشتیم و می دانستیم عرض کردیم ولی راه به جایی نبردیم. 
 ◀️ شاید بر خلاف نماینده سابق در صورت عدم تمایلتان به تغییر رویه این نامه را منتشر کنم ولی شخصا دیگر تمایلی ندارم به نقد و مقابله بپردازم، چون اولاً به نوعی از جنس خودم هستید، ثانیاً قلبا دوستتان دارم، ثالثاً چنانچه تغییر رویه ندهید نیازی به نقد و مقابله نیست و خود و مشاورانتان و عملکردتان بدترین مخالف برای خودتان و جریان هستید و همه چیز را تمام خواهید کرد، که ان شاءالله اینگونه نشود.
◀️ می دانم که بعضی ها ممکن است بگویند اینجانب و امثالهم در این مشکلات سهیم هستیم و با نوشتن نامه نمی توانیم شانه خالی کنیم، بله درست است و به سهم خود می پذیرم، ولی آیا دیگر راهی جز این بود که این همه صادقانه همه چیز را عرض کنم و احتمالا باید منتظر تبعات بعدی باشم و شاید دوباره باید آماج حملات ناجوانمردانه چاپلوسان و منفعت طلبان باشم؟
 ◀️ در نهایت این نامه فقط درد دل شفاف و دلسوزانه است و برای "ثبت در تاریخ" و پاسخ مردم عزیزخواهد بود و به هیچ وجه جنبه تهدید و مقابله ندارد و خدمت شما و همه کسانی که شاید روزی این نامه را بخوانند عرض می کنم که به هیچ وجه و هر اتفاقی بیفتد، از مبارزه چندین ساله با جریان رانت، فساد و نخبه کشی نماینده سابق پشیمان نیستم. از حمایت های جانانه از سید قدرت الله حسینی، از پایه گذاری و هزینه برای جریان مبارزه با تبعیض و بی عدالتی هم برای لحظه ای پشیمان نبوده و به آن افتخار می کنم، تلاش برای انتقال شما و حمایت و تلاش شبانه روزی برای پیروزیتان هم از صمیم قلب و البته تنها راه برای ادامه مسیر جریان و جلوگیری از بلاتکلیفی و پیوستن حامیان و طرفداران جریان به رقبا و در واقع به نوعی وصله سایرین شدن بود. اکنون امیدوارم عملکرد و رویه جنابعالی باعث پشیمانی و شکست جریان نشود.
 ◀️ در صورت انتشار از همه همشهریان اهالی قلم و رسانه از همسو و غیر همسو خواهش می کنم تحمل کنند، به خود نگیرند و در صدد پاسخگویی به کل یا بخشی از آن بر نیایند، بلکه بگذارند جنابعالی که مخاطب نامه و نماینده مردم هستید اگر صلاح دانستید، پاسخ دهند. 
◀️ تقاضامند و امیدوارم به گونه ای عمل نمایید که علیرغم میل باطنیم مجبور به انتشار این نامه نشوم.      
 موفقیت شما آرزوی قلبی ماست
    والسلام علی من اتبع الهدی
           غلامرضا پاکدل
            ۲۸ خرداد ۱۴۰۱
مصادف با اولین سالگرد پیروزی جریان مبارزه با تبعیض و بیعدالتی در گچساران و باشت
نام شما

آدرس ايميل شما

باوی نیوز
Iran, Islamic Republic of
حذف خانواده حسینی در گچساران کلید خورد.منتظر خبر های داغ تر از لیدر های بویراحمدی خانواده حسینی باشید.
باوی
United States
پاکدل بویراحمدی نیست
باوی
United States
غلامرضا پاکدل امضا و اثر انگشتش زیر رضایت نامه خانواده حسینی هست؟؟ اول اینکه تو که بویراحمدی نیستی بزار بویراحمدی ها اظهار نظر کنند دوم تو که طرفدار تاجگردون بودی بعد فولادی حالا حسینی سوم با این نامه طولانی ماهیت خودت نشان دادی و در پایان عرب هستی یا بویراحمدی؟؟ یا هر دو نکنه میخوای عوض کنی خخخ
Iran, Islamic Republic of
من بویراحمدی ام
به والله نام این خانواده رو دیگه نخواهم آورد و اگر هم بیارم به عنوان یک تجربه تلخ و برای عبرت آیندگان،که دیگر اشتباه نکنند و به شعار و حرفهای پوچ رای ندن!
