تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۵۲
کد مطلب : ۴۰۱۱۹۲
جوابیه به مطلب «آیا هم استانی بودن حقی برای یک اصولگرا در شهرداری تهران ایجاد میکند»
تخریب نیروهای نخبه هماستانی سرپوشی بر ضعف اصلاح طلبان در شهرداری تهران
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
نیروی انسانی سرمایه واقعی و اصلی هر جامعه ای محسوب میشود و باید سالها بگذرد تا یک نیروی انسانی تولید شود. آنهم در شرایطی که روابط و واسطهها حرف اول و آخر را میزنند و اجازه رشد و ظهور و ورود به نیروهای جدید را نمیدهند.
بارها در اهمیت نیروی انسانی و ضرورت حمایت همگان از این نیرو سخن گفته شده است و هم چنین در مذمت رفتارهای سوءدار و نیتمندی که هدفی جز تخریب این سرمایه در استان کهگیلویه و بویراحمد ندارد نیز با تاکید و تذکر مطلب نوشته شده است.
متاسفانه اخیراً در یکی از سایتهای استان مطلبی وقیح و با ادبیاتی بسیار تند عیله فرزندان این استان به رشته تحریر در آمده است و سرمایههای این استان را به عنوان افرادی فرصت طلب و سودجو معرفی کرده است و با پیش کشیدن ناقص و دور از واقعیت امر سیاسی بر ذبح نخبگان تاکید کرده است که برای تنویر افکار عمومی و دفاع از نیروی انسانی استان ذکر چند نکته را لازم و ضروری می دانم:
1- نیروهای که در مطلب «آیا هم استانی بودن حقی برای یک اصولگرا در شهرداری تهران ایجاد میکند؟» به عنوان نیروی اصولگرا معرفی شده بودند دقیقاً چند چهره از میان چهرههای زیاد اما محدود نخبه و توانمند استان هستند که با شرافت و تلاش به جایگاه بالا در سطح ملی رسیدهاند.
2- اصولگرا بودن هرگز جرم نیست و حتی مایه افتخار است چرا که اصولگرایی یعنی ماندن بر اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی. و این نیروها هم اگر رشدی داشتهاند و امروز در سطح کشور شناخته شدهاند با تلاش و تنها با ارایه عملکرد خود مورد توجه قرار گرفتهاند و اگر هم رایی دادهاند به آن رای که در واقع در وهله اول رای به جمهوری اسلامی ایران بود افتخار میکنند ولی تخصص خود را شانی بالا برای آن قائل هستند.
3- باید خوشحال بود که یکی از نیروهای استان به جایگاهی میرسد و در وهله اول هم فرقی ندارد که این نیرو اصولگراست و یا اصلاح طلب. همان گونه که همه امروز از مسئولیت گرفتن آقای افشانی خوشحال هستند. پیشتر نیز ما از رشد و ترقی آقای رستم عزیزی و یا ایروان مسعودی نیز خوشحال شدیم و اولویت برای ما رشد این نیروها بود حالا اینکه این نیروها با حمایت فلان فرد رشد کردهاند نه تنها نقطه ضعف نیست بلکه نشانه ای از قوت و توانایی این افراد است و.متاسفانه گزارش نویسان و تخریب گران به گونه ای درباره آقای قالیباف یا محمد موحد و یا ستار هدایتخواه سخن می گویند که گویی این بزرگان یا اپوزیسیوناند و یا متعلق به کشور بیگانه ای هستند و دوستی با آنها خیانت است در حالی که آن بزرگان خود از سرمایههای بزرگ این کشور هستند. اقای قالیباف روزی مدیر این کشور بوده است و در دوران مدیریتشان کارنامه خوبی از خود به یادگار گذاشتند و اگر ایشان فردی از این استان را حمایت کردهاند باید بر این توجه افتخار کرد و به خود بالید.
4- به طور نمونه آقای منصوری خود از نیروهای شناخته شده استان هستند و من تعجب میکنم که برخی به جای خوشحالی از حضور ایشان در منصب «قایم مقامی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران» دنبال نبش قبر انتخابات مجلس در دهه 70 کهگیلویه هستند و اقای منصوری با همه ظرفیت را متهم به همراهی با حاج عدل میکنند. اصلاً مگر حاج عدل خود از سرمایههای این استان نیستند که حمایت از ایشان گناه عنوان میشود. آیا این عزیزان نمیدانند که امروزه بخش زیادی از جریانبندی های سیاسی صرفاً پوششی برای نقش بازیهای اصلی در پشت پرده است.
