تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۵۰
کد مطلب : ۵۰۱۵۳۸
نقدی بر نحوه تجلیل از قهرمان ناشنوای استان کهگیلویه و بویراحمد؛
قهرمان بر زمین، مدیران بر مبل؛ بازخوانی یک عکس پُرمعنا / وقتی تصویر، بلندتر از سخن فریاد میزند / حاشیهنگاری بر شیوه تقدیر مسئولین استانی از قهرمان فوتسال ناشنوایان (+ عکس)
۰
کبنا ؛در فرهنگی که افتخار برآمده از تواضع و ادب است، نشستن مسئولان بر صندلی و قهرمان ملی بر زمین، نه تنها تداعیگر فاصلههای نهادی است، بلکه حکایت از نگاهی دارد که ورزشکار را نه شایسته حمایت، که نیازمند تأیید میبیند.
به گزارش کبنا، روز گذشته جمعی از مسئولان ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد، از ستاره تیم ملی فوتسال ناشنوایان ایران، در منزلش تقدیر کردند. در این دیدار که با حضور استاندار، نماینده کهگیلویه، سرپرست اداره کل ورزش و جوانان و چند مقام دیگر انجام شد، تصاویری منتشر شد که بیش از هر سخنرانی و پیام تبریک، حامل معنایی پنهان و تفسیربرانگیز بود.
در این تصاویر، در حالی که همه مسئولان بر روی مبل نشستهاند، قهرمان ورزشیای که قرار است مورد تجلیل قرار گیرد، بر زمین نشسته است. شاید در نگاه اول این موضوع، تنها یک اتفاق معمولی در یک جلسه خودمانی به نظر برسد. اما از منظر فرهنگی و مدیریتی، این تصویر را میتوان بهعنوان نمادی از نوعی نگاه بالا به پایین دانست که متأسفانه در بخشی از ساختار قدرت در کهگیلویه و بویراحمد رسوخ کرده است. آیا واقعاً شایسته بود که قهرمان ملی ما که نام ایران را در میادین بینالمللی درخشان کرده، چنین جایگاهی در این مجلس داشته باشد؟ یا دقیقتر بگوییم چرا هیچکدام از مدیران به احترام او از جای خود برنخاستند؟ چرا او بر زمین نشست و دیگران بر مبل؟
در فرهنگ ایرانی، میزبانی و مهماننوازی از اصول اخلاقی و دینی ماست. این تصویر در عین اینکه جلوهای از تواضع قهرمان و بزرگمنشی میزبان بود، ضعف در رعایت احترام متقابل از سوی میهمانان را فریاد میزند. این وظیفه مسئولان بود که به احترام جایگاه او، حداقل از راحتطلبی فاصله بگیرند و در کنار او بنشینند.

این تصویر، ناخواسته حامل این پیام تلخ است که برخی مسئولان همچنان خود را برتر از مردم، ورزشکاران و حتی قهرمانان میدانند. گویی هنوز این تفکر در برخی سطوح اداری وجود دارد که میز و صندلی و رتبه اداری، شأنی بالاتر از تلاش فردی و افتخار ملی دارد. این نگاه، نه تنها نادرست، بلکه خلاف فلسفه وجودی ادارهای چون ورزش و جوانان است.
در بررسی دقیقتر ماجرا، موضوع تنها به یک تصویر محدود نمیشود. مسئله اصلی، در عملکرد و ذهنیت برخی مدیران این حوزه نهفته است. ورزشکار تقدیرشده، عضو تیم ملی فوتسال ناشنوایان است؛ اما آیا اداره کل ورزش و جوانان، نقشی در رساندن او به این جایگاه داشته؟ پاسخ، با توجه به شواهد میدانی و روایتهایی از زبان دیگر ورزشکاران استان، متأسفانه منفی است.