باوی
United States
آقای غلامرضا پاکدل در حال حاضر بویراحمدی فردا بختیاری
United States
(( ... در حال ادامه دادن بودند که اینجانب با بیانیه ای اعلام کردم که جریان مبارزه با تبیعیض و بی عدالتی حتما کاندیدا خواهد داشت و بدون شک پیروز انتخابات است و نیازی به پیوستن به دیگر جریان ها نیست. به گچساران آمدم و در یک شب تاریخی تمامی اصحاب رسانه جریان دعوت شدند و در حضور بسیاری از بزرگان برایشان تشریح کردم که در این مدت چگونه قلم بزنند و فضا را به نفع جریان نگه دارند. بعد از آن عزیزان دیگر نیز بیانیه های مشابه دادند و موجی از امید ایجاد گردید.))
جناب پاکدل ، ماشا الله تشریف دارید !!!!
جوری گفتین از تهران به گچساران آمدین، انگار اگه نمی آمدین، جریان به قول خودتان مبارزه با تبعیض و بی عدالتی ، شکست خورده بود !🤣
خدایی یه کم بیاندیش!!!
مگه شما چه کاره اید ؟؟؟
توی شرکت نفت بعنوان کارشناس مشغول بکار بودین که با طرفداری از سید قدرت ، مدیر شرکت نفت شدین !!!
حالا دیگه اینهمه خط و نشون کشیدن ، چه معنایی داره !؟؟؟
اگه خیلی به خودت اعتماد داشتین ، مستقیم وارد میدان می شدین و جایگاه خودتونو محک می زدین!!! در آنصورت میدیدین که ۵۰۰ رای هم نداشتین !!!!!
P.h
Iran, Islamic Republic of
شک نکن دنبال سهم خواهی بودی ولی بهش نرسیدی!!!
اگه سید ناصر مدیرعاملی نفت گچساران را برات ردیف می کرد الان همه چی گل و بل بل بود و در حمایت از او به به و چه چه می کردی!!!
Iran, Islamic Republic of
بنده اصلی‌ازلیشتر هستم پاکدل تمام شده
بویراحمدی
Iran, Islamic Republic of
بدبخت التماسش کردن نخواست. چون پستی که داشت بسیار بالاتر از مدیرعاملی گچساران بوده. از همه جا بی خبر
گچساران
Romania
برو کف پاشو بوس کن تنها کسی که شناختت خود سید ناصر بود
سلیمانی برفتابی
United Kingdom
آقای مهندس پاکدل، این چه نامه ای بود نوشتی، اول به ناصر رای دادی و بعدش به بویراحمد گرمسیر کردی، خیلی خودتو کوچک کردی با این نامه
آشنا
United Kingdom
جناب پاکدل ؛ اگه جذب نیرو توی پتروشیمی ، غیرقانونی هست ، چطور وقتی پسر برادرتان رو توی همین پتروشیمی بکار گرفتین ، از قانون حرفی نزدین؟؟؟؟؟
تازه تبدیل وضعیت هم شد !!!!
حالا چون / برادرتان ثابت شده و روزهای آینده اخراج خواهد شد ، میخواهید از درد خود بکاهید !!!!!!!!
