کبنا ؛در تعریف هر فرد باید به دایرهالمعارف، جایگاه، شغل و تخصص فرد رجوع کرد، همانگونه که در تعریف روحانیت باید به این موضوع نگاهی انداخت که اگر روحانیت اصیل وجود دارد، در مقابل با چه نوعی از روحانیت دیگر یا دیگرانی روبرو میشویم. با انقلاب اسلامی و استقرار روحانیت در برخی از دستگاهها امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب از تحرکاتی تازه میگوید و به روحانیت چنین هشدار میدهد؛ هیچ چیزی بهزشتی دنیاگرایی روحانیت نیست؛ و چنین فصل را بر روحانیت خطاب و تمام میکند. نقش روحانیت با کمی تغییرات هنوز مرجع است و منبع؛ فرمایشات امام (ره) و نامههای امام علی (ع) نیز مرجعی برای شناخت عموم از روحانیت و حاکمین اسلامی به شمار میرود.
روحانیت اصیل قلمش از بینش و سوادش نشات میگیرد و مرز میدرد و نه سواد رسانهها و بلندگوهای مزد بگیر، شفاف است و صریح، حقخواهیاش از شکمش جلوتر نیست، حساب بانکیاش از گردنش کلفتتر نیست، سواره بر خودروی چند میلیاردی نیست، زندگیاش اشرافی نیست، در مقابل ظلم ساکت نیست، کاخنشین نیست وقتی کوخهای زیادی در مقابل محل سکونتش، خودنمایی میکنند.
در روزهای اخیر نامه نماینده اسبق کهگیلویه به نماینده فعلی، چنان تلاطمی ایجاد کرد که چندین جوابیه از حامیان حجهالاسلام موحد با نیات مختلف و البته برآشفته، روانه سایتهای مختلف محلی میشود تا سید علی محمد بزرگواری را که فریاد دادخواهی از عملکرد خود و اعتراضی بر عملکرد رسانه و شخص نماینده کهگیلویه دارد، مورد ملامت و اعتراض خود قرار دهند.
اما کلام سید علی محمد بزرگواری حاوی چه پیامی بود که اینگونه اکثریتی را برآشفت و از طرف سید محمد موحد پاسخی در بر نداشت؟
۱_ بزرگواری در مقام مطالبهگری جایگاه نماینده را در مجلس یازدهم میپرسد و به چرایی عدم حضور در کمیسیونها سوال میکند.
۲_ تذکری به رسانههایش بدهد که دست به دریدگی اخلاق زده اند.
۳_ عملکرد دیگران را بهنام خود مصادره نکنید و در رسانههای اختصاصیتان عملکرد خود را منتشر کنید.
۴_ به بخشهایی از ناتوانی موحد در مطالبات عمومی میپردازد با ذکر این نکته که سوق و لنده و (چرام) با تلاش بزرگواری به بخش و شهرستان تبدیل میشوند.
تا بداینجا و از جمیع جهات تمام توصیهها علمی، عملی و کاربردی است. با تمامی این اوصاف دلایل نگرانی و بد و بیراه گفتنهای حامیان نماینده را در بخشی دیگر یعنی به جامعهشناسی ایرانی رجوع میکنیم:
در خلقیات ایرانیان از انتقاد، عموماً فحش تعبیر میشود؛ احساسات همواره بر خردورزی چیره دارد.
خودمدارند و بیش از اینکه به خواستههای جمعی و منافع عمومی فکر کنند، میخواهند خود را نجات دهند.
در جامعه و رفتار هم شهریهای ما نیز میزان ثروت و قدرت تعیین کننده ارتباطات و سطح کمی طرفداران را تشکیل میدهد؛ ضربالمثلی لری میگوید: «تا پول داری رفیقتم، قربان بند کیفتم»؛ اما فارغ از حقانیت یکی از این دو روحانی، کافیست به سطح سواد و عملکرد این دو در جامعهای که به ایشان صلاحیت بخشیدند نگاهی کمی و کیفی داشته باشیم. سید بزرگواری هشت سال یعنی ۱۲ سال کمتر از سید موحد نماینده مجلس است. به دو زبان انگلیسی و عربی تسلط دارد و در طول دو دوره دبیر اول و دوم کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی میشود. تمام ثروتش را به خیریه و مدرسهای نه کلاسه به نام فرزند شهیدش در کهگیلویه وقف میکند تا حرص و طمعی به مال دنیا نداشته باشد.
پس از نمایندگی ردای روحانیت را به لباس نظامی بدل و تا کنون در سوریه به مبارزه بنا بر آرمان خود و با اینکه مشکلات تنفسی و شیمیایی نیز دارد، میگذراند. در مقابل سید محمد موحد با تحصیلات زیر دیپلم و حوزوی، رکورددار حضور در مجلس شورای اسلامی است؛ با تجربه عضویت در کمیسیون اصل نود و اکنون بیکمیسیون و عضو عادی مجلس که پس از غیبت دوازده سالهاش در یکی از خوش آب و هواترین مناطق تهران زیست میکرد و از خود در کهگیلویه تنها منزل لوکسی را به یادگار گذاشته که به گفته نزدیکان ستاد سیاسی انتخابانی و ادله ایشان در انتخابات مبنی بر محل سکونت ایشان در کهگیلویه است.
