تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ تير ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۴۹
کد مطلب : ۵۰۱۵۶۵
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس در گفتوگوی اختصاصی با کبنانیوز مطرح کرد
باید از روشنفکران استفاده کرد و به رسانههای آزاد رسمیت داد / اقتدار ایران نتیجه مقاومت ملی است / آمریکا میخواهد هر کشوری که در مسیر توسعه، بهویژه در حوزههای نظامی یا انرژی صلحآمیز حرکت میکند، تحت سلطه خود داشته باشد / امروز برخی رسانهها در دست افرادی قرار گرفتهاند که نه صلاحیت مدیریتی دارند و نه دغدغهای برای مردم / بیشتر مدیران ما برنامهمحور نیستند. مشکلات انباشته اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گواه این واقعیت است / . هرچه نظام برای آزادی بیان در رسانهها و دانشگاهها هزینه کند، به نفع مردم، سربلندی جامعه و عزت ملی خواهد بود
۰
کبنا ؛روزنامهنگار و جامعهشناس، در گفتوگویی تحلیلی و صریح به واکاوی ریشههای بحرانهای سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اجتماعی کشور پرداخت. او با انتقاد از روند هویتزدایی ساختاری و ضعف مدیریت، تنها راه نجات کشور را در صداقت با ملت، بازسازی ساختارها و استفاده از ظرفیت اندیشمندان و رسانههای آزاد دانست.
به گزارش کبنا نیوز، سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس، در گفتوگویی تفصیلی با کبنا نیوز با اشاره به شرایط پیچیده امروز کشور، بر لزوم حمایت از رسانههای آزاد و حقیقتگو تأکید کرد و گفت: «بهعنوان یک رسانه آزاد، به شما احترام میگذارم و انتظار میرود که مسئولان ما، چه در دولت، چه در سایر قوا، همکاری بیشتری با رسانههای آزاد داشته باشند و از آنها حمایت کنند. در دنیای امروز و با توجه به گسترش فناوری اطلاعات، مردم بیش از هر زمان دیگر به رسانههایی نیاز دارند که حقیقت را بازگو کنند.»
وی در ادامه با طرح پرسشی بنیادین بحث را آغاز کرد: «چرا چنین شد؟ و پس از جنگ، اکنون چه باید کرد؟»
محدث با تأکید بر اینکه همه علوم با پرسش آغاز میشوند، اظهار داشت: «بدون سؤال، هیچ نظریه، گفتمان یا دانشی شکل نمیگیرد. علم اساساً بر پایه پرسش استوار است. برای فهم چرایی وضعیت فعلی کشور، باید ریشهها را کاوید، به دیدگاههای طرف مقابل نگریست، دشمن را کوچک نشمرد و از خودتحقیری پرهیز کرد. من با مصلحتاندیشیهایی که منجر به پنهانسازی حقیقت میشود، مخالفم.»
این روزنامهنگار با اشاره به تجربیات خود از سال ۱۳۵۲ تاکنون در عرصه رسانه گفت: «یکی از مهمترین عوامل وضعیت کنونی کشور، مصلحتاندیشیهای نادرست بوده است. ما بارها منافع ملی را بهخاطر سادهانگاری و محافظهکاریهای بیمورد از دست دادهایم و فرصتها، منابع و نیروهای انسانی ارزشمندی را هدر دادهایم.»
محدث در ادامه به تحلیل سیاستهای غرب به رهبری ایالات متحده پرداخت و گفت: «ذات دشمن ما بر پایه اندیشههایی بنا شده که توسط روشنفکران آنها طراحی شدهاند. از پایان جنگ جهانی دوم و بهویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا با دکترینهایی چون مهار، پیشگیری، برتری نظامی، مداخله و نیابت، جهان را در مسیر سلطهجویی قرار داده است.»
وی دکترین مهار را چنین تشریح کرد: «آمریکا میخواهد هر کشوری که در مسیر توسعه، بهویژه در حوزههای نظامی یا انرژی صلحآمیز حرکت میکند، تحت سلطه خود داشته باشد. این سیاست نهتنها در جمهوریخواهان، بلکه در دموکراتها نیز دیده میشود و پشتوانه نظری آنها نیز اندیشمندان علوم اجتماعیشان هستند.»
محدث دکترین پیشگیری را یکی دیگر از ابزارهای سلطهطلبی دانست و افزود: «پس از فروپاشی شوروی، آمریکا خود را قدرت بلامنازع جهان میدانست و بهراحتی برای سایر کشورها تصمیمگیری میکرد. نمونه اخیر آن، اعمال تعرفههایی بر متحدانش بود که شگفتی آنها را برانگیخت.»
وی دکترین برتری نظامی را چنین توصیف کرد: «آمریکا بهخوبی میداند که قدرت نظامی ابزار اصلی سلطه است. از افغانستان و عراق گرفته تا سوریه، لیبی و سومالی، هر کجا خواستهاند، مداخله نظامی کردهاند و هیچ مانعی مقابل آنها نبوده است.»
در ادامه، محدث با اشاره به سیاستهای مداخلهجویانه ایالات متحده گفت: «آمریکا تنها نظامهای همراستا با خود را میپذیرد و سایر کشورها را تحت فشار برای تسلیم قرار میدهد.»
او در تبیین سیاست نیابت به نقش رژیم صهیونیستی اشاره کرد و اظهار داشت: «از سال ۱۹۴۸، اسرائیل بهعنوان نیروی نیابتی آمریکا در خاورمیانه عمل کرده و با تکیه بر نظریههایی چون هابز و اسپنسر، خشونت و بیثباتی را در منطقه ترویج داده است. این رژیم تاکنون هیچگاه بدون جنگ و خونریزی نبوده است.»
محدث با اشاره به تعالیم اسلامی و میراث تاریخی ایران افزود: «تمدن اسلامی ما بر پایه صلح و گفتوگوست. اسلامشناسان غربی نیز بر این باورند که اسلام هیچگاه آغازگر جنگ نبوده است. قرآن کریم نیز در آیهای میفرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا. این آموزهها ما را به صلح دعوت میکند.»
وی با انتقاد از نپذیرفتن این واقعیتها توسط قدرتهای جهانی خاطرنشان کرد: «ما با استناد به اصول الهی و تمدن کهن خود، همواره خواهان صلح بودهایم. دین، مکتب، فرهنگ و حاکمیت ما ماهیتی صلحآمیز دارد.»
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به روند تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: «پس از جنگ تحمیلی، در سالهای بازسازی زیرساختها و بهویژه پس از خرداد ۱۳۷۶ که دولتها بهصورت مدنی شکل گرفتند، غفلتهایی رخ داد. در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دچار عقبماندگی شدیم. برنامههایی که با لبخند و امضا تضمین شده بود، با یک حرکت ترامپ پاره شد.»
وی افزود: «در دیگر حوزهها نیز با وجود آگاهی از شرارت دشمن، بعضاً فضا را برای نفوذ جاسوسان و بروز آسیبهای اجتماعی باز گذاشتیم. با وجود تمدن کهن و فرهنگ دینی غنی، نباید اجازه میدادیم چنین لطمههایی به ما وارد شود.»
سیدعلی عباس محدث، جامعهشناس، در ادامه، به بررسی ریشههای غفلتهای فرهنگی و روند نگرانکننده هویتزدایی از ساختارهای کلان کشور پرداخت و گفت: «چرا باید شاهد چنین غفلتهایی در کشور باشیم؟ در حوزه فرهنگی، کمکاریهای فراوانی صورت گرفته است. امروز بسیاری از جوانان ما حتی مصادیق دینی و فرهنگی خود را نمیشناسند و با آنها بیگانه شدهاند.»
وی ادامه داد: «حوزههای فرهنگی و رسانهای کشور کاملاً در برابر فضای مجازی، که خود پیادهنظام فرهنگی غرب است، تسلیم شدهاند. این تسلیم شدن نتیجه غفلتهای پیدرپی ما در سه دهه اخیر است. باید بررسی کنیم که چرا در این سی سال، اینهمه فرصت را از دست دادهایم.»
محدث یکی از مهمترین نشانههای این بحران را در دانشگاهها جستوجو کرد و افزود: «هویتزدایی از برخی دانشگاهها، یکی از بزرگترین خطاهای راهبردی ما بوده است. دانشگاهها که باید محور توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور باشند، امروز نقش مؤثری در مدیریت، کاهش آسیبهای اجتماعی، فرهنگسازی یا زیرساختسازی ندارند.»
وی با اشاره به نظریات میشل فوکو درباره هویتزدایی، تصریح کرد: « بعضی دانشگاههای ما به مراکزی برای تولید انبوه پایاننامههای بیکیفیت و بیفایده تبدیل شدهاند؛ پایاننامههایی که نهتنها ارزشی ندارند، بلکه گاهی حتی در حد انشای دانشآموزان ابتدایی نیز نیستند. این در حالی است که قرار بود دانشگاهها محور تولید علم باشند.»
