تاریخ انتشار
سه شنبه ۳ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۵۱
کد مطلب : ۵۰۱۱۵۳
کبنا بررسی کرد؛
12 روز یا 12 سال! / آوردهای که جنگ برای همبستگی ملی و سرمایه اجتماعی داشت / شاید ساکتین جنگ بخشیده شوند، اما آیا آنها نیز خودشان را خواهند بخشید؟
۰
کبنا ؛12 روزی که گذشت، صرفاً دوازده روز نبود. تجربه زیسته این ایام برای شهروندان این کشور، چیزی بیش از 12 سال بود.
به گزارش کبنا، «باید قدرت مردم را فریاد بزنیم»؛ این جملهای است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه اسبق در ایام انتخابات به زبان آورد. قدرت مردم، پدیدهای است که امروز تمام استراتژیستها و جامعهشناسان نسبت به آن متفقالقول هستند. شاید دو هفته پیش این جمله چندان محلی از اعراب نداشت، اما در طول 12 روزی که ایران مورد تهاجم رژیم صهیونیستی قرار گرفت، مردم ایران قدرت خود را با همبستگی ملی و اتحادشان به رخ تمام دنیا کشیدند. اتحاد مردم با هم و بالاتر از آن، با رهبر نظام، عامل گذر ظفرمندانه از این 12 روز بود. روشن است اگر چنین اتحادی وجود نداشت، نمیتوانستیم از جنگی که اسرائیل با همدستی ایالات متحده و همکاری برخی از کشورهای اروپایی علیه این سرزمین شروع کرده بود، به راحتی عبور کنیم.
اساساً عامل توسعه در دنیای امروز، مردمان یک سرزمین هستند. اگر در یک جامعه، برخی افراد به جایگاه و مقامی میرسند، به خاطر همین مردم است. بنابراین افراد شاخص یک جامعه که قدرتشان بر پایه قدرت مردمی است، هیچگاه نباید ریشه مردمیِ خود را فراموش کنند.
در جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران، بسیاری از چهرههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی واکنش نشان دادند. از همان روز نخست ما دیدیم که بازیگران سینما و تئاتر، هنرمندان و موسیقیدانان، ورزشکاران و بسیاری دیگر از چهرهها، حمله اسرائیل را محکوم کردند. برخی از افراد از داخل زندان با ارسال پیامهایی، از نظام و میهن دفاع کردند. برخی از آنهایی که دههها جلای وطن کرده بودند، از آن ور دنیا پیام فرستادند که ما میهنمان را دوست داریم و هر نوع تجاوزی به آن را محکوم میکنیم. این از زیباییهای جنگ بود که نه تنها ما، بلکه دنیا هیچگاه فراموش نخواهد کرد. حتی میتوان در تأیید نظریههای جامعهشناسی، از این رفتارها استفاده کرد؛ آنگاه که جامعهشناسی همچون لوئیس کورز، وجود یک دشمن را عامل اتحاد درونگروهی معرفی میکرد، چنین روزی را ندیده بود. ملت ایران نشان دادند در برابر هر عامل متجاوز بیرونی، حتی اگر با یکدیگر اختلافاتی نیز داشته باشند، تمام آن اختلافات را کنار میگذارند و یکدل و یکصدا میشوند.
با وجود این زیباییها که نمونههای زیادی از آن را در طول آن 12 روز دیدیم، متأسفانه برخی رفتارها نیز دیده شد که چندان مورد تأیید نیستند. متأسفانه برخی از افرادی که قدرت و جایگاهشان از همین مردم است، مهر سکوت بر لبشان زدند تا بعد از اتمام جنگ ما آنها را با عنوان ساکتین جنگ خطاب کنیم. امروز برخی معتقدند که ساکتین جنگ نگران جایگاه و مقامشان بودند. گویی آنها این گمان را در ذهن و ضمیرشان داشتند که نکند اتفاقی رخ دهد و صورتبندی اجتماعی و سیاسی در ایران تغییر کند و سرشان بیکلاه بماند. اگر این افراد چنین تصوری داشتهاند، شاید بتوان گفت سکوتشان نشانهای از خیانت ملی است. کسی چه میداند شاید اینگونه نبوده باشد. اما انتظار میرفت حتی با یک پیام کوتاه به مردم نشان میدادند که حضور دارند؛ چرا که تمام قدرت و جایگاهشان وابسته به همین مردم است.
اگر کسی در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد به جایگاهی همچون نمایندگی رسیده، از او انتظار میرفت در همان روزهای نخست جنگ اعلام موضع میکرد؛ نه اینکه پس از اعلام آتشبس جهت خالی نبودن عریضه چیزی گفته باشد. مردم هیچگاه چنین رفتارهایی را فراموش نمیکنند. امروز آنهایی سربلند هستند که در بحبوحه جنگ، موضع خود را اعلام کردند.
البته نباید فراموش کرد با وجود برخی انتقادات که به صدا و سیما وجود داشت، انصافاً در دوران جنگ، عملکرد قابل قبولی داشت. رفتار شجاعانه مجری شبکه خبر از یک طرف و برنامههایی که جهت همبستگی ملی پخش شد، همچون پخش پیام یکی از خوانندههای خارج از کشور، هیچگاه فراموش نمیشوند. اگر چنین رویهای در آینده هم در پیش گرفته شود، حتماً بر همبستگی ملی و سرمایه اجتماعی اثرگذار خواهد بود.
