تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۰
کد مطلب : ۴۷۳۹۴۰
کبنا گزارش میدهد
کهگیلویه و بویراحمد در سالی که گذشت / از مرگ خسرو باقری تا تصادف هولناک تنگکناره، عزل داماد و شکست مهدی روشنفکر تا عدم تأیید صلاحیت هاشمیپور و سیدقدرت حسینی
۰
کبنا ؛سالهایی که انتخابات مجلس در آن واقع میشود معمولاً کل تحولات و اتفاقات حول انتخابات میچرخد و بعدها آن سال با انتخابات به یاد آورده میشود. ۱۴۰۲ نیز سال انتخابات بود نوروز این سال با پیام تبریک نامزدهای احتمالی انتخابات شروع شد و روزهای پایانی نیز با اظهار نظرات انتخاباتی در حال سپریشدن است.
برف 18 سانتی دیماه 1401، یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد را قفل کرد؛ تاجایی که استاندار در جمع مدیران گفت رفوزه شدید. بعد از این برف برخی از مدیران تغییر کردند. برخه از مدیرعاملی آب و فاضلاب استان و معتمدیپور از مدیرعاملی شرکت برق کهگیلویه و بویراحمد کنار گذاشته شدند. شاید این یکی از مهمترین اتفاقات سال 1401 بود که بعد از آن وارد سال 1402 شدیم.
اگر چه برای تبلیغات و فعالیت رسمی انتخابات مطابق قانون تنها یک هفته زمان تعریف شده است و روز برگزاری نیز صرفاً یک روز است؛ اما هم قبل از ۱۴۰۲ و هم کل ۱۴۰۲ شاهد تحرکات انتخاباتی در استان بودیم. با شروع پیش ثبتنام در تابستان ۱۴۰۲ استان عملاً وارد فاز انتخاباتی شد و در اواسط پاییز بود که نشستهای و همایشهای غیررسمی انتخاباتی کلید خورد. در طول تمام این مدت فضای رسانهای استان مطلقاً درگیر انتخابات بود.
بهار اما با انتخاب شعار سال از سوی مقام معظم رهبری با عنوان مهار تورم و رشد تولید شروع شد. این شعار نیز صرفاً در حد شعار و نصب بنر برای استان باقی ماند و خبری از تولید و مهار تورم در استان نبود.
بهار و کمی قبل از بهار بازار سیاه استان کهگیلویه و بویراحمد محل خریدوفروش گیاهان کوهی استان بود که سال ۱۴۰۲ با همین اتفاق شروع شد و حالا و به جهت عدم بارش برف ریشهکنی این گیاهان امسال زودتر از سالهای قبل شروع شده است. در این میان اما تماشاگری ادارهکل منابع طبیعی در نوع خود جالبتوجه است.
شرایط سایر دستگاهها نیز تفاوت چندانی با منابع طبیعی ندارد. ۱۴۰۲ نیز حاشیه بخش جداییناپذیر علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد بود. ۱۲ ماه سرپرست جدید نیز در بلاتکلیفی ماند تا در نهایت در اواسط اسفند ۱۴۰۲ حکم ریاست جاودان سیرت توسط شورای انقلابفرهنگی امضا شد. اما بعید است حتی بعد از امضای حکم، حاشیه و التهاب دست از سر علوم پزشکی بردارد.
در آموزشوپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد شرایط بهمراتب بدتر و پرحاشیهتر بود. هادی زارعپور در دولت حسن روحانی بیش از ۸ سال این ادارهکل را بدون کوچکترین حاشیهای مدیریت کرد؛ ولی از روز اول حضور عزت خواه و بهویژه انتصاب سبحانی بهعنوان معاون پشتیبانی، آموزشوپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد روز آرام ندیده است. فشارها به آموزشوپرورش به حدی بود که بنا بر عزل عزت خواه در قبل از انتخابات بود؛ اما در نهایت این موضوع به بعد از انتخابات موکول شد و درحالیکه همه احتمال مدیرکلی رضاپور را میدادند برخی فشارها و لابیهای بدون هماهنگی استانداری سبب امضا حکم برای جمالی آرند شد تا از مجموعه استانداری کسی در جلسه تودیع و معارفه شرکت نکند. حالا بعد از عزت خواه گمانهها از عزل مدیران دیگر همچون بهادر در شرکت گاز، پارسیاننژاد در بنیاد شهید، راستا در مسکن و شهرسازی و... بیشتر و بیشتر شده است.
