تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۳۸
کد مطلب : ۵۰۰۳۷۵
یادداشتی از مصطفی بسطامی؛

در سوگ دیده‌بان خائیز

۳
در سوگ دیده‌بان خائیز
کبنا ؛یادداشت ارسالی - در تنگه‌های تشنه و عطشان صدایی پیچید، بر سینه ستبر کوه، عاشقی در خون خود غلتید که صخره‌های به غم نشسته خائیز با طنین نفس‌هایش زندگی کردند و درختان تشنه بلوط در سایه سار اَمنش آرمیده‌اند و آهوان مضطرب از دستان پر مهرش عشق نوشیده‌اند و کبک‌های خسته بال با صدای چکمه‌های امنیتش آواز خوانده‌اند.  
دگرگونه مردی، آنک، که خاک را سبز می‌خواست، چه مردی، چه مردی که می‌گفت قلب را شایسته‌تر، آن که به هفت شمشیر عشق در خون نشیند.
روئین تنی که راز مرگش اندوه عشق و غم‌تنهایی بود، همان او که تندیس ایثار بود و عشق را در بقچه‌ای معطر در گریبان پرتپشش بی‌وقفه دیده‌بان بود.
ای آهوان یتیم، ‌امشب که سکوت مرگبار کوهستان را در برمی‌گیرد به کجا پناه می‌برید و‌ای درختان ریشه‌زده در اعماق عشق چگونه به بار خواهید نشست وقتی که نسیم نفس‌هایش دیگر در گوش جوانه‌هایتان لالایی محبت نمی‌خواند و‌ای خائیز چگونه دوباره برپا خواهی ماند وقتی در برابر دیده‌گان کم‌نورت پدرت را به گلوله بستند!
ای دیده‌بان، وقتی که نقش زیبایت در تشویش آبشخور‌ها نباشد چگونه کبک‌های مضطرب خائیز در چهره گل آلود ناآرام چشمه ساران سر فرود برند!
و تو‌ای هدایت‌گر نور و طراوت به قلب تاریک خسته خائیز!
ای دیده‌بان کبوتر‌های عاشق، می‌دانم در آن لحظه که گلوله دژخیمان بر سر و سینه پر از مهرت نشست و خون پاکت در سرآشیب سینه سوخته‌ات همچون آبشاری سرازیر شد دلواپس قدم‌های خسته بچه آهو‌هایی بودی که پس از تو لب‌های آماسیده از تشنگی‌شان هرگز دیگر به آبشخوری امن فرو نخواهد رفت و با هر ریزش سنگی نفس‌هایشان از ترس در سینه حبس می‌شود!
ای فرزند راستین زاگرس؛ یقین دارم در آن لحظه که نفس‌هایت به شماره افتاده بود و در تنهایی محض و مطلق دیده بر هیبت بی‌انتهای زاگرس می‌بستی، دلواپس تاراج میراث گرانب‌هایت بودی! دلواپس صدای آرام و باد در شاخه سار درختان که مبادا نهیب گلوله‌ای خواب نیمروز خائیز را آشفته کند!  
به جوجه کبوتران خائیز می‌گوییم که تو از سفر برخواهی گشت تا دلتنگی بی‌اندازه‌شان فرو نشیند و خاطره تو در حافظه بلوط‌ها و بوته‌ها و حافظه کبک‌ها و کبوتر‌ها تا همیشه به یادگار خواهد ماند.
ای کاش می‌توانستم جان بی‌مقدارم را در کالبد پیامبرگونه‌ات بریزم تا رسالت مقدست که حفظ حرمت کوهساران بود را ادامه دهم.
روح بلندت در سینه کش خائیز همیشه پاسبان حرمت پرستو‌ها خواهد ماند و جسم معصومت را در دامنه‌های خائیزی که عاشقش بودی و دوستش داشتی را به خاک سپردیم و یاد شیرینت را در دل‌هایمان تا همیشه نگاه خواهیم داشت.
و تو‌ای اهریمن! و تو‌ای اهریمن ملعون!
دیده‌بان، رستم زاگرس بود، گلوله‌ای که او را کُشت، نه از خان تفنگ تو! که از قلم کم‌کاری قانون‌گذاران شلیک شد! حاشا که اگر دستانش را به ریسمان قانون نمی‌بستند کاهی چون تو هماورد کوهی چون او نبود!
ای هدایت! ما مظلومیت تو را و چوب دستی آهنی که بر کولت گذاشته‌اند را با علف‌های خائیز زمزمه خواهیم کرد، چرا که می‌دانیم علف‌ها با خدا حرف می‌زنند و مظلومیت تو را در تاریخ ثبت می‌کنند!
این روز‌ها که ایرانمان بیشتر از هر زمانی دل در گرو شکوه و تاریخ، علم و طبیعت خود قد برافراشته، قلبمان به ضرب انگشت اهریمنی تکه تکه شد و جان پناه طبیعت و راوی قصه‌های کوه‌های خائیز از میان ما رفت.
آری، شهید هدایت اله دیده‌بان، گفتم دیده‌بان!  
آری، خدانگهدار‌ای دیده‌بان امنیت زاگرس که حقاً این شهرت شایسته و بایسته توست، ‌ای هدایت‌گر کوه‌ها و صخره‌های سر به فلک کشیده زاگرس! خدانگهدار‌ای از تبار مظلومیت که تنها گواهان تو آهوان پا به فرار گذاشته از آتش گرم و آتش خشم جلادان مهر و عطوفت بودند!
این روز‌ها برای همکاران و همقطارانت چه سخت و سنگین می‌گذرد!
با خودمان عهد می‌بندیم، این وظیفه را به حرمت نام و راه تو بیشتر از گذشته به دوش بکشیم تا نگذاریم خائیز، خامی و دنا زانوی غم بغل گیرند!


------------------------------
مصطفی بسطامی جو
نام شما

آدرس ايميل شما

نقشه صنعت ایران؛ قطب صنعتی کدام استان است؟

نقشه صنعت ایران؛ قطب صنعتی کدام استان است؟

 بررسی آمارهای نیروی کار در زمستان ۱۴۰۳ نشان می‌دهد بیشترین سهم اشتغال در صنعت مربوط ...
اغوای بوئینگ؛ رد پای پول قطری در دیپلماسی آمریکایی

اغوای بوئینگ؛ رد پای پول قطری در دیپلماسی آمریکایی

طرح احتمالی قطر برای ارائه یک هواپیمای جت لوکس ۴۰۰ میلیون دلاری به ایالات متحده نشان ...
رمزگشایی واعظی از سکوت مخالفان FATF

رمزگشایی واعظی از سکوت مخالفان FATF

محمود واعظی گفت: به نظر می‌رسد نظام مصمم است تا برخی از نارسایی های گذشته از مسیر «اعتدال»،...
1