محدث با اشاره به چشمانداز ۱۴۰۴ افزود: «قرار بود ایران در سال ۱۴۰۴ به نقطه عطفی در جهان برسد، اما نقش دانشگاهها در این مسیر چه بوده است؟ چند نفر از دانشگاهیان ما به عنوان وزیر، استاندار یا مدیر ارشد منصوب شدهاند؟ چرا از افراد صاحبنظر، ایدهپرداز و پژوهشگر استفاده نکردیم؟ حتی در حوزه نظریهپردازی، دانشگاهها به حاشیه رانده شدهاند و میدان به افرادی با دیدگاههای سنتی و کمعمق داده شده است.»
محدث در ادامه به وضعیت رسانهها اشاره کرد و گفت: «بعضی رسانهها نیز هویت خود را از دست دادهاند. امروز برخی رسانهها در دست افرادی قرار گرفتهاند که نه صلاحیت مدیریتی دارند و نه دغدغهای برای مردم. رسانه باید زبان مردم، مدافع آنها و امین جامعه باشد، نه ابزار قدرت.»
وی با ذکر نمونهای افزود: «در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد، رسانهای مانند کبنا نیوز فعال است، اما چرا مدیر چنین رسانهای باید در دادگاه پرونده داشته باشد؟ اگر این رسانه خلاف نوشته است، چرا محاکمه نمیشود؟ و اگر حقیقت را گفته، چرا مدیران متخلف بازخواست نمیشوند؟ رسانه باید هویت مردم را به آنها بازگرداند، نه اینکه به ابزار توجیه عملکرد مدیران تبدیل شود.»
این جامعهشناس با انتقاد از عملکرد قوای سهگانه گفت: «قوه مقننه هویت نظارتی خود را از دست داده است. آیا نمایندگان مجلس بر دولت نظارت دارند؟ آیا دیدهایم که یک استاندار به مجلس فراخوانده شود و پاسخگو باشد؟ بعضی از مدیران نه پاسخ میدهند و نه کسی از آنها پاسخ میخواهد.»
وی با اشاره به برخی آمارهای غیرواقعی دولتها افزود: «در یک دوره هشتساله، دولتی فقط آمار بعضاً نادرست منتشر میکرد و دولت بعدی نیز همان مسیر را ادامه داد. برای مثال، سخنگوی دولت مدعی شد تمام مددجویان تحت پوشش قرار گرفتهاند، در حالی که تنها در بویراحمد، بیش از ۷۰۰۰ پرونده پشت نوبت مانده بود.»
محدث درباره قوه مجریه نیز گفت: «در انتخاب وزرا و مدیران ارشد، هویتزدایی کاملاً مشهود است. وزیری که از فیلتر مجلس گذشته، پس از دو سال مشخص میشود حتی مدرک دکتری ندارد و فقط سابقهاش مدیریت روابط عمومی بوده است. اینها نتیجه ضعف نظارت قوه مقننه است.»
او به نمونهای دیگر از بیعدالتی در اجرای قوانین اشاره کرد و گفت: «قانون مدیریت خدمات کشوری برای برخی دستگاهها مزایای خاصی در نظر گرفته، اما سازمانهایی مانند بهزیستی از آن محروم شدهاند. چرا این تبعیض رخ داده؟ اگر تخلفی صورت گرفته، مجلس کجاست؟»
وی همچنین در خصوص برخورد با دانه درشتها، گفت: «در حالی که یک دکهدار برای نپرداختن مالیات در همان روز جریمه میشود، تکلیف بعضی پرونده سلطانهای شیر، شکر، قند و روغن چه شد؟ آیا آنها وزیر و معاون نداشتند؟ یا در مورد استانداری که فرزندش با معافیت پدر از سربازی معاف شده، تاکنون چه پاسخی به مردم داده شد؟»
محدث در ادامه افزود: «بعضی از نهادهای دینی نیز از برنامههای کارساز تهی شدهاند. امروز کارشناسان اجتماعی و روانشناسان در تلویزیون سخن میگویند، اما خبری از تحلیلگران دینی و تمدنی ما نیست. کی تمدن ما از دین جدا بوده؟ نباید دین را از فضای عمومی حذف شود؟ باید بیش از گذشته دین را به خانوادهها بازگردانیم.»
وی همچنین به انفعال اصناف و گروههای اجتماعی اشاره کرد و گفت: «این گروهها، که باید بازتابدهنده واقعیتهای اجتماعی باشند، به نهادهایی بیاثر تبدیل شدهاند. بعضاً اصناف ما توسط نیروهای سیاسی انتخاب میشوند و تمام واگذاریها در بخش غیردولتی به افراد نزدیک به جریانهای خاص سپرده میشود. این ساختار معیوب مانع نقشآفرینی اصناف در جامعه شده است.»
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس، در ادامه گفتوگوی تفصیلی خود با کبنا نیوز، با تشریح روند هویتزدایی ساختاری در کشور، نسبت به نفوذ اندیشههای غربی در سیاست و فرهنگ داخلی هشدار داد و بر ضرورت بازگشت به مردم بهعنوان راهبردی ملی تأکید کرد.
محدث با انتقاد از روند بیتوجهی به جایگاه اصناف و نهادهای اجتماعی گفت: «ما نهتنها از نهادهای نظارتی کشور هویتزدایی کردهایم، بلکه گروههای اجتماعی و اصناف نیز از هویت خود تهی شدهاند. امروز دیگر این گروهها توان مخالفت یا حتی اعتراض مؤثر را ندارند.»
وی با ذکر نمونهای افزود: «برای مثال، دو شرکت بزرگ خودروسازی در کشور هرگاه که اراده کنند، قیمت خودرو را افزایش میدهند و هیچ نهادی، از جمله اصناف، قدرت مقابله با آنها یا بیان حقیقت برای مردم را ندارد. نه قوه مقننه، نه قوه مجریه و نه هیچ گروه اجتماعی در این زمینه مسئولیتپذیر نیست.»
محدث در ادامه با اشاره به تأثیر اندیشههای غربی بر سیاست جهانی گفت: «دشمنان ما دقیقاً بر اساس اندیشههای نظریهپردازان خود عمل میکنند. آلن تافلر در کتاب موج سوم پیشبینی میکند که قرن بیستویکم، میدان جنگ میان فناوری اطلاعات، صنعت و کشاورزی خواهد بود. نمونه این رویکرد را در جنگ عراق و کویت و دخالت نظامی آمریکا مشاهده کردیم.»
وی همچنین به نظریه برخورد تمدنها از ساموئل هانتینگتون اشاره کرد و افزود: «هانتینگتون معتقد است جنگهای قرن جدید نه بین کشورها، بلکه میان تمدنها، بهویژه تمدن اسلامی و غرب، شکل میگیرند. پس از طرح این ایده، هر سال شاهد سلطه، جنگ و کشتار در کشورهای اسلامی هستیم.»
او ادامه داد: «هانتینگتون از مفهوم «هژمونی نیابتی» نیز سخن میگوید. آمریکا پس از فروپاشی شوروی، دیگر خود را درگیر نبرد مستقیم نمیکند و از نیروهای نیابتی استفاده میکند. داعش نمونهای از این سیاست است که با وحشیانهترین شیوهها، تاریخ بشریت را به شوک واداشت. سازمانهای جاسوسی مانند سیا و موساد با شیوههایی غیرانسانی، از جمله شکنجههای گزارششده در زندان گوانتانامو، نشان دادهاند که ریشه این سیاستها در نظریههای غربی است.»
محدث با اشاره به نظریه «نهادهای کل» اروینگ گافمن، توضیح داد: «گافمن میگوید در نهادهایی مانند بیمارستانهای روانی، فرد با برچسب بیمار، از اختیار و آزادی محروم میشود. این برچسبزنی بهانهای برای سلطه است. امروز، سیاستمداران غربی از همین الگو در سطح جهانی استفاده میکنند.»
وی افزود: «به کشورهای خلیج فارس، آسیایی و حتی اروپایی میگویند: شما توسعهنیافتهاید و باید آنچه ما میگوییم اجرا کنید. این همان تلاش برای هویتزدایی از ملتها و تسلط جهانی است.»
در ادامه، محدث با اشاره به عملکرد غرب در کشورهای بحرانزده گفت: «غرب به کشورهایی چون افغانستان برچسب توسعهنیافتگی زد. آنها ادعا کردند برای نجات آمدهاند، اما پس از بیست سال، چه چیزی به جا گذاشتند؟ آیا افغانستان اکنون امنتر یا مستقلتر است؟ یا عراق؟»
وی افزود: «آنها با سلطه بر منابع معدنی این کشورها، امنیت را از بین بردند و مردم را به ابزاری برای جاسوسی و تأمین اهداف خود تبدیل کردند. این همان «خانه فشار» است که مردم را در قالب نهادهای کل، به ابزار سلطه بدل میکند.»
