تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۴
کد مطلب : ۴۵۲۳۵۷
کبنا از وضعیت بازار نوشت‌افزار استان کهگیلویه و بویراحمد گزارش می‌دهد:

70 درصد لوازم‌التحریر بازار تولید خارجی است / بوی ماه مهر و بی‌مهری رسیدن پاییز/ فروشنده و خریدار هر دو راضی نیستند/ دفتر و قلم دولتی از قلم افتاد/ میل به خرید لوازم‌التحریر ایرانی یا خارجی؟ / چرا در استان کهگیلویه و بویراحمد یک تولیدی یا نمایشگاه مخصوص لوارم‌التحریر نداریم؟

۰
70 درصد لوازم‌التحریر بازار تولید خارجی است / بوی ماه مهر و بی‌مهری رسیدن پاییز/ فروشنده و خریدار هر دو راضی نیستند/ دفتر و قلم دولتی از قلم افتاد/  میل به خرید لوازم‌التحریر ایرانی یا خارجی؟ / چرا در استان کهگیلویه و بویراحمد یک تولیدی یا نمایشگاه مخصوص لوارم‌التحریر نداریم؟
کبنا ؛روزهای آخر تابستان و بوی ماه مهر و بی‌مهری رسیدن پاییز و مدرسه به‌همین بهانه به مغازه‌های نوشت‌افزاری سر زدیم و از فروشنده‌ها و خریدارها پرسیدیم وضعیت بازار در این روزها چطور است. اما این‌جا نه فروشنده‌ها و خریدارها هیچ‌یک راضی نیستند تنها کسی که خوشحال است بچه‌های پیش‌دبستانی و مهد کودکی‌ها هستند که برای اولین‌بار دارند لوازم‌التحریر می‌خرند تا درس بخوانند، بزرگ شوند و خانم دکتر و آقای مهندس شوند.


 به‌ گزارش کبنا؛ خریدار خانم که در لوازم‌التحریر درحال خرید بود گفت: دو بچه‌ مدرسه‌ای دارم یکی می‌خواهد برود پیش‌دبستانی که مدرسه ۲1 قلم جنس معرفی کرد و فقط 17 قلم را خریدم ۷۰۰ هزار تومن. خدا سر شاهد است پول خرید ۲ قلم دیگر را ندارم. برای بچه دیگرم که می‌خواهد برود کلاس دوم هم هنوز فقط کتاب‌هایش را خریدم. او درباره لباس هم گفت؛ مدرسه‌ها گفتند بروید از فلان جا لباس‌ها را با قیمت ارزان بخرید. اول گفتند ۲۷۰ هزار تومن حالا می‌گویند ۴۰۰ هزار تومن. او در ادامه افزود تازه این اول خریدهاست. از فردا بچه‌ها را می‌فرستیم مدرسه هرروز یک چیز می‌خواهند ما هم کارگریم و درآمد خاصی نداریم. باور کنید کارگری هم گیرمان نمی‌آید کارگر افغانی را با نرخ خیلی پایین‌تر به کار می‌گیرند و همین کارگری هم گیرمان نمی‌آید.
 فروشنده گفت ما تمام اقلام را قیمت‌گذاری کردیم و تنها کاری که از دستمان برمی‌آید این است که اجناس را قیمت‌گذاری کنیم تا شرم پرسیدن قیمت را برای مردم کم کرده باشیم.



یکی از کودکان جلوی در نوشت‌افزار خود را زمین می‌زد و گریه می‌کرد از او پرسیدیم چرا گریه می‌کنی؟ گفت: از مادرم خواستم برایم ظرف غذا و بطری آب بخرد نمی‌خرد؛ هر کاری می‌کنم نمی‌خرد! می‌گوید همان پارسالی‌ات را ببر. اما مامان حدیث و زهرا برایشان جدید خریده!!!
 یکی از فروشنده‌ها گفت چه بگویم وقتی یک دفتر عادی ۶۰ برگ سی هزار تومن است، وقتی یک پاک‌کن ۲۰ هزار تومن است و وقتی خودکار ده‌هزار تومان... من واقعاً حرفی برای گفتن ندارم. من چه چیزی می‌توانم بگویم.
 یک دست‌فروش گفت: من توانایی خرید دفترهای لوکس و کلاسوری را ندارم. نتوانستم دفترهای با جنس و کیفیت مناسب بیاورم. مردم هم دنبال ارزان‌ترین قیمتند.  فقط همین دفترهای عادی را آورده‌ام که برای همین هم چانه می‌زنند. از قدیم گفته‌اند گول ارزانی را نخورید اما کسی نمی‌خواهد گول ارزانی را بخورد ما درواقع مجبوریم چوب ارزانی را بخوریم. مردم از کجا بیاورند  یک دفتر را بخرند ۱۰۰ هزار تومن. مجبورند همان دفترهای بی‌کیفیت را با قیمت کم بخرند.


