تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۴
کد مطلب : ۵۰۲۷۵۳
کبنا گزارش میدهد؛
اقدام عجیب یکی از مدارس استان کهگیلویه و بویراحمد / انتخاب عنوان «دکتر» برای دانشآموزان کلاس ششمی پذیرفتهشده در تیزهوشان! / این مدارس به دنبال نخبهپروری هستند یا عوامفریبی؟
۰
کبنا ؛
در اقدامی عجیب، اخیراً یکی از مدارس استان کهگیلویه و بویراحمد با انتشار بنرهایی، دانشآموزان پذیرفتهشده در مدارس تیزهوشان را با عنوان دکتر خطاب کرد.
به گزارش کبنا، چند روز پیش، یکی از دبستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد بنرهایی منتشر کرده بود که روی آن تصاویر چند دانشآموز پذیرفتهشده در مدارس استعدادهای درخشان (تیزهوشان) به چشم میخورد. نکته عجیب این بنرها، درج عنوان «دکتر» پیش از نام این دانشآموزان بود. لقب دکتر در عرف علمی کشور، تنها پس از گذراندن دستکم 19 سال تحصیل و عبور از مراحل دشوار دانشگاهی به فرد اعطا میشود. این اقدام در نگاه اول شاید نشانه افتخار و انگیزهبخشی به نظر برسد، اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، با نوعی عوامفریبی آموزشی مواجه میشویم که علاوه بر تحریف واقعیت مسیر تحصیل، به شکل خطرناکی ذهن و روان کودکان را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
در جامعهشناسی آموزشوپرورش، مدرسه صرفاً محلی برای انتقال دانش نیست، بلکه نهادی است که ساختارهای اجتماعی، ارزشها و در حتی تبعیضها را بازتولید میکند. وقتی به یک کودک کلاس ششمی عنوان دکتر داده میشود، ما عملاً به عدهای میگوییم شما برتر هستید و آیندهتان تضمین شده است، و به بقیه که شاید به همان اندازه تلاش کردهاند ولی نتیجه به نامشان ثبت نشده، میگوییم شما در رده پایینتری قرار دارید. این پیامها، بهخصوص در دنیای حساس و شکلپذیر کودکی، مرزبندیهای روانی و اجتماعی ایجاد میکند که آثارش میتواند تا بزرگسالی باقی بماند.
روشن است که مشکل فقط تصویر و بنر نیست. دادهها و شواهد میدانی نشان میدهد روند پذیرش در مدارس تیزهوشان استان، بیشتر شبیه به یک گزینش طبقاتی است تا شناسایی واقعی استعداد. آمارها حکایت از آن دارد که در سال ۱۴۰۲، کهگیلویه و بویراحمد با تعداد قبولیها در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان در مقطع ششم به هفتم، در رتبههای پایین کشوری قرار داشت. در سال ۱۴۰۳ نیز این تعداد تقریباً ثابت ماند و استان همچنان در رتبههای نسبتا پایین قرار داشت.
اما نکته قابل توجهتر در وضعیت آموزشی استان، آمار معدلها و نتایج امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ است که نشاندهنده چالشهای عمیقتر و عمومیتر در کیفیت آموزش است. در خرداد ۱۴۰۲، میانگین معدل دانشآموزان استان کهگیلویه و بویراحمد در برخی پایهها کمتر از ۱۰ گزارش شده بود که این عدد در مقایسه با میانگین کشوری (بیش از ۱۲) بسیار پایینتر است. درخرداد ۱۴۰۳، همان روند ادامه یافت و میانگین نمرات دانشآموزان همچنان پایین بود. براساس گزارشهای رسمی، درصد قابل توجهی از دانشآموزان در امتحانات نهایی نمراتی زیر حد نصاب کسب کردند. این وضعیت به ویژه در پایههای دوازدهم و نهم برجستهتر بود. در سال جاری نیز تازهترین آمار نیز حاکی از عدم بهبود جدی است. هر چند آمار رسمی فعلا در دسترس نیست اما گفته میشود در برخی رشتهها مانند ریاضی و علوم تجربی میانگین معدل دانشآموزان کمتر از ۱۰ و در رشته انسانی کمی بهتر اما همچنان پایینتر از میانگین کشوری است.