پس از جنگ چه باید کرد؟
محدث با طرح پرسشی بنیادین گفت: «اکنون که جنگ تحمیلی 12 روزه به پایان رسیده، پرسش اصلی این است: چه باید کرد؟ چگونه میتوانیم دست برتر را حفظ کنیم؟ چارلز تیلی میگوید: “کشورها جنگ را میسازند و جنگ، کشورها را میسازد.” ایران کشوری جنگ دیده است و جنگهایی بر آن تحمیل شده است.»
وی افزود: «دشمن قصد داشت ایران را تجزیه کند، نظام را ساقط نماید و مردم را به سرنوشتی مشابه سوریه گرفتار کند. اما این نقشه شکست خورد، زیرا پایگاه مردمی، رهبری آگاه، نیروهای نظامی متدین و دانشگاهیان متعهد مانع آن شدند.»
محدث با اشاره به توانمندیهای دفاعی و علمی کشور گفت: «پیشرفتهایی چون موشکها، پهپادها و فناوری هستهای، همزمان با تحمل بحرانهای داخلی و خارجی، نشاندهنده اقتدار ایران است. ما نشان دادهایم که اگر ضربهای بخوریم، پاسخ آن را نیز میدهیم.»
وی تصریح کرد: «ایران نه سوریه است، نه لبنان و نه فلسطین. ما کشور مستقلی هستیم و جهان نیز این را درک کرده است. حتی در آمریکا، سیاستمداران و اندیشمندانی هستند که از ایران دفاع میکنند، چون درک کردهاند که استقلال واقعی یعنی چه.»
در پایان این بخش، محدث راهکار اصلی را بازگشت به ملت دانست و گفت: «اکنون باید به مردم بازگردیم. این مردم بودند که در بحرانها ایستادند. شاید اگر پیش از جنگ، رفراندومی برگزار میشد، حمایت مردمی کمتر میبود، اما مردم در لحظه حساس، از کشور و نظام خود دفاع کردند.»
وی خاطرنشان کرد: «ما ملتی موحد، دیندار و با پیشینهای تاریخی هستیم. ملیت ما با داستانها، ادبیات، دانش و فرهنگ گره خورده است. بنابراین، باید با مردم صادق باشیم. تمرکز از افراد باید به ملت منتقل شود. انتخاب رئیسجمهور یا هر مقام دیگری باید بر اساس خواست واقعی مردم باشد.»
داغ توسعهنیافتگی و ضرورت بازگشت به ملت؛ ایران راه اقتدار را شناخته است
در ادامه گفتوگوی تفصیلی سیدعلی عباس محدث، جامعهشناس، با کبنا نیوز، او با تمرکز بر مفهوم «داغ توسعهنیافتگی» و پیامدهای سلطه نیابتی، ضمن تحلیل موقعیت کنونی ایران در برابر تهدیدهای بیرونی، راهکار حفظ اقتدار ملی را در بازگشت به مردم دانست.
محدث با نقد سیاستهای مداخلهجویانه غرب در کشورهای در حال توسعه گفت: «غرب، کشورهایی همچون افغانستان را با برچسب توسعهنیافتگی و محرومیت معرفی کرده است. آنها ادعا میکنند برای نجات آمدهاند، اما پس از دو دهه حضور، این کشورها را در بدترین وضعیت ممکن رها کردهاند. آیا امروز افغانستان در دست مردم خودش است؟ کشوری با پیشینه تمدنی غنی و اندیشمندانی بزرگ، اکنون به چه روزی افتاده است؟»
وی افزود: «در عراق نیز همین سیاست دنبال شد. ادعا میشود که آمریکا میلیاردها دلار تأسیسات نظامی را رها کرده، اما هیچکس نمیپرسد چه چیزهایی را با خود بردند؟ آنها دو دهه بر منابع معدنی این کشورها مسلط شدند، امنیت را نابود کردند و کرامت انسانی را زیر پا گذاشتند.»
این جامعهشناس ادامه داد: «مردم این کشورها اکنون برای تأمین حداقل معیشت، به ابزارهای جاسوسی تبدیل شدهاند. آنها قربانی سازوکاری هستند که گافمن از آن با عنوان "خانه فشار" یاد میکند؛ جایی که انسانها در قالب نهادهای کل، از اختیار تهی و به مهرههایی برای اجرای سیاست سلطه بدل میشوند.»
محدث با تأکید بر پیچیدگی شرایط امروز ایران خاطرنشان کرد: «هر لحظه ممکن است در منطقه یا کشورمان رخدادی جدید اتفاق بیفتد. پرسش اصلی این است: ایران چگونه میتواند همچنان دست برتر را در تحولات حفظ کند؟»
وی با اشاره به سخن جامعهشناس برجسته، چارلز تیلی، که میگوید «کشورها جنگ را میسازند و جنگ، کشورها را میسازد»، تصریح کرد: «ایران کشور جنگزدهای است. از جنگ تحمیلی تا نبردهای نیابتی، همیشه با بحران مواجه بودهایم. حال باید مشخص شود که تصمیمگیران اصلی چه کسانیاند و چه باید کرد.»
محدث ادامه داد: «دشمن تلاش داشت ایران را تجزیه کند، مردم را به خیابانها بکشاند، ساختار نظام را فرو بریزد و کشور را تحت سلطه خود بگیرد. میخواستند ایران هم مانند سوریه، بیپناه، بیهویت و مستعمره شود. اما این پروژه شکست خورد. چه عاملی مانع شد؟ پایگاه مردمی، رهبری هوشمند و نیروهای نظامی متعهد.»
وی افزود: «دانشگاهیان، جوانان ملیگرا و دیندار نیز در این میان نقش مهمی ایفا کردند. آنها با ارائه ایده و مشارکت فعال، راهکارهایی را شکل دادند که امروز ضامن اقتدار ایران شده است.»
محدث با اشاره به دستاوردهای نظامی، علمی و راهبردی کشور گفت: «پیشرفت در حوزه موشکی، پهپادی و فناوری هستهای، در کنار مقاومت در برابر بحرانهای داخلی و فشارهای خارجی، نشان میدهد که ایران کشوری توانمند است. ما ثابت کردهایم که اگر ضربهای دریافت کنیم، پاسخ آن را نیز با قاطعیت میدهیم.»
وی تأکید کرد: «ایران مانند سوریه، لبنان یا فلسطین نیست که نیروهای نظامی بیگانه در آن حضور داشته باشند یا اقتصادش در اختیار دیگران باشد. ما توانستیم استقلال واقعی را به جهان نشان دهیم. حتی در میان سیاستمداران و اندیشمندان غربی نیز افرادی هستند که از اقتدار ایران تحسین میکنند، چون این کشور روی پای خود ایستاده است.»
محدث با تأکید بر نقش مردم در استمرار اقتدار ملی تصریح کرد: «اکنون باید به ملت بازگردیم. این مردم بودند که در بحرانهای گوناگون ایستادند. شاید اگر پیش از جنگ، بر میگشتیم، این حجم از حمایت مردمی به چشم نمیآمد. اما در بزنگاهها، مردم حامی نظام و کشور خود بودند و انشاءالله هستند.»
وی ادامه داد: «ایران از دوره صفویه تاکنون، اسلامیت را دین رسمی خود میداند. پیش از آن نیز مردمی موحد و دیندار بودهایم. ملیت ما نیز ریشه در تاریخ، ادب، فرهنگ و اندیشه دارد. این ملت، اصیل، متفکر و صاحب تفکر است.»
در پایان این بخش، این جامعهشناس خاطرنشان کرد: «باید با مردم صادق باشیم. یکی از بزرگترین ضعفهای ما، فاصله گرفتن از صداقت با ملت بود. باید از تمرکز بر افراد عبور کنیم و به اراده جمعی مردم بازگردیم. انتخاب رئیسجمهور یا هر مقام دیگر، باید بر پایه خواست و اعتماد مردم باشد. این تنها راه تضمین آینده کشور است.»
ضرورت اصلاحات ساختاری و بازگشت صادقانه به مردم
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار، در ادامه بر لزوم بازنگری جدی در ساختارهای سیاسی، مدیریتی و امنیتی کشور تأکید کرد و بازگشت به مردم را نه صرفاً یک شعار، بلکه ضرورتی برای بقاء و پیشرفت کشور دانست.
