تاریخ انتشار
شنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۵۴
کد مطلب : ۵۰۴۲۴۳
الجزیره تحلیل کرد؛
پیمان دفاعی عربستان و پاکستان چگونه ژئوپلیتیک منطقه را دگرگون میکند؟ / این پیمان میتواند پای پاکستان را به رقابت های منطقهای عربستان با ایران باز کند
۰
کبنا ؛الجزیره نوشت: پیمان دفاعی عربستان و پاکستان، بازتابدهنده نگرانیهای خلیج فارس در شرایطی است که اعتبار آمریکا پس از حمله اسرائیل به دوحه رو به افول گذاشته است. اما این موضوع بر هند نیز تأثیر میگذارد.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده است: اسلامآباد، پاکستان – نخستوزیر پاکستان، شهباز شریف، در حالی با لبخند وارد ریاض شد که با جنگندههای سعودی F-15، فرش قرمز و پروتکل کامل سلطنتی مورد استقبال قرار گرفت و در روز چهارشنبه همراه با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، پیمان «توافق دفاعی متقابل راهبردی» (SMDA) را امضا کرد.
ناظران میگویند این لحظهای تاریخی در اتحاد دههها میان این دو کشور است که روابطشان به نزدیک به هشت دهه بازمیگردد.
مراسم امضا در کاخ الیمامه در ریاض و با حضور مقامات ارشد سعودی، متولی دو مکان مقدس اسلامی، و نمایندگان پاکستان، تنها قدرت هستهای جهان اسلام، برگزار شد.
زمینه بحرانی
این توافق در لحظهای حساس به امضا رسید. سیاست منطقهای طی دو سال گذشته با تجاوزگری اسرائیل – از جمله جنگ غزه و حملات به کشورهای همسایه – دگرگون شده است؛ اوج این روند هفته گذشته بود که اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر در مرز عربستان، حمله کرد.
این توافق همچنین در بحبوحه تنشهای شدید میان هند و پاکستان به دست آمد؛ تنشهایی که پس از یک درگیری کوتاه اما شدید در ماه مه، دو کشور را تا آستانه جنگی تمامعیار میان همسایگان هستهای پیش برد.
وزارت امور خارجه پاکستان اعلام کرد این توافق بازتابدهنده «تعهد مشترک» دو کشور برای تقویت امنیت و ترویج صلح منطقهای است و همزمان متعهد میشود که «بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز» را تقویت کند.
در بیانیه وزارت خارجه آمده است: «توافق تصریح میکند که هرگونه تجاوز علیه یک کشور بهمنزله تجاوز علیه هر دو کشور تلقی خواهد شد.»
تحلیل کارشناسان
اسفندیار میر، پژوهشگر ارشد در اندیشکده Stimson Center در واشنگتن، این توافق را «نقطه عطفی» برای هر دو کشور توصیف کرد.
او گفت: «پاکستان پیشتر در دوران جنگ سرد پیمانهای دفاع متقابل با ایالات متحده داشت، اما آنها در دهه ۷۰ میلادی از هم پاشید. حتی با چین، باوجود همکاریهای گسترده دفاعی، پاکستان فاقد یک پیمان رسمی دفاع متقابل است.»
محمد فیصل، پژوهشگر امنیت جنوب آسیا در دانشگاه فناوری سیدنی، گفت این توافق میتواند الگویی برای پاکستان باشد تا با امارات متحده عربی و قطر – دو شریک کلیدی خلیج – نیز وارد همکاریهای دوجانبه دفاعی مشابه شود.
او افزود: «در کوتاهمدت، این توافق موجب تثبیت و رسمیشدن همکاریهای چندوجهی دفاعی خواهد شد و مسیرهای تازهای برای گسترش آن از طریق آموزشهای مشترک، تولید دفاعی و حتی گسترش حضور نیروهای پاکستانی در عربستان ایجاد میشود.»
پیوندهای تاریخی و همکاری نظامی
عربستان یکی از نخستین کشورهایی بود که پس از استقلال پاکستان در اوت ۱۹۴۷ این کشور را به رسمیت شناخت. در سال ۱۹۵۱، دو کشور پیمان «دوستی» امضا کردند که پایهای برای دههها همکاری راهبردی، سیاسی، نظامی و اقتصادی شد.
طی سالها، نیروهای مسلح پاکستان بارها در عربستان مستقر شده و پرسنل سعودی را چه در خلیج و چه در پاکستان آموزش دادهاند.
