تاریخ انتشار
پنجشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۷
کد مطلب : ۵۰۰۱۰۴
فاضلابی که همه میبینند، اما مسئولان نمیبینند؛ گزارش میدانی خبرنگار کبنانیوز از رودخانه بشار
بررسی میدانی و علمی فاضلابهایی که به رودخانه بشار سرازیر میشوند / حقایق پشت پردهی فاضلاب و آلودگیها / مسئولین محیط زیست و شبکه بهداشت اصل را رها کرده و به فرع چسپیدهاند! / آیا واقعاً فاضلاب کارخانه قند یاسوج تهدیدی برای بشار است؟ / (+ پیشنهاد کبنانیوز به مدیران کارخانه قند)
۰
کبنا ؛
پس از انتشار واکنشهای مختلف دربارهی ورود فاضلاب به رودخانه بشار، خبرنگار کبنا نیوز به صورت میدانی به بررسی وضعیت فاضلاب کارخانه قند یاسوج پرداخت. نتایج بازدید و آزمایشهای آزمایشگاهی نشان میدهد فاضلاب این کارخانه پس از عبور از سیستم تصفیه چندمرحلهای، فاقد آلایندههای خطرناک بوده و آب خروجی کاملاً شفاف و کمبو است؛ در حالی که به نظر میرسد منابع آلایندگی اصلی از تخلیههای غیرمجاز شهری و بیمارستانی است.
به گزارش کبنا، پس از انتشار کلیپهایی از سوی روابط عمومی ادارهکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد و شبکه بهداشت استان، و واکنشهای مدیران کل و مسئولان این دو نهاد به مسئلهی ورود فاضلاب به رودخانه بشار، و همچنین در پی انتشار خبری از این موضوع در پایگاه خبری کبنا نیوز، خبرنگار ما برای بررسی دقیقتر، بهصورت حضوری از محل بازدید کرد.
در ضلع جنوبی رودخانه بشار، در محدودهای که به کمربندی یاسوج و دانشگاه ختم میشود، چندین جریان فاضلاب بهوضوح وارد رودخانه میشوند. یکی از این منابع، فاضلاب ناشی از آبهای سطحی شهری است که همراه با انبوهی از زبالهها، پلاستیک، نایلون، ظروف یکبارمصرف، نخاله ساختمانی و پسماندهای متنوع دیگر، بدون هیچگونه تصفیه یا مدیریت زیستمحیطی، به درون رودخانه سرازیر میشود.

در همین محدوده، نقطهای مشخص مشاهده شد که بهوضوح محل رفتوآمد و تخلیهی مکرر فاضلاب توسط خودروهای لجنکش است؛ تانکرهایی که معمولاً پسابهای بسیار آلودهی چاههای فاضلاب خانگی، واحدهای صنفی و حتی مراکز درمانی را جابهجا میکنند. اگرچه هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که این پساب مستقیماً به رودخانه بشار وارد میشود، اما فاصلهی بسیار کم این محل با بستر رودخانه، بهویژه در فصول بارندگی یا بالا آمدن سطح آب زیرزمینی، زمینهی نفوذ فاضلاب به لایههای خاک و نهایتاً ورود تدریجی آن به آبهای جاری را فراهم میکند. این موضوع زنگ خطر جدی برای آلودگی منابع آب زیرسطحی، بروز بیماریهای ناشی از تماس با میکروارگانیسمهای خطرناک، و تخریب زیستبوم رودخانهای بشار را بهصدا درآورده است.