5- فرزندان کهگیلویه و بویراحمد انسانهای صادق و اهل کار و دارای فکر و توان بی نظیری هستند و در هر کای که به آنها واگذار میشود کارنامه ای درخشان از خود به یادگار میگذارند که نمونهاش جناب اقای افشانی در استانداری فارس میباشد.
6- اینک نیز مشخص نیست اینهمه هیاهو در کجا ریشه دارند آیا فرصت طلبانی بدون مدرک و تخصص خود برای شهرداری برنامه دارند و گمان میبرند که این نیروهای متخصص و با ظرفیت مانع صید فرصت توسط آنها میشود و یا اینکه آنها بر اساس حس حسادت دوست ندارند هیچ کهگیلویه و بویراحمدی به رشد و پیشرفتی برسد.
جای تاسف است که در طی این مدت کوتاه یک گروه محدود با راه اندازی کمپینهای مخفی و گاهی آشکار شمشیر را برای چهرههای نخبه استان از رو کشیدهاند و با پیام و پسغام برای آقای افشانی و اقای اسماعیلی میخواهند برای فرصت طلایی استفاده از ظرفیتهای استان هزینه تراشی کنند ولی قطعاً این دو بزرگوار تحت تاثیر این گونه القائات قرار نخواهند گرفت و از تجربه این عزیزان که با سختی و تحمل مشقتها فراوان به دست آمده است به بهترین شکل ممکن استفاده خواهند کرد و نادیده گرفتن این ظرفیتها برای خود شهرداری خسارت بزرگی خواهد بود.
بخش زیادی از بغضها ناشی از ضعف شخصی کسانی است که خود در استان کهگیلویه و بویراحمد عاجز از یک تعامل کوچک با استاندار دولتی هستند که خود مدعی هستند همراه با ان دولتاند و حال که از باج خواهی در استان ناامید شدهاند چشم طمع بر تهران دوختهاند و به جای عرضه توانایی و رزومه خود با تیشه به ریشه ظرفیتهای استان افتادهاند.
-------------------
احمد هوشیاری
نیروی انسانی سرمایه واقعی و اصلی هر جامعه ای محسوب میشود و باید سالها بگذرد تا یک نیروی انسانی تولید شود. آنهم در شرایطی که روابط و واسطهها حرف اول و آخر را میزنند و اجازه رشد و ظهور و ورود به نیروهای جدید را نمیدهند.
بارها در اهمیت نیروی انسانی و ضرورت حمایت همگان از این نیرو سخن گفته شده است و هم چنین در مذمت رفتارهای سوءدار و نیتمندی که هدفی جز تخریب این سرمایه در استان کهگیلویه و بویراحمد ندارد نیز با تاکید و تذکر مطلب نوشته شده است.
متاسفانه اخیراً در یکی از سایتهای استان مطلبی وقیح و با ادبیاتی بسیار تند عیله فرزندان این استان به رشته تحریر در آمده است و سرمایههای این استان را به عنوان افرادی فرصت طلب و سودجو معرفی کرده است و با پیش کشیدن ناقص و دور از واقعیت امر سیاسی بر ذبح نخبگان تاکید کرده است که برای تنویر افکار عمومی و دفاع از نیروی انسانی استان ذکر چند نکته را لازم و ضروری می دانم:
1- نیروهای که در مطلب «آیا هم استانی بودن حقی برای یک اصولگرا در شهرداری تهران ایجاد میکند؟» به عنوان نیروی اصولگرا معرفی شده بودند دقیقاً چند چهره از میان چهرههای زیاد اما محدود نخبه و توانمند استان هستند که با شرافت و تلاش به جایگاه بالا در سطح ملی رسیدهاند.
2- اصولگرا بودن هرگز جرم نیست و حتی مایه افتخار است چرا که اصولگرایی یعنی ماندن بر اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی. و این نیروها هم اگر رشدی داشتهاند و امروز در سطح کشور شناخته شدهاند با تلاش و تنها با ارایه عملکرد خود مورد توجه قرار گرفتهاند و اگر هم رایی دادهاند به آن رای که در واقع در وهله اول رای به جمهوری اسلامی ایران بود افتخار میکنند ولی تخصص خود را شانی بالا برای آن قائل هستند.
