تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۴
کد مطلب : ۴۴۵۲۸۷
یادداشت ارسالی
ظلم وزارت کشور و دولت سیزدهم به کهگیلویه و بویراحمد/ بحران مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛اسلام ذوالقدرپور
سیاستگذاری عمومی ایران از فردای انتخابات 28 خرداد 1400 و انتخاب آیتالله سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور دولت آینده، دچار یک تغییر اساسی در سطح افکار عمومی، افزایش انتظارات و خوشبینی شهروندان نسبت به دولت جدید گردید.
این تغییر در چشمانداز افکار عمومی ایرانیان و خوشبینی به حل مشکلات و رهایی از بحرانهای عمومی بهخصوص بحران اقتصادی کشور در جریان انتخاب وزیران کابینه سیزدهم دچار خدشه شده و نگرانیها نسبت به توانایی برخی وزیران و مدیران ارشد ملی برای اداره امور عمومی کشور افزایش یافت.
با انتخاب وزیران و تشکیل کابینه سیزدهم، مهمترین بحث سپهر سیاسی ایران به انتخاب و انتصاب استانداران سراسر کشور معطوف شد که خود یک بازه زمانی بیش از 3 ماهه را طی نموده، به یکی از نقاط تاریک کارنامه دولت سیزدهم و شخص وزیر کشور بدل شده است. انتخاب و انتصاب برخی استانداران که کارنامه و رزومه چندان مطلوب و کارآمدی نداشته و تنها به برخی معاونین و مدیران نهاد ریاست جمهوری یا نمایندگان مجلس و ... نزدیک بوده و ارادت دارند، زنگ خطر ناکارآمدی دولت سیزدهم را در همین چند ماه نخستین حیات این دولت به صدا درآورده است.
یکی از انتصابات پر حاشیه و بلکه نامناسب و تنشآفرین وزارت کشور را میتوان انتصاب آقای سید علی احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد برشمرد که نهتنها در تغییر شرایط بحرانی استان اثرگذار نبوده است، بلکه بر تنشها و بحرانهای این استان نیز افزوده است!
انتخاب و انتصاب دکتر احمدزاده به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد را میتوان ظلمی آشکار در حق استان و شهروندان رنج کشیده و صبور کهگیلویه و بویراحمد قلمداد نمود که وزیر محترم کشور و دولت سیزدهم به آنان روا داشتهاند. این ظلم و ستم آشکار وزیر کشو، ناتوانی و پریشانی اداره امور عمومی از سوی آقای احمدزاده در محورهای زیر نمایان میشوند:
یکم - نداشتن اراده و توان مدیریتی: شهروندان کهگیلویه و بویراحمد که با هزاران چشمداشت و امید به آیتالله رئیسی رأی داده و از دولت ایشان حمایت نمودند، امیدوار بودند تا نماینده ارشد دولت در استان نیز دارای همان روحیه و توان انقلابی و جهادی آقای رئیسی باشد، اما با مرور زمان مشخص شد که استاندار کهگیلویه و بویراحمد حتی توان مدیریت خود تشکیلات استانداری را نیز ندارند!
دکتر احمدزاده از همان آغاز کار خود در استانداری، به جای اینکه به عنوان نماینده ارشد دولت به مدیریت امور عمومی استان بپردازند، استان را به میدان تاختوتاز نمایندگان محترم مجلس و برخی اقوام و دوستان خاص خود بدل نموده و استان کهگیلویه و بویراحمد را به 50 سال قبل و زمان تسلط الیگارشی محفلی بازگرداندهاند. دکتر احمدزاده که اراده و توان اداره استان را ندارند، تمام اختیارات، وظایف و حقوق دولت و شهروندان را به محافل خاصی سپردهاند که در پستوی خانهها یا کاخهای خود به اداره امور و چرخاندن مترسک استاندار مشغول هستند.