جلوتر که مسیر را ادامه میدهیم، به نقطهای میرسیم که جریان فاضلاب، بدون هیچ پوشش یا تصفیهای، بهصورت کاملاً آشکار وارد رودخانه بشار میشود. این فاضلاب از زیر پل عبور کرده و مستقیم به بستر رودخانه میریزد؛ جریانی تیرهرنگ و بدبو که هم به لحاظ ظاهری سیمای رودخانه را مخدوش کرده و هم بوی بسیار تند و متعفنی را در فضای اطراف پراکنده کرده است؛ بهطوریکه ایستادن در این محدوده برای مدت طولانی دشوار و آزاردهنده میشود. بر اساس مشاهدات میدانی خبرنگار کبنا نیوز، این جریان فاضلاب رفتار ثابتی ندارد؛ در طول روز، شدت آن نسبتاً پایینتر است، اما بهطرز معناداری در ساعات شبانه افزایش مییابد. این نوسان زمانی میتواند نشانهای از تخلیهی مخفیانهی برخی منابع ناشناس در شب باشد؛ منابعی که شاید برای گریز از بازرسی و پیگیری قانونی، زمان تخلیه را به نیمهشب موکول کردهاند. این پدیده، علاوه بر اثرات زیستمحیطی، بیانگر نوعی ضعف نظارتی جدی در سیستمهای کنترلی نهادهای مسئول است؛ ممکن است این بخش از رودخانه به پناهگاه تاریکی برای تخلیهی پسماندهای شهری، بیمارستانی یا حتی صنعتی تبدیل شده؛ پدیدهای که اگر کنترل نشود، نهتنها سلامت رودخانه، بلکه امنیت بهداشتی کل منطقه را تهدید خواهد کرد.
در همین محل، فاضلاب بیمارستان امام سجاد یاسوج نیز به رودخانه وارد میشود. این موضوع، نهفقط از منظر بهداشتی، بلکه از منظر انتقال احتمالی عوامل بیماریزا، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی محسوب میشود. مجموعهی این فاضلابها، رودخانه بشار را در این بخش به پهنهای مرده تبدیل کرده است؛ هیچ جنبندهای، حتی پشهای، در اطراف آن مشاهده نمیشود. بااینحال، در شرایطی که وضعیت فاضلابهای خانگی، بیمارستانی و شهری روشن و آشکار است، مسئولان محیط زیست و شبکه بهداشت و حتی فرماندار بویراحمد، بهجای تمرکز بر این بحرانهای مسلم، تمام تمرکز خود را به فاضلاب کارخانه قند یاسوج معطوف کردهاند؛ آن هم کارخانهای که بهحق نماد صنعت کهگیلویه و بویراحمد است.

کارخانه قند یاسوج، یکی از ریشهدارترین صنایع استان، نهتنها سهم بزرگی در اشتغال مستقیم و غیرمستقیم دارد، بلکه بهعنوان نماد خوداتکایی صنعتی در منطقه شناخته میشود. این کارخانه که سالها تعطیل شده بود، با تلاشهای مستمر ستاد اجرایی فرمان امام کهگیلویه و بویراحمد به مدار تولید برگشت. روشن است که برچسبهای ناروا با نیتهای نامعلوم از هر نظر امری غیراخلاقی مضر به حال توسعه استان است.
بههرحال، باید این پرسش را بهصورت جدی و منصفانه مطرح کرد که آیا حجم گستردهی هجمهها و انتقادات علیه این واحد صنعتی، مبتنی بر واقعیتهای میدانی و مستندات علمی است؟ یا بیشتر متأثر از فضاسازی رسانهای و بیتوجهی به شرایط فنی و زیستمحیطی خاص این صنعت قدیمی و اشتغالزا در استان است؟
