مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛احسان حیدری*
چندی پیش مقالهای را از سایت کبنا نیوز مطالعه کردم (کلیک کنید) که با لحن توهین آمیز وحدت اصول گرایی را مورد عنایت قرار داده بود. در وصف مقاله مذکور همین بس که با لفظ «اندر احوالات...» که معمولاً برای پرداختن به موضوعات طنز و فکاهی بکار میرود شروع شده و تا پایان مقاله یک ریز و پی در پی به تحقیر این حرکت اصول گرایان و بهانه تراشی برای به شکست انجامیدن این ائتلاف پرداخته بود. مطالعه چندین باره این مقاله، علی الخصوص مباحث مبهم و انحرافی بیان شده در آنکه زاییده ذهن موهن نویسنده بود، مرا بر آن داشت تا به عنوان جوانی اصول گرا پاسخی در خور مقاله یاد شده ارایه نمایم.
پیرو مسائل و مطالب منتشر شده در این سایت خبری بخصوص از اسفند ۹۰ به بعد باید بیان کنم که بنده به عنوان یک مخاطب در فضای مجازی هیچ سایت و پورتال خبری را مشاهده نکردهام که این چنین پیگیر امورات یک نماینده باشد و آنچنان مشتاقانه بر طبل حمایت خود بکوبد که هم گوش مردم دیارم را کر کند و هم رسالت خبری خود را فراموش! این سایت به عقیده بنده مروج اصلی تحرکات مثبت برای نماینده فعلی است و آن را بازیچه دست کسانی میدانم که پیشینه افکارشان از رنگ سبز حاشیه صفحه نخست سایت مشخص است. در هر حال چون مقاله «اندر احوالات وحدت اصولگرایان گچساران» در این سایت منتشر شده بود به ناچار جوابیه را برای این سایت فرستادم.
برادر عزیز، از طیف سیاسی مقابل برخواستهاید و به زعم خودتان بیپروا بر اسب چموش تحقیر در اردوگاه اصول گرایان تاختید. به خیال واهی خود وحدت را منهای گزینه (یا با گزینه) شکست خورده و نافرجام میدانید بدانید که وحدت اصول گرایان طرحی نو نیست که ما به دنبال آن باشیم، مکتب ما همیشه منادی وحدت و پرچم دار آن در سراسر ایران اسلامی بوده است. هرگاه تفرقهای در میان بود و آبی در آسیاب دشمنان این سرزمین ریخته میشد ردپای سران و همفکرانتان بود که در میان معرکه نمایان میشد. اساساً تخم نفاق از لانه بزرگان طیف فکری شما تبدیل به پرنده شوم روزگار مردم این سرزمین گردید. حوادث کوی دانشگاه، عاشورای ۸۸ و... را مرور کن. اگر منصف باشی و به پیشینه جریان فکری خود در تاریخ معاصر رجوع کنی، چیزی جز عوام فریبی، وطن فروشی و دنیا دوستی عایدت نخواهد شد.
پای مسایل کلان سیاسی را به میان کشاندی و با زدن مثالی از انتخابات ریاست جمهوری، آن را صحهای بر تحلیل خود قرار دادی اما افسوس که به فرمایش مقام معظم رهبری: « باید اجازه داد تا دولت کار کند. باید دولت را حمایت کرد.» معذورم از بیان سخنی پیرامون شرح حال مردم و روزگارشان در دولت همفکران شما. اما همین بس که وعده صد روزه شما هزاران روز سپید را برای مردم سرزمین من سیاه کرد اما با شیب ملایم!
