تاریخ انتشار
شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۱۰
کد مطلب : ۴۹۳۳۵۳
یادداشت؛
جوابیه به مطلب کبنانیوز؛ موحد و موضعگیری ضدونقیض! به کدام سمت؟
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید علیعباس محدث - مطلبی در سایت کبنا نیوز با عنوان «خطونشان نماینده کهگیلویه برای دولت/مسعود پزشکیان یا یدالله رحمانی؛ هدف موحد کیست؟»، منتشر شد که نویسنده در متنِ تحلیل، به دنبال کَره گیریِ مغالطهآمیز در برداشت از توئیت نماینده کهگیلویه بود. منتقد متن، هشدار صریحِ موحد به دولت وفاق، در ضرورت بررسی عملکرد وزرایش را به عدم حمایت ایشان از دکتر پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری ربط دادند. اینکه یک متن دوجملهای با ادبیاتی ساده و صریح که هشداری کاملاً موجه و قانونی از طرف نماینده کهگیلویه بزرگ بوده و در راستای مفهوم «وفاق ملی»، توصیهای بر اساس تعهد نمایندگی به ریاستجمهوری است، شایسته اینهمه دخیل بستن به توهماتِ خرافه و گزافه نبود. آیا موحد، بهصرف اینکه در هر دو مرحلۀ انتخابات دولت چهاردهم، به آقای پزشکیان رأی ندادند و همچون گذشته بر همان صدقِ در مشی سیاسی خود، مردم را به اجماع دعوت کردند، حق انجاموظیفة نمایندگی را هم ندارد؟ آیا تحلیل شما از «وفاق ملی» همچون آقایان غلامحسین کرباسچی، جواد امام، محمدجواد ظریف و برخی از تندروهای اصلاحطلب، «سهم افزایی» جریانهای همسو در تمامی سطوح مدیریتی است؟ آیا معنی «وفاق ملی» را همگرایی مردم و نخبگان و همسویی با صحبتهای مکرر آقای پزشکان در مباحثی چون انصاف و اعتدالِ مسئولان در حل مشکلات کشور و مردم، بر اساس گفتمان مولا علی (ع) نمیدانید؟
اگر موحد بر اساس حق قانونی خود، آنگونه که درگذشته هم نشان دادند، از وزرای مسئلهآفرین، بیتوجه به حقوق مردم و فرصتسوز، نقد کند و تا پای استیضاح آنها بماند، باید حکم بر مخالفتش با دولت داد یا شایسته تحسین بر تعهد نمایندگیاش است؟
آیا از نماینده مجلس «هرکس با هر دیدگاه سیاسی که باشد»، انتظاری غیر از ایفای نقش نظارتی دارید که مینویسید، «اگر منظورشان این است، حرفی نیست»؟ آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی، علاوه بر امر تقنین، وظیفهای مهمتر از نظارت بر مسئولان اجرایی دارند؟
اگر تحلیل شما بررسی توئیت موحد و الزامِ سایر نمایندگان در ایفای نقش نظارتی بود، قطعاً به مذاق مردم شیرین میآمد و امیدواری در حل مشکلِ «دلالبازی» و «سهمخواهی» منفعتطلبان بیشتر میشد. اما سنجاق نمودن این توصیۀ نماینده کهگیلویه به جهتگیری سیاسی ایشان در انتخابات ریاستجمهوری و برداشتهای غلط از روحیۀ اقتدارگرایانه، سبقۀ اعتدال گرایی و سابقۀ سیاسی و جلباعتماد مردم، راهرفتن بدون چراغ در تاریکی است. رسانهها نباید در تحلیلهای خود جهتگیریهای خودساختهای بر اساس حب و بغض داشته باشند. با این تحلیل، عملاً بفرمائید که هرکس به آقای دکتر پزشکیان رأی نداد، باید مالیات مضاعفی بپردازد، حداقل روزی 10 ساعت آب و برق و گاز خانه و محل کارش قطع بشود، و چهار سال خود و خانوادهاش از تحصیل محروم بمانند. یا میتوانید یارانۀ تمامی قومیتهای لر و فارس و جنوبیها را حذف کنید. اینکه نشد «وفاق ملی»؟
لاجرم آن دسته از وزرایی که هر روز و شب، مدعیان اصلاحطلب، از تاجزاده و زیباکلام و بهزاد نبوی و... آنها را اصولگرا و از همراهان سیاسی موحد میدانند، مشمول این توئیت و ابزار نظارتی مجلس نمیدانید؟
در تحلیلتان آوردهاید که توئیت موحد خلاف وفاق است، و در ادامه نوشتهاید که همسویی با «دولت در سایه» است، عجب! میگه؛ از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است. شما که در بالاتر مکرراً نوشتهاید که موحد از آقای دکتر جلیلی حمایت کرده است، بنابراین معلوم است که دولت در سایه، «علیرغم اینکه برای اصلاحطلبان لولوخورخوره است»، گفتمان آقای دکتر جلیلی بود؛ بنابراین نماینده مردم کهگیلویه نباید و نمیتواند نسبت به سهلانگاریها و بیتوجهی دولتمردان به حوزۀ انتخابیهاش، بیتفاوت باشد. حداقل رسانهها نباید چنین وهنی را برداشت کنند.
