تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۰۴:۲۰
کد مطلب : ۴۷۳۹۷۲
پاسخی به بیانیه بزرگواری؛
آقای بزرگواری؛ لطفاً بس کنید دیگه! تحمل مردم و نظام هم حدی دارد!
۷
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛حجت‌‌الاسلام سیدعلی محمد بزرگواری، نامزد انتخابات مجلس حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده بعد از اینکه شورای نگهبان صحت انتخابات مجلس حوزه انتخابیه بیانیه‌ی شدیداللحنی را منتشر کرد و به صراحت نوشت: «مردم عزیز کهگیلویه بزرگ، همان‌گونه که شما می‌دانید وقتی قدرت و ثروت با هم همراه شود و متأسفانه این صحنه‌آرایی خطرناک نیز از سوی ناظران تأیید شود، غباری از زر و زور و تزویر بر حقیقت مستولی می‌شود که اگر امام حسین (ع) هم در مقابل آنها قرار گیرد راه به جایی نمی‌برد و این جماعت از اینکه آن امام معصوم را زیر سم اسبان له کنند هم ابایی نخواهند داشت.»
بزرگواری همچنین در بخش دیگری از بیانیه خود نوشت: باید گفت که از این جماعت منفعت‌طلب چیزی جز این انتظار نمیرفت که اگر غیر از این بود مردم کهگیلویه بزرگ، یکصدا برای تغییر به میدان نمی‌آمدند، اما آنچه بیش از هر چیزی نگران‌کننده است ابزار‌ها و مقدماتی است که برای تکمیل پازل مهندسی انتخابات کارساز شد که یکی از آنها کدملی مردگان و زندگانی بود که بدون حضور فیزیکی صاحبان کدملی، رأی می‌دادند و این بستری بود که زمینه‌ساز مهندسی انتخابات در این دیار شد.
این نامزد انتخابات مجلس همچنین در بیانیه خود آورده است که نگران‌کننده‌تر از مهندسی انتخابات توسط‌فامیل‌ها، منسوبین و سرسپرده‌های آقای موحد، نهاد شورای نگهبان است که مردم عزیز حوزه انتخابیه‌ام دل به عدالت آنها بسته بودند، اما متأسفانه به جای ابطال انتخاباتی که تخلفات گسترده آن، اظهر من الشمس بود فقط به ابطال چندین صندوق بسنده کردند تا باز هم در تقابل حق علیه باطل، جریان زر و زور و تزویر راه تغییر را بر مردم ببندند و اعتماد و‌ایمان و‌امید مردم بویژه خانواده‌های محترم شهدا و ایثارگران به نظام اسلامی و نهاد نظارتی شورای نگهبان، لگدمال شود. [متن کامل بیانیه بزرگواری را اینجا بخوانید]
به گزارش کبنا، یکی از کاربران کبنا نیوز به بیانیه بزرگواری با این عنوان «جناب بزرگواری، مدارای نظام هم حدی دارد، بس کنید!» پاسخی داده است که در ادامه آن را می‌خوانید.
این روزها خوشبختانه، دل خانواده‌های شهدا و ایثارگران به حضور پرشور و شعور مردم استان کهگیلویه و بویراحمد و حضور حماسی‌شان در انتخابات دوازدهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی، شاد و خرسند است. مردمی که در این 45 سال، همواره به عنوان بازوان اصلی نظام و انقلاب، آزادانه و آگاهانه، در مسیری هستند که برای تمامی لحظاتش، بهترین جوانان خود را تقدیم کرده اند. بنابراین حضور متفکرانه و متعهدانه مردمی که بیش از دیگران، فقر و مشکلات اقتصادی را لمس کرده اند، بیانگرِ درکشان از ساختارهای سیاسی و فرهنگی است.
