کبنا ؛این اواخر کمتر ساعتی است که در رسانه‌های استان کهگیلویه و بویراحمد هجمه و انتقاد شدید همراه با استدلال و سند علیه پرویز یزدانپناه رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را مشاهده نکنیم.
البته همه می‌دانند که علت از کجاست و یزدان پناه خود بهتر از هر کسی بر چرایی آن واقف است. فردی که پس از حاشیه و فشارها بر ایلامی رئیس قبلی دانشگاه از سوی غلام‌محمد زارعی گزینه این مسئولیت مهم گردید اما حضور مهدی روشنفکر در جلسه معارفه و عمداً بزرگ‌نمایی کردن این حضور و استقبال یزدانپناه از این حضور از همان اول یزدانپناه را در یک مسیری دیگری قرار داد تا خیلی زود زارعی متوجه عمق اشتباه بزرگ‌خود شود. یزدانپناه در دوران ریاست نه تنها در موضعی بر علیه حامی اصلی خود یعنی زارعی قرار گرفت که عملاً علوم‌پزشکی را به یک ستاد انتخاباتی برای مهدی روشنفکر تبدیل کرد و بعد از انتخابات هم بیشترین همراهی و حمایت را از روشنفکر در درون دانشگاه علوم پزشکی کرده است که گفته می‌شود بخش زیادی از این همراهی و همکاری توسط بهروز یزدانپناه برادر پرویز یزدان پناه که اتفاقاً حکم رسمی مشاور برادر کوچکتر را دارد مدیریت می‌شود. بعد از ورود رسانه‌ها به بحث استخدام‌های فله‌ای در بیمارستان جلیل در دوران ریاست ایلامی در نهایت یزدانپناه تصمیم به اخراج این نیروها را گرفت که این اقدام با استقبال خوب مردم و رسانه‌ها مواجه شد پروانه مدیر تخلفات دانشگاه و از منصوبین یزدان پناه ارائه کردند که اخباری از تخلف خود این افراد در بکارگیری ها و سایر موارد نیز مشاهده می‌شد. تنها زارعی نبود که از عملکرد یزدان پناه دلخور بود عدل هاشمی پور هم هر چه توان داشت آنرا بر سر وزیر بهداشت در رابطه با عملکرد یزدان پناه فریاد کشید ولی همزمانی مدیریت یزدانپناه با زارعی و هاشمی پور کوتاه بود و روشنفکر از بویراحمد و موحد از کهگیلویه به مجلس رفتند. بر خلاف پیش بینی‌ها رابطه یزدان پناه و موحد از ابتدا با هم در تضاد بود تا اینکه در چند هفته گذشته خبرهایی از پیگیری موحد برای معرفی یک گزینه نزدیک به خود بعنوان جایگزین یزدان پناه به گوش رسید و یزدان پناه چاره را در تمکین و انجام اوامر موحد دید و برای سومین بار موحد یک مدیر امتحان پس داده و بدون عملکرد را بر کهگیلویه قالب کرد. همین نزدیکی احتمالاً برای سید ناصر حسینی‌پور سخت آمد و او که حالا دومین گزینه جدی بعد از صیدالی را برای عزل پیدا کرده است با ادبیات بسیار تند نه تنها عملکرد یزدانپناه را «بی مصرف» تلقی نمود بلکه که نوید پایان قطعی عمر مدیریت وی در ماه آینده را نیز داد. البته برخی فشارها سبب شد که سید ناصر یک بیانیه توضیحی منتشر نماید و بر تفکیک موضوع مدیریت‌ها از مسائل قومی تاکید کند ولی باز هم در این بیانیه بر اصل تغییر تاکید شده بود و از رو شدن عمق فجایع برای آیندگان سخن گفته است.
دور از ذهن است روشنفکر در مقابل قصدی که سید ناصر قویاً دارد و بی محابا از آن پرده برداشته است به سادگی بگذرد. هم علوم‌پزشکی برای روشنفکر ظرفیت بزرگی است و برای وی از دست دادن آن یک مصیبت بزرگ است. هم اگر این یکی دستگاه بزرگ سهم وی نشود عملاً او دست خالی است در مقابل دو نماینده دیگر استان کهگیلویه و بویراحمد و در نهایت اینکه قطعاً نمی‌خواهد یزدانپناه و بویژه آن یکی برادر یعنی بهروز یزدان پناه که تقریباً جز پنج نفر اصلی جریان حامی روشنفکر بود و روزی خیال و گمان استاندار شدن در سر داشت دلخور شوند.