دوم - سوءاستفاده از جایگاه استاندار برای مقاصد سیاسی آینده: با انتصاب و معارفه آقای احمدزاده در جایگاه مدیر ارشد استان که دارای یک پیشینه کاری در وزارت کشور نیز بودند، انتظار میرفت که تنشهای سیاسی و سیاستبازی مدیریتی استان که نماد آن مدیریت کاریکاتوری بود، کاهش یافته و برطرف شوند اما طی چند ماه اخیر این سیاستبازیها و مدیریت کاریکاتوری استان به جای کاهش، اوج گرفته است.
مدیریت کاریکاتوری جناب احمدزاده که تابع نیات و اهداف سیاسی ایشان و برخی وابستگان و دوستانشان میباشد، بر کاندیداتوری و کسب جایگاه نمایندگی مجلس حوزه انتخابیه گچساران و باشت متمرکز شده است!
فعالیتهای دکتر احمدزاده و طیف ایشان طی چند ماه اخیر به زمینهسازی برای عبور از سید ناصر حسینی نماینده کنونی گچساران و فراهم ساختن شرایط برای کسب آرای شهروندان گچساران و باشت در انتخابات اسفند 1402 معطوف شده، انتصابات و سایر تحرکات ایشان و دوستانشان در استان نیز تنها با نیت و هدف نمایندگی مجلس طراحی و اجرا میشوند.
جناب آقای احمدزاده به جای اداره امور عمومی کهگیلویه و بویراحمد و مدیریت مسایل و بحرانهای موجود، به سوءاستفاده از جایگاه استانداری و اعتماد دولت سیزدهم مشغول شده و این جایگاه را به نردبانی برای کسب نمایندگی گچساران و باشت بدل ساختهاند.
به نظر میآید استان و برخی انتصابات کنونی و آینده، استانداری کهگیلویه و بویراحمد را به ستاد انتخاباتی سید علی احمدزاده برای انتخابات مجلس 1402 تغییر ماهیت و کارکرد داده است.
سوم - گام دوم انقلاب برای تمدنسازی یا گام دوم احمدزاده برای فروپاشی: در حالی که دولت سیزدهم به خصوص آیتالله رئیسی و حتی وزیر کشور کنونی به شدت بر اجرای سیاست راهبردی گام دوم انقلاب که به مثابه سیاستگذاری عمومی نظام است، اصرار دارند، استاندار کهگیلویه و بویراحمد با برخی انتصابات و فرآیندهای تنشآفرین انتصابات به دنبال ایجاد و افزایش نارضایتی و ناخشنودی شهروندان از دولت سیزدهم، نظام جمهوری اسلامی و شاید فروپاشی اعتماد شهروندان به نظام اسلامی هستند!
فرآیند انتصابات در استانداری و انتخاب افرادی که مشکل بازنشستگی داشته، شهرداری که مشکل و پرونده نظارتی فعال دارد، سهلانگاری و یا تعمد در رد صلاحیت گزینه شهرداری گچساران، انتخاب و انتصاب مدیران بر اساس ایل و طایفه، عدم توجه به شایستگان و نخبگان مدیریتی استان، ابراز کینه دیرنیه نسبت به برخی نخبگان توانمند استان و ... ازجمله مؤلفههای سیاست تنشآفرین و بحرانساز سید علی احمدزاده برای ایجاد نارضایتی و ناخشنودی شهروندان از دولت سیزدهم و تلاش وی برای بدنامی مدیریت نظام جمهوری اسلامی است.
گام دوم انقلاب در کهگیلویه و بویراحمد با استانداری آقای احمدزاده به جای تمدنسازی به سوی نارضایتی و معارضسازی شهروندان منحرف شده است.
چهارم - گچساران و باشت میدان شورش و آشوب سیاسی آینده: اقدامات خاص سید علی احمدزاده و برخی وابستگان و دوستان ایشان در دو شهرستان گچساران و باشت که پیروزی در انتخابات مجلس 1402 را نشانه گرفته است، سبب نابسامانی مدیریت این دو شهرستان و افزایش تنشهای سیاسی، اجتماعی، ایلی و طایفهای در این دو شهرستان شده است.
