تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۱:۰۰
کد مطلب : ۵۱۷۱۰
شهر خوب و نظامشهری با کارکرداجتماعی
۰
کبنا ؛دکتر سید فریدون معصومی
شهر، این محصول بشری، مجموعه ای از «کالبد و اجتماع» را در بر می گیرد و انسان شهرنشین را در سطحی بسیار وسیع و در بستری از ارتباطات پیچیده، به سویی رهنمون می سازد که علی القاعده باید جهت گیری آن در راستای دستیابی او به «کمال انسانیت و حیات طیبه» باشد چرا که شهر، فقط یک سکونت گاه نیست، بلکه «آبادی» است که باید «روح اجتماع» در آن متبلور شده و هویت بگیرد.
باید پذیرفت که شهر، تجلیگاه «مناسبات و عرصه تولید اجتماعی» است و اساس پیدایش شهر و گسترش شهرنشینی در دنیای امروز بر مبنای «همکاری و تعامل نیروهای اجتماعی، ساکن در آن برای «پاسخگویی بهتر به نیازهای مشترک» بود، اما تعمق در سیر و سیره پرفراز و نشیب شهرها، بیانگر آن است که متأسفانه شهر به عنوان یک «محیط صرف جغرافیایی» که تنها جمعیتی در آن زیست می کنند، نگریسته شده و نه به عنوان یک «سازه اجتماعی» و بستری «پویا و زنده برای تعالی انسان ها» در درون آن؛ و قطعاً چنین نگاهی انسان های درون شهر را ملقب به شهرنشین خواهد کرد و نه شهروند دارای هویت و روح و روان.
البته باید اذعان نمود که هر پدیده ای در جامعه شهری دارای یک وجه اجتماعی است که در ساخت برنامه ریزی شهری و ساختار مدیریت شهری بتوان به گونهای فعالیت ها را تنظیم کرد که به توسعه اجتماعی ذیل محورهای اساسی معنویت، عقلانیت و عدالت کمک کند و طبعاً این امر بیشترین کمک را به ارتقای حس تعلق اجتماعی، هویتیابی و تأمین نیازهای روحی و روانی شهروندان خواهد کرد که متأسفانه خلاء این فرایندها در کلان شهرها محسوس و مُحرَز می باشد.
ادامه دارد
شهر، این محصول بشری، مجموعه ای از «کالبد و اجتماع» را در بر می گیرد و انسان شهرنشین را در سطحی بسیار وسیع و در بستری از ارتباطات پیچیده، به سویی رهنمون می سازد که علی القاعده باید جهت گیری آن در راستای دستیابی او به «کمال انسانیت و حیات طیبه» باشد چرا که شهر، فقط یک سکونت گاه نیست، بلکه «آبادی» است که باید «روح اجتماع» در آن متبلور شده و هویت بگیرد.
باید پذیرفت که شهر، تجلیگاه «مناسبات و عرصه تولید اجتماعی» است و اساس پیدایش شهر و گسترش شهرنشینی در دنیای امروز بر مبنای «همکاری و تعامل نیروهای اجتماعی، ساکن در آن برای «پاسخگویی بهتر به نیازهای مشترک» بود، اما تعمق در سیر و سیره پرفراز و نشیب شهرها، بیانگر آن است که متأسفانه شهر به عنوان یک «محیط صرف جغرافیایی» که تنها جمعیتی در آن زیست می کنند، نگریسته شده و نه به عنوان یک «سازه اجتماعی» و بستری «پویا و زنده برای تعالی انسان ها» در درون آن؛ و قطعاً چنین نگاهی انسان های درون شهر را ملقب به شهرنشین خواهد کرد و نه شهروند دارای هویت و روح و روان.
البته باید اذعان نمود که هر پدیده ای در جامعه شهری دارای یک وجه اجتماعی است که در ساخت برنامه ریزی شهری و ساختار مدیریت شهری بتوان به گونهای فعالیت ها را تنظیم کرد که به توسعه اجتماعی ذیل محورهای اساسی معنویت، عقلانیت و عدالت کمک کند و طبعاً این امر بیشترین کمک را به ارتقای حس تعلق اجتماعی، هویتیابی و تأمین نیازهای روحی و روانی شهروندان خواهد کرد که متأسفانه خلاء این فرایندها در کلان شهرها محسوس و مُحرَز می باشد.
ادامه دارد