تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۰
کد مطلب : ۵۰۴۱۴۲
در پی افزایش اخبار مربوط به خودکشی؛
خودکشی و رفتارهای پرخطر در کهگیلویه و بویراحمد / چرا خودکشی در استان همچنان قربانی میگیرد؟ / مسئولین استانی چارهای بیندیشیند که مرگ یک انسان مرگ یک جهان است
۰
کبنا ؛
در ماههای اخیر، استان کهگیلویه و بویراحمد با افزایش نگرانکننده رفتارهای پرخطر و خودکشی مواجه شده است. پدیده، اهمیت بحران روانی و اجتماعی استان را بیش از پیش نشان میدهد و مسئولان استانی، از دفتر اجتماعی و فرهنگی استانداری گرفته تا صدا و سیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد، را مسئول پاسخگویی و طراحی برنامههای پیشگیرانه و فرهنگی میسازد.
به گزارش کبنا، در ماههای اخیر، ما در استان کهگیلویه و بویراحمد شاهد افزایش رفتارهای پرخطر و خودکشی بودهایم؛ از رانندگی پرسرعت که گاه به مرگ میانجامد تا خودکشیهای دردناکی که حتی سه مورد آن تنها در ده روز در یکی از شهرستانها رخ داده است. این تکرار خبرها، نشاندهنده آن است که خودکشی یک معضل مهم اجتماعی است.
اما برای فهم عمیق این پدیده، نمیتوان به یک عامل ساده اکتفا کرد. خودکشی و رفتارهای پرخطر را باید در سه سطح تحلیل کرد؛ فردی، میانی و کلان، که هرکدام تعامل پیچیدهای با دیگری دارند.
از زاویه روانشناسی اجتماعی، سطح فردی به ویژگیهای روانی و شخصیتی فرد بازمیگردد. افسردگی، اضطراب، اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی یا بحرانهای هویتی، بهطور مستقیم بر تمایل فرد به رفتارهای پرخطر و خودکشی اثرگذار است. به طور کلی بر اساس برخی نظریات روانشناسی، افرادی که مهارت مقابله با استرس و حل مسئله پایین دارند، در مواجهه با فشارهای زندگی به سمت رفتارهای مخرب سوق پیدا میکنند. همچنین شکستهای عاطفی، تنهایی، ناامیدی و احساس ناتوانی در تحقق اهداف فردی، زمینههای روانشناختی خودکشی را تشدید میکند.
سطح میانی، شبکههای نزدیک اجتماعی فرد را شامل میشود؛ خانواده، دوستان و محیط مدرسه یا دانشگاه. جامعهشناسان معتقدند حمایت اجتماعی و کیفیت ارتباطات اعضای خانواده، بهویژه در دوران نوجوانی و جوانی، نقش تعیینکنندهای در پیشگیری از رفتارهای پرخطر دارد. نظریه پیوند اجتماعی تأکید میکند افرادی که با خانواده و جامعه خود پیوند مستحکم دارند، کمتر به خودکشی و رفتارهای مخرب روی میآورند. خانوادهها با ایجاد فضایی امن، مهارتآموزی در حل مسئله، گفتوگو و مدیریت احساسات میتوانند نقش محافظتی مهمی ایفا کنند. از سوی دیگر، محیط مدرسه و گروه دوستان نیز با تأثیرگذاری بر هنجارها، رفتارها و هویت اجتماعی فرد، میتوانند بهطور مثبت یا منفی بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر بگذارند.
در استان کهگیلویه و بویراحمد، گزارشها نشان میدهند فقدان حمایتهای روانی و اجتماعی و فشارهای خانوادگی از جمله عوامل گرایش جوانان به رفتارهای پرخطر بوده است.
سطح کلان شامل شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. بحرانهای اقتصادی، بیکاری گسترده، فقر و کمبود امکانات رفاهی، بهویژه برای نسل جوان، زمینه ایجاد ناامیدی و احساس درماندگی را فراهم میآورد. این بحرانها محدودیتهای اجتماعی را به فرد تحمیل میکنند و فشار روانی ناشی از آن به رفتارهای پرخطر و خودکشی دامن میزند. رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز نقش مهمی دارند. انتشار اخبار خودکشی، چه بهطور مستقیم و چه از طریق شبکههای اجتماعی، میتواند اثر الگویی داشته باشد و دیگران را در معرض خطر قرار دهد. در کنار آن، هنجارهای فرهنگی و نگرشهای سنتی به مسائل روانی و اجتماعی، گاه مانع از مراجعه افراد به مشاور و روانشناس میشود و افراد را تنها و آسیبپذیر باقی میگذارد.