حضور یک مدیر وابسته به مهدی روشنفکر در آموزشوپرورش شهرستان بویراحمد را عامل اصلی این حاشیه آفرینیها میدانستند. گویی برای دلشاد و مدیرانی از این جنس از مدیریت تنها عزل مرادشان است و باتوجهبه حجم زیاد نیرو در آموزشوپرورش روزانه شاهد جابهجایی و عزل و نصب نیروها در مجموعهای که قاعدتاً باید بهدور از حاشیه ادامه کار میداد بودیم.
در فرهنگ و ارشاد نیز بهمانند سال اول، سال دوم را نیز با تعریف و تقدیر و همایشهای کوچک و بزرگی به سر برد و سفر وزیر فرهنگ و ارشاد و وعدههای وی نیز تغییری در شرایط کلی این اداره پدید نیاورد. تالار مرکزی یاسوج بعد از سالها تعطیلی و رهایی دوباره سر زبانها افتاد. جشنوارههای متعدد فیلم، موسیقی و... برگزار شد؛ تاجایی که از امین درخشان بهعنوان مدیر برتر با حضور وزیر تقدیر شد؛ اما هنوز ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به جایگاه واقعی خود نرسیده است و خیلی از مشکلات هنرمندان هنوز بر سر زمین مانده و کسی نیست که بار این مشکلات را بهدوش بکشد. ورزش و جوانان نیز با شرایط ایدهآل و مطلوب فاصله دارد. هنرمندان و ورزشکاران در این دوره صاحب موفقیتهای شدند و هر دو دستگاه قدردان آنها بودند.
البته در این سال بهمانند سالهای اخیر باز هم تنها تیم هندبال فرازبام بود که موفقیت زیادی را به دست آورد.
در سازمان برنامهوبودجه نیز توقعات و انتظارات بیشتری میرفت که در عمل موفقیت جدید بودجهای و اعتباری شاهد نبودیم و باتوجهبه عدم تعیین تکلیف بودجه با وجود تمامشدن سال این امیدواری وجود دارد که این سازمان و مدیران آن در کنار منتخب جدید مردم گچساران نسبت به پیگیری جذب بودجه و اعتبارات بیشتر همت به خرج دهند.
وضعیت شهرداری و شوراهای استان کهگیلویه و بویراحمد نیز جزء حاشیه و ایجاد زحمت خیر دیگری در پی نداشت. فشارها بر مقدم در نهایت وی را مجبور به استعفا کرد او حضور در انتخابات را بهانه استعفایش اعلام نمود؛ ولی هنوز هم بر کسی روشن نیست مقدم با این پایگاه ضعیف رأی نیتش از حضور در انتخابات چه بوده است. در دهدشت در نهایت و در آخرین روزهای سال تهدید فرماندار سبب تعیین تکلیف شهردار این شهر شد.
در سال ۱۴۰۲ و در تابستان ابراهیم رئیسی به استان سفر کرد. سفری که با استقبال زیاد مردم روبرو شد؛ اما در واقعیت بخشی از آن استقبال برای تحویل نامهها و درخواستهای مردمی بود که بعدازاین سفر حجم نامههای دریافتی رکورد شکست. در این سفر کارخانه احیا شده قند یکبار دیگر افتتاح شد؛ ولی در سایر موارد اتفاق خاصی برای استان کهگیلویه و بویراحمد نیفتاد. حتی جاده پاتاوه و دهدشت که با حضور بذرپاش وزیر راه و شهرسازی افتتاح گردید همراه با تردیدها و نگرانیهای زیادی بود و بسیاری از موارد احتیاطی و ابتدایی این جاده باقیمانده است که از جمله نبود روگذر و زیرگذر در دو قسمت گندی خوری و ورودی دهدشت است. به گفته مسئولان بیش از 13هزار میلیارد تومان برای استان کهگیلویه و بویراحمد اعتبار تصویب شد که هنوز ریالی از این اعتبار به استان نیامده و قرار است این اعتبار به سمت استان سرازیر شود. باید منتظر بمانیم.
وضعیت جادههای استان کهگیلویه و بویراحمد هر کدام از دیگری بدتر است تنها در همین هفته قبل جاده کمربندی یاسوج ۲۳ کشته و زخمی داشت که یک آمار وحشتناک است و نشان از عمق بیتدبیری و ضعف مسئولین و نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد دارد. در کنار سفر رئیسجمهور شاهد سفر چندین مقام دیگر به استان نیز بودیم که از جمله عزتالله ضرغامی با تبلیغات وسیعی به استان آمد. ضرغامی به بازدید بلاد شاپور نیز رفت و وعدههای زیادی دارد؛ اما و اما هیچ اتفاقی در حوزه گردشگری و میراثفرهنگی استان نیفتاد.
