تاریخ انتشار
جمعه ۲ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۴۵
کد مطلب : ۵۰۵۳۵۵
اندیشکده «شورای آتلانتیک»:
روابط تهران و کرملین به کدام سو میرود؟ / روسها علاقمندند که مذاکرات ایران و غرب به مدت طولانی و بدون نتیجه نهایی ادامه یابد / یک دیپلمات روس میگفت «ایران طرفدار آمریکا برای ما بسیار خطرناکتر از ایران هستهای است»
۰
کبنا ؛اندیشکده «شورای آتلانتیک» در مطلبی به قلم Angela Stent نوشت: روسیه و ایران در طول تاریخ روابطی پیچیده و گاه خصمانه داشتهاند. اما از فوریه ۲۰۲۲ به بعد، ایران به یکی از حامیان حیاتی جنگ روسیه تبدیل شده است؛ این کشور با تأمین پهپادهایی که زیرساختهای اوکراین را ویران کردهاند، نقش مهمی در تداوم جنگ ایفا کرده است. ایران — مانند چین، کره شمالی و روسیه — در پی به چالش کشیدن نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده است.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده است: در طول قرون متمادی، امپراتوریهای ایران و روسیه رقبای سرسختی بودند و در سدههای هجدهم و نوزدهم چندین جنگ میان آنها درگرفت. این جنگها منجر به آن شد که سلسلههای پادشاهی ایران یکی پس از دیگری، سه جمهوری قفقاز جنوبی (گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان) و منطقه داغستان در قفقاز شمالی را به امپراتوری روسیه واگذار کنند. اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۲۰ از جنبشهای جداییطلب در ایران حمایت کرد. و درست پس از پایان جنگ جهانی دوم، مسکو از خروج نیروهای خود از شمال ایران که در زمان جنگ اشغال کرده بود، سر باز زد. در ادامه، شوروی با رژیم شاه روابط اقتصادی سودآوری برقرار کرد و در عین حال از حزب توده ایران نیز پشتیبانی میکرد. در سالهای نخست پس از سرنگونی شاه در ۱۹۷۹، روابط مسکو و تهران دچار تنش شد؛ رهبران جدید ایران اتحاد جماهیر شورویِ بیخدا را «شیطان کوچک» و ایالات متحده را «شیطان بزرگ» مینامیدند. حمله شوروی به افغانستان نیز احساسات اسلامی ضدشوروی را تقویت کرد، هرچند پس از پایان جنگ افغانستان، روابط دو کشور به تدریج بهبود یافت.
با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۰، انرژی هستهای به محور اصلی روابط دو کشور تبدیل شد — موضوعی که موجب نگرانی شدید آمریکا بود. روسیه ساخت نیروگاه هستهای بوشهر را تسریع کرد و با ایران برای احداث هشت نیروگاه دیگر نیز توافق نمود. در دوران ریاستجمهوری دیمیتری مدودف، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، او را متقاعد کرد که به تحریمهای سخت شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بپیوندد، پس از آنکه تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم در نزدیکی قم افشا شد. اما پس از لغو تحریمها، روابط روسیه و ایران دوباره نزدیکتر شد.
هنوز مشخص نیست ایران در ازای حمایت کنونی خود از جنگ روسیه چه چیزی دریافت میکند و آیا واردات از روسیه توانایی ایران را برای تسلیحاتی کردن اورانیوم غنیشدهاش افزایش داده است یا نه. ده سال پیش، یکی از کارشناسان روسی خاورمیانه در گفتوگویی با یک دیپلمات روس نقل کرد که وی گفته بود: «ایرانِ طرفدار آمریکا برای ما بسیار خطرناکتر از ایرانِ هستهای است.»
از دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۲۲، روسیه در حوزههای زمینی، هوایی و دریایی کمکهای نظامی مهمی به ایران ارائه کرد. این همکاریها بیشتر بر سختافزار متمرکز بود تا انتقال فناوری، و شامل تانکها، خودروهای زرهی، موشکهای ضدتانک، هواپیماهای جنگنده و سامانههای پدافند هوایی میشد. همچنین کمکهای غیررسمی در زمینه برنامههای موشکی بالستیک و احتمالاً تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی ایران وجود داشت.
پیش از جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، روابط روسیه و ایران پس از ورود مسکو به جنگ داخلی سوریه و پیوستن به ایران در حمایت از بشار اسد نزدیکتر شد. مداخله روسیه موجب تقویت موقعیت ایران در سوریه شد. تا پیش از فوریه ۲۰۲۲، به نظر میرسید دو کشور علیرغم اختلافاتی مانند تعیین مرزهای دریای خزر، همکاری نزدیکی در سوریه دارند.
ایران در آغاز تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین نقشی تعیینکننده ایفا کرد، بهویژه پس از آنکه مسکو در گرفتن کیف طی سه روز ناکام ماند. تهران پهپادهای شاهد را در اختیار روسیه گذاشت که اکنون بهصورت مشترک تولید میشوند و از آن زمان همکاری دفاعی روسیه و ایران بهطور چشمگیری افزایش یافته است. با این حال، روسیه در تحویل برخی تجهیزات خود به ایران محدود بوده است — از جمله جنگندههای سوخو-۳۵ و سامانههای پدافند هوایی اس-۴۰۰ — زیرا خود به آنها در جنگ اوکراین نیاز دارد.
روسیه و ایران این همکاری را بهصورت رسمی نیز تثبیت کردهاند. در ژانویه ۲۰۲۵، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، به مسکو سفر کرد تا پیمان مشارکت راهبردی جامع با روسیه را امضا کند. این پیمان در رسانههای دو کشور به عنوان «گامی تاریخی» توصیف شد، اما در واقع بیشتر جنبه نمادین داشت و صرفاً روابط نزدیک شکلگرفته از فوریه ۲۰۲۲ را رسمیت بخشید. در این پیمان همچنین تصریح شده است که اگر ایران از سوی ایالات متحده یا اسرائیل مورد حمله قرار گیرد، روسیه تعهدی برای کمک به آن ندارد.
در پی سقوط بشار اسد در سوریه و به قدرت رسیدن احمد الشرع — کسی که نیروهایش در طول جنگ داخلی سوریه هم با روسیه و هم با ایران جنگیده بودند — پرسشهایی تازه درباره آینده روابط تهران و مسکو مطرح شده است. در حالی که روسیه و ایران زمانی در حمایت از اسد متحد بودند، آن همکاری دیگر موضوعیتی ندارد.
روسیه اکنون ایران را به عنوان پلی مهم میان آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و جنوب آسیا میبیند که به تقویت ارتباطات و گسترش نفوذ پروژه «اوراسیای بزرگ» ولادیمیر پوتین کمک میکند. یکی از اجزای کلیدی این پروژه، «کریدور حملونقل شمال–جنوب» (INSTC) است. تکمیل این کریدور به یک هدف استراتژیک برای مسکو تبدیل شده و قرار است تجارت بین روسیه، ایران و سایر شرکای منطقهای را تسهیل کند و اوراسیا را به خلیج فارس و جنوب آسیا متصل سازد. توانایی عبور از مسیر کشورهایی که با غرب همسو هستند، به روسیه اجازه خواهد داد نهتنها تحریمها را دور بزند، بلکه روابط نزدیکتری با کشورهای مسیر این کریدور برقرار کند.
پیش از حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، روسیه و اسرائیل روابط نزدیکی داشتند. اسرائیلیها به دلیل حضور نظامی روسیه در سوریه، روسیه را «همسایه» خود میدانستند. روسیه با اسرائیل همکاری میکرد تا از حملات حزبالله به اهداف اسرائیلی جلوگیری کند، و اسرائیل برای تأمین امنیت مناطق شمالی خود به روسیه وابسته بود. اما پس از ۷ اکتبر، شرایط تغییر کرده است. روسیه از حماس حمایت کرده و پوتین نیز از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، فاصله گرفته است. با این حال، روسیه همچنان با ایران در هدف نابودی اسرائیل همنظر نیست. یکششم جمعیت اسرائیل از اتحاد جماهیر شوروی سابق آمدهاند و میان دو کشور روابط خانوادگی و اقتصادی متعددی وجود دارد.
