تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۴۸
کد مطلب : ۵۰۳۱۱۰
کبنا بررسی کرد؛
شاهینی از سازمان مدیریت و برنامهریزی رفت؛ اما او نه برنامه، بلکه ادعای برنامه داشت! / کهگیلویه و بویراحمدی که مردم میبینند با آنچه شاهینی میبینید متفاوت است / لطفاً از فانتریهایتان بکاهید و بر زمین سفت واقعیت قدم بگذارید!
۰
کبنا ؛
شاهینی در آخرین سخنرانیاش از مدلهای پنجبعدی و چشمانداز روشن گفت، اما کهگیلویه و بویراحمد در عمل چیزی جز پروژههای نیمهتمام، اعتبارات جذبنشده از او ندید. شاهینی مدیری بودکه در سه سال گذشته، بیش از آنکه برنامه داشته باشد، ادعای برنامه داشت.
به گزارش کبنا، پیش از ظهر امروز جلسه تودیع و معارفه رؤسای پیشین و جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد و سیدانتظام سهمگین جایگزین جهانگیر شاهینی شد. چیزی که بیش از همه در این آیین مورد توجه قرار گرفت، آخرین صحبتهای شاهینی بهعنوان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان بود. شاهینی در آیین تودیعش، تصویری از دوران مدیریتش ارائه داد که بیش از آنکه بازتاب واقعیت عینی استان کهگیلویه و بویراحمد باشد، بیشتر شبیه به یک کارنامهسازی ذهنی است. او با تاکید بر تدوین اسناد توسعه، مدل پنجبعدی و چشمانداز روشن، از برنامههایی سخن گفت که مردم و حتی مدیران دستگاهها در عمل کمتر اثری از آنها دیدهاند. گویی این برنامهها، مدلها و اسناد را فقط او دیده و تجربه کرده و نمودی از آن را نه شهروندان، بلکه حتی بدنه سازمان مدیریت هم نه دیده و نه تجربه کردهاند.
شاهینی در تمام سخنانش از اسناد و مدلها میگوید، اما هیچگاه توضیح نمیدهد این اسناد چه خروجی عملی و قابل لمسی برای مردم استان کهگیلویه و بویراحمد داشتهاند. واقعیت این است که در سه سال مدیریت او، هنوز مشخص نیست دقیقاً چه برنامه اجرایی مشخصی برای استان تدوین و عملیاتی شده است. بسیاری از پروژهها همچنان نیمهتماماند و سهم بالای استان از بودجه که او بهعنوان افتخار خود ذکر میکند، عملاً به جذب و اجرا تبدیل نشده است. شاهینی روز اول حضورش در کهگیلویه و بویراحمد وعده روشهای نوین برای جذب اعتبار را داد، اما بخش بزرگی از اعتبارات همچنان در پیچوخم دستگاهها باقی مانده و عملاً به نتیجه نرسیده است. حتی هنوز هم بخش زیادی از اعتبارات دور دوم سفر ریاست جمهوری جذب نشدهاند؛ اما شاهینی همچنان از صحبتهای روز اولش کوتاه نمیآید!
نکته جالبتر ماجرا تناقض بین گفتار و واقعیت است. شاهینی از کهگیلویه و بویراحمدی سخن میگوید که در حال جهش، رشد و تدوین مدلهای بینظیر توسعه است؛ اما کهگیلویه و بویراحمد واقعی، همچنان با مشکلات زیرساختی، آب، راه و اشتغال دستوپنجه نرم میکند. بهعبارت دیگر، او دو تصویر از کهگیلویه و بویراحمد ترسیم میکند؛ یکی «کهگیلویه و بویراحمدِ ذهنی» در سخنرانیهایش و دیگری «کهگیلویه و بویراحمدِ واقعی» که مردم هر روز با مشکلات آن زندگی میکنند. اولی را فقط او درک کرده و میبیند و دومی را گویا تنها فقط او درک نمیکند و نمیبیند.
از سوی دیگر، نباید از مسأله شفافیت شخصی شاهینی به راحتی عبور کرد؛ او بارها بر مدارک و سوابق تحصیلی خود تأکید کرده و حتی گفته دو مدرک دکتری دارد، اما هیچگاه این موضوع بهطور روشن برای افکار عمومی توضیح داده نشد. این ابهام، اعتماد عمومی به گفتههای او را زیر سؤال میبرد. مدیری که حتی در معرفی خودش شفاف عمل نکند، چطور میتواند مدعی شفافیت در مدیریت کلان توسعه استان باشد؟ حتی امروز هم که آخرین سخنرانیاش را انجام داد، باز هم حرفی از سوابق شخصی و تحصیلیاش نزد.
شاهینی بیش از آنکه برنامه داشته باشد، ادعای برنامه داشت. سخنان طولانی او بیشتر به فهرستی از واژههای زیبا و گزارشهای کاغذی شباهت داشت تا برنامهای که اثر آن در زندگی مردم دیده شود. کارنامه سهسالهاش نشان میدهد که فاصله بسیاری بین ادعاهای او و زمین سفت واقعیت وجود دارد. روشن است که هزینه این فاصله را حتی پس از رفتن او باید استان کهگیلویه و بویراحمد بپردازد.
