تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۰
کد مطلب : ۴۶۲۴۱۷
رئیس هیات مدیره جامعه باستان شناسی ایران:

سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است / ۱۳۰ اثر باستانی در سد چم‌شیر به زیر آب رفت و فاجعه تمام رخ داد / سد خرسان علاوه بر ویرانی آثار تاریخی، به شدت برای محیط زیست زیان رسان است

۳
۱
سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است /  ۱۳۰ اثر باستانی در سد چم‌شیر به زیر آب رفت و فاجعه تمام رخ داد / سد خرسان علاوه بر ویرانی آثار تاریخی، به شدت برای محیط زیست زیان رسان است
کبنا ؛رئیس هیات مدیره جامعه باستان شناسی ایران گفت: سد خرسان که گورستان دره "خِرسان"( یکی از کم نظیرترین مکان های تاریخی و باستانی کشور) را در کهگیلویه و بویراحمد  زیر آب می برد، یکی از قتلگاه های آثار تاریخی استان است.
به گزارش کبنا، پاسداری از آثار باستانی و میراث فرهنگی از اهمیت فرهنگی، اجتماعی و همه جانبه برخوردار است چرا که همبستگی ملی، دست یابی به رشد اقتصادی و غرور  مدنی ملی را در پی دارد.
از طرفی میراث فرهنگی در استان با چالش‌هایی روبرو است، از فقدان آگاهی عمومی نسبت به اهمیت و کارکردهای میراث فرهنگی، بی‌توجهی به میراث فرهنگی در اولویت های  سیاست‌گذاری‌های مسوولان استانی و حتی در اثر فعالیت‌های عمرانی، سدسازی و حفاری‌های غیرمجاز نقش اساسی در از بین رفتن و حتی نابود شدن این آثار دارند.
سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است
"نوروز رجبی" باستان شناس و رئیس هیات مدیره جامعه باستان شناسی ایران، در خصوص آثار تاریخی شاخص استان، چالش ها و مشکلات و راهکاری های برون رفت از خسارت های آثار تاریخی و میراث فرهنگی با ایرنا گفت‌وگو کرده است. وی تجربه پژوهش‌های گسترده در استان‌های فارس، خوزستان، بوشهر، خراسان و بویژه کهگیلویه و بویراحمد را دارد. کاوش در تلخسرو و پژوهش‌های باستانشناسی پیرامون تنگ سروک بخشی از فعالیتهای رجبی است. در ادامه گفت‌وگو وی را می‌خوانید.
شاخص ترین بناهای تاریخی استان کدامند؟
"نوروز رجبی": کهگیلویه و بویراحمد آثار تاریخی شاخص و قابل توجهی دارد و بیشتر متاثر از دو حوزه تمدنی و فرهنگی شرقی (فارس) و غربی(خوزستان) خود است. بدین معنا که در بخشی از دوره های تاریخی به عنوان قلمرو خوزستان و در روزگاری به خصوص دوره ساسانی و اسلامی بخشی از فارس به شمار می آمد.
بناهای تاریخی شاخص استان :"بافت تاریخی دهدشت"، "تَنگ سَروک"،"تِل خسرو" و "چهارطاقی" خیرآباد
کلیدیترین آثار تاریخی استان یکی مجموعه "بافت تاریخی دهدشت" است که متاسفانه در چهار دههدهه های گذشته به شدت آسیب دید و از اندک مجموعه های تاریخی و شهری کشور در دوره صفویه است که بخش های زیادی از آن همچنان برجای و سالم مانده اند.
سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است
دیگری "تَنگ سَروک" است که یکی از مراکز مهم دوره اشکانی است. در این محوطه تاریخی بیش از ۱۳ نگاره کند (نقشبرجسته) بر روی ۵پنج تخته سنگ دیده می شود. اهمیت این فراوانی نگاره ها بیش از هر چیز زمانی دیده می شود که بدانیم در سراسر دوره اشکانی حدود بیس۲۰ نگاره کند داریم و تمرکز و انباشت این نگاره کندها در تنگ سروک بسیار معنادار و جالب توجه است. این دره از دیدگاه تاریخ هنر و باستان شناسی، کانون هنر دوره اشکانی شمرده می شود.
سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است
"تِل خسرو" یکی از مهمترین استقرارگاه های استان مربوط به دوره پیش از تاریخ به عنوان تنها استقرار دایمی دره "بِشار" است که از نگاه باستان شناسی اهمیت فراوانی دارد.
"آتشکده" یا "چهارطاقی" فَرزوک یا خیرآباد همجوار پل تاریخی خیری و محمدخان که بر روی روخانه خیرآباد ساخته شده است و دیگر آثار تاریخی که به شکل تپه ها، پل ها و قلعه ها در گوشه و کنار استان پراکنده هستند.
سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است
این بناها و کلا میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد با چه چالش های مواجه هستند؟
"نوروز رجبی": مشکلات آثار تاریخی استان همان مشکلات آثار تاریخی کشور است یعنی آسیب های طبیعی (باران، سیل و زلزله)، عوامل بیولوژیک و مهمتر از اینها، عوامل انسانی و عمرانی بزرگترین تهدید برای آثار تاریخی استان هستند. اگر خوب دقت کنیم هیچ چیز به اندازه برنامه های عمرانی و شهرسازی به آثار تاریخی آسیب وارد نکرده است.
سدهای مارون، کوثر، چم شیر، آبریز، خرسان و تنگ سرخ به معنی واقعی قتلگاهدر تخریب یا فراموشی آثار تاریخی و حتی طبیعی استان بوده اند. تنهاتاثیرگذارند. به عنوان مثال در یکی از این سدها (سد چمشیر) بررسی های باستانشناسی ارزنده و مناسب و البته پژوهشهای میدانی کمی انجام شده است.
و برخی بررسی ها نشان می‌دهد در این سد بیش از ۱۳۰ اثر باستانی به زیر آب رفت و این فاجعه تمام رخ داد. چنین برخوردی با آثار تاریخی به یک دیوانگی میماند. هیچ کشور توسعه یافته‌ای این چنین آثار تاریخی اش را تاراج نمی‌کند.
"سد خرسان" هم همین است و چه بسا بدتر! چرا که  گورستان های بزرگی در محدوده آبگیری سد خرسان نیز شناسایی شده اند و فعالیت های باستان شناسی نشان از اهمیت فراوان آنها دارد.
برنامه های و پروژه های راهسازی و بقیه هم همین هست تاثیر منفی روی آثار باستانی دارند. یک محوطه تاریخی کلیدی به نام تپه «گُشتاسبی» بر سر راه باشت به گچساران به راحتی از بین میرود و هیچ اتفاقی رخ نمیدهداز بین رفت. یکی از همکاران پس از تخریب محوطه به آنجا می رود و بخشی از خاک را سرند می کند و متوجه می شود که یک بایگانی بسیار مهم هخامنشی در آنجا از بین رفت. گلنوشته های زیادی از آنجا به دست آمدند که بوسیله یکی از همکاران ایرانی با همکاری پژوهشگران زبانشناس آلمانی مشغول خوانش آنها هستند.
آیا این محوطه های از بین رفته دگرباره قابل بازگشت هنیستند؟ خیر و این زیان ملی است. آسیب ملی است. آسیب به حیثیت تاریخی کشور است و لازم است در این زمینه تجدید نظر شود.
عامل اصلی تخریب بافت تاریخی دهدشت، انسانی است
عامل اصلی تخریب بافت تاریخی دهدشت، گسترش شهری و عوامل انسانی بوده که شوربختانه مردم این شهر در چند دهه گذشته از مصالح کهن این بافت تاریخی برای خانه سازی استفاده کردند و آسیب جدی به بنیان آثار تاریخی وارد کردند.
سد خرسان قتلگاه میراث فرهنگی کهگیلویه وبویراحمد است
این نوع هجوم به آثار تاریخی به خصوص در شهر تاریخی دهدشت، هجوم خلیفه منصور عباسی به طاق کسری (یا ایوان خسرو) را یادآوری می کند که مصالح آن را برای شهر تازه تاسیس بغداد به یغما برده و بخشهای زیادی از این اثر تاریخی را ویران کردند.
بنابراین فعالیت های انسانی و عمرانی یک تهدید جدی برای آثار تاریخی شمرده می شوند و یک ستیز تاریخی در برخورد با اثر تاریخی دیده می شود.
راهکار شما برای جلوگیری از تخریب ها و حفظ و صیانت از این آثار چیست؟
«نوروز رجبی»: انسان عامل همه پیشرفت ها است. عامل پیشرفت کشورهای توسعه یافته همین انسانها است. انسان تیغ دو لبه است. هم می تواند آبادگر باشد هم تاراجگر. تشکیلات میراث فرهنگی برای حفاظت و صیانت از آثار تاریخی راه اندازی شده اند. این تشکیلات امروزه خود یک تهدید برای آثار تارخی شمرده میشوند. بدنه کارشناسی کشور در این باره به سبب مسایل پیرامونی بسیار کم توان است. یک چالش عمومی کشور در حال و آینده همین است. بدنه کارشناسی و مدیریتی میراث فرهنگی کشور و به تبع آن استان کهگیلویه و بویراحمد قابلیت اداره و مدیریت آثار تاریخی را نه به لحاظ فکری و ذهنی و تخصصی و نه از نظر لجستیک و امکانات لازم ندارد. با این بدنه کارشناسی آثار تاریخی استان روی خوش نخواهند دید. کسانی که با اصول علمی حفاظت از آثار تاریخی و مفهوم درست و دقیق آنها ناآشنا هستند و اهمیت آن را درک نمی کنند چگونه می تواند در صیانت از آن نقش داشته باشند؟