محدث با اشاره به روند تملقآمیز در برخورد با برخی مدیران گفت: «برخی مدیران چنان مورد تقدیس قرار گرفتهاند که گویی فقط یک صلوات یا لقب مقدس کم دارند. این افراد، گاه چهار یا هشت سال مدیریت میکنند؛ اگر عملکردی داشته باشند، ثبت میشود، و اگر نه، فرد دیگری جای آنها را میگیرد. اما این چرخه معیوب است و باید بیشازگذشته به مردم بازگشت.»
وی با تأکید بر اصل پویایی انقلاب افزود: «انقلاب اسلامی برای تغییر و تحول بود. ما باید همواره در مسیر علم روز و تحولات جهانی حرکت کنیم. اندیشههای مقام معظم رهبری نیز هر سال بهروزرسانی میشود و با دانش روز هماهنگ است؛ گویی ایشان هر روز در دانشگاههای معتبر جهان تدریس یا مطالعه میکنند. ما نیز باید همگام با این روند، حرکت کنیم.»
این جامعهشناس با انتقاد از شکلگیری گروههای سیاسی بیاثر گفت: «آنچه امروز بهعنوان اصلاحطلب و اصولگرا مطرح میشود، اغلب گروههایی کوچک هستند که چند نفر در فضای مجازی دور هم جمع شدهاند و ادعای نمایندگی سیاسی دارند. اصلاحطلبان و اصولگرایان واقعی به این پدیدهها میخندند.»
وی ادامه داد: «در چنین فضایی، نمایندگان مجلس افراد بیصلاحیت را دور خود جمع میکنند و ادعای ائتلاف میشود، در حالی که همه اینها حرفهای ناپخته سازمانیافتهای است که سالها به جامعه تزریق شده است. باید این صحبتها را کنار گذاشت و به معنای واقعی به مردم بازگشت. تنها قشری که همواره از نظام حمایت کرده، مردم بودند؛ حتی زمانی که بسیاری از کشورهایی که تصور میکردیم حامی ما هستند، در بحرانها از ما روی برگرداندند و حتی جنایات علیه ما را نیز محکوم نکردند.»
محدث با اشاره به تهدیدهای داخلی و خارجی گفت: «نفوذیها در ساختارهای مختلف ما حضور داشتهاند. چه کسی مختصات محل زندگی یا فعالیت چهرههای شاخص را به دشمن رسانده است؟ مردم عادی که به چنین اطلاعاتی دسترسی ندارند.»
او افزود: «این اطلاعات بعضاً از درون دستگاهها نشت کرده و نشان میدهد که بعضی ساختارهای ما نیاز به اصلاحات اساسی دارند. وزارت کشور، وزارت خارجه و استانداریها باید به این مسائل پاسخ دهند. بعضی مدیران مورددار چگونه تأیید صلاحیت میشوند؟»
وی تصریح کرد: «از سال ۱۳۵۷ تاکنون، هیچکس با زبان صلح و دوستی با ما سخن نگفته است. حتی متحدان ظاهری نیز صرفاً به دنبال منافع خود بودهاند. بنابراین، اصلاح ساختارها نه یک پیشنهاد، بلکه یک ضرورت ملی است.»
محدث با تأکید بر بیبرنامگی بعضاً در مدیریت کشور گفت: «بیشتر مدیران ما برنامهمحور نیستند. مشکلات انباشته اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گواه این واقعیت است. حتی رئیسجمهور نیز پس از انتخابات وعدههایش را فراموش میکند، چرا که برنامه مشخصی وجود ندارد.»
او ادامه داد: «وابستگی دولتها به نمایندگان مجلس باعث شده برخی از این نمایندگان، وارد دولت شوند. اگر آنها توانمند بودند، چرا در مجلس نمیماندند تا قانونگذاری و نظارت کنند؟ این جابهجاییها گاهاً زمینهساز فساد و ناکارآمدی شده است.»
وی همچنین نقش دانشگاهها را مهم دانست و افزود: «دانشگاهها باید مبنای تولید گفتمان، ایده و راهکار باشند. اما امروز بعضاً به حاشیه رانده شدهاند و از فضای تصمیمسازی کشور حذف شدهاند.»
محدث در ادامه به عملکرد رسانه ملی گریزی زد و گفت: «صداوسیما باید زبان همه اقوام، گروهها و اقشار جامعه باشد. اما تحلیلهای برخی از کارشناسان آن بهقدری سطحی است که حتی مردم با سواد رسانهای پایین نیز به آنها توجهی نمیکنند.»
او با اشاره به سیاستهای دوگانه غرب در موضوع هستهای و نظامی تصریح کرد: «در حالی که آمریکا و غرب با نظارت سازمان ملل، امکانات نظامی را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند، این رژیم به بهانههای مختلف دست به بمبگذاری و ترور در کشور ما میزند. فرماندهانی مانند شهید سردار سلیمانی در کشورهای دیگر ترور میشوند و ما با این جنایات روبهرو هستیم.»
محدث افزود: «رسانه ملی باید این فجایع را دقیق تحلیل کند. در روزهای پایانی جنگ دوازدهروزه، چهرههایی مانند محمد عطریانفر، محمدعلی ابطحی و حتی عطاالله مهاجرانی از خارج کشور، از رهبری، انسجام مردم و رسوایی رژیم صهیونیستی حمایت کردند. چرا نباید اجازه داد روشنفکران ما نیز در اینباره تحلیل ارائه کنند؟»
روشنفکران را دریابیم، رسانهها را تقویت کنیم و شکافها را اصلاح نماییم
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس، در پایان گفتوگوی تفصیلی خود با کبنا نیوز، با اشاره به نقش کلیدی روشنفکران، اهمیت رسانههای آزاد، ضرورت کاهش شکافهای اقتصادی و بازسازی ساختار مدیریتی کشور، تأکید کرد: «اگر میخواهیم آیندهای روشن و عزتمند داشته باشیم، چارهای جز بازگشت به مردم، تقویت رسانه و استفاده از اندیشههای روشنفکرانه نداریم.»
محدث با گلایه از بیتوجهی به ظرفیتهای فکری ایرانیان مقیم خارج از کشور گفت: «چرا از روشنفکران و اندیشمندانی که در غرب زندگی میکنند و در این روزها از مملکت در باره هجوم دشمن حمایت کردهاند، استفاده نمیشود؟ این افراد، در کشورهایی زندگی میکنند که حامی اسرائیلاند، اما در رسانهها و شبکههای اجتماعی، درباره عزت، تمدن و اسلامیت ملت ایران روشنگری میکنند و از رهبری حمایت میکنند.»
وی افزود: «ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. رسانه ملی باید رویکرد خود را تغییر دهد و از چنین اندیشمندانی که میتوانند محور جامعه باشند، بهره ببرد. اینها پیامبران فکری زمانهاند.»
محدث با اشاره به محدودیتهای رسانهای گفت: «مردم به جلسات تصمیمگیری دسترسی ندارند. حتی جلسات معمولی هم محدود شدهاند. برای مثال، سایت کبنیوز بهدلیل طرح سؤالی ساده درباره اثربخشی جلسات استانداری، از این جلسات محروم شد. آیا پرسیدن اینکه "این صورتجلسات چه کمکی به مردم کردهاند؟" جرم است؟»
او تصریح کرد: «باید به رسانههای آزاد فضا و مصونیت داده شود. هرچه نظام برای آزادی بیان در رسانهها و دانشگاهها هزینه کند، به نفع مردم، سربلندی جامعه و عزت ملی خواهد بود.»
این جامعهشناس با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور گفت: «کاهش شکافهای اقتصادی وظیفه دولت و مجلس است. اگر دولتها به مردم خدمت کنند و گروههای سیاسی در جایگاه واقعی خود بمانند، میتوان بسیاری از این شکافها را برطرف کرد.»
وی ادامه داد: «مردم از طریق رسانه باید بتوانند به دولت بگویند چه میخواهند یا نمیخواهند. برای مثال، کارخانهای احداث میشود و بعداً مشخص میشود با محیط زیست سازگاری ندارد. چرا در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد با اینهمه منابع طبیعی و ظرفیتهای بالقوه، هنوز محروم هستیم؟ این یعنی مدیریت ما نتوانسته از منابع درست استفاده کند.»
محدث در ادامه افزود: «رسانهها باید آزاد و فعال باشند، نه در اختیار جناحها و افراد خاص. اگر رسانهها در اختیار اندیشمندان و تحلیلگران واقعی نباشند، به هیچ نتیجهای نمیرسیم. الگوهایی مانند امیرکبیر که در مدت کوتاهی اثرات ماندگاری از خود به جا گذاشتند، باید سرمشق ما باشند.»
وی گفت: «در بیست سال گذشته، کدام مدیر را میشناسیم که نامش در ذهن مردم مانده باشد؟ مدیریت ما روزبهروز ضعیفتر شده است و خیلی از افراد شایسته در حاشیه قرار گرفتهاند.»
