تاریخ انتشار
شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۲۸
کد مطلب : ۴۳۷۵۹۵
آرمان ملی نوشت:

گاف‌های تحلیف

۰
گاف‌های تحلیف
کبنا ؛
مراسم تحلیف سید ابراهیم رئیسی درحالی برگزار شد که  کم حــاشیه نداشت. شاید نخستین مسائل مطرح شده اساسا برگزاری پر از تشریفات آن با حضور همه نوع خبرنگار و میهمانی با آب و تاب و تکلف، در اوج دست و پنجه نرم کردن مردم با  بحران وخیم کروناست در حالی که بیمارستان‌ها جا برای بیماران ندارند و موج سهمگین پنجم امان کشور را ربوده اینکه در عوض در سویی دیگر مراسمی بدین شکل و با این تراکم برگزار شود مورد انتقاد قرار گرفت. مسئولانی که احتمالا بخش قابل توجه آن‌ها واکسن زده‌اند. در حالی رسانه‌ها و البته مسئولان غرق در این مراسم و سخنرانی‌ها بودند که شنیده‌ها حاکی از کمبود حتی سرم برای بیماران کرونایی است و هنوز هم روند واکسیناسیون مردم با اما و اگر روبه روست و کادر درمان و البته مردم خسته‌تر از هر زمان دیگری دراین شرایط هستند. از مطالب حاشیه‌ای دیگر اما می‌توان به اظهارات برخی از روسای قوا دراین جلسه  اشاره کرد، این که آن‌ها بعضا در میان یک جمع با میهمانان خارجی پرده از اختلافات و مشکلات داخلی با یکدیگر برداشتند و به نوعی علیه هم سخن گفتند از نگاه عده‌ای یک گاف به شمار می‌آمد. از سویی اینبارهم اظهاراتی طولانی در شرایط کنونی کرونا که با فریاد هم بیان می‌شد بسیاری را به این نتیجه رساند که هنوز نیز نوعی ناپختگی در تشخیص نوع شرایط و اظهارات مقامات باتوجه به جایگاهشان وجود دارد البته برخی نیز به مسائلی مثل عدم اشاره به شخصیت‌هایی مانند شهید بهشتی و رجایی در سخنرانی‌های تحلیف اشاره می‌کنند. که این هم یکی دیگر از چندین گاف روز تحلیف بود. مسیح مهاجری هم در یادداشتی با عنوان «مخاطب ناشناسانه ترین سخنرانی ها!» نوشت: «مراسم تحلیف آقای رئیسی از جهاتی خلاف انتظار بود. در بخشی از این یادداشت آمده است:« آنکه در ایام شروع بکار دولت جدید و در آستانه هفته دولت،غفلت از یادآوری شهید رجائی و مرام او در کنار نام بردن از سایر شهیدان بسیار قابل تامل است. آنکه در مراسم رسمی، آرام سخن گفتن یک اصل است. اینهمه تشریفات برای تحلیف،در شرایطی که مردم دربیمارستان‌ها جان می‌دهند و در داروخانه ها دنبال داروهای ضروری میدوند و برای امرارمعاش گرفتار پیچ وخم زندگی هستند، جای سوال دارد و اینها همه نشان می‌دهند سخنرانان و بانیان این مراسم مخاطبان خود را نشناخته‌اند.» در این بین اما یکی از حواشی که از نگاه دوربین‌ها و خبرنگاران مورد توجه قرار گرفته است غیبت برخی چهره‌ها در مراسم تحلیف است. غیبت چندین شخصیت در این مراسم معانی خاصی به خود گرفت و بیش از دیگران به چشم آمد. نبود رئیس دولت اصلاحات در مراسم طبیعی بود. احمدی‌نژاد هم که غیبتش در مراسم تنفیذ نشان داد که در تحلیف محال ممکن است که حضور بیابد و البته موضع گیری‌هایش در انتخابات نیز نبود او را در مراسم جزو بدیهیات می‌کرد. اما آنچه غیر منتظره بود غیبت آیت ا...سید حسن خمینی بود. غایب بزرگ میدان بی‌تردید ایشان بود.