اما در میان شادی و شعف مردم استان، گویی جناب آقای بزرگواری نمی‌خواهد که پشت قانون حرکت کند و امید دارد که مردم و قانون و مجریان قانون، با ایشان هماهنگ شوند. بیانیۀ مبتدیانه، تحقیرانه و توهین آمیزشان که خود حاکی از عمق توهم‌زدگی و قانون‌گریزی وی می‌باشد، در ادامۀ رفتارهای مشمئز کننده‌ای است که در ایام انتخابات داشتند و لزوم برخورد قانونی و تنبُّه ایشان را صد چندان کرده است.
از عهدشکنی با مردم و وابستگی‌شان به قدرت‌طلبی که بگذریم، هنجارشکنی که قبل از آغاز انتخابات داشتند و سپس، بدگویی و افشاگری‌های مستمرشان علیه زندگی شخصی و خانوادگی جناب مهندس هاشمی‌پور، مبین ناآگاهی ایشان از مسائل مهم سیاسی و مدیریتی است؛ لذا چارۀ دوام و بقای خود را در توهین و اهانت به جناب آقای موحد تشخیص دادند.
هرچه به پایان انتخابات می‌رسیدیم، زبان آلوده به حرف‌های ناسنجیده جناب آقای بزرگواری، تندتر می‌شد و تا جایی پیش رفتند که در ورزشگاه‌ها، دور اندک گروهی که حامی‌اش بودند، گونی کشیدند و بر فهم خود، خودکار حذف.
به هر جهت، انتخابات با تمام معایب و محاسنش به پایان رسید. طبق پیش‌بینی‌هایی که از قبل و از استقبال بی‌نظیر مردم در ستادها و دعوت‌ها و حضور گسترده‌شان در تمامی محافل سیاسی، هم محرز و مسلم بود، جناب آقای موحد، با حداکثر آرا، به‌عنوان نماینده دوازدهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند.
آقای بزرگواری که به قول علیرضا نوری‌‌زاد، خارج‌نشین معاند نظام، در دوره هشتم و نهم صرفاً در مجلس حضور داشتند تا علیه سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی شعار بدهد، بدون از اینکه ذره‌ای تبعیت از قانون و آرامش مردم و اعتماد به‌نظام را ملحوظ نظر داشته باشد، هر روز دسته‌گلی به آب می‌دهد و به دنبال ایجاد شائبه و شبهه‌ای جدید است. در بیانیۀ مبتدیانه خود، ابتدا به مردمی توهین میکند که قریب 30 سال دارند با شعور و فهم بالای خود، کسی را انتخاب می‌کنند که همواره در مجلس شورای اسلامی، به عنوان یک قطب سیاسی و حقوقی مورد توجه و عنایت رؤسای مجالس و دولت‌های مختلف بوده است. نوشته اند که «پایان دادن به حاکمیت اختاپوسی»، بدون اینکه درکی از مفاهیم داشته باشند، گام در مسیر سقوط خود نهاده و خوشبختانه بیش از گذشته، ماهیت خود را برای مردم روشن میکند. آقای بزرگواری نوشته‌اند که «در راهی که با شما مردم شروع کرده‌ایم بر عهدم پایبندم...»، شما بر عهد با مردم پایبندی؟ فراموش کردی که در روستای کلایه و تنگ پیرزال، با مردم چه عهدی بستی؟ از همراهان خودتون بپرسید، شما به مردم گفتید که با شما عهد بسته بودم که بیش از 8 سال به مجلس نروم. پس چرا برگشتید؟ آیا این بازگشت، بی عهدی و نقص پیمان با مردم نیست؟
بلاتشبیه خود را با امام حسین (ع) مقایسه کرده‌اید. از شما می‌پرسم، آیا نظامی که هر روز ادعایش را داشتید، نمی‌تواند به‌اندازه شمایی که نه سواد سیاسی دارید، نه قدرت استدلال دارید، نه فهم بر مسائل مملکتی دارید و آن اشتباه فاحش (بعد از افتضاحی که مسیح علی‌نژاد در مصاحبۀ با آقای بزرگواری داشتند، در پاسخ به علی لاریجانی رئیس مجلس وقت می‌گوید که نفهمیدم که زن بود یا مرد)، زروزور و تزویر را تشخیص بدهد؟
