تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۲۲
کد مطلب : ۵۰۴۰۹۰
یادداشت تحلیلی کبنانیوز؛
غلامرضا تاجگردون بر لبه تیغ؛ از عامگرایی و وحدت تا خاصگرایی و انشقاق اجتماعی
۰
کبنا ؛
غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای سیاسی و اقتصادی کشور است که تجربهای طولانی در مدیریت منابع، برنامهریزی اقتصادی و سیاستگذاری کلان دارد. او به عنوان یک سرمایه برای توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد شناخته میشود، اما در کنار توانمندیهایش، چالشهایی مانند انتقادها نسبت به نحوه استفاده از نیروهای انسانی و ضرورت نگاه عامگرایانه، نشان میدهد که ایجاد توازن و انسجام بین گروههای مختلف استان همچنان یک ضرورت است.
به گزارش کبنا، غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، بهعنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار استان کهگیلویه و بویراحمد و با سابقهای طولانی در حوزههای اقتصادی، مدیریتی و سیاستگذاری، در سطح ملی جایگاه ویژهای دارد. سوابق او در حوزههای برنامهریزی اقتصادی، مدیریت بودجه، آموزش عالی و سیاستگذاریهای کلان کشور، او را به یکی از پنج نماینده اثرگذار در کشور تبدیل کرده است؛ اهمیت حضور او برای توسعه استان و تأثیرگذاری در تصمیمات کلان کشور غیرقابل انکار است.
از جنبه جامعهشناختی، نقش تاجگردون را میتوان بهعنوان یک نیروی پیونددهنده و توسعهساز در سطح استان و کشور تحلیل کرد. او با سابقه گسترده مدیریتی و فعالیت در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، در شفافسازی منابع مالی، پیگیری پروژههای صنعتی و اقتصادی و مبارزه با فساد، نشان داده که توانایی مدیریت منابع و هدایت توسعه را دارد.
در حوزه توسعه صنعتی و اقتصادی، تاجگردون همواره بر لزوم پیگیری پروژههای بزرگ تأکید کرده است. این پروژهها میتوانند زمینهساز اشتغالزایی پایدار، افزایش بهرهوری و ارتقای استانداردهای زندگی در استان باشند. چنین رویکردی، علاوه بر تأثیر اقتصادی، موجب تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میشود، زیرا مردم با مشاهده اقدامات ملموس، احساس میکنند که نماینده آنان به دنبال منافع جمعی است و نه صرفاً منافع فردی یا بخشی خاص.
با این حال، هر نیروی تأثیرگذار در سطح ملی که حوزههای اقتصادی و مدیریتی را در دست دارد، با فشارها و انتقادهایی مواجه میشود که ریشه در انتظارات جامعه و گروههای محلی دارد. یکی از انتقاداتی که به تاجگردون وارد شده، نحوه استفاده او از نیروهای استان و تخصیص فرصتها در حوزه انتخابیه است. گفته میشود تاجگردون توجه بیشتری به گچساران دارد و شهرستان باشت کمتر مورد توجه وی قرار گرفته است، هرچند وی از نیروهایی نیز حمایت کرده که نه متعلق به گچساران و نه باشت هستند. این نکته، اگرچه ممکن است از نظر برخی منطق سیاسی و مدیریتی داشته باشد، اما از منظر جامعهشناسی اهمیت دارد، زیرا رفتار انتخابی و خاصگرایانه میتواند موجب ایجاد شکافهای اجتماعی و احساسی در میان گروههای مختلف شود.
در نظریههای جامعهشناسی، مفهوم «عامگرایی» در مقابل «خاصگرایی» بسیار اهمیت دارد. عامگرایی به معنای توجه به منافع جمعی و توسعهای است که شامل همه افراد و گروههای اجتماعی میشود، نه اینکه منافع محدود به یک بخش خاص شود. این رویکرد میتواند موجب انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی و کاهش شکافهای طبقاتی و جغرافیایی شود. برعکس، خاصگرایی، که در آن منابع، فرصتها و امکانات عمدتاً به گروه خاصی اختصاص مییابد، خطر ایجاد نارضایتی، انشقاق اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی را در پی دارد.
