تاریخ انتشار
شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۳
کد مطلب : ۴۱۳۵۱۲
چرا در چند سال اخیر در رسانه‌ها از عباراتی سخیف استفاده می‌شود؟

ماجرای صحبت‌های گوینده معروف خبر تلویزیون چه بود

۱
ماجرای صحبت‌های گوینده معروف خبر تلویزیون چه بود
کبنا ؛«انگلیس نشسته بر روی اره بریگزیت، راه پیش و پسی که هر دو را دشوار می‌کند»؛ این عبارت توسط یک کاربر در شبکه مجازی نوشته نشده است، در یک جمع خصوصی هم مطرح نشده، بلکه از یکی از بخش‌های خبری صدا و سیما و توسط یکی از شناخته‌شده‌ترین گویندگان خبری این سازمان گفته شده است! جمله‌ای که در چند روز گذشته به یکی از موضوعات جنجالی شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد و سازمان صدا و سیما و بخش خبری را با موجی از انتقادات روبه‌رو کرد.
گفتند ربطی به شما ندارد
این نخستین باری نیست که در بخش‌های خبری یک عبارت عجیب را می‌شنویم. پیش از این هم در کمال تعجب شاهد این بودیم که در بخش خبری عبارت‌هایی مثل «ترامپ سیفون را خواهد کشید» یا «نقش هویج را بازی می‌کرد» گفته شد! اما این بار پا فراتر رفت و عبارتی که استفاده شد از بارهای گذشته سخیف‌تر بود. از قضا همه این عبارت‌ها را هم حیاتی، مجری باسابقه بخش خبر سازمان صدا و سیما گفته است. حیاتی پیش از این در توضیح به‌کار بردن چنین عبارت‌هایی گفته بود: «این ربطی به گوینده ندارد. گوینده باید فرمی را که می‌نویسند، بخواند. سالیان سال است خبر به همین سبک پخش می‌شود اما شاید الان به خاطر زیاد شدن فضای مجازی نمود پیدا می‌کند». او همچنین درباره اراده خبرخوان‌ها درباره محتوای خبری که می‌خوانند، گفت: «من مجاز نیستم در‌این‌باره صحبت کنم، چون یک بار صحبت کردم اما به من گفتند این ربطی به شما ندارد».
او این‌بار نیز با تاکید بر اینکه اختیاری در این زمینه ندارد، درباره آنچه چند روز پیش در بخش خبری خواند به خبرآنلاین گفت: «راستش من خبر را برای اولین بار در دستگاه اتوکیو دیدم ولی به عنوان اخبارگو چاره دیگری هم نداشتم چون ما اختیاری در این زمینه نداریم. ولی برایم جالب بود که یکی از رسانه‌ها مقاله تندی هم علیه من نوشته بود. واقعا دوستان رسانه‌ای عجیب است که ندانند من خبر را نمی‌نویسم. من در عمرم تا الان فحش ندادم و شاید غیر قابل قبول باشد که من گوینده خبری هستم که در آن اینطور موضع‌گیری شده ولی من چاره‌ای نداشتم».