آقای بزرگواری با تمام ادعای صداقت و سلامت عقل و ایمان، آقای علی احمدزاده را به تمسخر به نام قبلی‌شان، حشمت‌الله احمدزاده، خطاب میکند. به‌راستی که هیچ اعتقادی به قرآن هم نداری. چرا که قرآن می‌فرماید «ای کسانی که ایمان آورده‌اید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد طعن و عیب‌جویی قرار ندهید، و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان نام کفر بگذارید، و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند». آیا به این توجه کرده‌ای که تمام دوستان و یاران گذشته‌ای که در دهه 60 و 70 برای شما آبرو گذاشتند و به جایی نرسیدید، به دلیل همین بدعهدی و نارفیقی و تهمت زنی از جمع شما دور شدند؟
آقای بزرگواری به کجا رسیده‌ای که همه را سرسپرده و نوکر و وابسته میدانی؟ عمری است که در مقابل این مردم شکست می‌خوری. چرا به دنبال دلیل آن نیستی؟ شما اصلاح‌طلبان را به حمایت دعوت کردی و در مجلس علیه بزرگان اصلاح‌طلب شعار دادی! مردم ایل طیبی و بهمنی شما را در مقابل آقای مژدهی‌پور برای مجلس هشتم و نهم با حضور حداکثری پذیرفتند و حالا آنها را فریب‌خورده و فروخته شده و وابسته و... مورد اهانت قرار میدهی! هشت سال در مجلس شورای اسلامی به گفته خودتان، فقط برای نظارت بر ذبح اسلامی عضو کمیسیون کشاورزی بودی! هیچ‌وقت برای این مردم حرف جدید، نگرش تازه‌ای، تغییری در ادبیات و فکرتان نشان نداده‌ای! همیشه به مردم نسنجیده حرف زدی و با مردم متعهد و هم پیمان نبوده‌ای! عملاً علیه ریاست‌جمهور، وزرا، رؤسای مجلس و استاندار و مدیران استان، با خِسَّت و استیصال، توهین کرده‌ای! دیگر بس نیست؟ فکر می‌کنی «چماق لری» شما تا کی می‌تواند زبان و ادبیات و فرهنگتان باشد؟ اوج خفت و ذلت مردم این شهرستان زمانی بود که در جلسه صبح مجلس، دولت را با «چماق لری» تهدید کردید. بعدازظهر دوباره وقت گرفتی و گفتی که منظورم از چماق لری، اون چماق بود نه این چماق. دوباره صبح روز بعدش وقت همه گرفتی و گفتی که منظورتان این بود که دولت باید به مردم حوزه انتخابیه‌اش خدمت کند که دیگر آقای لاریجانی با تندی به شما گفت که بس کنید؟ آبروی همه را بردید، چرا این موضوع را کِش می‌دهید؟
آیا این فکر و این ادبیات، مهندسی شده نیست؟ آیا این برداشتی که وجودتان را گرفته است، فکر مهندسی شدۀ همون پیمانکاری که صبح روز پنج شنبه در سرفاریاب و سواری به دنبال خریدن رأی مردم بود، نیست؟
جناب آقای بزرگواری؛
این انتخابات در نهایت دقت و نظارتِ مسئولان و مردم انجام گرفت و هیچ شائبه‌ای بر آن مترتب نیست. همه با هوشیاری و عقلانیت وارد این رقابت شدند و رأی دادند و تبریکات خود را از نظام و شهدا گرفتند الا شما. جنابعالی متوهم زده و بدون اینکه متوجه باشی که بیشترین صندوقهای ابطال شده در حوزۀ سر فاریاب بوده و تعداد آرای نیز اعلام نشده است، شائبۀ ابطال 8 هزار رأی را بیان میکنید؟ آیا این ادعا و این فسادها وجود داشت و نظام سکوت کرده است؟ آیا این شبهات با ادعاهایی که دیگران می‌گفتند و شما به عنوان وکیل مردم، در مجلس هیچ توانی الا شعار دادن علیه‌شان نداشتید، همسان نیست؟ یعنی شما با تمام ناتوانی و بی اطلاعی از ابتدایی‌ترین مسائل سیاسی و امنیتی متوجه این حجم از تخلفات شدی، ولی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و نظارتی به عنوان تمام داشته‌های نظام و انقلاب که 45 سال است مملکت و امانت شهدا را از دنیای استکبار و صهیونیسم و بالاخص از افکار متحجرانه‌ای حفظ کرده است، دیدند و کاری نکردند؟ لطفاً بس کنید دیگه! تحمل مردم و نظام هم حدی دارد!
