تاریخ انتشار
سه شنبه ۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۳۶
کد مطلب : ۴۵۹۰۸۰
کبنا در بازدید از کارخانه پرشین قهوه یاسوج گزارش می‌دهد:

قهوه را ایرانی بنوشید/ نگاهی به تاریخچه قهوه در ایران از زبان سرمایه‌گذار واحد تولیدی بازار قهوه/ مرثیه‌ای برای کارخانه تولیدی بازار قهوه یاسوج/9ماه دوندگی برای تمدید کارت بازرگانی/ سرمایه‌گذاری در استان جنینی که همواره سقط می‌شود

۱
کبنا ؛اگر شما هم مثل من قهوه را یک نوشیدنی لوکس و خارجی تصور می‌کردید این گزارش را دنبال کنید تا تاریخچه قهوه و قهوه نوشیدن را متوجه شوید.
مادربزرگ همیشه چایی‌اش به راه بود و عطر و رنگ چایی‌اش آدم را به نشستن وا می‌داشت و ما می‌نشستیم چایی می‌خوردیم و پدربزرگ برایمان از تاریخ و سیاست و فرهنگ می‌گفت. پایان حرف‌هایش هم همیشه می‌گفت: چایی آبروی صاحب‌خانه است مبادا جایی رفتید و چایی تعارفتان کردند و شما بگویید چایی‌خور نیستیم. این‌گونه بود که همه خانواده چای‌خور شدند و این سال‌های اخیر که سر هر یک کوچه یک کافه و کافی‌شاپ زدند اصلاٌ توی کتم نمی‌رفت و می‌گفتم: خب تا چایی داریم چرا قهوه و کافی این چیزهای خارجی.
از قضا برای تهیه گزارشی راهی کارخانه  بازار قهوه شدم. تبلیغ این کارخانه مرا به فکر وا داشت. قهوه ایرانی. غرولند کنان زیر لب گفتم: قهوه ایرانی؟! مردم برای تبلیغ چه‌ها که نمی‌کنند.
وارد کارخانه شدم، به بنرهای تبلیغاتی و محصولات نگاه می‌کردم و کنجکاو بودم تا هر چه زودتر ماجرای این قهوه ایرانی را بدانم. جوانی پرشور و پر امید به نام حسین حبیبی روبه‌رویم نشست از اهداف و آرزوهایش گفت: تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بودم. من البته نفت خوانده بودم؛ ولی دلم می‌خواست یک تولیدکننده باشم. تولید محصولی خاص با ریشه ایرانی. چیزی که به وسیله آن بتوانم ایران را به جهان نشان دهم. به پدرم گفتم و پدرم استقبال کرد ما پژوهش‌هایمان را درباره قهوه شروع کردیم و  پدرم کتاب قهوه ایرانی را نوشت که اکنون به چاپ دوم رسیده است. قهوه ایرانی مطابق با فرهنگ ایرانی تولید می‌شود؛ اما متأسفانه حمایت نمی‌شود. دانش فنی و تیم متخصصی که در زمینه تولید قهوه داریم و می‌توانیم متناسب با مزاج‌های متفاوت قهوه تولید کنیم کودکان و نوجوانان، زنان باردار و... این دانش را هیچ کس در جهان ندارد و فقط ایرانیان.
حبیبی با اشاره به تاریخچه قهوه در ایران تصریح کرد: از خاطرات سیاحان و جهان‌گردان اروپایی و  و کتب طبیبان و حکیمان ایرانی متوجه شدیم قهوه در ایران تاریخچه طولانی دارد و ما صدها قهوه‌خانه داشتیم. شاه عباس از میهمانانش در قهوه خانه پذیرایی می‌کرد.
پدرم می‌گفت جایی خوانده بود: آرامش ایرانیان در نوشیدن قهوه برای ما بسیار سخت است به نظرم در این سرزمین کسی نباشد که در ایران روزی چندبار قهوه ننوشد. و این جمله انگیزه‌ای برای پژوهش درباره قهوه  چاپ کتاب قهوه ایرانی شد.
وی ادامه داد: از سال95 در شهرک صنعتی نظرآباد کرج، با اجاره یک سوله بزرگ سفارش دستگاه هاشروع به تولید قهوه کردیم. واقعیتش دلم می‌خواست در استان؛ اما فکر می‌کردم استان پاسخ‌گوی این ایده نیست که در جلسه‌ای آقای گوهرگانی_ رئیس سابق جهادکشاورزی_ گفتند چرا در استان سرمایه‌گذاری نمی‌کنید و با حمایت ایشان کارخانه را به یاسوج انتقال دادیم. سال 96 خودمان دو میلیارد سرمایه گذاشتیم و 2-دو میلیارد هم وام گرفتیم و کارخانه را با اشتغال 12نفر و تولید 47محصول راه‌اندازی کردیم که ویروس کرونا از راه رسید و چرخ تولید کارخانه ما هم مثل خیلی از کارخانه‌ها از حرکت ایستاد. یکی دو سال گذشت و شرایط بهتر شد و تصمیم گرفتیم کارخانه را دوباره راه‌اندازی کنیم. به پدر گفتم و باز حمایت کرد؛ اما همه‌چیز فرق کرده بود. ما سال96 با 4میلیارد یک کارخانه با47محصول راه‌اندازی کرده بودیم؛ حالا همان پول که نه دوبرابر آن پول هم کار را از پیش نمی‌برد. تولیدکننده در این شرایط باید چه کار کند. زمانی که سرمایه در گردش نداشته باشیمافزایش هزینه های تولید و نبود هزینه‌های در گردش باعث شده تا این کارخانه در حالت نیمه تعطیل قرار بگیرد و مجبور به تعدیل نیرو شدیم.