در این چارچوب، تاجگردون به عنوان یک نیروی تأثیرگذار باید نسبت به همه بخشهای استان و گروههای اجتماعی آن حساس باشد و رفتارها و سیاستهایش باید محور وحدت و همگرایی باشد. وی نه متعلق به یک گروه خاص، بلکه متعلق به کل مردم استان است و عملکردش میتواند به تقویت انسجام اجتماعی کمک کند یا بالعکس، اگر نابرابری در تخصیص منابع و فرصتها محسوس باشد، زمینهساز تنش و انشقاق شود.
از سوی دیگر، انتقاد و تخریب بیرویه نیز یکی از چالشهای دیگر است که تاجگردون با آن مواجه است. وقتی افراد و گروههای سیاسی، بدون توجه به دستاوردهای عملی و سوابق مدیریتی، تنها به نقدهای منفی و تخریب او میپردازند، این رفتار میتواند موجب کاهش سرمایه اجتماعی وی شود. چنین روندی نه تنها به فردی که مورد انتقاد است آسیب میرساند، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا احساس عدالت، شفافیت و شایستهسالاری در میان مردم کاهش مییابد.
از منظری دیگر، تاجگردون نیز مسئولیتی اخلاقی و مدیریتی دارد تا رفتارهایش باعث ایجاد حس تبعیض، نارضایتی یا بیاعتمادی در میان مردم نشود. مدیران و نمایندگان سیاسی، به ویژه کسانی که قدرت و نفوذ گسترده دارند، باید تصمیمات خود را بر اساس معیارهای عدالت، شایستگی و منافع عمومی اتخاذ کنند. رفتار خاصگرایانه یا تمرکز بیش از حد بر یک گروه خاص، حتی اگر از نظر سیاسی موجه به نظر برسد، میتواند مشروعیت نماینده را کاهش دهد.
بنابراین، دو جنبه مهم در رفتار و عملکرد تاجگردون باید همزمان مدنظر باشد؛ یک) توسعه و استفاده از ظرفیتها به صورت عامگرایانه؛ تاجگردون به عنوان یکی از پنج نماینده اثرگذار در کشور، باید منابع و فرصتها را به گونهای مدیریت کند که شامل همه بخشهای استان باشد، نه اینکه تمرکز بیش از حد بر یک منطقه خاص مانند گچساران باعث ایجاد شکاف با باشت شود. حمایت از نیروهای شایسته، صرفنظر از محل تولد یا حوزه انتخابیه آنها، میتواند الگویی از شایستهسالاری و عدالت در توزیع منابع باشد. دو) مقابله با تخریب بیرویه و تقویت سرمایه اجتماعی؛ طرفداران و منتقدان تاجگردون باید به گونهای رفتار کنند که هم تشویقکننده عملکرد مثبت باشند و هم نقدها مبتنی بر شواهد و واقعیات باشد. نقد سازنده میتواند به بهبود سیاستها و عملکردها منجر شود، اما تخریب بدون مبنا، باعث کاهش اعتماد عمومی میشود.
این دو جنبه، به صورت متقابل، بازتابدهنده اهمیت انسجام اجتماعی هستند. وقتی یک نماینده به صورت عامگرایانه عمل کند و مردم نیز نقدهای خود را با رعایت انصاف و شفافیت ارائه دهند، کل جامعه از توسعه و پیشرفت بهرهمند میشود و روابط اجتماعی مستحکمتر میشود. اما اگر یکی از این دو جنبه مختل شود، چه با عملکرد خاصگرایانه نماینده و چه با تخریب غیرمنصفانه، انشقاق و نارضایتی افزایش و در نتیجه سرمایه اجتماعی کاهش مییابد.
تجربه تاجگردون نشان میدهد که او هم توانمندی بالایی در مدیریت منابع و برنامهریزی کلان دارد و هم نقش مؤثری در سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا کرده است. از شفافسازی منابع مالی و پیگیری پروژههای صنعتی و اقتصادی گرفته تا مسئولیت در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و عضویت در شوراهای عالی اقتصاد و اشتغال، همه نشاندهنده ظرفیت مدیریتی و سیاسی وی است. با این حال، آنچه در سطح جامعه به صورت ملموس مشاهده میشود، نیاز به تعامل و توجه به کل گروههای اجتماعی استان است تا حس تعلق و اعتماد عمومی تقویت شود.