بزرگواری همچنین در بخش دیگری از بیانیه خود نوشت: باید گفت که از این جماعت منفعت‌طلب چیزی جز این انتظار نمیرفت که اگر غیر از این بود مردم کهگیلویه بزرگ، یکصدا برای تغییر به میدان نمی‌آمدند، اما آنچه بیش از هر چیزی نگران‌کننده است ابزار‌ها و مقدماتی است که برای تکمیل پازل مهندسی انتخابات کارساز شد که یکی از آنها کدملی مردگان و زندگانی بود که بدون حضور فیزیکی صاحبان کدملی، رأی می‌دادند و این بستری بود که زمینه‌ساز مهندسی انتخابات در این دیار شد.
این نامزد انتخابات مجلس همچنین در بیانیه خود آورده است که نگران‌کننده‌تر از مهندسی انتخابات توسط‌فامیل‌ها، منسوبین و سرسپرده‌های آقای موحد، نهاد شورای نگهبان است که مردم عزیز حوزه انتخابیه‌ام دل به عدالت آنها بسته بودند، اما متأسفانه به جای ابطال انتخاباتی که تخلفات گسترده آن، اظهر من الشمس بود فقط به ابطال چندین صندوق بسنده کردند تا باز هم در تقابل حق علیه باطل، جریان زر و زور و تزویر راه تغییر را بر مردم ببندند و اعتماد و‌ایمان و‌امید مردم بویژه خانواده‌های محترم شهدا و ایثارگران به نظام اسلامی و نهاد نظارتی شورای نگهبان، لگدمال شود. [متن کامل بیانیه بزرگواری را اینجا بخوانید]
به گزارش کبنا، یکی از کاربران کبنا نیوز به بیانیه بزرگواری با این عنوان «جناب بزرگواری، مدارای نظام هم حدی دارد، بس کنید!» پاسخی داده است که در ادامه آن را می‌خوانید.
این روزها خوشبختانه، دل خانواده‌های شهدا و ایثارگران به حضور پرشور و شعور مردم استان کهگیلویه و بویراحمد و حضور حماسی‌شان در انتخابات دوازدهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی، شاد و خرسند است. مردمی که در این 45 سال، همواره به عنوان بازوان اصلی نظام و انقلاب، آزادانه و آگاهانه، در مسیری هستند که برای تمامی لحظاتش، بهترین جوانان خود را تقدیم کرده اند. بنابراین حضور متفکرانه و متعهدانه مردمی که بیش از دیگران، فقر و مشکلات اقتصادی را لمس کرده اند، بیانگرِ درکشان از ساختارهای سیاسی و فرهنگی است.
اما در میان شادی و شعف مردم استان، گویی جناب آقای بزرگواری نمی‌خواهد که پشت قانون حرکت کند و امید دارد که مردم و قانون و مجریان قانون، با ایشان هماهنگ شوند. بیانیۀ مبتدیانه، تحقیرانه و توهین آمیزشان که خود حاکی از عمق توهم‌زدگی و قانون‌گریزی وی می‌باشد، در ادامۀ رفتارهای مشمئز کننده‌ای است که در ایام انتخابات داشتند و لزوم برخورد قانونی و تنبُّه ایشان را صد چندان کرده است.
