تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۱
کد مطلب : ۴۲۷۳۶۳
واکنش سیاستمداران داخلی به انتخاب بایدن چه بود؟

واکنش ایران به انتخابات امریکا / نظر دختر شهید سلیمانی در باره شکست ترامپ

۱
۰
واکنش ایران به انتخابات امریکا /  نظر دختر شهید سلیمانی در باره شکست ترامپ
کبنا ؛
 حتی واقعیتی چون یک دوره‌ای شدن ریاست جمهوری دونالد ترامپ که آمر شهادت سردار شهید سلیمانی و عامل ایجاد فشارهای اقتصادی شدید به ملت ایران است هم باعث یکپارچگی داخلی نشد. شدت قطبی شدن سیاست در ایران را از اینجا می‌توان فهمید که بسیاری نتایج انتخابات اخیر امریکا را از دریچه چشم‌انداز سیاسی و رقابت‌های داخلی ارزیابی کردند، بدون اشاره به این واقعیت که در نهایت ایستادگی مردانه ملت ایران ماندگار شد و عامل فشارهای ناجوانمردانه به ملت ایران از کاخ سفید رفت. این جمله آخر، تعبیری بود که حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری درباره انتخابات امریکا مطرح کرد. او در «توئیتر» نوشت: «ایرانیان مردانه ایستادند تا آن نامرد هم رفتنی شد.» یک مصداق این نامردی، نه تحریم‌های شدید، بلکه خروج یکجانبه از توافق برجام است که همه دنیا به وفای به عهد ایران اذعان داشتند. آنچه در ادامه می‌خوانید، واکنش مقام‌ها و شخصیت‌های سیاسی ایران نسبت به نتایج انتخابات اخیر امریکا است.
پایان دوران ماجراجویی و قلدری
چهره‌هایی همچون اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، انتخاب نشدن دوباره ترامپ را به معنای پایان دوران ماجراجویی، جنگ‌طلبی و قلدری توصیف کردند.
جهانگیری در «توئیتر» نوشت: «سرانجام با اعلام نتیجه انتخابات امریکا، دوران ترامپ و تیم ماجراجو و جنگ‌طلب او به پایان رسید. نقض معاهده‌های بین‌المللی از محیط زیست تا تحریم‌های اقتصادی و ضد انسانی علیه ملت ایران و حمایت از تروریسم و نژادپرستی، شاکله سیاست‌های ترامپ بود. او اضافه کرد: «ملت ایران که با مقاومت در مقابل سیاست فشار حداکثری ترامپ ایستاد، رنج‌های ناشی از اخلال گسترده در معیشت خود، عدم دسترسی بیماران به دارو و ترور سردار سلیمانی عزیز را فراموش نخواهد کرد.» جهانگیری ابراز امیدواری کرد که شاهد تغییر سیاست‌های مخرب امریکا و بازگشت به قانون و تعهدات بین‌المللی و احترام به ملت‌ها باشیم.

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز که در کشور بولیوی، واقع در امریکای لاتین به سر می‌برد، نوشت: «مردم امریکا حرف خود را بیان کردند. جهان هم‌اکنون نظاره‌گر است که آیا رهبران جدید (امریکا) قلدری فاجعه‌بار و بی‌قانون رژیم در حال خروج (ترامپ) را رها می‌کنند و چندجانبه‌گرایی، همکاری و احترام به قانون را می‌پذیرند یا خیر؛ کردار مهم‌ترین چیز است.»
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی هم با اشاره به اینکه «پایان ترامپ شگفتی نیست، حکم مقدر تاریخ است» اظهار کرد: «بیشتر مردم امریکا بر کارنامه سراسر ناکامی تفکری که قلدری و زورگویی را حلال مشکلات می‌دانست، مهر مردودی زدند. آیا دولت منتخب این درک را دارد که زیر قاب عکس او در کاخ سفید به جای عبارت چهل و پنجمین رئیس جمهور، بنویسد عبرت آیندگان»
محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری هم نوشت: «شکست ترامپ و استقبال مردم امریکا و اکثر کشورهای جهان از این اتفاق، به این معناست که دوران یکجانبه‌گرایی، تندروی، تنش‌زایی، زیر پاگذاشتن تعهدات و تجاوز به حقوق ملت‌ها به سر آمده است.»
او اضافه کرد: «چهار سال سیاست خارجی زیان‌بار دولت ترامپ می‌تواند درس عبرتی باشد که سکانداران جدید کاخ سفید از این فرصت برای تغییر مسیر و اصلاح سیاست‌های غلط آمریکا استفاده کرده و با شرایط جدید نظام بین‌الملل همراه شوند.»
سخنگوی وزارت خارجه: بایدن باید جبران مافات کند
آنچه شمخانی «عبرت آیندگان» خواند، شکست سیاست فشار حداکثری امریکا علیه ملت ایران است، شکستی که از دل مقاومت ملت ایران برآمد و در نهایت، عامل این فشار از کاخ سفید رفت. بر همین اساس، سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان سیاست جمهوری اسلامی ایران نسبت به دولت جدید امریکا را اینطور بیان کرد: اساساً ایالات متحده امریکا در موضعی نیست که برای کسی شرط بگذارد، ایالات متحده امریکا ناقض برجام، ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بوده و میلیاردها دلار به ملت ایران خسارت زده و از برنامه برجام به عنوان یک مشارکت‌کننده خارج شده است. روزی که دولتی در ایالات متحده بخواهد به برجام برگردد میزی وجود خواهد داشت که باید پاسخگوی نقض عهدها باشد.
بر طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، امریکا باید توبه کند و این به معنای آن است که اولاً باید بپذیرد چه خطاهایی کرده و ثانیاً جنگ اقتصادی علیه ایران را متوقف کند و ثالثاً مسیر رفته را برگردد و تعهداتش را عمل و برای گام چهارم جبران خسارت کند.
روی ناخوش بهارستان به بایدن
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس هم با انتشار فیلمی از سخنرانی سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در توئیتر نسبت به این امر واکنش نشان داد که در آن نصرالله، آیاتی از قرآن کریم را درباره سرنوشت فرعون قرائت می‌کند. او همچنین با درج هشتگ‌هایی چون فرعون، ترامپ، بایدن و افول امریکا، گویی سعی در القای این امر داشت که فرقی میان ترامپ و بایدن نیست و آنچه شاهد آن هستیم، در نهایت افول امریکا است. این رویکردی بود که سایر نمایندگان هم اتخاذ کردند.
وحید جلال‌زاده نماینده مردم ارومیه در مجلس از جمله این نمایندگان است که نوشت: «عزت ما در بی‌نیازی از کدخداست، حکمت ایجاب می‌کند که قوی شویم و مصلحت هم در نگاه به داخل نهفته است. فیل و الاغ هیچ فرقی نمی‌کند، راه برون‌رفت از مشکلات افزایش کارآمدی و رضایتمندی ملی است.»
علی‌اکبر علیزاده نماینده مردم دامغان در مجلس هم فرق گذاردن بین بایدن و ترامپ را ناشی از ساده‌لوحی و عدم درک صحیح از اصول سیاست خارجی امریکا درمقابله با ایران دانست.
اما در کنار اینها، دو اظهارنظر عجیب هم از سوی برخی نمایندگان دیده شد. یکی از آنان، علی اصغر عنابستانی نماینده سبزوار در مجلس بود که مدعی شد «آنچه باعث شده دونالد ترامپ دودستی به صندلی‌اش بچسبد (یعنی قبول نکردن شکست و اصرار بر پیروزی) جذابیت ریاست جمهوری نیست، بلکه نزدیک‌تر شدن به انتقام سخت پس از دوران ریاست جمهوری است.»
مالک شریعتی نماینده تهران از نمد انتخابات امریکا، کلاهی برای حمله به رقیب داخلی درست کرد و نوشت: «ان‌شاءالله به‌زودی جزئیات دقیق‌تری درباره گروگان‌گیری معیشت مردم از سوی غربگرایان به ملت خواهیم گفت. به شرط حیات، طراحی و ارتباطات مرموز و پیام‌های مخفیانه رد و بدل شده میان دلالان وطن فروش با کدخدای جدید رسوا خواهد شد؛ همان‌ها که سال ۱۳۷۹ دیک چنی را مخفیانه به تهران آوردند.» در این میان، سید سلمان ذاکر نماینده ارومیه در مجلس بود که قدری ملی نگاه کرد و نوشت: «مقاومت و ایستادگی ایران اسلامی در برابر زیاده‌خواهی و زورگویی‌های ترامپ را می‌توان یکی از علل شکست او در انتخابات دانست»

