تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۴۵
کد مطلب : ۵۰۰۰۰۸
پشت درهای شبکه بهداشت گچساران چه میگذرد؟
روایتی از انتقادات اخیر به عملکرد سرپرست شبکه بهداشت و درمان گچساران / از انتقادات درونسازمانی تا انتقادات عمومی شهروندان / واکنش سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به این انتقادات چیست؟
۲
کبنا ؛در هفتههای اخیر، موجی از انتقادها پیرامون عملکرد سرپرست شبکه بهداشت و درمان گچساران شکل گرفته است؛ از پرسش درباره صلاحیت تخصصی و انتصابهای نزدیکگرایانه تا انتقادهایی درباره سبک مدیریت سرپرست. این وضعیت، سؤالات جدیای را درباره وضعیت عملکرد سرپرست این شبکه به وجود آورده است. در ادامه روایتی از انتقاداتی که به سرپرست وجود دارد بیان شده است.
به گزارش کبنا، در یک شهرستان، گاه زندگی مردم به نازکترین رشتههای نظم اداری گره میخورد. بیمار میشوند، منتظر نوبت MRI میمانند، نسخه بهدست پشت در مطب مینشینند، و همه چیز را به نام سلامت میخوانند. اما سلامت، فقط معاینه و دارو نیست. سلامت، حاصل مدیریتی است که باید متوازن و تخصصمحور بوده و از جنس اعتماد عمومی باشد.
حالا در گچساران، یکی از پرچالشترین حوزههای مدیریتی، یعنی شبکه بهداشت و درمان، با نارضایتیهای درونسازمانی و عمومی مواجه شده است. نارضایتیهایی که نهتنها از درون سیستم، بلکه از دل همان مردمی شنیده میشود که بیشترین تماس را با این نهاد دارند.
نام سرپرست فعلی، بیش از آنکه با سیاستگذاری سلامت یا تدبیر در شرایط بحرانی همراه باشد، در روایتها با مدرک کارشناسی ارشد در رشته تغذیه پیوند خورده است. اینکه فردی با چنین پیشینهای به رأس مدیریتی برسد که معمولاً جایگاه متخصصان با سابقه بالینی یا مدیریتی است، برای بسیاری از ناظران عجیب است. این در حالی است که در نظام سلامت ایران، هرچه در سلسلهمراتب بالا میرویم، انتظار تخصصی بودن نقشها و آشنایی با زیروبم ساختار سلامت بیشتر میشود.
اما انتقادها فراتر از مدرک است. آنچه زیر پوست شبکه بهداشت گچساران در حال شکلگیریست، چیزی شبیه به فرسایش تدریجی اعتماد درونسازمانی است. از تغییر نیروها و چینشهای جدید مدیریتی گرفته تا حاشیههایی که از زاویه نگاه کارکنان، بیشتر به باندگرایی و رفیقسالاری شباهت دارد تا به یک اصلاح ساختاری.
برخی از منتقدان میگویند که سرپرست بیش از آنکه در قامت یک مدیر حوزه بهداشت ظاهر شود، نقش یک بلاگر فعال را ایفا میکند؛ کسی که بیش از جلسههای تخصصی، حضورش را در قالب پستها و استوریها در فضای مجازی اعلام میکند و گویی صحنه عملکرد را با صحنه حضور در شبکههای اجتماعی اشتباه گرفته است.
گفته میشود این شیوه مدیریتی بیشتر به دنبال ظاهر است تا اثربخشی. مدیریتی که همپوشانیاش با مناسبات سیاسی، گاه آنقدر پررنگ میشود که حتی نقد تند نمایندهای که گفته میشود زمانی از حامیان او بوده هم نمیتواند تغییری جدی در موقعیتش ایجاد کند. اینجا همان نقطهایست که سیاست و قدرت تخصص و شایستگی را آرامآرام به حاشیه میراند.