بهطور کلی نمایندگان و مدیران موفق کسانی هستند که بتوانند منافع مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را متوازن کنند. در مورد تاجگردون، این امر به معنای مدیریت هوشمندانه منابع، توجه به همه شهرستانها و گروهها، و تقویت انسجام و وحدت اجتماعی است. در عین حال، حمایتکنندگان و منتقدان نیز باید با رویکردی منطقی و عادلانه، به تحلیل و نقد عملکرد وی بپردازند تا هم سرمایه اجتماعی او و هم ثبات اجتماعی استان تقویت شود.
به عبارتی، سرمایه واقعی تاجگردون نه فقط تواناییهای فردی و مدیریتی او، بلکه قابلیت او در ایجاد وحدت، ارتقای مشارکت عمومی و شفافیت در تخصیص منابع است. اگر او این ظرفیتها را با نگاه عامگرایانه تقویت کند و رفتارهایش محور وحدت باشد، میتواند به الگویی برای توسعه متوازن در استان و کشور تبدیل شود. اما اگر تمرکز بیش از حد بر گروهی خاص یا حمایت یکطرفه مشاهده شود، زمینهساز ایجاد نارضایتی و شکاف اجتماعی خواهد شد.
به طور خلاصه، غلامرضا تاجگردون یک سرمایه برای استان کهگیلویه و بویراحمد است، نه فقط به دلیل جایگاه ملی و توانمندیهای مدیریتی، بلکه به دلیل قابلیتهایش در ایجاد توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پایدار. برای بهرهگیری بهینه از این سرمایه، دو محور کلیدی باید مورد توجه قرار گیرد؛ نخست رفتار عامگرایانه و وحدتآفرین نماینده است؛ مدیریت منابع و فرصتها به گونهای که شامل همه مناطق و گروههای استان باشد و رفتارها محور انسجام و شفافیت اجتماعی باشد. دوم نیز نقد سازنده و منطقی از سوی جامعه و رسانههاست؛ حمایتکنندگان و منتقدان باید با رعایت انصاف و شواهد واقعی، نقش خود را در تقویت عملکرد مثبت و جلوگیری از تخریبهای بیرویه ایفا کنند.
در نهایت، انسجام و وحدت، عدالت و شایستهسالاری، میتوانند مسیر توسعه استان را هموار کنند. تاجگردون به عنوان یک نماینده اثرگذار ملی، با مدیریت هوشمندانه و نگاه عامگرایانه میتواند این الزامات را عملیاتی کند و همگان از نتایج مثبت آن بهرهمند شوند. بهرهگیری از توانمندیهای او نباید محدود به یک گروه خاص باشد؛ او متعلق به همه مردم استان است و باید سرمایه خود را برای توسعه متوازن و ارتقای همبستگی اجتماعی به کار گیرد.
به گزارش کبنا، غلامرضا تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، بهعنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار استان کهگیلویه و بویراحمد و با سابقهای طولانی در حوزههای اقتصادی، مدیریتی و سیاستگذاری، در سطح ملی جایگاه ویژهای دارد. سوابق او در حوزههای برنامهریزی اقتصادی، مدیریت بودجه، آموزش عالی و سیاستگذاریهای کلان کشور، او را به یکی از پنج نماینده اثرگذار در کشور تبدیل کرده است؛ اهمیت حضور او برای توسعه استان و تأثیرگذاری در تصمیمات کلان کشور غیرقابل انکار است.
از جنبه جامعهشناختی، نقش تاجگردون را میتوان بهعنوان یک نیروی پیونددهنده و توسعهساز در سطح استان و کشور تحلیل کرد. او با سابقه گسترده مدیریتی و فعالیت در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، در شفافسازی منابع مالی، پیگیری پروژههای صنعتی و اقتصادی و مبارزه با فساد، نشان داده که توانایی مدیریت منابع و هدایت توسعه را دارد.
در حوزه توسعه صنعتی و اقتصادی، تاجگردون همواره بر لزوم پیگیری پروژههای بزرگ تأکید کرده است. این پروژهها میتوانند زمینهساز اشتغالزایی پایدار، افزایش بهرهوری و ارتقای استانداردهای زندگی در استان باشند. چنین رویکردی، علاوه بر تأثیر اقتصادی، موجب تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میشود، زیرا مردم با مشاهده اقدامات ملموس، احساس میکنند که نماینده آنان به دنبال منافع جمعی است و نه صرفاً منافع فردی یا بخشی خاص.