در تمامی این سطوح، خانواده بهعنوان یکی از کلیدیترین عوامل پیشگیری عمل میکند. خانوادهها میتوانند با ایجاد فضایی امن، تقویت مهارتهای مقابله با استرس، آموزش ارزشهای مثبت و ارائه حمایت عاطفی، نقش یک سپر محافظتی را ایفا کنند. از سوی دیگر، خانوادههایی که با فشار اقتصادی، تعارضهای داخلی یا کمبود آموزش مواجه هستند، ناخواسته میتوانند زمینهساز رفتارهای پرخطر شوند.
پس خودکشی و رفتارهای پرخطر در کهگیلویه و بویراحمد پدیده چندعلتی است که نمیتوان آن را تنها به ضعف فردی یا سرشت شخصی نسبت داد. این پدیده محصول عوامل فردی، میانی و کلان است. درک این سه سطح و تعامل آنها، راه را برای طراحی سیاستهای پیشگیرانه و برنامههای مداخلهای هموار میکند. آموزش روانی و اجتماعی، تقویت حمایت خانواده، ایجاد فضاهای تفریحی و ورزشی سالم و دسترسی آسان به خدمات روانشناسی و مشاوره، همگی ابزارهایی هستند که میتوانند از وقوع خودکشی و رفتارهای پرخطر پیشگیری کنند.
اما با اینهمه هر چند در ماههای اخیر تأکیداتی از سوی مسئولین استانی بر این مسأله صورت گرفته، اما همچنان اقدامات عملی و بلندمدت را نمیبینیم؛ بهویژه اینکه جای برنامههای فرهنگی و اجتماعی به شدت احساس میشود؛ دفتر اجتماعی فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد، معاون سیاسی امنیتی، دستگاههای فرهنگی استان و بهویژه صدا و سیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد همگی به نوعی در پدید آمدن و گسترش این مسأله نقش دارند؛ روشن است که منظور مسئولین کنونی استان نیست. چرا پدیدهای به این گستردگی محصول یک سال و دو سال نیست. حداقل یک یا دو دهه زمان میبرد تا پدیدهای مثل خودکشی اینچنین گسترده و فراگیر شود. اما این امر، بهانهای برای کمکاری مسئولین استانی نیست؛ چرا که اقدامات آنها حتی اگر بتواند به کاهش یک مورد خودکشی منجر شود، در حکم آن است که یک جهان را نجات دادهاند.
به گزارش کبنا، در ماههای اخیر، ما در استان کهگیلویه و بویراحمد شاهد افزایش رفتارهای پرخطر و خودکشی بودهایم؛ از رانندگی پرسرعت که گاه به مرگ میانجامد تا خودکشیهای دردناکی که حتی سه مورد آن تنها در ده روز در یکی از شهرستانها رخ داده است. این تکرار خبرها، نشاندهنده آن است که خودکشی یک معضل مهم اجتماعی است.
اما برای فهم عمیق این پدیده، نمیتوان به یک عامل ساده اکتفا کرد. خودکشی و رفتارهای پرخطر را باید در سه سطح تحلیل کرد؛ فردی، میانی و کلان، که هرکدام تعامل پیچیدهای با دیگری دارند.
از زاویه روانشناسی اجتماعی، سطح فردی به ویژگیهای روانی و شخصیتی فرد بازمیگردد. افسردگی، اضطراب، اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی یا بحرانهای هویتی، بهطور مستقیم بر تمایل فرد به رفتارهای پرخطر و خودکشی اثرگذار است. به طور کلی بر اساس برخی نظریات روانشناسی، افرادی که مهارت مقابله با استرس و حل مسئله پایین دارند، در مواجهه با فشارهای زندگی به سمت رفتارهای مخرب سوق پیدا میکنند. همچنین شکستهای عاطفی، تنهایی، ناامیدی و احساس ناتوانی در تحقق اهداف فردی، زمینههای روانشناختی خودکشی را تشدید میکند.