3- باید خوشحال بود که یکی از نیروهای استان به جایگاهی میرسد و در وهله اول هم فرقی ندارد که این نیرو اصولگراست و یا اصلاح طلب. همان گونه که همه امروز از مسئولیت گرفتن آقای افشانی خوشحال هستند. پیشتر نیز ما از رشد و ترقی آقای رستم عزیزی و یا ایروان مسعودی نیز خوشحال شدیم و اولویت برای ما رشد این نیروها بود حالا اینکه این نیروها با حمایت فلان فرد رشد کردهاند نه تنها نقطه ضعف نیست بلکه نشانه ای از قوت و توانایی این افراد است و.متاسفانه گزارش نویسان و تخریب گران به گونه ای درباره آقای قالیباف یا محمد موحد و یا ستار هدایتخواه سخن می گویند که گویی این بزرگان یا اپوزیسیوناند و یا متعلق به کشور بیگانه ای هستند و دوستی با آنها خیانت است در حالی که آن بزرگان خود از سرمایههای بزرگ این کشور هستند. اقای قالیباف روزی مدیر این کشور بوده است و در دوران مدیریتشان کارنامه خوبی از خود به یادگار گذاشتند و اگر ایشان فردی از این استان را حمایت کردهاند باید بر این توجه افتخار کرد و به خود بالید.
4- به طور نمونه آقای منصوری خود از نیروهای شناخته شده استان هستند و من تعجب میکنم که برخی به جای خوشحالی از حضور ایشان در منصب «قایم مقامی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران» دنبال نبش قبر انتخابات مجلس در دهه 70 کهگیلویه هستند و اقای منصوری با همه ظرفیت را متهم به همراهی با حاج عدل میکنند. اصلاً مگر حاج عدل خود از سرمایههای این استان نیستند که حمایت از ایشان گناه عنوان میشود. آیا این عزیزان نمیدانند که امروزه بخش زیادی از جریانبندی های سیاسی صرفاً پوششی برای نقش بازیهای اصلی در پشت پرده است.
5- فرزندان کهگیلویه و بویراحمد انسانهای صادق و اهل کار و دارای فکر و توان بی نظیری هستند و در هر کای که به آنها واگذار میشود کارنامه ای درخشان از خود به یادگار میگذارند که نمونهاش جناب اقای افشانی در استانداری فارس میباشد.
6- اینک نیز مشخص نیست اینهمه هیاهو در کجا ریشه دارند آیا فرصت طلبانی بدون مدرک و تخصص خود برای شهرداری برنامه دارند و گمان میبرند که این نیروهای متخصص و با ظرفیت مانع صید فرصت توسط آنها میشود و یا اینکه آنها بر اساس حس حسادت دوست ندارند هیچ کهگیلویه و بویراحمدی به رشد و پیشرفتی برسد.
جای تاسف است که در طی این مدت کوتاه یک گروه محدود با راه اندازی کمپینهای مخفی و گاهی آشکار شمشیر را برای چهرههای نخبه استان از رو کشیدهاند و با پیام و پسغام برای آقای افشانی و اقای اسماعیلی میخواهند برای فرصت طلایی استفاده از ظرفیتهای استان هزینه تراشی کنند ولی قطعاً این دو بزرگوار تحت تاثیر این گونه القائات قرار نخواهند گرفت و از تجربه این عزیزان که با سختی و تحمل مشقتها فراوان به دست آمده است به بهترین شکل ممکن استفاده خواهند کرد و نادیده گرفتن این ظرفیتها برای خود شهرداری خسارت بزرگی خواهد بود.
بخش زیادی از بغضها ناشی از ضعف شخصی کسانی است که خود در استان کهگیلویه و بویراحمد عاجز از یک تعامل کوچک با استاندار دولتی هستند که خود مدعی هستند همراه با ان دولتاند و حال که از باج خواهی در استان ناامید شدهاند چشم طمع بر تهران دوختهاند و به جای عرضه توانایی و رزومه خود با تیشه به ریشه ظرفیتهای استان افتادهاند.
-------------------
احمد هوشیاری
عسکراولادی