قاسم
Iran, Islamic Republic of
همه تحقیق کنند اگر برادر یا برادرزاده یا خواهرزاده ای از پاکدل در پتروشیمی بوده تمام این کامنت های مغرضانه درست است. هیچ کدام از خانواده پاکدل در پتروشیمی نیستند
Germany
جدی ؟؟
پس تحقیق کن ببین آرش پاکدل فرزند احمد پاکدل برادر غلامرضا پاکدل هست یا خیر ؟؟
شاید هم دوباره نام خانوادگی خود را تغییر داده اند ؟؟؟
دلدار
Iran, Islamic Republic of
آقای پاکدل مرد بزرگ درود بر شرف و غیرتت
گچ
Iran, Islamic Republic of
گل گفتی. حرف دل تمام گچسارانی ها را زدی. مرد فقط خودتت جناب آقای پاکدل
ناصر
Iran, Islamic Republic of
در طول تاریخ همواره مردان و راستگویان و افراد شجاع مورد بی مهری قرار گرفته اند اما نام و یادشان تا ابد در دلها ماندنی است. پاکدل عزیز تو هم از این دست مردان بزرگ هستی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
درودبرمهندس پاکدل عزیزدردل همه را گفتی سیدناصرضربه مهلکی برای همیشه به این جریان زد باعملکردضعیف خودومدیرانش
گچساران
Iran, Islamic Republic of
افشا کجا بود عین یه بچه کوچک التماس کرده ولی به حساب نیاوردنش
Iran, Islamic Republic of
(( .... همیشه گفته‌ام هیچ چیز برای خود و خانواده‌ام نخواسته و نمی‌خواهم ولی به شعار‌ها و وعده‌ها عمل شود و حرمت مردم نگه داشته شود، اما متأسفانه گوش شنوایی نبود.))
چرا به شعور مردم توهین میکنید ؟؟؟
شما چقدر برای بخشدار شدن برادرتان تلاش کردین ؟؟؟ حتی قهر کردین ؟؟؟
با اثبات مشکلات عدیده برادر دیگرتان در مرکز بهداشت ، سید قدرت رو نزد رئیس دانشگاه فرستادین که با همه مواردی که در مورد ایشان می گویند ، باز هم باید رئیس مرکز بهداشت گچساران باشه !!!
دختر برادرتان رو در پایگاه باهنر جذب و رسمی کردین !!!
پسر برادرتان رو در پتروشیمی بکار گرفتین !!!
دیگه مگه کسی از خانواده شما هم بیکار هست ؟؟؟
برادرتان با وجود داشتن ۷ و ۹ روز خدمت وظیفه و نداشتن شرایط ایثارگری برا تبدیل وضعیت ، بطور غیر قانونی، توی کارگزینی مدت جبهه او رو بیش از ۸ ماه ذکر گردن نا بتونن ۳چهارم اونو ۶ ماه اعلام کنن و بعد خودش اجازه کار تا ۳۵ سال داشته باشه و فرزندانش هم تبدیل وضعیت بشن !!!
جناب ، دیگه کاری هست که برا خانواده بطور غیرقانونی نکرده باشین ؟؟؟؟
کبنا جان همه مدارک و مستندات هم وجود داره !!!
نهادهای نظارتی هم دارن موضوع رو رسیدگی میکنن !!! یا علی
Iran, Islamic Republic of
خودتون بیایید وارد صحنه شوید عیار خودتون هم برایکبار وبرای همیشه بستجید
United States
🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂
Iran, Islamic Republic of
چرامیتندات روبرارسانه وقوه ی قصاییه نمی فرستی بابا
والله که خیانته اگه بدانی وخاموش بمانی.برادرایشون همزمان بااشتغال دردانشگاه چندین اداره وسازمان وشرکت دیگه حسابداربودخداروخوش نمیادماها که دستمان به جایی بندنیست وگرنه کوتاه نمیادیم.لیشتری زاده
/ اگه مدارکو افشا نکنی اگه پسر برادر پاکدل تو پتروشیمیه
Germany
تحقیق کن ببین آرش پاکدل فرزند احمد پاکدل برادر غلامرضا پاکدل هست یا خیر؟؟
Iran, Islamic Republic of
آرش پاکدل پسر احمد پاکدل هست ولی تحقیق کن ببین آرش پاکدل در پتروشیمی کار میکنه؟ ایشون یه مغازه اجاره کرده در مغازه کار میکنه. آخه چرا دروغ میگین؟ از خدا بترسید
Iran, Islamic Republic of
همین ها میگفتن ما و برادر عزیزمان را نمی کشیدم حالا کلی برای خودشان سوابق جنگی جور کردن
فرزند باوی
Ukraine
سلام ودرود خدا بر قلم ومردانگی شما
نامه شمارا کلمه به کلمه با سعه صدر در چند نویت خواندم خدا میداند فارغ از هر نگاه قومیتی وخط مشی سیاسی
حق مطلب رو ادا کردین واین نشان نخبه گی ،درایت ،دوراندیشی ،توان مدیریت بالا ،بینش سیاسی ،صداقت گفتار ،مردانگی ، شجاعت .،مدیری توانمند ودلسوز ی شما برای جوانان ومردم مظلوم این شهر ست امیدوارم نماینده محترم وهمه عزیزانی که دستی بر اتش دارند به فکر ودیگاه شما احترام بزارن وشما انچه شایسته میباشد قضاوت نمایند .
