تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۴۶
کد مطلب : ۵۰۱۵۴۱
نقدی بر شیوه مدیریت شهرداری یاسوج در یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری جنوب کشور
آبشار یاسوج؛ نمادی از فرصتسوزی و بیبرنامهگی / گردشگران میآیند، عوارض میپردازند، اما با کانالهای پر از زباله، و سرویسهای بهداشتی نامناسب مواجه میشوند / مسافران: ای کاش شهرداری همانطور که در گرفتن عوارض جدی است، در خدماتدهی هم جدی بود
۰
کبنا ؛آبشار یاسوج، قلب تپنده گردشگری در پایتخت طبیعت ایران، این روزها با مدیریت ناکارآمد شهرداری، به نمادی از فرصتسوزی و بیبرنامگی در حوزه گردشگری شهری بدل شده است. در این مکان با وجود اینکه عوارض با دقت دریافت میشود، ابتداییترین خدمات ارائه نمیگردد.
به گزارش کبنا، یاسوج، شهری با آب و هوای کوهستانی و طبیعتی کمنظیر، سالهاست که با عنوان پایتخت طبیعت ایران شناخته میشود. این عنوان، مسئولیتی بر دوش متولیان شهری است تا آنچه را که طبیعت بخشیده، به بهترین شکل در خدمت مردم و گردشگران قرار دهند. یکی از مهمترین این موهبتها، آبشار معروف یاسوج است که در روزهای گرم تابستان، پذیرای هزاران مسافر از استانهای جنوبی و مرکزی کشور است. روشن است که این نقطه پرجاذبه، شایسته مدیریتی کارآمد و مسئولانه است.
با نگاهی میدانی به وضعیت کنونی آبشار یاسوج، نمیتوان از تکرار یک سوال گریخت و آن اینکه آیا مدیریت شهری یاسوج توانسته است از این ظرفیت طبیعی خدادادی، بهرهبرداری درخور شأن استان و مردم داشته باشد؟
شهرداری یاسوج که متولی رسمی این مکان تفریحی است، قبل از ورود گردشگران به محدوده آبشار، نسبت به دریافت عوارض اقدام میکند. این اقدام، صرف نظر از ضرورت یا عدم ضرورت آن، معمولاً با ایجاد ترافیک و ازدحام خودروها همراه است. صفهای طولانی و ضعف در کنترل جریان ترافیک، اولین تجربه ناخوشایند مسافرانی است که با شوق طبیعتگردی وارد یاسوج شدهاند.
اما این تنها آغاز ماجراست. بسیاری از گردشگران، پس از عبور از این گلوگاه پرترافیک، انتظار دارند که در ورای عوارض پرداختی خود، با خدمات درخور و امکانات رفاهی مناسب مواجه شوند. با این حال، تجربه حضور در منطقه آبشار، چیزی متفاوت از انتظار آنهاست.
کانالهای آب که در حاشیه آن خانوادهها چادر میزنند و کودکان بازی میکنند، پر از زباله است. از قوطیهای نوشابه و نان کپکزده گرفته تا دستمال و پلاستیکهای رهاشده، همهوهمه حاکی از آن است که گویی برنامهای روزانه برای پاکسازی این محیط گردشگری وجود ندارد یا اگر هم هست، به اندازه کافی مؤثر نیست. این سطح از بیتوجهی به نظافت یک مکان عمومی، نشاندهنده گسست بین مدیریت شهری و اصول ابتدایی گردشگری پایدار است.
سرویسهای بهداشتی در این منطقه نیز وضعیت مناسبی ندارند. از تعداد اندک آنها گرفته تا نبود تجهیزات ابتدایی مانند مایع دستشویی و صابون همه نشان میدهد که انگار برنامهریزی منظمی برای مدیریت فضاهای عمومی گردشگری وجود ندارد. بسیاری از مسافران، در گفتوگوهای خود با خبرنگار کبنا نیوز، به صراحت از وضعیت بهداشت محیط گلایه کردهاند. این گلایهها که اگر شنیده نشوند، بهزودی به کاهش چشمگیر اعتبار گردشگری یاسوج منجر خواهد شد.