بر اساس مستندات رسمی آزمایشگاهی و بررسیهای فنی موجود، فاضلاب خروجی این کارخانه پس از عبور از یک سیستم تصفیهی چندمرحلهای که شامل شش حوضچهی بزرگ و متوالی است، از نظر میزان آلایندهها، در حدی قرار دارد که نمیتوان آن را تهدیدی برای محیط زیست دانست. این حوضچهها بهگونهای طراحی شدهاند که فاضلاب ابتدا وارد نخستین حوضچه شده و پس از تهنشینی، به حوضچهی بعدی هدایت میشود. این فرایند تا حوضچهی ششم ادامه دارد و در هر مرحله، بخش قابلتوجهی از آب فاضلاب، یا بهصورت طبیعی تصفیه شده یا به درون زمین نفوذ میکند. در جریان بازدید میدانی خبرنگار کبنا نیوز از این محل، حوضچهی ششم کاملاً خشک و فاقد هرگونه آب فاضلاب بوده و هیچ نشتی یا خروجی از این حوضچهها به سمت رودخانه بشار نبود؛ مشاهدهای که با یافتههای کارشناسی نیز همخوانی دارد. از سوی دیگر، نکتهی قابلتوجه آنجاست که آبی که از محدودهی کارخانه به بیرون هدایت میشود، بهگواه شاهد عینی (خبرنگار کبنا) سفید و شفاف بوده و فاقد هرگونه بوی ناخوشایند است. او حتی برای اطمینان از این موضوع، نفس عمیقی کشید تا در صورت وجود بو، آن را احساس کند، اما هیچ بویی به مشام نرسید. این تجربهی میدانی، که با نتایج آزمایشگاهی همراستاست، نشان میدهد که نهتنها خبری از فاضلاب متعفن در محل خروجی کارخانه نیست، بلکه جریان آبی که از کارخانه به طبیعت وارد میشود، در قیاس با سایر منابع آلودگی موجود در منطقه از جمله فاضلابهای رهاشدهی بیمارستانی، شهری و سطحی بسیار کمخطرتر و قابلمدیریتتر است.
این مشاهدات، با یافتههای پژوهشهای علمی نیز همخوان است. دکتر علیاصغر محمدی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان در پژوهشی که در سال ۱۳۹۹ در نشریه علوم و فنون محیط زیست منتشر شده، تأکید کرده است: «تصفیهی فاضلاب کارخانههای قند با روش بیولوژیکی، میزان BOD و COD را تا حد بالایی کاهش میدهد و در صورت مدیریت صحیح، آب تصفیهشده حتی قابلیت استفاده برای آبیاری فضای سبز را دارد.» دکتر لاله فرهادی از پژوهشگران سازمان حفاظت محیطزیست، در گزارشی که در سال ۱۴۰۰ منتشر شد، عنوان کرد: «در بررسی میدانی کارخانه قند مرودشت، پس از راهاندازی واحد تصفیه فاضلاب، آلودگی منابع آب زیرزمینی به شکل چشمگیری کاهش یافت و کیفیت خاک در اطراف کارخانه طی دو سال بهبود یافت.» علاوه بر این، در مطالعهای که توسط حمیدرضا مرادی در پژوهشکده آب و فاضلاب دانشگاه تهران انجام شد، آمده است: تصفیه فاضلاب صنعتی کارخانههای قند میتواند باعث کاهش چشمگیر آلایندهها شود و پسماند باقیمانده نیز در صورت مدیریت مناسب قابلیت استفاده بهعنوان کود زیستی را دارد.» همچنین گزارش مرکز تحقیقات محیطزیست دانشگاه شیراز (۱۴۰۱) نشان میدهد که «استفاده از سیستمهای تصفیه پیشرفته در کارخانههای قند باعث کاهش بار آلودگی بر رودخانههای اطراف شده و زیستگاههای جانوری که پیشتر بهدلیل تخلیه مستقیم فاضلاب آسیب دیده بودند، رو به احیا رفتند.» مطالعات بینالمللی در کشورهای صنعتی نیز نشان دادهاند که فاضلاب کارخانههای قند، بهدلیل ماهیت زیستی آن، در صورت تصفیهی کامل، کمخطرترین نوع فاضلاب صنعتی بهشمار میرود.
با این تفاسیر، این پرسش بهجای خود باقیست که چرا کارخانه قند باید قربانی برخوردهای رسانهای، بلاگری و نمایشی شود، در حالیکه بحرانهای اصلی در حوزهی فاضلاب شهری و بیمارستانی رها شدهاند؟ اگر قرار است از محیط زیست حفاظت شود، این حفاظت باید همهجانبه، علمی و بیطرفانه باشد، نه یکسویه و بر اساس فشار یا تبلیغات.