کهگیلویه و بویراحمد در طول دهههای گذشته مدیران زیادی از جنس رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی دیده است و شاید هم در آینده ببیند؛ اما جهانگیر شاهینی یکی بود و به نظر میرسد هیچگاه چنین تجربهای دیگر عیناً در این استان تکرار نشود. البته باید دید که شاهینی اینبار قرار است کدامیک از استانهای کشور را به دو بخش ذهنی و عینی تقسیم کند!
به گزارش کبنا، پیش از ظهر امروز جلسه تودیع و معارفه رؤسای پیشین و جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد و سیدانتظام سهمگین جایگزین جهانگیر شاهینی شد. چیزی که بیش از همه در این آیین مورد توجه قرار گرفت، آخرین صحبتهای شاهینی بهعنوان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان بود. شاهینی در آیین تودیعش، تصویری از دوران مدیریتش ارائه داد که بیش از آنکه بازتاب واقعیت عینی استان کهگیلویه و بویراحمد باشد، بیشتر شبیه به یک کارنامهسازی ذهنی است. او با تاکید بر تدوین اسناد توسعه، مدل پنجبعدی و چشمانداز روشن، از برنامههایی سخن گفت که مردم و حتی مدیران دستگاهها در عمل کمتر اثری از آنها دیدهاند. گویی این برنامهها، مدلها و اسناد را فقط او دیده و تجربه کرده و نمودی از آن را نه شهروندان، بلکه حتی بدنه سازمان مدیریت هم نه دیده و نه تجربه کردهاند.
شاهینی در تمام سخنانش از اسناد و مدلها میگوید، اما هیچگاه توضیح نمیدهد این اسناد چه خروجی عملی و قابل لمسی برای مردم استان کهگیلویه و بویراحمد داشتهاند. واقعیت این است که در سه سال مدیریت او، هنوز مشخص نیست دقیقاً چه برنامه اجرایی مشخصی برای استان تدوین و عملیاتی شده است. بسیاری از پروژهها همچنان نیمهتماماند و سهم بالای استان از بودجه که او بهعنوان افتخار خود ذکر میکند، عملاً به جذب و اجرا تبدیل نشده است. شاهینی روز اول حضورش در کهگیلویه و بویراحمد وعده روشهای نوین برای جذب اعتبار را داد، اما بخش بزرگی از اعتبارات همچنان در پیچوخم دستگاهها باقی مانده و عملاً به نتیجه نرسیده است. حتی هنوز هم بخش زیادی از اعتبارات دور دوم سفر ریاست جمهوری جذب نشدهاند؛ اما شاهینی همچنان از صحبتهای روز اولش کوتاه نمیآید!
نکته جالبتر ماجرا تناقض بین گفتار و واقعیت است. شاهینی از کهگیلویه و بویراحمدی سخن میگوید که در حال جهش، رشد و تدوین مدلهای بینظیر توسعه است؛ اما کهگیلویه و بویراحمد واقعی، همچنان با مشکلات زیرساختی، آب، راه و اشتغال دستوپنجه نرم میکند. بهعبارت دیگر، او دو تصویر از کهگیلویه و بویراحمد ترسیم میکند؛ یکی «کهگیلویه و بویراحمدِ ذهنی» در سخنرانیهایش و دیگری «کهگیلویه و بویراحمدِ واقعی» که مردم هر روز با مشکلات آن زندگی میکنند. اولی را فقط او درک کرده و میبیند و دومی را گویا تنها فقط او درک نمیکند و نمیبیند.
از سوی دیگر، نباید از مسأله شفافیت شخصی شاهینی به راحتی عبور کرد؛ او بارها بر مدارک و سوابق تحصیلی خود تأکید کرده و حتی گفته دو مدرک دکتری دارد، اما هیچگاه این موضوع بهطور روشن برای افکار عمومی توضیح داده نشد. این ابهام، اعتماد عمومی به گفتههای او را زیر سؤال میبرد. مدیری که حتی در معرفی خودش شفاف عمل نکند، چطور میتواند مدعی شفافیت در مدیریت کلان توسعه استان باشد؟ حتی امروز هم که آخرین سخنرانیاش را انجام داد، باز هم حرفی از سوابق شخصی و تحصیلیاش نزد.
شاهینی بیش از آنکه برنامه داشته باشد، ادعای برنامه داشت. سخنان طولانی او بیشتر به فهرستی از واژههای زیبا و گزارشهای کاغذی شباهت داشت تا برنامهای که اثر آن در زندگی مردم دیده شود. کارنامه سهسالهاش نشان میدهد که فاصله بسیاری بین ادعاهای او و زمین سفت واقعیت وجود دارد. روشن است که هزینه این فاصله را حتی پس از رفتن او باید استان کهگیلویه و بویراحمد بپردازد.
کهگیلویه و بویراحمد در طول دهههای گذشته مدیران زیادی از جنس رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی دیده است و شاید هم در آینده ببیند؛ اما جهانگیر شاهینی یکی بود و به نظر میرسد هیچگاه چنین تجربهای دیگر عیناً در این استان تکرار نشود. البته باید دید که شاهینی اینبار قرار است کدامیک از استانهای کشور را به دو بخش ذهنی و عینی تقسیم کند!