تاریخ انتشار
شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۵۵
کد مطلب : ۴۶۷۳۳۵
در گفت و گوی اختصاصی با کبنانیوز؛
غلامرضا پناه، معاون سابق وزیر کار: شایسته سالاری حتی در درون یک جریان سیاسی مهم است / کسانی که در کارزار انتخابات حضور دارند، باید با صداقت رفتار کنند و فقط آنچه که می‌توانند عملی کنند وعده دهند / اگر روزی در جایگاه استاندار قرار بگیرم از اندیشه های بزرگان سیاسی استفاده می‌کنم
۱
کبنا ؛
غلامرضا پناه معاون توسعه وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در دولت دوازدهم بوده است. پناه در ابتدای مدیریت خود به عنوان مدیرکل سازمان کار و رفاه امور اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد فعالیت داشت، با شروع دولت یازدهم به عنوان معاون اقتصادی سازمان اقتصادی کوثر معرفی شد. وی در یک دوره نیز مدیر منابع انسانی بیمه دی بود، با آغاز دولت دوازدهم پناه به عضویت هیأت مدیره و معاونت اقتصادی و سرمایه‌گذاری سازمان منطقه آزاد چابهار منصوب شد، بعد از آن به مناطق آزاد رفت و با حکم مشاور رئیس جمهور و دبیر شورایعالی مناطق آزاد ویژه کشور به عنوان عضو جدید هیأت مدیره سازمان‌های مناطق آزاد معرفی شد. پس از این او به عنوان معاون توسعه وزیر کار معرفی شد. پناه سابقه تشکیلاتی در سطح شورای مرکزی احزاب اصلاح طلب را دارد.
با غلامرضا پناه با کبنا نیوز گفت و گویی انجام داده که در ادامه آن را می‌خوانید:
چرا استان کهگیلویه و بویراحمد به شکلی که انتظار می‌رود توسعه یافته نمی‌شود؟
توسعه تک عاملی نیست و عوامل متعددی در توسعه نقش دارد. اولین عاملی که در توسعه نقش دارد مدیریت است، مدیریت بالاترین رکن توسعه است. چرا می‌بینیم که دو کشور در کنار هم و با وضعیت یکسان توسعه متفاوتی دارند. کشوری که دارای مدیریت قدرتمند، برنامه و استراتژی باشد به تعالی و توسعه می‌رسد. در استان کهگیلویه و بویراحمد هم مدیریت بالاترین نقش را دارد و بعد از آن نقش فرهنگ، برنامه‌ریزی، تعامل و هماهنگی، استفاده بهینه از ظرفیت‌های استان از عوامل مهم توسعه‌ای هستند.
بالاترین پارامتر در توسعه آمایش سرزمین است، استان ما چهار فصل است و در دنیا بی‌نظیر است، چه استفاده‌ای از این ظرفیت کردیم. استانی داریم که با فاصله ۲۵ کیلومتری از یک محیط کاملاً سرد وارد محیطی کاملاً گرم می‌شوید. از ۱۱۳ متر ارتفاع از سطح دریا در مناطق گرمسیری به سی سخت می‌رسید که با ۲ هزار متر ارتفاع از سطح دریا سردترین نقطه استان است، چنین موقعیت سوق الجیشی بی‌نظیر است. در یاسوج زیباترین آبشار‌ها وجود دارد و این شهر کمترین فاصله را با استان‌های مختلف دارد، یاسوج شهری است که شمالی در جنوب کشور محسوب می‌شود ولی چرا جاده‌های تهران به شمال ساعت‌ها ترافیک است، ولی ما در نقطه‌ای خوش آب و هوا از ظرفیت‌ها برای بهبود وضع اقتصادی استان استفاده نمی‌کنیم. طبیعتاً مدیریت نقش زیادی دارد، وقتی مدیریت تخصصی و علمی نباشد نمی‌دانیم چه صنعتی را در گچساران بگذاریم، چه صنعتی را در یاسوج بگذاریم، چه صنعتی را در دهدشت بگذاریم، چه صنعتی را در دنا بگذاریم.