البته یکی از عناصر مهم در روابط روسیه و ایران، بُعد ایدئولوژیک آن است: دشمنی مشترک با ایالات متحده و تعهد به ایجاد نظمی جهانی «پساغربی». پوتین گفته است که ایران را برای «شکلگیری نظمی چندقطبی و عادلانهتر در جهان» حیاتی میداند.
از فوریه ۲۰۲۲، بهدلیل انزوای هر دو کشور از بخش بزرگی از جهان، روسیه و ایران به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. اما این وضعیت میتواند تغییر کند اگر جنگ اوکراین پایان یابد و تلاشهای جدید ترامپ برای «تنظیم مجدد روابط» به احیای روابط آمریکا و روسیه بینجامد. چنین تغییری چه تأثیری بر روابط روسیه و ایران خواهد داشت؟ طی سالهای گذشته، ایران به بخش مهمی از تلاش پوتین برای جایگزینی نظام بینالمللی کنونی با نظمی پساغربی تبدیل شده است — نظمی که در آن ایالات متحده دیگر تعیینکننده قواعد نباشد. حتی اگر تحریمهای آمریکا علیه مسکو لغو شود و روابط واشنگتن و مسکو بهبود یابد، ایران همچنان یک متحد سیاسی و مشتری کالاهای روسی باقی خواهد ماند. تنها در صورتی که در یکی از این دو کشور تغییر رژیم رخ دهد، ممکن است وضعیت متفاوت شود. اما در حال حاضر، رهبران مسکو و تهران ظاهراً با ثبات در قدرت نشستهاند، هرچند ملتهایشان همچنان نسبت به یکدیگر بدگماناند. درست همانطور که نزدیکی روسیه و آمریکا نمیتواند روابط مسکو و پکن را از هم بگسلد، بهبود روابط واشنگتن و مسکو نیز بعید است موجب قطع همکاری روسیه با تهران شود.
در دوران دولت اوباما، روسیه نقشی مثبت در مذاکرات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) برای محدودسازی برنامه هستهای ایران ایفا کرد. با این حال، ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش آمریکا را از توافق خارج کرد. اکنون او به دنبال دستیابی به توافق هستهای جدیدی است و پوتین پیشنهاد کرده است که برای تسهیل چنین توافقی میانجیگری کند. با این حال، رویکرد کرملین نسبت به توافق جدید دوپهلو است. لغو تحریمها علیه ایران لزوماً به نفع روسیه نیست، زیرا ایران در آن صورت میتواند حجم بیشتری از نفت تولید کرده و دوباره با روسیه در بازار جهانی رقابت کند. از این رو، سناریوی ایدهآل برای کرملین احتمالاً ادامه یافتن مذاکرات برای مدتی طولانی، بدون رسیدن به نتیجه نهایی است.
حمله اسرائیل به ایران، دوگانگی و محدودیتهای نفوذ روسیه در قبال تهران را برجسته کرده است. روسیه بلافاصله این حملات را محکوم کرد و پوتین و شی جینپینگ خواستار آتشبس و آغاز مذاکرات شدند. با این حال، روسیه از نظر نظامی کمک چندانی به ایران نکرده است و طبق مفاد پیمان مشارکت راهبردی دو کشور نیز الزامی برای این کار ندارد.
در واقع، روسیه دیگر مانند ابتدای جنگ اوکراین به ایران وابسته نیست، چرا که اکنون توانایی تولید ماهانه تا ۲۷۰۰ پهپاد شاهد با طراحی ایرانی را در خاک خود دارد.