 یکی از فروشنده‌ها گفت: اگر اجناس گران است ما گران‌فروش نیستیم؛ ما هم گران خریده‌ایم و اگر چیزی ارزان است کیفیت درست را ندارد.
فروشنده‌ها و والدین و خانواده‌ها می‌گفتند: قبلاً دفترهای دولتی بود که آن‌هم با مشقت و سختی گیر عده‌ای می‌آمد، گیر عده‌ای نمی‌آمد؛ اما همان دفترهای دولتی هم دیگر نیست.
یکی از والدین گفت: البته ۴ تا دفتر بود چیز خاصی نبود. هر روز مدرسه یک چیز از دانش‌آموزان می‌خواهد. یک روز آزمایش علوم دارند، یک روز فناوری دارند، یک روز می‌خواهند به گردش علمی بروند، یک روز کاغذ روغنی می‌خواهند، یک روز کاغذ شطرنجی می‌خواهند، یک روز لوازم هندسی می‌خواهند فقط دفتر که نبود که بگوییم کوچه به کوچه صف به صف دنبال دفتر دولتی بگردیم. حالا که نمی‌دهند منتی هم سر دوش ما نیست. کارگر با درآمد بسیار ضعیف و یک کارمند با حقوق متوسط چگونه می‌تواند این همه اقلام عجیب و غریب را بخرد. باید تمام حقوق و درآمد شهریور ماهش را بگذارد برای خرید لوازم مدرسه بچه‌اش؛ که آن هم معلوم نیست کفاف بدهد یا ندهد!



یکی دیگر از خریداران‌گفت: وای بر کسی که بچه‌مدرسه‌ای دارد؛ شما نمی‌دانید مدرسه‌ها هر روز بهانه یک چیز را می‌گیرد. من بچه‌ام را پیش‌دبستانی دولتی گذاشته‌ام؛ اما تقریباً ۲ تا ۳ میلیون باید هزینه کنم؛ جدای از هزینه سرویس ایاب‌وذهاب و لوازم‌التحریر و لباس و... واقعا وای بر کسی که بچه‌ی مدرسه‌ای دارد وای بر کسی که بچه‌مدرسه‌ای دارد...
 یکی از خریداران می‌گفت قیمت‌ها سر به فلک کشیده‌است و هیچ‌کس به دادمان نمی‌رسد داد ما هم به فلک نمی‌رسد. ما مجبوریم بخریم. بچه داریم. بچه‌هایمان می‌خواهند به مدرسه بروند نمی‌توانیم که دست‌خالی بفرستیمشان مدرسه. زمان ما نیست که با یک گونی کیف درست می‌کردیم و  با یک قلم و کتاب‌های قدیمی سال بالایی‌هامان به مدرسه می‌رفتیم. الان بچه‌ها نازپرورده شده‌اند الان بچه‌ها همه‌چیز می‌خواهند، بچه‌ها خمیر بازی می‌خواهند، آبرنگ می‌خواهند، گواش، خودکار رنگارنگ، مدادرنگی مارک، مداد مارک. بچه‌ها می‌گویند دوستم فلان مارک را داشت من هم باید داشته باشم. حتما باید رنگ مدادم صورتی باشد، حتما باید زرد باشد. بچه‌های امروز نازپرورده شده‌اند و پول‌های امروز بی‌ارزش و ما نمی‌دانیم چه کار کنیم؛ مجبوریم بخریم؛ مجبوریم از لباس خودمان بزنیم و اول مهر بچه هایمان را با لباس نو بفرستیم مدرسه. مجبوریم از شکممان بزنیم برای بچه‌مان لقمه آن‌چنانی درست کنیم ببرد مدرسه. مجبوریم از خوراک خودمان بزنیم، از خرج خودمان بزنیم، از تفریح خودمان بزنیم تا برای بچه‌مان لوازم‌التحریر و کیف بخریم.



 مسأله این روزها میل بچه ها به خرید لوازم تحریر خارجی است که طبق آمار رسمی حدود هفتاد درصد از بازار نوشت افزارهای کشور به محصولات خارجی اختصاص دارد. المان‌هایی که گویای فرهنگ ایرانی – اسلامی باشد در بازار لوازم التحریر به ندرت مشاهده می شود.این موضوع می تواند از جهات مختلف به اقتصاد کشور و حتی دانش آموزان لطمه بزند و زمینه را برای ایجاد مشکلات بیشتر فراهم کند. اگر کیفیت و تنوع اجناس داخلی خوب باشد آیا از لوازم التحریر ایرانی استقبال نخواهد شد؟ 
مساله دیگر اینکه چرا استان کهگیلویه و بویراحمد نباید یک تولیدی لوازم تحریر داشته باشد تا مردم بتوانند با قیمت ارزان‌تر لوازم‌التحریر بچه‌ها ایشان را تهیه کنند یا اصلاً چرا حالا که در آستانه مهر و خرید لوازم مدرسه‌ هستیم یک نمایشگاه با عرضه کالاهایی با قیمت کارشناسی شده نداریم؟!
تا مردم بتوانند یک جا و با قیمت مناسب لوازم مورد نیازشان را بخرند.
 شاید خرید کالای ایرانی مرغوب می توانست امروز کمی از این زخم ناجور گرانی لوازم التحریر و رویا‌ی دانش آموزانی که هنوز مهر نیامده مورد بی مهری قرار گرفته است را الیتام دهد.
نام شما

آدرس ايميل شما

اعترافات ملکه انگلیس؛ پسر به مادر وفادار می ماند؟

اعترافات ملکه انگلیس؛ پسر به مادر وفادار می ماند؟

عصر الیزابت به پایان رسیده؛ یکی از چهره های با نفوذ سلطنت بریتانیا که میراث عصر کلاسیک ...
«صیانت» درجاده فرعی

«صیانت» درجاده فرعی

روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شورای عالی فضای مجازی به ریاست رئیس جمهوری بخشی ...
روایت «هزار درد بی درمان»

روایت «هزار درد بی درمان»

دولت حسن روحاني با نقاط قوت و ضعفي که داشت پايان يافت؛ اما پرسش‌هايي از اتفاقات، تصميمات ...
1