اگر ما آمایش سرزمین را داریم، چرا اجرایی نشده است؟ این طرح در کشورهای دیگر با موفقیت پیش رفته ولی کشور ما از نظر اجرا مشکل دارد. عدم توسعه یافتگی به مدیریت، آمایش سرزمین، فرهنگ توسعه و عدم استفاده از ظرفیت منابع انسانی برمی گردد.
در خصوص استفاده از ظرفیت منابع انسانی؛ بنده تجربه‌ای دارم، آقای غریب پور تجربه‌ای دارد، آقای تاجگردون تجربه‌ای دارد، آیا یکبار شده که مدیریت استان تماسی بگیرد و بپرسد که شما برنامه‌ای و نظری دارید؟ هر انسانی حاضر است بخاطر عرق به کشور و استان خود کمک و همراهی داشته باشد. ۳۳ سال در دولت کار کرده‌ایم. می‌توانیم این تجارب را مجانی در اختیار استان قرار دهیم ولی وقتی کسی اهمیتی ندهد، این تجارب استفاده نمی‌شود. به نظر من دعوا‌های سیاسی جای خود را دارد، ولی مطمئن باشید اگر از افراد مختلفی دعوت شود تجارب خود را در اختیار استان قرار می‌دهند ولی هیچ دعوتی صورت نمی‌گیرد.
چه رابطه‌ای میان مدیریت توانمند و توسعه وجود دارد؟ مدیریت‌هایی که از کانال سیاست و انتخابات و قوم و طایفه می‌گذرد چه رابطه‌ای با عدم توسعه دارند؟
توسعه با مدیریت یک رابطه تنگاتنگ دارد. شما نمی‌توانید مدیری را در مسند قرار دهید که بر اساس شایستگی انتخاب نشود و انتظار داشته باشید در آن مکان خلاقیت و ابتکار عمل داشته باشد. هر چند که حق طبیعی یک دولت است که از نیرو‌های همفکر خود استفاده کند، منعی وجود ندارد، ولی گاهی از شایستگان همان جریان استفاده نمی‌شود و افراد در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند، گاهی فردی توانایی کار در سیستمی را دارد ولی در آن سیستم بکار گرفته نمی‌شود، چون تقسیم غنائم شکل می‌گیرد، وقتی جایگاه واقعی یک فرد گرفته می‌شود، او مجبوراً در جایی قرار می‌گیرد که تخصص او نیست. لذا رفتار‌های سیاسی در عدم توسعه یافتگی نقش پررنگی دارد، شایسته سالاری حتی در درون یک جریان سیاسی مهم است و هنر سیاستمدار این است که اگر فرد زبده و کارآمدی در جریان خودی ندارد از جریان رقیب استفاده کند، این هنر سیاستمدار است نه ضعف او. ولی این قاعده در استان ما وجود ندارد.
امسال انتخابات را پیش رو داریم، چه توصیه‌ای به مردم و کاندیدا‌ها دارید، احزاب چه وظیفه‌ای دارند؟
اگر بخواهم صادقانه پاسخ دهم برداشتم این است که مردم دچار دلزدگی شده‌اند چون در دوره‌های اخیر پاسخ خوبی از اعتماد خود دریافت نکرده‌اند و یک سرشکستگی و عدم اطمینان بین مردم ایجاد شده است. به نظر من کسانی که در کارزار انتخابات حضور دارند، باید با صداقت رفتار کنند و فقط آنچه که می‌توانند عملی کنند به مردم وعده دهند، مردم از وعده‌هایی که عملی نمی‌شوند خسته‌اند. کسانی که در مسند کاندیداتوری قرار دارند باید با مردم صادقانه رفتار کنند. بهتر است کسی رای نیاورد ولی صادق باشد، ولو ایده‌آل نباشد. به نظر من کاندیدا‌ها باید با رفتار صادقانه امید را به مردم برگردانند.