روابط روسیه با ایران بیتردید با مناسبات پیچیدهاش با اسرائیل گره خورده است. با وجود تیرگی روابط مسکو و تلآویو پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، هر دو کشور همچنان مایلاند پیوندهای دوجانبه خود را حفظ کنند. روسیه نه هدف اعلامشده ایران برای نابودی اسرائیل را میپذیرد و نه از نظر اقتصادی دلیلی دارد که از روابط بالقوه سودآور با اسرائیل چشمپوشی کند.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده است: در طول قرون متمادی، امپراتوریهای ایران و روسیه رقبای سرسختی بودند و در سدههای هجدهم و نوزدهم چندین جنگ میان آنها درگرفت. این جنگها منجر به آن شد که سلسلههای پادشاهی ایران یکی پس از دیگری، سه جمهوری قفقاز جنوبی (گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان) و منطقه داغستان در قفقاز شمالی را به امپراتوری روسیه واگذار کنند. اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۲۰ از جنبشهای جداییطلب در ایران حمایت کرد. و درست پس از پایان جنگ جهانی دوم، مسکو از خروج نیروهای خود از شمال ایران که در زمان جنگ اشغال کرده بود، سر باز زد. در ادامه، شوروی با رژیم شاه روابط اقتصادی سودآوری برقرار کرد و در عین حال از حزب توده ایران نیز پشتیبانی میکرد. در سالهای نخست پس از سرنگونی شاه در ۱۹۷۹، روابط مسکو و تهران دچار تنش شد؛ رهبران جدید ایران اتحاد جماهیر شورویِ بیخدا را «شیطان کوچک» و ایالات متحده را «شیطان بزرگ» مینامیدند. حمله شوروی به افغانستان نیز احساسات اسلامی ضدشوروی را تقویت کرد، هرچند پس از پایان جنگ افغانستان، روابط دو کشور به تدریج بهبود یافت.
با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۰، انرژی هستهای به محور اصلی روابط دو کشور تبدیل شد — موضوعی که موجب نگرانی شدید آمریکا بود. روسیه ساخت نیروگاه هستهای بوشهر را تسریع کرد و با ایران برای احداث هشت نیروگاه دیگر نیز توافق نمود. در دوران ریاستجمهوری دیمیتری مدودف، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، او را متقاعد کرد که به تحریمهای سخت شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بپیوندد، پس از آنکه تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم در نزدیکی قم افشا شد. اما پس از لغو تحریمها، روابط روسیه و ایران دوباره نزدیکتر شد.
هنوز مشخص نیست ایران در ازای حمایت کنونی خود از جنگ روسیه چه چیزی دریافت میکند و آیا واردات از روسیه توانایی ایران را برای تسلیحاتی کردن اورانیوم غنیشدهاش افزایش داده است یا نه. ده سال پیش، یکی از کارشناسان روسی خاورمیانه در گفتوگویی با یک دیپلمات روس نقل کرد که وی گفته بود: «ایرانِ طرفدار آمریکا برای ما بسیار خطرناکتر از ایرانِ هستهای است.»
از دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۲۲، روسیه در حوزههای زمینی، هوایی و دریایی کمکهای نظامی مهمی به ایران ارائه کرد. این همکاریها بیشتر بر سختافزار متمرکز بود تا انتقال فناوری، و شامل تانکها، خودروهای زرهی، موشکهای ضدتانک، هواپیماهای جنگنده و سامانههای پدافند هوایی میشد. همچنین کمکهای غیررسمی در زمینه برنامههای موشکی بالستیک و احتمالاً تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی ایران وجود داشت.
پیش از جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، روابط روسیه و ایران پس از ورود مسکو به جنگ داخلی سوریه و پیوستن به ایران در حمایت از بشار اسد نزدیکتر شد. مداخله روسیه موجب تقویت موقعیت ایران در سوریه شد. تا پیش از فوریه ۲۰۲۲، به نظر میرسید دو کشور علیرغم اختلافاتی مانند تعیین مرزهای دریای خزر، همکاری نزدیکی در سوریه دارند.