این دادهها نشان میدهند نه تنها شکاف آموزشی بین مدارس دولتی و غیردولتی عمیق است، بلکه کیفیت آموزش در بسیاری از مناطق استان پایین است و این مسئله خود را در عملکرد پایین در آزمونهای ورودی مدارس تیزهوشان نیز نشان میدهد.
در همین حال، دادهها حکایت از آن دارد که بیشترین قبولیها در آزمونهای تیزهوشان استان متعلق به چند مدرسه غیردولتی خاص است. مدارس دولتی در این رقابت سهم بسیار ناچیزی دارند و اغلب قبولیها در آنها به دانشآموزانی تعلق دارد که به کلاسهای آمادگی خصوصی مراجعه کردهاند. این مسئله نشان میدهد دسترسی به آموزش خصوصی و منابع مالی خانوادهها نقش تعیینکنندهای در موفقیت تحصیلی دارد.
این وضعیت نمونه بارزی از بازتولید نابرابری اجتماعی و آموزشی است. طی آن فرصتهای تحصیلی به طور نابرابر در بین گروههای مختلف جامعه توزیع میشود و همین امر به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی گستردهتر دامن میزند.
از طرفی، برچسبزنی و دستهبندی کودکان از همان ابتدا به صورت تیزهوش و غیرتیزهوش باعث ایجاد شکافهای روانی و اجتماعی میشود که آثار آن در طول زندگی فردی و جمعی نمایان خواهد شد. چنین فضایی، سرمایه اجتماعی را تحلیل میبرد و ممکن است به توسعه حس خودبرتر بینی در گروهی و سرخوردگی و انزوا در گروه دیگر منجر شود.
در کشورهای پیشرفته، برنامههای استعدادهای درخشان همراه با حمایتهای روانی، آموزشی و اجتماعی و با معیارهای علمی طراحی شدهاند تا عدالت آموزشی را تضمین کنند. اما گویا در استان کهگیلویه و بویراحمد، این فرآیند بیشتر به ابزاری تبلیغاتی برای مدارس خصوصی تبدیل شده و سهم مدارس دولتی و آموزش رایگان کمتر دیده میشود.
به دلایل اخلاقی از انتشار تصاویر مربوط به این مدرسه خودداری شده است.
به گزارش کبنا، چند روز پیش، یکی از دبستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد بنرهایی منتشر کرده بود که روی آن تصاویر چند دانشآموز پذیرفتهشده در مدارس استعدادهای درخشان (تیزهوشان) به چشم میخورد. نکته عجیب این بنرها، درج عنوان «دکتر» پیش از نام این دانشآموزان بود. لقب دکتر در عرف علمی کشور، تنها پس از گذراندن دستکم 19 سال تحصیل و عبور از مراحل دشوار دانشگاهی به فرد اعطا میشود. این اقدام در نگاه اول شاید نشانه افتخار و انگیزهبخشی به نظر برسد، اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، با نوعی عوامفریبی آموزشی مواجه میشویم که علاوه بر تحریف واقعیت مسیر تحصیل، به شکل خطرناکی ذهن و روان کودکان را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
در جامعهشناسی آموزشوپرورش، مدرسه صرفاً محلی برای انتقال دانش نیست، بلکه نهادی است که ساختارهای اجتماعی، ارزشها و در حتی تبعیضها را بازتولید میکند. وقتی به یک کودک کلاس ششمی عنوان دکتر داده میشود، ما عملاً به عدهای میگوییم شما برتر هستید و آیندهتان تضمین شده است، و به بقیه که شاید به همان اندازه تلاش کردهاند ولی نتیجه به نامشان ثبت نشده، میگوییم شما در رده پایینتری قرار دارید. این پیامها، بهخصوص در دنیای حساس و شکلپذیر کودکی، مرزبندیهای روانی و اجتماعی ایجاد میکند که آثارش میتواند تا بزرگسالی باقی بماند.