نظر شما در خصوص خودزنی‌هایی که به انحاء مختلف در استان اتفاق می‌افتد چیست؟
پدیده نامبارک و فرهنگ‌سازی غلطی است که در منطقه شکل گرفته و تداوم آن عدم اعتماد ایجاد می‌کند. اگر کسی می‌خواهد نقش محوری ایجاد کند، باید صلابت و سلامت و قدرت کلام و عمل او در رفتارش مشخص باشد. اگر تضاد و پارادوکس وجود داشته باشد ناامیدی شکل می‌گیرد. کسانی که می‌خواهند نقش محوری ایجاد کنند باید با صداقت با مردم رفتار کنند. غیر از این وضعیت بدتر می‌شود.
چه عاملی باعث عدم توسعه یافتگی استان می‌شود؟
به اعتقاد من فضای سیاست زدگی خیلی عمیق و ریشه داری در استان وجود دارد که باعث می‌شود افراد ناکارآمدی بر مسند بنشینند، نکته دوم این است که به خاطر فشار‌های سیاسی تصمیماتِ منطقی و اصولی گرفته نمی‌شود.
وقتی فضای سیاست زدگی و فشار ایجاد شود، مسئولیت‌ها هم بر اساس این فشار شکل می‌گیرد، بزرگترین عارضه عدم توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد ناکارآمدی است و اینکه افراد سر جای خودشان نیستند.
ما فرهنگ غنی ایلی و عشایری و آداب و رسوم داشتیم، اما نتوانستیم این آداب و رسوم را حفظ کنیم و جایگزین‌های این آداب و رسوم هم جایگزین‌های خوبی نبوده‌اند و به این فرهنگ اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد ضربه زدیم.
راهکار من این است که حداقل در انتخاب مدیران اصلی فراجناحی عمل شود و سردمداران استان در هر جریان سیاسی بکارگرفته شوند.
افرادی که به بلوغ سیاسی رسیده‌اند، به عنوان اتاق فکر درخواست همیاری و کمک کنند و با استفاده از تجارب کاری و فرهنگی همه جریان‌های سیاسی در کنار هم به وحدت و توسعه استان کمک کنند.
من اگر روزی در جایگاه استاندار قرار بگیرم هر هفته طی جلساتی از افکار و‌اندیشه‌های بزرگان سیاسی دو طیف سیاسی استفاده می‌کنم، چون این هم‌اندیشی هم به سلامت رقابت کمک می‌کند و هم همدلی ایجاد می‌کند و این شکل و سیاق از هم فکری و تبادل نظر تبدیل به فرهنگ می‌شود.
با غلامرضا پناه با کبنا نیوز گفت و گویی انجام داده که در ادامه آن را می‌خوانید:
چرا استان کهگیلویه و بویراحمد به شکلی که انتظار می‌رود توسعه یافته نمی‌شود؟
توسعه تک عاملی نیست و عوامل متعددی در توسعه نقش دارد. اولین عاملی که در توسعه نقش دارد مدیریت است، مدیریت بالاترین رکن توسعه است. چرا می‌بینیم که دو کشور در کنار هم و با وضعیت یکسان توسعه متفاوتی دارند. کشوری که دارای مدیریت قدرتمند، برنامه و استراتژی باشد به تعالی و توسعه می‌رسد. در استان کهگیلویه و بویراحمد هم مدیریت بالاترین نقش را دارد و بعد از آن نقش فرهنگ، برنامه‌ریزی، تعامل و هماهنگی، استفاده بهینه از ظرفیت‌های استان از عوامل مهم توسعه‌ای هستند.