بههرحال انتظار میرفت چهرههای مهمی که به نوعی نقش الگوی مرجع را داشتند، اعلام موضع میکردند. اما نکردند و متأسفانه که حالا در دوران پس از جنگ قرار داریم کمکم در حال خروج از لاک خود هستند و اندکاندک میبینیم که اظهار نظر میکنند. شاید این مردم چنین رفتارهایی را ببخشند، اما آیا خودِ آنها هم خودشان را میبخشند؟
به گزارش کبنا، «باید قدرت مردم را فریاد بزنیم»؛ این جملهای است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه اسبق در ایام انتخابات به زبان آورد. قدرت مردم، پدیدهای است که امروز تمام استراتژیستها و جامعهشناسان نسبت به آن متفقالقول هستند. شاید دو هفته پیش این جمله چندان محلی از اعراب نداشت، اما در طول 12 روزی که ایران مورد تهاجم رژیم صهیونیستی قرار گرفت، مردم ایران قدرت خود را با همبستگی ملی و اتحادشان به رخ تمام دنیا کشیدند. اتحاد مردم با هم و بالاتر از آن، با رهبر نظام، عامل گذر ظفرمندانه از این 12 روز بود. روشن است اگر چنین اتحادی وجود نداشت، نمیتوانستیم از جنگی که اسرائیل با همدستی ایالات متحده و همکاری برخی از کشورهای اروپایی علیه این سرزمین شروع کرده بود، به راحتی عبور کنیم.
اساساً عامل توسعه در دنیای امروز، مردمان یک سرزمین هستند. اگر در یک جامعه، برخی افراد به جایگاه و مقامی میرسند، به خاطر همین مردم است. بنابراین افراد شاخص یک جامعه که قدرتشان بر پایه قدرت مردمی است، هیچگاه نباید ریشه مردمیِ خود را فراموش کنند.
در جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران، بسیاری از چهرههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی واکنش نشان دادند. از همان روز نخست ما دیدیم که بازیگران سینما و تئاتر، هنرمندان و موسیقیدانان، ورزشکاران و بسیاری دیگر از چهرهها، حمله اسرائیل را محکوم کردند. برخی از افراد از داخل زندان با ارسال پیامهایی، از نظام و میهن دفاع کردند. برخی از آنهایی که دههها جلای وطن کرده بودند، از آن ور دنیا پیام فرستادند که ما میهنمان را دوست داریم و هر نوع تجاوزی به آن را محکوم میکنیم. این از زیباییهای جنگ بود که نه تنها ما، بلکه دنیا هیچگاه فراموش نخواهد کرد. حتی میتوان در تأیید نظریههای جامعهشناسی، از این رفتارها استفاده کرد؛ آنگاه که جامعهشناسی همچون لوئیس کورز، وجود یک دشمن را عامل اتحاد درونگروهی معرفی میکرد، چنین روزی را ندیده بود. ملت ایران نشان دادند در برابر هر عامل متجاوز بیرونی، حتی اگر با یکدیگر اختلافاتی نیز داشته باشند، تمام آن اختلافات را کنار میگذارند و یکدل و یکصدا میشوند.
با وجود این زیباییها که نمونههای زیادی از آن را در طول آن 12 روز دیدیم، متأسفانه برخی رفتارها نیز دیده شد که چندان مورد تأیید نیستند. متأسفانه برخی از افرادی که قدرت و جایگاهشان از همین مردم است، مهر سکوت بر لبشان زدند تا بعد از اتمام جنگ ما آنها را با عنوان ساکتین جنگ خطاب کنیم. امروز برخی معتقدند که ساکتین جنگ نگران جایگاه و مقامشان بودند. گویی آنها این گمان را در ذهن و ضمیرشان داشتند که نکند اتفاقی رخ دهد و صورتبندی اجتماعی و سیاسی در ایران تغییر کند و سرشان بیکلاه بماند. اگر این افراد چنین تصوری داشتهاند، شاید بتوان گفت سکوتشان نشانهای از خیانت ملی است. کسی چه میداند شاید اینگونه نبوده باشد. اما انتظار میرفت حتی با یک پیام کوتاه به مردم نشان میدادند که حضور دارند؛ چرا که تمام قدرت و جایگاهشان وابسته به همین مردم است.
اگر کسی در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد به جایگاهی همچون نمایندگی رسیده، از او انتظار میرفت در همان روزهای نخست جنگ اعلام موضع میکرد؛ نه اینکه پس از اعلام آتشبس جهت خالی نبودن عریضه چیزی گفته باشد. مردم هیچگاه چنین رفتارهایی را فراموش نمیکنند. امروز آنهایی سربلند هستند که در بحبوحه جنگ، موضع خود را اعلام کردند.
البته نباید فراموش کرد با وجود برخی انتقادات که به صدا و سیما وجود داشت، انصافاً در دوران جنگ، عملکرد قابل قبولی داشت. رفتار شجاعانه مجری شبکه خبر از یک طرف و برنامههایی که جهت همبستگی ملی پخش شد، همچون پخش پیام یکی از خوانندههای خارج از کشور، هیچگاه فراموش نمیشوند. اگر چنین رویهای در آینده هم در پیش گرفته شود، حتماً بر همبستگی ملی و سرمایه اجتماعی اثرگذار خواهد بود.
بههرحال انتظار میرفت چهرههای مهمی که به نوعی نقش الگوی مرجع را داشتند، اعلام موضع میکردند. اما نکردند و متأسفانه که حالا در دوران پس از جنگ قرار داریم کمکم در حال خروج از لاک خود هستند و اندکاندک میبینیم که اظهار نظر میکنند. شاید این مردم چنین رفتارهایی را ببخشند، اما آیا خودِ آنها هم خودشان را میبخشند؟