تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۰۶
کد مطلب : ۵۰۱۸۹۹
یادداشت؛
چرا خبر «کمیسیون انرژی» به مهمترین خبر کهگیلویه و بویراحمد تبدیل شد؟
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ در چند دوره اخیر نمایندگی مجلس شورای اسلامی کیفیت عضویت در کمیسیونهای مجلس اهمیتی بهمراتب بالاتر از خود نمایندگی برای نمایندگان حوزههای انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد پیدا کرده است.
شاید تا قبل از نمایندگی غلامرضا تاجگردون و عضویت و مسئولیت مهم وی در کمیسیون برنامهوبودجه مجلس نهم شورای اسلامی کمتر به نقش و اهمیت کمیسیونها بها داده میشد. یکی از دلایل البته به سوابق و تحصیلات نمایندگان ادوار استان کهگیلویه و بویراحمد تا آن زمان بر میگشت بهطوریکه وقتی تاجگردون به مجلس رفت این اولینبار بود که یک متخصص و تحصیلکرده حوزه اقتصاد پا به عرصه نمایندگی استان میگذاشت. اما بعد از تاجگردون همان رویه قبلی تکرار شد تا کماکان تاجگردون یک استثنا باقیمانده باشد.
قبل از نمایندگی تاجگردون، عضویت علیمحمد بزرگواری در کمیسیون کشاورزی مجلس هشتم سبب حیرت و گاهی طنز مردم شده بود.
در مجلس نهم تاجگردون به کمیسیون برنامهوبودجه رفت و بعدها در همان دوره و در مجلسی که اصولگرایان در اکثریت مطلق بودند به ریاست کمیسیون رسید تا مهمترین کمیسیون مجلس را به دست آورده باشد و تراز سنگینی برای نمایندگان هم استانی بعد از خود باشد که با چنین تراز البته دستنیافتنی سنجیده شوند.
در مجلس دهم تنوع و کیفیت کمیسیونی نمایندگان استان بهتر و بیشتر از هر دوره قبل و بعد از آن دوره بود. غلام محمد زارعی عضو کمیسیون صنایع شد و عدل هاشمیپور به نایبرئیسی کمیسیون انرژی رسید.
شکی نیست که نفس نمایندگی بر عضویت در کمیسیونها اولویت دارد و کمیسیونها جهت تمرکز و نظارت و تخصصیتر کردن امور هستند. اما ظهور پدیده لابیگری و رابطه نزدیک هر کمیسیون با دستگاههای مرتبط عملاً قدرت مضاعفی به نمایندگان عضو در کمیسیونهای مهم میدهد.
در مجلس یازدهم تیم پر سروصدای رسانهای روشنفکر از یک عضویت ساده در کمیسیون آموزشوپرورش کوه ساخته بود؛ اما چندان بازتابی از کوه بازنمایی شده تیم روشنفکر سهم حوزه انتخابیه نشد. تاجگردون هم که در آن مجلس حذف شد و موحد هم بهمانند تمام دورهها نه کمیسیون برایش مهم بود و نه پیگیر بود. هر چند طرفداران موحد در ابتدای آن مجلس موحد را یکی از دو شانس اصلی ریاست مجلس میخواندند.
موحد باوجود این سابقه بلند نمایندگی آن دوره و دوره دوازدهم حتی شانس آن را نداشت که رئیس هیئترئیسه سنی مجلس برای ساعتی شود.
در مجلس دوازدهم بهرامی و تیم رسانهایاش از ابتدا به سمت بزرگنمایی عضویت در کمیسیونها رفتند و اینکه چرا وی بهرغم عدم سابقه در حوزه انرژی چنین شیفتی را برای خود انتخاب کرد شاید به نگاه او بر میگشت که گمان میبرد در این کمیسیون قدرت نفوذ در نفت و پتروشیمی به او بخشیده خواهد شد.
