تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۳۷
کد مطلب : ۵۰۵۱۲۵
در جلسات تفسیر نهجالبلاغه مطرح شد
فیلم | آیتالله ملکحسینی: خشوع، رغبت و خوف در برابر خداوند، کلید استجابت دعا و رستگاری است / برترین انسانها کسی است که به عبادت عشق ورزد، آن را با قلبش در آغوش کشد، با جسمش آن را بهجا آورد و برای آن از همه چیز فارغ شود
۰
کبنا ؛آیتالله ملک حسینی در پایان سخنان خود به اهمیت خشوع و عشق به عبادت در تمامی شئون زندگی اشاره کردند و تأکید کرد که انسان متقی باید در پی رضایت خداوند باشد تا به رستگاری و فلاح دست یابد.
به گزارش کبنا نیوز، حضرت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در جلسات تفسیر نهجالبلاغه که هر هفته شامگاه سهشنبه در مسجد فاطمه زهرا (س) محمودآباد یاسوج برگزار میشود، در این هفته به تبیین ویژگیهای متقین پرداخت.
آیتالله ملک حسینی با بیان اینکه ویژگیهای متقین در رفتارهای فردی، اجتماعی و عبادی نمود مییابد، به خشوع در عبادت به عنوان یکی از این ویژگیهای بارز اشاره کرد. خشوع به معنای خضوع همراه با آرامش درونی است که از عشق به محبوب و ترس از عظمت او نشأت میگیرد.
وی این حالت را به رابطهای میان شاگرد و معلم تشبیه کرد که در آن، شاگرد به دلیل عشق به معلم خود، خضوع و خشوع نشان میدهد.
وی افزود که در انسان خاشع دو عنصر اصلی وجود دارد: اول، رغبت و امید به لطف و رحمت الهی و دوم، خوف و ترس از عذاب و غضب او. این دو حالت انسان متقی را در نوعی اضطراب معنوی قرار میدهد و او را به تفکر در مورد قبول عبادتش وادار میکند. آیتالله ملک حسینی تأکید کردند که امام (علیهالسلام) فرمودهاند که انسان متقی در عبادتهای خود خاشع است.
حضرت آیتالله ملک حسینی در ادامه بیان کرد که عبادت در مفهوم عام خود شامل تمامی اعمال انسانی میشود، اما در این خطبه، با توجه به همجواری واژه خشوع، به نظر میرسد که منظور امام (علیهالسلام) عبادتهای مناسکی است که باید به گونهای انجام شود که خداوند متعال میپسندد.
وی خاطرنشان کرد که پرستش خداوند باید متناسب با شأن و جایگاه او باشد و نه به شیوهای که انسان خودسرانه بخواهد.
این استاد حوزههای علمیه تأکید کرد که خشوع در عبادت نشانهای از تقوای درونی و تعهد به پرستشگری خداوند متعال است. انسان متقی با ترکیبی از عشق، امید و خوف، در برابر پروردگار خود خضوع میکند و عبادتش را به گونهای انجام میدهد که شایسته مقام ربوبی است. این ویژگی نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی رفتارهای فردی و اجتماعی انسان متجلی میشود.
حضرت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی، در ادامه بحثهای خود به نمونهای از قرآن کریم اشاره کرد که مصداق خشوع و تقوا را در داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) نشان میدهد.
وی با استناد به آیهای از قرآن ببان کرد: «وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ» که به معنای آمادهسازی همسر حضرت زکریا برای فرزندآوری، با وجود ناتوانی جسمانی اوست. سپس به آیه دیگر اشاره کردند: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ» (سوره انبیاء، آیه ۹۰) که به وضوح بیان میکند که دعای ایشان به دلیل ویژگیهای برجستهشان مستجاب شده است.
آیتالله ملک حسینی در ادامه توضیح داد که در اصطلاح علوم دینی، به این نوع بیان که پس از جملات پیشین بدون حرف عطف (مانند «و») میآید و به تبیین و توضیح علل میپردازد، «استیناف بیانی» گفته میشود.
وی افزود که قرآن دلیل استجابت دعای حضرت زکریا و همسرش را چنین بیان میکند: ایشان در خیرات و اعمال نیک شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.
وی با اشاره به مفهوم «رغبت» و «رهبت» در خشوع، گفتند: «رغبت» به معنای میل و اشتیاق به رحمت و لطف الهی و «رهبت» به معنای خوف و ترس از عذاب و عظمت خداوند است. ترکیب این دو حالت، یعنی اشتیاق به سوی خدا و گریز از نافرمانی او، خضوع و تزلزلی را در انسان پدید میآورد که همان خشوع است.
آیتالله ملک حسینی تأکید کردند که این خشوع در رفتار عبادی متقین به وضوح دیده میشود.
او همچنین به تجلی این ویژگی در عبادات ائمه اطهار (علیهمالسلام) اشاره و گفت: در روایات آمده است که امام سجاد (علیهالسلام) در هنگام ایستادن به نماز، چنان در عبادت غرق میشدند که گویی تنهای خشک و بیحرکت بودند. تنها چیزی که در ایشان حرکت میکرد، لباسشان بود که با وزش باد تکان میخورد. این حالت نشاندهنده خضوع و خشوع عمیق ایشان در برابر خداوند بود.
آیتالله ملک حسینی همچنین نقل کرد که امام سجاد (علیهالسلام) هنگام نماز به حالتی خاص درمیآمدند و وقتی از ایشان میپرسیدند که این چه حالتی است، میفرمودند: «آیا میدانید در برابر چه کسی ایستادهام؟» این سخن نشاندهنده آگاهی عمیق ایشان از عظمت الهی و خشوعی است که در برابر آن حقیقت بینهایت احساس میکردند.
این استاد حوزههای علمیه در ادامه به رفتار مؤمنان در نماز اشاره کرد و گفت: از جناب طبرسی نقل شده که وقتی مؤمنان در برابر خداوند به نماز میایستند، چشمانشان به نقطه سجده دوخته میشود و تا پایان نماز، این حالت خضوع و تمرکز حفظ میشود.
او به رفتار امام حسن (علیهالسلام) نیز اشاره و نقل کرد که ایشان هنگام وضو گرفتن رنگشان زرد میشد و بدنشان از خوف الهی میلرزید.
آیتالله ملک حسینی برای تقریب به ذهن، خشوع را به رفتار یک دانشآموز در برابر معلمش تشبیه کرد و گفت: دانشآموز در برابر دوستانش آزادانه رفتار میکند، اما وقتی در حضور معلم قرار میگیرد، حالتی از احترام و خضوع در او پدید میآید. این تفاوت رفتار ناشی از جایگاه والای معلم است و به همین ترتیب، انسان متقی در برابر خداوند متعال به دلیل آگاهی از عظمت و جلال او، با خشوع و تزلزل رفتار میکند.
وی در تأکید کرد که خشوع در عبادت نشانهای از تقوای درونی و ارتباط عمیق با خداوند است. متقین، همانند انبیا و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، با رغبت به رحمت الهی و خوف از عذاب او، در برابر پروردگار خضوع میکنند. این خشوع نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی شئون زندگی ایشان، از جمله رفتار خیرخواهانه و شتاب در خیرات، متجلی میشود و انسان را به سوی کمال و قرب الهی سوق میدهد و از فروافتادن در دام فسق و بیبندوباری حفظ میکند.
حضرت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در ادامه به اهمیت رعایت اصول و آداب در عبادت خداوند متعال پرداخت و تأکید کرد که پرستشگری باید مطابق با خواست و رضایت الهی باشد و نه بر اساس امیال و خواستههای شخصی انسان.
وی هشدار داد که اگر عبادت بر پایه خواست نفسانی شکل گیرد، به بدعت میانجامد و عبادت و بدعت هرگز با یکدیگر جمع نمیشوند. عبادت مایه قرب و نزدیکی به خداوند است، در حالی که بدعت انسان را از او دور میکند.
آیتالله ملک حسینی با اشاره به شباهت ظاهری واژههای «عبادت» و «بدعت» گفت که این دو از نظر حروف شباهتهایی دارند (عین، باء، دال)، اما در معنا کاملاً متضادند. عبادت انسان را به سوی خداوند هدایت میکند، در حالی که بدعت در مقابل اوست و به دوری از حقیقت الهی منجر میشود.
وی افزود که برخی از خشوعها که در عبادتها دیده میشود، به دلیل بدعت، کاذب و غیرحقیقی است. در این راستا به روایتی اشاره کردند که در آن آمده است: «مَنْ تَعَدَّ فِی صَلاتِهِ أَلْقَى الشَّیْطَانُ عَلَیْهِ الْخُشُوعَ وَالْبُکَاءَ»، به این معنا که هر کس در نمازش بدعت بگذارد، شیطان حالتی از خشوع و گریه را در او ایجاد میکند تا او را از پرستشگری حقیقی دور نگه دارد.
آیتالله ملک حسینی به مثالهایی از رفتارهای نادرست در نماز جماعت اشاره کرد و گفت که برخی افراد ممکن است با گریههای بلند و حرکات غیرمعمول سعی در جلب توجه کنند، در حالی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در نماز جماعت خود، نمازی کامل و مختصر را بدون اعمال غیرضروری به انجام میرساندند. این نوع رفتارها، به گفته ایشان، نشاندهنده انحراف از مسیر عبادت حقیقی است.
وی همچنین به بدعت در نحوه خواندن نماز اشاره کرد و گفت که برخی افراد به بهانه تمرکز بیشتر، از رعایت احکام شرعی در خواندن نماز سر باز میزنند.
آیتالله ملک حسینی تأکید کرد که نماز به عنوان یک عبادت واحد، نیازمند زبانی واحد است و زبان قرآن، زبان عربی است. این وحدت زبانی، رمز انسجام و یکپارچگی در عبادت جمعی است و اگر هر کس به زبان خود نماز بخواند، این دیگر نماز نیست، بلکه بازی با عبادت است.
وی همچنین به نکات اخلاقی در عبادت پرداخت و گفت که اگر انسان عبادتش را بر اساس امیال خود تنظیم کند، در حقیقت به پرستش نفس خود پرداخته و از پرستش خداوند حقیقی دور شده است.