اصلاح‌طلبان: پیروزی بایدن و شکست ترامپ مهم است
برخلاف طیف‌هایی از اصولگرایان که معتقدند چیزی عوض نشده است، اصلاح‌طلبان می‌گویند که تفاوت میان ترامپ و بایدن ملموس است. این چیزی است که از اظهارنظرهای آنان می‌توان فهمید. مانند حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز که نوشت: «خبر مهم دنیا نیامدن ترامپ است، نه آمدن بایدن. برای ایران که قربانی فشار حداکثری او بود مهم‌تر است. بایدن برای ایران منجی نیست. ولی فرصت هست. از فرصت‌ها باید استفاده کرد، اگر چه نباید به آن دل بست.»
علی مطهری نماینده سابق مردم تهران هم نوشت: «مقاومت سه ساله ملت ایران در مقابل فشار حداکثری یکی از عوامل شکست ترامپ بوده است. جالب است که ضد انقلاب خارج‌نشین با آرزوی براندازی و انقلابیون داخلی از ترس احیای برجام، خواهان پیروزی ترامپ بودند.»
سیدمطفی هاشمی‌طبا، از فعالان سیاسی نیز با بیان اینکه برخی تندروها از جانب اصلاح‌طلبان حرف‌های خاص و عجیبی را بیان می‌کنند، به «برنا» گفت: «اصلاح‌طلبان وضعیت کشور را مورد تحلیل قرار می‌دهند و طبیعی است وقتی بایدن بر سر کار بیاید، نوع برخوردش با کل مسئولان داخلی و خارجی نسبت به ترامپ متفاوت است، این دلیل نمی‌شود که بگویند اصلاح‌طلبان خواهان مذاکره هستند.» او با بیان اینکه ترامپ یا بایدن در شرایطی که مناسب باشد خودشان خواهان مذاکره با ایران هستند، افزود: «این‌گونه نیست که بگوییم اصلاً مذاکره نمی‌کنیم، اگر رئیس جمهور آینده امریکا به برجام بازگردد، در قالب برجام می‌توان با او مذاکره کرد، اما این به موضع ایران بستگی دارد.»
غلامرضا ظریفیان، دیگر چهره اصلاح‌طلب هم با بیان اینکه «برخی در داخل کشور دلشان نمی‌خواهد برجام اجرایی شود و اساساً به همین دلیل دوست دارند ترامپ انتخاب شود بلکه امکان اجرای برجام کم و کمتر شود» سؤال اصلی امروز کشور را این طور صورت‌بندی کرد: «سؤال اصلی ما باید این باشد که اساساً سیاست خارجه ما برای تأمین و تضمین مصالح و منافع ملی در عرصه بین‌الملل نیازمند چه رویکرد و تدابیری است؟»
او اضافه کرد: «سؤال من از این مخالفان برجام که ادعای اصولگرایی دارند، این است که چگونه می‌شود شما از کسی حمایت می‌کنید که دستش هنوز از خون سردار شهید سلیمانی خشک نشده است؟ واقعیت این است امکان بازگشت به برجام سخت است ولی اجرای آن با بایدن راحت‌تر است.»
واکنش دختر شهید سلیمانی
اما به رغم برخی چهره‌های سیاسی اصولگرا، دختر شهید سلیمانی از شکست ترامپ ابراز خشنودی کرد. زینب سلیمانی در توئیتر با بیان اینکه «باخت ترامپ قمارباز و جنایتکار در انتخابات امریکا امری نیست که خوشحالی خود را پنهان کنیم» نوشت: «احمق درجه یکی که مشاورانی احمق‌تر به او گفته بودند که با آفریدن آن شب شوم و سیاه آینده انتخاباتی خود را تضمین می‌کند غافل از اینکه خداوند در کمین نشسته و خون سردار قهرمان ایرانیان او را به یکی از نفرت‌انگیزترین سیاستمداران جهان تبدیل خواهد.»
او تصریح کرد: «خوشحالی از رفتن ترامپ هرگز به معنای رضایت از روی کار آمدن کسی نیست که خود از بانیان داعش است و شهادت سردار ما را «اجرای عدالت» خواند.»
 