بنا بر گفتههای متعدد از ورزشکاران در رشتههای مختلف، بسیاری از قهرمانان استان کهگیلویه و بویراحمد، نه بهسبب حمایت دستگاههای مسئول، بلکه با تلاشهای فردی و هزینهکرد شخصی به مدال رسیدهاند. حتی برخی از آنها از بیان افتخارات خود در رسانههای استانی پرهیز میکنند، چرا که بیم دارند با انتشار نامشان، بهجای تشویق و حمایت، با بیمهریها و مانعتراشیهایی از سوی همین اداره کل مواجه شوند.
این چه ساختاری در ادارهکل ورزش و جوانان است که ورزشکار از رسانهای شدن موفقیتش میترسد؟ مگر نه اینکه وظیفه این ادارهکل، فراهم کردن بستر رشد، تسهیلگری در مسیر موفقیت، و باز کردن درهای جدید برای نسل جوان است؟ این وضعیت، نشانهای از یک وارونگی عملکردی است که دستگاه حمایتگر به مانع بدل شده است.
بازگردیم به تصویر. آنچه در آن عکسها ثبت شده، تنها بیدقتی در نحوه نشستن نیست؛ بلکه بیانگر فرهنگی عمیقتر و نگرانکنندهترِ مدیرمحوری است. در این فرهنگ، مرکزیت معنایی و حتی فیزیکی با مدیران است و دیگران، حتی اگر قهرمان ملی باشند، در حاشیهاند.
فرهنگ مدیرمحوری، با خود پیامدهایی مخرب به همراه دارد. این همان چیزی است که میتوان آن را فاصله نهادی نامید؛ یعنی فاصلهای بین نهادهای رسمی و شهروندان، که در نبود احترام، گفتوگو و درک متقابل، روز به روز بیشتر میشود.
اگر ادارهای چون ورزش و جوانان، که بیشترین ارتباط را با نیروهای پویا، جوان و پرشور جامعه دارد، نتواند این فاصله را کم کند، چه امیدی به دیگر نهادها میتوان داشت؟
در فرهنگ ایرانی، نام پوریای ولی، نماد اخلاق و فروتنی است. نقل است که در یکی از کشتیهایش، از رقیب خود شکست خورد تا دل مادر او نشکند. آیا این روحیه، امروز در میان مدیران ما جاری است؟ آیا کسانی که مسئولیت ورزش و جوانان را بر عهده دارند، به این سیره توجه میکنند؟ آیا آنان میدانند که شأن مدیریت در تواضع و مردمداری است، نه در نشستن بر مبل و انتظار برای تشویق و تقدیر؟
همچنین، اگر مسئولان ما به سیره معصومین توجه کنند، درخواهند یافت که پیامبران و امامان ما، همیشه در کنار مردم و در سطح آنان مینشستند؛ حتی اگر شأنی بسیار بالاتر داشتند. در سیره امام علی (ع) آمده که او در کنار فقرا مینشست، با آنان غذا میخورد، و میگفت «من یکی از شما هستم». آیا این آموزهها نباید امروز در رفتار مسئولان ما تجلی یابد؟
ماجرای اخیر، شاید بهانهای برای بازنگری عمیقتر در نوع نگاه مدیران به جایگاه ورزشکاران و کارکرد نهادهای دولتی باشد. مدیرانی که خود را خادم مردم میدانند، باید از نشانههای کوچک اما معنادار همچون همین عکسها غفلت نکنند.
مسئولان ورزش و جوانان باید پاسخ دهند که سهم آنان در افتخارآفرینی ورزشکاران استان چیست؟ چه حمایتهایی کردهاند؟ چه موانعی برداشتهاند؟ چه سیاستهای پایداری برای پرورش استعدادها تدوین کردهاند؟ و از همه مهمتر، چگونه میخواهند فاصلهی شکلگرفته بین نهادشان و جامعه ورزش را کم کنند؟
کاش مدیران ما، گاه بر خاک بنشینند تا درک کنند که زمین، جایگاه مردم است؛ و افتخار واقعی در همنشینی صادقانه با قهرمانان و نخبگان این سرزمین است. آنگاه، نهتنها تصویر جلسه، که تصویر کلی جامعه نیز زیباتر خواهد شد.