این استان با داشتن اثار تاریخی بی نظیر، لازم است به خوبی حفاظت و معرفی شوند. برنامه ریزی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت لازم دارد و این بکلی در استان نیست. بروید ببینید اگر هست ارایه کنید. هیچی نیست. همه چیز اتفاقی و تصادفی است. برنامه و هدف و چشم اندازی وجود ندارد. برای فهم بهتر این مساله لازم است به مدیریت میراث فرهنگی استان در چهار دهه گذشته توجه کنید که چقدر توانستند در حفظ و معرفی آثار ارزشمند این دیار اقدام نمایند. چقدر توانستند پژوهش را در برنامه های خود جای دهند و در پی چه بوده اند؟ باور کنید هیچی نیست. آیا دو کتاب از دل این پژوهش ها بیرون آمد؟ آیا پژوهش در اینجا اصلاً جایگاهی دارد؟ شرایط میراث در این یک سده گذشته، از قبل بهتر یا بدتر شد؟ آموزش به مثابه یک نیاز و ضرورت هیچ جایگاهی در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها ندارد.
کشور ما همانند مصر یا ترکیه یکی از کشورهایی است که آثار تاریخی بی نظیر و فراوان دارد. آیا همچون این کشورها در حفاظت آثار تاریخی موفق بود؟ آیا به اندازه نصف ترکیه و مصر توانستیم گردشگر جذب کنیم؟ با این کشورها نقاط مشترک تاریخی و فرهنگی زیادی داریم اما آنها در این موضوع کجایند و ما کجا؟!
"ویلیام سامنر"در دهه ۷۰ میلادی شهرستان مرودشت و حوزه رود کُر در استان فارس را بررسی باستان شناسی کرد "رابرت مک آدامز" در همین بازه زمانی جلگه "شوشان" یا همان بخش مرکزی خوزستان را بررسی باستان شناسی کرد و ۵۰ سال بعد از آن، باستان شناسان ایندو منطقه یاد شده را دوباره بررسی کردند. باور کردنی نیست که نتایج بررسی ها نشان از پاک شدن و تخریب شدن بیش از ۷۰ درصد تپه های باستان شناسی در این ۵۰ ساله دارد. بنابراین کشوری که با آثار تاریخی خودش اینگونه برخورد می کند چگونه در مواجه با تاریخ روسفید است؟
 به نقش اساسی احداث سدها در تخریب آثار باستانی در استان کهگیلویه و بویراحمد اشاره کردید در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟
"نوروز رجبی": منابع آبی یکی از مولفه های شکل گیری استقرارگاههای باستانی هستند. بیگمان در سد کوثر آثار تاریخی وجود داشت که ما هیچ اطلاعی از آنها نداریم. بررسی و کاوشی انجام نشد. این برای میراث فرهنگی کارنامه سیاهی است.
منابع مالی تخصیص یافته سد چم شیر، برای پاداش کارکنان پژوهشگاه میراث فرهنگی هزینه شد
"سد مارون" کمترین مطالعات باستان شناسی در آن انجام شد اگر چه در سدهای "چم شیر" و "خرسان" مطالعات باستان شناسی بیشتری نسبت به دو سد "کوثر" و "مارون"انجام شد اما مطالعات نجات بخشی آثار باستان شناسی در این سدها به صورت کافی و مناسب نبود. در سد چمشیر که بخوبی بر اساس آمار و ارقام و اسناد میدانیم چه اتفاق بدی رخ داد. در شش ماه گذشته، "سد چم شیر" یکی از چالش های باستان شناسی استان و کشور بود چرا که کاوش های باستان شناسی به قدر کافی انجام نشد و منابع مالی به خوبی برای انجام مطالعات تزریق نشد و بدتر از آن زمانی که منابع مالی برای مطالعات این سد تخصیص یافته، پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور منابع تخصیص یافته برای مطالعات باستان شناسی را هزینه حقوق و اضافه کاری کارمندان خود کرد و کمترین توجهی به آثار تاریخی استان شد. یعنی حق آثار تاریخی را برای حقوق و مزایا و خورد خوراک خودمان دادیم. در سد چم شیر پژوهشگاه میراث فرهنگی خود را موظف کرده بود پس از اتمام فعالیت های باستان شناسی در این سد، همایشی علمی برگزار نماید و مردم را در جریان وضعیت آثار باستانی قرار دهند و بگویند در آنجا چه اتفاق افتاد. چرا به این وعده عمل نشد؟
