مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ منوچهر نیاکاناصل
دلم خون است، از بی کفایتی بعضی مسئولانی که فرزندان این خطه را به کام مرگ کشیدند و "دنایی" که سالیان درازی حیات این قوم را به گردن گرفت. با تحمل برف سنگین بر دوش خود، مایحتاج مردمش را فراهم میکرد.
ولی امروز همه آن فدا کاریها فراموش شده و زیر هجمهی شدید همگان قرار گرفته...
عزیزان؛ فراموش نکنیم؛ او «دنا» است، پدر «خائیز» همان کوهی که به آریوبرزن پناه داد، و برای دفاع از فرزندانش بر اسکندر غرید و آن اتفاق برگ زرینی درتاریخ استان و کشور عزیزمان «ایران» شد...
هر چقدر از همیاری این کوه بگویم کم گفتهایم. فرزندان (مستاجر) «دنا» و «دماوند»؛ بهتر است کمی منصفانه به این فاجعه بیندیشیم...
دلم به سیخ کشیده شد، وقتی که آقای وزیر از آن هواپیمای مدرن، یکه و تنها پایین میآمد و لبخندش را نثار میزبانانش میکرد....
بعد از دیدن آن صحنه که از شبکه استانی دنا پخش شد! در حقیقت مرگ آن عزیزان را فراموش کردم و از تنفر به چنین روحیهای خصوصآ که یک مقام کشوری بود، به خود لرزیدم...
کجایند آن نمایندگانی که فریاد عدالت خواهی و دلسوزی برای این مردم سر میدادند. آنها نمایندگان ما هستند یا دولت؟!
این شرایط هویت شما را به همگان ثابت کرد.
حادثه اخیر ایران را دوباره در ماتمی گذاشت. ماتمی که انگار قرار است مثل ریزگردها برای ما عادت شود...
به راستی تا کی باید شاهد چنین اتفاقات تلخی باشیم؟
تا کی باید چنین فاجعههایی را تحمل کنیم.
چرا باید تلاش نخبگان ما که همه تبلیغات و وقت رسانهای کشورمان صرف تحسین پیشرفتهای این عزیزان میشود، با بی تدبیری مقاماتی که شایستگی مدیریت ندارند، به فنا رود؟
تلاش ما باید بر این نقطه متمرکز شود که این گونه هواپیما و مسئولان فرسوده که نه حاصلی برای ملت دارند و نه شایستگی مدیریت بر نهادهای دولتی را دارند، باید برای از رده خارج کردن این گونه افراد تلاش کرد.
دلم خون است از این همه بی عدالتی و از همه بدتر این است که تقصیرات و بی تدبیری خود را به گردن «دنای» سر افراز میاندازیم...
من ایمان دارم که روح آن عزیزان به خاطر این برف، برخلاف میل ما شاد است، زیرا آب سرزمینشان را تامین میکند.
«دنا» مفتخر است به حیاتی که به این مردمان میبخشد...
بهتر است به جای این همه هجمه حملات به «دنا» به مسئولانی که یا مسئولیت این اتفاق به عهده آنان بوده و یا بانی مدیر مربوطه بودهاند، حمله کرد و تلاش کرد تا آنها را ازمدیریت ناحقشان سلب کرد.
نه اینکه بی کفایتی آنان را به «دنا» ی سرافراز مربوط ساخت.
اگر امروز دنا را مقصر کنیم فردا باید بام (کوه) دیگری را...
نه! این شایسته نیست!!!
«دنایی» را که هر وقت نیازمند چیزی بودیم به دامانش پناه میبردیم...
امروز که نیازمند مقصریم (گناهکار)!!!
او سینه سپر کرده...
تقدیر و تشکر از عزیزانی که در اولین ساعت این حادثه در محل حضور پیدا کردند و از هیچ کاری دریغ نکردند... بر دست مقدس این عزیزان بوسه میزنم....