احمد وحیدی وزیر کشور برای پنجمین بار به استان آمد در این سفر باز هم موضوع سد آبریز به میان آمد موضوعی که تقریباً در هر نشست و جلسه مطرح میشود؛ ولی در عمل هیچ پیشرفتی نداشته است. مسئله سد آبریز حتی در دیدار هنرمندان با استاندار نیز مطرح شد.
مرگ خسرو باقری پدرکارآفرینی استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از اتفاقات مهم سال 1402 بود. حضور همزمان آیتالله ملکحسینی و غلامرضا تاجگردون در مراسم تشییع مَرد صنعتی کهگیلویه و بویراحمد مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت. همچنین ترمز بریدن یک دستگاه تریلی در نزدیکی پلیسراه یاسوج - شیراز و خسارت به 25 خودرو و کشته و مصدوم شدن حدود 30 نفر از دیگر اتفاقات تلخ سال 1402 بود. یک خانواده 5نفره در این حادثه جان خود را از دست دادند. نهایتاً هم مشخص نشد که با مدیران سهلانگار در این خصوص چه برخوردی صورت گرفت؛ اما عزل امین پایدار مدیر وقت اداره راهداری شهرستان بویراحمد و جنجال رسانهای که بعد از آن بهوجود آمد از پیامدهای این حادثه تلقی شد. امین پایدار در مطلبی خواست برکناریاش را به گونه دیگری جلو دهد که عابد محمدی مدیرکل راهداری کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص شفافسازی کرد و گفت: بعد از تصادف هولناک تنگکناره و بر اساس اخطارهای سازمان بازرسی و سازمان راهداری کشور فرد دیگری را جایگزین او کردیم.
یکی دیگر از موضوعاتی که در سال 1402 بسیار پررنگ به نظر آمد، پروژهی احداث سد خرسان 3 بود که خیلی از فعالان زیست محیطی روی آن واکنش و مانور دادند و اعتقاد داشتند که این سد موجب آواره شدن بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم روستایی و زیر آب رفتن ۱۷ روستای بخش سادات محمودی میشود و خسارات جبران ناپذیر محیط زیستی و اجتماعی و فرهنگی برای منطقه به بار می آورد و در نهایت با رأی دادگاه شماره ۹ حقوقی یاسوج ابطال قرارداد و فعلاً پروژه تعطیل شد.
همانگونه که در ابتدا گفته شد سال، سال انتخابات بود و عملاً هر موضوع دیگری در سایه انتخابات قرار میگرفت. اندکی بعد از آغاز سال و پیامهای تبریک و ویدئویی نامزدها موضوع پر حاشیه حضور غلامرضا تاجگردون در کوه گل پیش آمد. موضوعی که صرفاً یک تفریح و گردش جمعی بود؛ اما با بدسلیقگی فرماندار وقت دنا به یک حاشیه بزرگ تبدیل شد. تاجگردون و اعوانش از کوهگل بازدید کردند. این حادثه نقطه شروع انتخاباتی بود که در ابتدا با عدم حضور چهرههای سرشناس و نیروهای اصلاحطلب آغاز شد. میتوان لیست بلندبالایی از جاهای خالی بزرگان در این انتخابات تنظیم کرد. بااینوجود شورای نگهبان برای نیروهای ثبتنام کرده بر خلاف دوره قبل راحتتر برخورد کرد و اکثر نیروها تأیید صلاحیت گرفتند. اما رد صلاحیت عدل هاشمیپور، سید قدرت حسینی و محمد بهرامی در ابتدا شوک بزرگی به هر سه حوزه انتخابیه بود.
بعدها اما محمد بهرامی موفق شد تأیید صلاحیت خود را بگیرد، ولی عدل هاشمیپور و سید قدرت موفق به این کار نشدند. هاشمیپور و طرفدارانش هر هفته اعلام میکردند که طی یکی دو روز آینده برگه تأیید صلاحیت وی به فرمانداری ارسال خواهد شد، ولی در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. هاشمیپور از شانس بالایی برای حضور در کهگیلویه بزرگ برخوردار بود. اما غیرقابلپیشبینیترین تأیید صلاحیت متعلق به غلامرضا تاجگردون بود. بعد از رد اعتبارنامه وی در مجلس یازدهم تأیید صلاحیت مجدد وی کمی سخت به نظر میرسید. بسیاریها سفر عباسعلی کدخدایی به استان قبل از اعلام تأیید صلاحیتها را بیارتباط با تأیید صلاحیت نهایی تاجگردون نمیدانند.