طبق آمار رسمی، پاکستان از سال ۱۹۶۷ تاکنون بیش از ۸,۰۰۰ سعودی را آموزش داده است. توافقی که در سال ۱۹۸۲ امضا شد، این همکاری را بیشتر تحکیم کرد و استقرار پرسنل نیروهای مسلح پاکستان و آموزشهای نظامی در عربستان را تضمین نمود.
تحولات منطقهای و بیاعتمادی به آمریکا
این پیمان جدید در حالی امضا شده که صحنه ژئوپلیتیک خاورمیانه در حال دگرگونی است. جنگ اسرائیل علیه غزه و حملاتش به همسایگان منطقه، دولتهای خلیج را نگران کرده است؛ دولتهایی که همچنان به تضمینهای امنیتی ایالات متحده وابستهاند، حتی در حالی که واشنگتن نزدیکترین متحد اسرائیل باقی مانده است.
قطر – که ۹ سپتامبر هدف حمله اسرائیل به دلیل میزبانی رهبران حماس قرار گرفت – مقر اصلی فرماندهی مرکزی ایالات متحده (Centcom) است.
در میانه سال ۲۰۲۵، بین ۴۰ تا ۵۰ هزار نیروی آمریکایی در سراسر خاورمیانه مستقر بودند، از جمله در دستکم ۱۹ پایگاه بزرگ و کوچک، مانند پایگاه هوایی پرنس سلطان در نزدیکی ریاض.
واکنش آمریکا
سحر خان، تحلیلگر امنیتی در واشنگتن، گفت این توافق موجب نگرانی در ایالات متحده خواهد شد. او یادآوری کرد که دولت جو بایدن (۲۰۲۱–۲۰۲۵) چندین بار شرکتها و افراد پاکستانی را به اتهام توسعه موشکهای بالستیک تحریم کرده بود.
خان افزود: «پاکستان پیشاپیش با مشکل اعتبار در واشنگتن روبهروست و این توافق آن را کاهش نخواهد داد. در واقع لازم است اسلامآباد روشن کند که برنامه هستهای و موشکیاش صرفاً معطوف به هند است و در جنگهای عربستان مشارکت نخواهد کرد.»
منطقهای در آستانه انفجار
در ژوئن گذشته، اسرائیل جنگی ۱۲ روزه علیه ایران به راه انداخت و تأسیسات هستهای و رهبران عالیرتبه غیرنظامی و نظامی را هدف گرفت. بمبافکنهای آمریکایی نیز با بمبهای سنگرشکن به سایت کلیدی فردو حمله کردند.
سه ماه بعد، اسرائیل ساختمانی در محلهای دیپلماتیک در دوحه را هدف گرفت که منجر به کشتهشدن دستکم ۵ عضو حماس و یک مأمور امنیتی قطری شد.
این حمله نشست اضطراری کشورهای عربی و اسلامی را در پی داشت. شورای همکاری خلیج فارس (GCC) اعلام کرد که مکانیسم دفاع مشترک را فعال خواهد کرد.
فیصل گفت پیمان عربستان–پاکستان باید در پرتو این تحولات دیده شود: «این رویدادها نگرانی امنیتی دولتهای خلیج را تشدید کرده و اعتماد به چتر امنیتی آمریکا را متزلزل ساخته است. در چنین شرایطی، کشورهایی مثل پاکستان، مصر و ترکیه شرکای طبیعی برای این دولتها خواهند بود.»
پیامد برای روابط منطقهای
میر از Stimson Center هشدار داد که این پیمان میتواند پای پاکستان را به رقابت های منطقهای عربستان، بهویژه با ایران، باز کند. او همچنین گفت عربستان خود را به درگیریهای پاکستان، بهویژه با هند و احتمالاً افغانستان تحت رهبری طالبان، گره زده است.
هند نیز این توافق را از نزدیک زیر نظر دارد. روابط دهلی–اسلامآباد پس از حمله پاهالگام در آوریل، که منجر به کشتهشدن ۲۶ غیرنظامی شد، به پایینترین سطح تاریخی رسید.
در مه، دو کشور یک درگیری چهار روزه با موشک و پهپاد داشتند که جدیترین رویارویی در سه دهه اخیر بود. این درگیری با آتشبس ۱۰ مه که ترامپ مدعی میانجیگری آن شد، پایان یافت.
سخنگوی وزارت خارجه هند، راندیر جایسوال، گفت دهلی تبعات توافق را بررسی خواهد کرد.