در جای دیگری از متن دوجملهای موحد، با پریشاناحوالی و سردرگمی در جمعآوری ادبیات لازم برای نقد ایشان، نوشتهاید که «موحد در دولتهای مختلف، به رنگ همان دولت درآمده و یک روز اصولگرا، یک روز اعتدالی و روزی هم مستقل بوده است. این بیثباتی یکی از دلایلی است که حالا حتی پایداریها و حلقه طرفداران جلیلی او را زیاد جدی نمیگیرند». اتفاقاً اگر موحد، صد ایراد داشته باشد، بیثباتی و «به رنگ همان دولت درآمدن»، در وجودشان نیست. به هیچ رنگی بر اساس منفعت و سودجویی سیاسی درنیامده است. یعنی هیچکس چنین صفتی را از ایشان سراغ ندارد. در مجلسِ ششم که با ارهبرقی به جان مخالفین افتاده بودند و حتی حق حیات را سلب میکردند، موحد، هم مخالف دولت مستقر بود، هم به رقیبش رأی داد، هم وزیرشان را استیضاح کرد و هم در جایی که تندروهای جریان اصلاحات، مسئولیت تمامی ارکان اجرایی استان و شهرستانها را داشتند، بااقتدار تمام، کرکرۀ ادعاهایشان را پایین کشید و اکثریت رأی دوران نمایندگی خود را به دست آوردند.
در ادامه قافیه را تنگ دیدید و پای استاندار استان را به میان کشیدید. این هم اشتباهی فاحش در تحلیل نظریتان است. نمیدانم که شما چگونه از دو جملۀ «#رئیس - جمهور - محترم و #عملکرد - وزرای - کابینه - چهاردهم»، یدالله رحمانی را استخراج کردید؟ یعنی موحد، نایبرئیس کمیسیون اصل 90، کسی که هفت دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده و در دولتهای مختلف اصلاح طلب و اصولگرا سابقۀ نمایندگی داشته و قطعاً باید نقد بشود و در مقابل عملکردشان هم پاسخگو باشند، وقتی مینویسد رئیس جمهور، منظورشان استاندار است؟
انتظار مردم از رسانهها این است که آنچه بیانِ حق است، تحسین نموده و چالشها، ضعفها و ناکارآمدیها را مخصوصاً از مدیرانی که مهمترین و تنها عامل واپسگرایی و عقبماندگی استان و بلکه کشورمان هستند را با شجاعت و دانایی نقد کنند و مردم را در مسیر مطالبهگری قرار دهند. به نظرم چنین تحلیلهایی که فقط شبهه ایجاد میکنند و آگاهی مردم از واقعیتها و شناخت حقیقت را به محاق میبرند، پیش از آنکه چارهاندیشی بر محدودیتها باشد، عاملی برای تفرقه و بهانهای برای کوتهفکران خواهد بود. نمیگویم که نمایندگی موحد قابلنقد نیست، چراکه مدیری که بر آن نقد نشود، مترسکی بیش نیست. ولی اینکه نقدِ بیربط بنویسم و از سر استیصال و ضعف، قلم بچرخانیم، فقط صفحه را سیاه کردهایم.