در پایان، خبرنگار کبنا نیوز پیشنهاد کاشت گلهای محمدی، نرگس، اسطوخودوس، شمعدانی و سایر گیاهان معطر و مقاوم به شرایط اقلیمی استان، در اطراف حوضچههای تصفیه فاضلاب به مدیران کارخانه قند میدهد. این اقدام، در نگاه نخست شاید تنها جنبهای تزئینی و زیباسازی داشته باشد، اما فراتر از آن عمل میکند. از یک سو، گیاهان معطر توانایی بالایی در جذب بوهای نامطبوع و تصفیهی طبیعی هوا دارند؛ حضور آنها در اطراف حوضچهها میتواند هرگونه بوی باقیماندهی احتمالی را جذب و خنثی کند. از سوی دیگر، این اقدام تصویر ذهنی مثبتتری از آن ایجاد خواهد کرد. علاوه بر این، انتخاب گلهای بومی مانند نرگس که در فرهنگ مردم کهگیلویه و بویراحمد جایگاه خاصی دارد یا گل محمدی که از نمادهای پاکی و آرامش است، میتواند پیوندی میان صنعت و هویت محلی ایجاد کند؛ پیوندی که نشان دهد صنعت میتواند در دل طبیعت، در تعامل با مردم و در مسیر توسعهی پایدار حرکت کند. چنین رویکردی، الگویی برای دیگر صنایع استان نیز خواهد بود تا به جای مقاومت در برابر انتقادات، با اقدامات هوشمندانه و کمهزینه، از خود چهرهای مسئولانه و دوستدار محیط زیست ارائه دهند. چنین اقدامی، با کمترین هزینه، میتواند کارخانه قند را به الگویی از صنعت سبز در استان بدل کند. چه بسا در آینده، همین محل، بهجای اینکه با فاضلاب شناخته شود، به یک فضای سبز معطر و آرام برای بازدید و حتی آموزش زیستمحیطی تبدیل گردد.
خروجی فاضلاب تولیدی کارخانه قند یاسوج صرفا آب سفید رنگ است
خروجی فاضلاب شهری که وارد رودخانه بشار یاسوج میشود؛ بهنظر میرسد از چشم مسئولان محیطزیست و بهداشت پنهان است
خروجی فاضلاب آبهای سطحی که با حجمی از زباله وارد رودخانه بشار یاسوج میشود.
ادامه تصاویر و فیلمها از فاضلابهایی که وارد رودخانه بشار یاسوج میشوند.
50 متر نرسیده به پل سوم بشار یاسوج فاضلاب رها میشود

.jpeg)

.jpeg)
به گزارش کبنا، پس از انتشار کلیپهایی از سوی روابط عمومی ادارهکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد و شبکه بهداشت استان، و واکنشهای مدیران کل و مسئولان این دو نهاد به مسئلهی ورود فاضلاب به رودخانه بشار، و همچنین در پی انتشار خبری از این موضوع در پایگاه خبری کبنا نیوز، خبرنگار ما برای بررسی دقیقتر، بهصورت حضوری از محل بازدید کرد.
در ضلع جنوبی رودخانه بشار، در محدودهای که به کمربندی یاسوج و دانشگاه ختم میشود، چندین جریان فاضلاب بهوضوح وارد رودخانه میشوند. یکی از این منابع، فاضلاب ناشی از آبهای سطحی شهری است که همراه با انبوهی از زبالهها، پلاستیک، نایلون، ظروف یکبارمصرف، نخاله ساختمانی و پسماندهای متنوع دیگر، بدون هیچگونه تصفیه یا مدیریت زیستمحیطی، به درون رودخانه سرازیر میشود.

