تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۹
کد مطلب : ۴۹۹۲۰۷
از ضیافت افطار تا غیبت در همایش شوراها؛ ماجرای اختلاف درونی
اختلاف خاموش در اردوگاه اصلاحطلبان کهگیلویه و بویراحمد؛ بهرامی در دوراهی بازسازی یا فرسایش سیاسی؟ / وقتی حامیان سابق، به صف رقبای آینده میپیوندند
۰
کبنا ؛وقتی بهرامی در ضیافت افطار تاجگردون غایب بود، شایعات شروع شد؛ وقتی در همایش ملی شوراها حاضر نشد اما چند ساعت بعد در جلسه رسمی استان شرکت کرد، گمانهزنیها رنگ واقعیت گرفت. حالا بسیاری میپرسند: آیا اختلاف میان دو نماینده اصلاحطلب استان، به پایان راه سیاسی بهرامی در بویراحمد منتهی میشود؟
به گزارش کبنا، در فضای پیچیده و پرحاشیه سیاست کهگیلویه و بویراحمد، هر اختلافی زودتر از آنچه انتظار میرود، خودش را نشان میدهد. اینروزها زمزمههای اختلاف میان دو چهره شاخص اصلاحطلب استان، یعنی غلامرضا تاجگردون و محمد بهرامی نه تنها در سطح رسانهای بلکه در بدنه اجتماعی و سیاسی نیز خود را پررنگتر نشان داده است.
در ماه رمضان امسال، یکی از مهمترین گردهماییهای سنتی سیاسی، ضیافت افطاری غلامرضا تاجگردون بود؛ محفلی که بسیاری از نخبگان و همجناحیهای او در آن حضور یافتند. اما غیبت بهرامی در این افطاری، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. هرچند در آن زمان تلاش شد این غیبت را عادی جلوه دهند، اما گذشت زمان این گمانهزنی را تقویت کرد که «هیچ چیز عادی نیست.»
در ادامه، عدم حضور بهرامی در همایش روز ملی شوراها که هر سه نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد به آن دعوت شده بودند، زنگ هشدار را بلندتر به صدا درآورد. گفته شد که بهرامی در استان نبوده، اما حضور او در جلسه بعدازظهر همان روز در شورای برنامهریزی، عملاً این ادعا را زیر سؤال برد.
میدان سیاست هم مثل شطرنج، با مهرهها و حرکات پیچیدهاش تعریف میشود. در ظاهر، اختلافات بهرامی و تاجگردون انکار میشود، اما در لایههای زیرین، تحولات قابلتوجهی در جریان است. بهطور مثال، هدایت اکبری، رئیس شورای شهر یاسوج بهعنوان یکی از چهرههایی که چند بار در شورا رأی آورده و پیشتر از حامیان جدی بهرامی بود، حالا بهگفته برخی منابع، قصد دارد در انتخابات آینده مجلس از حوزه بویراحمد کاندید شود. این در حالی است که در دوره قبل، اصلاحطلبانی چون هادی زارعپور فقط بهخاطر احترام به نظر تاجگردون در حوزه انتخاباتی گچساران و باشت حتی ثبتنام هم نکردند. این یعنی در پشت صحنه، دیگر آن اجماع سابق بر سر بهرامی وجود ندارد. در واقع زارعپور که از پایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار است، به این خاطر که نکند حضور او موجب شود به خاطر حضور دو اصلاحطلب از گچساران و باشت، صلاحیت تاجگردون تأیید نشود، از ثبت نام در انتخابات مجلس منصرف شد. اما حالا گفته میشود حامیان دیروز بهرامی، عزم نامزدی انتخابات مجلس کردهاند و این نشان میدهد نارضایتی از بهرامی در حال افزایش است.
از طرفی، برخی از انتصابات مدیریتی در استان به جریان نزدیک به بهرامی نسبت داده میشود؛ انتصاباتی که موجی از نارضایتی را در بدنه اجتماعی و در لایههایی از نیروهای اصلاحطلب به دنبال داشته است. علاوهبراینکه برخی از این انتصابات از بین جریان حامی دولت در سایه بوده و نسبتی با گفتمان اصلاحطلب ندارند، حتی از بین افراد شایسته جریان مقابل نیز نبوده است. این وضعیت، در کنار عملکرد نهچندان قوی تیم مشاورهای و رسانهای بهرامی، دستبهدست هم داده تا فضای اعتماد عمومی نسبت به او کمرنگتر شود.