محدث با تأکید بر نقش سوءمدیریتها در تضعیف نظام اداری گفت: «بیشتر ضربههایی که خوردهایم، ناشی از نفوذ، جاسوسی و مدیریت ناکارآمد داخلی بوده است. نهادهایی مانند دولت باید اصلاح شوند. بعضاً درهای این نهادها بهروی افرادی باز شده که فاقد صلاحیت هستند.»
در پایان این گفتوگوی بلند، محدث اظهار داشت: «از شما تشکر میکنم که این فرصت را فراهم کردید. از مردم شریف نیز عذرخواهی میکنم اگر صحبتهایم طولانی شد. اینها دردهایی است که سالها نوشتهام، خواندهام و حتی بابتش پاسخ دادهام.»
به گزارش کبنا نیوز، سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس، در گفتوگویی تفصیلی با کبنا نیوز با اشاره به شرایط پیچیده امروز کشور، بر لزوم حمایت از رسانههای آزاد و حقیقتگو تأکید کرد و گفت: «بهعنوان یک رسانه آزاد، به شما احترام میگذارم و انتظار میرود که مسئولان ما، چه در دولت، چه در سایر قوا، همکاری بیشتری با رسانههای آزاد داشته باشند و از آنها حمایت کنند. در دنیای امروز و با توجه به گسترش فناوری اطلاعات، مردم بیش از هر زمان دیگر به رسانههایی نیاز دارند که حقیقت را بازگو کنند.»
وی در ادامه با طرح پرسشی بنیادین بحث را آغاز کرد: «چرا چنین شد؟ و پس از جنگ، اکنون چه باید کرد؟»
محدث با تأکید بر اینکه همه علوم با پرسش آغاز میشوند، اظهار داشت: «بدون سؤال، هیچ نظریه، گفتمان یا دانشی شکل نمیگیرد. علم اساساً بر پایه پرسش استوار است. برای فهم چرایی وضعیت فعلی کشور، باید ریشهها را کاوید، به دیدگاههای طرف مقابل نگریست، دشمن را کوچک نشمرد و از خودتحقیری پرهیز کرد. من با مصلحتاندیشیهایی که منجر به پنهانسازی حقیقت میشود، مخالفم.»
این روزنامهنگار با اشاره به تجربیات خود از سال ۱۳۵۲ تاکنون در عرصه رسانه گفت: «یکی از مهمترین عوامل وضعیت کنونی کشور، مصلحتاندیشیهای نادرست بوده است. ما بارها منافع ملی را بهخاطر سادهانگاری و محافظهکاریهای بیمورد از دست دادهایم و فرصتها، منابع و نیروهای انسانی ارزشمندی را هدر دادهایم.»
محدث در ادامه به تحلیل سیاستهای غرب به رهبری ایالات متحده پرداخت و گفت: «ذات دشمن ما بر پایه اندیشههایی بنا شده که توسط روشنفکران آنها طراحی شدهاند. از پایان جنگ جهانی دوم و بهویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا با دکترینهایی چون مهار، پیشگیری، برتری نظامی، مداخله و نیابت، جهان را در مسیر سلطهجویی قرار داده است.»
وی دکترین مهار را چنین تشریح کرد: «آمریکا میخواهد هر کشوری که در مسیر توسعه، بهویژه در حوزههای نظامی یا انرژی صلحآمیز حرکت میکند، تحت سلطه خود داشته باشد. این سیاست نهتنها در جمهوریخواهان، بلکه در دموکراتها نیز دیده میشود و پشتوانه نظری آنها نیز اندیشمندان علوم اجتماعیشان هستند.»
محدث دکترین پیشگیری را یکی دیگر از ابزارهای سلطهطلبی دانست و افزود: «پس از فروپاشی شوروی، آمریکا خود را قدرت بلامنازع جهان میدانست و بهراحتی برای سایر کشورها تصمیمگیری میکرد. نمونه اخیر آن، اعمال تعرفههایی بر متحدانش بود که شگفتی آنها را برانگیخت.»
وی دکترین برتری نظامی را چنین توصیف کرد: «آمریکا بهخوبی میداند که قدرت نظامی ابزار اصلی سلطه است. از افغانستان و عراق گرفته تا سوریه، لیبی و سومالی، هر کجا خواستهاند، مداخله نظامی کردهاند و هیچ مانعی مقابل آنها نبوده است.»
در ادامه، محدث با اشاره به سیاستهای مداخلهجویانه ایالات متحده گفت: «آمریکا تنها نظامهای همراستا با خود را میپذیرد و سایر کشورها را تحت فشار برای تسلیم قرار میدهد.»
او در تبیین سیاست نیابت به نقش رژیم صهیونیستی اشاره کرد و اظهار داشت: «از سال ۱۹۴۸، اسرائیل بهعنوان نیروی نیابتی آمریکا در خاورمیانه عمل کرده و با تکیه بر نظریههایی چون هابز و اسپنسر، خشونت و بیثباتی را در منطقه ترویج داده است. این رژیم تاکنون هیچگاه بدون جنگ و خونریزی نبوده است.»
محدث با اشاره به تعالیم اسلامی و میراث تاریخی ایران افزود: «تمدن اسلامی ما بر پایه صلح و گفتوگوست. اسلامشناسان غربی نیز بر این باورند که اسلام هیچگاه آغازگر جنگ نبوده است. قرآن کریم نیز در آیهای میفرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا. این آموزهها ما را به صلح دعوت میکند.»
وی با انتقاد از نپذیرفتن این واقعیتها توسط قدرتهای جهانی خاطرنشان کرد: «ما با استناد به اصول الهی و تمدن کهن خود، همواره خواهان صلح بودهایم. دین، مکتب، فرهنگ و حاکمیت ما ماهیتی صلحآمیز دارد.»
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به روند تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: «پس از جنگ تحمیلی، در سالهای بازسازی زیرساختها و بهویژه پس از خرداد ۱۳۷۶ که دولتها بهصورت مدنی شکل گرفتند، غفلتهایی رخ داد. در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دچار عقبماندگی شدیم. برنامههایی که با لبخند و امضا تضمین شده بود، با یک حرکت ترامپ پاره شد.»
وی افزود: «در دیگر حوزهها نیز با وجود آگاهی از شرارت دشمن، بعضاً فضا را برای نفوذ جاسوسان و بروز آسیبهای اجتماعی باز گذاشتیم. با وجود تمدن کهن و فرهنگ دینی غنی، نباید اجازه میدادیم چنین لطمههایی به ما وارد شود.»
سیدعلی عباس محدث، جامعهشناس، در ادامه، به بررسی ریشههای غفلتهای فرهنگی و روند نگرانکننده هویتزدایی از ساختارهای کلان کشور پرداخت و گفت: «چرا باید شاهد چنین غفلتهایی در کشور باشیم؟ در حوزه فرهنگی، کمکاریهای فراوانی صورت گرفته است. امروز بسیاری از جوانان ما حتی مصادیق دینی و فرهنگی خود را نمیشناسند و با آنها بیگانه شدهاند.»
وی ادامه داد: «حوزههای فرهنگی و رسانهای کشور کاملاً در برابر فضای مجازی، که خود پیادهنظام فرهنگی غرب است، تسلیم شدهاند. این تسلیم شدن نتیجه غفلتهای پیدرپی ما در سه دهه اخیر است. باید بررسی کنیم که چرا در این سی سال، اینهمه فرصت را از دست دادهایم.»
محدث یکی از مهمترین نشانههای این بحران را در دانشگاهها جستوجو کرد و افزود: «هویتزدایی از برخی دانشگاهها، یکی از بزرگترین خطاهای راهبردی ما بوده است. دانشگاهها که باید محور توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور باشند، امروز نقش مؤثری در مدیریت، کاهش آسیبهای اجتماعی، فرهنگسازی یا زیرساختسازی ندارند.»
وی با اشاره به نظریات میشل فوکو درباره هویتزدایی، تصریح کرد: « بعضی دانشگاههای ما به مراکزی برای تولید انبوه پایاننامههای بیکیفیت و بیفایده تبدیل شدهاند؛ پایاننامههایی که نهتنها ارزشی ندارند، بلکه گاهی حتی در حد انشای دانشآموزان ابتدایی نیز نیستند. این در حالی است که قرار بود دانشگاهها محور تولید علم باشند.»
محدث با اشاره به چشمانداز ۱۴۰۴ افزود: «قرار بود ایران در سال ۱۴۰۴ به نقطه عطفی در جهان برسد، اما نقش دانشگاهها در این مسیر چه بوده است؟ چند نفر از دانشگاهیان ما به عنوان وزیر، استاندار یا مدیر ارشد منصوب شدهاند؟ چرا از افراد صاحبنظر، ایدهپرداز و پژوهشگر استفاده نکردیم؟ حتی در حوزه نظریهپردازی، دانشگاهها به حاشیه رانده شدهاند و میدان به افرادی با دیدگاههای سنتی و کمعمق داده شده است.»