از عهدشکنی با مردم و وابستگی‌شان به قدرت‌طلبی که بگذریم، هنجارشکنی که قبل از آغاز انتخابات داشتند و سپس، بدگویی و افشاگری‌های مستمرشان علیه زندگی شخصی و خانوادگی جناب مهندس هاشمی‌پور، مبین ناآگاهی ایشان از مسائل مهم سیاسی و مدیریتی است؛ لذا چارۀ دوام و بقای خود را در توهین و اهانت به جناب آقای موحد تشخیص دادند.
هرچه به پایان انتخابات می‌رسیدیم، زبان آلوده به حرف‌های ناسنجیده جناب آقای بزرگواری، تندتر می‌شد و تا جایی پیش رفتند که در ورزشگاه‌ها، دور اندک گروهی که حامی‌اش بودند، گونی کشیدند و بر فهم خود، خودکار حذف.
به هر جهت، انتخابات با تمام معایب و محاسنش به پایان رسید. طبق پیش‌بینی‌هایی که از قبل و از استقبال بی‌نظیر مردم در ستادها و دعوت‌ها و حضور گسترده‌شان در تمامی محافل سیاسی، هم محرز و مسلم بود، جناب آقای موحد، با حداکثر آرا، به‌عنوان نماینده دوازدهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند.
آقای بزرگواری که به قول علیرضا نوری‌‌زاد، خارج‌نشین معاند نظام، در دوره هشتم و نهم صرفاً در مجلس حضور داشتند تا علیه سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی شعار بدهد، بدون از اینکه ذره‌ای تبعیت از قانون و آرامش مردم و اعتماد به‌نظام را ملحوظ نظر داشته باشد، هر روز دسته‌گلی به آب می‌دهد و به دنبال ایجاد شائبه و شبهه‌ای جدید است. در بیانیۀ مبتدیانه خود، ابتدا به مردمی توهین میکند که قریب 30 سال دارند با شعور و فهم بالای خود، کسی را انتخاب می‌کنند که همواره در مجلس شورای اسلامی، به عنوان یک قطب سیاسی و حقوقی مورد توجه و عنایت رؤسای مجالس و دولت‌های مختلف بوده است. نوشته اند که «پایان دادن به حاکمیت اختاپوسی»، بدون اینکه درکی از مفاهیم داشته باشند، گام در مسیر سقوط خود نهاده و خوشبختانه بیش از گذشته، ماهیت خود را برای مردم روشن میکند. آقای بزرگواری نوشته‌اند که «در راهی که با شما مردم شروع کرده‌ایم بر عهدم پایبندم...»، شما بر عهد با مردم پایبندی؟ فراموش کردی که در روستای کلایه و تنگ پیرزال، با مردم چه عهدی بستی؟ از همراهان خودتون بپرسید، شما به مردم گفتید که با شما عهد بسته بودم که بیش از 8 سال به مجلس نروم. پس چرا برگشتید؟ آیا این بازگشت، بی عهدی و نقص پیمان با مردم نیست؟
بلاتشبیه خود را با امام حسین (ع) مقایسه کرده‌اید. از شما می‌پرسم، آیا نظامی که هر روز ادعایش را داشتید، نمی‌تواند به‌اندازه شمایی که نه سواد سیاسی دارید، نه قدرت استدلال دارید، نه فهم بر مسائل مملکتی دارید و آن اشتباه فاحش (بعد از افتضاحی که مسیح علی‌نژاد در مصاحبۀ با آقای بزرگواری داشتند، در پاسخ به علی لاریجانی رئیس مجلس وقت می‌گوید که نفهمیدم که زن بود یا مرد)، زروزور و تزویر را تشخیص بدهد؟
آقای بزرگواری با تمام ادعای صداقت و سلامت عقل و ایمان، آقای علی احمدزاده را به تمسخر به نام قبلی‌شان، حشمت‌الله احمدزاده، خطاب میکند. به‌راستی که هیچ اعتقادی به قرآن هم نداری. چرا که قرآن می‌فرماید «ای کسانی که ایمان آورده‌اید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد طعن و عیب‌جویی قرار ندهید، و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان نام کفر بگذارید، و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند». آیا به این توجه کرده‌ای که تمام دوستان و یاران گذشته‌ای که در دهه 60 و 70 برای شما آبرو گذاشتند و به جایی نرسیدید، به دلیل همین بدعهدی و نارفیقی و تهمت زنی از جمع شما دور شدند؟