البته به نظر میرسد نارضایتیها، تنها محدود به یک فضای رسمی یا رسانهای نیست. از دل بیمارستانهای رجایی و نرگسی هم صداهایی شنیده میشود. گفته میشود برخی از مسئولین و کارکنان این بیمارستانها نیز به تغییرات ناگهانی و گاه سلیقهای سرپرست واکنش نشان داده و نارضایتی دارند. از طرف دیگر نیروهایی که وقتی یکی از نزدیکان مدیریتی در جایگاه مسئول نیروهای خدماتی قرار میگیرد، احساس بیپناهی میکنند. و اعتراضاتی که از نیروهای خدماتی به گوش میرسد، هشدار میدهند که شکاف اعتماد دیگر تنها یک مسئله اداری نیست. بلکه به لایههای پایینتر بدنه نیز رسوخ کرده است.
در این میان، چشمها به دانشگاه علوم پزشکی یاسوج دوخته شده است. به نظر میرسد سرپرست دانشگاه علوم پزشکی هنوز تصمیمی شفاف یا واکنشی رسمی نسبت به این موج نارضایتی نشان نداده است. شاید به این دلیل که سرپرست گچساران از منصوبان دوره پیشین ریاست دانشگاه است. شاید هم به دلیل آنکه در پیچوخم مناسبات درونی دانشگاه، هنوز ارادهای برای اصلاح شکل نگرفته است
روشن است که نباید ماجرا را صرفاً در حد شخص دید. اگر این روایتهایی که در بالا به آنها اشاره شد واقعیت داشته باشند، به تظر میرسد ما با مسألهای ساختاری مواجهیم. یعنی مساله نبود سازوکار مشخص برای شایستهگزینی و فقدان یک نظام پاسخگویی شفاف در حوزه بهداشت و درمان است.
بهداشت و درمان گچساران نیازمند مدیری است که بیش از آنکه سرگرم فضای مجازی و رسانهای باشد در اندیشه مدیریت اصولی و علمی آن حوزه برآید و بهجای افزایش نارضایتیها با تغییرات شتابزده و نگرانکننده، در پی افزایش بهرهوری و رضایت درونسازمانی و عمومی باشد. حال باید دید واکنش سرپرست دانشگاه علوم پزشکی به این انتقادات چیست.
این گزارش نافی خدمات سرپرست شبکه بهداشت و درمان گچساران نیست و صرفا روایتی از انتقاداتی از سرپرست این شبکه است که به پایگاه خبری کبنا نیوز رسیده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه سرپرست شبکه بهداشت و درمان گچساران را دارد.
به گزارش کبنا، در یک شهرستان، گاه زندگی مردم به نازکترین رشتههای نظم اداری گره میخورد. بیمار میشوند، منتظر نوبت MRI میمانند، نسخه بهدست پشت در مطب مینشینند، و همه چیز را به نام سلامت میخوانند. اما سلامت، فقط معاینه و دارو نیست. سلامت، حاصل مدیریتی است که باید متوازن و تخصصمحور بوده و از جنس اعتماد عمومی باشد.
حالا در گچساران، یکی از پرچالشترین حوزههای مدیریتی، یعنی شبکه بهداشت و درمان، با نارضایتیهای درونسازمانی و عمومی مواجه شده است. نارضایتیهایی که نهتنها از درون سیستم، بلکه از دل همان مردمی شنیده میشود که بیشترین تماس را با این نهاد دارند.
نام سرپرست فعلی، بیش از آنکه با سیاستگذاری سلامت یا تدبیر در شرایط بحرانی همراه باشد، در روایتها با مدرک کارشناسی ارشد در رشته تغذیه پیوند خورده است. اینکه فردی با چنین پیشینهای به رأس مدیریتی برسد که معمولاً جایگاه متخصصان با سابقه بالینی یا مدیریتی است، برای بسیاری از ناظران عجیب است. این در حالی است که در نظام سلامت ایران، هرچه در سلسلهمراتب بالا میرویم، انتظار تخصصی بودن نقشها و آشنایی با زیروبم ساختار سلامت بیشتر میشود.