یادگار امام به دلیل اتفاقاتی که در انتخابات 1400 پیش آمد یکی از بزرگترین منتقدان رد صلاحیت‌های نامزدها بود تا جایی که در یکی از سخنرانی‌هایش به تایید صلاحیت شدگان توصیه کرده بود خودشان کنار بکشند. حالا بعد از همه این‌ها سیدحسن خمینی در این جلسه حاضر نشده است. اما در کنار یادگار امام نام دو برادر به عنوان غایبان دیگر به چشم می‌آید. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس سابق قوه قضائیه و عضو شورای نگهبان یعنی صادق آملی لاریجانی و برادرش علی لاریجانی رئیس چند دوره مجلس. این موضوع می‌تواند یکبار برای همیشه برادران لاریجانی را از جریانی که روزی روزگاری با آن شناخته می‌شدند به کلی جدا کرده و البته تعاریف دیگری هم به خود بگیرد. تعاریفی مانند عزلت نشینی حقیقی این دو در عرصه سیاست ایران و ادامه حضور آن‌ها بیشتر به صورت تشریفاتی. از مدت‌ها قبل به نظر می‌آمد که جایگاه لاریجانی‌ها نسبت به روزهایی که برای خود برو بیایی در عرصه قدرت کشور داشته‌اند، کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود. نکته‌ای که گویی نه فقط به علی و صادق بلکه به جایگاه سایر برادران این دو نیز سرایت کرد. و این جدایی شاید همه چیز به صورت جدی تر از آیت‌ا... آملی لاریجانی آغاز شد. لاریجانی و حضور ده ساله اش در قوه قضائیه پایان خوشی برای او نداشت. به یکباره ورق برگشت. موضوع فساد مالی معاون اجرائی سابق قوه قضائیه و پایان دوران آملی‌لاریجانی در این قوه  این فرصت را به جریان خاص راست سنتی داد تا حالا که دیگر رئیس سابق قوه قضائیه از قدرت کنار رفته است بدترین حملات را به او با کلید‌واژه اشرافی‌گری بکنند؛ پخش تصاویر لاکچری حوزه علمیه آملی‌لاریجانی و البته حملات صدا‌و‌سیما در کنار سایر رسانه‌های اصولگرا نشان از آن داشت که حالا وقت فراموشی اوست. نکته اینجاست رئیسی که در دوران ریاست آملی لاریجانی بر قوه قضائیه به تدریج از این قوه سر از آستان قدس در آورده بود با حضور دوباره اش اینبار به عنوان رئیس قوه قضائیه موضوع فساد اقتصادی در قوه قضائیه -در دوره لاریجانی- را تحت پیگرد قرارداد و دست آخر هم کسانی مانند طبری بازداشت شدند. البته پیش از این تعدادی از چهره های اصولگرا خط و گرای این موضوع را می‌دادند. در نهایت یک ماه به پایان دوره ریاست آملی لاریجانی در قوه قضائیه مانده بود که او با عنوان رسیدگی به امور مجمع تشخیص، استعفا داد در آن دوران حتی شائبه‌ای مبنی بر درخواست او برای هجرت به نجف مطرح که البته تکذیب شد. اما ظواهر امر به همراه برخی استدلال‌ها حاکی از این بود که دیگر همه چیز برای او به خوبی سابق نیست. کار به اینجا ختم نشد و شاخص ترین چهره های اصولگرا حملات تند و تیز خود را به سمت او روانه کردند. نشان به آن نشان که مرحوم آیت‌ا... محمد یزدی به او نامه نوشته و در بخشی از آن اشاره کرده که «‌به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند!



آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟».بعد هم نامه ای متقابل از سوی آملی لاریجانی به محمد یزدی پایانی بود بر همه روزهای اوج صادق. در سویی دیگر البته علی لاریجانی نیز روز به روز از اصولگرایی جدا می شد و دست آخر هم در انتخابات آخری مجلس سر از لیست امید در آورد هرچند که به آن لیست هم پایبند نبود اما همه چیز نشان میداد که فصل جدایی و کمرنگ شدن او هم کلید خورده. از یک طرف کناره گیری‌اش در مجلس و مهمتر از همه آن که شاید یکی از اصلی ترین دلایل غیبت لاریجانی‌ها در مراسم اخیر هم باشد رد صلاحیت غیر منتظره او برای انتخابات 1400 بود که همه را شوکه کرد. لاریجانی البته احتمالا مطمئن از تایید صلاحیت شدنش برای رقابت‌های ریاست جمهوری شعار اولیه‌اش را با عنوان؛ «نه به چکش و مدیریت پادگانی» مطرح کرد او می خواست اینگونه خود را مطرح کند که نه به دولت دوازدهم ارتباطی دارد، نه از رئیسی و نظامی‌هاست. برخی ادعا می‌کنند ممکن است همین رویه و شعار هم دست آخر کار دستش داده و زمینه عدم احراز صلاحیتش را فراهم کرده است، اما آنچه آشکار بود اینکه لاریجانی همان موقع خطش را از رئیسی جدا و خود را نقطه مقابل و جدی ترین رقیب انتخاباتی او معرفی کرد و البته گریزی هم به مخالفت با چهره‌های نظامی در انتخابات ریاست جمهوری زدو حسابش را حسابی از رئیس وقت قوه قضائیه جدا کرد. با این حال علی‌لاریجانی برای 1400 تایید صلاحیت نشد و به همین خاطر بارها خواستار این بود که دلایل این عدم احراز را به او اعلام کنند و در آن سو برادرش صادق آملی لاریجانی هم در اظهاراتی بی‌سابقه علیه چنین تصمیمی در شورای نگهبان سخن گفت و  این‌ها همه نشان می‌داد که  لاریجانی‌ها شاید بیشتر از هرزمان دیگری به حاشیه رفته‌اند، البته که حضور علی لاریجانی در قرارداد 25 ساله ایران و چین به عنوان نماینده نظام، برای گروهی هم این تصور را ایجاد کرده بود که شاید «علی» بتواند همچنان در عرصه سیاست کشور جای اصلی خودر ا باز سازی کند و کما فی السابق یکی از رئوس ساختار کشور باشد، اما عملا عدم احراز صلاحیت او و بعد هم غیبت وی و برادرش در مراسم تحلیف نشان می‌دهد که لاریجانی‌ها وارد عصر جدیدی از تعاریف خود برای حضور در ساختار سیاسی قدرت شده‌اند.
نام شما

آدرس ايميل شما

بازار داغ گمانه‌زنی‌ها درباره کابینه

بازار داغ گمانه‌زنی‌ها درباره کابینه

به زودی دولت سیدابراهیم رییسی کلید پاستور را از حسن روحانی تحویل می‌گیرد و چندی بعد هم ...
سرنوشت نهاد اجماع‌ساز چه می‌شود؟

سرنوشت نهاد اجماع‌ساز چه می‌شود؟

تکلیف نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان که برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 تشکیل شده بود، وضعیتی ...
نگران تکرار تجربه ترامپ؛ تضمین می‌خواهد

نگران تکرار تجربه ترامپ؛ تضمین می‌خواهد

گزاره‌هایی که نشان می‌دهد در بازگشت به برجام سیاسی‌کاری صورت می‌گیرد و راستِ سیاسی عزمش ...
1