سید علی محمد بزرگواری سالهاست پس از نمایندگی در اکثر پیشامدهای سیاسی و اجتماعی در کنار مردم است و همواره با قلمی توانا سیاسیون زیادی را ارشاد و تذکر داده است تا از آرمانهای انقلاب کناره نگیرند و بزرگترین درسی به سیاسیون هماستانی داد عدمحضور در انتخاباتی بود که در اوج فاصله گرفت و با صراحت گفتند: دو دور حضور در مجلس کافیست، بیشتر از آن برای قدرت و زراندوزی است.
روحانیت اصیل قلمش از بینش و سوادش نشات میگیرد و مرز میدرد و نه سواد رسانهها و بلندگوهای مزد بگیر، شفاف است و صریح، حقخواهیاش از شکمش جلوتر نیست، حساب بانکیاش از گردنش کلفتتر نیست، سواره بر خودروی چند میلیاردی نیست، زندگیاش اشرافی نیست، در مقابل ظلم ساکت نیست، کاخنشین نیست وقتی کوخهای زیادی در مقابل محل سکونتش، خودنمایی میکنند.
در روزهای اخیر نامه نماینده اسبق کهگیلویه به نماینده فعلی، چنان تلاطمی ایجاد کرد که چندین جوابیه از حامیان حجهالاسلام موحد با نیات مختلف و البته برآشفته، روانه سایتهای مختلف محلی میشود تا سید علی محمد بزرگواری را که فریاد دادخواهی از عملکرد خود و اعتراضی بر عملکرد رسانه و شخص نماینده کهگیلویه دارد، مورد ملامت و اعتراض خود قرار دهند.
اما کلام سید علی محمد بزرگواری حاوی چه پیامی بود که اینگونه اکثریتی را برآشفت و از طرف سید محمد موحد پاسخی در بر نداشت؟
۱_ بزرگواری در مقام مطالبهگری جایگاه نماینده را در مجلس یازدهم میپرسد و به چرایی عدم حضور در کمیسیونها سوال میکند.
۲_ تذکری به رسانههایش بدهد که دست به دریدگی اخلاق زده اند.
۳_ عملکرد دیگران را بهنام خود مصادره نکنید و در رسانههای اختصاصیتان عملکرد خود را منتشر کنید.
۴_ به بخشهایی از ناتوانی موحد در مطالبات عمومی میپردازد با ذکر این نکته که سوق و لنده و (چرام) با تلاش بزرگواری به بخش و شهرستان تبدیل میشوند.
تا بداینجا و از جمیع جهات تمام توصیهها علمی، عملی و کاربردی است. با تمامی این اوصاف دلایل نگرانی و بد و بیراه گفتنهای حامیان نماینده را در بخشی دیگر یعنی به جامعهشناسی ایرانی رجوع میکنیم:
در خلقیات ایرانیان از انتقاد، عموماً فحش تعبیر میشود؛ احساسات همواره بر خردورزی چیره دارد.
خودمدارند و بیش از اینکه به خواستههای جمعی و منافع عمومی فکر کنند، میخواهند خود را نجات دهند.
در جامعه و رفتار هم شهریهای ما نیز میزان ثروت و قدرت تعیین کننده ارتباطات و سطح کمی طرفداران را تشکیل میدهد؛ ضربالمثلی لری میگوید: «تا پول داری رفیقتم، قربان بند کیفتم»؛ اما فارغ از حقانیت یکی از این دو روحانی، کافیست به سطح سواد و عملکرد این دو در جامعهای که به ایشان صلاحیت بخشیدند نگاهی کمی و کیفی داشته باشیم. سید بزرگواری هشت سال یعنی ۱۲ سال کمتر از سید موحد نماینده مجلس است. به دو زبان انگلیسی و عربی تسلط دارد و در طول دو دوره دبیر اول و دوم کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی میشود. تمام ثروتش را به خیریه و مدرسهای نه کلاسه به نام فرزند شهیدش در کهگیلویه وقف میکند تا حرص و طمعی به مال دنیا نداشته باشد.
پس از نمایندگی ردای روحانیت را به لباس نظامی بدل و تا کنون در سوریه به مبارزه بنا بر آرمان خود و با اینکه مشکلات تنفسی و شیمیایی نیز دارد، میگذراند. در مقابل سید محمد موحد با تحصیلات زیر دیپلم و حوزوی، رکورددار حضور در مجلس شورای اسلامی است؛ با تجربه عضویت در کمیسیون اصل نود و اکنون بیکمیسیون و عضو عادی مجلس که پس از غیبت دوازده سالهاش در یکی از خوش آب و هواترین مناطق تهران زیست میکرد و از خود در کهگیلویه تنها منزل لوکسی را به یادگار گذاشته که به گفته نزدیکان ستاد سیاسی انتخابانی و ادله ایشان در انتخابات مبنی بر محل سکونت ایشان در کهگیلویه است.
سید علی محمد بزرگواری سالهاست پس از نمایندگی در اکثر پیشامدهای سیاسی و اجتماعی در کنار مردم است و همواره با قلمی توانا سیاسیون زیادی را ارشاد و تذکر داده است تا از آرمانهای انقلاب کناره نگیرند و بزرگترین درسی به سیاسیون هماستانی داد عدمحضور در انتخاباتی بود که در اوج فاصله گرفت و با صراحت گفتند: دو دور حضور در مجلس کافیست، بیشتر از آن برای قدرت و زراندوزی است.