Iran, Islamic Republic of
هر انسان فهیمی از نامه ایشون برداشت سهم خواهی خواهد داشت.
جز سهم خواهی پاکدل هیچی در سرتاسر این نامه نیست.
آیا اگر پاکدل را می کردند مدیرعامل شرکت نفت باز هم چنین نامه ای می نوشت؟!
United States
کم
خاله زنکی تو پلاس برره ای اورجینال
Iran, Islamic Republic of
به بخت مرحوم پریگوژین ، مشاور لازمی . حتما برو .
حسن
Iran, Islamic Republic of
جناب آقای پاکدل همانگونه که به درستی اشاره فرمودید تنها جرم شما صداقت، یکرنگی و مردانگی شماست
باوی
United States
دیروز طرفدار تاج گردون بود حالا خانواده حسینی فردا ... به این میگن صداقت خوبه معنای صداقت یاد گرفتیم مطمئنی فامیلش پاکدل شاید اینم مثل صداقتش گفته پدربزرگش ماست پاک بوده به همین دلیل شده پاکدل
United States
خاک بر سرت با این ادبت
نفت
Iran, Islamic Republic of
جناب پاکدل عزیز در این نامه خودت را هم از بی عدالتی مبراه نمودی😂😂😂😂
استخدام های بی ظابطه شرکت نفت؟
اقای حسینی اطلاع دقیق دارم از جنابعالی از استخدام های بی ظابطه در ادارت. دوستان همه استخدام شدن
اقای تاجگردون. استخدام ها بی ظابطه کمی ملایم تر برای همه اقوام
بویراحمد گرمسیری
Iran, Islamic Republic of
همه اینها نتیجه ظلم نابخشودنی و مضاعفی بود که برای دکتر تاجگردون و آرای حق الناس ایشان به ناحق شد/ اگه گوش نی کنی به اردوگاه توابین بپیوندید / تاجگردون عزت داد اما خودتان نخواستید عزت دار‌ باشد حوزه انتخابیه تان و تا دیرتر نشده به تاج نجات بخش ملت ملحق بشویید ان شاالله
باهنر۲
Iran, Islamic Republic of
با سلام.
آقای پاکدل عزیز مطالب شما، جمله های شما، کلمه های شما، همه فقط درد دل شما نبود، بلکه درد دل همه و همه افرادی بود که از ایشان(سید ناصر) به عنوان منتخب جریان حمایت کردند و الان پشیمان. من به تاجگردون رای ندادم اما اما ...ای کاش نه برای ایشان تلاش می کردم و نه ....
سیدناصر هر چه تلاش کرد یا برای اقوامشان بود یا برای لیدرهای تاجگردون .....
خدا قوت به آقای پاکدل عزیز و مطلبی که منتشر کردید...
برایتان سلامتی آرزومندم.