تأیید صلاحیت تاجگردون سبب کوچ عجیب و از سر استیصال سید ناصر حسینیپور به حوزه انتخابیه آبادان شد؛ اما سید ناصر در آن حوزه، کاری از پیش نبرد. گچساران از ابتدا تکلیفش معلوم بود و یارای مبارزه با تاجگردون در هیچکدام از نامزدها دیده نمیشد؛ اما تقریباً ده روز مانده به انتخابات تأیید صلاحیت ساسان دلاویز یکی از سه برادر دلاویز که پیشتر از نزدیکان تاجگردون محسوب میشدند سبب شکلگیری یک فضای نیمه رقابتی در این حوزه انتخابیه شد. فضای گچساران کمی رقابتی و حساسیتزا گردید؛ اما در نهایت تاجگردون برنده انتخابات آن حوزه انتخابیه شد.
هیچ حوزهای شاید در کل کشور بهاندازه حوزه بویراحمد، دنا و مارگون حساس و درگیر انتخابات نبود. این حوزه کل سال و حتی قبل از آن را با انتخابات گذرانده بود. تشدید مسائل قومیتی بهویژه با آمدن مهدی روشنفکر در این حوزه عملاً این حوزه را به سمت یک تقابل منطقهای کشانده بود. از همان ابتدا به نظر میرسید که رقابت در این حوزه میان مثلث روشنفکر، منتظریان و بهرامی است. برگزاری همایشهای متعدد و کاروان کشی عملاً این حوزه رقابتی را وارد یکفاز حساس و جدی انتخاباتی کرده بود. نامزدهای این حوزه بیش از سایر حوزههای استان در مناظرههای تلویزیونی حضور پیدا کردند. مناظرههایی که برای اولینبار اتفاق میافتاد و اگرچه دارای ایرادات اساسی بودند؛ اما نقطه شروع خوبی برای آینده هستند.
انتخابات این حوزه به نفع محمد بهرامی تمام شد و بعد از بهرامی، روشنفکر، منتظریان و خرامین قرار گرفتند. به نظر میرسد تحمل نتیجه انتخابات کماکان برای مهدی روشنفکر سخت و سنگین است و وی حتی از تریبون متعلق به موکلینش در صحن علنی مجلس برای دادخواهی خود استفاده کرد. بر روی رأی بالای مهدی روشنفکر در این انتخابات نیز جای بحث و تأمل بسیار وجود دارد. اساساً انتقاد نسبت به نحوه برگزاری انتخابات در سه حوزه انتخابیه وجود دارد. کهگیلویه در یک شرایط برزخی به سر میبرد و حتی زمزمههایی از ابطال این حوزه انتخابیه به گوش میرسید. در بویراحمد نیز مهدی روشنفکر نهتنها حاضر به تبریک به بهرامی نشد که به جد پیگیر بررسی سلامت انتخاباتی است که همه اعضای هیئت اجرایی آن توسط فرمانداران وابسته به خودش معرفی شده بودند. در گچساران هم مالک شریعتی نماینده تهران ول کن معرکه نیست و تلاش دارد با ایجاد شائبه در این حوزه انتخابیه مانعی قبل از بررسی اعتبارنامه در مقابل تاجگردون قرار دهد. نهایتآ روز گذشته شورای نگهبان مهر تأیید بر سلامت انتخابات گچساران، بویراحمد و کهگیلویه زد. 13 صندوق حوزه انتخابیه کهگیلویه مهر ابطال خورد که تأثیری بر نتیجه و صحت انتخابات نداشت.
سال با انتخابات و حواشی آن در حال تمامشدن است؛ اما قطعاً مقوله انتخابات تمامشدنی نیست و از همین اسفندماه بسیاری اسب خود را برای چهار سال دیگر زین کردهاند. بعد از تأیید سلامت انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در استان بهرغم تردیدهای جدی در مورد حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ در آخرین ساعات سال ۱۴۰۲ موضوع بررسی اعتبارنامه تاجگردون مسئله اصلی در این حوزه خواهد بود.
سال ۱۴۰۲ بهمانند سالهای قبل بدون کوچکترین دست آورد و اتفاق بزرگی برای استان کهگیلویه و بویراحمد تمام میشود و بعضی مدیران و نمایندگان استان جزء روزمرگی هیچ داشتهی دیگری برای استان نداشتهاند. اگر بخواهیم به روال سالهای قبل ارزیابی از سال جدید داشته باشیم باید گفت که این سال ۱۴۰۳ نیز بیهیچ اتفاقی جز تشدید برخی اتفاقات تلخ همچون مشکلات معیشتی، استخدامهای خارج از ضابطه (مثل استخدام 10 نفر در استانداری در روزهای پایانی اسفند1402) و تصادفات جاده میآید و یک سال بعد در چنین زمانی در حال تمامشدن خواهد بود؛ ولی بهحکم امیدواری با امید به نظاره خواهیم نشست تا شاید اندکی اتفاق مثبت برای استان کهگیلویه و بویراحمد پیش آید.