عضویت در این کمیسیون و همچنین انتخاب بهعنوان نایبرئیس دوم سبب کر کردن گوش آسمان در یک سال گذشته توسط تیم رسانهای بهرامی شد. صدای بلند حذف امروز وی از کمیسیون دقیقاً نتیجه آن هیاهوی زیاد بود.
یقیناً بهرامی در کمیسیون کمترین آوردهی عمومی برای حوزه انتخابیه نداشته است که اگر داشت بر همگان روشن بود. مجموع فعالیت وی در این کمیسیون اصرارها و مطالب و اظهارات فاصلهدار از قانون وی بر تحریف نقش نظارتی مجلس در حوزه انرژی بود و تلاش میکرد برای نایبرئیس کمیسیون انرژی نقشی در سطح یک عامل اجرایی تعریف نماید بهگونهای که گویی قبل و بعد از بهرامی چنین جایگاه و ظرفیتی از اساس وجود نداشته است.
بازدید از برخی پروژهها و نشستن در ردیف اول برخی همایشها و افتتاحیهها از دیگر دست آوردهای مجازی بهرامی در یک سال گذشته بود. اما اوج عملکرد اشتباه وی همزمان با نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی بود که خروجی آن انجام تمهیدات برای حضور یک بلاگر ضعیف و نامرتبط به حوزه گاز و نفت بود تا شاید به این طریق رسانه مخالف را امتیازی بخشیده باشد.
اساساً عضویت و یا عدم عضویت در کمیسیونها به آن اندازهای نیست که در کهگیلویه و بویراحمد و پستوهای مشورتی نمایندگان برای آن حرص و ولع خورده میشود؛ ولی طبیعی است بهرامی امروز چوب بزرگنمایی دیروز خود را میخورد و درست هم همین است که اگر یک عضویت ساده دیروز آن اندازه شادی و غرور داشت پس از اسب کمیسیون افتادن نیز یک شکست بزرگ است.
دراینبین اما تاجگردون بار دیگر نشان داد کارش را به پشتوانهی تخصص، توانمندی و ارتباطات خوب بلد است.
شاید تا قبل از نمایندگی غلامرضا تاجگردون و عضویت و مسئولیت مهم وی در کمیسیون برنامهوبودجه مجلس نهم شورای اسلامی کمتر به نقش و اهمیت کمیسیونها بها داده میشد. یکی از دلایل البته به سوابق و تحصیلات نمایندگان ادوار استان کهگیلویه و بویراحمد تا آن زمان بر میگشت بهطوریکه وقتی تاجگردون به مجلس رفت این اولینبار بود که یک متخصص و تحصیلکرده حوزه اقتصاد پا به عرصه نمایندگی استان میگذاشت. اما بعد از تاجگردون همان رویه قبلی تکرار شد تا کماکان تاجگردون یک استثنا باقیمانده باشد.
قبل از نمایندگی تاجگردون، عضویت علیمحمد بزرگواری در کمیسیون کشاورزی مجلس هشتم سبب حیرت و گاهی طنز مردم شده بود.
در مجلس نهم تاجگردون به کمیسیون برنامهوبودجه رفت و بعدها در همان دوره و در مجلسی که اصولگرایان در اکثریت مطلق بودند به ریاست کمیسیون رسید تا مهمترین کمیسیون مجلس را به دست آورده باشد و تراز سنگینی برای نمایندگان هم استانی بعد از خود باشد که با چنین تراز البته دستنیافتنی سنجیده شوند.
در مجلس دهم تنوع و کیفیت کمیسیونی نمایندگان استان بهتر و بیشتر از هر دوره قبل و بعد از آن دوره بود. غلام محمد زارعی عضو کمیسیون صنایع شد و عدل هاشمیپور به نایبرئیسی کمیسیون انرژی رسید.