جاده منتهی به آبشار نیز، با وجود جذابیت طبیعی، به شدت خطرناک است. پیچهای تند، عرض کم جاده، نبود علائم هشداردهنده کافی، و عدم نورپردازی مناسب، همه دستبهدست هم دادهاند تا سفر به آبشار، به سفری همراه با اضطراب بدل شود. شهرداری یاسوج باید بپذیرد که توسعه گردشگری، تنها با تبلیغات و عوارضگیری محقق نمیشود، بلکه با تأمین زیرساخت مناسب و خدمات استاندارد معنا پیدا میکند.
نکته تأملبرانگیز دیگر، نبود خدمات فرهنگی در این منطقه است. جای خالی نمایشگاههای هنری بومی، غرفههای صنایع دستی، تئاتر خیابانی و برنامههای سرگرمکننده برای کودکان، بهشدت احساس میشود. در حالی که گردشگری فرهنگی در دنیا به یکی از شاخههای مهم درآمدزایی و هویتسازی بدل شده، یاسوج هنوز درگیر ابتداییترین لایههای خدمات گردشگری است.
این حجم از کمکاری در حالی است که آبشار یاسوج، به عنوان ویترین گردشگری شهر و استان، نماد فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد نیز محسوب میشود. هر مسافری که به این مکان پا میگذارد، تجربهای از فرهنگ و آداب شهری این منطقه را با خود به خانه میبرد. اگر این تجربه، آلوده به زباله، کمبود امکانات، ناکارآمدی خدمات و ضعف زیرساختی باشد، چه تصویری از این شهر در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند؟
برخی گردشگران در گفتوگوهای خود، گلایهای را با طعنه بیان کردهاند که در عین تلخی، حامل واقعیتی عریان است: «ای کاش شهرداری همانطور که در گرفتن عوارض جدی است، در خدماتدهی هم جدی بود.» این جمله، باید به صورت جدی توسط مدیران شهری شنیده شود. اگر شهرداری یاسوج به دنبال ایجاد تصویر مثبتی از خود در ذهن شهروندان و مسافران است، باید این تصویر را نه با نصب بنرهای تبلیغاتی در میادین شهر، بلکه با ارائه خدمات واقعی ترسیم کند.
به گزارش کبنا، یاسوج، شهری با آب و هوای کوهستانی و طبیعتی کمنظیر، سالهاست که با عنوان پایتخت طبیعت ایران شناخته میشود. این عنوان، مسئولیتی بر دوش متولیان شهری است تا آنچه را که طبیعت بخشیده، به بهترین شکل در خدمت مردم و گردشگران قرار دهند. یکی از مهمترین این موهبتها، آبشار معروف یاسوج است که در روزهای گرم تابستان، پذیرای هزاران مسافر از استانهای جنوبی و مرکزی کشور است. روشن است که این نقطه پرجاذبه، شایسته مدیریتی کارآمد و مسئولانه است.
با نگاهی میدانی به وضعیت کنونی آبشار یاسوج، نمیتوان از تکرار یک سوال گریخت و آن اینکه آیا مدیریت شهری یاسوج توانسته است از این ظرفیت طبیعی خدادادی، بهرهبرداری درخور شأن استان و مردم داشته باشد؟
شهرداری یاسوج که متولی رسمی این مکان تفریحی است، قبل از ورود گردشگران به محدوده آبشار، نسبت به دریافت عوارض اقدام میکند. این اقدام، صرف نظر از ضرورت یا عدم ضرورت آن، معمولاً با ایجاد ترافیک و ازدحام خودروها همراه است. صفهای طولانی و ضعف در کنترل جریان ترافیک، اولین تجربه ناخوشایند مسافرانی است که با شوق طبیعتگردی وارد یاسوج شدهاند.