وی به آیهای از قرآن کریم اشاره «أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ» (سوره رعد، آیه ۳۳) و خاطرنشان کرد که کسی که هوای نفس خود را خدای خود قرار دهد، در واقع خودپرستی کرده و از پرستش خداوند متعال بازمانده است.
آیتالله ملک حسینی در پایان تأکید کردند که عبادت حقیقی باید از بدعت به دور باشد و بر اساس خواست و رضایت خداوند شکل گیرد. خشوع کاذب که از بدعت نشأت میگیرد، انسان را به سوی شیطان میکشاند و از حقیقت عبادت دور میکند.
وی خاطرنشان کرد که پرستشگری خداوند باید با رعایت آداب و احکام شرعی و با خضوع و خشوع واقعی همراه باشد تا انسان را به قرب الهی برساند.
استاد حوزههای علمیه، در سخنانی به اهمیت خشوع بهعنوان یکی از ویژگیهای مؤمنان که به فلاح و رستگاری منجر میشود، اشاره و با استناد به آیات قرآن، فرمودند: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (سوره مؤمنون، آیات ۱-۲)، تأکید کرد که خشوع در نماز نشانهای از ایمان حقیقی و راهی به سوی رستگاری است.
حضرت آیتالله ملک حسینی در ادامه، به داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) در قرآن اشاره و گفت: «قرآن در سوره انبیاء (آیات ۸۹-۹۰) میفرماید: «وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ»؛ حضرت زکریا (علیهالسلام) در حالی که خود و همسرش سالخورده بودند، با خلوص و خشوع از خداوند درخواست فرزند کردند. خداوند دعای او را مستجاب کرده و فرمود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ». خداوند همسر او را که ناتوان از فرزندآوری بود، برای این امر آماده ساخت. این استجابت دعا به دلیل ویژگیهای برجسته ایشان بود: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ»؛ بدین معنا که ایشان در خیرات شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.»
وی همچنین به داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و همسرش ساره اشاره و بیان کرد: «در این داستان، هنگامی که فرشتگان برای اجرای مأموریت الهی به سوی قوم لوط میرفتند، به خانه ابراهیم (علیهالسلام) وارد شدند. ساره با شخصیتی والا از مهمانان پذیرایی کرد و ابراهیم گوسالهای بریان برایشان آماده کرد، اما فرشتگان به غذا دست نزدند و گفت: «ما فرشتگانیم و مأمور از جانب خداوند برای نابودی قوم لوط هستیم.» در این میان، به ابراهیم و ساره بشارت فرزندی داده شد. ساره که سالخورده بود، با شگفتی و لبخندی گفت: «قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ» (سوره هود، آیه ۷۲). اما اراده الهی بر این بود که به ایشان فرزندی به نام اسحاق عطا شود.»
آیتالله ملک حسینی در پایان خاطرنشان کرد که خشوع نشانهای از ایمان حقیقی و طاعت خالصانه خداوند است که در زندگی انبیا و صالحان به وضوح دیده میشود. ایشان افزودند که عبادت حقیقی، چه در مناسک دینی و چه در رفتارهای اجتماعی، باید بر اساس خواست خداوند و به دور از بدعت و خودپرستی باشد. هر عملی که از میل نفسانی یا رضایت غیرخدا نشأت گیرد، انسان را از مسیر تقرب الهی دور میکند.
وی تأکید کرد که داستانهای قرآنی حضرت زکریا و ابراهیم (علیهماالسلام) نشان میدهند که خشوع، رغبت و خوف در برابر خداوند کلید استجابت دعا و رستگاری است.
نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری به بررسی جلوههای خشوع در رفتار ائمه اطهار (علیهمالسلام) پرداخت و تأکید کرد که این ویژگی یکی از علامات ایمان حقیقی به شمار میرود.
وی در این زمینه بیان کرد که یکی از نشانههای بارز خشوع در رفتار امام حسن (علیهالسلام) مشاهده میشود. هنگامی که امام حسن (علیهالسلام) به مسجد میرسیدند، لحظهای درنگ میکردند و با حالتی خاص به سوی خانه خدا روی میآوردند. این درنگ، نشانهای از تحول درونی و خشوع عمیق ایشان در برابر عظمت الهی بود.
آیتالله ملک حسینی به حدیثی از امام باقر (علیهالسلام) اشاره کرد که میفرماید: «هنگامی که به نماز میایستی، با تمام قلب و وجودت به آن روی آور، زیرا تنها آن بخش از نمازت پذیرفته میشود که با اقبال و توجه کامل به سوی خدا انجام شده باشد».
به گفته وی، این اقبال به نماز باید مانند استقبال از میهمانی بزرگ با احترام و توجه کامل صورت گیرد.
او همچنین به روایت دیگری اشاره کردند: «صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ»؛ یعنی نماز را چنان بخوان که گویی آخرین نماز توست و در حال خداحافظی از دنیا هستی. این تعبیر به معنای آن است که انسان باید در نماز چنان غرق شود که تمامی وجودش به خداوند متعال معطوف گردد، گویی این آخرین فرصت برای پرستش اوست. این اقبال و خداحافظی جلوهای از خشوع است که انسان را از توجه به غیر خدا بازمیدارد و تمام تمرکز او را به سوی معبود هدایت میکند.
آیتالله ملک حسینی به روایتی زیبا از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) اشاره و بیان کرد: هنگامی که سلمان به خانه ایشان وارد شد، دید که بیبی در حال عبادت و قرائت قرآن هستند، در حالی که گهواره فرزندشان بهصورت خودکار حرکت میکند. سلمان این موضوع را از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پرسید و حضرت فرمودند: «هنگامی که فاطمه به عبادت میایستد، خداوند فرشتهای به نام ذوقئیل را مأمور میکند تا به او کمک کند تا با فراغت خاطر عبادتش را انجام دهد». این روایت نشاندهنده آن است که وقتی انسان با تمام وجود به پرستشگری خدا میپردازد و در عبادتش خاشع میشود، خداوند او را یاری میکند تا هیچ چیز مانع ارتباط او با معبود نشود.
آیتالله ملک حسینی در ادامه به توصیف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) اشاره کردند و گفتند که خداوند قلب فاطمه را چنان از ایمان پر کرده که این ایمان در تمام وجودش نفوذ کرده و او در عبادت خود از همه چیز جز طاعت خدا فارغ شده است. این «تفرغ» به معنای غفلت از غیر خدا و تمرکز کامل بر پرستش اوست.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در توصیف بهترین انسانها فرمودند: «أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، و أحَبَّها بقَلبِهِ، و باشَرَها بِجَسَدِهِ، و تَفرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا: عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ». به این معنا که برترین انسانها کسی است که به عبادت عشق ورزد، آن را با قلبش در آغوش کشد، با جسمش آن را بهجا آورد و برای آن از همه چیز فارغ شود، بهگونهای که برایش فرقی نکند دنیا در سختی باشد یا آسانی.
آیتالله ملک حسینی تأکید کرد که انسان متقی، عبادت را نه بهعنوان عملی جداگانه، بلکه بهعنوان بخشی از وجود خود میبیند. عشق به عبادت در قلبش ریشه دوانده و در جسمش متجلی شده است. او در عبادتش چنان غرق خداست که سختی و آسانی دنیا برایش یکسان است. اگر در راحتی باشد، شکر میکند و اگر در سختی باشد، صبر میورزد، زیرا هر دو را از جانب خدا میبیند. این همان معنای «تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ» است که در کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره متقین آمده است.
آیتالله ملک حسینی در پایان خاطرنشان کردند که خشوع، نشانهای از ایمان حقیقی و پرستشگری خالصانه است که در رفتار انبیا، ائمه اطهار و انسانهای صالح به وضوح دیده میشود. عبادت حقیقی، عبادتی است که از بدعت و خودپرستی به دور باشد و با اقبال کامل به سوی خداوند و با حالتی از خداحافظی و وداع انجام شود. داستان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و توصیف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از بهترین انسانها نشان میدهد که خشوع، عشق به عبادت و فارغ شدن از غیر خدا، انسان را به مقام قرب الهی میرساند.
در نهایت، آیتالله ملک حسینی تأکید کردند که انسان متقی در تمامی شئون زندگی، از عبادات مناسکی تا رفتارهای اجتماعی، باید در پی رضایت خداوند باشد. این مسیر با شکر در راحتی و صبر در سختی پیموده میشود و نتیجه آن رستگاری و فلاح است که خداوند در قرآن وعده داده است: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ». باشد که همه ما به این مقام والا دست یابیم.
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در توصیف ویژگیهای متقین میفرمایند:
«... فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ
و از نشانههاى يكى از آنان اين است كه در كار دين نيرومندش بينى و پايدار، نرمخوى هشيار، و در ايمان استوار، و در طلب دانش حريص و با داشتن علم بردبار
وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلاً فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلاَلٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ
و در توانگرى ميانهروش بينى، و در عبادت فروتن، و به درويشى نكوحالى نمودن، و در سختى شكيبايى كردن، و جستجو كردن آنچه رواست، و شادمان بودن به رفتن راه راست. و دورى گزيدن از طمع - كه خوار كنندۀ انسانهاست
يَعْمَلُ اَلْأَعْمَالَ اَلصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ يُمْسِي وَ هَمُّهُ اَلشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ اَلذِّكْرُ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ اَلْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ اَلْفَضْلِ وَ اَلرَّحْمَةِ... »
در این بخش از خطبه، امام (علیهالسلام) به ویژگیهای متقین پرداختهاند که نشاندهنده حقیقت تقوا در درون انسان و تجلی آن در اعمال، رفتار و روشهای زندگی اوست. این ویژگیها در رفتارهای فردی، اجتماعی، عبادی و غیرعبادی نمود مییابد. یکی از این ویژگیهای برجسته، خشوع در عبادت است که در ادامه به تبیین آن میپردازیم.
خشوع در عبادت
خشوع حالتی است که از خضوعی همراه با آرامش درونی سرچشمه میگیرد و از میل و رغبت به محبوب، همراه با خوف و ترس از عظمت و هیبت او نشأت میگیرد. برای روشنتر شدن این مفهوم، میتوان آن را به رابطه شاگرد و معلمی تشبیه کرد که شاگرد به معلم خود عشق میورزد، اما به دلیل جایگاه والای او، در برابرش خضوع و خشوع نشان میدهد.
