تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۳۹
کد مطلب : ۵۰۵۴۵۷
یادداشتی از محسن خرامین؛
جوشوخروش «ملت» در آرامستانها
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ یادداشت - محسن خرامین؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی - «ملت» در اینجا هیچ نسبتی با مفهوم سیاسی این واژه در ترکیب ملت - دولت ندارد، بلکه برگرفته از ادبیات عامهٔ مردم استان کهگیلویه و بویراحمد است که همراه با کلماتی دیگر همچون مخلوق، جمعیت، آدم، نفوس و... اشاره به تجمع شلوغ و ازدحام مردم در یک نقطه و مکان دارد.
همدردی و همراهی عمومی با صاحبعزا بهواسطهٔ ساخت و بافت نظام عشیرهای و قبیلهای قوم لر بخشی از تاریخ و فرهنگ ما بوده است.
اگر همدردی، تعامل، انسجام اجتماعی و... را ذیل سرمایهٔ اجتماعی تعریف کنیم، بخشهایی از آدابورسوم مرگ در بالارفتن سرمایهٔ اجتماعی مؤثر بودهاند. اما حالا به نظر میرسد این پدیده همراه با تحولات اجتماعی و سبک زندگی و همچنین ورود فناوریهای مدرن، خود را بهروزرسانی کرده است و میان سنت و مدرنیته معلق و در نوسان است.
مراسمات مربوط به مرگ و ازدحام و برخی مناسک حول آن همواره کارکردهای مختلف تمایزبخشی (پیر بوردیو)، قدرتدهی (میشل فوکو)، همبستگی اجتماعی (امیل دورکهایم)، کارناوالگرایی (باختین)، نمایش (گی دبور) و مباحث مربوط به توده (آنتونیو نگری) و... داشته است که بهطور مفصل میتوان از منظر هرکدام از این تئوریها به این پدیده پرداخت.
مراسمات و مناسک، برآیند و برگرفته از فرهنگ و مناسبات اجتماعی و سیاسی هر جامعه است و طبیعی است با تغییرات در ساختار و مناسبات سیاسی، مراسمات نیز در توازی دچار تغییر و تطور میشود. به همین جهت، در سالهای اخیر شاهد ازدحام و رونق مراسمات و تغییر ماهیت این برنامهها در استان بودهایم.
جملهٔ معروفی از مظفرالدینشاه قاجار در تاریخ و فرهنگ ما ثبت شده است که گفته است: «همه چیزمان به همه چیزمان میآید».
بهمثابه این جمله، مراسمات و مناسبات را باید در امتداد زندگی روزمرهٔ استان و فرهنگ غالب بر آن دید. حتی در مواردی که واردات برخی کالاها و رفتارها در حوزهٔ فرهنگ و مناسک اتفاق میافتد، خیلی زود این رفتارها و کالاها در معرض مونتاژ و استحاله درون فرهنگ بومی قرار میگیرند.
در مقابل نیز برخی از ویژگیهای درونی این پدیده در برابر واردات و تهاجمات، دچار جهش و یا مسخ زدگی میشوند.
پدیدهٔ مراسمات و تجمعات مرگ و قبرستان چند سالی است در ادبیات رسانهای و انتخاباتی استان نقل محافل شده است و نگاهی دووجهی به آن وجود دارد. جمعی استهزا گونه از قبرستانها و شلوغی انتخاباتی قبرستانها میگویند و طیفی نیز بر کارکردهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این پدیده تأکید دارند.
قبرستان، تشریفات و ازدحام دیگر متعلق به افراد و خانوادههای خاص نیست و هماینک توده این بستر و میدان را راحتترین و دمدستیترین میدان عرضاندام و مانور میداند.
این نقشآفرینی را نمیتوان بدون تحلیل و بررسی ابعاد و جوانب، قضاوتِ مثبت و منفی پیشاپیش داشت؛ بلکه پدیدهای است که بخشی از آن واکنشی نسبت به نادیدهگرفتنها و ندیدنهاست.
فقدان فضاهای عمومی در رونقبخشی قبرستانها نیز مؤثر بوده است. بهویژه فقدان احزاب و رسانههای مستقل و بالارفتن هزینهٔ کار سیاسی، بستر مناسبی برای ارجبخشی و پناهبردن به قبرستان و اعتبارزایی توده بوده است.
بنابراین، بخشی از شلوغی قبرستانها پیامد وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه است که توده دنبال کوچکترین بهانه برای حفظ و تقویت آن است.