اما انتقادها فراتر از مدرک است. آنچه زیر پوست شبکه بهداشت گچساران در حال شکلگیریست، چیزی شبیه به فرسایش تدریجی اعتماد درونسازمانی است. از تغییر نیروها و چینشهای جدید مدیریتی گرفته تا حاشیههایی که از زاویه نگاه کارکنان، بیشتر به باندگرایی و رفیقسالاری شباهت دارد تا به یک اصلاح ساختاری.
برخی از منتقدان میگویند که سرپرست بیش از آنکه در قامت یک مدیر حوزه بهداشت ظاهر شود، نقش یک بلاگر فعال را ایفا میکند؛ کسی که بیش از جلسههای تخصصی، حضورش را در قالب پستها و استوریها در فضای مجازی اعلام میکند و گویی صحنه عملکرد را با صحنه حضور در شبکههای اجتماعی اشتباه گرفته است.
گفته میشود این شیوه مدیریتی بیشتر به دنبال ظاهر است تا اثربخشی. مدیریتی که همپوشانیاش با مناسبات سیاسی، گاه آنقدر پررنگ میشود که حتی نقد تند نمایندهای که گفته میشود زمانی از حامیان او بوده هم نمیتواند تغییری جدی در موقعیتش ایجاد کند. اینجا همان نقطهایست که سیاست و قدرت تخصص و شایستگی را آرامآرام به حاشیه میراند.
البته به نظر میرسد نارضایتیها، تنها محدود به یک فضای رسمی یا رسانهای نیست. از دل بیمارستانهای رجایی و نرگسی هم صداهایی شنیده میشود. گفته میشود برخی از مسئولین و کارکنان این بیمارستانها نیز به تغییرات ناگهانی و گاه سلیقهای سرپرست واکنش نشان داده و نارضایتی دارند. از طرف دیگر نیروهایی که وقتی یکی از نزدیکان مدیریتی در جایگاه مسئول نیروهای خدماتی قرار میگیرد، احساس بیپناهی میکنند. و اعتراضاتی که از نیروهای خدماتی به گوش میرسد، هشدار میدهند که شکاف اعتماد دیگر تنها یک مسئله اداری نیست. بلکه به لایههای پایینتر بدنه نیز رسوخ کرده است.
در این میان، چشمها به دانشگاه علوم پزشکی یاسوج دوخته شده است. به نظر میرسد سرپرست دانشگاه علوم پزشکی هنوز تصمیمی شفاف یا واکنشی رسمی نسبت به این موج نارضایتی نشان نداده است. شاید به این دلیل که سرپرست گچساران از منصوبان دوره پیشین ریاست دانشگاه است. شاید هم به دلیل آنکه در پیچوخم مناسبات درونی دانشگاه، هنوز ارادهای برای اصلاح شکل نگرفته است
روشن است که نباید ماجرا را صرفاً در حد شخص دید. اگر این روایتهایی که در بالا به آنها اشاره شد واقعیت داشته باشند، به تظر میرسد ما با مسألهای ساختاری مواجهیم. یعنی مساله نبود سازوکار مشخص برای شایستهگزینی و فقدان یک نظام پاسخگویی شفاف در حوزه بهداشت و درمان است.
بهداشت و درمان گچساران نیازمند مدیری است که بیش از آنکه سرگرم فضای مجازی و رسانهای باشد در اندیشه مدیریت اصولی و علمی آن حوزه برآید و بهجای افزایش نارضایتیها با تغییرات شتابزده و نگرانکننده، در پی افزایش بهرهوری و رضایت درونسازمانی و عمومی باشد. حال باید دید واکنش سرپرست دانشگاه علوم پزشکی به این انتقادات چیست.
این گزارش نافی خدمات سرپرست شبکه بهداشت و درمان گچساران نیست و صرفا روایتی از انتقاداتی از سرپرست این شبکه است که به پایگاه خبری کبنا نیوز رسیده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه سرپرست شبکه بهداشت و درمان گچساران را دارد.