رسانه، آینه جامعه
تا پیش از شکل‌گیری بخش خبری 20:30 لحن خبرخوانی در صدا و سیما، لحنی رسمی با محتوایی رسمی‌تر بود اما با پخش 20:30 لحن گویندگان خبر کم‌کم از آن روایت جدی فاصله گرفت تا مردم ارتباط نزدیک‌تری با اخبار پیدا کنند. کم‌کم روش خبرخوانی دچار دگرگونی شد و به همان سمت صمیمی‌ پیش رفت اما همچنان برخی از بخش‌ها مثل خبر 14 یا 21 یا 22:30 همان روال سابق را پیش گرفته بودند اما از کمی پیش این بخش‌ها با رعایت همان لحن رسمیف تلاش کردند محتوا را کمی عامیانه‌تر کنند و در متن خبرها تغییراتی صورت گرفت اما چندی است که شاهد سوق پیدا کردن این تغییرات به سمت عبارت‌هایی نامتعارف برای بخش خبری یا حتی صدا و سیما هستیم. البته این تغییر در نوشتار و متن، تنها منحصر به اخبار تصویری و آنچه از تلویزیون پخش می‌شود، نشد. گهگاه در رسانه‌های مکتوب یا حتی خبرگزاری‌ها هم این عبارات دیده می‌شود. عباراتی که بیشتر در خیابان‌ها می‌شنویم تا در رسانه‌هایی که پس رسالت اطلاع‌رسانی، وظیفه بالا بردن سطح فرهنگ مردم را نیز بر دوش می‌کشند اما پرسش مهم این است که چه شد که اهالی خبر دست به انتخاب چنین عباراتی برای متون خبری و گزارش‌های خود زدند؟ حوریه دهقان‌شاد، استاد ارتباطات در پاسخ این سوال به «ابتکار» می‌گوید: رسانه‌ها در ساختار اجتماعی رشد پیدا می‌کنند. موضوع اصلی این است که ساختار اجتماعی ما دچار مشکل شده، جامعه دچار انحطاط اخلاقی شده است، به همین دلیل ادبیاتی که در جامعه استفاده می‌شود، بعضا ادبیات سخیفی است که به عنوان یک امر عادی تلقی می‌شود. هم در خیابان‌ها، هم در فضای مجازی و هم در رسانه‌ها شاهد به کار رفتن این ادبیات هستیم. این اتفاق در رسانه‌ها، در خلاء رخ نداده و برخاسته از ساختار اجتماعی ما است که در آن رفتارها و ادبیاتی به‌کار می‌رود که در آن شان و مقام انسانی رعایت نمی‌شود. در ابتدا به این رفتار، به چشم یک رفتار مردمی نگاه کردند و گفتند اگر نخواهیم از بین نخبه‌ها و افرادی با سطح فرهنگی بالاتر باشیم باید از ادبیات سخیف استفاده کنیم و این نشان از مردمی بودن است. پیش از این هم محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری پیشین چنین ادبیاتی را به کار برده بود، عباراتی چون «انقدر قطعنامه بدهید که قطعنامه‌دان‌تان پاره شود» یا «آب را بریزید همان‌جایی که می‌سوزد» و...! کم‌کم بیان و تکرار این عبارات باعث شد تا قبح آنها از بین برود. بنابراین طبیعی است که ما این ادبیات را در صدا و سیما یا سایر رسانه‌ها هم ببینیم.
رسانه‌هایی که دیگر وظیفه‌شناس نیستند
رسانه‌ها تنها وظیفه اطلاع‌رسانی را بر دوش ندارند. در بیشتر موارد خبرنگاران و روزنامه‌نگاران از دل جامعه روشنفکر بیرون‌ می‌آمدند و به همین دلیل رسالت فرهنگ‌سازی را نیز به عنوان وظایفی مستتر در رسالت اصلی بر دوش می‌کشیدند. اما چرا امروز رسانه‌ها دیگر قائل به این رسالت خود نیستند؟ دهقان‌شاد می‌گوید: رسانه‌ها قبلا چنین وظیفه‌ای را بر دوش خود احساس می‌کردند اما امروز گویا گوی سبقت برای از بین بردن ادبیات فاخر را در جامعه از دیگران ربوده است. گاهی هم کسانی که می‌خواهند از ادبیات درست و منطقی استفاده کنند، از طرف همین افراد به سخره گرفته می‌شوند.
انحطاط تکرار شونده
اما در چنین شرایطی که رسانه‌ هم وظیفه خود را برای فرهنگ‌سازی فراموش کرده است، برای جامعه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این استاد ارتباطات می‌گوید: اتفاقی که می‌افتد این است که این ادبیات سخیف بیش از پیش اشاعه پیدا می‌کند. وقتی رسانه از چنین ادبیاتی استفاده می‌کند، در حقیقت مهر تاییدی بر رفتار جاهلانه زده می‌شود. متاسفانه ما در سراشیبی و سقوط اخلاقی هستیم.
گوینده خبر، نقش یک ربات را دارد
در این میان پرسش مهم این است که آیا درصورت بازگشت به ادبیات صحیح و فاخر، مردم دیگر توجهی به اخبار نخواهند داشت؟ دهقان‌شاد می‌گوید: اتفاقا اگر رسانه‌ها به ادبیات درست بازگردند می‌توانند مرهمی بر رفتارهای غیرمنطقی خود بگذارند اما اگر این کار را انجام بدهند. اما من فکر می‌کنم چنین درایت و همتی برای اصلاح این روند وجود ندارد. ما فکر می‌کنیم اگر از ادبیات درست استفاده کنیم، فاصله را بین خودمان و مخاطبان‌مان بیشتر می‌کنیم اما چنین نیست. ما می‌توانیم از ادبیاتی که در تمام شبکه‌های رسانه‌ای که در دنیا وجود دارد استفاده کنیم و مخاطبان خود را هم داشته باشیم. مگر این شبکه‌ها مخاطبان خود را از دست داده‌اند؟ آیا ما برای جلب مخاطب مجبوریم از ادبیات سخیف و جاهل‌مآبانه استفاده کنیم؟ اتفاقا این روند، معکوس خواهد بود.