یا علی
اگر موحد بر اساس حق قانونی خود، آنگونه که درگذشته هم نشان دادند، از وزرای مسئلهآفرین، بیتوجه به حقوق مردم و فرصتسوز، نقد کند و تا پای استیضاح آنها بماند، باید حکم بر مخالفتش با دولت داد یا شایسته تحسین بر تعهد نمایندگیاش است؟
آیا از نماینده مجلس «هرکس با هر دیدگاه سیاسی که باشد»، انتظاری غیر از ایفای نقش نظارتی دارید که مینویسید، «اگر منظورشان این است، حرفی نیست»؟ آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی، علاوه بر امر تقنین، وظیفهای مهمتر از نظارت بر مسئولان اجرایی دارند؟
اگر تحلیل شما بررسی توئیت موحد و الزامِ سایر نمایندگان در ایفای نقش نظارتی بود، قطعاً به مذاق مردم شیرین میآمد و امیدواری در حل مشکلِ «دلالبازی» و «سهمخواهی» منفعتطلبان بیشتر میشد. اما سنجاق نمودن این توصیۀ نماینده کهگیلویه به جهتگیری سیاسی ایشان در انتخابات ریاستجمهوری و برداشتهای غلط از روحیۀ اقتدارگرایانه، سبقۀ اعتدال گرایی و سابقۀ سیاسی و جلباعتماد مردم، راهرفتن بدون چراغ در تاریکی است. رسانهها نباید در تحلیلهای خود جهتگیریهای خودساختهای بر اساس حب و بغض داشته باشند. با این تحلیل، عملاً بفرمائید که هرکس به آقای دکتر پزشکیان رأی نداد، باید مالیات مضاعفی بپردازد، حداقل روزی 10 ساعت آب و برق و گاز خانه و محل کارش قطع بشود، و چهار سال خود و خانوادهاش از تحصیل محروم بمانند. یا میتوانید یارانۀ تمامی قومیتهای لر و فارس و جنوبیها را حذف کنید. اینکه نشد «وفاق ملی»؟
لاجرم آن دسته از وزرایی که هر روز و شب، مدعیان اصلاحطلب، از تاجزاده و زیباکلام و بهزاد نبوی و... آنها را اصولگرا و از همراهان سیاسی موحد میدانند، مشمول این توئیت و ابزار نظارتی مجلس نمیدانید؟
در تحلیلتان آوردهاید که توئیت موحد خلاف وفاق است، و در ادامه نوشتهاید که همسویی با «دولت در سایه» است، عجب! میگه؛ از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است. شما که در بالاتر مکرراً نوشتهاید که موحد از آقای دکتر جلیلی حمایت کرده است، بنابراین معلوم است که دولت در سایه، «علیرغم اینکه برای اصلاحطلبان لولوخورخوره است»، گفتمان آقای دکتر جلیلی بود؛ بنابراین نماینده مردم کهگیلویه نباید و نمیتواند نسبت به سهلانگاریها و بیتوجهی دولتمردان به حوزۀ انتخابیهاش، بیتفاوت باشد. حداقل رسانهها نباید چنین وهنی را برداشت کنند.
در جای دیگری از متن دوجملهای موحد، با پریشاناحوالی و سردرگمی در جمعآوری ادبیات لازم برای نقد ایشان، نوشتهاید که «موحد در دولتهای مختلف، به رنگ همان دولت درآمده و یک روز اصولگرا، یک روز اعتدالی و روزی هم مستقل بوده است. این بیثباتی یکی از دلایلی است که حالا حتی پایداریها و حلقه طرفداران جلیلی او را زیاد جدی نمیگیرند». اتفاقاً اگر موحد، صد ایراد داشته باشد، بیثباتی و «به رنگ همان دولت درآمدن»، در وجودشان نیست. به هیچ رنگی بر اساس منفعت و سودجویی سیاسی درنیامده است. یعنی هیچکس چنین صفتی را از ایشان سراغ ندارد. در مجلسِ ششم که با ارهبرقی به جان مخالفین افتاده بودند و حتی حق حیات را سلب میکردند، موحد، هم مخالف دولت مستقر بود، هم به رقیبش رأی داد، هم وزیرشان را استیضاح کرد و هم در جایی که تندروهای جریان اصلاحات، مسئولیت تمامی ارکان اجرایی استان و شهرستانها را داشتند، بااقتدار تمام، کرکرۀ ادعاهایشان را پایین کشید و اکثریت رأی دوران نمایندگی خود را به دست آوردند.
در ادامه قافیه را تنگ دیدید و پای استاندار استان را به میان کشیدید. این هم اشتباهی فاحش در تحلیل نظریتان است. نمیدانم که شما چگونه از دو جملۀ «#رئیس - جمهور - محترم و #عملکرد - وزرای - کابینه - چهاردهم»، یدالله رحمانی را استخراج کردید؟ یعنی موحد، نایبرئیس کمیسیون اصل 90، کسی که هفت دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده و در دولتهای مختلف اصلاح طلب و اصولگرا سابقۀ نمایندگی داشته و قطعاً باید نقد بشود و در مقابل عملکردشان هم پاسخگو باشند، وقتی مینویسد رئیس جمهور، منظورشان استاندار است؟
انتظار مردم از رسانهها این است که آنچه بیانِ حق است، تحسین نموده و چالشها، ضعفها و ناکارآمدیها را مخصوصاً از مدیرانی که مهمترین و تنها عامل واپسگرایی و عقبماندگی استان و بلکه کشورمان هستند را با شجاعت و دانایی نقد کنند و مردم را در مسیر مطالبهگری قرار دهند. به نظرم چنین تحلیلهایی که فقط شبهه ایجاد میکنند و آگاهی مردم از واقعیتها و شناخت حقیقت را به محاق میبرند، پیش از آنکه چارهاندیشی بر محدودیتها باشد، عاملی برای تفرقه و بهانهای برای کوتهفکران خواهد بود. نمیگویم که نمایندگی موحد قابلنقد نیست، چراکه مدیری که بر آن نقد نشود، مترسکی بیش نیست. ولی اینکه نقدِ بیربط بنویسم و از سر استیصال و ضعف، قلم بچرخانیم، فقط صفحه را سیاه کردهایم.
یا علی