باوی
Iran, Islamic Republic of
من خودم باوی هستم اما واقعا حرف مهندس پاکدل عین حقیقت هست. ناصر و اطرافیان باوی و همه جریان رو از هم پاشیدند
Ukraine
جناب آقای پاکدل شنیدی میگن چاه مکن بهر کسی اول خودت بعدا کسی شما به قولی جمعیت رسانه ای تان وقتی جناب حاج نصرت الله در مراسمی ا ز حاج بهرام تاج گردون و بزرگان و پیشکسوتان انقلابی شهرستان و منطقه نیمچه تقدیری کردند چنان به او حمله کردید که نعوذبالله اینگار این بنده خدا خیانت و جنایتی بزرگ و نابخشودنی انجام داده بود کجای اینکار را رفتار صداقت آمیز میدانید / در جایی فرمدید که مسئولیت حفظ و حاست از صندوق های رای ا با تعدادی از جوانان بر عهده داشتید اولا شما اقتدار نیروهای امنیتی نظامی و انتظامی را زیر سوال بردید دوما باعث بی اعتمادی مردم به هئیت نظارت و شورای نگهبان شدید/// منتظر خشم غضب خدا باشید که حق الناس قابل گذشت و بخشش نخواهد بود
همشهری
Iran, Islamic Republic of
ناصری که مدیریت یک مدرسه رو نداشت الان با همه نخبگان در افتاد چون ترس داره ازشون ...
شهر بی صاحب
Iran, Islamic Republic of
آقای پاک دل از این نامه برداشتی به جز این که سهم خوبی گیر شما نیامده است نمیتوان کرد نه افشاگری در کار است و ن چیز دیگری اگر سهم خوبی برایتان کنار گذاشته بودند الان یقه پیراهن خود را برای کارتن موز پاره میکردید در تاریخ گچساران باید /حک کنند چون چیزی جز التماس و دخیل ندیدیم
فرهنگی
Romania
اتفاقا سید ناصر دست عده ای که خود را همه کاره اصولگراها می‌دانستند کوتاه کرد سید ناصر نخواست تنها چند نفر کوتوله تو این شهر همه کاره باشند خواست بگوید دیگر مردم از شما و امثال شماکوچکترنیستند شما میخواهید همه کاره بشید اگه نامی چندانی دارید به همت خانواده حسینی بوده است من قبلاً به ایشان رای ندادم ولی چون کوتوله ها را پس زده قطعا از ایشان حمایت میکنم و بدان درمجلسی که قالیباف مدیرش هست سیدناصر بهترین نماینده است
ف م
United States
اتفاقا تنها کار درستی که سیدناصر در طول سال انجام داد گوش ندادن به حرفهای قدرت بود
Iran, Islamic Republic of
اخ تا قیومت
سی ناصر چه دل سنگی داره
یه ذره هم دلش سی نسوخت
مو خو نیشناسمت اما مهلی خوته خرد کردیه .الان تمام‌محالفلت ایگون
Ukraine
آقای جعفری عامل رشد شما آقای جعفری بود کسی که به شما بال و پر داد آقای جعفری بود کسی شما را نمی شناخت حال در اوج بی معرفتی و برحمتی و استیصال میگی با حالی که کاندیدی از بویر احمد اگر حضرتعالی وامانده منفعت طلب نبودی با نهایت ادب میگفتی با توجه به اینکه جناب آقای جعفری کاندید بودند و من هم مدیون ایشان بودم به ایشان حمایت نکردم و رای هم ندادم به شما آقای حسینی حمایت و رای دادم تا چهره ات هم برای آقای جعفری ثابت و روشن تر نشود
Iran, Islamic Republic of
من نمی دانم سید ناصر برای چی ثبت نام کرده هر آدم عادی را که می ببنی میگوید به درد نمایندگی نمیخوره ورای نداره خودش بره کنار براش سنگین تره.