با این حال، هر نیروی تأثیرگذار در سطح ملی که حوزههای اقتصادی و مدیریتی را در دست دارد، با فشارها و انتقادهایی مواجه میشود که ریشه در انتظارات جامعه و گروههای محلی دارد. یکی از انتقاداتی که به تاجگردون وارد شده، نحوه استفاده او از نیروهای استان و تخصیص فرصتها در حوزه انتخابیه است. گفته میشود تاجگردون توجه بیشتری به گچساران دارد و شهرستان باشت کمتر مورد توجه وی قرار گرفته است، هرچند وی از نیروهایی نیز حمایت کرده که نه متعلق به گچساران و نه باشت هستند. این نکته، اگرچه ممکن است از نظر برخی منطق سیاسی و مدیریتی داشته باشد، اما از منظر جامعهشناسی اهمیت دارد، زیرا رفتار انتخابی و خاصگرایانه میتواند موجب ایجاد شکافهای اجتماعی و احساسی در میان گروههای مختلف شود.
در نظریههای جامعهشناسی، مفهوم «عامگرایی» در مقابل «خاصگرایی» بسیار اهمیت دارد. عامگرایی به معنای توجه به منافع جمعی و توسعهای است که شامل همه افراد و گروههای اجتماعی میشود، نه اینکه منافع محدود به یک بخش خاص شود. این رویکرد میتواند موجب انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی و کاهش شکافهای طبقاتی و جغرافیایی شود. برعکس، خاصگرایی، که در آن منابع، فرصتها و امکانات عمدتاً به گروه خاصی اختصاص مییابد، خطر ایجاد نارضایتی، انشقاق اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی را در پی دارد.
در این چارچوب، تاجگردون به عنوان یک نیروی تأثیرگذار باید نسبت به همه بخشهای استان و گروههای اجتماعی آن حساس باشد و رفتارها و سیاستهایش باید محور وحدت و همگرایی باشد. وی نه متعلق به یک گروه خاص، بلکه متعلق به کل مردم استان است و عملکردش میتواند به تقویت انسجام اجتماعی کمک کند یا بالعکس، اگر نابرابری در تخصیص منابع و فرصتها محسوس باشد، زمینهساز تنش و انشقاق شود.
از سوی دیگر، انتقاد و تخریب بیرویه نیز یکی از چالشهای دیگر است که تاجگردون با آن مواجه است. وقتی افراد و گروههای سیاسی، بدون توجه به دستاوردهای عملی و سوابق مدیریتی، تنها به نقدهای منفی و تخریب او میپردازند، این رفتار میتواند موجب کاهش سرمایه اجتماعی وی شود. چنین روندی نه تنها به فردی که مورد انتقاد است آسیب میرساند، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا احساس عدالت، شفافیت و شایستهسالاری در میان مردم کاهش مییابد.
از منظری دیگر، تاجگردون نیز مسئولیتی اخلاقی و مدیریتی دارد تا رفتارهایش باعث ایجاد حس تبعیض، نارضایتی یا بیاعتمادی در میان مردم نشود. مدیران و نمایندگان سیاسی، به ویژه کسانی که قدرت و نفوذ گسترده دارند، باید تصمیمات خود را بر اساس معیارهای عدالت، شایستگی و منافع عمومی اتخاذ کنند. رفتار خاصگرایانه یا تمرکز بیش از حد بر یک گروه خاص، حتی اگر از نظر سیاسی موجه به نظر برسد، میتواند مشروعیت نماینده را کاهش دهد.
بنابراین، دو جنبه مهم در رفتار و عملکرد تاجگردون باید همزمان مدنظر باشد؛ یک) توسعه و استفاده از ظرفیتها به صورت عامگرایانه؛ تاجگردون به عنوان یکی از پنج نماینده اثرگذار در کشور، باید منابع و فرصتها را به گونهای مدیریت کند که شامل همه بخشهای استان باشد، نه اینکه تمرکز بیش از حد بر یک منطقه خاص مانند گچساران باعث ایجاد شکاف با باشت شود. حمایت از نیروهای شایسته، صرفنظر از محل تولد یا حوزه انتخابیه آنها، میتواند الگویی از شایستهسالاری و عدالت در توزیع منابع باشد. دو) مقابله با تخریب بیرویه و تقویت سرمایه اجتماعی؛ طرفداران و منتقدان تاجگردون باید به گونهای رفتار کنند که هم تشویقکننده عملکرد مثبت باشند و هم نقدها مبتنی بر شواهد و واقعیات باشد. نقد سازنده میتواند به بهبود سیاستها و عملکردها منجر شود، اما تخریب بدون مبنا، باعث کاهش اعتماد عمومی میشود.
