تاجگردون روز خبرنگار را تبریک گفت

یعنی خبرنگارل خطیرن؟!!!
ای خدا د بسه

دددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددرود
بر قاظی فر

به بهانه روز خبرنگار/من سرباز خبرم
17مرداد ماه روز قلم های بی ادعا
کاش از یادم نرود من خبرنگارم، سرباز سنگر قلمم، کاش همیشه به خاطر داشته باشم، قسم خداوند در دستان من است. من خبرنگارم...

به گزارش بویرخبر،روزخبرنگارنزدیک است،روزی که شهید محمود صورمی برای دانستن رسالت اصلی خودش؛"من خبرنگار" افقی دوباره را در خبررسانی ایفا کرد،روزی که پرنده‌های عاشق خبر بر گونه‌ای او پرواز کردند و هفده مردادماه را روز خبرنگار نامیدند.
خیلی چیز‌ها در مورد جسارت خبرنگاران گفته می‌شود؛خوب به خاطر دارم کوچک‌تر که بودیم بسیار می‌شنیدیم خبرنگار در دل جنگ زیر تیربار گلوله حاضر است و همیشه صدای پای او دشمن را به لرزه درمی‌آورد...
خیلی دور نیست هنوز هم بسیارند خبرنگارانی که روایتگر آن چیزی هستند که دنیایی را عوض می‌کند، هنوز هستند خبرنگارانی که بی چشم‌داشت به مالی؛ از واقعیت‌ها می‌گویند.
اما هستند خبرنگارانی نیز که.... کمند... اما هستند... و دوستی می‌گفت نیستند... آن‌ها خبرنگار نیستند...
اسم پر ابهت خبرنگار را همه‌جا یدک می‌کشیم... مبادا روزی از راه رسد که دریابم مدت‌ها است رسالتمان را از یاد برده‌ایم و فراموش کرده‌ایم خداوند در قرآنش به قلم قسم یادکرده" ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "و چه مقدس است قلمی که دست می‌گیریم.
///////من سرباز خبرم //////////
مبادا فراموش کنم من نیز سربازم، سرباز جنگ نرم...، مبادا دریابم یادم رفته است تکلیف دارم در برابر سلاحم که می‌تواند نوک‌تیزش از پرتاب نیزه نیز کاری‌تر باشد و فراموشم شود تکلیف دارم....
مبادا چشمانم افتتاح پروژه‌هایی را بزرگ ببیند و رپرتاژ کند و... خود را به حماقت بزنم تا از یادم برود خیلی از همین پروژه‌های این‌چنینی نیمه‌کاره‌‌ رها می‌شوند و من نپرسم چرا؟...
مبادا روزی از راه رسد که گویم: افسوس که "من خبرنگارم"، یادم رفته است می‌توانم به خیلی‌ها گوشزد کنم کاستی‌ها را با همین قلم قدرتمندم.
مبادا روزی بگویم افسوس از یادم رفته است خبرنگار از جنس مردم است و فاصله بگیرم از این مردم....
روزخبرنگارنزدیک است ،روزی که همه دغدغه خبردارند و سربازان جنگ نرم نابرابر نرم دشمن در برهه کنونی ،پا به‌پای مسئولان راه می ایند و می‌گویند "من خبرنگارم".
این‌ها جمله‌های من گفتن یک خبرنگار است که می‌گوید "من خبرنگارم" ،نیاز من به خبر مانند نیاز انسان به تنفس است؛تنفسی که انسان به‌واسطه آن زنده است.
پس باید بگویم،خبرنگار تنفس دانستنی‌های یک جامعه است؛..من‌من گفتن‌های یک خبرنگار به من گفتن نیست به ما گفتن است،خبرنگار چشم‌به‌راه روز خبرنگار برای تجلیل از جنس مادی نیست،بلکه می‌خواهد بداند که "من خبرنگارم" ،منی از جنس خودش،جامعه و کشورش است.
به یاد آن روز که همه من گویان ما شود و بدانیم رسالت خبر، ما گفتن است تا بتوانیم جامعه‌ای نو بسازیم.
یا حق
سید روح‌الله اخلاقی