Iran, Islamic Republic of
سید ناصر رای نداره همه از ناکارامدی اوصحبت میکنند وقسم میخورند بهش رای نمیدیم حتی اصولگراهای طرفدار او.فقط کسانی را که پست داده فقط خانواده خودش بهش رای میده
شهروند
Iran, Islamic Republic of
اگر مردم گچساران و باشت یه ذره فکر کنن به این دوره نمایندگی اقای حسینی قطعا رهاش میکنند . چه مشکلی از مردم و جوانان حل کرد ؟ چند پروژه مهم کلنگ زد ؟ اصلا کجاست گاهی تا شش ماه ازش خبری نیست اصلا انگار نماینده نداریم . هر چی بر سر ما مردم میاد از احساسی و بی منطقی بودن خودمونه . اگر یه ذره فکر میکردیم که به ایشون رای نمی دادیم
از استان خوزستان
Iran, Islamic Republic of
با سلام
با مطالعه نامه به این نتیجه رسیدم که چنین اشخاصی برای هر گروهی سم مهلکند . با اینکه هیچ اطلاعی از جریانات آن استان ندارم. ریشه این مملکت توسط همین افراد چاپلوس کنده شد.خدا رحم کند
بیژن
Iran, Islamic Republic of
آخی پاکدلی که جاه ماند تاج در همه شرایط تاج است
Iran, Islamic Republic of
این نامه خیلی طولانی باید با کتابی به عنوان یاری که جا ماند چاپ بشه
Iran, Islamic Republic of
😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅
Iran, Islamic Republic of
سیدناصر ی نمانده درود بر تاج عزیز
Iran, Islamic Republic of
دست خدا بالاترین دست هاست ...
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
برو و توبه کن از کارها و ظلم هوایی که کردی
بناری
Iran, Islamic Republic of
مدیران منتصب به نماینده دقیقا باید ویژگی نمک نشناسی رو داشته باشند تا بهشون پست بدن.
دقیقا مثل سرپرست اداره برق گچساران
Iran, Islamic Republic of
سلام
من از وقایع آنجا بیخبرم و برایم هم مهم نیست
اما آقای محترم نام بزرگ خلیج فارس را کامل بنویسید
خلیج یعنی چه
محض اطلاعتان اعراب میانه رو در حاشیه خلیج همیشه فارس از واژه مجعول خلیج استفاده میکنند
Germany
جالبه بدونی آقای عوادی ( پاکدل) هم عرب هستن !
United States
واقعآ ریاست آدم را پست می‌کنه آقای پاکدل نامه شماخجالت آور بود
Iran, Islamic Republic of
بروگم شوپاکدل
محسن
United States
نشون دادی خودت هم قومیتی و ‌‌ناسیونالیستی نگاه می‌کنی اشاره به قشقایی نکردی اشاره به بختیاری نکردی اشاره به بهبهانی نکردی این ها تعدادشان بیشتر از شما نباشد کمتر از شما هم نیست
یونسعلی
Iran, Islamic Republic of
سلام خدمت برادر پاکدل ریاست اسبق نفت گچساران من هم حسنعلی پورم از دیل گچساران وبازنشسته نفت مرکزی ایران آقای پاکدل با گذشته زمانه پشت پرده ها روشن وروشنتر میشود ودر این دور از انتخابات پیش رو هرچه به زمان انتخابا ت نزدیکتر می شویم از حیف ومیل ها از پارتی بازیها واز بی عدالتی ها توسط مردم وسیاسیون اطلاع رسانی میشود واز اقدامات شما در جریان اصولگرایی هم باید تشکر کنم به روشنگری یک مدیر از جریان اصولگرایی اما آقای ‌‌پاگدل باید همه جریان ها وگروه ها واحزاب تلاش کنیم برای آینده ی بهتر برای حوزه انتخابیه گچساران وباشت وحو مه وسلام یونسعلی حسنعلی پور 09927081326 3/6/1402 اصلاح طلب
Iran, Islamic Republic of
یاری که جاماند
Iran, Islamic Republic of
🤭🤭🤭🤭
اسماعیل
Iran, Islamic Republic of

خودش هم که نه سوادی و نه برنامه ای
گچساران
Iran, Islamic Republic of
ناصر با تاجگردون نشست داشته و باهم هماهنگ هستند
مردم میدونن چون الان هیچ حمله ای از رسانه تاجگردون به ناصر نمیشه
دیگران رو بازی قرار دادید
راستگو
Iran, Islamic Republic of
نامه را به دقت خواندم و همه کامنت ها را. اولا از این قلم و این سواد و این همه مردانگی و عزت نفس پاکدل لذت بردم.