محدث در ادامه به وضعیت رسانهها اشاره کرد و گفت: «بعضی رسانهها نیز هویت خود را از دست دادهاند. امروز برخی رسانهها در دست افرادی قرار گرفتهاند که نه صلاحیت مدیریتی دارند و نه دغدغهای برای مردم. رسانه باید زبان مردم، مدافع آنها و امین جامعه باشد، نه ابزار قدرت.»
وی با ذکر نمونهای افزود: «در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد، رسانهای مانند کبنا نیوز فعال است، اما چرا مدیر چنین رسانهای باید در دادگاه پرونده داشته باشد؟ اگر این رسانه خلاف نوشته است، چرا محاکمه نمیشود؟ و اگر حقیقت را گفته، چرا مدیران متخلف بازخواست نمیشوند؟ رسانه باید هویت مردم را به آنها بازگرداند، نه اینکه به ابزار توجیه عملکرد مدیران تبدیل شود.»
این جامعهشناس با انتقاد از عملکرد قوای سهگانه گفت: «قوه مقننه هویت نظارتی خود را از دست داده است. آیا نمایندگان مجلس بر دولت نظارت دارند؟ آیا دیدهایم که یک استاندار به مجلس فراخوانده شود و پاسخگو باشد؟ بعضی از مدیران نه پاسخ میدهند و نه کسی از آنها پاسخ میخواهد.»
وی با اشاره به برخی آمارهای غیرواقعی دولتها افزود: «در یک دوره هشتساله، دولتی فقط آمار بعضاً نادرست منتشر میکرد و دولت بعدی نیز همان مسیر را ادامه داد. برای مثال، سخنگوی دولت مدعی شد تمام مددجویان تحت پوشش قرار گرفتهاند، در حالی که تنها در بویراحمد، بیش از ۷۰۰۰ پرونده پشت نوبت مانده بود.»
محدث درباره قوه مجریه نیز گفت: «در انتخاب وزرا و مدیران ارشد، هویتزدایی کاملاً مشهود است. وزیری که از فیلتر مجلس گذشته، پس از دو سال مشخص میشود حتی مدرک دکتری ندارد و فقط سابقهاش مدیریت روابط عمومی بوده است. اینها نتیجه ضعف نظارت قوه مقننه است.»
او به نمونهای دیگر از بیعدالتی در اجرای قوانین اشاره کرد و گفت: «قانون مدیریت خدمات کشوری برای برخی دستگاهها مزایای خاصی در نظر گرفته، اما سازمانهایی مانند بهزیستی از آن محروم شدهاند. چرا این تبعیض رخ داده؟ اگر تخلفی صورت گرفته، مجلس کجاست؟»
وی همچنین در خصوص برخورد با دانه درشتها، گفت: «در حالی که یک دکهدار برای نپرداختن مالیات در همان روز جریمه میشود، تکلیف بعضی پرونده سلطانهای شیر، شکر، قند و روغن چه شد؟ آیا آنها وزیر و معاون نداشتند؟ یا در مورد استانداری که فرزندش با معافیت پدر از سربازی معاف شده، تاکنون چه پاسخی به مردم داده شد؟»
محدث در ادامه افزود: «بعضی از نهادهای دینی نیز از برنامههای کارساز تهی شدهاند. امروز کارشناسان اجتماعی و روانشناسان در تلویزیون سخن میگویند، اما خبری از تحلیلگران دینی و تمدنی ما نیست. کی تمدن ما از دین جدا بوده؟ نباید دین را از فضای عمومی حذف شود؟ باید بیش از گذشته دین را به خانوادهها بازگردانیم.»
وی همچنین به انفعال اصناف و گروههای اجتماعی اشاره کرد و گفت: «این گروهها، که باید بازتابدهنده واقعیتهای اجتماعی باشند، به نهادهایی بیاثر تبدیل شدهاند. بعضاً اصناف ما توسط نیروهای سیاسی انتخاب میشوند و تمام واگذاریها در بخش غیردولتی به افراد نزدیک به جریانهای خاص سپرده میشود. این ساختار معیوب مانع نقشآفرینی اصناف در جامعه شده است.»
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس، در ادامه گفتوگوی تفصیلی خود با کبنا نیوز، با تشریح روند هویتزدایی ساختاری در کشور، نسبت به نفوذ اندیشههای غربی در سیاست و فرهنگ داخلی هشدار داد و بر ضرورت بازگشت به مردم بهعنوان راهبردی ملی تأکید کرد.
محدث با انتقاد از روند بیتوجهی به جایگاه اصناف و نهادهای اجتماعی گفت: «ما نهتنها از نهادهای نظارتی کشور هویتزدایی کردهایم، بلکه گروههای اجتماعی و اصناف نیز از هویت خود تهی شدهاند. امروز دیگر این گروهها توان مخالفت یا حتی اعتراض مؤثر را ندارند.»
وی با ذکر نمونهای افزود: «برای مثال، دو شرکت بزرگ خودروسازی در کشور هرگاه که اراده کنند، قیمت خودرو را افزایش میدهند و هیچ نهادی، از جمله اصناف، قدرت مقابله با آنها یا بیان حقیقت برای مردم را ندارد. نه قوه مقننه، نه قوه مجریه و نه هیچ گروه اجتماعی در این زمینه مسئولیتپذیر نیست.»
محدث در ادامه با اشاره به تأثیر اندیشههای غربی بر سیاست جهانی گفت: «دشمنان ما دقیقاً بر اساس اندیشههای نظریهپردازان خود عمل میکنند. آلن تافلر در کتاب موج سوم پیشبینی میکند که قرن بیستویکم، میدان جنگ میان فناوری اطلاعات، صنعت و کشاورزی خواهد بود. نمونه این رویکرد را در جنگ عراق و کویت و دخالت نظامی آمریکا مشاهده کردیم.»
وی همچنین به نظریه برخورد تمدنها از ساموئل هانتینگتون اشاره کرد و افزود: «هانتینگتون معتقد است جنگهای قرن جدید نه بین کشورها، بلکه میان تمدنها، بهویژه تمدن اسلامی و غرب، شکل میگیرند. پس از طرح این ایده، هر سال شاهد سلطه، جنگ و کشتار در کشورهای اسلامی هستیم.»
او ادامه داد: «هانتینگتون از مفهوم «هژمونی نیابتی» نیز سخن میگوید. آمریکا پس از فروپاشی شوروی، دیگر خود را درگیر نبرد مستقیم نمیکند و از نیروهای نیابتی استفاده میکند. داعش نمونهای از این سیاست است که با وحشیانهترین شیوهها، تاریخ بشریت را به شوک واداشت. سازمانهای جاسوسی مانند سیا و موساد با شیوههایی غیرانسانی، از جمله شکنجههای گزارششده در زندان گوانتانامو، نشان دادهاند که ریشه این سیاستها در نظریههای غربی است.»
محدث با اشاره به نظریه «نهادهای کل» اروینگ گافمن، توضیح داد: «گافمن میگوید در نهادهایی مانند بیمارستانهای روانی، فرد با برچسب بیمار، از اختیار و آزادی محروم میشود. این برچسبزنی بهانهای برای سلطه است. امروز، سیاستمداران غربی از همین الگو در سطح جهانی استفاده میکنند.»
وی افزود: «به کشورهای خلیج فارس، آسیایی و حتی اروپایی میگویند: شما توسعهنیافتهاید و باید آنچه ما میگوییم اجرا کنید. این همان تلاش برای هویتزدایی از ملتها و تسلط جهانی است.»
در ادامه، محدث با اشاره به عملکرد غرب در کشورهای بحرانزده گفت: «غرب به کشورهایی چون افغانستان برچسب توسعهنیافتگی زد. آنها ادعا کردند برای نجات آمدهاند، اما پس از بیست سال، چه چیزی به جا گذاشتند؟ آیا افغانستان اکنون امنتر یا مستقلتر است؟ یا عراق؟»
وی افزود: «آنها با سلطه بر منابع معدنی این کشورها، امنیت را از بین بردند و مردم را به ابزاری برای جاسوسی و تأمین اهداف خود تبدیل کردند. این همان «خانه فشار» است که مردم را در قالب نهادهای کل، به ابزار سلطه بدل میکند.»
پس از جنگ چه باید کرد؟
محدث با طرح پرسشی بنیادین گفت: «اکنون که جنگ تحمیلی 12 روزه به پایان رسیده، پرسش اصلی این است: چه باید کرد؟ چگونه میتوانیم دست برتر را حفظ کنیم؟ چارلز تیلی میگوید: “کشورها جنگ را میسازند و جنگ، کشورها را میسازد.” ایران کشوری جنگ دیده است و جنگهایی بر آن تحمیل شده است.»