بایدن، ایران و برجام
 در سال‌های گذشته توافق هسته‌ای مهمترین موضوع مطرح بین ایران و امریکا بوده است. دونالد ترامپ پس از خروج از برجام سیاست فشار حداکثری علیه کشورمان را دنبال کرد و گفته بود که در صورت پیروزی این سیاست را تا کشاندن ایران به میز مذاکره ادامه خواهد داد. جو بایدن رئیس جمهوری منتخب امریکا اما از جمله مخالفان سیاست ترامپ در خروج از برجام بوده است. او پیش از این و در جریان رقابت‌های انتخاباتی گفته بود که در صورت پیروزی در انتخابات، امریکا را به برجام بازخواهد گرداند. از جمله او در یک نشست انتخاباتی در دانشگاه شهری نیویورک با اشاره به اینکه برجام باعث شد نظارت بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران افزایش یابد، گفت: «ترامپ توافق هسته‌ای را کنار گذاشت و با این کارش باعث شد ایران برنامه هسته‌ای خود را دوباره توسعه دهد. اگر تهران انجام تعهدات هسته‌ای خود را از سر بگیرد، من به برجام بازخواهم گشت.» بایدن البته این ادعا را هم مطرح کرد: «من تلاش می‌کنم تا با همکاری متحدانمان ضمن تقویت و بسط برجام، با فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه مقابله کنیم.» بایدن پیش از این نیز تصمیم ترامپ برای خروج از برجام را فاجعه‌بار خوانده و گفته بود: «ترامپ وعده داد که خروج از این توافق به نوعی به یک توافق بهتر منجر می‌شود. اما در عوض، آنچه که قابل پیش‌بینی بود، رخ داد: ایران در حال تقویت قابلیت هسته‌ای خود است. طنز تلخی است که وزارت خارجه امریکا اینک از ایران می‌خواهد به همان توافقی که دولت ترامپ خارج شده است، پایبند باشد.» کاملاً هریس معاون اول او هم در مناظره با مایک پنس معاون اول دونالد ترامپ با انتقاد از خروج امریکا از برجام گفت: «او از توافق‌ها خارج شده است. به توافق هسته‌ای ایران نگاه کنید که ما را در موقعیتی قرار داده که کمتر ایمن هستیم چون آنها دارند چیزی می‌سازند که ممکن است به ایجاد یک زرادخانه هسته‌ای مهم ختم شود.» وی در ادامه گفت: «مردم، ما همراه با دوستان و متحدانمان داخل آن توافق بودیم و به خاطر رویکرد یکجانبه دونالد ترامپ در سیاست خارجی و انزواگرایی‌اش، او ما را از این توافق خارج کرده و در موقعیت ناامن‌تر قرار داد.» هریس گفت: «چیزی که همیشه جزئی از قدرت کشور ما بوده، علاوه بر ارتش فوق‌العاده ما این بوده که ما به حرفمان پایبند می‌مانیم ولی دونالد ترامپ این را نمی‌فهمد چون نمی‌داند صادق بودن یعنی چه.» کاملاً هریس در پاسخ به اظهارات پنس درباره ترور شهید سلیمانی هم گفته بود: «بعد از حمله به سلیمانی، حمله متقابلی از سوی ایران به نظامیان ما در عراق انجام شد و آنها به ضربه مغزی مبتلا شدند. می‌دانید دونالد ترامپ این مسأله را چطور رفع و رجوع کرد؟ گفت آنها به سردرد مبتلا شده‌اند.» آنچه بایدن و کاملاً هریس از فعالیت‌های خطرآفرین هسته‌ای ایران بعد از خروج ترامپ یاد می‌کنند، کاهش تعهدات برجامی ایران است که اتفاقاً در چارچوب همین توافق و در برابر عدم تعهد طرف‌های دیگر انجام شده است. مسئولان کشورمان بارها تأکید کرده‌اند در صورت انجام این تعهدات ایران هم به سمت انجام تعهدات خود پیش خواهد رفت. جو بایدن همچنین گفته است که تصمیم دارد ممنوعیت سفر به امریکا را که توسط ترامپ اعمال شده بود و بر ایران و بسیاری دیگر از کشورهای با اکثریت مسلمان اثر می‌گذاشت، لغو کند. روزنامه نیویورک تایمز درباره رویکرد بایدن به ایران و برجام نوشته: سیاست بایدن درباره ایران می‌تواند موجب به انزوا کشاندن بنیامین نتانیاهو [نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی] شود که از امتیاز رویکرد تقابلی ترامپ برای تقویت روابط اسرائیل با کشورهای عربی بهره‌مند می‌شد که به عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با امارات متحده عربی و بحرین ختم شد.

  به نظر می‌رسد البته سعی شده تا واکنش‌ها کمتر سوگیری داشته باشد. این موضوع در موضع گیری‌های روسای جمهوری و مجلس واضح است هرچند برخی واکنش روحانی را یک سیگنال تازه برای فصل جدید سیاست ورزی در عرصه بین المللی می‌دانند.
واکنش روحانی به انتخاب «بایدن»
رئیس جمهوری در واکنش به انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری بعدی ایالات متحده آمریکا تصریح کرد: اینک فرصتی برای دولت آینده‌ی آمریکا است که اشتباهات دولت گذشته را جبران کند و با احترام به قواعد جهانی، به مسیر پایبندی به تعهدات بین المللی بازگردد.
به گزارش ایسنا، علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهوری در حساب کاربری خود در توئیتر با اشاره به بخش‌هایی از اظهارات حسن روحانی در جلسه جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت نوشت: «رئیس‌جمهوری روحانی: اینک فرصتی برای دولت آینده آمریکا است که اشتباهات دولت گذشته را جبران کند و با احترام به قواعد جهانی، به مسیر پایبندی به تعهدات بین المللی بازگردد. رئیس‌جمهوری روحانی: ایران، همواره به تعهدات خود درصورت رعایت مسئولانه از سوی همه اطراف تعهد، پایبند بوده و «تعامل سازنده با جهان» را راهبرد خود می‌داند.»