برف 18 سانتی دیماه 1401، یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد را قفل کرد؛ تاجایی که استاندار در جمع مدیران گفت رفوزه شدید. بعد از این برف برخی از مدیران تغییر کردند. برخه از مدیرعاملی آب و فاضلاب استان و معتمدیپور از مدیرعاملی شرکت برق کهگیلویه و بویراحمد کنار گذاشته شدند. شاید این یکی از مهمترین اتفاقات سال 1401 بود که بعد از آن وارد سال 1402 شدیم.
اگر چه برای تبلیغات و فعالیت رسمی انتخابات مطابق قانون تنها یک هفته زمان تعریف شده است و روز برگزاری نیز صرفاً یک روز است؛ اما هم قبل از ۱۴۰۲ و هم کل ۱۴۰۲ شاهد تحرکات انتخاباتی در استان بودیم. با شروع پیش ثبتنام در تابستان ۱۴۰۲ استان عملاً وارد فاز انتخاباتی شد و در اواسط پاییز بود که نشستهای و همایشهای غیررسمی انتخاباتی کلید خورد. در طول تمام این مدت فضای رسانهای استان مطلقاً درگیر انتخابات بود.
بهار اما با انتخاب شعار سال از سوی مقام معظم رهبری با عنوان مهار تورم و رشد تولید شروع شد. این شعار نیز صرفاً در حد شعار و نصب بنر برای استان باقی ماند و خبری از تولید و مهار تورم در استان نبود.
بهار و کمی قبل از بهار بازار سیاه استان کهگیلویه و بویراحمد محل خریدوفروش گیاهان کوهی استان بود که سال ۱۴۰۲ با همین اتفاق شروع شد و حالا و به جهت عدم بارش برف ریشهکنی این گیاهان امسال زودتر از سالهای قبل شروع شده است. در این میان اما تماشاگری ادارهکل منابع طبیعی در نوع خود جالبتوجه است.
شرایط سایر دستگاهها نیز تفاوت چندانی با منابع طبیعی ندارد. ۱۴۰۲ نیز حاشیه بخش جداییناپذیر علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد بود. ۱۲ ماه سرپرست جدید نیز در بلاتکلیفی ماند تا در نهایت در اواسط اسفند ۱۴۰۲ حکم ریاست جاودان سیرت توسط شورای انقلابفرهنگی امضا شد. اما بعید است حتی بعد از امضای حکم، حاشیه و التهاب دست از سر علوم پزشکی بردارد.
در آموزشوپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد شرایط بهمراتب بدتر و پرحاشیهتر بود. هادی زارعپور در دولت حسن روحانی بیش از ۸ سال این ادارهکل را بدون کوچکترین حاشیهای مدیریت کرد؛ ولی از روز اول حضور عزت خواه و بهویژه انتصاب سبحانی بهعنوان معاون پشتیبانی، آموزشوپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد روز آرام ندیده است. فشارها به آموزشوپرورش به حدی بود که بنا بر عزل عزت خواه در قبل از انتخابات بود؛ اما در نهایت این موضوع به بعد از انتخابات موکول شد و درحالیکه همه احتمال مدیرکلی رضاپور را میدادند برخی فشارها و لابیهای بدون هماهنگی استانداری سبب امضا حکم برای جمالی آرند شد تا از مجموعه استانداری کسی در جلسه تودیع و معارفه شرکت نکند. حالا بعد از عزت خواه گمانهها از عزل مدیران دیگر همچون بهادر در شرکت گاز، پارسیاننژاد در بنیاد شهید، راستا در مسکن و شهرسازی و... بیشتر و بیشتر شده است.
حضور یک مدیر وابسته به مهدی روشنفکر در آموزشوپرورش شهرستان بویراحمد را عامل اصلی این حاشیه آفرینیها میدانستند. گویی برای دلشاد و مدیرانی از این جنس از مدیریت تنها عزل مرادشان است و باتوجهبه حجم زیاد نیرو در آموزشوپرورش روزانه شاهد جابهجایی و عزل و نصب نیروها در مجموعهای که قاعدتاً باید بهدور از حاشیه ادامه کار میداد بودیم.
