تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۵۶
کد مطلب : ۵۰۰۵۱۲
با ارسال نامهای مطرح شد؛
نامهای به استاندار کهگیلویه و بویراحمد؛ آقای رحمانی چرا امثال من که دکترای تربیتبدنی داریم بیکاریم، اما افرادی بدون سابقه و تحصیلات مرتبط استخدام و برخی مدیرکل میشوند؟ / خدا ناظر و آگاه به همهچیز است و روزی حق ما را هم میدهد
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یکی از جوانان بیکار و البته تحصیلکرده استان کهگیلویه و بویراحمد، با مدرک دکترای تربیت بدنی، با ارسال نامهای به این پایگاه خبری، از سختیهای بیکاری، تبعیض در انتصابات و نابرابریهای موجود در مسیر اشتغال فارغالتحصیلان استان سخن گفته و از استاندار کهگیلویه و بویراحمد درخواست عدالت و فرصتهای برابر کرده است. متن این نامه را عیناً در ادامه میتوانید بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد
با سلام و احترام
من یکی از جوانان این استان کهگیلویه و بویراحمد هستم که سالها زحمت کشیدهام تا به آرزویم برسم و بتوانم فارغالتحصیل مقطع دکتری رشته تربیت بدنی شوم. در تمام این سالها با امید فراوان و انگیزهای قوی، درس خواندم، پژوهش کردم و به آیندهای روشن فکر کردم. اما حالا با گذشت سالها، هنوز نتوانستهام شغلی پیدا کنم که مطابق تحصیلاتم باشد. نه در دستگاههای دولتی استان استخدام شدهام، نه در دانشگاهها به عنوان هیأت علمی پذیرفته شدهام. حتی مجبورم برای تدریس چند واحد درسی به استانهای دیگر رفت و آمد کنم.
هر روز که میگذرد، بیشتر به این فکر میکنم که آیا عدالت کافی در استخدامها و انتصابات استان رعایت میشود؟ چرا کسی که مدرک دکترا دارد و سالها برای کسب آن تلاش کرده، باید بیکار بماند، اما در مقابل میبینم فردی که حتی سابقه استخدام در دولت ندارد، بدون تجربه و بدون سابقه علمی مشخص، یکشبه به سمت مدیرکل اداره ورزش و جوانان استان منصوب میشود؟
این موضوع برای من و خیلی از همنسلانم تلخ و ناامیدکننده است. ما که سالها تحصیل کردهایم، انتظار داریم حداقل به عنوان کارشناس ساده در ادارهای استخدام شویم و بتوانیم از دانش و تواناییمان برای توسعه استان بهره ببریم. اما نه تنها این فرصت به ما داده نمیشود، بلکه روند انتصابات به گونهای است که افرادی با روابط و نزدیکی به قدرت، بدون سابقه و توانایی لازم، به پستهای مدیریتی کلیدی میرسند.
من نمیخواهم از خودم فقط بگویم، این حرف دل بسیاری از جوانان تحصیلکرده استان است که با چنین وضعیتی روبرو هستند. چرا ظرفیت استخدامی برای فارغالتحصیلان در استان تعریف نمیشود؟ چرا نابرابری و تبعیض وجود دارد؟ آیا این عدالت است که به جای دادن فرصت به افراد شایسته، مدیران انتصابی به صورت سلیقهای انتخاب شوند؟ اینها سوالاتی است که من و همنسلانم هر روز از خود میپرسیم.
وقتی نگاه میکنم به تعداد جوانان بیکار استان که مدرک کاشناسی ارشد و دکتری دارند اما بدون هیچ چشماندازی ماندهاند، بیشتر دلم میگیرد. شاید اگر فرصت مناسب وجود داشت، بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی استان نیز با حضور همین جوانان تحصیلکرده قابل حل بود. ما آمادهایم که برای توسعه استان تلاش کنیم، اما فرصتی داده نمیشود.
وقتی میبینم عدهای بدون سابقه و دانش کافی، مدیرکل ادارهای میشوند که متولی ورزش و جوانان استان است، احساس ناامیدی به من دست میدهد. ورزش و تربیت بدنی میتواند نقشی کلیدی در رشد سلامت و نشاط اجتماعی ایفا کند، اما آیا میتوان این حوزه را به کسانی سپرد که تخصص و سابقهای در آن ندارند؟ این موضوع، ذهن من و امثال من را آرام نمیگذارد.
من به عنوان یک جوان تحصیلکرده، از شما خواهش میکنم که فکری به حال این وضعیت کنید. به ما فرصت دهید. اجازه دهید بتوانیم در استان خودمان زندگی کنیم و به جای فرار به بیرون، اینجا خدمت کنیم. ما در انتظاریم، چشممان به دستان شماست که عدالت را به فضای مدیریت و استخدام استان بازگردانید.