در انسان خاشع، دو عنصر اصلی وجود دارد:
رغبت و امید: میل به محبوب و امید به لطف، رحمت و بخشش او.
خوف و ترس: ترس از رنجش، غضب یا کیفر الهی.
این دو حالت، انسان متقی را در نوعی اضطراب معنوی قرار میدهد که آیا عبادتش مورد قبول قرار گرفته است یا خیر. این احساس، تزلزل و خضوعی را در او پدید میآورد که در زبان عربی به آن خشوع میگویند. امام (علیهالسلام) فرمودهاند که انسان متقی در عبادتهای خود خاشع است.
معنای عبادت و پرستشگری
اگرچه عبادت مفهومی عام دارد و شامل همه اعمال انسانی میشود، اما در این خطبه، با توجه به همجواری واژه خشوع، به نظر میرسد منظور امام (علیهالسلام) عبادتهایی است که بهصورت مناسک و اعمال پرستشگری برای خداوند متعال انجام میشود. این پرستشگری باید به گونهای باشد که خداوند میپسندد، نه آنگونه که انسان خودسرانه میخواهد.
پرستش خداوند متعال، مانند ابراز ارادت و عشق به یک حقیقت بینهایت و متعالی است. این ابراز ارادت باید متناسب با شأن و جایگاه او باشد. همانگونه که انسان در برابر افراد مختلف (مانند کودک یا سالمند) به شیوهای متفاوت احترام میگذارد، پرستش خداوند نیز باید با خضوع و تزللی همراه باشد که شایسته عظمت اوست. بنابراین، عبادت متقی نه از روی عجله، سبکی یا میل شخصی، بلکه بر اساس خواست و رضایت الهی شکل میگیرد.
خشوع در عبادت، نشانهای از تقوای درونی و تعهد به پرستشگری خداوند متعال است. انسان متقی با ترکیبی از عشق، امید و خوف، در برابر پروردگار خود خضوع میکند و عبادتش را به گونهای انجام میدهد که شایسته مقام ربوبی است. این ویژگی، نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی رفتارهای فردی و اجتماعی او متجلی میشود.
استیناف بیانی و تبیین ویژگیهای متقین
در ادامه بحث، به نمونهای از قرآن کریم اشاره میکنیم که مصداقی از خشوع و تقوا را در داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) نشان میدهد. خداوند در قرآن میفرماید: «وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ»، یعنی همسر حضرت زکریا را که از نظر جسمانی ناتوان بود، برای فرزندآوری آماده ساختیم. سپس قرآن میفرماید: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ» (سوره انبیاء، آیه ۹۰). این آیه به روشنی بیان میکند که دعای ایشان به دلیل ویژگیهای برجستهشان مستجاب شد.
در اصطلاح علوم دینی، به این نوع بیان که پس از جملات پیشین بدون حرف عطف (مانند «و») میآید و به تبیین و توضیح علل میپردازد، «استیناف بیانی» گفته میشود. این اصطلاح به معنای آن است که سخن از نو آغاز شده و به توضیح رمز و راز یک موضوع میپردازد. در اینجا، قرآن دلیل استجابت دعای حضرت زکریا و همسرش را چنین بیان میکند: ایشان در خیرات و اعمال نیک شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.
رغبت و رهبت در خشوع
رغبت به معنای میل و اشتیاق به رحمت و لطف الهی، و رهبت به معنای خوف و ترس از عذاب و عظمت خداوند است. ترکیب این دو حالت، یعنی اشتیاق به سوی خدا و گریز از نافرمانی او، خضوع و تزلزلی را در انسان پدید میآورد که همان خشوع است. این خشوع در رفتار عبادی متقین به وضوح دیده میشود.
خشوع در عبادت ائمه اطهار (علیهمالسلام)
این ویژگی خشوع بهویژه در عبادات ائمه اطهار (علیهمالسلام) به زیبایی تجلی یافته است. در روایات آمده است که امام سجاد (علیهالسلام) هنگام ایستادن به نماز، چنان در عبادت غرق میشدند که گویی تنهای خشک و بیحرکت بودند. تنها چیزی که در ایشان حرکت میکرد، لباسشان بود که با وزش باد تکان میخورد. این حالت، نشانهای از خضوع و خشوع عمیق ایشان در برابر خداوند بود.
همچنین نقل شده است که امام سجاد (علیهالسلام) هنگام وضو گرفتن به حالتی خاص درمیآمدند. وقتی از ایشان میپرسیدند که این چه حالتی است، میفرمودند: «آیا میدانید در برابر چه کسی ایستادهام؟» این سخن نشاندهنده آگاهی عمیق ایشان از عظمت الهی و خشوعی است که در برابر آن حقیقت بینهایت احساس میکردند.
در روایتی دیگر، از جناب طبرسی نقل شده که وقتی مؤمنان در برابر خداوند به نماز میایستند، چشمانشان به نقطه سجده دوخته میشود و تا پایان نماز، این حالت خضوع و تمرکز حفظ میشود. این ویژگی در رفتار امام حسن (علیهالسلام) نیز دیده شده است. نقل است که ایشان هنگام وضو گرفتن رنگشان زرد میشد و بدنشان از خوف الهی میلرزید. این تغییر حال، نشانهای از خشوع و آگاهی عمیق ایشان از حضور در برابر خداوند متعال بود.
مقایسه با رفتار انسانی
برای تقریب به ذهن، میتوان این خشوع را به رفتار یک دانشآموز در برابر معلمش تشبیه کرد. دانشآموز در برابر دوستانش آزادانه رفتار میکند، اما وقتی در حضور معلم قرار میگیرد، حالتی از احترام و خضوع در او پدید میآید. این تفاوت رفتار، ناشی از جایگاه والای معلم است. به همین ترتیب، انسان متقی در برابر خداوند متعال، به دلیل آگاهی از عظمت و جلال او، با خشوع و تزلزل رفتار میکند.
خشوع در عبادت، نشانهای از تقوای درونی و ارتباط عمیق با خداوند است. متقین، همانند انبیا و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، با رغبت به رحمت الهی و خوف از عذاب او، در برابر پروردگار خضوع میکنند. این خشوع نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی شئون زندگی ایشان، از جمله رفتار خیرخواهانه و شتاب در خیرات، متجلی میشود. این ویژگی، انسان را به سوی کمال و قرب الهی سوق میدهد و او را از فروافتادن در دام فسق و بیبندوباری حفظ میکند.
بدعت و پرستشگری حقیقی
پرستشگری خداوند متعال باید به گونهای باشد که مطابق با خواست و رضایت او باشد، نه بر اساس امیال و خواستههای شخصی انسان. اگر عبادت بر پایه خواست نفسانی شکل گیرد، به بدعت میانجامد. عبادت و بدعت هرگز با یکدیگر جمع نمیشوند؛ زیرا عبادت مایه قرب و نزدیکی به خداوند است، در حالی که بدعت انسان را از او دور میکند.
واژههای «عبادت» و «بدعت» از نظر حروف شباهتهایی دارند (عین، باء، دال)، اما در معنا کاملاً متضادند. عبادت انسان را به سوی خداوند و مسیر تقرب به او هدایت میکند، اما بدعت در مقابل اوست و به دوری از حقیقت الهی منجر میشود.
خشوع قلابی و نقش شیطان
برخی از خشوعها که در عبادتها دیده میشود، به دلیل بدعت، کاذب و غیرحقیقی است. در روایتی آمده است: «مَنْ تَعَدَّ فِی صَلاتِهِ أَلْقَى الشَّیْطَانُ عَلَیْهِ الْخُشُوعَ وَالْبُکَاءَ»؛ یعنی هر کس در نمازش بدعت بگذارد، شیطان حالتی از خشوع و گریه را در او ایجاد میکند تا او را از پرستشگری حقیقی دور نگه دارد. این خشوع کاذب، جذابیتی فریبنده به عمل فرد میبخشد تا او گمان کند که عبادتش مقبول است.
برای مثال، فردی ممکن است در نماز جماعت، برخلاف دیگران که با ادب و آرامش نماز میخوانند، با گریههای بلند و حرکات غیرمعمول سعی در جلب توجه کند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در نماز جماعت خود، نمازی کامل اما مختصر و با عجله میخواندند و پس از پایان، با گفتن «السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» آن را به اتمام میرساندند. اما برخی با افزودن اعمال غیرضروری یا گریههای نمایشی، از مسیر عبادت حقیقی منحرف میشوند. این همان خشوع کاذبی است که شیطان در دل انسان ایجاد میکند تا او را از حقیقت عبادت دور نگه دارد.
بدعت در نحوه خواندن نماز
برخی افراد به بهانه تمرکز بیشتر، از رعایت احکام شرعی در خواندن نماز سر باز میزنند. برای مثال، ممکن است بگویند: «وقتی نماز ظهر را آهسته میخوانیم، حواسمان پرت میشود، اما با صدای بلند تمرکز بیشتری داریم.» یا ادعا کنند که خواندن حمد و سوره به زبان فارسی برایشان لذتبخشتر است، زیرا زبان عربی را نمیفهمند. اینگونه اعمال، بدعت محسوب میشود.
در روایت آمده است: «مَن عمِلَ في بِدعةٍ خَلاّهُ الشّيطانُ و العِبادةَ، و ألْقى عليهِ الخُشوعَ و البُكاءَ». این لذت کاذب که از بدعت در عبادت ناشی میشود، شیطانی است و انسان را از پرستش حقیقی بازمیدارد. نماز، بهعنوان یک عبادت واحد، نیازمند زبانی واحد است، همانگونه که خلبانان در سراسر جهان برای ارتباط با یکدیگر از زبانی مشترک استفاده میکنند. زبان قرآن، زبان عربی است و این وحدت زبانی، رمز انسجام و یکپارچگی در عبادت جمعی است. اگر هر کس به زبان خود نماز بخواند، این دیگر نماز نیست، بلکه بازی با عبادت است.