در فرهنگ و ارشاد نیز بهمانند سال اول، سال دوم را نیز با تعریف و تقدیر و همایشهای کوچک و بزرگی به سر برد و سفر وزیر فرهنگ و ارشاد و وعدههای وی نیز تغییری در شرایط کلی این اداره پدید نیاورد. تالار مرکزی یاسوج بعد از سالها تعطیلی و رهایی دوباره سر زبانها افتاد. جشنوارههای متعدد فیلم، موسیقی و... برگزار شد؛ تاجایی که از امین درخشان بهعنوان مدیر برتر با حضور وزیر تقدیر شد؛ اما هنوز ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به جایگاه واقعی خود نرسیده است و خیلی از مشکلات هنرمندان هنوز بر سر زمین مانده و کسی نیست که بار این مشکلات را بهدوش بکشد. ورزش و جوانان نیز با شرایط ایدهآل و مطلوب فاصله دارد. هنرمندان و ورزشکاران در این دوره صاحب موفقیتهای شدند و هر دو دستگاه قدردان آنها بودند.
البته در این سال بهمانند سالهای اخیر باز هم تنها تیم هندبال فرازبام بود که موفقیت زیادی را به دست آورد.
در سازمان برنامهوبودجه نیز توقعات و انتظارات بیشتری میرفت که در عمل موفقیت جدید بودجهای و اعتباری شاهد نبودیم و باتوجهبه عدم تعیین تکلیف بودجه با وجود تمامشدن سال این امیدواری وجود دارد که این سازمان و مدیران آن در کنار منتخب جدید مردم گچساران نسبت به پیگیری جذب بودجه و اعتبارات بیشتر همت به خرج دهند.
وضعیت شهرداری و شوراهای استان کهگیلویه و بویراحمد نیز جزء حاشیه و ایجاد زحمت خیر دیگری در پی نداشت. فشارها بر مقدم در نهایت وی را مجبور به استعفا کرد او حضور در انتخابات را بهانه استعفایش اعلام نمود؛ ولی هنوز هم بر کسی روشن نیست مقدم با این پایگاه ضعیف رأی نیتش از حضور در انتخابات چه بوده است. در دهدشت در نهایت و در آخرین روزهای سال تهدید فرماندار سبب تعیین تکلیف شهردار این شهر شد.
در سال ۱۴۰۲ و در تابستان ابراهیم رئیسی به استان سفر کرد. سفری که با استقبال زیاد مردم روبرو شد؛ اما در واقعیت بخشی از آن استقبال برای تحویل نامهها و درخواستهای مردمی بود که بعدازاین سفر حجم نامههای دریافتی رکورد شکست. در این سفر کارخانه احیا شده قند یکبار دیگر افتتاح شد؛ ولی در سایر موارد اتفاق خاصی برای استان کهگیلویه و بویراحمد نیفتاد. حتی جاده پاتاوه و دهدشت که با حضور بذرپاش وزیر راه و شهرسازی افتتاح گردید همراه با تردیدها و نگرانیهای زیادی بود و بسیاری از موارد احتیاطی و ابتدایی این جاده باقیمانده است که از جمله نبود روگذر و زیرگذر در دو قسمت گندی خوری و ورودی دهدشت است. به گفته مسئولان بیش از 13هزار میلیارد تومان برای استان کهگیلویه و بویراحمد اعتبار تصویب شد که هنوز ریالی از این اعتبار به استان نیامده و قرار است این اعتبار به سمت استان سرازیر شود. باید منتظر بمانیم.
وضعیت جادههای استان کهگیلویه و بویراحمد هر کدام از دیگری بدتر است تنها در همین هفته قبل جاده کمربندی یاسوج ۲۳ کشته و زخمی داشت که یک آمار وحشتناک است و نشان از عمق بیتدبیری و ضعف مسئولین و نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد دارد. در کنار سفر رئیسجمهور شاهد سفر چندین مقام دیگر به استان نیز بودیم که از جمله عزتالله ضرغامی با تبلیغات وسیعی به استان آمد. ضرغامی به بازدید بلاد شاپور نیز رفت و وعدههای زیادی دارد؛ اما و اما هیچ اتفاقی در حوزه گردشگری و میراثفرهنگی استان نیفتاد.
احمد وحیدی وزیر کشور برای پنجمین بار به استان آمد در این سفر باز هم موضوع سد آبریز به میان آمد موضوعی که تقریباً در هر نشست و جلسه مطرح میشود؛ ولی در عمل هیچ پیشرفتی نداشته است. مسئله سد آبریز حتی در دیدار هنرمندان با استاندار نیز مطرح شد.