سطح میانی، شبکههای نزدیک اجتماعی فرد را شامل میشود؛ خانواده، دوستان و محیط مدرسه یا دانشگاه. جامعهشناسان معتقدند حمایت اجتماعی و کیفیت ارتباطات اعضای خانواده، بهویژه در دوران نوجوانی و جوانی، نقش تعیینکنندهای در پیشگیری از رفتارهای پرخطر دارد. نظریه پیوند اجتماعی تأکید میکند افرادی که با خانواده و جامعه خود پیوند مستحکم دارند، کمتر به خودکشی و رفتارهای مخرب روی میآورند. خانوادهها با ایجاد فضایی امن، مهارتآموزی در حل مسئله، گفتوگو و مدیریت احساسات میتوانند نقش محافظتی مهمی ایفا کنند. از سوی دیگر، محیط مدرسه و گروه دوستان نیز با تأثیرگذاری بر هنجارها، رفتارها و هویت اجتماعی فرد، میتوانند بهطور مثبت یا منفی بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر بگذارند.
در استان کهگیلویه و بویراحمد، گزارشها نشان میدهند فقدان حمایتهای روانی و اجتماعی و فشارهای خانوادگی از جمله عوامل گرایش جوانان به رفتارهای پرخطر بوده است.
سطح کلان شامل شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. بحرانهای اقتصادی، بیکاری گسترده، فقر و کمبود امکانات رفاهی، بهویژه برای نسل جوان، زمینه ایجاد ناامیدی و احساس درماندگی را فراهم میآورد. این بحرانها محدودیتهای اجتماعی را به فرد تحمیل میکنند و فشار روانی ناشی از آن به رفتارهای پرخطر و خودکشی دامن میزند. رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز نقش مهمی دارند. انتشار اخبار خودکشی، چه بهطور مستقیم و چه از طریق شبکههای اجتماعی، میتواند اثر الگویی داشته باشد و دیگران را در معرض خطر قرار دهد. در کنار آن، هنجارهای فرهنگی و نگرشهای سنتی به مسائل روانی و اجتماعی، گاه مانع از مراجعه افراد به مشاور و روانشناس میشود و افراد را تنها و آسیبپذیر باقی میگذارد.
در تمامی این سطوح، خانواده بهعنوان یکی از کلیدیترین عوامل پیشگیری عمل میکند. خانوادهها میتوانند با ایجاد فضایی امن، تقویت مهارتهای مقابله با استرس، آموزش ارزشهای مثبت و ارائه حمایت عاطفی، نقش یک سپر محافظتی را ایفا کنند. از سوی دیگر، خانوادههایی که با فشار اقتصادی، تعارضهای داخلی یا کمبود آموزش مواجه هستند، ناخواسته میتوانند زمینهساز رفتارهای پرخطر شوند.
پس خودکشی و رفتارهای پرخطر در کهگیلویه و بویراحمد پدیده چندعلتی است که نمیتوان آن را تنها به ضعف فردی یا سرشت شخصی نسبت داد. این پدیده محصول عوامل فردی، میانی و کلان است. درک این سه سطح و تعامل آنها، راه را برای طراحی سیاستهای پیشگیرانه و برنامههای مداخلهای هموار میکند. آموزش روانی و اجتماعی، تقویت حمایت خانواده، ایجاد فضاهای تفریحی و ورزشی سالم و دسترسی آسان به خدمات روانشناسی و مشاوره، همگی ابزارهایی هستند که میتوانند از وقوع خودکشی و رفتارهای پرخطر پیشگیری کنند.
اما با اینهمه هر چند در ماههای اخیر تأکیداتی از سوی مسئولین استانی بر این مسأله صورت گرفته، اما همچنان اقدامات عملی و بلندمدت را نمیبینیم؛ بهویژه اینکه جای برنامههای فرهنگی و اجتماعی به شدت احساس میشود؛ دفتر اجتماعی فرهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد، معاون سیاسی امنیتی، دستگاههای فرهنگی استان و بهویژه صدا و سیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد همگی به نوعی در پدید آمدن و گسترش این مسأله نقش دارند؛ روشن است که منظور مسئولین کنونی استان نیست. چرا پدیدهای به این گستردگی محصول یک سال و دو سال نیست. حداقل یک یا دو دهه زمان میبرد تا پدیدهای مثل خودکشی اینچنین گسترده و فراگیر شود. اما این امر، بهانهای برای کمکاری مسئولین استانی نیست؛ چرا که اقدامات آنها حتی اگر بتواند به کاهش یک مورد خودکشی منجر شود، در حکم آن است که یک جهان را نجات دادهاند.