رعایت آداب عبادت
در احکام شرعی آمده است که برخی اعمال در عبادت مکروه است، مانند خواندن نماز در تاریکی مطلق، در برابر بخاری آتش، یا با لباس نامناسب. این آداب برای آن است که عبادت به گونهای انجام شود که مورد پسند معبود باشد، نه بر اساس میل و خواست انسان. اگر انسان عبادتش را بر اساس امیال خود تنظیم کند، در حقیقت به پرستش نفس خود پرداخته و از پرستش خداوند حقیقی دور شده است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ» (سوره رعد، آیه ۳۳). کسی که هوای نفس خود را خدای خود قرار دهد، در واقع خودپرستی کرده و از پرستش خداوند متعال بازمانده است.
عبادت حقیقی، عبادتی است که از بدعت به دور باشد و بر اساس خواست و رضایت خداوند شکل گیرد. خشوع کاذب، که از بدعت نشأت میگیرد، انسان را به سوی شیطان میکشاند و از حقیقت عبادت دور میکند. پرستشگری خداوند باید با رعایت آداب و احکام شرعی و با خضوع و خشوع واقعی همراه باشد تا انسان را به قرب الهی برساند. هر عملی که بر اساس امیال نفسانی انجام شود، نهتنها عبادت نیست، بلکه خودپرستی و دوری از خداوند را به دنبال دارد.
عبادت حقیقی در برابر خواست نفسانی
در رفتارهای اجتماعی، گاه انسان به بهانه اینکه عملی به نظرش پسندیده است، از احکام الهی یا عرف دینی فاصله میگیرد. برای مثال، ممکن است فردی در اداره بداخلاقی کند یا قاضی حکمی بر اساس میل شخصی خود صادر کند و ادعا کند که این استقلال فردی اوست. اما حقیقت این است که هیچکس در این هستی مستقل نیست؛ همه باید تحت فرمان خداوند متعال باشند. اگر فردی بگوید: «من اینگونه تشخیص میدهم و اینگونه عمل میکنم»، در واقع معیار عملش خواست نفسانی اوست، نه رضایت خداوند.
این مسئله در همه شئون زندگی صدق میکند؛ چه در جایگاه مدیر، قاضی، عالم دینی، استاد، دانشجو یا کاسب. اگر معیار عمل، رضایت دیگران یا بالادستیهای انسانی باشد، این خود نوعی بدعت است. بالادستی حقیقی، خداوند متعال است و معیار عمل، کتاب مقدس قرآن و احادیث پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است. اگر انسان عملی را برای جلب رضایت غیرخدا انجام دهد، این پرستش بالادستیهای بشری یا حتی پرستش نفس است، نه پرستش خداوند.
عبادت در معنای عام و خاص
عبادت در معنای خاص به مناسک دینی مانند نماز و روزه محدود میشود، اما در معنای عام، به معنای طاعت و فرمانبرداری از خداوند در تمام شئون زندگی است. اگر عملی بر اساس خواست خداوند شکل نگیرد و صرفاً بر اساس میل شخصی یا دیگران انجام شود، این عمل به خودپرستی، قدرتپرستی یا حتی ثروتپرستی منجر میشود. چنین اعمالی، هرچند ممکن است با لذت کاذبی همراه باشند، از حقیقت عبادت دورند و انسان را به گمراهی میکشانند.
خشوع و رستگاری در قرآن
قرآن کریم از خشوع بهعنوان یکی از ویژگیهای مؤمنان یاد میکند که به فلاح و رستگاری منجر میشود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (سوره مؤمنون، آیات ۱-۲). این آیات نشان میدهند که خشوع در نماز، نشانهای از ایمان حقیقی و راهی به سوی رستگاری است. برای فهم دقیقتر این مفهوم، به داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) و حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در قرآن اشاره میکنیم.
داستان حضرت زکریا (علیهالسلام)
قرآن در سوره انبیاء (آیات ۸۹-۹۰) میفرماید: «وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ». حضرت زکریا (علیهالسلام) در حالی که خود و همسرش سالخورده بودند، با خلوص و خشوع از خداوند درخواست فرزند کرد. خداوند دعای او را مستجاب کرد و فرمود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ». خداوند همسر او را که ناتوان از فرزندآوری بود، برای این امر آماده ساخت. این استجابت دعا به دلیل ویژگیهای برجسته ایشان بود: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ». یعنی ایشان در خیرات شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.
داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و ساره
در داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، هنگامی که فرشتگان برای اجرای مأموریت الهی به سوی قوم لوط میرفتند، به خانه ابراهیم (علیهالسلام) وارد شدند. حضرت ساره، همسر ابراهیم، با شخصیتی والا از مهمانان پذیرایی کرد. ابراهیم گوسالهای بریان برایشان آماده کرد، اما فرشتگان به غذا دست نزدند و گفتند: «ما فرشتگانیم و مأمور از جانب خداوند برای نابودی قوم لوط هستیم.» در این میان، به ابراهیم و ساره بشارت فرزندی داده شد. ساره که سالخورده بود، با شگفتی و شاید لبخندی گفت: «قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ» (سوره هود، آیه ۷۲). اما اراده الهی بر این بود که به ایشان فرزندی به نام اسحاق عطا شود. این بشارت، نشانهای از رحمت الهی و نتیجه خشوع و ایمان این بندگان صالح بود.
خشوع، نشانهای از ایمان حقیقی و طاعت خالصانه خداوند است که در زندگی انبیا و صالحان به وضوح دیده میشود. عبادت حقیقی، چه در مناسک دینی و چه در رفتارهای اجتماعی، باید بر اساس خواست خداوند و به دور از بدعت و خودپرستی باشد. هر عملی که از میل نفسانی یا رضایت غیرخدا نشأت گیرد، انسان را از مسیر تقرب الهی دور میکند. داستانهای قرآنی حضرت زکریا و ابراهیم (علیهماالسلام) نشان میدهند که خشوع، رغبت و خوف در برابر خداوند، کلید استجابت دعا و رستگاری است.
خشوع در رفتار ائمه اطهار (علیهمالسلام)
یکی از جلوههای بارز خشوع در رفتار ائمه اطهار (علیهمالسلام) دیده میشود. در روایات آمده است که امام حسن (علیهالسلام) هنگامی که به مسجد میرسیدند، لحظهای درنگ میکردند و با حالتی خاص، به سوی خانه خدا روی میآوردند. این درنگ، نشانهای از تحول درونی و خشوع عمیق ایشان در برابر عظمت الهی بود.
در حدیثی از امام باقر (علیهالسلام) آمده است: هنگامی که به نماز میایستی، با تمام قلب و وجودت به آن روی آور، زیرا تنها آن بخش از نمازت پذیرفته میشود که با اقبال و توجه کامل به سوی خدا انجام شده باشد. این اقبال به نماز، مانند استقبال از میهمانی بزرگ است که با احترام و توجه کامل صورت میگیرد.
در روایت دیگری آمده است: «صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ»؛ یعنی نماز را چنان بخوان که گویی آخرین نماز توست و در حال خداحافظی از دنیا هستی. این تعبیر به این معناست که انسان باید در نماز چنان غرق شود که تمامی وجودش به خداوند متعال معطوف گردد، گویی این آخرین فرصت برای پرستش اوست. این اقبال و خداحافظی، جلوهای از خشوع است که انسان را از توجه به غیر خدا بازمیدارد و تمام تمرکز او را به سوی معبود هدایت میکند.
داستان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
روایتی زیبا از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نقل شده است. هنگامی که سلمان وارد خانه ایشان شد، دید که بیبی در حال عبادت و قرائت قرآن هستند، اما گهواره فرزندشان بهصورت خودکار حرکت میکند. سلمان این موضوع را از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پرسید. حضرت فرمودند: «هنگامی که فاطمه به عبادت میایستد، خداوند فرشتهای به نام ذوقئیل را مأمور میکند تا به او کمک کند تا با فراغت خاطر عبادتش را انجام دهد.» این روایت نشاندهنده آن است که وقتی انسان با تمام وجود به پرستشگری خدا میپردازد و در عبادتش خاشع میشود، خداوند او را یاری میکند تا هیچ چیز مانع ارتباط او با معبود نشود.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) درباره حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمودند: یعنی خداوند قلب فاطمه را چنان از ایمان پر کرده که این ایمان در تمام وجودش نفوذ کرده و او در عبادت خود از همه چیز جز طاعت خدا فارغ شده است. این «تفرغ» به معنای غفلت از غیر خدا و تمرکز کامل بر پرستش اوست.
بهترین انسانها از نگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در توصیف بهترین انسانها فرمودند: «أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، و أحَبَّها بقَلبِهِ، و باشَرَها بِجَسَدِهِ، و تَفرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا: عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ» یعنی برترین انسانها کسی است که به عبادت عشق ورزد، آن را با قلبش در آغوش کشد، با جسمش آن را بهجا آورد و برای آن از همه چیز فارغ شود، بهگونهای که برایش فرقی نکند دنیا در سختی باشد یا آسانی.
این انسان متقی، عبادت را نه بهعنوان عملی جداگانه، بلکه بهعنوان بخشی از وجود خود میبیند. عشق به عبادت در قلبش ریشه دوانده و در جسمش متجلی شده است. او در عبادتش چنان غرق خداست که سختی و آسانی دنیا برایش یکسان است. اگر در راحتی باشد، شکر میکند و اگر در سختی باشد، صبر میورزد، زیرا هر دو را از جانب خدا میبیند. این همان معنای « تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ» است که در کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره متقین آمده است.
خشوع، نشانهای از ایمان حقیقی و پرستشگری خالصانه است که در رفتار انبیا، ائمه اطهار و انسانهای صالح به وضوح دیده میشود. عبادت حقیقی، عبادتی است که از بدعت و خودپرستی به دور باشد و با اقبال کامل به سوی خداوند و با حالتی از خداحافظی و وداع انجام شود. داستان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و توصیف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از بهترین انسانها نشان میدهد که خشوع، عشق به عبادت و فارغ شدن از غیر خدا، انسان را به مقام قرب الهی میرساند.