اما این تنها آغاز ماجراست. بسیاری از گردشگران، پس از عبور از این گلوگاه پرترافیک، انتظار دارند که در ورای عوارض پرداختی خود، با خدمات درخور و امکانات رفاهی مناسب مواجه شوند. با این حال، تجربه حضور در منطقه آبشار، چیزی متفاوت از انتظار آنهاست.
کانالهای آب که در حاشیه آن خانوادهها چادر میزنند و کودکان بازی میکنند، پر از زباله است. از قوطیهای نوشابه و نان کپکزده گرفته تا دستمال و پلاستیکهای رهاشده، همهوهمه حاکی از آن است که گویی برنامهای روزانه برای پاکسازی این محیط گردشگری وجود ندارد یا اگر هم هست، به اندازه کافی مؤثر نیست. این سطح از بیتوجهی به نظافت یک مکان عمومی، نشاندهنده گسست بین مدیریت شهری و اصول ابتدایی گردشگری پایدار است.
سرویسهای بهداشتی در این منطقه نیز وضعیت مناسبی ندارند. از تعداد اندک آنها گرفته تا نبود تجهیزات ابتدایی مانند مایع دستشویی و صابون همه نشان میدهد که انگار برنامهریزی منظمی برای مدیریت فضاهای عمومی گردشگری وجود ندارد. بسیاری از مسافران، در گفتوگوهای خود با خبرنگار کبنا نیوز، به صراحت از وضعیت بهداشت محیط گلایه کردهاند. این گلایهها که اگر شنیده نشوند، بهزودی به کاهش چشمگیر اعتبار گردشگری یاسوج منجر خواهد شد.
جاده منتهی به آبشار نیز، با وجود جذابیت طبیعی، به شدت خطرناک است. پیچهای تند، عرض کم جاده، نبود علائم هشداردهنده کافی، و عدم نورپردازی مناسب، همه دستبهدست هم دادهاند تا سفر به آبشار، به سفری همراه با اضطراب بدل شود. شهرداری یاسوج باید بپذیرد که توسعه گردشگری، تنها با تبلیغات و عوارضگیری محقق نمیشود، بلکه با تأمین زیرساخت مناسب و خدمات استاندارد معنا پیدا میکند.
نکته تأملبرانگیز دیگر، نبود خدمات فرهنگی در این منطقه است. جای خالی نمایشگاههای هنری بومی، غرفههای صنایع دستی، تئاتر خیابانی و برنامههای سرگرمکننده برای کودکان، بهشدت احساس میشود. در حالی که گردشگری فرهنگی در دنیا به یکی از شاخههای مهم درآمدزایی و هویتسازی بدل شده، یاسوج هنوز درگیر ابتداییترین لایههای خدمات گردشگری است.
این حجم از کمکاری در حالی است که آبشار یاسوج، به عنوان ویترین گردشگری شهر و استان، نماد فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد نیز محسوب میشود. هر مسافری که به این مکان پا میگذارد، تجربهای از فرهنگ و آداب شهری این منطقه را با خود به خانه میبرد. اگر این تجربه، آلوده به زباله، کمبود امکانات، ناکارآمدی خدمات و ضعف زیرساختی باشد، چه تصویری از این شهر در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند؟
برخی گردشگران در گفتوگوهای خود، گلایهای را با طعنه بیان کردهاند که در عین تلخی، حامل واقعیتی عریان است: «ای کاش شهرداری همانطور که در گرفتن عوارض جدی است، در خدماتدهی هم جدی بود.» این جمله، باید به صورت جدی توسط مدیران شهری شنیده شود. اگر شهرداری یاسوج به دنبال ایجاد تصویر مثبتی از خود در ذهن شهروندان و مسافران است، باید این تصویر را نه با نصب بنرهای تبلیغاتی در میادین شهر، بلکه با ارائه خدمات واقعی ترسیم کند.