دنیا فقط حسین اسماعیلی وقتی بیاد با اومدن اون باران نیز بر زمین خشک گچسارانم می بارد به امید آن روز

روز خبرنگار ، بر صاحبان اندیشه و قلم و جهادگران عرصه آگاهی بخشی و اطلاع رسانی مبارک باد

جناب آقای تاجگردون
لطفا قلم و خبرنگار را ول کن بچسب به دانشگاه آزاد شهری که روزی نگین دانشگاهها در جنوب ایران بوده و امروز فدایی معاملات و منیت طلبی جنابعالی گردیده. امروز دیگر نیم جانی بیشتر از آن نمانده.
جناب آقای تاجگردون
قلم و خبرنگار زمانی مقدس هستند که به متولیان آن بها و ارزش داده شود نه اینکه قلم قربانی معاملات شخصی دیگران شود. امروز دانشگاه بعنوان متولی فرهنگ در این شهر قربانی معاملات شخصی شما میشود.
آقای تاجگردون
برادرم ، عزیزم ، خیلی دوست داشتم و سالها به این حسم می بالیدم ولی امروز خیلی نادم هستم که چقدر در مورد تو اشتباه می کردم.
اگه امروز دست این جناب را از مدیریت دانشگاه آزاد قطع نکنی فردا باید بر خرابهای این دانشگاه مرثیه بخوانیم .آن وقت هیچ جوانی از بچه های مظلوم و تحصیل کرده این منطقه شما را نخواهند بخشید.
جناب آقای تاجگردون هرگز فکر نمی کردیم که حمایت بی مورد شما از بعضی از کوتله های سیاسی و اجتماعی اینقدر زود از قلب فرهیختگانی که فقط به قلم و دانش خود تکیه دارند و دنبال آن نیستند که مثلا فلان پیرزن و... سفارششان کند بروید.
اگه امروز اقدامی نکنید فردا دیر است
دوستدار دیروز شما

جناب آقای تاجگردون
لطفا قلم و خبرنگار را ول کن بچسب به دانشگاه آزاد شهری که روزی نگین دانشگاهها در جنوب ایران بوده و امروز فدایی معاملات و منیت طلبی جنابعالی گردیده. امروز دیگر نیم جانی بیشتر از آن نمانده.
جناب آقای تاجگردون
قلم و خبرنگار زمانی مقدس هستند که به متولیان آن بها و ارزش داده شود نه اینکه قلم قربانی معاملات شخصی دیگران شود. امروز دانشگاه بعنوان متولی فرهنگ در این شهر قربانی معاملات شخصی شما میشود.
آقای تاجگردون
برادرم ، عزیزم ، خیلی دوست داشتم و سالها به این حسم می بالیدم ولی امروز خیلی نادم هستم که چقدر در مورد تو اشتباه می کردم.
اگه امروز دست این جناب را از مدیریت دانشگاه آزاد قطع نکنی فردا باید بر خرابهای این دانشگاه مرثیه بخوانیم .آن وقت هیچ جوانی از بچه های مظلوم و تحصیل کرده این منطقه شما را نخواهند بخشید.
جناب آقای تاجگردون هرگز فکر نمی کردیم که حمایت بی مورد شما از بعضی از کوتله های سیاسی و اجتماعی اینقدر زود از قلب فرهیختگانی که فقط به قلم و دانش خود تکیه دارند و دنبال آن نیستند که مثلا فلان پیرزن و... سفارششان کند بروید.
اگه امروز اقدامی نکنید فردا دیر است
دوستدار دیروز شما