ایران در آغاز تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین نقشی تعیینکننده ایفا کرد، بهویژه پس از آنکه مسکو در گرفتن کیف طی سه روز ناکام ماند. تهران پهپادهای شاهد را در اختیار روسیه گذاشت که اکنون بهصورت مشترک تولید میشوند و از آن زمان همکاری دفاعی روسیه و ایران بهطور چشمگیری افزایش یافته است. با این حال، روسیه در تحویل برخی تجهیزات خود به ایران محدود بوده است — از جمله جنگندههای سوخو-۳۵ و سامانههای پدافند هوایی اس-۴۰۰ — زیرا خود به آنها در جنگ اوکراین نیاز دارد.
روسیه و ایران این همکاری را بهصورت رسمی نیز تثبیت کردهاند. در ژانویه ۲۰۲۵، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، به مسکو سفر کرد تا پیمان مشارکت راهبردی جامع با روسیه را امضا کند. این پیمان در رسانههای دو کشور به عنوان «گامی تاریخی» توصیف شد، اما در واقع بیشتر جنبه نمادین داشت و صرفاً روابط نزدیک شکلگرفته از فوریه ۲۰۲۲ را رسمیت بخشید. در این پیمان همچنین تصریح شده است که اگر ایران از سوی ایالات متحده یا اسرائیل مورد حمله قرار گیرد، روسیه تعهدی برای کمک به آن ندارد.
در پی سقوط بشار اسد در سوریه و به قدرت رسیدن احمد الشرع — کسی که نیروهایش در طول جنگ داخلی سوریه هم با روسیه و هم با ایران جنگیده بودند — پرسشهایی تازه درباره آینده روابط تهران و مسکو مطرح شده است. در حالی که روسیه و ایران زمانی در حمایت از اسد متحد بودند، آن همکاری دیگر موضوعیتی ندارد.
روسیه اکنون ایران را به عنوان پلی مهم میان آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و جنوب آسیا میبیند که به تقویت ارتباطات و گسترش نفوذ پروژه «اوراسیای بزرگ» ولادیمیر پوتین کمک میکند. یکی از اجزای کلیدی این پروژه، «کریدور حملونقل شمال–جنوب» (INSTC) است. تکمیل این کریدور به یک هدف استراتژیک برای مسکو تبدیل شده و قرار است تجارت بین روسیه، ایران و سایر شرکای منطقهای را تسهیل کند و اوراسیا را به خلیج فارس و جنوب آسیا متصل سازد. توانایی عبور از مسیر کشورهایی که با غرب همسو هستند، به روسیه اجازه خواهد داد نهتنها تحریمها را دور بزند، بلکه روابط نزدیکتری با کشورهای مسیر این کریدور برقرار کند.
پیش از حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، روسیه و اسرائیل روابط نزدیکی داشتند. اسرائیلیها به دلیل حضور نظامی روسیه در سوریه، روسیه را «همسایه» خود میدانستند. روسیه با اسرائیل همکاری میکرد تا از حملات حزبالله به اهداف اسرائیلی جلوگیری کند، و اسرائیل برای تأمین امنیت مناطق شمالی خود به روسیه وابسته بود. اما پس از ۷ اکتبر، شرایط تغییر کرده است. روسیه از حماس حمایت کرده و پوتین نیز از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، فاصله گرفته است. با این حال، روسیه همچنان با ایران در هدف نابودی اسرائیل همنظر نیست. یکششم جمعیت اسرائیل از اتحاد جماهیر شوروی سابق آمدهاند و میان دو کشور روابط خانوادگی و اقتصادی متعددی وجود دارد.
البته یکی از عناصر مهم در روابط روسیه و ایران، بُعد ایدئولوژیک آن است: دشمنی مشترک با ایالات متحده و تعهد به ایجاد نظمی جهانی «پساغربی». پوتین گفته است که ایران را برای «شکلگیری نظمی چندقطبی و عادلانهتر در جهان» حیاتی میداند.