قبرستان در حال تبدیلشدن به فضایی قدرتمند است که در حال پوستاندازی از شکل سنتی و ازدستدادن برخی بایدها و نبایدهای مذهبی خود و تبدیلشدن به معجونی درهمبرهم از فرهنگها و آدابورسوم مختلف و حوزههای متفاوت است. این فضای جدید، سخنرانی و ادبیات، متن و دلنوشته، مرثیهسرایی، پوشش و تعارفات و حتی اقتصاد مخصوص خود را دارد که گاهی برخی از این موارد از قبرستان به سایر ساحات جامعه صادر میشود.
قبرستان در حال تولید و تکثیر ادبیات و مناسبات ویژهٔ خود است و «سیاست قبرستانی» میتواند مقولهای جدید و قابلتأمل و بررسی باشد.
هماینک آرامستانها، ناآرامترین مکانها در استان هستند و ترافیک و تبادل و تعامل و گاهی تضاد در آن در بالاترین سطح خود قرار دارد.
در پایان، اگر برای توسعه مبنا و معیاری قائل باشیم، سؤالی که باقی میماند این است: آیا میتوان بین اتفاقات آرامستانها و شاخصهای توسعه نسبتی مثبت یا منفی برقرار کرد؟ و آیا از دل قبرستانها توفیقی سیاسی، اجتماعی و شهروندی حاصل میشود یا خیر؟
هرکدام از این سؤالات و پاسخ به آنها تابع متغیرهای بسیار و آزمونوخطا و بررسیهای عمیق است که مقالات تحقیقی و پژوهشی مستقلی میطلبد.
همدردی و همراهی عمومی با صاحبعزا بهواسطهٔ ساخت و بافت نظام عشیرهای و قبیلهای قوم لر بخشی از تاریخ و فرهنگ ما بوده است.
اگر همدردی، تعامل، انسجام اجتماعی و... را ذیل سرمایهٔ اجتماعی تعریف کنیم، بخشهایی از آدابورسوم مرگ در بالارفتن سرمایهٔ اجتماعی مؤثر بودهاند. اما حالا به نظر میرسد این پدیده همراه با تحولات اجتماعی و سبک زندگی و همچنین ورود فناوریهای مدرن، خود را بهروزرسانی کرده است و میان سنت و مدرنیته معلق و در نوسان است.
مراسمات مربوط به مرگ و ازدحام و برخی مناسک حول آن همواره کارکردهای مختلف تمایزبخشی (پیر بوردیو)، قدرتدهی (میشل فوکو)، همبستگی اجتماعی (امیل دورکهایم)، کارناوالگرایی (باختین)، نمایش (گی دبور) و مباحث مربوط به توده (آنتونیو نگری) و... داشته است که بهطور مفصل میتوان از منظر هرکدام از این تئوریها به این پدیده پرداخت.
مراسمات و مناسک، برآیند و برگرفته از فرهنگ و مناسبات اجتماعی و سیاسی هر جامعه است و طبیعی است با تغییرات در ساختار و مناسبات سیاسی، مراسمات نیز در توازی دچار تغییر و تطور میشود. به همین جهت، در سالهای اخیر شاهد ازدحام و رونق مراسمات و تغییر ماهیت این برنامهها در استان بودهایم.
جملهٔ معروفی از مظفرالدینشاه قاجار در تاریخ و فرهنگ ما ثبت شده است که گفته است: «همه چیزمان به همه چیزمان میآید».
بهمثابه این جمله، مراسمات و مناسبات را باید در امتداد زندگی روزمرهٔ استان و فرهنگ غالب بر آن دید. حتی در مواردی که واردات برخی کالاها و رفتارها در حوزهٔ فرهنگ و مناسک اتفاق میافتد، خیلی زود این رفتارها و کالاها در معرض مونتاژ و استحاله درون فرهنگ بومی قرار میگیرند.
در مقابل نیز برخی از ویژگیهای درونی این پدیده در برابر واردات و تهاجمات، دچار جهش و یا مسخ زدگی میشوند.
پدیدهٔ مراسمات و تجمعات مرگ و قبرستان چند سالی است در ادبیات رسانهای و انتخاباتی استان نقل محافل شده است و نگاهی دووجهی به آن وجود دارد. جمعی استهزا گونه از قبرستانها و شلوغی انتخاباتی قبرستانها میگویند و طیفی نیز بر کارکردهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این پدیده تأکید دارند.