این گزارش نافی خدمات مسئولان نیست و کبنا نیوز صرفاً در راستای اصلاح امور و فرایندها آن را منتشر کرده است.
به گزارش کبنا، روز گذشته جمعی از مسئولان ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد، از ستاره تیم ملی فوتسال ناشنوایان ایران، در منزلش تقدیر کردند. در این دیدار که با حضور استاندار، نماینده کهگیلویه، سرپرست اداره کل ورزش و جوانان و چند مقام دیگر انجام شد، تصاویری منتشر شد که بیش از هر سخنرانی و پیام تبریک، حامل معنایی پنهان و تفسیربرانگیز بود.
در این تصاویر، در حالی که همه مسئولان بر روی مبل نشستهاند، قهرمان ورزشیای که قرار است مورد تجلیل قرار گیرد، بر زمین نشسته است. شاید در نگاه اول این موضوع، تنها یک اتفاق معمولی در یک جلسه خودمانی به نظر برسد. اما از منظر فرهنگی و مدیریتی، این تصویر را میتوان بهعنوان نمادی از نوعی نگاه بالا به پایین دانست که متأسفانه در بخشی از ساختار قدرت در کهگیلویه و بویراحمد رسوخ کرده است. آیا واقعاً شایسته بود که قهرمان ملی ما که نام ایران را در میادین بینالمللی درخشان کرده، چنین جایگاهی در این مجلس داشته باشد؟ یا دقیقتر بگوییم چرا هیچکدام از مدیران به احترام او از جای خود برنخاستند؟ چرا او بر زمین نشست و دیگران بر مبل؟
در فرهنگ ایرانی، میزبانی و مهماننوازی از اصول اخلاقی و دینی ماست. این تصویر در عین اینکه جلوهای از تواضع قهرمان و بزرگمنشی میزبان بود، ضعف در رعایت احترام متقابل از سوی میهمانان را فریاد میزند. این وظیفه مسئولان بود که به احترام جایگاه او، حداقل از راحتطلبی فاصله بگیرند و در کنار او بنشینند.

این تصویر، ناخواسته حامل این پیام تلخ است که برخی مسئولان همچنان خود را برتر از مردم، ورزشکاران و حتی قهرمانان میدانند. گویی هنوز این تفکر در برخی سطوح اداری وجود دارد که میز و صندلی و رتبه اداری، شأنی بالاتر از تلاش فردی و افتخار ملی دارد. این نگاه، نه تنها نادرست، بلکه خلاف فلسفه وجودی ادارهای چون ورزش و جوانان است.
در بررسی دقیقتر ماجرا، موضوع تنها به یک تصویر محدود نمیشود. مسئله اصلی، در عملکرد و ذهنیت برخی مدیران این حوزه نهفته است. ورزشکار تقدیرشده، عضو تیم ملی فوتسال ناشنوایان است؛ اما آیا اداره کل ورزش و جوانان، نقشی در رساندن او به این جایگاه داشته؟ پاسخ، با توجه به شواهد میدانی و روایتهایی از زبان دیگر ورزشکاران استان، متأسفانه منفی است.
بنا بر گفتههای متعدد از ورزشکاران در رشتههای مختلف، بسیاری از قهرمانان استان کهگیلویه و بویراحمد، نه بهسبب حمایت دستگاههای مسئول، بلکه با تلاشهای فردی و هزینهکرد شخصی به مدال رسیدهاند. حتی برخی از آنها از بیان افتخارات خود در رسانههای استانی پرهیز میکنند، چرا که بیم دارند با انتشار نامشان، بهجای تشویق و حمایت، با بیمهریها و مانعتراشیهایی از سوی همین اداره کل مواجه شوند.