در همین محدوده، نقطهای مشخص مشاهده شد که بهوضوح محل رفتوآمد و تخلیهی مکرر فاضلاب توسط خودروهای لجنکش است؛ تانکرهایی که معمولاً پسابهای بسیار آلودهی چاههای فاضلاب خانگی، واحدهای صنفی و حتی مراکز درمانی را جابهجا میکنند. اگرچه هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که این پساب مستقیماً به رودخانه بشار وارد میشود، اما فاصلهی بسیار کم این محل با بستر رودخانه، بهویژه در فصول بارندگی یا بالا آمدن سطح آب زیرزمینی، زمینهی نفوذ فاضلاب به لایههای خاک و نهایتاً ورود تدریجی آن به آبهای جاری را فراهم میکند. این موضوع زنگ خطر جدی برای آلودگی منابع آب زیرسطحی، بروز بیماریهای ناشی از تماس با میکروارگانیسمهای خطرناک، و تخریب زیستبوم رودخانهای بشار را بهصدا درآورده است.
جلوتر که مسیر را ادامه میدهیم، به نقطهای میرسیم که جریان فاضلاب، بدون هیچ پوشش یا تصفیهای، بهصورت کاملاً آشکار وارد رودخانه بشار میشود. این فاضلاب از زیر پل عبور کرده و مستقیم به بستر رودخانه میریزد؛ جریانی تیرهرنگ و بدبو که هم به لحاظ ظاهری سیمای رودخانه را مخدوش کرده و هم بوی بسیار تند و متعفنی را در فضای اطراف پراکنده کرده است؛ بهطوریکه ایستادن در این محدوده برای مدت طولانی دشوار و آزاردهنده میشود. بر اساس مشاهدات میدانی خبرنگار کبنا نیوز، این جریان فاضلاب رفتار ثابتی ندارد؛ در طول روز، شدت آن نسبتاً پایینتر است، اما بهطرز معناداری در ساعات شبانه افزایش مییابد. این نوسان زمانی میتواند نشانهای از تخلیهی مخفیانهی برخی منابع ناشناس در شب باشد؛ منابعی که شاید برای گریز از بازرسی و پیگیری قانونی، زمان تخلیه را به نیمهشب موکول کردهاند. این پدیده، علاوه بر اثرات زیستمحیطی، بیانگر نوعی ضعف نظارتی جدی در سیستمهای کنترلی نهادهای مسئول است؛ ممکن است این بخش از رودخانه به پناهگاه تاریکی برای تخلیهی پسماندهای شهری، بیمارستانی یا حتی صنعتی تبدیل شده؛ پدیدهای که اگر کنترل نشود، نهتنها سلامت رودخانه، بلکه امنیت بهداشتی کل منطقه را تهدید خواهد کرد.
در همین محل، فاضلاب بیمارستان امام سجاد یاسوج نیز به رودخانه وارد میشود. این موضوع، نهفقط از منظر بهداشتی، بلکه از منظر انتقال احتمالی عوامل بیماریزا، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی محسوب میشود. مجموعهی این فاضلابها، رودخانه بشار را در این بخش به پهنهای مرده تبدیل کرده است؛ هیچ جنبندهای، حتی پشهای، در اطراف آن مشاهده نمیشود. بااینحال، در شرایطی که وضعیت فاضلابهای خانگی، بیمارستانی و شهری روشن و آشکار است، مسئولان محیط زیست و شبکه بهداشت و حتی فرماندار بویراحمد، بهجای تمرکز بر این بحرانهای مسلم، تمام تمرکز خود را به فاضلاب کارخانه قند یاسوج معطوف کردهاند؛ آن هم کارخانهای که بهحق نماد صنعت کهگیلویه و بویراحمد است.

کارخانه قند یاسوج، یکی از ریشهدارترین صنایع استان، نهتنها سهم بزرگی در اشتغال مستقیم و غیرمستقیم دارد، بلکه بهعنوان نماد خوداتکایی صنعتی در منطقه شناخته میشود. این کارخانه که سالها تعطیل شده بود، با تلاشهای مستمر ستاد اجرایی فرمان امام کهگیلویه و بویراحمد به مدار تولید برگشت. روشن است که برچسبهای ناروا با نیتهای نامعلوم از هر نظر امری غیراخلاقی مضر به حال توسعه استان است.
