تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۱۱
کد مطلب : ۴۹۹۷۹۶
یادداشت|
از قاب عکس طبیعت تا سکوت طلایی؛ دنا را معامله نکنید
۰
کبنا ؛در روزگاری که هر سیاستمداری برای گرفتن عکس یادگاری با طبیعت، کفش کوهنوردی میپوشد و با ژستی فیلسوفانه به افق خیره میشود، باوجود برخی سدسازهای این احتمال وجود دارد که دنا هم قرار است به قربانی بعدی ویترین سیاستهای توسعهای تبدیل شود؛ البته از نوع «از ما بهترانپسند»!
همایش فرهنگی؟ کوهپیمایی؟ با حضور جناب تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه؟ عجب! بهراستی چه چیزی بهتر از نمایش وحدت و همدلی در کنار «کوهگل»؛ درست همانجایی که قرار است با احداث «سد ماندگان» نفس آخر را بکشد؟ البته بر اساس نظر برخی کارشناسان. مثل این میماند که مهمانی خداحافظی برای کسی بگیریم که هنوز زنده است، اما وصیتنامهاش را هم خودمان نوشتهایم!
.jpg)
کوهگل: قربانی سدسازی یا قاب عکس لاکچری؟
کوهگل، این تکهی بیجانشین از دنا، زیستگاه گونههای نادر، حالا باید در صف قربانیان سدسازی قرار بگیرد. بله، همان سدسازی که در لغتنامه سیاستورزان، مترادف با «کارنامهسازی» و «اکوسیستمسوزی» آمده است.
به ما میگویند: «نگران نباشید، همهچیز بررسی شده!» بررسی شده؟ توسط چه کسانی؟ همانها که وقتی «گتوند» شورهزار شد، چشمهایشان را بستند و وقتی «سیوند» زیر آب رفت، گفتند: «ما پیشبینی نکرده بودیم آب، خیسی داشته باشد!»
توسعه یا تسویهحساب با طبیعت؟
بر اساس برخی نظریهها سد ماندگان اگر واقعاً اجرا شود، دنا دیگر فقط یک کوه نیست، بلکه پروندهای مفتوح در دادگاه وجدان جمعی ماست. این پروژه مثل این است که برای درمان سردرد کسی، با پُتک به سرش بکوبیم. توجیهشان؟ «بهنفع مردم است». مردم دقیقاً کجا؟ روی نقشه یا پشت میزهای چوب گردوی تهران؟ البته در این خصوص باید به نظرات علمی و کارشناسان دلسوز و واقعی هم توجه شود، درصورتیکه سد این آسیبها را وارد کند، این نگرانیها ایجاد میشود.
سکوت طلایی یا بیصدا بودن در بازار آیندهفروشی؟
سکوت آقای تاجگردون درباره این پروژه، شبیه کسی است که خانهاش آتش گرفته، اما ترجیح میدهد تا پایان فوتبال حرفی نزند! لابد فکر میکنند اگر زیاد در مورد محیطزیست صحبت کنیم، نکند بودجهای هم به آن تعلق بگیرد و این وسط، خدا نکرده، یک درخت از بریدن نجات پیدا کند.
از اهواز تا دنا: درس نگرفتیم، حالا نوبت آزمون است!
در اهواز، با سدسازی، طبیعت را به شورهزار تبدیل کردند و به ما گفتند: «ببینید چه تحول بزرگی ایجاد شد!» بله، آنقدر بزرگ که هر کس طبیعت را دوست داشت، از ترس تحول فرار کرد.
حالا همان دستور پخت دارد برای دنا هم آماده میشود. اول همایش، بعد وعده، بعد سد، بعد فاجعه، و در آخر هم یک فیلم مستند با موسیقی غمانگیز درباره «طبیعت از دسترفته».
دنا مال ماست، نه مال از ما بهترها!
دنا فقط کوه نیست، خاطرهست. شناسنامه است. میراث است. یک تکه از بودنِ ماست. اگر امروز برای دنا نجنگیم، فردا بچههایمان باید در کتاب درسی بخوانند: «دنا، کوهی بود که روزی بود.»
این بار، نام پروژه «ماندگان» است، اما آنچه نمیماند، دناست!
پس لطفاً آقایان محترم، قبل از آنکه برنامه بودجه را با بولدوزر بنویسید، یک بار برنامه طبیعت را هم بخوانید. لطفاً، مگر قرار نبود که کارشناسان واقعی و دلسوز در خصوص اجرا یا عدم اجرای سد ماندگان نظر بدهند، پس چه شد؟ آقای تاجگردون حالا که به طبیعت میرود، برو؛ اما لطفاً دلت برای آینده این منطقه گردشگری هم کمی بتپد؟
با احترام، اما بیتعارف:
دست از سر دنا بردارید!