آقای بزرگواری به کجا رسیده‌ای که همه را سرسپرده و نوکر و وابسته میدانی؟ عمری است که در مقابل این مردم شکست می‌خوری. چرا به دنبال دلیل آن نیستی؟ شما اصلاح‌طلبان را به حمایت دعوت کردی و در مجلس علیه بزرگان اصلاح‌طلب شعار دادی! مردم ایل طیبی و بهمنی شما را در مقابل آقای مژدهی‌پور برای مجلس هشتم و نهم با حضور حداکثری پذیرفتند و حالا آنها را فریب‌خورده و فروخته شده و وابسته و... مورد اهانت قرار میدهی! هشت سال در مجلس شورای اسلامی به گفته خودتان، فقط برای نظارت بر ذبح اسلامی عضو کمیسیون کشاورزی بودی! هیچ‌وقت برای این مردم حرف جدید، نگرش تازه‌ای، تغییری در ادبیات و فکرتان نشان نداده‌ای! همیشه به مردم نسنجیده حرف زدی و با مردم متعهد و هم پیمان نبوده‌ای! عملاً علیه ریاست‌جمهور، وزرا، رؤسای مجلس و استاندار و مدیران استان، با خِسَّت و استیصال، توهین کرده‌ای! دیگر بس نیست؟ فکر می‌کنی «چماق لری» شما تا کی می‌تواند زبان و ادبیات و فرهنگتان باشد؟ اوج خفت و ذلت مردم این شهرستان زمانی بود که در جلسه صبح مجلس، دولت را با «چماق لری» تهدید کردید. بعدازظهر دوباره وقت گرفتی و گفتی که منظورم از چماق لری، اون چماق بود نه این چماق. دوباره صبح روز بعدش وقت همه گرفتی و گفتی که منظورتان این بود که دولت باید به مردم حوزه انتخابیه‌اش خدمت کند که دیگر آقای لاریجانی با تندی به شما گفت که بس کنید؟ آبروی همه را بردید، چرا این موضوع را کِش می‌دهید؟
آیا این فکر و این ادبیات، مهندسی شده نیست؟ آیا این برداشتی که وجودتان را گرفته است، فکر مهندسی شدۀ همون پیمانکاری که صبح روز پنج شنبه در سرفاریاب و سواری به دنبال خریدن رأی مردم بود، نیست؟
جناب آقای بزرگواری؛
این انتخابات در نهایت دقت و نظارتِ مسئولان و مردم انجام گرفت و هیچ شائبه‌ای بر آن مترتب نیست. همه با هوشیاری و عقلانیت وارد این رقابت شدند و رأی دادند و تبریکات خود را از نظام و شهدا گرفتند الا شما. جنابعالی متوهم زده و بدون اینکه متوجه باشی که بیشترین صندوقهای ابطال شده در حوزۀ سر فاریاب بوده و تعداد آرای نیز اعلام نشده است، شائبۀ ابطال 8 هزار رأی را بیان میکنید؟ آیا این ادعا و این فسادها وجود داشت و نظام سکوت کرده است؟ آیا این شبهات با ادعاهایی که دیگران می‌گفتند و شما به عنوان وکیل مردم، در مجلس هیچ توانی الا شعار دادن علیه‌شان نداشتید، همسان نیست؟ یعنی شما با تمام ناتوانی و بی اطلاعی از ابتدایی‌ترین مسائل سیاسی و امنیتی متوجه این حجم از تخلفات شدی، ولی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و نظارتی به عنوان تمام داشته‌های نظام و انقلاب که 45 سال است مملکت و امانت شهدا را از دنیای استکبار و صهیونیسم و بالاخص از افکار متحجرانه‌ای حفظ کرده است، دیدند و کاری نکردند؟ لطفاً بس کنید دیگه! تحمل مردم و نظام هم حدی دارد!