بالاترین پارامتر در توسعه آمایش سرزمین است، استان ما چهار فصل است و در دنیا بی‌نظیر است، چه استفاده‌ای از این ظرفیت کردیم. استانی داریم که با فاصله ۲۵ کیلومتری از یک محیط کاملاً سرد وارد محیطی کاملاً گرم می‌شوید. از ۱۱۳ متر ارتفاع از سطح دریا در مناطق گرمسیری به سی سخت می‌رسید که با ۲ هزار متر ارتفاع از سطح دریا سردترین نقطه استان است، چنین موقعیت سوق الجیشی بی‌نظیر است. در یاسوج زیباترین آبشار‌ها وجود دارد و این شهر کمترین فاصله را با استان‌های مختلف دارد، یاسوج شهری است که شمالی در جنوب کشور محسوب می‌شود ولی چرا جاده‌های تهران به شمال ساعت‌ها ترافیک است، ولی ما در نقطه‌ای خوش آب و هوا از ظرفیت‌ها برای بهبود وضع اقتصادی استان استفاده نمی‌کنیم. طبیعتاً مدیریت نقش زیادی دارد، وقتی مدیریت تخصصی و علمی نباشد نمی‌دانیم چه صنعتی را در گچساران بگذاریم، چه صنعتی را در یاسوج بگذاریم، چه صنعتی را در دهدشت بگذاریم، چه صنعتی را در دنا بگذاریم.
اگر ما آمایش سرزمین را داریم، چرا اجرایی نشده است؟ این طرح در کشورهای دیگر با موفقیت پیش رفته ولی کشور ما از نظر اجرا مشکل دارد. عدم توسعه یافتگی به مدیریت، آمایش سرزمین، فرهنگ توسعه و عدم استفاده از ظرفیت منابع انسانی برمی گردد.
در خصوص استفاده از ظرفیت منابع انسانی؛ بنده تجربه‌ای دارم، آقای غریب پور تجربه‌ای دارد، آقای تاجگردون تجربه‌ای دارد، آیا یکبار شده که مدیریت استان تماسی بگیرد و بپرسد که شما برنامه‌ای و نظری دارید؟ هر انسانی حاضر است بخاطر عرق به کشور و استان خود کمک و همراهی داشته باشد. ۳۳ سال در دولت کار کرده‌ایم. می‌توانیم این تجارب را مجانی در اختیار استان قرار دهیم ولی وقتی کسی اهمیتی ندهد، این تجارب استفاده نمی‌شود. به نظر من دعوا‌های سیاسی جای خود را دارد، ولی مطمئن باشید اگر از افراد مختلفی دعوت شود تجارب خود را در اختیار استان قرار می‌دهند ولی هیچ دعوتی صورت نمی‌گیرد.
چه رابطه‌ای میان مدیریت توانمند و توسعه وجود دارد؟ مدیریت‌هایی که از کانال سیاست و انتخابات و قوم و طایفه می‌گذرد چه رابطه‌ای با عدم توسعه دارند؟
توسعه با مدیریت یک رابطه تنگاتنگ دارد. شما نمی‌توانید مدیری را در مسند قرار دهید که بر اساس شایستگی انتخاب نشود و انتظار داشته باشید در آن مکان خلاقیت و ابتکار عمل داشته باشد. هر چند که حق طبیعی یک دولت است که از نیرو‌های همفکر خود استفاده کند، منعی وجود ندارد، ولی گاهی از شایستگان همان جریان استفاده نمی‌شود و افراد در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند، گاهی فردی توانایی کار در سیستمی را دارد ولی در آن سیستم بکار گرفته نمی‌شود، چون تقسیم غنائم شکل می‌گیرد، وقتی جایگاه واقعی یک فرد گرفته می‌شود، او مجبوراً در جایی قرار می‌گیرد که تخصص او نیست. لذا رفتار‌های سیاسی در عدم توسعه یافتگی نقش پررنگی دارد، شایسته سالاری حتی در درون یک جریان سیاسی مهم است و هنر سیاستمدار این است که اگر فرد زبده و کارآمدی در جریان خودی ندارد از جریان رقیب استفاده کند، این هنر سیاستمدار است نه ضعف او. ولی این قاعده در استان ما وجود ندارد.