جدا از اینکه در یک ماه آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد در مورد رفتن و یا ماندن یزدان پناه باید گفت: دوره مدیریت وی یکی از پرحاشیه ترین و ضعیف‌ترین دوره‌های تاریخی علوم‌پزشکی بوده است و در آینده از چنین دوره‌ای و رفتار یزدان پناه بویژه با زارعی بعنوان عبرت و نمونه در بسیاری از موارد ضعیف به عنوان مثال یاد خواهند کرد. دانشگاه در دوران همه گیری کرونا که می‌توانست گل سر سبد در عملکردها باشد درگیر حاشیه و خط و نشان کشیدن برای رسانه‌ها شده بود. در این دوره‌شان رئیس دانشگاه تا حد مدیر انتصابات میانی نزول کرد و در این روزهای آخر نیز تنها خروجی دانشگاه تمکین خواست نمایندگان و حکم‌مدیریت برای نیروهای نمایندگان از جمله همین سید ناصر حسینی پور بود. دیگر عملکرد دانشگاه جوابیه نویسی برای رسانه‌ها بود که بعد از عدم رضایت از مدیر قبلی روابط عمومی حالا یک مدیر جدید و بدون سابقه و هر گونه ظرفیتی جانشین اولی شده است.
به هر حال دانشگاه بزرگ و مهم علوم‌پزشکی اعتبار بسیار بالایی داشته و دارد و باید یادمان باشد که این دانشگاه ستاد انتخاباتی و یا بنگاه کاریابی نیست. دانشگاه یک مکان علمی است نه اینکه دفتر بازاریابی فلان بیرون بر، یا فلان فروشگاه لباس و یا شرکت بیمه گردد.
نکته پایانی نه در مورد یزدانپناه و علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد بلکه در مورد همه دستگاه‌ها و مدیران در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد است که عملکرد آنها و کارنامه آنها و حفظشان و اعتبار انسانی و اخلاقی‌شان در جابجایی‌های پیش رو بر هر رفتار نادرستی شبیه به گدایی سیاسی ارجحیت دارد و باید مراقب آن بود.
البته همه می‌دانند که علت از کجاست و یزدان پناه خود بهتر از هر کسی بر چرایی آن واقف است. فردی که پس از حاشیه و فشارها بر ایلامی رئیس قبلی دانشگاه از سوی غلام‌محمد زارعی گزینه این مسئولیت مهم گردید اما حضور مهدی روشنفکر در جلسه معارفه و عمداً بزرگ‌نمایی کردن این حضور و استقبال یزدانپناه از این حضور از همان اول یزدانپناه را در یک مسیری دیگری قرار داد تا خیلی زود زارعی متوجه عمق اشتباه بزرگ‌خود شود. یزدانپناه در دوران ریاست نه تنها در موضعی بر علیه حامی اصلی خود یعنی زارعی قرار گرفت که عملاً علوم‌پزشکی را به یک ستاد انتخاباتی برای مهدی روشنفکر تبدیل کرد و بعد از انتخابات هم بیشترین همراهی و حمایت را از روشنفکر در درون دانشگاه علوم پزشکی کرده است که گفته می‌شود بخش زیادی از این همراهی و همکاری توسط بهروز یزدانپناه برادر پرویز یزدان پناه که اتفاقاً حکم رسمی مشاور برادر کوچکتر را دارد مدیریت می‌شود. بعد از ورود رسانه‌ها به بحث استخدام‌های فله‌ای در بیمارستان جلیل در دوران ریاست ایلامی در نهایت یزدانپناه تصمیم به اخراج این نیروها را گرفت که این اقدام با استقبال خوب مردم و رسانه‌ها مواجه شد پروانه مدیر تخلفات دانشگاه و از منصوبین یزدان پناه ارائه کردند که اخباری از تخلف خود این افراد در بکارگیری ها و سایر موارد نیز مشاهده می‌شد. تنها زارعی نبود که از عملکرد یزدان پناه دلخور بود عدل هاشمی پور هم هر چه توان داشت آنرا بر سر وزیر بهداشت در رابطه با عملکرد یزدان پناه فریاد کشید ولی همزمانی مدیریت یزدانپناه با زارعی و هاشمی پور کوتاه بود و