سوگنامه محمود منطقیان برای زنده یاد رحمان فلاحی

کبنا ؛محمود منطقیان فعال سیاسی و فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد با ارسال سوگنامه‌ای به مناسبت درگذشت رحمان فلاحی‌مقدم به این پایگاه خبری، نوشت:
فریاد از این غم که در این انجمن افتاد
بیداد از این شعله که اندر چمن افتاد
صد آه که این درد جگرسوز، نه دردی است
سوزنده بلایی است که بر جان و تن افتاد
 هرجا نگری از غم رحمان فغان است
سوگی است جگرسوز که بر مرد و زن افتاد
آن نغمه سرای شب فردوس کجا رفت
کز رفتن او آه و فغان در وطن افتاد
آن مرغ غزل خوان که بسی نغمه سرودی بود
بس آه که از دست شد و، در کفن افتاد
خاموش شد آن شمع که در محفل ما بود
بی نور شد آن انجمن و در محن افتاد
یادش همه جا بر در و دیوار عیان است
مهرش همه جا جلوه گر و درسخن افتاد
رحمان، چو در خاک وطن روی نهان کرد
از یاد رخش آه و فغان در دهن افتاد
آن دوست که در محفل ما نغمه سرا بود
صد آه که خاموش شد و از سخن افتاد
 در یاد تو سوزم، چکنم؟ درد گران است
افسوس که این درد گران بهر من افتاد
رحمان چو فلاح یافت از این خانه ی خاکی
از خاک سیه رفت و به دل ها، وطن افتاد
یادش همه جا زنده و جاوید بماناد
کز  باغ ادب، نام وی اندر سخن افتاد.
محمود منطقیان
۱۴۰۴/۴/۲
گفتنی است زنده‌یاد دکتر رحمان فلاحی مقدم دانش‌آموخته دکتری ادبیات فارسی، شاعر و رئیس انجمن اهل قلم شهرستان کهگیلویه بود.