تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۰
کد مطلب : ۴۳۰۸۴۹
محسن خرامین - دانش آموخته علوم سیاسی

سروصدا علیه چند صدایی

۰
سروصدا علیه چند صدایی
کبنا ؛محسن خرامین - دانش آموخته علوم سیاسی در روزنامه همدلی نوشت؛ چند صدایی یکی از مولفه‌های اساسی جوامع مدرن در مقابل جوامع سنتی است؛ موضوعی که تنها مربوط به سیاست و عرصه قدرت نیست، بلکه در ادبیات، هنر و سایر حوزه‌ها نیز حضور دارد. با این وجود در این جوامع این نقد و ایراد پابرجاست اگر چه شاهد کمیت صدا هستیم، اما کیفیتی در کار نیست و صداها همه در نهایت ذیل یک صدای هژمون قرار دارند؛ به عبارتی همه آن صداها از یک مرجع واحد، رسمی و صاحب قدرت صادر می‌شوند.
«میخائیل باختین» فیلسوف و متخصص روسی ادبیات از جمله نظریه‌پردازانی بود که بحث چند صدایی (پلی‌فونیک) در ادبیات را مطرح و آن‌را در مقابل تک‌صدایی قرارداد. این موضوع در کشور ما و محافل قدرت و اندیشه نیز محل بحث و نزاع بوده است. تک‌صدایی به عنوان ویژگی جوامع استبدادی معمولا طرفداران خود را داشته است که قائل به برتری و مطلق بودن قرائت خود و رد سایر قرائت‌ها هستند. تک‌صدایی را نمی‌توان تک‌بعدی و تک‌سویه دید، بلکه تک‌صدایی متاثر و در رابطه با سایر عوامل است که خود به تبع عامل اتفاقات و نتایج دیگر است. تحولات عصر جدید و از جمله رشد و گسترش شبکه‌های اجتماعی سبب تقویت گفتمان‌های غیر رسمی و شکل‌گیری صداهای جدید شده است تا کنترل و چهارچوب‌های نهادهای رسمی به حداقل برسد و امروزه شاهد رشد و تکثر صداهای غیر رسمی در جامعه باشیم. برای توضیح بیشتر این موضوع ارجاع مجدد به باختین لازم است؛ باختین بر این باور بود در جوامع تک‌صدا صداهای مخالف در قالب‌های مختلف تولید و تقویت می‌شود.
و امروزه فعالیت‌ها و تولیدات زیاد در شبکه‌های اجتماعی نشانگر فعال بودن عرصه‌هایی است که در مقابل تلاش بخش رسمی حاکمیت که بر ادبیات و صدای خود اصرار دارد مقاومت می‌کند. موضوعی که میشل فوکو بر آن تاکید داشت و می‌گفت:«هر کجا قدرت هست، مقاومت هم هست.» برخی‌ها صدای مخالف را به مثابه یک خطر برای منافع ملی فرض می‌کنند، در مقابل گروهی معتقدند تکثر(پلورالیسم) در یک فضای گفت‌وگویی هرگز به بحران ملی یا آشوب اجتماعی منجر نمی‌شود و این تک‌صدایی است که واجد ظرفیت بحران است. با این مقدمات باید گفت تک‌صدایی تنها محدود در عرصه سیاست و فعالیت میدانی سیاستمداران نیست، اما آنها بیش از بقیه گروه‌ها همواره در تلاشند تا صدای خود را بهترین و منزه‌ترین صدا جا بزنند و به طرق مختلف صداهای مخالف را نادیده بگیرند و حذف کنند. آنها صداهای مخالف را عامل بیگانه و خیانتکارانه می‌خوانند، در حالی که صدای مخالف در هر جامعه‌ای یک فرصت است و تعیین حدود و ثغور آن از عهده حاکمیت رسمی خارج است. تلاش برای محدودسازی و حذف صداهای دیگر و حرکت در مسیر یک صدا شدن جامعه در اکثر جوامع همچنان دیده می‌شود با این تفاوت که در برخی جوامع وجود و رشد رسانه‌ها و احزاب آزاد، فرصت چندانی برای عملیاتی کردن این ترفند نمی‌دهد. در آستانه انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری در ایران و در پی رخوت سیاسی حاکم بر فضای عمومی و رسانه‌ای جامعه، برخی این رخوت و سکوت را یک فرصت سیاسی و انتخاباتی برای خود می‌دانند؛ اما برعکس به نظر می‌رسد این برداشت ناصحیح و از قضا نوعی صدای جدید است که در نهایت شنیده خواهد شد. بنابراین تلاش برای خنثی کردن آن در بهترین حالت یک نتیجه کوتاه‌مدت خواهد داشت و در بلندمدت به تولید صداهای جدید- که خودشان را تحمیل خواهند کرد -در جامعه منتج خواهد شد. برخی تلاش‌ها از جمله طرح انتخاباتی مجلس یازدهم که در نهایت توسط شورای نگهبان رد شد، آشکارا در پی تقویت و تحکیم مبانی نگاه و سیاست تک‌صدایی کردن فضای انتخابات بود. در حالی که در انتخابات های قبلی معمولا فضا برای حضور و فعالیت بیش از یک‌صدا شکل می‌گرفت و از دل همان تفاوت و رقابت مشارکت قابل قبولی برای حاکمیت، مردم و ناظران داخلی و خارجی پدید می‌آمد. فارغ از ارزش‌گذاری و تبیین و تعیین تفاوت آن صداها و میزان اثرگذاری باید گفت آن چندصدایی در انتخابات های قبلی در واقع یک کف و حداقل بوده است که فروکاست آن منتج به تقلیل فضای رقابتی انتخابات و پایین آمدن شانس مشارکت مردم خواهد شد. هم اینک نیز برخی مدام در پی نسخه‌نویسی و اعمال فشار بر شورای نگهبان و سایر نهادهای تصمیم‌گیرنده در جهت محدود کردن فضا و ممانعت از ورود صداهای غیر هستند و با سروصدا در پی خفه کردن و حذف هر صدای ناهمراهی هستند. مردم در هر حالتی صدا و تریبون مربوط به خود را تولید می‌کنند، اما اینکه آیا این صدا فرصت دیالوگ با دیگر صداها در میدان سیاست و به‌ویژه میدان انتخابات را پیدا کند یا خیر موضوعی است که بخش بزرگی از آن به تحولات سیاسی و تصمیمات بستگی دارد. نادیده گرفتن و هراس از «صدا»ها را باید یک ضد فرصت تعبیر کرد که آسیب اساسی بر مشارکت و اعتماد عمومی وارد می‌کند و هر تصمیمی در آینده با واکنش و مقاومت این صداها در قالب‌های مختلف مواجه خواهد شد. با این وجود نمی‌توان خوش‌بینانه تنها به امید مقاومت و بازتولید صدا در آینده نشست، چرا که هر زمانی امکان تفوق مونولوگ بر دیالوگ -حداقل برای کوتاه‌مدت - و از دست رفتن فرصت‌ها و منابع غیرقابل بازگشت وجود دارد. برای نمونه مجلس فعلی از حضور صداهای مختلف و مخالف خالی است و این حالت سبب بی‌صدایی شده است. انتخابات بهترین محمل برای حضور و شرکت و بیان صداهای گوناگون در آن است. غلبه و ترجیح تک‌صدایی بر چندصدایی سبب خواهد شد وجود هر نوع حزب یا رسانه آزاد و در نهایت انتخابات از محتوا تهی و اتفاقات جنبه نمایشی به خود گیرند. کماکان شاهد چنبره سردی و رخوت کم‌سابقه‌ای بر فضای پیشاانتخاباتی ریاست جمهوری سیزدهم هستیم که میدان دادن به صداهای مختلف می‌تواند گامی ابتدایی برای کاستن از این رخوت باشد.
نام شما