محمودی تو رو به اونی که می پرستی برو این دکتر تاجگردون ما رو خراب نکن بابا تو چقد سمجی دانشجویان تو رو نمیخوان اساتیدم تور نمیخوان تاجگردوم تو رو نمیخواد کم فامیل بفرست واست واسطه شن برو
محمودی برو
محمودی تو رو جون هرکه دوست داری
محمودی تو که ریس ستاد احمدی نزاد تو هندوستان بودی برو
محمودی تو که اصولگرا بودی بو را بزار واسه یه لحظه تو این سختی های زندگی خوش شیم از رفتننت
بهت قول میدیم یه بدرقه با شکوه واست انجام بدیم اون کت شلوار زرده بود خیلی قدت بلند نشون می ده اونم بپوش

جناب آقای تاج گردون
دانشگاهی که با نجف آباد اصفهان رقابت داشت بر اثر حمایت شما از ارمین محمودی از واحد دهدشت هم عقب تر افتاده است. سخت نیست اثبات این حرف. واحد ماهشهر بیش از سی رشته فوق لیسانس را در مدت دو سال گرفت آنوقت گچساران سابقه دار در دوران آرمین محمودی فقط یک رشته.

حاج غلام تاجگردون: آنوقت می گفتی زورم به ایروان مسعودی نمی رسد حالا که آن نیست. لابد دنبال پیدا کردن یک بهانه دیگه برای سر پوش گذاشتن خواسته دویست هیات علمی هستی که می گویند این محمودی دارد دانشگاه را به نابودی می کشاند. ای سیاست باز

بابا ول کن این شانتاژ بازی ها رو برو ببین دانشگاه ازاد چه خبره کجا دیدی فردی که اعتیاد دارد زمانی نه چندان دور رشوه خواری کرده بدو ن گزینش واحد بشه مدیر اداری خیلی ظلمه بخدا

دانشگاه قربانی سیاست افراد غیر دانشگاهی شده تورو خدا بزارید رییس دانشگاه خودش تصمیم گیری کنه با ابروش بازی نکنید نزارید کسی که هزار مشکل اخلاقی ومادی داره بشه مدیر اداری دانشگاه ........

واقعا قصدم توهین به هیچ کسی نیست ولی وقتی امروز می بینم که ..ه آدم بغضش میگیره،
بسیار متاسفم که بگویم این جناب رئیس یه سری اخلاقیات و خضوصیاتی دارد که خاص است و در شان یک کارمند جزئ دانشگاه هم نیست. مثلا من خودم یه روز داخل اتاقش بودم و کاری داشتم ، و چند نفر از کارمند تا دانشجو اصرار داشتند بروند داخل و منشی رئیس می گفت رئیس گفته کسی داخل امروز نیاد میخواد بره جای جلسه، همین طور که داخل اتاق بودیم دیدم یه لحظه نگاه مونیتور تلویزیون جلوی رویش که لنز آن اتاق انتظار مراجعین را ثبت میکنه شد و دید دو تا خانم خوشگل وارد اتاق انتظار شدند ( وقتی داشت صحبت با من میکرد حرفش را قطع و محو تماشای مونیتور شد) البته من هم داشتم زیر چشمی مونیتور را نگاه میکردم و تمامی ارباب رجوع های که میخواستند رئیس را ببیندد مایوس شدند و رفتند و خود رئیس هم دید که به جزء این دو .دند بقیه همه رفته اند . بلاخره ( همینطور که چهارچشمی مانیتور دروربین اتاق انتظار را نگاه می کرد و.)سریع حرفش را با من تمام کردو گفت بسلامت و به منشش گفت اگه ارباب روی هستی بگو بیاد داخل و بلاخره اون دو خانم خوشگل بعد از دو دقیقه حضور در دفتر انتظار به خدمت ریاست که پشت میزش مشتاقانه منتظر دیدارشان بود وارد شدند. در اون روز چقدر حسرت خودم که سرنوشت دانشگاه دست چه کسانی افتاده است.

به لینک زیر بروید و در موردرئیس دانشگاه آزاد اسلامی گچساران اظهار نظر کنید:

http://www.volhabar.com
/