دیدارهای خاص با برخی معتمدین سیاسی و طایفهای گچساران و باشت، ماجرای رد صلاحیت علیمحمد آقایی گزینه شهرداری گچساران، بلاتکلیفی مدیریت اغلب ادارات دو شهرستان و مذاکره با برخی سیاسیون ویژه در گچساران را میتوان مقدمات فریب یا تطمیع سیاسیون و فعالین اجتماعی و طوایف گچساران و باشت برای انتخابات آینده قلمداد نمود که با گذشت زمان و آشکار شدن این سیاست، منجر به تنش، بحران، شورش و آشوب سیاسی و اجتماعی در این دو شهرستان خواهد شد.
با توجه با ناتوانی و ناکارآمدی دکتر سید علی احمدزاده در مدیریت استان و ظهور برخی جلوههای سوءاستفاده ایشان از جایگاه دولتی خویش برای مسایل شخصی و انتخاباتی، لازم است تا نهادهای نظارتی و امنیتی استان به این موضوع حساسیت بیشتری نشان داده و گزارش این نابسامانی سیاسی و مدیریتی استانداری را به دولت ارجاع نمایند.
به نظر میآید دولت سیزدهم و شخص وزیر کشور با انتصاب آقای احمدزاده به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد و البته ادامه مدیریت ایشان که در ارزیابی اخیر وزارت کشور نیز رتبه آخر ارزیابی و نمره بسیار بد کسب نمودهاند، ظلمی بزرگ و آشکار در حق کهگیلویه و بویراحمد و شهروندان انقلابی آن روا داشتهاند.
امیدواریم دولت بهخصوص وزارت کشور در ادامه استانداری آقای احمدزاده در کهگیلویه و بویراحمد تغییر عقیده داده و ایشان را از استانداری کهگیلویه و بویراحمد برکنار نماید تا بدون سوءاستفاده از رانت اطلاعات، منابع و امکانات دولتی برای انتخابات آینده مجلس فعالیت نمایند و استان نیز از بحران مدیریتی خارج گردد.
سیاستگذاری عمومی ایران از فردای انتخابات 28 خرداد 1400 و انتخاب آیتالله سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور دولت آینده، دچار یک تغییر اساسی در سطح افکار عمومی، افزایش انتظارات و خوشبینی شهروندان نسبت به دولت جدید گردید.
این تغییر در چشمانداز افکار عمومی ایرانیان و خوشبینی به حل مشکلات و رهایی از بحرانهای عمومی بهخصوص بحران اقتصادی کشور در جریان انتخاب وزیران کابینه سیزدهم دچار خدشه شده و نگرانیها نسبت به توانایی برخی وزیران و مدیران ارشد ملی برای اداره امور عمومی کشور افزایش یافت.
با انتخاب وزیران و تشکیل کابینه سیزدهم، مهمترین بحث سپهر سیاسی ایران به انتخاب و انتصاب استانداران سراسر کشور معطوف شد که خود یک بازه زمانی بیش از 3 ماهه را طی نموده، به یکی از نقاط تاریک کارنامه دولت سیزدهم و شخص وزیر کشور بدل شده است. انتخاب و انتصاب برخی استانداران که کارنامه و رزومه چندان مطلوب و کارآمدی نداشته و تنها به برخی معاونین و مدیران نهاد ریاست جمهوری یا نمایندگان مجلس و ... نزدیک بوده و ارادت دارند، زنگ خطر ناکارآمدی دولت سیزدهم را در همین چند ماه نخستین حیات این دولت به صدا درآورده است.
یکی از انتصابات پر حاشیه و بلکه نامناسب و تنشآفرین وزارت کشور را میتوان انتصاب آقای سید علی احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد برشمرد که نهتنها در تغییر شرایط بحرانی استان اثرگذار نبوده است، بلکه بر تنشها و بحرانهای این استان نیز افزوده است!