خطیب‌زاده: بایدن باید جبران مافات کند
سعید خطیب زاده پیرامون پیروزی بایدن گفت: منتظر اقدامات عملی رئیس جمهوری آمریکا هستیم.
سخنگوی وزارت خارجه گفت: لیستی از موارد پاسخگویی رئیس جمهوری جدید آمریکا پیرامون تعهدات به ایران آماده شده که بایدن باید جبران مافات کند، آمریکا چاره‌ای جز احترام و بازگشت به مسیر قانونمداری ندارد.
خطیب زاده که در برنامه ‘’من‌طهران’’ بخش عربی شبکه العالم حاضر شده، آمریکا را ناقض برجام دانست و گفت: آمریکا در موضع شرط گذاری برای ایران نیست، آن‌ها میلیاردها دلار به ملت ایران خسارت زدند.
وی تصریح کرد: آمریکا باید توبه کند و جنگ اقتصادی علیه ما را متوقف کند، تفاوت بین اردوگاه بایدن و ترامپ آشکار است اما نظاره گر اقدامات عملی هستیم.
سخنگوی وزارت خارجه خاطرنشان کرد: میز مذاکرات برجام پابرجاست و برای همه جا هست اگرچه مسیر سخت است.
رضایی: رئیس جمهوری آمریکا باید از ملت ایران عذرخواهی کند
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: رئیس جمهوری جدید آمریکا اول باید از ملت ایران بخاطر تحریم‌های اخیر عذرخواهی کند و سپس خسارت‌های اقتصادی حاصل از تحریم را جبران کند.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در یادداشتی در اینستاگرام نوشت: خوشبینی دولت‌های گذشته نسبت به آمریکا و اروپا، بارها به ملت ایران آسیب زده است. سریال چهل ساله سیاست «تحریم و برداشتن تحریم» از سوی دولت‌های آمریکا و خوش خیالی برخی از دولتمردان ایران طی چهل سال گذشته فرصت‌های اقتصاد ملی ما را از بین برده است.
دولتی در آمریکا آمده ایران را تحریم کرده و دولت دیگری می‌آید و آن را در کاغذ برمی دارد.
سریال کاغذی و قهرمان بازی عده‌ای در ایران و آمریکا با شکست برجام کاملاً آشکار شده است.
بنابراین از سویی رئیس جمهوری جدید آمریکا باید در اولین فرصت کلیه تحریم‌ها را بردارد، از ملت ایران به خاطر اقدامات گذشته عذرخواهی کند، خسارات اقتصادی ناشی از تحریم‌ها که به ملت ایران وارد شده را جبران کند و از سوی دیگر نباید منتظر برداشتن تحریم‌ها بمانیم بلکه با استفاده از توانایی‌های خود و قوی شدن در اقتصاد، فرهنگ و تقویت امنیت در داخل و جبهه مقاومت در منطقه از دیوار نیمه ویران آمریکا که در مقابل ملت ایران قرار دارد، بپریم.
وحید جلال زاده نماینده مردم ارومیه در مجلس در توییتی نوشت: «عزت ما در بی نیازی از کدخداست، حکمت ایجاب می‌کند که قوی شویم و مصلحت هم در نگاه به داخل نهفته است. فیل و الاغ هیچ فرقی نمی‌کند، راه برون رفت از مشکلات افزایش کارآمدی و رضایتمندی ملی است.»
علی اکبر علیزاده نماینده مردم دامغان در مجلس هم در حساب توییتری خود نوشت: «فرق گذاردن بین بایدن و ترامپ در خوش‌بینانه‌ترین حالت ناشی از ساده‌لوحی و عدم درک صحیح از اصول سیاست خارجی آمریکا درمقابله با ایران است. با اندک شناختی از سیاست خارجی آمریکا و سابقه تحریم‌های وحشیانه دموکراتها ضدایران، این ساده لوحی رخت برخواهد بست. مگر آنکه مشکل چیز دیگری باشد»

سید سلمان ذاکر نماینده ارومیه در مجلس هم نوشت: «مقاومت و ایستادگی ایران اسلامی در برابر زیاده خواهی و زورگویی‌های ترامپ را می‌توان یکی از علل شکست او در انتخابات دانست»
هادی بیگی نژاد نماینده ملایر در مجس نیز در توییتی نوشت: ‌ «یکی از برنامه‌های بنده احوال‌پرسی و سر زدن به نیازمندان است. وقتی روی فرش کهنه، زیر سقف نمناک و دیوار تخریب شده می‌نشینیم تازه متوجه می‌شویم درحالی که عده‌ای فقط برای نان و پوشاک و کرایه یک منزل مخروبه در غصه‌اند، دنیای عده‌ای شده بایدن و ترامپ. چقدر دنیای آدم‌ها متفاوت است.»
اصغر عنابستانی نماینده سبزوار در مجلس نوشت: ‌ «آنچه باعث شده دونالد ترامپ دودستی به صندلی‌اش بچسبد جذابیت ریاست جمهوری نیست بلکه نزدیک‌تر شدن به انتقام سخت از دوران ریاست جمهوری است!»
مالک شریعتی نماینده تهران نوشت: ‌ «ان شاءالله به زودی جزییات دقیق‌تری درباره گروگان گیری معیشت مردم توسط غربگرایان به ملت خواهیم گفت. به شرط حیات، طراحی و ارتباطات مرموز و پیام‌های مخفیانه رد و بدل شده میان دلالان وطن فروش با کدخدای جدید رسوا خواهد شد؛ همان‌ها که سال ۱۳۷۹ “دیک چنی” را مخفیانه به تهران آوردند و...»
محسن زنگنه نماینده تربت حیدریه نیز نوشت: ‌ «جو بایدن با “دستکش‌های مخملی” و “دست‌های چدنی” بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا نشست.»
زهره الهیان نماینده تهران نیز نوشت: «دولت قرمز یا آبی برای مردم ایران فرقی نمی‌کند؛ استراتژی دولت آمریکا را رئیس‌جمهوری آن تعیین نمی‌کند. ترامپ و بایدن هر دو ابزار دست صهیونیسم بین الملل هستند.»
مصطفی میرسلیم نماینده تهران در توییتی اظهارداشت: «مشکلات اقتصادی و فرهنگی ایران وابسته به ترامپ و بایدن نیست بلکه ریشه در باور، عرضه، همت، صداقت مسئولان، مطالبه و نظارت متعهدانه مردم دارد.»
سید نظام الدین موسوی نماینده مردم تهران هم نوشت:‌ «ظاهراً شر ترامپ از سر جهان کم شد، اما شر امپریالیسم آمریکا همچنان باقی است، ترامپ از مریخ نیامده بود. این زامبی زهرآلود، محصول همین کارخانه لیبرال سرمایه سالاری و مترسک الیگارشی آمریکا بود که پس از پایان تاریخ مصرف، با زور رسانه، روانه زباله دانش می‌کنند. اما زامبی‌ها هنوز هستند.»

دست چدنی امریکا مخملی شد
«در زمان ترومن و بعد آیزنهاور، سپس جانسون، کندی، نیکسون و فورد، ما با احزاب امریکا سر و کار نداشتیم، برای‌مان فرقی نمی‌کرد که رئیس‌جمهوری برگزیده دموکرات است یا جمهوریخواه. با دولتی به نام ایالات متحده امریکا سر و کار داشتیم».
این جمله اردشیر زاهدی، سفیر حکومت پهلوی در امریکاست. نکته‌ای که به خوبی نشان می‌دهد اگر تغییری در سیاست‌های کلی امریکا روی می‌دهد آن را نباید در میانه بازی‌های سیاسی واشنگتن جست، بلکه پای معادلات دیگری آن هم در میدان نبرد باید جست‌وجو شود.
با وجود این و با تمام شواهد انکارناپذیری که در تأیید همین یک جمله وجود دارد، هنوز هم یک جزر و مد سیاسی در فضای سیاسی امریکا برخی‌ها را در تهران تکان می‌دهد و صحبت از یک ماه عسل دوباره در روابط دو طرف با چاشنی باور به برتری کامل لیبرال دموکراسی می‌شود. اگرچه سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران بی‌توجهی به تغییر گرانیگاه سیاسی قدرت در واشنگتن بوده و دلایلی متقن و جدی برای اتخاذ چنین راهبردی وجود دارد، اما شاید بد نباشد بار دیگر برای برخی غرب‌باوران داخلی روایتی از اقدامات مخرب دموکرات‌ها در مقابل ایران ذکر کنیم تا «حقیقت دست چدنی زیر دستکش مخملین» بر آن‌ها اثبات شود.