بههرحال، باید این پرسش را بهصورت جدی و منصفانه مطرح کرد که آیا حجم گستردهی هجمهها و انتقادات علیه این واحد صنعتی، مبتنی بر واقعیتهای میدانی و مستندات علمی است؟ یا بیشتر متأثر از فضاسازی رسانهای و بیتوجهی به شرایط فنی و زیستمحیطی خاص این صنعت قدیمی و اشتغالزا در استان است؟
بر اساس مستندات رسمی آزمایشگاهی و بررسیهای فنی موجود، فاضلاب خروجی این کارخانه پس از عبور از یک سیستم تصفیهی چندمرحلهای که شامل شش حوضچهی بزرگ و متوالی است، از نظر میزان آلایندهها، در حدی قرار دارد که نمیتوان آن را تهدیدی برای محیط زیست دانست. این حوضچهها بهگونهای طراحی شدهاند که فاضلاب ابتدا وارد نخستین حوضچه شده و پس از تهنشینی، به حوضچهی بعدی هدایت میشود. این فرایند تا حوضچهی ششم ادامه دارد و در هر مرحله، بخش قابلتوجهی از آب فاضلاب، یا بهصورت طبیعی تصفیه شده یا به درون زمین نفوذ میکند. در جریان بازدید میدانی خبرنگار کبنا نیوز از این محل، حوضچهی ششم کاملاً خشک و فاقد هرگونه آب فاضلاب بوده و هیچ نشتی یا خروجی از این حوضچهها به سمت رودخانه بشار نبود؛ مشاهدهای که با یافتههای کارشناسی نیز همخوانی دارد. از سوی دیگر، نکتهی قابلتوجه آنجاست که آبی که از محدودهی کارخانه به بیرون هدایت میشود، بهگواه شاهد عینی (خبرنگار کبنا) سفید و شفاف بوده و فاقد هرگونه بوی ناخوشایند است. او حتی برای اطمینان از این موضوع، نفس عمیقی کشید تا در صورت وجود بو، آن را احساس کند، اما هیچ بویی به مشام نرسید. این تجربهی میدانی، که با نتایج آزمایشگاهی همراستاست، نشان میدهد که نهتنها خبری از فاضلاب متعفن در محل خروجی کارخانه نیست، بلکه جریان آبی که از کارخانه به طبیعت وارد میشود، در قیاس با سایر منابع آلودگی موجود در منطقه از جمله فاضلابهای رهاشدهی بیمارستانی، شهری و سطحی بسیار کمخطرتر و قابلمدیریتتر است.
این مشاهدات، با یافتههای پژوهشهای علمی نیز همخوان است. دکتر علیاصغر محمدی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان در پژوهشی که در سال ۱۳۹۹ در نشریه علوم و فنون محیط زیست منتشر شده، تأکید کرده است: «تصفیهی فاضلاب کارخانههای قند با روش بیولوژیکی، میزان BOD و COD را تا حد بالایی کاهش میدهد و در صورت مدیریت صحیح، آب تصفیهشده حتی قابلیت استفاده برای آبیاری فضای سبز را دارد.» دکتر لاله فرهادی از پژوهشگران سازمان حفاظت محیطزیست، در گزارشی که در سال ۱۴۰۰ منتشر شد، عنوان کرد: «در بررسی میدانی کارخانه قند مرودشت، پس از راهاندازی واحد تصفیه فاضلاب، آلودگی منابع آب زیرزمینی به شکل چشمگیری کاهش یافت و کیفیت خاک در اطراف کارخانه طی دو سال بهبود یافت.» علاوه بر این، در مطالعهای که توسط حمیدرضا مرادی در پژوهشکده آب و فاضلاب دانشگاه تهران انجام شد، آمده است: تصفیه فاضلاب صنعتی کارخانههای قند میتواند باعث کاهش چشمگیر آلایندهها شود و پسماند باقیمانده نیز در صورت مدیریت مناسب قابلیت استفاده بهعنوان کود زیستی را دارد.» همچنین گزارش مرکز تحقیقات محیطزیست دانشگاه شیراز (۱۴۰۱) نشان میدهد که «استفاده از سیستمهای تصفیه پیشرفته در کارخانههای قند باعث کاهش بار آلودگی بر رودخانههای اطراف شده و زیستگاههای جانوری که پیشتر بهدلیل تخلیه مستقیم فاضلاب آسیب دیده بودند، رو به احیا رفتند.» مطالعات بینالمللی در کشورهای صنعتی نیز نشان دادهاند که فاضلاب کارخانههای قند، بهدلیل ماهیت زیستی آن، در صورت تصفیهی کامل، کمخطرترین نوع فاضلاب صنعتی بهشمار میرود.