شکی نیست که نفس نمایندگی بر عضویت در کمیسیونها اولویت دارد و کمیسیونها جهت تمرکز و نظارت و تخصصیتر کردن امور هستند. اما ظهور پدیده لابیگری و رابطه نزدیک هر کمیسیون با دستگاههای مرتبط عملاً قدرت مضاعفی به نمایندگان عضو در کمیسیونهای مهم میدهد.
در مجلس یازدهم تیم پر سروصدای رسانهای روشنفکر از یک عضویت ساده در کمیسیون آموزشوپرورش کوه ساخته بود؛ اما چندان بازتابی از کوه بازنمایی شده تیم روشنفکر سهم حوزه انتخابیه نشد. تاجگردون هم که در آن مجلس حذف شد و موحد هم بهمانند تمام دورهها نه کمیسیون برایش مهم بود و نه پیگیر بود. هر چند طرفداران موحد در ابتدای آن مجلس موحد را یکی از دو شانس اصلی ریاست مجلس میخواندند.
موحد باوجود این سابقه بلند نمایندگی آن دوره و دوره دوازدهم حتی شانس آن را نداشت که رئیس هیئترئیسه سنی مجلس برای ساعتی شود.
در مجلس دوازدهم بهرامی و تیم رسانهایاش از ابتدا به سمت بزرگنمایی عضویت در کمیسیونها رفتند و اینکه چرا وی بهرغم عدم سابقه در حوزه انرژی چنین شیفتی را برای خود انتخاب کرد شاید به نگاه او بر میگشت که گمان میبرد در این کمیسیون قدرت نفوذ در نفت و پتروشیمی به او بخشیده خواهد شد.
عضویت در این کمیسیون و همچنین انتخاب بهعنوان نایبرئیس دوم سبب کر کردن گوش آسمان در یک سال گذشته توسط تیم رسانهای بهرامی شد. صدای بلند حذف امروز وی از کمیسیون دقیقاً نتیجه آن هیاهوی زیاد بود.
یقیناً بهرامی در کمیسیون کمترین آوردهی عمومی برای حوزه انتخابیه نداشته است که اگر داشت بر همگان روشن بود. مجموع فعالیت وی در این کمیسیون اصرارها و مطالب و اظهارات فاصلهدار از قانون وی بر تحریف نقش نظارتی مجلس در حوزه انرژی بود و تلاش میکرد برای نایبرئیس کمیسیون انرژی نقشی در سطح یک عامل اجرایی تعریف نماید بهگونهای که گویی قبل و بعد از بهرامی چنین جایگاه و ظرفیتی از اساس وجود نداشته است.
بازدید از برخی پروژهها و نشستن در ردیف اول برخی همایشها و افتتاحیهها از دیگر دست آوردهای مجازی بهرامی در یک سال گذشته بود. اما اوج عملکرد اشتباه وی همزمان با نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی بود که خروجی آن انجام تمهیدات برای حضور یک بلاگر ضعیف و نامرتبط به حوزه گاز و نفت بود تا شاید به این طریق رسانه مخالف را امتیازی بخشیده باشد.
اساساً عضویت و یا عدم عضویت در کمیسیونها به آن اندازهای نیست که در کهگیلویه و بویراحمد و پستوهای مشورتی نمایندگان برای آن حرص و ولع خورده میشود؛ ولی طبیعی است بهرامی امروز چوب بزرگنمایی دیروز خود را میخورد و درست هم همین است که اگر یک عضویت ساده دیروز آن اندازه شادی و غرور داشت پس از اسب کمیسیون افتادن نیز یک شکست بزرگ است.
دراینبین اما تاجگردون بار دیگر نشان داد کارش را به پشتوانهی تخصص، توانمندی و ارتباطات خوب بلد است.
مهم ترین کمیسیون که اعضا اون با رای همه نمایندگان در صحن مجلس مشخص میشه
اون زمان هنوز این بنده خدا ها که اسم بردین نماینده نبودن و احتمالا فقط برای ملاقات با موحد به مجلس رفتن