حبیبی در ادامه اشاره کرد: با اتکا قرارداد بستیم؛ اما از پس هزینه های تولید بر نمی‌آِییم. تولید هزینه‌های بالا دارد ما الان طبق تبصره18درخواست ده میلیارد تسهیلات داشتیم و آن دو میلیارد سود مرکب گرفته و نزدیک ب چهار میلیارد ‌باید پس بدهیم این سود مرکب هرچه ما پول بدهیم جریمه‌ها کم می‌شود بدهی‌ها کم نمی‌شود
این سرمایه‌گذار جوان ناراحت و با لحنی نومیدانه ادامه داد: ادارات ما فاز صنعتی شدن را برابر عقلانیت بشر اجرا نمی‌کنند؛ یعنی اجرایی شدن طرح‌های صنعتی طی کردن راه هزارساله است. همه جای دنیا اگر یک کار تولیدی و اشتغالی باشد حمایت می‌شود؛ اما در ایران نه! همه‌جا می پرسند چند نفر اشتغال ایجاد کردی؟
_ ده نفر.
_  آیا می‌توانی و می‌خواهی این تعداد را به سی نفر افزایش دهی؟
_ بله.
_ چه چیزی نیاز داری؟!
به همین سادگی؛ اما دیگر فرق ندارد چه اندیشه و فکری داری فقط تولید کن و اشتغال ایجاد کن.
 دولت کنار مردم است؛ اما این‌جا برابر نرم جهانی نیست  سرمایه‌گذار را شارژ می‌کنند؛ اما سود مرکب می‌گیرند دیگر به این مسئله نگاه نمی‌کنند که کارخانه‌دار عوارض و مالیات پرداخت می‌کند، اشتغال‌زایی می‌کند و رضایت عمومی را ایجاد می‌کند. سود بانکی را هم می‌گیرند.
کاش یکی بود آزار بانک‌ها را از سر ما بردارد و به اندازه کافی سرمایه درگردش بدهد تا ما بتوانیم سرپا بچرخیم. اگر اعلام ورشکستگی کنیم هر کشور خارجی آماده است این طرح را با قیمت گزاف از ما بخرد این یک فرصت طلایی برای یاسوج  و استان است که بشود پایتخت تولد دوباره قهوه ایرانی این فرصت برای یاسوج است.
 او در ادامه گفت: برای تمدید کارت بازرگانی از مرداماه تا کنون بین این دوایر اداری می‌چرخیم. چرا تاجری که برای رشد صنعت ایران تلاش می‌کند برای تمدید کارت بازرگانی خود باید هفت ماه در دور باطل ادارات بچرخد از وزارت تا این‌جا؟! ادارات ما باید باید قوانینش را تنقیح کند. مقررات زدایی کند تا مانند دنیا صنعتی شود.
مردم فکر می کنند کارخانه‌دار زالو است و این فرهنگ مارکسیستی حاکم است و هنوز این فرهنگ جانیفتاده است که سرمایه‌گذار و کسی که تولید می کند مقدس است و ظالم و ستمگر نیست. بلکه ستمگر کسی است که چوب لای چرخ حرکت و تولید کارخانه‌ها می‌گذارد.
با اشاره با حدیث پیامبر درباره کسب روزی حلال گفت: پیامبر(ص) فرمودند: عبادت هفتاد قسم است بالاترین و بزرگ‌ترین جز آن کسب روزی حلال است. حالا ادارات و بانک‌های ما برای کارخانه‌دارانی که می‌خواهند روزی حلال که یک عبادت است را اجرا کنند هزار مانع ایجاد می‌کنند؛ رفت‌وآمد در این ادارات رنج‌نامه است. مگر ما چقدر سود داریم که 20درصد سود بانکی بدهیم؟!
حسین حبیبی در پایان گفت:اگر ده میلیارد تسهیلات به ما بدهند بدون اذیت و معطلی می‌توانیم تولید محصولات را به صد نوع افزایش دهیم و نیروها را به بیست نفر افزایش دهیم.
حرف‌های حسین حبیبی را شنیده بودم و داشتم یک لیوان قهوه می‌نوشیدم و به رویای جوانان فکر می‌کردم. به قهوه که سابقه هفتصدساله در ایران دارد و خیلی‌ها نمی‌دانیم. به مزه خاص قهوه که برای من چایی‌خور تازگی داشت و به میلیاردها سرمایه‌ای که در این کارخانه و کارخانه‌های دیگر خاک می‌خورد. به سرمایه‌گذارانی که برای آبادی این سرزمین تلاش می‌کنند و مزدشان 9ماه دوندگی برای تمدید کارت بازرگانیشان است و بلاتکلیف ماندن سرمایه‌هایشان. 
استان ما با این جوانان کوشا و با استعداد که اگر میدان را به آنها بدهیم می‌توانند یک‌تنه بار توسعه استان را به دوش بکشند و نام استان را از لیست کم‌برخوردار و نابرخوردارها خط بزنند و از مسوولین انتظار می‌رود تا این سرزمین چهارفصل مستعد را دریابند و سرمایه‌گذاران را حمایت کنند تا جنین سرمایه‌گذاری و تولید در ایران به درستی رشد کند و از خطر سقط نجات یابد.

