این چه ساختاری در ادارهکل ورزش و جوانان است که ورزشکار از رسانهای شدن موفقیتش میترسد؟ مگر نه اینکه وظیفه این ادارهکل، فراهم کردن بستر رشد، تسهیلگری در مسیر موفقیت، و باز کردن درهای جدید برای نسل جوان است؟ این وضعیت، نشانهای از یک وارونگی عملکردی است که دستگاه حمایتگر به مانع بدل شده است.
بازگردیم به تصویر. آنچه در آن عکسها ثبت شده، تنها بیدقتی در نحوه نشستن نیست؛ بلکه بیانگر فرهنگی عمیقتر و نگرانکنندهترِ مدیرمحوری است. در این فرهنگ، مرکزیت معنایی و حتی فیزیکی با مدیران است و دیگران، حتی اگر قهرمان ملی باشند، در حاشیهاند.
فرهنگ مدیرمحوری، با خود پیامدهایی مخرب به همراه دارد. این همان چیزی است که میتوان آن را فاصله نهادی نامید؛ یعنی فاصلهای بین نهادهای رسمی و شهروندان، که در نبود احترام، گفتوگو و درک متقابل، روز به روز بیشتر میشود.
اگر ادارهای چون ورزش و جوانان، که بیشترین ارتباط را با نیروهای پویا، جوان و پرشور جامعه دارد، نتواند این فاصله را کم کند، چه امیدی به دیگر نهادها میتوان داشت؟
در فرهنگ ایرانی، نام پوریای ولی، نماد اخلاق و فروتنی است. نقل است که در یکی از کشتیهایش، از رقیب خود شکست خورد تا دل مادر او نشکند. آیا این روحیه، امروز در میان مدیران ما جاری است؟ آیا کسانی که مسئولیت ورزش و جوانان را بر عهده دارند، به این سیره توجه میکنند؟ آیا آنان میدانند که شأن مدیریت در تواضع و مردمداری است، نه در نشستن بر مبل و انتظار برای تشویق و تقدیر؟
همچنین، اگر مسئولان ما به سیره معصومین توجه کنند، درخواهند یافت که پیامبران و امامان ما، همیشه در کنار مردم و در سطح آنان مینشستند؛ حتی اگر شأنی بسیار بالاتر داشتند. در سیره امام علی (ع) آمده که او در کنار فقرا مینشست، با آنان غذا میخورد، و میگفت «من یکی از شما هستم». آیا این آموزهها نباید امروز در رفتار مسئولان ما تجلی یابد؟
ماجرای اخیر، شاید بهانهای برای بازنگری عمیقتر در نوع نگاه مدیران به جایگاه ورزشکاران و کارکرد نهادهای دولتی باشد. مدیرانی که خود را خادم مردم میدانند، باید از نشانههای کوچک اما معنادار همچون همین عکسها غفلت نکنند.
مسئولان ورزش و جوانان باید پاسخ دهند که سهم آنان در افتخارآفرینی ورزشکاران استان چیست؟ چه حمایتهایی کردهاند؟ چه موانعی برداشتهاند؟ چه سیاستهای پایداری برای پرورش استعدادها تدوین کردهاند؟ و از همه مهمتر، چگونه میخواهند فاصلهی شکلگرفته بین نهادشان و جامعه ورزش را کم کنند؟
کاش مدیران ما، گاه بر خاک بنشینند تا درک کنند که زمین، جایگاه مردم است؛ و افتخار واقعی در همنشینی صادقانه با قهرمانان و نخبگان این سرزمین است. آنگاه، نهتنها تصویر جلسه، که تصویر کلی جامعه نیز زیباتر خواهد شد.
این گزارش نافی خدمات مسئولان نیست و کبنا نیوز صرفاً در راستای اصلاح امور و فرایندها آن را منتشر کرده است.