انسان متقی در تمامی شئون زندگی، از عبادات مناسکی تا رفتارهای اجتماعی، باید در پی رضایت خداوند باشد. این مسیر با شکر در راحتی و صبر در سختی پیموده میشود، و نتیجه آن رستگاری و فلاح است که خداوند در قرآن وعده داده است: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ». باشد که همه ما به این مقام والا دست یابیم.
به گزارش کبنا نیوز، حضرت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در جلسات تفسیر نهجالبلاغه که هر هفته شامگاه سهشنبه در مسجد فاطمه زهرا (س) محمودآباد یاسوج برگزار میشود، در این هفته به تبیین ویژگیهای متقین پرداخت.
آیتالله ملک حسینی با بیان اینکه ویژگیهای متقین در رفتارهای فردی، اجتماعی و عبادی نمود مییابد، به خشوع در عبادت به عنوان یکی از این ویژگیهای بارز اشاره کرد. خشوع به معنای خضوع همراه با آرامش درونی است که از عشق به محبوب و ترس از عظمت او نشأت میگیرد.
وی این حالت را به رابطهای میان شاگرد و معلم تشبیه کرد که در آن، شاگرد به دلیل عشق به معلم خود، خضوع و خشوع نشان میدهد.
وی افزود که در انسان خاشع دو عنصر اصلی وجود دارد: اول، رغبت و امید به لطف و رحمت الهی و دوم، خوف و ترس از عذاب و غضب او. این دو حالت انسان متقی را در نوعی اضطراب معنوی قرار میدهد و او را به تفکر در مورد قبول عبادتش وادار میکند. آیتالله ملک حسینی تأکید کردند که امام (علیهالسلام) فرمودهاند که انسان متقی در عبادتهای خود خاشع است.
حضرت آیتالله ملک حسینی در ادامه بیان کرد که عبادت در مفهوم عام خود شامل تمامی اعمال انسانی میشود، اما در این خطبه، با توجه به همجواری واژه خشوع، به نظر میرسد که منظور امام (علیهالسلام) عبادتهای مناسکی است که باید به گونهای انجام شود که خداوند متعال میپسندد.
وی خاطرنشان کرد که پرستش خداوند باید متناسب با شأن و جایگاه او باشد و نه به شیوهای که انسان خودسرانه بخواهد.
این استاد حوزههای علمیه تأکید کرد که خشوع در عبادت نشانهای از تقوای درونی و تعهد به پرستشگری خداوند متعال است. انسان متقی با ترکیبی از عشق، امید و خوف، در برابر پروردگار خود خضوع میکند و عبادتش را به گونهای انجام میدهد که شایسته مقام ربوبی است. این ویژگی نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی رفتارهای فردی و اجتماعی انسان متجلی میشود.
حضرت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی، در ادامه بحثهای خود به نمونهای از قرآن کریم اشاره کرد که مصداق خشوع و تقوا را در داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) نشان میدهد.
وی با استناد به آیهای از قرآن ببان کرد: «وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ» که به معنای آمادهسازی همسر حضرت زکریا برای فرزندآوری، با وجود ناتوانی جسمانی اوست. سپس به آیه دیگر اشاره کردند: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ» (سوره انبیاء، آیه ۹۰) که به وضوح بیان میکند که دعای ایشان به دلیل ویژگیهای برجستهشان مستجاب شده است.
آیتالله ملک حسینی در ادامه توضیح داد که در اصطلاح علوم دینی، به این نوع بیان که پس از جملات پیشین بدون حرف عطف (مانند «و») میآید و به تبیین و توضیح علل میپردازد، «استیناف بیانی» گفته میشود.
وی افزود که قرآن دلیل استجابت دعای حضرت زکریا و همسرش را چنین بیان میکند: ایشان در خیرات و اعمال نیک شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.
وی با اشاره به مفهوم «رغبت» و «رهبت» در خشوع، گفتند: «رغبت» به معنای میل و اشتیاق به رحمت و لطف الهی و «رهبت» به معنای خوف و ترس از عذاب و عظمت خداوند است. ترکیب این دو حالت، یعنی اشتیاق به سوی خدا و گریز از نافرمانی او، خضوع و تزلزلی را در انسان پدید میآورد که همان خشوع است.
آیتالله ملک حسینی تأکید کردند که این خشوع در رفتار عبادی متقین به وضوح دیده میشود.
او همچنین به تجلی این ویژگی در عبادات ائمه اطهار (علیهمالسلام) اشاره و گفت: در روایات آمده است که امام سجاد (علیهالسلام) در هنگام ایستادن به نماز، چنان در عبادت غرق میشدند که گویی تنهای خشک و بیحرکت بودند. تنها چیزی که در ایشان حرکت میکرد، لباسشان بود که با وزش باد تکان میخورد. این حالت نشاندهنده خضوع و خشوع عمیق ایشان در برابر خداوند بود.
آیتالله ملک حسینی همچنین نقل کرد که امام سجاد (علیهالسلام) هنگام نماز به حالتی خاص درمیآمدند و وقتی از ایشان میپرسیدند که این چه حالتی است، میفرمودند: «آیا میدانید در برابر چه کسی ایستادهام؟» این سخن نشاندهنده آگاهی عمیق ایشان از عظمت الهی و خشوعی است که در برابر آن حقیقت بینهایت احساس میکردند.
این استاد حوزههای علمیه در ادامه به رفتار مؤمنان در نماز اشاره کرد و گفت: از جناب طبرسی نقل شده که وقتی مؤمنان در برابر خداوند به نماز میایستند، چشمانشان به نقطه سجده دوخته میشود و تا پایان نماز، این حالت خضوع و تمرکز حفظ میشود.
او به رفتار امام حسن (علیهالسلام) نیز اشاره و نقل کرد که ایشان هنگام وضو گرفتن رنگشان زرد میشد و بدنشان از خوف الهی میلرزید.
آیتالله ملک حسینی برای تقریب به ذهن، خشوع را به رفتار یک دانشآموز در برابر معلمش تشبیه کرد و گفت: دانشآموز در برابر دوستانش آزادانه رفتار میکند، اما وقتی در حضور معلم قرار میگیرد، حالتی از احترام و خضوع در او پدید میآید. این تفاوت رفتار ناشی از جایگاه والای معلم است و به همین ترتیب، انسان متقی در برابر خداوند متعال به دلیل آگاهی از عظمت و جلال او، با خشوع و تزلزل رفتار میکند.
وی در تأکید کرد که خشوع در عبادت نشانهای از تقوای درونی و ارتباط عمیق با خداوند است. متقین، همانند انبیا و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، با رغبت به رحمت الهی و خوف از عذاب او، در برابر پروردگار خضوع میکنند. این خشوع نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی شئون زندگی ایشان، از جمله رفتار خیرخواهانه و شتاب در خیرات، متجلی میشود و انسان را به سوی کمال و قرب الهی سوق میدهد و از فروافتادن در دام فسق و بیبندوباری حفظ میکند.
حضرت آیتالله سید شرفالدین ملک حسینی در ادامه به اهمیت رعایت اصول و آداب در عبادت خداوند متعال پرداخت و تأکید کرد که پرستشگری باید مطابق با خواست و رضایت الهی باشد و نه بر اساس امیال و خواستههای شخصی انسان.
وی هشدار داد که اگر عبادت بر پایه خواست نفسانی شکل گیرد، به بدعت میانجامد و عبادت و بدعت هرگز با یکدیگر جمع نمیشوند. عبادت مایه قرب و نزدیکی به خداوند است، در حالی که بدعت انسان را از او دور میکند.
آیتالله ملک حسینی با اشاره به شباهت ظاهری واژههای «عبادت» و «بدعت» گفت که این دو از نظر حروف شباهتهایی دارند (عین، باء، دال)، اما در معنا کاملاً متضادند. عبادت انسان را به سوی خداوند هدایت میکند، در حالی که بدعت در مقابل اوست و به دوری از حقیقت الهی منجر میشود.
وی افزود که برخی از خشوعها که در عبادتها دیده میشود، به دلیل بدعت، کاذب و غیرحقیقی است. در این راستا به روایتی اشاره کردند که در آن آمده است: «مَنْ تَعَدَّ فِی صَلاتِهِ أَلْقَى الشَّیْطَانُ عَلَیْهِ الْخُشُوعَ وَالْبُکَاءَ»، به این معنا که هر کس در نمازش بدعت بگذارد، شیطان حالتی از خشوع و گریه را در او ایجاد میکند تا او را از پرستشگری حقیقی دور نگه دارد.
آیتالله ملک حسینی به مثالهایی از رفتارهای نادرست در نماز جماعت اشاره کرد و گفت که برخی افراد ممکن است با گریههای بلند و حرکات غیرمعمول سعی در جلب توجه کنند، در حالی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در نماز جماعت خود، نمازی کامل و مختصر را بدون اعمال غیرضروری به انجام میرساندند. این نوع رفتارها، به گفته ایشان، نشاندهنده انحراف از مسیر عبادت حقیقی است.
وی همچنین به بدعت در نحوه خواندن نماز اشاره کرد و گفت که برخی افراد به بهانه تمرکز بیشتر، از رعایت احکام شرعی در خواندن نماز سر باز میزنند.
آیتالله ملک حسینی تأکید کرد که نماز به عنوان یک عبادت واحد، نیازمند زبانی واحد است و زبان قرآن، زبان عربی است. این وحدت زبانی، رمز انسجام و یکپارچگی در عبادت جمعی است و اگر هر کس به زبان خود نماز بخواند، این دیگر نماز نیست، بلکه بازی با عبادت است.
وی همچنین به نکات اخلاقی در عبادت پرداخت و گفت که اگر انسان عبادتش را بر اساس امیال خود تنظیم کند، در حقیقت به پرستش نفس خود پرداخته و از پرستش خداوند حقیقی دور شده است.
وی به آیهای از قرآن کریم اشاره «أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ» (سوره رعد، آیه ۳۳) و خاطرنشان کرد که کسی که هوای نفس خود را خدای خود قرار دهد، در واقع خودپرستی کرده و از پرستش خداوند متعال بازمانده است.
آیتالله ملک حسینی در پایان تأکید کردند که عبادت حقیقی باید از بدعت به دور باشد و بر اساس خواست و رضایت خداوند شکل گیرد. خشوع کاذب که از بدعت نشأت میگیرد، انسان را به سوی شیطان میکشاند و از حقیقت عبادت دور میکند.