ثانیا تنها کسی اینگونه می نویسد که اصلا منفعت طلب نیست و به فکر دیگران است نه خود
ثالثا دقیقا مشخص است بسیاری از کامنت ها را یک نفر نوشته آن هم مغرضانه و بدون مطالعه نامه
رابعا درود خدا بر پاکدل و صداقت و شجاعت او که اینقدر زیبا روشنگری کرده است.
قربان
Iran, Islamic Republic of
احتمالا تو خود پاکدلی
لیشتری
Iran, Islamic Republic of
بنده اهل لیشتر هستم و خانواده پاکدل را کاملا می شناسم. پاکدل 4 فرزند دارد یک پزشک، یک داروساز و دو دندان پزشک. 4 برادر دارد یکی کارمند بهداشت، یکی کارمند بانک، یکی کامند نفت و دیگری استاد دانشگاه. 2 خواهر دارد یکی خانه دار و دیگری کارمند تامین اجتماعی. خانواده ای تحصیل کرده که نیازی برای به کار گرفته شدن و... نداردند. پدر ایشان انسانی مردم دار، خوش اخلاق و مهمان نواز واقعی بوده است. فرزندانش هم بویژه پاکدل همانند پدر اهل نان دادن به مردم هست. به والله قسم آنچه نوشته عین حقیقت است.
Germany
ولله بزنه من خرت
Iran, Islamic Republic of
یعنی هیچ کس دانشگاه نرفته قسم بخورکه خواهرپاک دل که توتامین اجتماعی هست به واسطه ی سوادش رفته سرکار
شرمت الله
Iran, Islamic Republic of
این پاکدل هم بقچه دلش را باز کرده

می‌دیدی تحویلت نمیگیره خوب ولش می کردی

این ها مسخره کردند ملت را


0
بی طرف
Iran, Islamic Republic of
من رای نمی دم ولی آقای پاکدی خود یکی از عاملین وضع موجود است لیست ،۳۰۰نفری نورچشمی ها ور شرکت نفت یکی از شاهکارهای ایشان است که حالا به جای جوابگو یی به جوانان بیکار این شهرستان طلبکار هم شده . ،!!!
رضا
Iran, Islamic Republic of
کاش یه پستی چیزی به این بزرگوار میدادند تا سکته نکرده
Iran, Islamic Republic of
بله جناب پاکدل شما هم کار خوبی نکردید دست یک طفل نابالغ را گرفته و بالا بردید شما که اینهمه ناپختگی را می دیدید چرا ادامه میدادید؟ شما هم دنبال اهداف خودتان بودید!!!!!!!
Iran, Islamic Republic of
درودبرمهندس پاکدل بسیجئ دلاور.عملکردوالبوم حسینی خیلی زشت وبدبود
دشت مور دیارم
Iran, Islamic Republic of
بزرگواری که بنام باوی کامنت گذاشتی
جتاب مهندس پاکدل اصولاگرا بوده هست خواهدبود بعدش هم اگر نمیدونی بدان خانواده بزرگ وبااصالت پاکدل از افتخارات حوزه بویراحمد گرمسبر هستن اینگونه پیامهای بی محتوا فقط دنبال کاشت نهال نفاق میباشید
علی
Iran, Islamic Republic of
تو ادم منفعت طلبی هستی... ثروتت را از کجا اوردی؟ اصلا سوادت کو؟ سید ناصر خوب شناختت
محمد
Iran, Islamic Republic of
نشون دادین حالا حالاها مونده تا پا جای پای تاجگردون بگذارید
Iran, Islamic Republic of
فقط سید ناصر
Iran, Islamic Republic of
اگه دلسوز مردمی بزارسی کارشو بکنه اگه دنبال سهم خواهی هستی متاسفانه سید باج نمیده
دلسوز انقلاب و ملت انقلابی و فهیم
Iran, Islamic Republic of
به حول و قوه الهی طومار خانواده حسینی اینبار برای همیشه پیچیده و در بایگانی سیاست خاک خواهد خورد
چویل
Iran, Islamic Republic of
اقای پاکدل اولا شما چرا خودت را بویراحمدی می نامی دوما اگر دنبال منافع شخصی خودتی نیستی چرا اینقدر چرا چرا می کنی اتفاقا یکی از کسانی که سید ناصر را به این روز کشاند شما و همفکران شما بودند پس اینقدر مظلوم نمایی نکن
همه مردم گچساران و باشت از حسینی پور ها آسیب دیدند.