ایران من تسلیت
دلم خون است، از بی کفایتی بعضی مسئولانی که فرزندان این خطه را به کام مرگ کشیدند و "دنایی" که سالیان درازی حیات این قوم را به گردن گرفت. با تحمل برف سنگین بر دوش خود، مایحتاج مردمش را فراهم میکرد.
ولی امروز همه آن فدا کاریها فراموش شده و زیر هجمهی شدید همگان قرار گرفته...
عزیزان؛ فراموش نکنیم؛ او «دنا» است، پدر «خائیز» همان کوهی که به آریوبرزن پناه داد، و برای دفاع از فرزندانش بر اسکندر غرید و آن اتفاق برگ زرینی درتاریخ استان و کشور عزیزمان «ایران» شد...
هر چقدر از همیاری این کوه بگویم کم گفتهایم. فرزندان (مستاجر) «دنا» و «دماوند»؛ بهتر است کمی منصفانه به این فاجعه بیندیشیم...
دلم به سیخ کشیده شد، وقتی که آقای وزیر از آن هواپیمای مدرن، یکه و تنها پایین میآمد و لبخندش را نثار میزبانانش میکرد....
بعد از دیدن آن صحنه که از شبکه استانی دنا پخش شد! در حقیقت مرگ آن عزیزان را فراموش کردم و از تنفر به چنین روحیهای خصوصآ که یک مقام کشوری بود، به خود لرزیدم...
کجایند آن نمایندگانی که فریاد عدالت خواهی و دلسوزی برای این مردم سر میدادند. آنها نمایندگان ما هستند یا دولت؟!
این شرایط هویت شما را به همگان ثابت کرد.
حادثه اخیر ایران را دوباره در ماتمی گذاشت. ماتمی که انگار قرار است مثل ریزگردها برای ما عادت شود...
به راستی تا کی باید شاهد چنین اتفاقات تلخی باشیم؟
تا کی باید چنین فاجعههایی را تحمل کنیم.
چرا باید تلاش نخبگان ما که همه تبلیغات و وقت رسانهای کشورمان صرف تحسین پیشرفتهای این عزیزان میشود، با بی تدبیری مقاماتی که شایستگی مدیریت ندارند، به فنا رود؟
تلاش ما باید بر این نقطه متمرکز شود که این گونه هواپیما و مسئولان فرسوده که نه حاصلی برای ملت دارند و نه شایستگی مدیریت بر نهادهای دولتی را دارند، باید برای از رده خارج کردن این گونه افراد تلاش کرد.
دلم خون است از این همه بی عدالتی و از همه بدتر این است که تقصیرات و بی تدبیری خود را به گردن «دنای» سر افراز میاندازیم...
من ایمان دارم که روح آن عزیزان به خاطر این برف، برخلاف میل ما شاد است، زیرا آب سرزمینشان را تامین میکند.
«دنا» مفتخر است به حیاتی که به این مردمان میبخشد...
بهتر است به جای این همه هجمه حملات به «دنا» به مسئولانی که یا مسئولیت این اتفاق به عهده آنان بوده و یا بانی مدیر مربوطه بودهاند، حمله کرد و تلاش کرد تا آنها را ازمدیریت ناحقشان سلب کرد.
نه اینکه بی کفایتی آنان را به «دنا» ی سرافراز مربوط ساخت.
اگر امروز دنا را مقصر کنیم فردا باید بام (کوه) دیگری را...
نه! این شایسته نیست!!!
«دنایی» را که هر وقت نیازمند چیزی بودیم به دامانش پناه میبردیم...
امروز که نیازمند مقصریم (گناهکار)!!!
او سینه سپر کرده...
تقدیر و تشکر از عزیزانی که در اولین ساعت این حادثه در محل حضور پیدا کردند و از هیچ کاری دریغ نکردند... بر دست مقدس این عزیزان بوسه میزنم....
ایران من تسلیت