انتخاب و انتصاب دکتر احمدزاده به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد را میتوان ظلمی آشکار در حق استان و شهروندان رنج کشیده و صبور کهگیلویه و بویراحمد قلمداد نمود که وزیر محترم کشور و دولت سیزدهم به آنان روا داشتهاند. این ظلم و ستم آشکار وزیر کشو، ناتوانی و پریشانی اداره امور عمومی از سوی آقای احمدزاده در محورهای زیر نمایان میشوند:
یکم - نداشتن اراده و توان مدیریتی: شهروندان کهگیلویه و بویراحمد که با هزاران چشمداشت و امید به آیتالله رئیسی رأی داده و از دولت ایشان حمایت نمودند، امیدوار بودند تا نماینده ارشد دولت در استان نیز دارای همان روحیه و توان انقلابی و جهادی آقای رئیسی باشد، اما با مرور زمان مشخص شد که استاندار کهگیلویه و بویراحمد حتی توان مدیریت خود تشکیلات استانداری را نیز ندارند!
دکتر احمدزاده از همان آغاز کار خود در استانداری، به جای اینکه به عنوان نماینده ارشد دولت به مدیریت امور عمومی استان بپردازند، استان را به میدان تاختوتاز نمایندگان محترم مجلس و برخی اقوام و دوستان خاص خود بدل نموده و استان کهگیلویه و بویراحمد را به 50 سال قبل و زمان تسلط الیگارشی محفلی بازگرداندهاند. دکتر احمدزاده که اراده و توان اداره استان را ندارند، تمام اختیارات، وظایف و حقوق دولت و شهروندان را به محافل خاصی سپردهاند که در پستوی خانهها یا کاخهای خود به اداره امور و چرخاندن مترسک استاندار مشغول هستند.
دوم - سوءاستفاده از جایگاه استاندار برای مقاصد سیاسی آینده: با انتصاب و معارفه آقای احمدزاده در جایگاه مدیر ارشد استان که دارای یک پیشینه کاری در وزارت کشور نیز بودند، انتظار میرفت که تنشهای سیاسی و سیاستبازی مدیریتی استان که نماد آن مدیریت کاریکاتوری بود، کاهش یافته و برطرف شوند اما طی چند ماه اخیر این سیاستبازیها و مدیریت کاریکاتوری استان به جای کاهش، اوج گرفته است.
مدیریت کاریکاتوری جناب احمدزاده که تابع نیات و اهداف سیاسی ایشان و برخی وابستگان و دوستانشان میباشد، بر کاندیداتوری و کسب جایگاه نمایندگی مجلس حوزه انتخابیه گچساران و باشت متمرکز شده است!
فعالیتهای دکتر احمدزاده و طیف ایشان طی چند ماه اخیر به زمینهسازی برای عبور از سید ناصر حسینی نماینده کنونی گچساران و فراهم ساختن شرایط برای کسب آرای شهروندان گچساران و باشت در انتخابات اسفند 1402 معطوف شده، انتصابات و سایر تحرکات ایشان و دوستانشان در استان نیز تنها با نیت و هدف نمایندگی مجلس طراحی و اجرا میشوند.
جناب آقای احمدزاده به جای اداره امور عمومی کهگیلویه و بویراحمد و مدیریت مسایل و بحرانهای موجود، به سوءاستفاده از جایگاه استانداری و اعتماد دولت سیزدهم مشغول شده و این جایگاه را به نردبانی برای کسب نمایندگی گچساران و باشت بدل ساختهاند.
به نظر میآید استان و برخی انتصابات کنونی و آینده، استانداری کهگیلویه و بویراحمد را به ستاد انتخاباتی سید علی احمدزاده برای انتخابات مجلس 1402 تغییر ماهیت و کارکرد داده است.