از فوریه ۲۰۲۲، بهدلیل انزوای هر دو کشور از بخش بزرگی از جهان، روسیه و ایران به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. اما این وضعیت میتواند تغییر کند اگر جنگ اوکراین پایان یابد و تلاشهای جدید ترامپ برای «تنظیم مجدد روابط» به احیای روابط آمریکا و روسیه بینجامد. چنین تغییری چه تأثیری بر روابط روسیه و ایران خواهد داشت؟ طی سالهای گذشته، ایران به بخش مهمی از تلاش پوتین برای جایگزینی نظام بینالمللی کنونی با نظمی پساغربی تبدیل شده است — نظمی که در آن ایالات متحده دیگر تعیینکننده قواعد نباشد. حتی اگر تحریمهای آمریکا علیه مسکو لغو شود و روابط واشنگتن و مسکو بهبود یابد، ایران همچنان یک متحد سیاسی و مشتری کالاهای روسی باقی خواهد ماند. تنها در صورتی که در یکی از این دو کشور تغییر رژیم رخ دهد، ممکن است وضعیت متفاوت شود. اما در حال حاضر، رهبران مسکو و تهران ظاهراً با ثبات در قدرت نشستهاند، هرچند ملتهایشان همچنان نسبت به یکدیگر بدگماناند. درست همانطور که نزدیکی روسیه و آمریکا نمیتواند روابط مسکو و پکن را از هم بگسلد، بهبود روابط واشنگتن و مسکو نیز بعید است موجب قطع همکاری روسیه با تهران شود.
در دوران دولت اوباما، روسیه نقشی مثبت در مذاکرات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) برای محدودسازی برنامه هستهای ایران ایفا کرد. با این حال، ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش آمریکا را از توافق خارج کرد. اکنون او به دنبال دستیابی به توافق هستهای جدیدی است و پوتین پیشنهاد کرده است که برای تسهیل چنین توافقی میانجیگری کند. با این حال، رویکرد کرملین نسبت به توافق جدید دوپهلو است. لغو تحریمها علیه ایران لزوماً به نفع روسیه نیست، زیرا ایران در آن صورت میتواند حجم بیشتری از نفت تولید کرده و دوباره با روسیه در بازار جهانی رقابت کند. از این رو، سناریوی ایدهآل برای کرملین احتمالاً ادامه یافتن مذاکرات برای مدتی طولانی، بدون رسیدن به نتیجه نهایی است.
حمله اسرائیل به ایران، دوگانگی و محدودیتهای نفوذ روسیه در قبال تهران را برجسته کرده است. روسیه بلافاصله این حملات را محکوم کرد و پوتین و شی جینپینگ خواستار آتشبس و آغاز مذاکرات شدند. با این حال، روسیه از نظر نظامی کمک چندانی به ایران نکرده است و طبق مفاد پیمان مشارکت راهبردی دو کشور نیز الزامی برای این کار ندارد.
در واقع، روسیه دیگر مانند ابتدای جنگ اوکراین به ایران وابسته نیست، چرا که اکنون توانایی تولید ماهانه تا ۲۷۰۰ پهپاد شاهد با طراحی ایرانی را در خاک خود دارد.
روابط روسیه با ایران بیتردید با مناسبات پیچیدهاش با اسرائیل گره خورده است. با وجود تیرگی روابط مسکو و تلآویو پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، هر دو کشور همچنان مایلاند پیوندهای دوجانبه خود را حفظ کنند. روسیه نه هدف اعلامشده ایران برای نابودی اسرائیل را میپذیرد و نه از نظر اقتصادی دلیلی دارد که از روابط بالقوه سودآور با اسرائیل چشمپوشی کند.





