خسارت های سد خرسان همه جانبه وعلاوه بر آثار تاریخی،محیط زیستی و مسایل اجتماعی را در بر دارد
خرسان به همین درد گرفتار است چرا که چندین گورستان های تاریخی کشور زیر آب می رود و کاوش های باستان شناسی بسیار اندکی انجام شد. سد خرسان علاوه بر ویرانی آثار تاریخی، به شدت برای محیط زیست زیان رسان است. جنگل های زیادی نابود می شوند. مراتع و مسیر کوچ مردم منطقه زیر آب میرود. زندگی اجتماعی مردم آسیب میبیند. بیکاری کم که نمیشود، افزوده می شود. ناهنجاری های اجتماعی در پی دارد.
یکی از مسایلی بسیار مهم که سد خرسان در بطن آن قرار دارد، اثرگذاری بر اقلیم"دنا" به عنوان یکی از ذخیره گاه های طبیعی کشور است. با بالا رفتن رطوبت، پوشش گیاهی و اقلیم منطقه کاملاً دگرگون میشود. همه کارشناسان در این باره اتفاق نظر دارند. احداث این سد در راستای آبادانی کشور و استان نیست و ما را در برابر آیندگان و تاریخ روسیاه خواهد کرد. سد خرسان از همه جهت خسارت های جبران ناپذیر بر میراث تاریخی، محیط زیست و منابع طبیعی خواهد داشت.
وقتی گفته شده که هدف از سد خرسان تامین منابع آبی صنعت در مرکز فلات مرکزی ایران است، باید به این سوال پاسخ داد که در کجای دنیا مراکز صنعتی آب بر را وسط بیابان برپا میکنند. جای این صنایع در کنار دریاست و کرانه های دریایی ما کم نیستند. با چه توجیهی شیرین ترین آب طبیعی کشور را برای صنعت هزینه می کنند. اینها مشکلات جدی کشور است.
کهگیلویه و بویراحمد به بهانه آبادانی جای دیگری آسیب خواهد دید. درحالی که ما باور داریم نه اینجا آباد میشود نه آنجا. بیابان را آباد که نمی کند هیچ، دره های آباد را هم خراب می کند.
"کاریز" یا قنات سنت تاریخی که شهره جهان است رها کردیم و به سدسازی روی آوردیم
سنت تاریخی کویر و بیابان به ما یاد داده چگونه از منابع آبی بهره مند شویم، "کاریز" یا قنات مهمترین دست آورد ایرانیان در حوزه صنعت آب است که شهره جهان است و ایرانیان در این زمینه خبره هستند ولی امروزه به این سنت تاریخی کمترین توجه شد.
غرب اگر توسعه یافت مبتنی بر سنت های فرهنگی، اجتماعی، طبیعی و زیستی خودش پیش رفت. سنت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ما کاریز (قنات) است. همین کاریزی شیوه درست مصرف آب را در بیابان به تو می آموزد و ما بجای اینکه آن را فهم کنیم، خلاف آن عمل میکنیم و سد میسازیم. آب را از زیر زمین به روی زمین می آوریم و نمی فهمیم که آب و آفتاب دشمن هم اند. یعنی فهم زیست بوم شناختی نداریم. به ریشه کردن گونه های جانوری و گیاهی می پردازیم و فراموش کردیم که مادرِ ما همین زمین است. تا میتوانیم بر آن فشار می آوریم و ستم می کنیم.
سد خرسان یکی از لکه های ننگ میراث فرهنگی، زیستی و طبیعی آینده ایران خواهد بود و از نظر ما سد خرسان را اگر همین امروز با همه هزینه هایی که شده اگر تعطیل شود به نفع کشور، منابع ملی و مردم ایران است. این را همه کارشناسان دارند صدا می زنند. باستان شناسان گفتند. مرمتگران و معماران گفتند. جامعه پزشکی در بیانیه ای گفت. کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست می گویند. چرا نباید به این خواستها توجه شود.؟
اطلاعاتی از خسارت های سد "تنگ سرخ" به میراث فرهنگی آشکار شده؟
"نوروز رجبی": سد تنگ سرخ مثل بقیه سد ها است مطالعات شناسایی باستان شناسی انجام شد و برای ما وجود آثار تاریخی در این محدوده روشن است اما دقت کافی و پرداختن به آنها انجام نشده است در این سد اطلاعات کمی است چرا که کمتر دیده و به آن پرداخته شد. شود. اینگونه دشمنی با تاریخ و فرهنگ، با منابع زیستی و طبیعی، با مصالح واقعی کشور محل پرسش و ابهام است.
 
