کبنا بررسی کرد
بخش پنجم) سکوت سازمان تبلیغات اسلامی در برابر آسیبهای اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد / چرا نهادی که باید محور فرهنگی مقابله با آسیبها باشد، در میدان عمل غایب است؟
27 ارديبهشت 1404 ساعت 18:05
در حالی که رهبر معظم انقلاب بر نقش فعال و میدانی سازمان تبلیغات اسلامی تأکید دارد، به نظر میرسد این نهاد در کهگیلویه و بویراحمد نتوانسته پاسخگوی واقعی آسیبهای اجتماعی باشد و همچنان در حاشیه بحرانها باقی مانده است.
در حالی که رهبر معظم انقلاب بر نقش فعال و میدانی سازمان تبلیغات اسلامی تأکید دارد، به نظر میرسد این نهاد در کهگیلویه و بویراحمد نتوانسته پاسخگوی واقعی آسیبهای اجتماعی باشد و همچنان در حاشیه بحرانها باقی مانده است.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد، امروز با مجموعهای از چالشهای اجتماعی مواجه است که پیچیدگیهای آن فراتر از یک مشکل صرفاً منطقهای است. در این استان، تغییرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در هم تنیدهاند و ساختارهای سنتی که زمانی ضامن پایداری جامعه بودند، اکنون در مواجهه با تحولات جدید تضعیف شدهاند. این تضعیف ساختاری، مجموعهای از آسیبها را در پی داشته که نیازمند واکنشهای دقیق است. در این میان، سازمان تبلیغات اسلامی که بنا به تعاریف رسمی قرار است نقش پیشرو در هدایت فرهنگی و مقابله با آسیبهای اجتماعی داشته باشد، به نظر میرسد در مواردی دچار انفعال شده است.
سازمانی که باید پلی میان ارزشهای دینی و نیازهای متغیر جامعه باشد، در این میان خود را بیشتر در قالب تکرار کارکردهای سنتی محصور کرده و به نظر میرسد نتوانسته به زبان و شرایط امروز جامعه کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهد. این وضعیت به معنای از دست دادن فرصتی است که میتوانست راهی برای مهار آسیبهای اجتماعی و تقویت انسجام فرهنگی باشد.
نگاهی به آمارهای آسیبهای اجتماعی در استان، ضرورت ورود نهادهایی همچون سازمان تبلیغات را دوچندان میکند. بر اساس آخرین طرح شیوعشناسی اعتیاد، درصد معتادین استان کهگیلویه و بویراحمد در جمعیت بین ۱۵ تا ۶۴ سال حدود ۲.۳ درصد است که عددی بالغ بر ۱۲ هزار نفر را نشان میدهد و از این تعداد پنج درصد یعنی ۶۰۰ نفر زن و مابقی (11 هزار و 400 نفر) مرد هستند. این آمارها مربوط به سال 1402 هستند. نگاهی به وضعیت اعتیاد در گذشته میتواند روند اعتیاد در استان را نشان دهد. هفت سال پیش یعنی در سال 1395، بر اساس گزارش دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر استان، با حدود ۷ هزار و ۵۰۰ معتاد در استان، نرخ شیوع اعتیاد در کهگیلویه و بویراحمد ۱.۰۸ درصد بود. همین مسئول، یک سال پیش از آن یعنی در سال 1394، تعداد معتادان استان را هفت هزار و 300 نفر عنوان کرده بود. یعنی در عرض یک سال، حدود 200 نفر به این آمار افزوده شده است. از سوی دیگر، در فاصله هفت سال یعنی از سال 1395 تا 1402، تعداد معتادان استان چهار هزار و 500 نفر افزایش یافته است؛ یعنی میانگین افزایش سالیانه، حدود 640 نفر است. شاید برخی افزایش تعداد معتادان را ناشی از افزایش جمعیت بدانند. اما درصد معتادان استان که بر اساس نسبت تعداد معتادان به جمعیت محاسبه میشود هم افزایشی است؛ در سال 1395 بر اساس آمار اعلامی ستاد مبارزه با مواد مخدر استان، 1.08 درصد از جمعیت استان معتاد بودند اما در سال 1402 این آمار به 2.3 درصد افزایش یافته است؛ یعنی فارغ از افزایش جمعیت، رشد معتادان نیز افزایش یافته است.
از سوی دیگر، در کهگیلویه و بویراحمد، از هر سه ازدواج، یک مورد منجر به طلاق میشود. در سال ۱۴۰۲، هزار و ۶۲۷ طلاق در این استان ثبت شده است که در مقایسه با سایر استانها، آمار بالایی محسوب میشود. این افزایش طلاق نشاندهندهی تغییرات در ساختار خانوادهها و روابط اجتماعی در استان است.