وی افزود: «دشمن قصد داشت ایران را تجزیه کند، نظام را ساقط نماید و مردم را به سرنوشتی مشابه سوریه گرفتار کند. اما این نقشه شکست خورد، زیرا پایگاه مردمی، رهبری آگاه، نیروهای نظامی متدین و دانشگاهیان متعهد مانع آن شدند.»
محدث با اشاره به توانمندیهای دفاعی و علمی کشور گفت: «پیشرفتهایی چون موشکها، پهپادها و فناوری هستهای، همزمان با تحمل بحرانهای داخلی و خارجی، نشاندهنده اقتدار ایران است. ما نشان دادهایم که اگر ضربهای بخوریم، پاسخ آن را نیز میدهیم.»
وی تصریح کرد: «ایران نه سوریه است، نه لبنان و نه فلسطین. ما کشور مستقلی هستیم و جهان نیز این را درک کرده است. حتی در آمریکا، سیاستمداران و اندیشمندانی هستند که از ایران دفاع میکنند، چون درک کردهاند که استقلال واقعی یعنی چه.»
در پایان این بخش، محدث راهکار اصلی را بازگشت به ملت دانست و گفت: «اکنون باید به مردم بازگردیم. این مردم بودند که در بحرانها ایستادند. شاید اگر پیش از جنگ، رفراندومی برگزار میشد، حمایت مردمی کمتر میبود، اما مردم در لحظه حساس، از کشور و نظام خود دفاع کردند.»
وی خاطرنشان کرد: «ما ملتی موحد، دیندار و با پیشینهای تاریخی هستیم. ملیت ما با داستانها، ادبیات، دانش و فرهنگ گره خورده است. بنابراین، باید با مردم صادق باشیم. تمرکز از افراد باید به ملت منتقل شود. انتخاب رئیسجمهور یا هر مقام دیگری باید بر اساس خواست واقعی مردم باشد.»
داغ توسعهنیافتگی و ضرورت بازگشت به ملت؛ ایران راه اقتدار را شناخته است
در ادامه گفتوگوی تفصیلی سیدعلی عباس محدث، جامعهشناس، با کبنا نیوز، او با تمرکز بر مفهوم «داغ توسعهنیافتگی» و پیامدهای سلطه نیابتی، ضمن تحلیل موقعیت کنونی ایران در برابر تهدیدهای بیرونی، راهکار حفظ اقتدار ملی را در بازگشت به مردم دانست.
محدث با نقد سیاستهای مداخلهجویانه غرب در کشورهای در حال توسعه گفت: «غرب، کشورهایی همچون افغانستان را با برچسب توسعهنیافتگی و محرومیت معرفی کرده است. آنها ادعا میکنند برای نجات آمدهاند، اما پس از دو دهه حضور، این کشورها را در بدترین وضعیت ممکن رها کردهاند. آیا امروز افغانستان در دست مردم خودش است؟ کشوری با پیشینه تمدنی غنی و اندیشمندانی بزرگ، اکنون به چه روزی افتاده است؟»
وی افزود: «در عراق نیز همین سیاست دنبال شد. ادعا میشود که آمریکا میلیاردها دلار تأسیسات نظامی را رها کرده، اما هیچکس نمیپرسد چه چیزهایی را با خود بردند؟ آنها دو دهه بر منابع معدنی این کشورها مسلط شدند، امنیت را نابود کردند و کرامت انسانی را زیر پا گذاشتند.»
این جامعهشناس ادامه داد: «مردم این کشورها اکنون برای تأمین حداقل معیشت، به ابزارهای جاسوسی تبدیل شدهاند. آنها قربانی سازوکاری هستند که گافمن از آن با عنوان "خانه فشار" یاد میکند؛ جایی که انسانها در قالب نهادهای کل، از اختیار تهی و به مهرههایی برای اجرای سیاست سلطه بدل میشوند.»
محدث با تأکید بر پیچیدگی شرایط امروز ایران خاطرنشان کرد: «هر لحظه ممکن است در منطقه یا کشورمان رخدادی جدید اتفاق بیفتد. پرسش اصلی این است: ایران چگونه میتواند همچنان دست برتر را در تحولات حفظ کند؟»
وی با اشاره به سخن جامعهشناس برجسته، چارلز تیلی، که میگوید «کشورها جنگ را میسازند و جنگ، کشورها را میسازد»، تصریح کرد: «ایران کشور جنگزدهای است. از جنگ تحمیلی تا نبردهای نیابتی، همیشه با بحران مواجه بودهایم. حال باید مشخص شود که تصمیمگیران اصلی چه کسانیاند و چه باید کرد.»
محدث ادامه داد: «دشمن تلاش داشت ایران را تجزیه کند، مردم را به خیابانها بکشاند، ساختار نظام را فرو بریزد و کشور را تحت سلطه خود بگیرد. میخواستند ایران هم مانند سوریه، بیپناه، بیهویت و مستعمره شود. اما این پروژه شکست خورد. چه عاملی مانع شد؟ پایگاه مردمی، رهبری هوشمند و نیروهای نظامی متعهد.»
وی افزود: «دانشگاهیان، جوانان ملیگرا و دیندار نیز در این میان نقش مهمی ایفا کردند. آنها با ارائه ایده و مشارکت فعال، راهکارهایی را شکل دادند که امروز ضامن اقتدار ایران شده است.»
محدث با اشاره به دستاوردهای نظامی، علمی و راهبردی کشور گفت: «پیشرفت در حوزه موشکی، پهپادی و فناوری هستهای، در کنار مقاومت در برابر بحرانهای داخلی و فشارهای خارجی، نشان میدهد که ایران کشوری توانمند است. ما ثابت کردهایم که اگر ضربهای دریافت کنیم، پاسخ آن را نیز با قاطعیت میدهیم.»
وی تأکید کرد: «ایران مانند سوریه، لبنان یا فلسطین نیست که نیروهای نظامی بیگانه در آن حضور داشته باشند یا اقتصادش در اختیار دیگران باشد. ما توانستیم استقلال واقعی را به جهان نشان دهیم. حتی در میان سیاستمداران و اندیشمندان غربی نیز افرادی هستند که از اقتدار ایران تحسین میکنند، چون این کشور روی پای خود ایستاده است.»
محدث با تأکید بر نقش مردم در استمرار اقتدار ملی تصریح کرد: «اکنون باید به ملت بازگردیم. این مردم بودند که در بحرانهای گوناگون ایستادند. شاید اگر پیش از جنگ، بر میگشتیم، این حجم از حمایت مردمی به چشم نمیآمد. اما در بزنگاهها، مردم حامی نظام و کشور خود بودند و انشاءالله هستند.»
وی ادامه داد: «ایران از دوره صفویه تاکنون، اسلامیت را دین رسمی خود میداند. پیش از آن نیز مردمی موحد و دیندار بودهایم. ملیت ما نیز ریشه در تاریخ، ادب، فرهنگ و اندیشه دارد. این ملت، اصیل، متفکر و صاحب تفکر است.»
در پایان این بخش، این جامعهشناس خاطرنشان کرد: «باید با مردم صادق باشیم. یکی از بزرگترین ضعفهای ما، فاصله گرفتن از صداقت با ملت بود. باید از تمرکز بر افراد عبور کنیم و به اراده جمعی مردم بازگردیم. انتخاب رئیسجمهور یا هر مقام دیگر، باید بر پایه خواست و اعتماد مردم باشد. این تنها راه تضمین آینده کشور است.»
ضرورت اصلاحات ساختاری و بازگشت صادقانه به مردم
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار، در ادامه بر لزوم بازنگری جدی در ساختارهای سیاسی، مدیریتی و امنیتی کشور تأکید کرد و بازگشت به مردم را نه صرفاً یک شعار، بلکه ضرورتی برای بقاء و پیشرفت کشور دانست.
محدث با اشاره به روند تملقآمیز در برخورد با برخی مدیران گفت: «برخی مدیران چنان مورد تقدیس قرار گرفتهاند که گویی فقط یک صلوات یا لقب مقدس کم دارند. این افراد، گاه چهار یا هشت سال مدیریت میکنند؛ اگر عملکردی داشته باشند، ثبت میشود، و اگر نه، فرد دیگری جای آنها را میگیرد. اما این چرخه معیوب است و باید بیشازگذشته به مردم بازگشت.»
وی با تأکید بر اصل پویایی انقلاب افزود: «انقلاب اسلامی برای تغییر و تحول بود. ما باید همواره در مسیر علم روز و تحولات جهانی حرکت کنیم. اندیشههای مقام معظم رهبری نیز هر سال بهروزرسانی میشود و با دانش روز هماهنگ است؛ گویی ایشان هر روز در دانشگاههای معتبر جهان تدریس یا مطالعه میکنند. ما نیز باید همگام با این روند، حرکت کنیم.»