در پایان، تنها چیزی که میخواهم بگویم این است که ما و امثال ما خدایی داریم و معتقدیم همه چیز به دست اوست و او ناظر و آگاه به همه چیز است. اگر امروز ناعدالتی دیدیم، یقین داریم که روزی حق ما به ما باز خواهد گشت.
چون بهدل شکستیم از دست نااهلان
دیگر ز لب ما نشنوی جز دعا و ناله
با احترام،
یک جوان بیکار دانشآموخته دکتری تربیت بدنی
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد
با سلام و احترام
من یکی از جوانان این استان کهگیلویه و بویراحمد هستم که سالها زحمت کشیدهام تا به آرزویم برسم و بتوانم فارغالتحصیل مقطع دکتری رشته تربیت بدنی شوم. در تمام این سالها با امید فراوان و انگیزهای قوی، درس خواندم، پژوهش کردم و به آیندهای روشن فکر کردم. اما حالا با گذشت سالها، هنوز نتوانستهام شغلی پیدا کنم که مطابق تحصیلاتم باشد. نه در دستگاههای دولتی استان استخدام شدهام، نه در دانشگاهها به عنوان هیأت علمی پذیرفته شدهام. حتی مجبورم برای تدریس چند واحد درسی به استانهای دیگر رفت و آمد کنم.
هر روز که میگذرد، بیشتر به این فکر میکنم که آیا عدالت کافی در استخدامها و انتصابات استان رعایت میشود؟ چرا کسی که مدرک دکترا دارد و سالها برای کسب آن تلاش کرده، باید بیکار بماند، اما در مقابل میبینم فردی که حتی سابقه استخدام در دولت ندارد، بدون تجربه و بدون سابقه علمی مشخص، یکشبه به سمت مدیرکل اداره ورزش و جوانان استان منصوب میشود؟
این موضوع برای من و خیلی از همنسلانم تلخ و ناامیدکننده است. ما که سالها تحصیل کردهایم، انتظار داریم حداقل به عنوان کارشناس ساده در ادارهای استخدام شویم و بتوانیم از دانش و تواناییمان برای توسعه استان بهره ببریم. اما نه تنها این فرصت به ما داده نمیشود، بلکه روند انتصابات به گونهای است که افرادی با روابط و نزدیکی به قدرت، بدون سابقه و توانایی لازم، به پستهای مدیریتی کلیدی میرسند.
من نمیخواهم از خودم فقط بگویم، این حرف دل بسیاری از جوانان تحصیلکرده استان است که با چنین وضعیتی روبرو هستند. چرا ظرفیت استخدامی برای فارغالتحصیلان در استان تعریف نمیشود؟ چرا نابرابری و تبعیض وجود دارد؟ آیا این عدالت است که به جای دادن فرصت به افراد شایسته، مدیران انتصابی به صورت سلیقهای انتخاب شوند؟ اینها سوالاتی است که من و همنسلانم هر روز از خود میپرسیم.
وقتی نگاه میکنم به تعداد جوانان بیکار استان که مدرک کاشناسی ارشد و دکتری دارند اما بدون هیچ چشماندازی ماندهاند، بیشتر دلم میگیرد. شاید اگر فرصت مناسب وجود داشت، بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی استان نیز با حضور همین جوانان تحصیلکرده قابل حل بود. ما آمادهایم که برای توسعه استان تلاش کنیم، اما فرصتی داده نمیشود.
وقتی میبینم عدهای بدون سابقه و دانش کافی، مدیرکل ادارهای میشوند که متولی ورزش و جوانان استان است، احساس ناامیدی به من دست میدهد. ورزش و تربیت بدنی میتواند نقشی کلیدی در رشد سلامت و نشاط اجتماعی ایفا کند، اما آیا میتوان این حوزه را به کسانی سپرد که تخصص و سابقهای در آن ندارند؟ این موضوع، ذهن من و امثال من را آرام نمیگذارد.
من به عنوان یک جوان تحصیلکرده، از شما خواهش میکنم که فکری به حال این وضعیت کنید. به ما فرصت دهید. اجازه دهید بتوانیم در استان خودمان زندگی کنیم و به جای فرار به بیرون، اینجا خدمت کنیم. ما در انتظاریم، چشممان به دستان شماست که عدالت را به فضای مدیریت و استخدام استان بازگردانید.
در پایان، تنها چیزی که میخواهم بگویم این است که ما و امثال ما خدایی داریم و معتقدیم همه چیز به دست اوست و او ناظر و آگاه به همه چیز است. اگر امروز ناعدالتی دیدیم، یقین داریم که روزی حق ما به ما باز خواهد گشت.
چون بهدل شکستیم از دست نااهلان
دیگر ز لب ما نشنوی جز دعا و ناله
با احترام،
یک جوان بیکار دانشآموخته دکتری تربیت بدنی