نطفه برکناری مصدق در دولت ترومن بسته شد
کمتر کسی در ایران است که درباره حقانیت دولت دکتر مصدق در ملی کردن صنعت نفت و کودتای امریکایی ۲۸ مرداد در سرنگونی یک دولت بر آمده از دموکراسی شک داشته باشد. اگرچه به ظاهر این کودتا در زمان دولت جمهوریخواه «آیزنهاور» در سال ۱۹۵۳ روی داد، اما ماجرا کمی متفاوت‌تر از روایت‌های غالب در این باره است. در حقیقت نخستین تغییر سیاست دولت امریکا در قبال مصدق در دوران دولت «هری ترومن» دموکرات روی داد.
فرانسیس گاوین، استاد دانشگاه ویرجینیا در همین باره می‌نویسد: در کتاب‌ها و مقالات یکی پس از دیگری بر تفاوت فاحش میان سیاست‌های دو دولت ترومن و آیزنهاور در قبال ایران تأکید می‌شود، در حالی‌که بررسی شواهد به‌سادگی روشن می‌سازد که چنین شکاف فاحشی وجود نداشته است. در واقع، چرخش سیاست‌های امریکا در قبال ایران در دوران دولت ترومن صورت گرفت و مهم‌ترین دلیل این مدعا سند شماره ۱/ ۱۳۶ شورای امنیت ملی این کشور مورخ ۲۰ نوامبر ۱۹۵۲ / ۲۹ آبان ۱۳۳۱ است.
این سند به شکلی آشکار مداخله‌جویانه‌تر از اسناد مشابه پیشین است و بیانگر تمایل فزاینده دولت ترومن است به مداخله مستقیم در امور داخلی ایران، در صورت لزوم، و نیز به پذیرش مخاطرات جنگ. سند فوق نشان می‌دهد که در سیاست امریکا در قبال ایران تغییری رخ داده و این تغییر در اواخر دولت دموکرات رومن است. فرانسیس گاوین علت اصلی این چرخش در سیاست ایالات متحده در قبال ایران را نه صعود دولت آیزنهاور بلکه افزایش قدرت نظامی امریکا و فرادستی قطعی آن بر اتحاد شوروی می‌داند.

در نهایت نیز دولت آیزنهاور کار نا تمام دولت ترومن را با کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ تمام کرد.
کندی دموکرات با انقلاب سفید کشاورزی ایران را نابود کرد
در دوران کندی هم سیاست‌های دولت امریکا نتایج بسیار فاجعه باری را به همراه داشت. انقلاب سفید به عنوان اصلی‌ترین نسخه واشنگتن و وزارت خارجه امریکا برای مقابله با نفوذ حزب توده عامل مهم‌ترین تحولات ساختاری در جامعه ایران بود که پیامدهایش برای جامعه ایرانی بسیار منفی بود.
اهمیت این پروژه برای امریکایی‌ها چنان بود که رابرت کومر، دستیار امنیتی کندی که از چهره‌های بدنام سیا با سوابق جنایتکارانه در ویتنام است، برای سرکوب عشایر فارس شخصاً در کنار ارتشبد آریانا حضور پیدا کرد. جایگزین کندی نیز سیاستی بهتر از او در قبال ایران پیش نگرفت، به گونه‌ای که حکومت پهلوی مجبور شد در قبال نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار وام برای خرید تسلیحات نظامی، لایحه موسوم به کاپیتولاسیون و مصونیت سربازان امریکایی را در ایران را قبول کند.
از تحریم نفتی کامل ایران تا داماتوی کلینتون
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارنامه دموکرات‌ها در تقابل با نظام جمهوری اسلامی بسیار شرورانه‌تر از جمهوریخواهان بوده است. نگاهی به سیاست‌های دولت‌های دموکرات نشان می‌دهد در دوران ریاست جمهوری دموکرات‌ها اغلب استفاده از ابزار تحریم اولویت بیشتری بر سایر موارد داشته است.
برای مثال جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق امریکا پس از تصرف سفارت امریکا در ابتدا تلاش کرد با محاصره نفتی ایران، تهران را به آزادی گروگان‌ها وادار کند. کارتر در ۱۲ نوامبر ۱۹۷۹ طی فرمان اجرایی ۴۷۰۲ و بر اساس ماده ۲۳۲ قانون گسترش تجارت ایران را تهدیدی برای امنیت ملی دانست و واردات نفت خام یا محصولات مشتق شده از نفت تصفیه شده ایران به امریکا را ممنوع اعلام کرد. علاوه بر این دو روز بعد در ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۲۳ آبان ۱۳۵۸) دستور اجرایی ۱۲۱۷۰ را صادر کرد که بر اساس قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین‌المللی و قانون وضعیت فوق‌العاده ملی تمام اموال دولت و همچنین بانک مرکزی ایران در امریکا مصادره شد. با شکست امریکا و سرسختی بیشتر ایران در مقابل واشنگتن در ۷ آوریل ۱۹۸۰ کارتر دستور اجرایی ۱۲۲۰۵ را صادر و طی آن هرگونه صادرات به‌جز دارو و غذا را به ایران تحریم کرد و روابط سیاسی امریکا و ایران قطع شد. در نهایت نیز در ۱۷ آوریل همان سال با صدور فرمان اجرایی ۱۲۲۱۱ تمام معاملات تجاری به طور کامل با ایران متوقف شد.
عملیات نظامی پنجه عقاب در طبس برای آزادی گروگان‌ها اوج تقابل نظامی دو طرف بود که در نهایت با یک افتضاح تاریخی تمام شد. در دوران کلینتون هم تحریم‌های متعددی علیه ایران وضع شد که معروف‌ترین آن قانون داماتو بوده است. با این قانون هر گونه سرمایه‌گذاری نفتی در ایران ممنوع شد.
قانون داماتو در حقیقت از ثمرات اولین تلاش‌های جدی لابی صهیونیستی ایپک در امریکا برای هدف قرار دادن ایران بود چرا که سناتور داماتو در ۲۷ مارس سال ۱۹۹۵ با استفاده از مطالب کتابچه ایپک طرحی را با عنوان قانون تحریم‌های خارجی ایران تقدیم مجلس سنا کرد که طی آن یک شخص یا شرکت خارجی باید بین تجارت با امریکا و تجارت با ایران یکی را انتخاب کند. این طرح پیشنهادی در نهایت با ادغام با طرح دیگری در مجلس نمایندگان با عنوان قانون مجازات‌ها علیه ایران و لیبی (ILSA) در ۱۵ اوت ۱۹۹۶ به امضای کلینتون رسید. علاوه بر این در دوران کلینتون بار‌ها شرکت‌های تسلیحاتی چینی و روسی به بهانه مراوده با ایران مورد تحریم قرار گرفتند.