مرگ خسرو باقری پدرکارآفرینی استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از اتفاقات مهم سال 1402 بود. حضور همزمان آیتالله ملکحسینی و غلامرضا تاجگردون در مراسم تشییع مَرد صنعتی کهگیلویه و بویراحمد مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت. همچنین ترمز بریدن یک دستگاه تریلی در نزدیکی پلیسراه یاسوج - شیراز و خسارت به 25 خودرو و کشته و مصدوم شدن حدود 30 نفر از دیگر اتفاقات تلخ سال 1402 بود. یک خانواده 5نفره در این حادثه جان خود را از دست دادند. نهایتاً هم مشخص نشد که با مدیران سهلانگار در این خصوص چه برخوردی صورت گرفت؛ اما عزل امین پایدار مدیر وقت اداره راهداری شهرستان بویراحمد و جنجال رسانهای که بعد از آن بهوجود آمد از پیامدهای این حادثه تلقی شد. امین پایدار در مطلبی خواست برکناریاش را به گونه دیگری جلو دهد که عابد محمدی مدیرکل راهداری کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص شفافسازی کرد و گفت: بعد از تصادف هولناک تنگکناره و بر اساس اخطارهای سازمان بازرسی و سازمان راهداری کشور فرد دیگری را جایگزین او کردیم.
یکی دیگر از موضوعاتی که در سال 1402 بسیار پررنگ به نظر آمد، پروژهی احداث سد خرسان 3 بود که خیلی از فعالان زیست محیطی روی آن واکنش و مانور دادند و اعتقاد داشتند که این سد موجب آواره شدن بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم روستایی و زیر آب رفتن ۱۷ روستای بخش سادات محمودی میشود و خسارات جبران ناپذیر محیط زیستی و اجتماعی و فرهنگی برای منطقه به بار می آورد و در نهایت با رأی دادگاه شماره ۹ حقوقی یاسوج ابطال قرارداد و فعلاً پروژه تعطیل شد.
همانگونه که در ابتدا گفته شد سال، سال انتخابات بود و عملاً هر موضوع دیگری در سایه انتخابات قرار میگرفت. اندکی بعد از آغاز سال و پیامهای تبریک و ویدئویی نامزدها موضوع پر حاشیه حضور غلامرضا تاجگردون در کوه گل پیش آمد. موضوعی که صرفاً یک تفریح و گردش جمعی بود؛ اما با بدسلیقگی فرماندار وقت دنا به یک حاشیه بزرگ تبدیل شد. تاجگردون و اعوانش از کوهگل بازدید کردند. این حادثه نقطه شروع انتخاباتی بود که در ابتدا با عدم حضور چهرههای سرشناس و نیروهای اصلاحطلب آغاز شد. میتوان لیست بلندبالایی از جاهای خالی بزرگان در این انتخابات تنظیم کرد. بااینوجود شورای نگهبان برای نیروهای ثبتنام کرده بر خلاف دوره قبل راحتتر برخورد کرد و اکثر نیروها تأیید صلاحیت گرفتند. اما رد صلاحیت عدل هاشمیپور، سید قدرت حسینی و محمد بهرامی در ابتدا شوک بزرگی به هر سه حوزه انتخابیه بود.
بعدها اما محمد بهرامی موفق شد تأیید صلاحیت خود را بگیرد، ولی عدل هاشمیپور و سید قدرت موفق به این کار نشدند. هاشمیپور و طرفدارانش هر هفته اعلام میکردند که طی یکی دو روز آینده برگه تأیید صلاحیت وی به فرمانداری ارسال خواهد شد، ولی در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. هاشمیپور از شانس بالایی برای حضور در کهگیلویه بزرگ برخوردار بود. اما غیرقابلپیشبینیترین تأیید صلاحیت متعلق به غلامرضا تاجگردون بود. بعد از رد اعتبارنامه وی در مجلس یازدهم تأیید صلاحیت مجدد وی کمی سخت به نظر میرسید. بسیاریها سفر عباسعلی کدخدایی به استان قبل از اعلام تأیید صلاحیتها را بیارتباط با تأیید صلاحیت نهایی تاجگردون نمیدانند.
تأیید صلاحیت تاجگردون سبب کوچ عجیب و از سر استیصال سید ناصر حسینیپور به حوزه انتخابیه آبادان شد؛ اما سید ناصر در آن حوزه، کاری از پیش نبرد. گچساران از ابتدا تکلیفش معلوم بود و یارای مبارزه با تاجگردون در هیچکدام از نامزدها دیده نمیشد؛ اما تقریباً ده روز مانده به انتخابات تأیید صلاحیت ساسان دلاویز یکی از سه برادر دلاویز که پیشتر از نزدیکان تاجگردون محسوب میشدند سبب شکلگیری یک فضای نیمه رقابتی در این حوزه انتخابیه شد. فضای گچساران کمی رقابتی و حساسیتزا گردید؛ اما در نهایت تاجگردون برنده انتخابات آن حوزه انتخابیه شد.