تاجگردون، برخلاف آنچه برخی میپندارند، همچنان دارای نفوذ قابل توجهی در ساختارهای اجتماعی، سنتی و بخش زیادی از اصلاحطلبان استان و حتی کشور است. میتوان ادعا کرد که تاجگردون در دوره کنونی بیشترین قدرت و نفوذ را نسبت به دورههای پیشین دارد. ریاست کمیسیون بودجه مجلس در کنار ارتباط نزدیکش با دولت این فرصت را برای او فراهم کرده که به گستره قدرت و نفوذ سیاسیاش بیفزاید. حتی در جلسه روز ملی شوراها خطاب هدایت اکبری به تاجگردون مبنی بر کمک به شهر یاسوج، نه تنها نشاندهنده جایگاه ویژه او بود، بلکه تلویحاً به ضعف عملکرد بهرامی نیز اشاره داشت.
شاید بهرامی گمان کند که با دونمایندهای شدن بویراحمد، کار برای او راحتتر خواهد بود، اما ممکن است یکی از چهرههای نزدیک به تاجگردون از گچساران و باشت، در دور آینده از بویراحمد کاندیدا شود و با حمایت غیرمستقیم یا آشکار او، معادلات انتخاباتی را پیچیدهتر کند. این سناریو، در صورت تحقق، میتواند تهدیدی جدی برای جایگاه بهرامی باشد؛ حتی اگر کرسی بویراحمد به دو نماینده برسد. چرا که رقبای دیروز او در حال حاضر بیش از بهرامی فعالیت سیاسی و اجتماعی در استان دارند.
اما بااینوجود، واقعیت این است که بهرامی هنوز از پتانسیل، شخصیت منعطف و مقبولیتی نسبی در بدنه اجتماعی برخوردار است. اما اگر بخواهد این سرمایه سیاسی را حفظ و تقویت کند، باید دست به اصلاحات جدی در عملکرد، تیم مشاورهای، و ارتباطات رسانهای و میدانی خود بزند. سیاستورزی امروز بیش از هر زمان دیگر، به «اعتمادسازی» نیاز دارد؛ و این اعتماد نه با شعار، بلکه با عملکرد، شفافیت و پیوستگی با نیروهای اجتماعی به دست میآید.
در صحنه سیاست کهگیلویه و بویراحمد، سکوت و انکار، کمهزینهترین راه اما پرریسکترین روش برای مواجهه با بحران است. بهرامی اگر بخواهد آیندهای روشن برای خود و اصلاحطلبان استان رقم بزند، باید از همین امروز دست به ترمیم رابطهها، بازسازی سرمایه اجتماعی و تعریف مجدد جایگاه سیاسی خود بزند. در غیر این صورت، بازیگران تازهنفستر و پرانرژیتری آمادهاند تا جای او را بگیرند، حتی اگر روزگاری، خود از حامیانش بوده باشند.
به گزارش کبنا، در فضای پیچیده و پرحاشیه سیاست کهگیلویه و بویراحمد، هر اختلافی زودتر از آنچه انتظار میرود، خودش را نشان میدهد. اینروزها زمزمههای اختلاف میان دو چهره شاخص اصلاحطلب استان، یعنی غلامرضا تاجگردون و محمد بهرامی نه تنها در سطح رسانهای بلکه در بدنه اجتماعی و سیاسی نیز خود را پررنگتر نشان داده است.
در ماه رمضان امسال، یکی از مهمترین گردهماییهای سنتی سیاسی، ضیافت افطاری غلامرضا تاجگردون بود؛ محفلی که بسیاری از نخبگان و همجناحیهای او در آن حضور یافتند. اما غیبت بهرامی در این افطاری، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. هرچند در آن زمان تلاش شد این غیبت را عادی جلوه دهند، اما گذشت زمان این گمانهزنی را تقویت کرد که «هیچ چیز عادی نیست.»
در ادامه، عدم حضور بهرامی در همایش روز ملی شوراها که هر سه نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد به آن دعوت شده بودند، زنگ هشدار را بلندتر به صدا درآورد. گفته شد که بهرامی در استان نبوده، اما حضور او در جلسه بعدازظهر همان روز در شورای برنامهریزی، عملاً این ادعا را زیر سؤال برد.