اوباما و تحریم نفتی
در این میان دوران اوباما را می‌توان اوج به‌کارگیری و بلوغ کامل تحریم‌های یکجانبه و چندجانبه دانست. در دوران اوباما امریکا با استفاده از فرصت‌های به دست آمده از حکمرانی دلار بر تسویه مبادلات مالی و همچنین زیر ساخت‌های موجود برای کنترل نفت که از سوی متحدان این کشور پدید آمده بود، تحریم‌های سختی را در حوزه نفتی و بانکی بر ایران تحریم کرد که البته محور آن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود. از سال ۲۰۱۰ و با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تدریج سیلی از تحریم‌ها علیه ایران به راه افتاد. تصویب قوانین سیسادا و تحریم ایران و سوریه در سنای امریکا و گنجانده شدن تحریم نفت و بانک مرکزی ایران در قوانین دفاع ملی زمینه را برای قطع کامل روابط مالی و نفتی ایران فراهم کرد. در کنار این، همکاری کشور‌های اروپایی و متحدان آسیایی امریکا با تحریم‌های جدید، برندگی آن را به شدت علیه ایران افزایش داد.
همین مرور کوتاه تاریخی نشان می‌دهد که کارنامه دموکرات‌ها در مقابله با ایران تا چه اندازه سیاه است. این کارنامه سیاه در شرایط فعلی به جای امیدواری این یادآوری جدی به تمام ایرانیان است که تا چه اندازه ضربه دست‌های چدنی زیر روکش مخملین می‌تواند بر ایران دردناک باشد.
«تیم رقبا» در دولت بایدن
 «جو بایدن»، رئیس‌جمهوری منتخب ایالات‌متحده آمریكا، دوماه‌ونیم فرصت دارد تیمی برای رویاروی با بحران‌هایی كه كشورش با آن دست‌وپنجه نرم می‌كند، تشكیل دهد؛‌ مبارزه با پاندمی تاریخی، بازسازی اقتصاد نابودشده و احیای نظم جهانی كه در دوران «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری كنونی این كشور، از بین رفته است. این در شرایطی است كه تحقق تمامی برنامه‌های بایدن لیبرال مشروط به تصویب آنان در سنای تحت كنترل جمهوری‌خواهان است؛ مجلسی كه از همان ابتدا ائتلافی بی‌قاعده را علیه دموكرات‌ها تشكیل می‌دهد و عملی‌شدن طرح‌های نامزد دموكرات‌ها را تقریبا غیرممكن می‌كند. تیم انتقالی بایدن كه از همان لحظه روزهای نخست اعلام كاندیداتوری‌اش كار خود آغاز كرده‌اند، ماه‌هاست در حال بررسی گزینه‌های احتمالی اعضای كابینه بایدن هستند و گزینه‌های بالقوه را برای تصدی وزارتخانه‌های مهم در روزهای آینده به رئیس‌جمهوری منتخب ارائه خواهد داد؛ هرچند به گفته یكی از مقامات نزدیك به تیم بایدن، به احتمال زیاد نامزدهای كابینه در هفته اول ریاست‌جمهوری بایدن كه از بیستم ماه ژانویه سال آتی میلادی آغاز می‌شود، معرفی نخواهد شد. به گزارش وب‌سایت پولتیكو، رئیس‌جمهوری منتخب راه دشواری پیش‌رو دارد و از چندین جبهه تحت فشار خواهد بود، از جمله از سوی هم‌حزبی‌هایش كه انتظار دارند او متنوع‌ترین كابینه تاریخ ایالات‌ متحده را معرفی كند یا از سوی جناح چپ حزب دموكرات تحت فشار خواهد بود تا مترقی‌ترین كابینه را از زمان «فرانكلین روزولت»، رئیس‌جمهوری پیشین آمریكا، روانه كاخ سفید كند؛‌ اهدافی كه در تضاد با یكدیگر هستند. در چنین شرایطی بایدن كه همواره از اتحاد سخن گفته است، تلاش می‌كند با معرفی تركیبی از چپ‌ها، میانه‌روها و حتی عده قلیلی از جمهوری‌خواهان همچنان ائتلاف خود را حفظ كند. او حتی به‌دنبال آن است که چهره‌های جدیدی را به فهرست وفاداران باسابقه خود بیفزاید. سناتور «مارك پرایور» كه سابقه شش سال حضور در كنار بایدن را در كارنامه‌اش دارد، دراین‌باره می‌گوید بایدن همواره از یك موضوع استقبال می‌كرد و آن، حضور دیدگاه‌های متفاوت است. به‌عبارت‌دیگر باید از بایدن، «تیمی از رقبا» را انتظار داشته باشید.
وزیر دفاع:  میشل فلورنوی
معاون سابق وزیر دفاع در حوزه سیاست‌گذاری و بنیان‌گذار مرکز «امنیت جدید برای آمریکا»

هرکسی که درباره گزینه وزارت دفاع در دولت بایدن صحبت می‌کند، نام «میشل فلورنوی» را می‌برد و او را شایسته این سمت می‌داند. در دوره «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری سابق آمریكا، او معاون وزارت دفاع در حوزه سیاست‌گذاری بود و تجربه قابل‌توجهی در مدیریت مرکز میانه‌روی «امنیت جدید آمریکا» دارد. او در ماه‌های اخیر نیز مانند همیشه فعال بوده و به‌تازگی نیز به‌طور مشترک طرحی را درباره اینکه وزارت دفاع آمریکا چگونه می‌تواند با سرعت‌بخشیدن به تلاش‌های خود در توسعه فناوری‌های جدید، چین را پشت سر بگذارد، مطرح کرده است.
فلورنوی معتقد است پنتاگون برای دستیابی به این مهم باید گام‌هایی فراتر از آمادگی نظامی سنتی بردارد. فلورنوی به‌تازگی در مصاحبه‌ای گفت: «فکر می‌کنم تجربه ویروس کرونا می‌تواند موضوعاتی را که به‌عنوان تهدید علیه امنیت ملی مطرح می‌شوند، گسترده‌تر کند. معتقدم که آگاهی فزاینده‌ای نسبت به لزوم رقابت با چین وجود دارد که این رقابت قبل از هر چیز در حوزه اقتصادی و فناوری است. مردم به‌خوبی درک می‌کنند که برای ارتقای امنیت ملی باید بنیادها و نهادهای داخلی، موقعیت اقتصادی و برتری تکنولوژیک را دوباره احیا کنیم».
گزینه مطرح دیگر برای این سمت، «تامی داک ورث»، سناتور ایالت ایلینوی و یکی از کهنه‌سربازان جنگ عراق است. داك ورث پس از آنکه با اصابت یک راکت به هلی‌كوپتر در عراق مجروح شد، نشان «قلب ارغوانی» را به ‌دست آورد. او در نهایت هر دو پای خود را از دست داد. داك ورث به‌عنوان مدیر بخش امور کهنه‌سربازان ایالت یلینوی و معاون وزیر امور کهنه‌سربازان در دولت اوباما خدمت كرده است.