آقای عزیز، از کجا و چگونه به ذهنتان رسید که منادیان وحدت در گچساران و باشت در نهایت خود را به این جریان تحمیل خواهند کرد؟! اگر واقعاً این چنین باشد که میدانم نیست، باید فاتحه شعور سیاسی نخبههای اصول گرایی ما را خواند! بنده گمان میکنم ریشه این چنین برداشتها در ترس یا تفرقه افکنی ذاتی جریان فکری شماست. مگر میشود شما بیایید و بنویسید اما نگران نباشید از نتیجه نهایی این ائتلاف؟ ترس از شکست و بازگشت به دوران انزوای گذشتهتان در تک تک اعضاء هسته مرکزی شما موج میزند. چرا که صحبت از ائتلاف آنهم بیش از یک سال مانده به انتخابات این چنین جمع مشتاقان را پریشان کرده و شور ونوای عشاق را از میان اردوگاه اصلاح طلبی ربوده است!
دوست گرامی؛ اگر در شمارش آراء دوره قبل نگاهی اجمالی بیاندازیم و همچنین پیشینه فکری نامزدها را موردمطالعه قرار دهیم مشخص میشود که اگر در جبهه اصول گرایی ائتلاف بر روی یک گزینه صورت پذیرد، آن گزینه بت شکنی خواهد بود برای بت خوش قد و بالای شما!
برادر بزرگوار، در جایی از مقاله خود فرمودید: «نبود شخصیتی کاریزما در میان اصول گرایان شهرستان دلیلی بر عدم توفیق ائتلاف به شمار میرود.» بدان و اگاه باش که مکتب اصول گرایی گچساران و باشت برگرفته از منش انسانی والاست که هنوز پس از سالها ذکر کمالاتش بر زبان مردم دیارمان جاریست (مرحوم نبیزاده) بعد از آن مرد بزرگ، اقبال عمومی به سمت آقای جعفری بود و بعد از ایشان نیز آقای حسینی سکان دار هدایت این جریان شدند. میدانم و میدانی که جریان اصول گرایی در گچساران و باشت متعلق به یک خانواده خاص نیست بلکه روحی جاری در فضای اندیشه مردم این دیار است. اما متأسفانه یا خوشبختانه اصالت فکری شما در این دو شهرستان متعلق به یک خانواده است.
هویت سیاسی، اجتماعی و فکری جریان شما در گچساران و باشت به یک فامیل خاص گره خورده بطوریکه هر از چند گاهی یکی از همین خاندان به عنوان نخبه به شما معرفی میشود و مریدانه بدون هیچ اندیشهای بدورش حلقه میزنید. به راستی آیا جریان اصلاح طلبی شهر ستان در این سالهای پس از انقلاب تاکنون نخبهای سیاسی که از آن خانواده نباشد و توانایی رقابت با نامزدهای اصول گرا را داشته باشد به خود ندیده است!؟ چه میشود که تمام مسئولیتهای دهن پر کن و رشدهای چشم گیر در بین فرزندان دو شهرستان علی الخصوص در خط فکری شما محدود به این خانواده میگردد؟! تا به حال از خود پرسیدهاید که اگر شخصی در میان شما با همین ویژگیهایی که در نماینده کنونی مشاهده میشود اما با اسم و رسم جدا از آن خانواده خاص خود را به عنوان نامزد معرفی کند چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود؟! آیا از حمایت اکثریت اصلاح طلبان برخوردار خواهد شد یا اینکه به نفاق و دو دستگی در میان اصلاحات محکوم میشود؟! حال قضاوت را به خوانندگان و شما دوست عزیز میسپارم اما ایمان دارم اگر شخصی هر چند ضعیف اما منتسب به این خاندان باشد، بزودی پیشرفت خیره کنندهای خواهد کرد، بالا و بالاتر میرود حال آنکه امثال شما نردبان پیشرفت این آقازادهها شدهاید.
در هر حال، هرکسی مسئول انتخابهایش خواهد بود، زندگی چیزی نیست جز عرصه انتخاب و خوشبختی میسر نمیشود مگر با انتخاب صحیح. لذا انتخاب جریان فکری متکی بر یک خانواده خاص عقلایی نبوده و دور از بینش عمیق سیاسی و انسانیت.
باشد که ذهن پریشان جنابتان آرام گیرد و در گوشه پریشان خانه اصلاح طلبی گچساران مأوا گزینند.