قبرستان، تشریفات و ازدحام دیگر متعلق به افراد و خانوادههای خاص نیست و هماینک توده این بستر و میدان را راحتترین و دمدستیترین میدان عرضاندام و مانور میداند.
این نقشآفرینی را نمیتوان بدون تحلیل و بررسی ابعاد و جوانب، قضاوتِ مثبت و منفی پیشاپیش داشت؛ بلکه پدیدهای است که بخشی از آن واکنشی نسبت به نادیدهگرفتنها و ندیدنهاست.
فقدان فضاهای عمومی در رونقبخشی قبرستانها نیز مؤثر بوده است. بهویژه فقدان احزاب و رسانههای مستقل و بالارفتن هزینهٔ کار سیاسی، بستر مناسبی برای ارجبخشی و پناهبردن به قبرستان و اعتبارزایی توده بوده است.
بنابراین، بخشی از شلوغی قبرستانها پیامد وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه است که توده دنبال کوچکترین بهانه برای حفظ و تقویت آن است.
قبرستان در حال تبدیلشدن به فضایی قدرتمند است که در حال پوستاندازی از شکل سنتی و ازدستدادن برخی بایدها و نبایدهای مذهبی خود و تبدیلشدن به معجونی درهمبرهم از فرهنگها و آدابورسوم مختلف و حوزههای متفاوت است. این فضای جدید، سخنرانی و ادبیات، متن و دلنوشته، مرثیهسرایی، پوشش و تعارفات و حتی اقتصاد مخصوص خود را دارد که گاهی برخی از این موارد از قبرستان به سایر ساحات جامعه صادر میشود.
قبرستان در حال تولید و تکثیر ادبیات و مناسبات ویژهٔ خود است و «سیاست قبرستانی» میتواند مقولهای جدید و قابلتأمل و بررسی باشد.
هماینک آرامستانها، ناآرامترین مکانها در استان هستند و ترافیک و تبادل و تعامل و گاهی تضاد در آن در بالاترین سطح خود قرار دارد.
در پایان، اگر برای توسعه مبنا و معیاری قائل باشیم، سؤالی که باقی میماند این است: آیا میتوان بین اتفاقات آرامستانها و شاخصهای توسعه نسبتی مثبت یا منفی برقرار کرد؟ و آیا از دل قبرستانها توفیقی سیاسی، اجتماعی و شهروندی حاصل میشود یا خیر؟
هرکدام از این سؤالات و پاسخ به آنها تابع متغیرهای بسیار و آزمونوخطا و بررسیهای عمیق است که مقالات تحقیقی و پژوهشی مستقلی میطلبد.








![احضار وزیر نیرو به مجلس با سؤالات محمد بهرامی / نماینده بویراحمد خطاب به وزیر نیرو: سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی «تعدی به شأن مجلس» است! / قانون برای اجراست نه تزئین / سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی [سد ماندگان] «رویهی وزارتخانه» است یا استثنا؟ / چرا پروژههای غیرقانونی «خرسان ۳» و «ماندگان» ردیف بودجه عمرانی دارند؟ / چرا وزارت نیرو قانون محیط زیست را دور میزند؟ / انتقاد بهرامی: کشور در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عقب ماند؛ تدابیر وزارت نیرو برای تنوع سبد تولید برق چیست؟ / ۳۰٪ شبکه توزیع فرسوده است؛ بودجه نوسازی کجاست؟ احضار وزیر نیرو به مجلس با سؤالات محمد بهرامی / نماینده بویراحمد خطاب به وزیر نیرو: سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی «تعدی به شأن مجلس» است! / قانون برای اجراست نه تزئین / سدسازیهای بدون مجوز زیستمحیطی [سد ماندگان] «رویهی وزارتخانه» است یا استثنا؟ / چرا پروژههای غیرقانونی «خرسان ۳» و «ماندگان» ردیف بودجه عمرانی دارند؟ / چرا وزارت نیرو قانون محیط زیست را دور میزند؟ / انتقاد بهرامی: کشور در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عقب ماند؛ تدابیر وزارت نیرو برای تنوع سبد تولید برق چیست؟ / ۳۰٪ شبکه توزیع فرسوده است؛ بودجه نوسازی کجاست؟](/images/docs/000505/n00505397-s.jpg)





