«جک رید» سناتور ایالت رودآیلند، یکی از دموکرات‌های ارشد در کمیته خدمات مسلح و از نظامیان ارشد سابق ارتش آمریکا هم سال‌هاست در فهرست نامزدهای وزارت دفاع دموکرات‌ها قرار دارد، بااین‌حال اگر دموکرات‌ها بتوانند کنترل سنا را به دست بیاورند، رید احتمالا ریاست کمیته نیروهای مسلح را بر عهده می‌گیرد و ممکن است نخواهند وارد پنتاگون شود. رید هم مانند داك ورث، رقیبی کم‌شانس‌تر در مقابل فلورنوی محسوب می‌شود.
 وزیر خارجه: سوزان رایس
مشاور امنیت ملی باراک اوباما، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل

پیروزی بایدن در انتخابات و ورود او به کاخ‌سفید در زمانی صورت می‌گیرد که ویروس کرونا اثرات منفی زیادی بر اقتصاد آمریکا گذاشته است. به‌همین‌دلیل ماه‌های ابتدایی ریاست‌جمهوری بایدن می‌تواند چالش‌های زیادی برای او ایجاد کند. مقام‌های فعلی و سابق دولت آمریكا اعتقاد دارند كه این امر می‌تواند او را به سمت انتخاب یك وزیر امور خارجه باتجربه سوق دهد، زیرا چنین شخصی دیگر نیاز به دوره آموزشی چندانی برای سمت جدید خود نخواهد داشت.
این باعث می‌شود که «سوزان رایس» یک دستیار باتجربه در حوزه سیاست خارجی بوده و تجربه حضور در شورای امنیت ملی، نمایندگی آمریکا در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی دولت اوباما را در سابقه خود دارد، گزینه‌ای جذاب برای وزارت خارجه باشد. گفته می‌شود که او و بایدن رابطه گرمی دارند، اگرچه آنها زمانی که بایدن معاون رئیس‌جمهوری آمریکا بود، درباره چگونگی مقابله با آشوب‌ها در کشورهایی مانند مصر و لیبی اختلاف‌نظر داشتند.
مخالفت شدید و قابل انتظار جمهوری‌خواهان -که عمدتا به پیامدهای قتل سفیر آمریکا در بنغازی لیبی در سال 2012 مربوط می‌شود- ممکن است به شانس حضور رایس در وزارت خارجه آسیب برساند. این موضوع از جمله مواردی بود که باعث شد باراک اوباما در دور دوم ریاست‌جمهوری خود از معرفی سوزان رایس به سنا صرف‌نظر کند و شاید در ابتدای سال 2021 هم همین عامل باعث شود جو بایدن از معرفی رایس پا پس بكشد.

«آنتونی بلینکن»، مشاور سیاست خارجی در کمپین انتخاباتی جو بایدن، معاون سابق وزیر خارجه و همچنین معاون سابق مشاور امنیت ملی آمریکا هم از افرادی است که نامش در فهرست گزینه‌های مطرح برای وزارت خارجه مطرح شده است. گزینه محتمل دیگر، «ویلیام برنز»، از مقام‌های سابق وزارت خارجه است که رابطه‌ای عمیق با این وزارتخانه دارد. یک مقام کهنه‌کار در حوزه خدمات خارجی که به‌عنوان معاون وزیر خارجه در دولت اوباما خدمت می‌کرد. برنز اکنون رئیس بنیاد کارنگی برای صلح بین‌الملل است.
«کریس کونز»، سناتور ایالت دلاور که اکنون کرسی سابق بایدن در سنا را در اختیار دارد و «کریس مورفی»، سناتور ایالت کانکتیکت نیز می‌توانند در فهرست گزینه‌های احتمالی بایدن برای وزارت خارجه حضور داشته باشند.
 وزیر خزانه‌داری: لائل برینارد
رئیس هیئت‌مدیره بانک مرکزی آمریکا و معاون وزیر سابق خزانه‌داری