*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
چندی پیش مقالهای را از سایت کبنا نیوز مطالعه کردم (کلیک کنید) که با لحن توهین آمیز وحدت اصول گرایی را مورد عنایت قرار داده بود. در وصف مقاله مذکور همین بس که با لفظ «اندر احوالات...» که معمولاً برای پرداختن به موضوعات طنز و فکاهی بکار میرود شروع شده و تا پایان مقاله یک ریز و پی در پی به تحقیر این حرکت اصول گرایان و بهانه تراشی برای به شکست انجامیدن این ائتلاف پرداخته بود. مطالعه چندین باره این مقاله، علی الخصوص مباحث مبهم و انحرافی بیان شده در آنکه زاییده ذهن موهن نویسنده بود، مرا بر آن داشت تا به عنوان جوانی اصول گرا پاسخی در خور مقاله یاد شده ارایه نمایم.
پیرو مسائل و مطالب منتشر شده در این سایت خبری بخصوص از اسفند ۹۰ به بعد باید بیان کنم که بنده به عنوان یک مخاطب در فضای مجازی هیچ سایت و پورتال خبری را مشاهده نکردهام که این چنین پیگیر امورات یک نماینده باشد و آنچنان مشتاقانه بر طبل حمایت خود بکوبد که هم گوش مردم دیارم را کر کند و هم رسالت خبری خود را فراموش! این سایت به عقیده بنده مروج اصلی تحرکات مثبت برای نماینده فعلی است و آن را بازیچه دست کسانی میدانم که پیشینه افکارشان از رنگ سبز حاشیه صفحه نخست سایت مشخص است. در هر حال چون مقاله «اندر احوالات وحدت اصولگرایان گچساران» در این سایت منتشر شده بود به ناچار جوابیه را برای این سایت فرستادم.
برادر عزیز، از طیف سیاسی مقابل برخواستهاید و به زعم خودتان بیپروا بر اسب چموش تحقیر در اردوگاه اصول گرایان تاختید. به خیال واهی خود وحدت را منهای گزینه (یا با گزینه) شکست خورده و نافرجام میدانید بدانید که وحدت اصول گرایان طرحی نو نیست که ما به دنبال آن باشیم، مکتب ما همیشه منادی وحدت و پرچم دار آن در سراسر ایران اسلامی بوده است. هرگاه تفرقهای در میان بود و آبی در آسیاب دشمنان این سرزمین ریخته میشد ردپای سران و همفکرانتان بود که در میان معرکه نمایان میشد. اساساً تخم نفاق از لانه بزرگان طیف فکری شما تبدیل به پرنده شوم روزگار مردم این سرزمین گردید. حوادث کوی دانشگاه، عاشورای ۸۸ و... را مرور کن. اگر منصف باشی و به پیشینه جریان فکری خود در تاریخ معاصر رجوع کنی، چیزی جز عوام فریبی، وطن فروشی و دنیا دوستی عایدت نخواهد شد.
پای مسایل کلان سیاسی را به میان کشاندی و با زدن مثالی از انتخابات ریاست جمهوری، آن را صحهای بر تحلیل خود قرار دادی اما افسوس که به فرمایش مقام معظم رهبری: « باید اجازه داد تا دولت کار کند. باید دولت را حمایت کرد.» معذورم از بیان سخنی پیرامون شرح حال مردم و روزگارشان در دولت همفکران شما. اما همین بس که وعده صد روزه شما هزاران روز سپید را برای مردم سرزمین من سیاه کرد اما با شیب ملایم!