نام شما

آدرس ايميل شما

Iran, Islamic Republic of
ای خاک بر سر ما مردم یاسوج که این مسولین.
Iran, Islamic Republic of
خاک بر سر خودت تنها
Iran, Islamic Republic of
سدی که پشتت به یاسوج وطبیعت زیبای یاسوج را داره نابود می کنه ...یه مسئول هنوز نیومد کوچیک ترین نظری بده جای سوال داره هر جای دیگه بود نمی گذاشتن این سد زده بشه ولی افسوس که یاسوجی دل سوز نداریم....
آذری جهرمی: دکتر ظریف را یکی از «کنشگران مرزی» ایران امروز می‌دانم؛ او فرزند ایران است

آذری جهرمی: دکتر ظریف را یکی از «کنشگران مرزی» ایران امروز می‌دانم؛ او فرزند ایران است

آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت روحانی از با انتشار متنی در حمایت از محمد جواد ظریف نوشت ...
آقای قالیباف! شما و این همه صداقت و صراحت و شجاعت؟

آقای قالیباف! شما و این همه صداقت و صراحت و شجاعت؟

محمد مهاجری خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی نوشت: سخنان‌تان درباره اینکه مدیران کشور هر ...
چرا تنش‌ها بین طالبان و ایران ناگهان به نقطه انفجار رسید؟

چرا تنش‌ها بین طالبان و ایران ناگهان به نقطه انفجار رسید؟

تورک فرهادی، تحلیلگر افغانستانی مستقر در ژنو با بیان اینکه هرگونه درگیری بین افغانستان ...
1