روشن است که مشکل فقط تصویر و بنر نیست. دادهها و شواهد میدانی نشان میدهد روند پذیرش در مدارس تیزهوشان استان، بیشتر شبیه به یک گزینش طبقاتی است تا شناسایی واقعی استعداد. آمارها حکایت از آن دارد که در سال ۱۴۰۲، کهگیلویه و بویراحمد با تعداد قبولیها در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان در مقطع ششم به هفتم، در رتبههای پایین کشوری قرار داشت. در سال ۱۴۰۳ نیز این تعداد تقریباً ثابت ماند و استان همچنان در رتبههای نسبتا پایین قرار داشت.
اما نکته قابل توجهتر در وضعیت آموزشی استان، آمار معدلها و نتایج امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ است که نشاندهنده چالشهای عمیقتر و عمومیتر در کیفیت آموزش است. در خرداد ۱۴۰۲، میانگین معدل دانشآموزان استان کهگیلویه و بویراحمد در برخی پایهها کمتر از ۱۰ گزارش شده بود که این عدد در مقایسه با میانگین کشوری (بیش از ۱۲) بسیار پایینتر است. درخرداد ۱۴۰۳، همان روند ادامه یافت و میانگین نمرات دانشآموزان همچنان پایین بود. براساس گزارشهای رسمی، درصد قابل توجهی از دانشآموزان در امتحانات نهایی نمراتی زیر حد نصاب کسب کردند. این وضعیت به ویژه در پایههای دوازدهم و نهم برجستهتر بود. در سال جاری نیز تازهترین آمار نیز حاکی از عدم بهبود جدی است. هر چند آمار رسمی فعلا در دسترس نیست اما گفته میشود در برخی رشتهها مانند ریاضی و علوم تجربی میانگین معدل دانشآموزان کمتر از ۱۰ و در رشته انسانی کمی بهتر اما همچنان پایینتر از میانگین کشوری است.
این دادهها نشان میدهند نه تنها شکاف آموزشی بین مدارس دولتی و غیردولتی عمیق است، بلکه کیفیت آموزش در بسیاری از مناطق استان پایین است و این مسئله خود را در عملکرد پایین در آزمونهای ورودی مدارس تیزهوشان نیز نشان میدهد.
در همین حال، دادهها حکایت از آن دارد که بیشترین قبولیها در آزمونهای تیزهوشان استان متعلق به چند مدرسه غیردولتی خاص است. مدارس دولتی در این رقابت سهم بسیار ناچیزی دارند و اغلب قبولیها در آنها به دانشآموزانی تعلق دارد که به کلاسهای آمادگی خصوصی مراجعه کردهاند. این مسئله نشان میدهد دسترسی به آموزش خصوصی و منابع مالی خانوادهها نقش تعیینکنندهای در موفقیت تحصیلی دارد.
این وضعیت نمونه بارزی از بازتولید نابرابری اجتماعی و آموزشی است. طی آن فرصتهای تحصیلی به طور نابرابر در بین گروههای مختلف جامعه توزیع میشود و همین امر به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی گستردهتر دامن میزند.
از طرفی، برچسبزنی و دستهبندی کودکان از همان ابتدا به صورت تیزهوش و غیرتیزهوش باعث ایجاد شکافهای روانی و اجتماعی میشود که آثار آن در طول زندگی فردی و جمعی نمایان خواهد شد. چنین فضایی، سرمایه اجتماعی را تحلیل میبرد و ممکن است به توسعه حس خودبرتر بینی در گروهی و سرخوردگی و انزوا در گروه دیگر منجر شود.
در کشورهای پیشرفته، برنامههای استعدادهای درخشان همراه با حمایتهای روانی، آموزشی و اجتماعی و با معیارهای علمی طراحی شدهاند تا عدالت آموزشی را تضمین کنند. اما گویا در استان کهگیلویه و بویراحمد، این فرآیند بیشتر به ابزاری تبلیغاتی برای مدارس خصوصی تبدیل شده و سهم مدارس دولتی و آموزش رایگان کمتر دیده میشود.
به دلایل اخلاقی از انتشار تصاویر مربوط به این مدرسه خودداری شده است.