این جامعهشناس با انتقاد از شکلگیری گروههای سیاسی بیاثر گفت: «آنچه امروز بهعنوان اصلاحطلب و اصولگرا مطرح میشود، اغلب گروههایی کوچک هستند که چند نفر در فضای مجازی دور هم جمع شدهاند و ادعای نمایندگی سیاسی دارند. اصلاحطلبان و اصولگرایان واقعی به این پدیدهها میخندند.»
وی ادامه داد: «در چنین فضایی، نمایندگان مجلس افراد بیصلاحیت را دور خود جمع میکنند و ادعای ائتلاف میشود، در حالی که همه اینها حرفهای ناپخته سازمانیافتهای است که سالها به جامعه تزریق شده است. باید این صحبتها را کنار گذاشت و به معنای واقعی به مردم بازگشت. تنها قشری که همواره از نظام حمایت کرده، مردم بودند؛ حتی زمانی که بسیاری از کشورهایی که تصور میکردیم حامی ما هستند، در بحرانها از ما روی برگرداندند و حتی جنایات علیه ما را نیز محکوم نکردند.»
محدث با اشاره به تهدیدهای داخلی و خارجی گفت: «نفوذیها در ساختارهای مختلف ما حضور داشتهاند. چه کسی مختصات محل زندگی یا فعالیت چهرههای شاخص را به دشمن رسانده است؟ مردم عادی که به چنین اطلاعاتی دسترسی ندارند.»
او افزود: «این اطلاعات بعضاً از درون دستگاهها نشت کرده و نشان میدهد که بعضی ساختارهای ما نیاز به اصلاحات اساسی دارند. وزارت کشور، وزارت خارجه و استانداریها باید به این مسائل پاسخ دهند. بعضی مدیران مورددار چگونه تأیید صلاحیت میشوند؟»
وی تصریح کرد: «از سال ۱۳۵۷ تاکنون، هیچکس با زبان صلح و دوستی با ما سخن نگفته است. حتی متحدان ظاهری نیز صرفاً به دنبال منافع خود بودهاند. بنابراین، اصلاح ساختارها نه یک پیشنهاد، بلکه یک ضرورت ملی است.»
محدث با تأکید بر بیبرنامگی بعضاً در مدیریت کشور گفت: «بیشتر مدیران ما برنامهمحور نیستند. مشکلات انباشته اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گواه این واقعیت است. حتی رئیسجمهور نیز پس از انتخابات وعدههایش را فراموش میکند، چرا که برنامه مشخصی وجود ندارد.»
او ادامه داد: «وابستگی دولتها به نمایندگان مجلس باعث شده برخی از این نمایندگان، وارد دولت شوند. اگر آنها توانمند بودند، چرا در مجلس نمیماندند تا قانونگذاری و نظارت کنند؟ این جابهجاییها گاهاً زمینهساز فساد و ناکارآمدی شده است.»
وی همچنین نقش دانشگاهها را مهم دانست و افزود: «دانشگاهها باید مبنای تولید گفتمان، ایده و راهکار باشند. اما امروز بعضاً به حاشیه رانده شدهاند و از فضای تصمیمسازی کشور حذف شدهاند.»
محدث در ادامه به عملکرد رسانه ملی گریزی زد و گفت: «صداوسیما باید زبان همه اقوام، گروهها و اقشار جامعه باشد. اما تحلیلهای برخی از کارشناسان آن بهقدری سطحی است که حتی مردم با سواد رسانهای پایین نیز به آنها توجهی نمیکنند.»
او با اشاره به سیاستهای دوگانه غرب در موضوع هستهای و نظامی تصریح کرد: «در حالی که آمریکا و غرب با نظارت سازمان ملل، امکانات نظامی را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند، این رژیم به بهانههای مختلف دست به بمبگذاری و ترور در کشور ما میزند. فرماندهانی مانند شهید سردار سلیمانی در کشورهای دیگر ترور میشوند و ما با این جنایات روبهرو هستیم.»
محدث افزود: «رسانه ملی باید این فجایع را دقیق تحلیل کند. در روزهای پایانی جنگ دوازدهروزه، چهرههایی مانند محمد عطریانفر، محمدعلی ابطحی و حتی عطاالله مهاجرانی از خارج کشور، از رهبری، انسجام مردم و رسوایی رژیم صهیونیستی حمایت کردند. چرا نباید اجازه داد روشنفکران ما نیز در اینباره تحلیل ارائه کنند؟»
روشنفکران را دریابیم، رسانهها را تقویت کنیم و شکافها را اصلاح نماییم
سیدعلی عباس محدث، روزنامهنگار و جامعهشناس، در پایان گفتوگوی تفصیلی خود با کبنا نیوز، با اشاره به نقش کلیدی روشنفکران، اهمیت رسانههای آزاد، ضرورت کاهش شکافهای اقتصادی و بازسازی ساختار مدیریتی کشور، تأکید کرد: «اگر میخواهیم آیندهای روشن و عزتمند داشته باشیم، چارهای جز بازگشت به مردم، تقویت رسانه و استفاده از اندیشههای روشنفکرانه نداریم.»
محدث با گلایه از بیتوجهی به ظرفیتهای فکری ایرانیان مقیم خارج از کشور گفت: «چرا از روشنفکران و اندیشمندانی که در غرب زندگی میکنند و در این روزها از مملکت در باره هجوم دشمن حمایت کردهاند، استفاده نمیشود؟ این افراد، در کشورهایی زندگی میکنند که حامی اسرائیلاند، اما در رسانهها و شبکههای اجتماعی، درباره عزت، تمدن و اسلامیت ملت ایران روشنگری میکنند و از رهبری حمایت میکنند.»
وی افزود: «ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. رسانه ملی باید رویکرد خود را تغییر دهد و از چنین اندیشمندانی که میتوانند محور جامعه باشند، بهره ببرد. اینها پیامبران فکری زمانهاند.»
محدث با اشاره به محدودیتهای رسانهای گفت: «مردم به جلسات تصمیمگیری دسترسی ندارند. حتی جلسات معمولی هم محدود شدهاند. برای مثال، سایت کبنیوز بهدلیل طرح سؤالی ساده درباره اثربخشی جلسات استانداری، از این جلسات محروم شد. آیا پرسیدن اینکه "این صورتجلسات چه کمکی به مردم کردهاند؟" جرم است؟»
او تصریح کرد: «باید به رسانههای آزاد فضا و مصونیت داده شود. هرچه نظام برای آزادی بیان در رسانهها و دانشگاهها هزینه کند، به نفع مردم، سربلندی جامعه و عزت ملی خواهد بود.»
این جامعهشناس با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور گفت: «کاهش شکافهای اقتصادی وظیفه دولت و مجلس است. اگر دولتها به مردم خدمت کنند و گروههای سیاسی در جایگاه واقعی خود بمانند، میتوان بسیاری از این شکافها را برطرف کرد.»
وی ادامه داد: «مردم از طریق رسانه باید بتوانند به دولت بگویند چه میخواهند یا نمیخواهند. برای مثال، کارخانهای احداث میشود و بعداً مشخص میشود با محیط زیست سازگاری ندارد. چرا در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد با اینهمه منابع طبیعی و ظرفیتهای بالقوه، هنوز محروم هستیم؟ این یعنی مدیریت ما نتوانسته از منابع درست استفاده کند.»
محدث در ادامه افزود: «رسانهها باید آزاد و فعال باشند، نه در اختیار جناحها و افراد خاص. اگر رسانهها در اختیار اندیشمندان و تحلیلگران واقعی نباشند، به هیچ نتیجهای نمیرسیم. الگوهایی مانند امیرکبیر که در مدت کوتاهی اثرات ماندگاری از خود به جا گذاشتند، باید سرمشق ما باشند.»
وی گفت: «در بیست سال گذشته، کدام مدیر را میشناسیم که نامش در ذهن مردم مانده باشد؟ مدیریت ما روزبهروز ضعیفتر شده است و خیلی از افراد شایسته در حاشیه قرار گرفتهاند.»
محدث با تأکید بر نقش سوءمدیریتها در تضعیف نظام اداری گفت: «بیشتر ضربههایی که خوردهایم، ناشی از نفوذ، جاسوسی و مدیریت ناکارآمد داخلی بوده است. نهادهایی مانند دولت باید اصلاح شوند. بعضاً درهای این نهادها بهروی افرادی باز شده که فاقد صلاحیت هستند.»
در پایان این گفتوگوی بلند، محدث اظهار داشت: «از شما تشکر میکنم که این فرصت را فراهم کردید. از مردم شریف نیز عذرخواهی میکنم اگر صحبتهایم طولانی شد. اینها دردهایی است که سالها نوشتهام، خواندهام و حتی بابتش پاسخ دادهام.»