آقای عزیز، از کجا و چگونه به ذهنتان رسید که منادیان وحدت در گچساران و باشت در نهایت خود را به این جریان تحمیل خواهند کرد؟! اگر واقعاً این چنین باشد که میدانم نیست، باید فاتحه شعور سیاسی نخبههای اصول گرایی ما را خواند! بنده گمان میکنم ریشه این چنین برداشتها در ترس یا تفرقه افکنی ذاتی جریان فکری شماست. مگر میشود شما بیایید و بنویسید اما نگران نباشید از نتیجه نهایی این ائتلاف؟ ترس از شکست و بازگشت به دوران انزوای گذشتهتان در تک تک اعضاء هسته مرکزی شما موج میزند. چرا که صحبت از ائتلاف آنهم بیش از یک سال مانده به انتخابات این چنین جمع مشتاقان را پریشان کرده و شور ونوای عشاق را از میان اردوگاه اصلاح طلبی ربوده است!
دوست گرامی؛ اگر در شمارش آراء دوره قبل نگاهی اجمالی بیاندازیم و همچنین پیشینه فکری نامزدها را موردمطالعه قرار دهیم مشخص میشود که اگر در جبهه اصول گرایی ائتلاف بر روی یک گزینه صورت پذیرد، آن گزینه بت شکنی خواهد بود برای بت خوش قد و بالای شما!
برادر بزرگوار، در جایی از مقاله خود فرمودید: «نبود شخصیتی کاریزما در میان اصول گرایان شهرستان دلیلی بر عدم توفیق ائتلاف به شمار میرود.» بدان و اگاه باش که مکتب اصول گرایی گچساران و باشت برگرفته از منش انسانی والاست که هنوز پس از سالها ذکر کمالاتش بر زبان مردم دیارمان جاریست (مرحوم نبیزاده) بعد از آن مرد بزرگ، اقبال عمومی به سمت آقای جعفری بود و بعد از ایشان نیز آقای حسینی سکان دار هدایت این جریان شدند. میدانم و میدانی که جریان اصول گرایی در گچساران و باشت متعلق به یک خانواده خاص نیست بلکه روحی جاری در فضای اندیشه مردم این دیار است. اما متأسفانه یا خوشبختانه اصالت فکری شما در این دو شهرستان متعلق به یک خانواده است.
هویت سیاسی، اجتماعی و فکری جریان شما در گچساران و باشت به یک فامیل خاص گره خورده بطوریکه هر از چند گاهی یکی از همین خاندان به عنوان نخبه به شما معرفی میشود و مریدانه بدون هیچ اندیشهای بدورش حلقه میزنید. به راستی آیا جریان اصلاح طلبی شهر ستان در این سالهای پس از انقلاب تاکنون نخبهای سیاسی که از آن خانواده نباشد و توانایی رقابت با نامزدهای اصول گرا را داشته باشد به خود ندیده است!؟ چه میشود که تمام مسئولیتهای دهن پر کن و رشدهای چشم گیر در بین فرزندان دو شهرستان علی الخصوص در خط فکری شما محدود به این خانواده میگردد؟! تا به حال از خود پرسیدهاید که اگر شخصی در میان شما با همین ویژگیهایی که در نماینده کنونی مشاهده میشود اما با اسم و رسم جدا از آن خانواده خاص خود را به عنوان نامزد معرفی کند چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود؟! آیا از حمایت اکثریت اصلاح طلبان برخوردار خواهد شد یا اینکه به نفاق و دو دستگی در میان اصلاحات محکوم میشود؟! حال قضاوت را به خوانندگان و شما دوست عزیز میسپارم اما ایمان دارم اگر شخصی هر چند ضعیف اما منتسب به این خاندان باشد، بزودی پیشرفت خیره کنندهای خواهد کرد، بالا و بالاتر میرود حال آنکه امثال شما نردبان پیشرفت این آقازادهها شدهاید.
در هر حال، هرکسی مسئول انتخابهایش خواهد بود، زندگی چیزی نیست جز عرصه انتخاب و خوشبختی میسر نمیشود مگر با انتخاب صحیح. لذا انتخاب جریان فکری متکی بر یک خانواده خاص عقلایی نبوده و دور از بینش عمیق سیاسی و انسانیت.
باشد که ذهن پریشان جنابتان آرام گیرد و در گوشه پریشان خانه اصلاح طلبی گچساران مأوا گزینند.
*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.