علاوهبراین، نرخ ترک تحصیل در مقاطع مختلف تحصیلی نگرانکننده است. در مقطع ابتدایی، ۱.۴۵ درصد، در مقطع متوسطه اول، ۶.۴۱ درصد و در مقطع متوسطه دوم، ۲.۶۹ درصد از دانشآموزان ترک تحصیل کردهاند. این آمار نشاندهندهی مشکلات جدی در نظام آموزشی استان و نیاز به توجه ویژه به این مقوله است.
بیکاری نیز یکی دیگر از آسیبهای اجتماعی برجسته در کهگیلویه و بویراحمد است. افزایش نرخ بیکاری، به ویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، موجب افزایش مهاجرتهای داخلی و کاهش امید به آینده در استان شده است. این وضعیت نیازمند برنامهریزیهای اقتصادی و اشتغالزایی مؤثر است.
روشن است که آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد صرفا به همین چند مورد محدود نیست، اما با اتکا به همین چند مورد خاص نیز میتوان به مطالبهگری از سازمانها و دستگاههای متولی پرداخت.
با توجه به وضعیت خاص آسیبهای اجتماعی در استان، سازمان تبلیغات اسلامی، بهعنوان نهادی با بودجه و ساختار مشخص، در استان کهگیلویه و بویراحمد، متأسفانه فعالیتهایی محدود، کماثر و عمدتاً نمادین انجام میدهد. آنچه در عمل از این سازمان مشاهده میشود، بیشتر به برگزاری مراسم رسمی، جلسات عمومی با روحانیون، توزیع بروشورهای قدیمی و تکرار مفاهیم کلاسیک دینی محدود میماند. در مقام مقایسه با نیازهای واقعی جامعه، این اقدامات شبیه نسخهای از گذشته است که بیاعتنا به تحولات اکنون، صرفاً به حیات نمادین خود ادامه میدهد.
مشاهدات میدانی خبرنگار کبنانیوز و نتایج پژوهشها نشان میدهد یکی از بزرگترین خلأهای فرهنگی امروز، مسئلهی گسست میان نسلهاست. نسلی که با اینترنت، روایتهای جهانی، بحرانهای هویتی و ناامیدی از آینده پرورش یافته، دیگر با الگوهای سنتی وعظ و تذکره، ارتباط نمیگیرد. اما سازمان تبلیغات اسلامی، به جای بازتعریف مفاهیم دینی در قالبی گفتوگومحور، روایی و عقلمدار، هنوز به روشهای خطابهمحور، از بالا به پایین، و کمتوجه به افقهای جدید زیست جوانان پایبند است. این رویکرد، نه تنها فاصله میان نسلها را عمیقتر کرده، بلکه امکان نقشآفرینی دین در زندگی روزمره را نیز کاهش میدهد.
در استانی که دانشگاهها، سمنها، مدارس، انجمنهای فرهنگی، و حتی برخی روحانیون آگاه، درگیر مشکلات روزمرهاند، سازمان تبلیغات اسلامی تقریباً در انزوایی نهادی فعالیت میکند. نه همکاری مستمر با نهادهای علمی دارد، نه از ظرفیت نخبگان استانی بهطور کامل بهرهمند شده، و نه صدای خانوادههای درگیر آسیبهای اجتماعی را کاملا شنیده است. در چنین فضایی، این نهاد به جای مهندس فرهنگی جامعه، به یک جزیرهی مجزا تبدیل شده است.
رهبر معظم انقلاب بارها بر ضرورت حضور مؤثر، میدانی، و خلاقانهی سازمان تبلیغات اسلامی تأکید کردهاند. در یکی از سخنرانیهایش معظمله تصریح کردهاند: «سازمان تبلیغات اسلامی، باید در خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی باشد و نقش فعال و زنده در هدایت فرهنگی جامعه ایفا کند؛ نه اینکه صرفاً در مناسبتها ظاهر شود.» اما فاصلهی میان این رهنمود نظری و عملکرد عینی در استان، نگرانکننده است. روشن نیست که چرا با وجود چنین تأکیداتی، این نهاد همچنان به فعالیتهای کماثر، کلیشهای و درونسازمانی محدود است.
نکتهی غریب ماجرا این است که نبودن این سازمان در برخی نقاط استان، تفاوت چندانی با بودنش ندارد. به نظر میرسد نه راهبرد مشخصی برای کاهش آسیبهای اجتماعی دارد، نه برای توانمندسازی روحانیون جوان در مناطق بحرانی برنامهای ارائه کرده، نه حتی برای تولید محتوای بومی در فضای مجازی اقدامی جدی کرده است.
اگر سازمان تبلیغات اسلامی قرار نیست در فرآیند مهار بحرانهای اجتماعی نقشآفرینی کنند، پس چه نهاد دیگری مسئول است؟ اگر این سازمان، مسئولیتی در قبال دختران ترکتحصیلکرده یا نسل سردرگم ندارد، پس در برابر چه کسی و برای چه مأموریتی تأسیس شده است؟
این گزارش نافی خدمات سازمان تبلیغات اسلامی کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفا در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه مسئولین آن سازمان را دارد.
کد مطلب: 499629