اما چنین روند دو طرفه‌ای که مدام به استفاده از ادبیات سخیف دامن می‌زند و آن را تایید می‌کند و به صورت تکرار‌شونده‌ای نیز ادامه دارد، چه نتیجه‌ای درپی خواهد داشت؟ دهقان‌شاد می‌گوید: نهایت این راه، دور شدن از مخاطبان است. همچنین این شیوه، باعث می‌شود استفاده از ادبیات سخیف در جامعه اشاعه یابد و متاسفانه نمی‌توان آینده روشنی را در صورت ادامه این روند، متصور بود.
موضوع مهم دیگری که حیاتی، گوینده خبری که چندین بار مجبور به استفاده از عبارات سخیف در خبرها شده است، به آن اشاره کرده، فاقد اختیار بودن او در خواندن یا نخواندن عبارت یا تغییر آن است. اما آیا به واقع چنین است؟ چه کسی وظیفه پاسخگویی درباره استفاده از عبارات سخیف در خبرها را بر عهده دارد؟ محمد سلطانی‌فر، استاد علوم ارتباطات و معاون سابق امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت‌وگو با ایسنا در این زمینه گفت: اعتبار رادیو و تلویزیون ملی یک کشور اعتبار شخصی نیست که بخواهد آن را در جهت منافع شخصی خود یا جریانات خاصی هزینه کند. این چندمین بار است که این نوع اتفاقات در رادیو و تلویزیون اتفاق افتاده است و به دلیل سکوت کسانی که مسئول هستند، همانند شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، نهادهای نظارتی، اساتید دانشگاه در حوزه ارتباطات و حتی کارمندان این سازمان، شاهد تکرار آنها هستیم. اما این بار دیگر نباید در برابر این نوع رفتارهای سخیف، هتاکانه و از بین بَرَنده اعتبار رادیو و تلویزیون ملی کشور سکوت شود و همه باید با قلم و رفتارشان و زیر سوال بردن این رویکرد به میدان بیایند تا دیگر شاهد اینگونه رفتارهای هنجارشکنانه و نامربوطِ عده‌ای که خبرها را می‌نگارند، نباشیم.
سلطانی‌فر خاطرنشان کرد: قطعاً آقای حیاتی نه تنها در این مسئله نقشی ندارد و اگر هم تصمیم می‌گرفت که این خبر را نخواند به گونه‌ای با او رفتار می‌شد که انگار از انجام وظایف خود تخطی کرده است. آقای حیاتی هیچ‌گونه خطایی نکرده و به هیچ عنوان نباید مورد سوال واقع شود بلکه آن کسانی که متن‌های اخبار را می‌نویسند باید مورد سوال قرار بگیرند و اگر با آنها برخورد نشود مطمئناً شاهد تداوم این جریان خواهیم بود.
او با بیان اینکه «گوینده خبر در صداوسیما نقش یک ربات را بازی می‌کند»، تاکید کرد: گوینده خبر موظف است هر متنی را که به او بدهند بخواند و اگر این کار را نکند از وظیفه خود تخطی کرده است. بنابراین مقصر حیاتی نیست، بلکه مقصر کسانی هستند که این متن‌ها را می‌نگارند و فکر می‌کنند باید خشونت مطبوعاتی را به صداوسیما راه بدهند. به عنوان کسی که مسئولیت اجتماعی خودم می‌دانم که نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهم، سکوت نخواهم کرد و خواهان این هستم که از طریق مجلس، نهادهای نظارتی و شورای نظارت بر سازمان صداوسیما این نوع مسائل یک بار برای همیشه مورد بررسی و مورد برخورد قرار بگیرد تا دیگر شاهد تکرار این اتفاقات نباشیم.