وی خاطرنشان کرد که پرستشگری خداوند باید با رعایت آداب و احکام شرعی و با خضوع و خشوع واقعی همراه باشد تا انسان را به قرب الهی برساند.
استاد حوزههای علمیه، در سخنانی به اهمیت خشوع بهعنوان یکی از ویژگیهای مؤمنان که به فلاح و رستگاری منجر میشود، اشاره و با استناد به آیات قرآن، فرمودند: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (سوره مؤمنون، آیات ۱-۲)، تأکید کرد که خشوع در نماز نشانهای از ایمان حقیقی و راهی به سوی رستگاری است.
حضرت آیتالله ملک حسینی در ادامه، به داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) در قرآن اشاره و گفت: «قرآن در سوره انبیاء (آیات ۸۹-۹۰) میفرماید: «وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ»؛ حضرت زکریا (علیهالسلام) در حالی که خود و همسرش سالخورده بودند، با خلوص و خشوع از خداوند درخواست فرزند کردند. خداوند دعای او را مستجاب کرده و فرمود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ». خداوند همسر او را که ناتوان از فرزندآوری بود، برای این امر آماده ساخت. این استجابت دعا به دلیل ویژگیهای برجسته ایشان بود: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ»؛ بدین معنا که ایشان در خیرات شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.»
وی همچنین به داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و همسرش ساره اشاره و بیان کرد: «در این داستان، هنگامی که فرشتگان برای اجرای مأموریت الهی به سوی قوم لوط میرفتند، به خانه ابراهیم (علیهالسلام) وارد شدند. ساره با شخصیتی والا از مهمانان پذیرایی کرد و ابراهیم گوسالهای بریان برایشان آماده کرد، اما فرشتگان به غذا دست نزدند و گفت: «ما فرشتگانیم و مأمور از جانب خداوند برای نابودی قوم لوط هستیم.» در این میان، به ابراهیم و ساره بشارت فرزندی داده شد. ساره که سالخورده بود، با شگفتی و لبخندی گفت: «قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ» (سوره هود، آیه ۷۲). اما اراده الهی بر این بود که به ایشان فرزندی به نام اسحاق عطا شود.»
آیتالله ملک حسینی در پایان خاطرنشان کرد که خشوع نشانهای از ایمان حقیقی و طاعت خالصانه خداوند است که در زندگی انبیا و صالحان به وضوح دیده میشود. ایشان افزودند که عبادت حقیقی، چه در مناسک دینی و چه در رفتارهای اجتماعی، باید بر اساس خواست خداوند و به دور از بدعت و خودپرستی باشد. هر عملی که از میل نفسانی یا رضایت غیرخدا نشأت گیرد، انسان را از مسیر تقرب الهی دور میکند.
وی تأکید کرد که داستانهای قرآنی حضرت زکریا و ابراهیم (علیهماالسلام) نشان میدهند که خشوع، رغبت و خوف در برابر خداوند کلید استجابت دعا و رستگاری است.
نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری به بررسی جلوههای خشوع در رفتار ائمه اطهار (علیهمالسلام) پرداخت و تأکید کرد که این ویژگی یکی از علامات ایمان حقیقی به شمار میرود.
وی در این زمینه بیان کرد که یکی از نشانههای بارز خشوع در رفتار امام حسن (علیهالسلام) مشاهده میشود. هنگامی که امام حسن (علیهالسلام) به مسجد میرسیدند، لحظهای درنگ میکردند و با حالتی خاص به سوی خانه خدا روی میآوردند. این درنگ، نشانهای از تحول درونی و خشوع عمیق ایشان در برابر عظمت الهی بود.
آیتالله ملک حسینی به حدیثی از امام باقر (علیهالسلام) اشاره کرد که میفرماید: «هنگامی که به نماز میایستی، با تمام قلب و وجودت به آن روی آور، زیرا تنها آن بخش از نمازت پذیرفته میشود که با اقبال و توجه کامل به سوی خدا انجام شده باشد».
به گفته وی، این اقبال به نماز باید مانند استقبال از میهمانی بزرگ با احترام و توجه کامل صورت گیرد.
او همچنین به روایت دیگری اشاره کردند: «صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ»؛ یعنی نماز را چنان بخوان که گویی آخرین نماز توست و در حال خداحافظی از دنیا هستی. این تعبیر به معنای آن است که انسان باید در نماز چنان غرق شود که تمامی وجودش به خداوند متعال معطوف گردد، گویی این آخرین فرصت برای پرستش اوست. این اقبال و خداحافظی جلوهای از خشوع است که انسان را از توجه به غیر خدا بازمیدارد و تمام تمرکز او را به سوی معبود هدایت میکند.
آیتالله ملک حسینی به روایتی زیبا از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) اشاره و بیان کرد: هنگامی که سلمان به خانه ایشان وارد شد، دید که بیبی در حال عبادت و قرائت قرآن هستند، در حالی که گهواره فرزندشان بهصورت خودکار حرکت میکند. سلمان این موضوع را از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پرسید و حضرت فرمودند: «هنگامی که فاطمه به عبادت میایستد، خداوند فرشتهای به نام ذوقئیل را مأمور میکند تا به او کمک کند تا با فراغت خاطر عبادتش را انجام دهد». این روایت نشاندهنده آن است که وقتی انسان با تمام وجود به پرستشگری خدا میپردازد و در عبادتش خاشع میشود، خداوند او را یاری میکند تا هیچ چیز مانع ارتباط او با معبود نشود.
آیتالله ملک حسینی در ادامه به توصیف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) اشاره کردند و گفتند که خداوند قلب فاطمه را چنان از ایمان پر کرده که این ایمان در تمام وجودش نفوذ کرده و او در عبادت خود از همه چیز جز طاعت خدا فارغ شده است. این «تفرغ» به معنای غفلت از غیر خدا و تمرکز کامل بر پرستش اوست.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در توصیف بهترین انسانها فرمودند: «أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، و أحَبَّها بقَلبِهِ، و باشَرَها بِجَسَدِهِ، و تَفرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا: عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ». به این معنا که برترین انسانها کسی است که به عبادت عشق ورزد، آن را با قلبش در آغوش کشد، با جسمش آن را بهجا آورد و برای آن از همه چیز فارغ شود، بهگونهای که برایش فرقی نکند دنیا در سختی باشد یا آسانی.
آیتالله ملک حسینی تأکید کرد که انسان متقی، عبادت را نه بهعنوان عملی جداگانه، بلکه بهعنوان بخشی از وجود خود میبیند. عشق به عبادت در قلبش ریشه دوانده و در جسمش متجلی شده است. او در عبادتش چنان غرق خداست که سختی و آسانی دنیا برایش یکسان است. اگر در راحتی باشد، شکر میکند و اگر در سختی باشد، صبر میورزد، زیرا هر دو را از جانب خدا میبیند. این همان معنای «تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ» است که در کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره متقین آمده است.
آیتالله ملک حسینی در پایان خاطرنشان کردند که خشوع، نشانهای از ایمان حقیقی و پرستشگری خالصانه است که در رفتار انبیا، ائمه اطهار و انسانهای صالح به وضوح دیده میشود. عبادت حقیقی، عبادتی است که از بدعت و خودپرستی به دور باشد و با اقبال کامل به سوی خداوند و با حالتی از خداحافظی و وداع انجام شود. داستان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و توصیف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از بهترین انسانها نشان میدهد که خشوع، عشق به عبادت و فارغ شدن از غیر خدا، انسان را به مقام قرب الهی میرساند.
در نهایت، آیتالله ملک حسینی تأکید کردند که انسان متقی در تمامی شئون زندگی، از عبادات مناسکی تا رفتارهای اجتماعی، باید در پی رضایت خداوند باشد. این مسیر با شکر در راحتی و صبر در سختی پیموده میشود و نتیجه آن رستگاری و فلاح است که خداوند در قرآن وعده داده است: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ». باشد که همه ما به این مقام والا دست یابیم.
****************
متن صحبتها به شرح زیر است.حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در توصیف ویژگیهای متقین میفرمایند:
«... فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ
و از نشانههاى يكى از آنان اين است كه در كار دين نيرومندش بينى و پايدار، نرمخوى هشيار، و در ايمان استوار، و در طلب دانش حريص و با داشتن علم بردبار
وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلاً فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلاَلٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ
و در توانگرى ميانهروش بينى، و در عبادت فروتن، و به درويشى نكوحالى نمودن، و در سختى شكيبايى كردن، و جستجو كردن آنچه رواست، و شادمان بودن به رفتن راه راست. و دورى گزيدن از طمع - كه خوار كنندۀ انسانهاست
يَعْمَلُ اَلْأَعْمَالَ اَلصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ يُمْسِي وَ هَمُّهُ اَلشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ اَلذِّكْرُ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ اَلْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ اَلْفَضْلِ وَ اَلرَّحْمَةِ... »
در این بخش از خطبه، امام (علیهالسلام) به ویژگیهای متقین پرداختهاند که نشاندهنده حقیقت تقوا در درون انسان و تجلی آن در اعمال، رفتار و روشهای زندگی اوست. این ویژگیها در رفتارهای فردی، اجتماعی، عبادی و غیرعبادی نمود مییابد. یکی از این ویژگیهای برجسته، خشوع در عبادت است که در ادامه به تبیین آن میپردازیم.
خشوع در عبادت
خشوع حالتی است که از خضوعی همراه با آرامش درونی سرچشمه میگیرد و از میل و رغبت به محبوب، همراه با خوف و ترس از عظمت و هیبت او نشأت میگیرد. برای روشنتر شدن این مفهوم، میتوان آن را به رابطه شاگرد و معلمی تشبیه کرد که شاگرد به معلم خود عشق میورزد، اما به دلیل جایگاه والای او، در برابرش خضوع و خشوع نشان میدهد.
در انسان خاشع، دو عنصر اصلی وجود دارد:
رغبت و امید: میل به محبوب و امید به لطف، رحمت و بخشش او.
خوف و ترس: ترس از رنجش، غضب یا کیفر الهی.