این دو جنبه، به صورت متقابل، بازتابدهنده اهمیت انسجام اجتماعی هستند. وقتی یک نماینده به صورت عامگرایانه عمل کند و مردم نیز نقدهای خود را با رعایت انصاف و شفافیت ارائه دهند، کل جامعه از توسعه و پیشرفت بهرهمند میشود و روابط اجتماعی مستحکمتر میشود. اما اگر یکی از این دو جنبه مختل شود، چه با عملکرد خاصگرایانه نماینده و چه با تخریب غیرمنصفانه، انشقاق و نارضایتی افزایش و در نتیجه سرمایه اجتماعی کاهش مییابد.
تجربه تاجگردون نشان میدهد که او هم توانمندی بالایی در مدیریت منابع و برنامهریزی کلان دارد و هم نقش مؤثری در سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا کرده است. از شفافسازی منابع مالی و پیگیری پروژههای صنعتی و اقتصادی گرفته تا مسئولیت در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و عضویت در شوراهای عالی اقتصاد و اشتغال، همه نشاندهنده ظرفیت مدیریتی و سیاسی وی است. با این حال، آنچه در سطح جامعه به صورت ملموس مشاهده میشود، نیاز به تعامل و توجه به کل گروههای اجتماعی استان است تا حس تعلق و اعتماد عمومی تقویت شود.
بهطور کلی نمایندگان و مدیران موفق کسانی هستند که بتوانند منافع مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را متوازن کنند. در مورد تاجگردون، این امر به معنای مدیریت هوشمندانه منابع، توجه به همه شهرستانها و گروهها، و تقویت انسجام و وحدت اجتماعی است. در عین حال، حمایتکنندگان و منتقدان نیز باید با رویکردی منطقی و عادلانه، به تحلیل و نقد عملکرد وی بپردازند تا هم سرمایه اجتماعی او و هم ثبات اجتماعی استان تقویت شود.
به عبارتی، سرمایه واقعی تاجگردون نه فقط تواناییهای فردی و مدیریتی او، بلکه قابلیت او در ایجاد وحدت، ارتقای مشارکت عمومی و شفافیت در تخصیص منابع است. اگر او این ظرفیتها را با نگاه عامگرایانه تقویت کند و رفتارهایش محور وحدت باشد، میتواند به الگویی برای توسعه متوازن در استان و کشور تبدیل شود. اما اگر تمرکز بیش از حد بر گروهی خاص یا حمایت یکطرفه مشاهده شود، زمینهساز ایجاد نارضایتی و شکاف اجتماعی خواهد شد.
به طور خلاصه، غلامرضا تاجگردون یک سرمایه برای استان کهگیلویه و بویراحمد است، نه فقط به دلیل جایگاه ملی و توانمندیهای مدیریتی، بلکه به دلیل قابلیتهایش در ایجاد توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پایدار. برای بهرهگیری بهینه از این سرمایه، دو محور کلیدی باید مورد توجه قرار گیرد؛ نخست رفتار عامگرایانه و وحدتآفرین نماینده است؛ مدیریت منابع و فرصتها به گونهای که شامل همه مناطق و گروههای استان باشد و رفتارها محور انسجام و شفافیت اجتماعی باشد. دوم نیز نقد سازنده و منطقی از سوی جامعه و رسانههاست؛ حمایتکنندگان و منتقدان باید با رعایت انصاف و شواهد واقعی، نقش خود را در تقویت عملکرد مثبت و جلوگیری از تخریبهای بیرویه ایفا کنند.
در نهایت، انسجام و وحدت، عدالت و شایستهسالاری، میتوانند مسیر توسعه استان را هموار کنند. تاجگردون به عنوان یک نماینده اثرگذار ملی، با مدیریت هوشمندانه و نگاه عامگرایانه میتواند این الزامات را عملیاتی کند و همگان از نتایج مثبت آن بهرهمند شوند. بهرهگیری از توانمندیهای او نباید محدود به یک گروه خاص باشد؛ او متعلق به همه مردم استان است و باید سرمایه خود را برای توسعه متوازن و ارتقای همبستگی اجتماعی به کار گیرد.