امسال انتخابات را پیش رو داریم، چه توصیه‌ای به مردم و کاندیدا‌ها دارید، احزاب چه وظیفه‌ای دارند؟
اگر بخواهم صادقانه پاسخ دهم برداشتم این است که مردم دچار دلزدگی شده‌اند چون در دوره‌های اخیر پاسخ خوبی از اعتماد خود دریافت نکرده‌اند و یک سرشکستگی و عدم اطمینان بین مردم ایجاد شده است. به نظر من کسانی که در کارزار انتخابات حضور دارند، باید با صداقت رفتار کنند و فقط آنچه که می‌توانند عملی کنند به مردم وعده دهند، مردم از وعده‌هایی که عملی نمی‌شوند خسته‌اند. کسانی که در مسند کاندیداتوری قرار دارند باید با مردم صادقانه رفتار کنند. بهتر است کسی رای نیاورد ولی صادق باشد، ولو ایده‌آل نباشد. به نظر من کاندیدا‌ها باید با رفتار صادقانه امید را به مردم برگردانند.
نظر شما در خصوص خودزنی‌هایی که به انحاء مختلف در استان اتفاق می‌افتد چیست؟
پدیده نامبارک و فرهنگ‌سازی غلطی است که در منطقه شکل گرفته و تداوم آن عدم اعتماد ایجاد می‌کند. اگر کسی می‌خواهد نقش محوری ایجاد کند، باید صلابت و سلامت و قدرت کلام و عمل او در رفتارش مشخص باشد. اگر تضاد و پارادوکس وجود داشته باشد ناامیدی شکل می‌گیرد. کسانی که می‌خواهند نقش محوری ایجاد کنند باید با صداقت با مردم رفتار کنند. غیر از این وضعیت بدتر می‌شود.
چه عاملی باعث عدم توسعه یافتگی استان می‌شود؟
به اعتقاد من فضای سیاست زدگی خیلی عمیق و ریشه داری در استان وجود دارد که باعث می‌شود افراد ناکارآمدی بر مسند بنشینند، نکته دوم این است که به خاطر فشار‌های سیاسی تصمیماتِ منطقی و اصولی گرفته نمی‌شود.
وقتی فضای سیاست زدگی و فشار ایجاد شود، مسئولیت‌ها هم بر اساس این فشار شکل می‌گیرد، بزرگترین عارضه عدم توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد ناکارآمدی است و اینکه افراد سر جای خودشان نیستند.
ما فرهنگ غنی ایلی و عشایری و آداب و رسوم داشتیم، اما نتوانستیم این آداب و رسوم را حفظ کنیم و جایگزین‌های این آداب و رسوم هم جایگزین‌های خوبی نبوده‌اند و به این فرهنگ اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد ضربه زدیم.
راهکار من این است که حداقل در انتخاب مدیران اصلی فراجناحی عمل شود و سردمداران استان در هر جریان سیاسی بکارگرفته شوند.
افرادی که به بلوغ سیاسی رسیده‌اند، به عنوان اتاق فکر درخواست همیاری و کمک کنند و با استفاده از تجارب کاری و فرهنگی همه جریان‌های سیاسی در کنار هم به وحدت و توسعه استان کمک کنند.
من اگر روزی در جایگاه استاندار قرار بگیرم هر هفته طی جلساتی از افکار و‌اندیشه‌های بزرگان سیاسی دو طیف سیاسی استفاده می‌کنم، چون این هم‌اندیشی هم به سلامت رقابت کمک می‌کند و هم همدلی ایجاد می‌کند و این شکل و سیاق از هم فکری و تبادل نظر تبدیل به فرهنگ می‌شود.
معاونت وزارت کار نشان داد چند مرده حلاج هستی.....