این دو حالت، انسان متقی را در نوعی اضطراب معنوی قرار میدهد که آیا عبادتش مورد قبول قرار گرفته است یا خیر. این احساس، تزلزل و خضوعی را در او پدید میآورد که در زبان عربی به آن خشوع میگویند. امام (علیهالسلام) فرمودهاند که انسان متقی در عبادتهای خود خاشع است.
معنای عبادت و پرستشگری
اگرچه عبادت مفهومی عام دارد و شامل همه اعمال انسانی میشود، اما در این خطبه، با توجه به همجواری واژه خشوع، به نظر میرسد منظور امام (علیهالسلام) عبادتهایی است که بهصورت مناسک و اعمال پرستشگری برای خداوند متعال انجام میشود. این پرستشگری باید به گونهای باشد که خداوند میپسندد، نه آنگونه که انسان خودسرانه میخواهد.
پرستش خداوند متعال، مانند ابراز ارادت و عشق به یک حقیقت بینهایت و متعالی است. این ابراز ارادت باید متناسب با شأن و جایگاه او باشد. همانگونه که انسان در برابر افراد مختلف (مانند کودک یا سالمند) به شیوهای متفاوت احترام میگذارد، پرستش خداوند نیز باید با خضوع و تزللی همراه باشد که شایسته عظمت اوست. بنابراین، عبادت متقی نه از روی عجله، سبکی یا میل شخصی، بلکه بر اساس خواست و رضایت الهی شکل میگیرد.
خشوع در عبادت، نشانهای از تقوای درونی و تعهد به پرستشگری خداوند متعال است. انسان متقی با ترکیبی از عشق، امید و خوف، در برابر پروردگار خود خضوع میکند و عبادتش را به گونهای انجام میدهد که شایسته مقام ربوبی است. این ویژگی، نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی رفتارهای فردی و اجتماعی او متجلی میشود.
استیناف بیانی و تبیین ویژگیهای متقین
در ادامه بحث، به نمونهای از قرآن کریم اشاره میکنیم که مصداقی از خشوع و تقوا را در داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) نشان میدهد. خداوند در قرآن میفرماید: «وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ»، یعنی همسر حضرت زکریا را که از نظر جسمانی ناتوان بود، برای فرزندآوری آماده ساختیم. سپس قرآن میفرماید: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ» (سوره انبیاء، آیه ۹۰). این آیه به روشنی بیان میکند که دعای ایشان به دلیل ویژگیهای برجستهشان مستجاب شد.
در اصطلاح علوم دینی، به این نوع بیان که پس از جملات پیشین بدون حرف عطف (مانند «و») میآید و به تبیین و توضیح علل میپردازد، «استیناف بیانی» گفته میشود. این اصطلاح به معنای آن است که سخن از نو آغاز شده و به توضیح رمز و راز یک موضوع میپردازد. در اینجا، قرآن دلیل استجابت دعای حضرت زکریا و همسرش را چنین بیان میکند: ایشان در خیرات و اعمال نیک شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.
رغبت و رهبت در خشوع
رغبت به معنای میل و اشتیاق به رحمت و لطف الهی، و رهبت به معنای خوف و ترس از عذاب و عظمت خداوند است. ترکیب این دو حالت، یعنی اشتیاق به سوی خدا و گریز از نافرمانی او، خضوع و تزلزلی را در انسان پدید میآورد که همان خشوع است. این خشوع در رفتار عبادی متقین به وضوح دیده میشود.
خشوع در عبادت ائمه اطهار (علیهمالسلام)
این ویژگی خشوع بهویژه در عبادات ائمه اطهار (علیهمالسلام) به زیبایی تجلی یافته است. در روایات آمده است که امام سجاد (علیهالسلام) هنگام ایستادن به نماز، چنان در عبادت غرق میشدند که گویی تنهای خشک و بیحرکت بودند. تنها چیزی که در ایشان حرکت میکرد، لباسشان بود که با وزش باد تکان میخورد. این حالت، نشانهای از خضوع و خشوع عمیق ایشان در برابر خداوند بود.
همچنین نقل شده است که امام سجاد (علیهالسلام) هنگام وضو گرفتن به حالتی خاص درمیآمدند. وقتی از ایشان میپرسیدند که این چه حالتی است، میفرمودند: «آیا میدانید در برابر چه کسی ایستادهام؟» این سخن نشاندهنده آگاهی عمیق ایشان از عظمت الهی و خشوعی است که در برابر آن حقیقت بینهایت احساس میکردند.
در روایتی دیگر، از جناب طبرسی نقل شده که وقتی مؤمنان در برابر خداوند به نماز میایستند، چشمانشان به نقطه سجده دوخته میشود و تا پایان نماز، این حالت خضوع و تمرکز حفظ میشود. این ویژگی در رفتار امام حسن (علیهالسلام) نیز دیده شده است. نقل است که ایشان هنگام وضو گرفتن رنگشان زرد میشد و بدنشان از خوف الهی میلرزید. این تغییر حال، نشانهای از خشوع و آگاهی عمیق ایشان از حضور در برابر خداوند متعال بود.
مقایسه با رفتار انسانی
برای تقریب به ذهن، میتوان این خشوع را به رفتار یک دانشآموز در برابر معلمش تشبیه کرد. دانشآموز در برابر دوستانش آزادانه رفتار میکند، اما وقتی در حضور معلم قرار میگیرد، حالتی از احترام و خضوع در او پدید میآید. این تفاوت رفتار، ناشی از جایگاه والای معلم است. به همین ترتیب، انسان متقی در برابر خداوند متعال، به دلیل آگاهی از عظمت و جلال او، با خشوع و تزلزل رفتار میکند.
خشوع در عبادت، نشانهای از تقوای درونی و ارتباط عمیق با خداوند است. متقین، همانند انبیا و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، با رغبت به رحمت الهی و خوف از عذاب او، در برابر پروردگار خضوع میکنند. این خشوع نهتنها در عبادات مناسکی، بلکه در تمامی شئون زندگی ایشان، از جمله رفتار خیرخواهانه و شتاب در خیرات، متجلی میشود. این ویژگی، انسان را به سوی کمال و قرب الهی سوق میدهد و او را از فروافتادن در دام فسق و بیبندوباری حفظ میکند.
بدعت و پرستشگری حقیقی
پرستشگری خداوند متعال باید به گونهای باشد که مطابق با خواست و رضایت او باشد، نه بر اساس امیال و خواستههای شخصی انسان. اگر عبادت بر پایه خواست نفسانی شکل گیرد، به بدعت میانجامد. عبادت و بدعت هرگز با یکدیگر جمع نمیشوند؛ زیرا عبادت مایه قرب و نزدیکی به خداوند است، در حالی که بدعت انسان را از او دور میکند.
واژههای «عبادت» و «بدعت» از نظر حروف شباهتهایی دارند (عین، باء، دال)، اما در معنا کاملاً متضادند. عبادت انسان را به سوی خداوند و مسیر تقرب به او هدایت میکند، اما بدعت در مقابل اوست و به دوری از حقیقت الهی منجر میشود.
خشوع قلابی و نقش شیطان
برخی از خشوعها که در عبادتها دیده میشود، به دلیل بدعت، کاذب و غیرحقیقی است. در روایتی آمده است: «مَنْ تَعَدَّ فِی صَلاتِهِ أَلْقَى الشَّیْطَانُ عَلَیْهِ الْخُشُوعَ وَالْبُکَاءَ»؛ یعنی هر کس در نمازش بدعت بگذارد، شیطان حالتی از خشوع و گریه را در او ایجاد میکند تا او را از پرستشگری حقیقی دور نگه دارد. این خشوع کاذب، جذابیتی فریبنده به عمل فرد میبخشد تا او گمان کند که عبادتش مقبول است.
برای مثال، فردی ممکن است در نماز جماعت، برخلاف دیگران که با ادب و آرامش نماز میخوانند، با گریههای بلند و حرکات غیرمعمول سعی در جلب توجه کند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در نماز جماعت خود، نمازی کامل اما مختصر و با عجله میخواندند و پس از پایان، با گفتن «السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» آن را به اتمام میرساندند. اما برخی با افزودن اعمال غیرضروری یا گریههای نمایشی، از مسیر عبادت حقیقی منحرف میشوند. این همان خشوع کاذبی است که شیطان در دل انسان ایجاد میکند تا او را از حقیقت عبادت دور نگه دارد.
بدعت در نحوه خواندن نماز
برخی افراد به بهانه تمرکز بیشتر، از رعایت احکام شرعی در خواندن نماز سر باز میزنند. برای مثال، ممکن است بگویند: «وقتی نماز ظهر را آهسته میخوانیم، حواسمان پرت میشود، اما با صدای بلند تمرکز بیشتری داریم.» یا ادعا کنند که خواندن حمد و سوره به زبان فارسی برایشان لذتبخشتر است، زیرا زبان عربی را نمیفهمند. اینگونه اعمال، بدعت محسوب میشود.
در روایت آمده است: «مَن عمِلَ في بِدعةٍ خَلاّهُ الشّيطانُ و العِبادةَ، و ألْقى عليهِ الخُشوعَ و البُكاءَ». این لذت کاذب که از بدعت در عبادت ناشی میشود، شیطانی است و انسان را از پرستش حقیقی بازمیدارد. نماز، بهعنوان یک عبادت واحد، نیازمند زبانی واحد است، همانگونه که خلبانان در سراسر جهان برای ارتباط با یکدیگر از زبانی مشترک استفاده میکنند. زبان قرآن، زبان عربی است و این وحدت زبانی، رمز انسجام و یکپارچگی در عبادت جمعی است. اگر هر کس به زبان خود نماز بخواند، این دیگر نماز نیست، بلکه بازی با عبادت است.
رعایت آداب عبادت
در احکام شرعی آمده است که برخی اعمال در عبادت مکروه است، مانند خواندن نماز در تاریکی مطلق، در برابر بخاری آتش، یا با لباس نامناسب. این آداب برای آن است که عبادت به گونهای انجام شود که مورد پسند معبود باشد، نه بر اساس میل و خواست انسان. اگر انسان عبادتش را بر اساس امیال خود تنظیم کند، در حقیقت به پرستش نفس خود پرداخته و از پرستش خداوند حقیقی دور شده است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ» (سوره رعد، آیه ۳۳). کسی که هوای نفس خود را خدای خود قرار دهد، در واقع خودپرستی کرده و از پرستش خداوند متعال بازمانده است.