در همین راستا محمد سلطانی‌فر، استاد علوم ارتباطات در گفت‌وگو با ایسنا گفت: «اعتبار رادیو و تلویزیون ملی یک کشور اعتبار شخصی کسی نیست که بخواهد آن را در جهت منافع شخصی خود یا جریانات خاصی هزینه کند.» او ادامه داد: «این چندمین بار است که این نوع اتفاقات در رادیو و تلویزیون افتاده است و به دلیل سکوت کسانی که مسئول هستند، همانند شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، نهاد‌های نظارتی، اساتید دانشگاه در حوزه ارتباطات و حتی کارمندان این سازمان، شاهد تکرار آن‌ها هستیم. اما این بار دیگر نباید در برابر این نوع رفتار‌های سخیف، هتاکانه و از بین بَرَنده اعتبار رادیو و تلویزیون ملی کشور سکوت شود و همه باید با قلم و رفتارشان و زیر سوال بردن این رویکرد به میدان بیایند تا دیگر شاهد اینگونه رفتار‌های هنجارشکنانه و نامربوطِ عده‌ای که خبر‌ها را می‌نگارند، نباشیم.» سلطانی‌فر خاطرنشان کرد: «قطعاً آقای حیاتی نه تنها در این مسئله نقشی ندارد؛ بلکه اگر هم تصمیم می‌گرفت که این خبر را نخواند به گونه‌ای با او رفتار می‌شد که انگار از انجام وظایف خود تخطی کرده است. آقای حیاتی هیچ‌گونه خطایی نکرده و به هیچ عنوان نباید مورد سوال واقع شود؛ بلکه آن کسانی که متن‌های اخبار را می‌نویسند باید مورد سوال قرار بگیرند و اگر با آن‌ها برخورد نشود مطمئناً شاهد تداوم این جریان خواهیم بود.» او با بیان اینکه «گوینده خبر در صداوسیما نقش یک ربات را بازی می‌کند»، تاکید کرد: «گوینده خبر موظف است هر متنی را که به او بدهند بخواند و اگر این کار را نکند از وظیفه خود تخطی کرده است؛ بنابراین مقصر حیاتی نیست، بلکه مقصر کسانی هستند که این متن‌ها را می‌نگارند و فکر می‌کنند باید خشونت مطبوعاتی را به صداوسیما راه بدهند.»
> اندر وضعیّتِ رِقّت‌بارِ بی‌اختیاریِ آقای حیاتی!
در همین راستا عصر ایران به قلم مهرداد خدیر طی یادداشتی نوشته است:« واکنش‌ها به این خبر که به واقع در تعریف «خبر» هم نمی‌گنجد و بیشتر یک «نظر» با ادبیات لومپنی و درباره مخمصه انگلیسی‌ها بر سر خروج از اتحادیه اروپاست چنان صریح و تند بود که گوینده خبر یا در اصطلاح رایج‌تر، آقای اخبارگو را به توضیح و اعلام بی‌اختیاری واداشت. این یادداشت را به دو سبب می‌نویسم:
نخست به این خاطر که صِرفِ واکنش آقای حیاتی را باید به فالِ نیک گرفت و نشان آن دانست که هنوز به نقطه‌ای نرسیده که مانند بعضی‌ها خوش‌رقصی کند و بی‌اختیاری خود را اعلام می‌دارد و عملا زشتی آن لحن در بخش رسمی خبری را انکار نکرده و در مقام دفاع برنیامده است. دوم به این خاطر که این رخداد برای این نویسنده یادآور چند موضوع دیگر است:
1. درست است که آقای حیاتی گفته مسلوب‌الاختیار است و تلویزیون نیز همین را می‌خواهد اما او گوینده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است و گفتار و رفتارهای این رسانه به حساب گفتمان فرهنگی حاکم بر جمهوری اسلامی گذاشته می‌شود. آیا گفتمان فرهنگی را آدم‌های رادیکال پرخاشگری که این نوع ادبیات را خوش می‌دارند و در صدا و سیما قدرت و نفوذی دارند ترسیم می‌کنند یا می‌خواهند به قهقهه‌های آقای رئیس جمهور در دیدار با نخست وزیر انگلیس واکنش نشان دهند؟
2. محمد رضا حیاتی این خبر را درست در آستانه چهل و پنجمین سالروز تولد عادل فردوسی‌پور خواند. حالا بهتر می‌فهمیم چرا عادل را حذف کرده‌اند و به او خرده می‌گرفتند که چرا گاهی نظرات خود را هم ابراز می‌کند. چون در واقع گوینده و مجری نمی‌خواهند. می‌خواهند اما مستقل و صاحب نظر نمی‌خواهند.