روشنفکر از بویراحمد و موحد از کهگیلویه به مجلس رفتند. بر خلاف پیش بینی‌ها رابطه یزدان پناه و موحد از ابتدا با هم در تضاد بود تا اینکه در چند هفته گذشته خبرهایی از پیگیری موحد برای معرفی یک گزینه نزدیک به خود بعنوان جایگزین یزدان پناه به گوش رسید و یزدان پناه چاره را در تمکین و انجام اوامر موحد دید و برای سومین بار موحد یک مدیر امتحان پس داده و بدون عملکرد را بر کهگیلویه قالب کرد. همین نزدیکی احتمالاً برای سید ناصر حسینی‌پور سخت آمد و او که حالا دومین گزینه جدی بعد از صیدالی را برای عزل پیدا کرده است با ادبیات بسیار تند نه تنها عملکرد یزدانپناه را «بی مصرف» تلقی نمود بلکه که نوید پایان قطعی عمر مدیریت وی در ماه آینده را نیز داد. البته برخی فشارها سبب شد که سید ناصر یک بیانیه توضیحی منتشر نماید و بر تفکیک موضوع مدیریت‌ها از مسائل قومی تاکید کند ولی باز هم در این بیانیه بر اصل تغییر تاکید شده بود و از رو شدن عمق فجایع برای آیندگان سخن گفته است.
دور از ذهن است روشنفکر در مقابل قصدی که سید ناصر قویاً دارد و بی محابا از آن پرده برداشته است به سادگی بگذرد. هم علوم‌پزشکی برای روشنفکر ظرفیت بزرگی است و برای وی از دست دادن آن یک مصیبت بزرگ است. هم اگر این یکی دستگاه بزرگ سهم وی نشود عملاً او دست خالی است در مقابل دو نماینده دیگر استان کهگیلویه و بویراحمد و در نهایت اینکه قطعاً نمی‌خواهد یزدانپناه و بویژه آن یکی برادر یعنی بهروز یزدان پناه که تقریباً جز پنج نفر اصلی جریان حامی روشنفکر بود و روزی خیال و گمان استاندار شدن در سر داشت دلخور شوند.
جدا از اینکه در یک ماه آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد در مورد رفتن و یا ماندن یزدان پناه باید گفت: دوره مدیریت وی یکی از پرحاشیه ترین و ضعیف‌ترین دوره‌های تاریخی علوم‌پزشکی بوده است و در آینده از چنین دوره‌ای و رفتار یزدان پناه بویژه با زارعی بعنوان عبرت و نمونه در بسیاری از موارد ضعیف به عنوان مثال یاد خواهند کرد. دانشگاه در دوران همه گیری کرونا که می‌توانست گل سر سبد در عملکردها باشد درگیر حاشیه و خط و نشان کشیدن برای رسانه‌ها شده بود. در این دوره‌شان رئیس دانشگاه تا حد مدیر انتصابات میانی نزول کرد و در این روزهای آخر نیز تنها خروجی دانشگاه تمکین خواست نمایندگان و حکم‌مدیریت برای نیروهای نمایندگان از جمله همین سید ناصر حسینی پور بود. دیگر عملکرد دانشگاه جوابیه نویسی برای رسانه‌ها بود که بعد از عدم رضایت از مدیر قبلی روابط عمومی حالا یک مدیر جدید و بدون سابقه و هر گونه ظرفیتی جانشین اولی شده است.
به هر حال دانشگاه بزرگ و مهم علوم‌پزشکی اعتبار بسیار بالایی داشته و دارد و باید یادمان باشد که این دانشگاه ستاد انتخاباتی و یا بنگاه کاریابی نیست. دانشگاه یک مکان علمی است نه اینکه دفتر بازاریابی فلان بیرون بر، یا فلان فروشگاه لباس و یا شرکت بیمه گردد.
نکته پایانی نه در مورد یزدانپناه و علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد بلکه در مورد همه دستگاه‌ها و مدیران در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد است که عملکرد آنها و کارنامه آنها و حفظشان و اعتبار انسانی و اخلاقی‌شان در جابجایی‌های پیش رو بر هر رفتار نادرستی شبیه به گدایی سیاسی ارجحیت دارد و باید مراقب آن بود.