عبادت حقیقی، عبادتی است که از بدعت به دور باشد و بر اساس خواست و رضایت خداوند شکل گیرد. خشوع کاذب، که از بدعت نشأت میگیرد، انسان را به سوی شیطان میکشاند و از حقیقت عبادت دور میکند. پرستشگری خداوند باید با رعایت آداب و احکام شرعی و با خضوع و خشوع واقعی همراه باشد تا انسان را به قرب الهی برساند. هر عملی که بر اساس امیال نفسانی انجام شود، نهتنها عبادت نیست، بلکه خودپرستی و دوری از خداوند را به دنبال دارد.
عبادت حقیقی در برابر خواست نفسانی
در رفتارهای اجتماعی، گاه انسان به بهانه اینکه عملی به نظرش پسندیده است، از احکام الهی یا عرف دینی فاصله میگیرد. برای مثال، ممکن است فردی در اداره بداخلاقی کند یا قاضی حکمی بر اساس میل شخصی خود صادر کند و ادعا کند که این استقلال فردی اوست. اما حقیقت این است که هیچکس در این هستی مستقل نیست؛ همه باید تحت فرمان خداوند متعال باشند. اگر فردی بگوید: «من اینگونه تشخیص میدهم و اینگونه عمل میکنم»، در واقع معیار عملش خواست نفسانی اوست، نه رضایت خداوند.
این مسئله در همه شئون زندگی صدق میکند؛ چه در جایگاه مدیر، قاضی، عالم دینی، استاد، دانشجو یا کاسب. اگر معیار عمل، رضایت دیگران یا بالادستیهای انسانی باشد، این خود نوعی بدعت است. بالادستی حقیقی، خداوند متعال است و معیار عمل، کتاب مقدس قرآن و احادیث پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است. اگر انسان عملی را برای جلب رضایت غیرخدا انجام دهد، این پرستش بالادستیهای بشری یا حتی پرستش نفس است، نه پرستش خداوند.
عبادت در معنای عام و خاص
عبادت در معنای خاص به مناسک دینی مانند نماز و روزه محدود میشود، اما در معنای عام، به معنای طاعت و فرمانبرداری از خداوند در تمام شئون زندگی است. اگر عملی بر اساس خواست خداوند شکل نگیرد و صرفاً بر اساس میل شخصی یا دیگران انجام شود، این عمل به خودپرستی، قدرتپرستی یا حتی ثروتپرستی منجر میشود. چنین اعمالی، هرچند ممکن است با لذت کاذبی همراه باشند، از حقیقت عبادت دورند و انسان را به گمراهی میکشانند.
خشوع و رستگاری در قرآن
قرآن کریم از خشوع بهعنوان یکی از ویژگیهای مؤمنان یاد میکند که به فلاح و رستگاری منجر میشود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (سوره مؤمنون، آیات ۱-۲). این آیات نشان میدهند که خشوع در نماز، نشانهای از ایمان حقیقی و راهی به سوی رستگاری است. برای فهم دقیقتر این مفهوم، به داستان حضرت زکریا (علیهالسلام) و حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در قرآن اشاره میکنیم.
داستان حضرت زکریا (علیهالسلام)
قرآن در سوره انبیاء (آیات ۸۹-۹۰) میفرماید: «وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ». حضرت زکریا (علیهالسلام) در حالی که خود و همسرش سالخورده بودند، با خلوص و خشوع از خداوند درخواست فرزند کرد. خداوند دعای او را مستجاب کرد و فرمود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ». خداوند همسر او را که ناتوان از فرزندآوری بود، برای این امر آماده ساخت. این استجابت دعا به دلیل ویژگیهای برجسته ایشان بود: «إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ». یعنی ایشان در خیرات شتاب میکردند، با رغبت و خوف خدا را میخواندند و در برابر او خاشع بودند.
داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و ساره
در داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، هنگامی که فرشتگان برای اجرای مأموریت الهی به سوی قوم لوط میرفتند، به خانه ابراهیم (علیهالسلام) وارد شدند. حضرت ساره، همسر ابراهیم، با شخصیتی والا از مهمانان پذیرایی کرد. ابراهیم گوسالهای بریان برایشان آماده کرد، اما فرشتگان به غذا دست نزدند و گفتند: «ما فرشتگانیم و مأمور از جانب خداوند برای نابودی قوم لوط هستیم.» در این میان، به ابراهیم و ساره بشارت فرزندی داده شد. ساره که سالخورده بود، با شگفتی و شاید لبخندی گفت: «قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ» (سوره هود، آیه ۷۲). اما اراده الهی بر این بود که به ایشان فرزندی به نام اسحاق عطا شود. این بشارت، نشانهای از رحمت الهی و نتیجه خشوع و ایمان این بندگان صالح بود.
خشوع، نشانهای از ایمان حقیقی و طاعت خالصانه خداوند است که در زندگی انبیا و صالحان به وضوح دیده میشود. عبادت حقیقی، چه در مناسک دینی و چه در رفتارهای اجتماعی، باید بر اساس خواست خداوند و به دور از بدعت و خودپرستی باشد. هر عملی که از میل نفسانی یا رضایت غیرخدا نشأت گیرد، انسان را از مسیر تقرب الهی دور میکند. داستانهای قرآنی حضرت زکریا و ابراهیم (علیهماالسلام) نشان میدهند که خشوع، رغبت و خوف در برابر خداوند، کلید استجابت دعا و رستگاری است.
خشوع در رفتار ائمه اطهار (علیهمالسلام)
یکی از جلوههای بارز خشوع در رفتار ائمه اطهار (علیهمالسلام) دیده میشود. در روایات آمده است که امام حسن (علیهالسلام) هنگامی که به مسجد میرسیدند، لحظهای درنگ میکردند و با حالتی خاص، به سوی خانه خدا روی میآوردند. این درنگ، نشانهای از تحول درونی و خشوع عمیق ایشان در برابر عظمت الهی بود.
در حدیثی از امام باقر (علیهالسلام) آمده است: هنگامی که به نماز میایستی، با تمام قلب و وجودت به آن روی آور، زیرا تنها آن بخش از نمازت پذیرفته میشود که با اقبال و توجه کامل به سوی خدا انجام شده باشد. این اقبال به نماز، مانند استقبال از میهمانی بزرگ است که با احترام و توجه کامل صورت میگیرد.
در روایت دیگری آمده است: «صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ»؛ یعنی نماز را چنان بخوان که گویی آخرین نماز توست و در حال خداحافظی از دنیا هستی. این تعبیر به این معناست که انسان باید در نماز چنان غرق شود که تمامی وجودش به خداوند متعال معطوف گردد، گویی این آخرین فرصت برای پرستش اوست. این اقبال و خداحافظی، جلوهای از خشوع است که انسان را از توجه به غیر خدا بازمیدارد و تمام تمرکز او را به سوی معبود هدایت میکند.
داستان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
روایتی زیبا از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نقل شده است. هنگامی که سلمان وارد خانه ایشان شد، دید که بیبی در حال عبادت و قرائت قرآن هستند، اما گهواره فرزندشان بهصورت خودکار حرکت میکند. سلمان این موضوع را از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پرسید. حضرت فرمودند: «هنگامی که فاطمه به عبادت میایستد، خداوند فرشتهای به نام ذوقئیل را مأمور میکند تا به او کمک کند تا با فراغت خاطر عبادتش را انجام دهد.» این روایت نشاندهنده آن است که وقتی انسان با تمام وجود به پرستشگری خدا میپردازد و در عبادتش خاشع میشود، خداوند او را یاری میکند تا هیچ چیز مانع ارتباط او با معبود نشود.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) درباره حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمودند: یعنی خداوند قلب فاطمه را چنان از ایمان پر کرده که این ایمان در تمام وجودش نفوذ کرده و او در عبادت خود از همه چیز جز طاعت خدا فارغ شده است. این «تفرغ» به معنای غفلت از غیر خدا و تمرکز کامل بر پرستش اوست.
بهترین انسانها از نگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در توصیف بهترین انسانها فرمودند: «أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، و أحَبَّها بقَلبِهِ، و باشَرَها بِجَسَدِهِ، و تَفرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا: عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ» یعنی برترین انسانها کسی است که به عبادت عشق ورزد، آن را با قلبش در آغوش کشد، با جسمش آن را بهجا آورد و برای آن از همه چیز فارغ شود، بهگونهای که برایش فرقی نکند دنیا در سختی باشد یا آسانی.
این انسان متقی، عبادت را نه بهعنوان عملی جداگانه، بلکه بهعنوان بخشی از وجود خود میبیند. عشق به عبادت در قلبش ریشه دوانده و در جسمش متجلی شده است. او در عبادتش چنان غرق خداست که سختی و آسانی دنیا برایش یکسان است. اگر در راحتی باشد، شکر میکند و اگر در سختی باشد، صبر میورزد، زیرا هر دو را از جانب خدا میبیند. این همان معنای « تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ» است که در کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره متقین آمده است.
خشوع، نشانهای از ایمان حقیقی و پرستشگری خالصانه است که در رفتار انبیا، ائمه اطهار و انسانهای صالح به وضوح دیده میشود. عبادت حقیقی، عبادتی است که از بدعت و خودپرستی به دور باشد و با اقبال کامل به سوی خداوند و با حالتی از خداحافظی و وداع انجام شود. داستان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و توصیف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از بهترین انسانها نشان میدهد که خشوع، عشق به عبادت و فارغ شدن از غیر خدا، انسان را به مقام قرب الهی میرساند.
انسان متقی در تمامی شئون زندگی، از عبادات مناسکی تا رفتارهای اجتماعی، باید در پی رضایت خداوند باشد. این مسیر با شکر در راحتی و صبر در سختی پیموده میشود، و نتیجه آن رستگاری و فلاح است که خداوند در قرآن وعده داده است: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ». باشد که همه ما به این مقام والا دست یابیم.