هیچ حوزهای شاید در کل کشور بهاندازه حوزه بویراحمد، دنا و مارگون حساس و درگیر انتخابات نبود. این حوزه کل سال و حتی قبل از آن را با انتخابات گذرانده بود. تشدید مسائل قومیتی بهویژه با آمدن مهدی روشنفکر در این حوزه عملاً این حوزه را به سمت یک تقابل منطقهای کشانده بود. از همان ابتدا به نظر میرسید که رقابت در این حوزه میان مثلث روشنفکر، منتظریان و بهرامی است. برگزاری همایشهای متعدد و کاروان کشی عملاً این حوزه رقابتی را وارد یکفاز حساس و جدی انتخاباتی کرده بود. نامزدهای این حوزه بیش از سایر حوزههای استان در مناظرههای تلویزیونی حضور پیدا کردند. مناظرههایی که برای اولینبار اتفاق میافتاد و اگرچه دارای ایرادات اساسی بودند؛ اما نقطه شروع خوبی برای آینده هستند.
انتخابات این حوزه به نفع محمد بهرامی تمام شد و بعد از بهرامی، روشنفکر، منتظریان و خرامین قرار گرفتند. به نظر میرسد تحمل نتیجه انتخابات کماکان برای مهدی روشنفکر سخت و سنگین است و وی حتی از تریبون متعلق به موکلینش در صحن علنی مجلس برای دادخواهی خود استفاده کرد. بر روی رأی بالای مهدی روشنفکر در این انتخابات نیز جای بحث و تأمل بسیار وجود دارد. اساساً انتقاد نسبت به نحوه برگزاری انتخابات در سه حوزه انتخابیه وجود دارد. کهگیلویه در یک شرایط برزخی به سر میبرد و حتی زمزمههایی از ابطال این حوزه انتخابیه به گوش میرسید. در بویراحمد نیز مهدی روشنفکر نهتنها حاضر به تبریک به بهرامی نشد که به جد پیگیر بررسی سلامت انتخاباتی است که همه اعضای هیئت اجرایی آن توسط فرمانداران وابسته به خودش معرفی شده بودند. در گچساران هم مالک شریعتی نماینده تهران ول کن معرکه نیست و تلاش دارد با ایجاد شائبه در این حوزه انتخابیه مانعی قبل از بررسی اعتبارنامه در مقابل تاجگردون قرار دهد. نهایتآ روز گذشته شورای نگهبان مهر تأیید بر سلامت انتخابات گچساران، بویراحمد و کهگیلویه زد. 13 صندوق حوزه انتخابیه کهگیلویه مهر ابطال خورد که تأثیری بر نتیجه و صحت انتخابات نداشت.
سال با انتخابات و حواشی آن در حال تمامشدن است؛ اما قطعاً مقوله انتخابات تمامشدنی نیست و از همین اسفندماه بسیاری اسب خود را برای چهار سال دیگر زین کردهاند. بعد از تأیید سلامت انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در استان بهرغم تردیدهای جدی در مورد حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ در آخرین ساعات سال ۱۴۰۲ موضوع بررسی اعتبارنامه تاجگردون مسئله اصلی در این حوزه خواهد بود.
سال ۱۴۰۲ بهمانند سالهای قبل بدون کوچکترین دست آورد و اتفاق بزرگی برای استان کهگیلویه و بویراحمد تمام میشود و بعضی مدیران و نمایندگان استان جزء روزمرگی هیچ داشتهی دیگری برای استان نداشتهاند. اگر بخواهیم به روال سالهای قبل ارزیابی از سال جدید داشته باشیم باید گفت که این سال ۱۴۰۳ نیز بیهیچ اتفاقی جز تشدید برخی اتفاقات تلخ همچون مشکلات معیشتی، استخدامهای خارج از ضابطه (مثل استخدام 10 نفر در استانداری در روزهای پایانی اسفند1402) و تصادفات جاده میآید و یک سال بعد در چنین زمانی در حال تمامشدن خواهد بود؛ ولی بهحکم امیدواری با امید به نظاره خواهیم نشست تا شاید اندکی اتفاق مثبت برای استان کهگیلویه و بویراحمد پیش آید.