سوم - گام دوم انقلاب برای تمدنسازی یا گام دوم احمدزاده برای فروپاشی: در حالی که دولت سیزدهم به خصوص آیتالله رئیسی و حتی وزیر کشور کنونی به شدت بر اجرای سیاست راهبردی گام دوم انقلاب که به مثابه سیاستگذاری عمومی نظام است، اصرار دارند، استاندار کهگیلویه و بویراحمد با برخی انتصابات و فرآیندهای تنشآفرین انتصابات به دنبال ایجاد و افزایش نارضایتی و ناخشنودی شهروندان از دولت سیزدهم، نظام جمهوری اسلامی و شاید فروپاشی اعتماد شهروندان به نظام اسلامی هستند!
فرآیند انتصابات در استانداری و انتخاب افرادی که مشکل بازنشستگی داشته، شهرداری که مشکل و پرونده نظارتی فعال دارد، سهلانگاری و یا تعمد در رد صلاحیت گزینه شهرداری گچساران، انتخاب و انتصاب مدیران بر اساس ایل و طایفه، عدم توجه به شایستگان و نخبگان مدیریتی استان، ابراز کینه دیرنیه نسبت به برخی نخبگان توانمند استان و ... ازجمله مؤلفههای سیاست تنشآفرین و بحرانساز سید علی احمدزاده برای ایجاد نارضایتی و ناخشنودی شهروندان از دولت سیزدهم و تلاش وی برای بدنامی مدیریت نظام جمهوری اسلامی است.
گام دوم انقلاب در کهگیلویه و بویراحمد با استانداری آقای احمدزاده به جای تمدنسازی به سوی نارضایتی و معارضسازی شهروندان منحرف شده است.
چهارم - گچساران و باشت میدان شورش و آشوب سیاسی آینده: اقدامات خاص سید علی احمدزاده و برخی وابستگان و دوستان ایشان در دو شهرستان گچساران و باشت که پیروزی در انتخابات مجلس 1402 را نشانه گرفته است، سبب نابسامانی مدیریت این دو شهرستان و افزایش تنشهای سیاسی، اجتماعی، ایلی و طایفهای در این دو شهرستان شده است.
دیدارهای خاص با برخی معتمدین سیاسی و طایفهای گچساران و باشت، ماجرای رد صلاحیت علیمحمد آقایی گزینه شهرداری گچساران، بلاتکلیفی مدیریت اغلب ادارات دو شهرستان و مذاکره با برخی سیاسیون ویژه در گچساران را میتوان مقدمات فریب یا تطمیع سیاسیون و فعالین اجتماعی و طوایف گچساران و باشت برای انتخابات آینده قلمداد نمود که با گذشت زمان و آشکار شدن این سیاست، منجر به تنش، بحران، شورش و آشوب سیاسی و اجتماعی در این دو شهرستان خواهد شد.
با توجه با ناتوانی و ناکارآمدی دکتر سید علی احمدزاده در مدیریت استان و ظهور برخی جلوههای سوءاستفاده ایشان از جایگاه دولتی خویش برای مسایل شخصی و انتخاباتی، لازم است تا نهادهای نظارتی و امنیتی استان به این موضوع حساسیت بیشتری نشان داده و گزارش این نابسامانی سیاسی و مدیریتی استانداری را به دولت ارجاع نمایند.
به نظر میآید دولت سیزدهم و شخص وزیر کشور با انتصاب آقای احمدزاده به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد و البته ادامه مدیریت ایشان که در ارزیابی اخیر وزارت کشور نیز رتبه آخر ارزیابی و نمره بسیار بد کسب نمودهاند، ظلمی بزرگ و آشکار در حق کهگیلویه و بویراحمد و شهروندان انقلابی آن روا داشتهاند.
امیدواریم دولت بهخصوص وزارت کشور در ادامه استانداری آقای احمدزاده در کهگیلویه و بویراحمد تغییر عقیده داده و ایشان را از استانداری کهگیلویه و بویراحمد برکنار نماید تا بدون سوءاستفاده از رانت اطلاعات، منابع و امکانات دولتی برای انتخابات آینده مجلس فعالیت نمایند و استان نیز از بحران مدیریتی خارج گردد.