آدرس ايميل شما

تاثیر زنگنه بر سرنوشت اصلاح‌طلبان

تاثیر زنگنه بر سرنوشت اصلاح‌طلبان

ورود ارز ناشی از صادرات نفت و گاز و میعانات گازی و محصولات پتروشیمی، نزدیکترین و کوتاه‌ترین ...
بزرگواری: کمیسیون بودجه و تلفیق فاقد متخصص برنامه و بودجه‌ریزی لازم است

بزرگواری: کمیسیون بودجه و تلفیق فاقد متخصص برنامه و بودجه‌ریزی لازم است

نماینده اسبق شهرستان‌های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده گفت: «کمیسیون بودجه و تلفیق فاقد ...
رئیسی: قبل از نگرانی برای مشارکت مردم باید نگران کارآمدی نظام بود

رئیسی: قبل از نگرانی برای مشارکت مردم باید نگران کارآمدی نظام بود

سید ابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه، در آیین تجدید میثاق با آرمان های بنیانگذار کبیر جمهوری ...
به نظر شما کدام دانشگاه سال 1402 در استان کهگیلویه و بویراحمد عملکردی بهتری داشته است؟
دانشگاه یاسوج
دانشگاه علوم پزشکی
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه پیام‌نور
دانشگاه علمی کاربردی
دانشگاه فنی و حرفه‌ای
هیچ کدام
1