3. علی مصفا بازیگر مطرح سینمای ایران دو سه بار در مصاحبه‌های خود گفته است: «بازیگری، شغل شرم‌آوری است!» وقتی از او پرسیده شده چرا؟ پاسخ داده: «چون بازیگر ناگزیر است مدام از بدن خود کار بکشد و آنچه را دیگران از او خواسته‌اند بازی کند و خودش نباشد.» طبیعی است که این قضاوت تندی است و به خیلی‌های دیگر بر می‌خورد و به خصوص این پرسش پدید می‌آید که پس چرا خودش همچنان بازی می‌کند و پاسخ می‌دهد: «به خاطر پول آن. چون یک ماه بازی در یک فیلم معادل یک سال یا بیشتر کار در زمینه‌های دیگر است و البته همین هم از دلایل شرم‌آوری بازیگری است! ضمن این که فراموش نکنیم بازیگر فیلمنامه را دیده و با کارگردان صحبت و توافق کرده و مثل گوینده ناگهان با یک خبر رو به رو نمی‌شود.» توضیحات یا دفاعیات حیاتی را که خواندم، احساس کردم که او هم می‌خواهد بگوید: «گویندگی، شغل شرم‌آوری است» و اگر نگفته به خاطر این بوده که همکاران نرنجند و البته این قلم چنین باوری ندارد و خود، گویندگی را مثل نویسندگی بسیار دوست می‌دارد و تجربه کرده است.
4. از دوران کودکی این حدیث در ذهنم نقش بسته که هر روز تکرار می‌شد: «کُلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته». این سخن که گویا از آن پیامبر گرامی اسلام است به این معنی است که همه در مقابل هم مسئولیم و نمی‌توانیم شانه از زیر بار مسئولیت‌ها خالی کنیم. در تلویزیونی که گویندگان اخبار، با صلوات بر پیامبر(ص) خبرخوانی را شروع می‌کنند، آیا این سخن پیامبر را نباید آویزه گوش کنند تا آقای حیاتی پس از 40 سال گویندگی و گذر ازمیان سالی نگوید اختیاری ندارم؟
مهم‌ترین ویژگی رسانه‌ها، هویت رسانه‌ای فعالان آن است. به همین خاطر است که بسیاری از روزنامه نگاران خود را از صدا و سیمایی‌ها جدا می‌دانند و گاه به دعوت مشترک مثلا در ضیافت افطار رئیس جمهوری اعتراض می‌کنند. چون نیروهای صدا وسیما در واقع کارمندان یک سازمان تبلیغاتی هستند و هویت مستقلی ندارند و آقای حیاتی به صراحت هر چه تمام‌تر بر این بی‌اختیاری تاکید کرده است. گویندگی، یک هنر است. کاری نکنیم گویندگان احساس شرم کنند و دچار وضعیت رقّت‌آوری شوند. همان حسی که از مشاهده توضیحات آقای حیاتی به آدم دست می‌دهد. توجیهی که البته اگر باب شود و تعمیم یابد، خیلی‌های دیگر هم می‌توانند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند.
> واکنش کاربران
به هر حال این موضوع نیز واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی را در پی داشته است.
یکی از کاربران در این مورد نوشته است:
« آموخته شده که همیشه یک بهانه و توجیه در آستین داشته باشند. بجای آنکه از ملت به خاطر اشتباهشان عذر خواهی کنند»
کاربر دیگری گفته است:« از حیاتی می‌پذیرم که اختیاری در تغییرمتن خبر ندارد. اما نمی‌پذیرم که تصمیم درباره نامی که از او باقی می‌ماند با خودش نیست.»
یکی دیگر از کاربران اینطور نوشته است: «حداقل میتونی بگی من این متن «نمیخونم تا لغت بهتر جایگزین بشه»
برچسب ها :
نام شما

آدرس ايميل شما

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

هر چه مجلس کوتاه بیایید، دیگران او را به گوشه رینگ برده و مورد ضرباتی قرار می‌دهند. تخریب‌گران ...
اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

باور بر این است که اختلال عاطفی فصلی به دلیل اختلال در ریتم شبانه روزی بدن رخ می دهد....
سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مصاحبه‌اش اشاره کرد که از 16 میلیون واکسن آنفولانزای ...
1