انتظار می‌رود بایدن تیم مالی و اقتصادی خود را زودتر مشخص کند تا آنها فرصت کافی داشته باشند به بررسی بسته‌های کمک مالی برای جبران آسیب‌های ناشی از ویروس کرونا بپردازند؛ بنابراین رقابت بر سر وزیر خزانه‌داری دولت جو بایدن، احتمالا اولین و مهم‌ترین تقابل دموکرات‌ها با جمهوری‌خواهان در دولت جدید خواهد بود و انتخاب نهایی برای هدایت وزارت خزانه‌داری نشان‌دهنده میزان تأثیرگذاری مشاوران بایدن و نیز تلاش آنها برای انجام تغییرات واقعی و نه شعاری در این نهاد مهم مالی ایالات متحده خواهد بود.
رقابت نزدیک دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در سنا و وجود احتمال حفظ اکثریت سنا از سوی جمهوری‌خواهان باعث معرفی نامزدی مانند «الیزابت وارن»، از چپ‌گرایان پیشرو، نیازمند صرف انرژی سیاسی بیشتر باشد و شاید بایدن از معرفی وارن برای وزارت خزانه‌داری منصرف شود.
«سارا بلوم راسکین»، معاون سابق وزارت خزانه‌داری و رئیس سابق هیئت‌مدیره فدرال‌رزرو هم در میان گزینه‌های مطرح‌شده قرار دارد. در همین حال، برخی از اعضای انجمن سیاه‌پوستان کنگره خواهان فردی رنگین‌پوست مانند «راجر فرگوسن»، معاون رئیس پیشین فدرال رزرو یا «ملودی هابسون»، سرمایه‌گذار شناخته‌شده، برای این سمت هستند. این دو نفر هم در ردیف چپ‌گرایان مترقی قرار می‌گیرند؛ اما «لائل برینارد» مزیتی قابل توجه نسبت به دیگر گزینه‌ها دارد: انتخاب او در مقایسه با گزینه‌های چپ‌گرا، کمتر باعث چالش و تنش جدی میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان خواهد شد.
مزیت دیگر برینارد هم این است که در دوره بحران کرونا در فدرال‌رزرو بوده و در دولت اوباما هم در وزارت خزانه‌داری مشغول به کار بوده است. او بدون ابراز همبستگی با چپ‌ها و میانه‌رو‌ها از آنها حمایت کرده است. برینارد می‌تواند نام خود را به‌عنوان نخستین زنی که هدایت وزارت خزانه‌داری آمریکا را بر عهده می‌گیرد، ثبت کند.
وزیر دادگستری: داگ جونز سناتور آلاباما و دادستان سابق آمریکا
با شکست «دانگ جونز» مقابل «تامی توبرویل» جمهوری‌خواه، این سناتور ایالت آلاباما مانعی برای پیوستن به دولت بایدن ندارد. جونز تنوع چندانی به کابینه اضافه نمی‌کند اما این وکیل سابق ایالت آلاباما، سابقه‌ای قابل توجه در حوزه حقوق شهروندی دارد. او توانست پیگرد قانونی دو عضو گروه راست‌گرای افراطی «کو کلاکس کلان» را که در بمب‌گذاری 1963 کلیسای «باپتیست» بیرمینگام انجام شده بود حتی با گذشت 40 سال از آن واقعه، با موفقیت هدایت کند. جونز همچنین یکی از دوستان بایدن است و این دوستی به اولین کمپین انتخاباتی بایدن برای ریاست‌جمهوری در سال 1988 بازمی‌گردد.
بااین‌حال جونز احتمالا برای تصدی پست دادستان کل (وزارت دادگستری) با «تام پرز»، رئیس کیمته ملی حزب دموکرات، رقابت خواهد کرد. این موضوع را «اسکار رامیرز»، لابی‌گر دموکرات که در دولت اوباما کار می‌کرد، در محافل حزب دموکرات مطرح کرده است.
پرز تجربه حضور در وزارت دادگستری را دارد. او پیش از آنکه از سوی اوباما به‌عنوان وزیر کار منصوب شود، به‌عنوان معاون دادستان کل در حوزه حقوق مدنی خدمت می‌کرد؛ اما اگر جمهوری‌خواهان بتوانند اکثریت سنا را حفظ کنند یا حداکثر با یک کرسی اختلاف به حزب اقلیت تبدیل شوند، پرز کار دشواری برای عبور از سد سنا خواهد داشت.
پرز در رأی‌گیری در سنا برای سمت وزارت کار نتوانست رأی مثبت هیچ‌کدام از سناتورهای جمهوری‌خواه را کسب کند و بعید به نظر می‌رسد این‌بار هم جمهوری‌خواهان به رئیس کمیته ملی حزب دموکرات روی خوش نشان دهند.
نام دیگری که برای وزارت دادگستری مطرح شده، «سالی ییتس»، معاون سابق دادستان ‌کل در دولت اوباما است. ییتس که در روزهای اول ریاست‌جمهوری ترامپ در برابر دستور او مبنی بر ممانعت از ورود شهروندان چند کشور مسلمان به ایالات متحده مقاومت کرده بود، از سوی ترامپ از مقام خود برکنار شد.

به گفته رامیرز، «خاویر بسرا»، دادستان کل ایالت کالیفرنیا هم گزینه دیگر برای وزارت دادگستری است. اگرچه از دادستان کالیفرنیا به‌عنوان یکی از گزینه‌های وزارت امنیت داخلی هم نام برده می‌شود. در صورت ورود بسرا به دولت بایدن، «گوین نیوسام»، فرماندار کالیفرنیا، برای پرکردن کرسی «کامالا هریس»، معاون اول بایدن در سنا، نامزد خواهد شد.
سفیر آمریکا در سازمان ملل: وندی شرمن معاون سابق وزارت خارجه آمریکا و مذاکره‌کننده ارشد در توافق هسته‌ای با ایران
وندی شرمن که به‌عنوان معاون وزیر خارجه در امور سیاسی در دولت اوباما، به هدایت مذاکرات هسته‌ای با ایران کمک کرد، به‌عنوان گزینه بالقوه برای سفارت ایالات متحده در سازمان ملل شناخته می‌شود. شرمن همچنین در وزارت خارجه در دولت «بیل کلینتون»، رئیس‌جمهوری پیشین آمریكا هم حضور داشت. با اینکه «پیت بوتجیج»، رقیب درون‌حزبی بایدن در رقابت‌های انتخاباتی، صلاحیت‌های سنتی و دیپلماتیک شرمن را ندارد؛ اما نام او هم در میان گزینه‌های احتمالی مطرح شده است. البته برخی سفرای آمریکا در سازمان ملل سابقه حضور در وزارت خارجه یا شورای روابط خارجی را نداشتند.
یکی از مزیت‌های بوتجیج نسبت به شرمن موضوع پرونده هسته‌ای ایران و برجام است. در صورت معرفی شرمن، او باید درباره این توافق به سناتورهای جمهوری‌خواه پاسخ‌گو باشد و این اتفاقی نیست که شرمن خواهان آن باشد. حضور بوتجیج در دولت بایدن اتفاقی مثبت تلقی می‌شود و باید دید او به سازمان ملل خواهد رفت یا در سمتی دیگر حضور خواهد یافت.
نام شما

آدرس ايميل شما

وحید
Iran, Islamic Republic of
سگ زرد برادرشغاله سیاست مادرمقابل امریکاهیچ تغییری نمیکنه مشکلات ماتوخودمملکت بایدحل بشه امریکاتاهمیشه دشمن ماست وتابتونه سعی میکنه جلوی پیشرفت ایران بگیره
( تصاویر) جشن پیروزی هواداران بایدن /  پیام بایدن پس از پیروزی

( تصاویر) جشن پیروزی هواداران بایدن / پیام بایدن پس از پیروزی

نامزد حزب دموکرات که اغلب رسانه‌های آمریکایی پیروزی وی در انتخابات روز سه‌شنبه را اعلام ...
چرا اکثر حاکمان سیاسی دنیا از رفتن ترامپ خوشحال هستند؟

چرا اکثر حاکمان سیاسی دنیا از رفتن ترامپ خوشحال هستند؟

در نظم نوین جهانی سلسله معاهدات قوانینی به شکل دوطرفه، اقلیم جغرافیایی و منطقه‌ای و اجماع ...
تفاوت بایدن و ترامپ برای ایران

تفاوت بایدن و ترامپ برای ایران

خطبه‌های نماز جمعه در برخی از شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد، انتخابات ریاست ...
1