میدان سیاست هم مثل شطرنج، با مهرهها و حرکات پیچیدهاش تعریف میشود. در ظاهر، اختلافات بهرامی و تاجگردون انکار میشود، اما در لایههای زیرین، تحولات قابلتوجهی در جریان است. بهطور مثال، هدایت اکبری، رئیس شورای شهر یاسوج بهعنوان یکی از چهرههایی که چند بار در شورا رأی آورده و پیشتر از حامیان جدی بهرامی بود، حالا بهگفته برخی منابع، قصد دارد در انتخابات آینده مجلس از حوزه بویراحمد کاندید شود. این در حالی است که در دوره قبل، اصلاحطلبانی چون هادی زارعپور فقط بهخاطر احترام به نظر تاجگردون در حوزه انتخاباتی گچساران و باشت حتی ثبتنام هم نکردند. این یعنی در پشت صحنه، دیگر آن اجماع سابق بر سر بهرامی وجود ندارد. در واقع زارعپور که از پایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار است، به این خاطر که نکند حضور او موجب شود به خاطر حضور دو اصلاحطلب از گچساران و باشت، صلاحیت تاجگردون تأیید نشود، از ثبت نام در انتخابات مجلس منصرف شد. اما حالا گفته میشود حامیان دیروز بهرامی، عزم نامزدی انتخابات مجلس کردهاند و این نشان میدهد نارضایتی از بهرامی در حال افزایش است.
از طرفی، برخی از انتصابات مدیریتی در استان به جریان نزدیک به بهرامی نسبت داده میشود؛ انتصاباتی که موجی از نارضایتی را در بدنه اجتماعی و در لایههایی از نیروهای اصلاحطلب به دنبال داشته است. علاوهبراینکه برخی از این انتصابات از بین جریان حامی دولت در سایه بوده و نسبتی با گفتمان اصلاحطلب ندارند، حتی از بین افراد شایسته جریان مقابل نیز نبوده است. این وضعیت، در کنار عملکرد نهچندان قوی تیم مشاورهای و رسانهای بهرامی، دستبهدست هم داده تا فضای اعتماد عمومی نسبت به او کمرنگتر شود.
تاجگردون، برخلاف آنچه برخی میپندارند، همچنان دارای نفوذ قابل توجهی در ساختارهای اجتماعی، سنتی و بخش زیادی از اصلاحطلبان استان و حتی کشور است. میتوان ادعا کرد که تاجگردون در دوره کنونی بیشترین قدرت و نفوذ را نسبت به دورههای پیشین دارد. ریاست کمیسیون بودجه مجلس در کنار ارتباط نزدیکش با دولت این فرصت را برای او فراهم کرده که به گستره قدرت و نفوذ سیاسیاش بیفزاید. حتی در جلسه روز ملی شوراها خطاب هدایت اکبری به تاجگردون مبنی بر کمک به شهر یاسوج، نه تنها نشاندهنده جایگاه ویژه او بود، بلکه تلویحاً به ضعف عملکرد بهرامی نیز اشاره داشت.
شاید بهرامی گمان کند که با دونمایندهای شدن بویراحمد، کار برای او راحتتر خواهد بود، اما ممکن است یکی از چهرههای نزدیک به تاجگردون از گچساران و باشت، در دور آینده از بویراحمد کاندیدا شود و با حمایت غیرمستقیم یا آشکار او، معادلات انتخاباتی را پیچیدهتر کند. این سناریو، در صورت تحقق، میتواند تهدیدی جدی برای جایگاه بهرامی باشد؛ حتی اگر کرسی بویراحمد به دو نماینده برسد. چرا که رقبای دیروز او در حال حاضر بیش از بهرامی فعالیت سیاسی و اجتماعی در استان دارند.
اما بااینوجود، واقعیت این است که بهرامی هنوز از پتانسیل، شخصیت منعطف و مقبولیتی نسبی در بدنه اجتماعی برخوردار است. اما اگر بخواهد این سرمایه سیاسی را حفظ و تقویت کند، باید دست به اصلاحات جدی در عملکرد، تیم مشاورهای، و ارتباطات رسانهای و میدانی خود بزند. سیاستورزی امروز بیش از هر زمان دیگر، به «اعتمادسازی» نیاز دارد؛ و این اعتماد نه با شعار، بلکه با عملکرد، شفافیت و پیوستگی با نیروهای اجتماعی به دست میآید.
در صحنه سیاست کهگیلویه و بویراحمد، سکوت و انکار، کمهزینهترین راه اما پرریسکترین روش برای مواجهه با بحران است. بهرامی اگر بخواهد آیندهای روشن برای خود و اصلاحطلبان استان رقم بزند، باید از همین امروز دست به ترمیم رابطهها، بازسازی سرمایه اجتماعی و تعریف مجدد جایگاه سیاسی خود بزند. در غیر این صورت، بازیگران تازهنفستر و پرانرژیتری آمادهاند تا جای او را بگیرند، حتی اگر روزگاری، خود از حامیانش بوده باشند.