 
نام شما

آدرس ايميل شما

نیکتا
Iran, Islamic Republic of
عجیب است این داستان قهوه ایرانی، گمان ما این بود که قهوه نوشیدنی خارجی ست نه ایرانی...داشتن سابقه 700 ساله واقعا عجیب است در ایران زمین....
v.r
Iran, Islamic Republic of
این ها همه حقایق تلخی هستند که در ایران در اکثر ادارات‌ خصوصاً استان های جنوبی با آنها روبرو هستیم.
واحدهای تولیدی شهرک های صنعتی اکثرا تبدیل شده اند به انبارهای متروکه یا منزل نگهبانی بدون اجاره
ابتلای ترانه علیدوستی به یک بیماری با منشا نامشخص؟

ابتلای ترانه علیدوستی به یک بیماری با منشا نامشخص؟

مادر ترانه علیدوستی در صفحه‌ی شخصی خود در اینستاگرام اعلام کرد که این بازیگر مشهور به ...
مشکل ۵۰ ساله بازنشستگان حل شد

مشکل ۵۰ ساله بازنشستگان حل شد

با پیگیری سازمان بازرسی کل کشور، معضل چندین ساله بازنشستگان کشوری در خصوص تأخیر در برقراری ...
مشکل تعطیلی پنجشنبه‌

مشکل تعطیلی پنجشنبه‌

اگر قدرت اقتصادی ما به شکلی بود که پول ملی ما «ریال» از ارز‌های مسلط بر بازار‌های بین ...
1