با این تفاسیر، این پرسش بهجای خود باقیست که چرا کارخانه قند باید قربانی برخوردهای رسانهای، بلاگری و نمایشی شود، در حالیکه بحرانهای اصلی در حوزهی فاضلاب شهری و بیمارستانی رها شدهاند؟ اگر قرار است از محیط زیست حفاظت شود، این حفاظت باید همهجانبه، علمی و بیطرفانه باشد، نه یکسویه و بر اساس فشار یا تبلیغات.
در پایان، خبرنگار کبنا نیوز پیشنهاد کاشت گلهای محمدی، نرگس، اسطوخودوس، شمعدانی و سایر گیاهان معطر و مقاوم به شرایط اقلیمی استان، در اطراف حوضچههای تصفیه فاضلاب به مدیران کارخانه قند میدهد. این اقدام، در نگاه نخست شاید تنها جنبهای تزئینی و زیباسازی داشته باشد، اما فراتر از آن عمل میکند. از یک سو، گیاهان معطر توانایی بالایی در جذب بوهای نامطبوع و تصفیهی طبیعی هوا دارند؛ حضور آنها در اطراف حوضچهها میتواند هرگونه بوی باقیماندهی احتمالی را جذب و خنثی کند. از سوی دیگر، این اقدام تصویر ذهنی مثبتتری از آن ایجاد خواهد کرد. علاوه بر این، انتخاب گلهای بومی مانند نرگس که در فرهنگ مردم کهگیلویه و بویراحمد جایگاه خاصی دارد یا گل محمدی که از نمادهای پاکی و آرامش است، میتواند پیوندی میان صنعت و هویت محلی ایجاد کند؛ پیوندی که نشان دهد صنعت میتواند در دل طبیعت، در تعامل با مردم و در مسیر توسعهی پایدار حرکت کند. چنین رویکردی، الگویی برای دیگر صنایع استان نیز خواهد بود تا به جای مقاومت در برابر انتقادات، با اقدامات هوشمندانه و کمهزینه، از خود چهرهای مسئولانه و دوستدار محیط زیست ارائه دهند. چنین اقدامی، با کمترین هزینه، میتواند کارخانه قند را به الگویی از صنعت سبز در استان بدل کند. چه بسا در آینده، همین محل، بهجای اینکه با فاضلاب شناخته شود، به یک فضای سبز معطر و آرام برای بازدید و حتی آموزش زیستمحیطی تبدیل گردد.
خروجی فاضلاب تولیدی کارخانه قند یاسوج صرفا آب سفید رنگ است
خروجی فاضلاب شهری که وارد رودخانه بشار یاسوج میشود؛ بهنظر میرسد از چشم مسئولان محیطزیست و بهداشت پنهان است
خروجی فاضلاب آبهای سطحی که با حجمی از زباله وارد رودخانه بشار یاسوج میشود.
ادامه تصاویر و فیلمها از فاضلابهایی که وارد رودخانه بشار یاسوج میشوند.
50 متر نرسیده به پل سوم بشار یاسوج فاضلاب رها میشود

.jpeg)

.jpeg)
دانشگاه علوم پزشکی باید جلودار و پیشگام در کنترل وحذف آلودگیها باشد .اگر قضیه فاضلاب وپسآب بیمارستانی صحت داشته باشد باید نشست و گریست.