================
مرضیه حسنپور
خبرنگار
همایش فرهنگی؟ کوهپیمایی؟ با حضور جناب تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه؟ عجب! بهراستی چه چیزی بهتر از نمایش وحدت و همدلی در کنار «کوهگل»؛ درست همانجایی که قرار است با احداث «سد ماندگان» نفس آخر را بکشد؟ البته بر اساس نظر برخی کارشناسان. مثل این میماند که مهمانی خداحافظی برای کسی بگیریم که هنوز زنده است، اما وصیتنامهاش را هم خودمان نوشتهایم!
.jpg)
کوهگل: قربانی سدسازی یا قاب عکس لاکچری؟
کوهگل، این تکهی بیجانشین از دنا، زیستگاه گونههای نادر، حالا باید در صف قربانیان سدسازی قرار بگیرد. بله، همان سدسازی که در لغتنامه سیاستورزان، مترادف با «کارنامهسازی» و «اکوسیستمسوزی» آمده است.
به ما میگویند: «نگران نباشید، همهچیز بررسی شده!» بررسی شده؟ توسط چه کسانی؟ همانها که وقتی «گتوند» شورهزار شد، چشمهایشان را بستند و وقتی «سیوند» زیر آب رفت، گفتند: «ما پیشبینی نکرده بودیم آب، خیسی داشته باشد!»
توسعه یا تسویهحساب با طبیعت؟
بر اساس برخی نظریهها سد ماندگان اگر واقعاً اجرا شود، دنا دیگر فقط یک کوه نیست، بلکه پروندهای مفتوح در دادگاه وجدان جمعی ماست. این پروژه مثل این است که برای درمان سردرد کسی، با پُتک به سرش بکوبیم. توجیهشان؟ «بهنفع مردم است». مردم دقیقاً کجا؟ روی نقشه یا پشت میزهای چوب گردوی تهران؟ البته در این خصوص باید به نظرات علمی و کارشناسان دلسوز و واقعی هم توجه شود، درصورتیکه سد این آسیبها را وارد کند، این نگرانیها ایجاد میشود.
سکوت طلایی یا بیصدا بودن در بازار آیندهفروشی؟
سکوت آقای تاجگردون درباره این پروژه، شبیه کسی است که خانهاش آتش گرفته، اما ترجیح میدهد تا پایان فوتبال حرفی نزند! لابد فکر میکنند اگر زیاد در مورد محیطزیست صحبت کنیم، نکند بودجهای هم به آن تعلق بگیرد و این وسط، خدا نکرده، یک درخت از بریدن نجات پیدا کند.
از اهواز تا دنا: درس نگرفتیم، حالا نوبت آزمون است!
در اهواز، با سدسازی، طبیعت را به شورهزار تبدیل کردند و به ما گفتند: «ببینید چه تحول بزرگی ایجاد شد!» بله، آنقدر بزرگ که هر کس طبیعت را دوست داشت، از ترس تحول فرار کرد.
حالا همان دستور پخت دارد برای دنا هم آماده میشود. اول همایش، بعد وعده، بعد سد، بعد فاجعه، و در آخر هم یک فیلم مستند با موسیقی غمانگیز درباره «طبیعت از دسترفته».
دنا مال ماست، نه مال از ما بهترها!
دنا فقط کوه نیست، خاطرهست. شناسنامه است. میراث است. یک تکه از بودنِ ماست. اگر امروز برای دنا نجنگیم، فردا بچههایمان باید در کتاب درسی بخوانند: «دنا، کوهی بود که روزی بود.»
این بار، نام پروژه «ماندگان» است، اما آنچه نمیماند، دناست!
پس لطفاً آقایان محترم، قبل از آنکه برنامه بودجه را با بولدوزر بنویسید، یک بار برنامه طبیعت را هم بخوانید. لطفاً، مگر قرار نبود که کارشناسان واقعی و دلسوز در خصوص اجرا یا عدم اجرای سد ماندگان نظر بدهند، پس چه شد؟ آقای تاجگردون حالا که به طبیعت میرود، برو؛ اما لطفاً دلت برای آینده این منطقه گردشگری هم کمی بتپد؟
با احترام، اما بیتعارف:
دست از سر دنا بردارید!
================
مرضیه حسنپور
خبرنگار