حتی نزدیک ترین افراد از جمله پاکدل !!!!

این است وضعیت انتخاب !! وقتی نماینده منتخب مردم را در مجلس حذف می کنند همین می شود!!!!
گل گل
Iran, Islamic Republic of
نزدیک ترین به چ علت ؟
ایشون قبلا نفع زیادی ازاین جریان نصیبشون شده بسشه دیگه مگه همیشه بایدپست داشته باشه
گل گل
Iran, Islamic Republic of
نزدیک ترین به چ علت ؟
ایشون قبلا نفع زیادی ازاین جریان نصیبشون شده بسشه دیگه مگه همیشه بایدپست داشته باشه
شهروند
Iran, Islamic Republic of
جناب پاکدل
خدا رو شکر ناخواسته اعتراف کردین که خودتون و همراهانتون در حق مردم منطقه گچساران و باشت چه مرتکب شدین ضمن اینکه طبل طوایفگری از جمله بویراحمد و... رو روشن کردین مگه یادتون رفته چه در شرکت نفت و منطقه انجام دادین الان هم اگه پستی داشتین به به و چه چه می کردین
خدا همه ما را عاقبت بخیر کنه و جواب بی عدالتی هامون رو تو همین دنیا پس بدیم از جمله حق الناس انشالا
Iran, Islamic Republic of
کاش سید ناصر مستندات التماس های آقای پاکدل رو برای مدیر شرکت نفت شدن منتشر کنه
Iran, Islamic Republic of
این روزهای جناب پاکدل / از ناصر منفعتی نبردن ایشان دنبال مدیر عاملی برای بار دیگر بود که به خواسته خود نه رسید و دست به افشاگری برعلیه خود می شود چراکه شما که ذوب بودید حنای شما رنگ باخته سر جایتان بنشینید ..
Switzerland
آقای پاکدل در زمان نمایندگی آقای تاج گردون سودای ریاست مناطق نفتخیز جنوب و در زمان آقای حسینی معاونت وزیر نفت را در سر داشت نرسید علیه هردو به جنگ برخاست غافل از اینکه آقای فولادی در وزارت نفت نفودبالایی دارد و شناخت کامل از پاکدل
گچساران
Iran, Islamic Republic of
خودت وسید قدرت وسید ناصر
قربان تاجگردون برید انشاالله
بورس داغ دلالی

بورس داغ دلالی

«کارگری‌کردن صرفه اقتصادی ندارد!»؛ این جمله بارها از زبان متقاضیان بازار کار و کارفرمایان ...
عبدی: بودجه فرهنگ آب دریاست، می‌خورند و تشنه‌ترند

عبدی: بودجه فرهنگ آب دریاست، می‌خورند و تشنه‌ترند

روشن است که مدیران فرهنگی می‌خواهند بگویند مشکل، فقدان کار فرهنگی است و آن هم بودجه می‌خواهد....
افزایش تنش میان پیونگ‌یانگ و سئول؛ قوای نظامی کدام کشور قوی‌تر است؟

افزایش تنش میان پیونگ‌یانگ و سئول؛ قوای نظامی کدام کشور قوی‌تر است؟

به گفته موسسه مطالعات استراتژیک یک اندیشکده دفاعی مستقر در لندن، کره شمالی در آغاز سال ...
1