سایه سلاح هستهای
عربستان مدتها علاقهمند به فناوری هستهای برای اهداف غیرنظامی بوده است. اما همواره تأکید کرده که قصد ندارد سلاح هستهای بسازد.
بااینحال، باب وودوارد در کتاب سال ۲۰۲۴ خود نوشت که محمد بن سلمان به یک سناتور آمریکایی گفته است: «من نیازی به غنیسازی اورانیوم برای ساخت بمب ندارم. فقط کافی است یکی از پاکستان بخرم.»
سحر خان تأکید کرد که پیمان کنونی هیچ اشارهای به «چتر هستهای» یا بازدارندگی گسترده نمیکند و نباید چنین برداشتی شود.
میر هشدار داد حتی اتحادهای قوی نیز خطرهایی دارند، از جمله در حوزه تعهدات منابع، جزئیات عملیاتی و دامنه بازدارندگی. اما او افزود: «این پیمان اتفاقی بسیار مهم برای هر دو کشور است.»
فیصل نیز موافقت کرد و گفت: «هرچند این توافق بیشتر یک بیانیه سیاسی است تا یک تعهد دفاع مشترک کامل، اما بدون تردید هماهنگی سیاسی و نظامی میان دو طرف را عمیقتر خواهد کرد و توانمندیهای نظامی هر دو کشور را تقویت خواهد نمود.»
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده است: اسلامآباد، پاکستان – نخستوزیر پاکستان، شهباز شریف، در حالی با لبخند وارد ریاض شد که با جنگندههای سعودی F-15، فرش قرمز و پروتکل کامل سلطنتی مورد استقبال قرار گرفت و در روز چهارشنبه همراه با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، پیمان «توافق دفاعی متقابل راهبردی» (SMDA) را امضا کرد.
ناظران میگویند این لحظهای تاریخی در اتحاد دههها میان این دو کشور است که روابطشان به نزدیک به هشت دهه بازمیگردد.
مراسم امضا در کاخ الیمامه در ریاض و با حضور مقامات ارشد سعودی، متولی دو مکان مقدس اسلامی، و نمایندگان پاکستان، تنها قدرت هستهای جهان اسلام، برگزار شد.
زمینه بحرانی
این توافق در لحظهای حساس به امضا رسید. سیاست منطقهای طی دو سال گذشته با تجاوزگری اسرائیل – از جمله جنگ غزه و حملات به کشورهای همسایه – دگرگون شده است؛ اوج این روند هفته گذشته بود که اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر در مرز عربستان، حمله کرد.
این توافق همچنین در بحبوحه تنشهای شدید میان هند و پاکستان به دست آمد؛ تنشهایی که پس از یک درگیری کوتاه اما شدید در ماه مه، دو کشور را تا آستانه جنگی تمامعیار میان همسایگان هستهای پیش برد.
وزارت امور خارجه پاکستان اعلام کرد این توافق بازتابدهنده «تعهد مشترک» دو کشور برای تقویت امنیت و ترویج صلح منطقهای است و همزمان متعهد میشود که «بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز» را تقویت کند.
در بیانیه وزارت خارجه آمده است: «توافق تصریح میکند که هرگونه تجاوز علیه یک کشور بهمنزله تجاوز علیه هر دو کشور تلقی خواهد شد.»
تحلیل کارشناسان
اسفندیار میر، پژوهشگر ارشد در اندیشکده Stimson Center در واشنگتن، این توافق را «نقطه عطفی» برای هر دو کشور توصیف کرد.
او گفت: «پاکستان پیشتر در دوران جنگ سرد پیمانهای دفاع متقابل با ایالات متحده داشت، اما آنها در دهه ۷۰ میلادی از هم پاشید. حتی با چین، باوجود همکاریهای گسترده دفاعی، پاکستان فاقد یک پیمان رسمی دفاع متقابل است.»
محمد فیصل، پژوهشگر امنیت جنوب آسیا در دانشگاه فناوری سیدنی، گفت این توافق میتواند الگویی برای پاکستان باشد تا با امارات متحده عربی و قطر – دو شریک کلیدی خلیج – نیز وارد همکاریهای دوجانبه دفاعی مشابه شود.
او افزود: «در کوتاهمدت، این توافق موجب تثبیت و رسمیشدن همکاریهای چندوجهی دفاعی خواهد شد و مسیرهای تازهای برای گسترش آن از طریق آموزشهای مشترک، تولید دفاعی و حتی گسترش حضور نیروهای پاکستانی در عربستان ایجاد میشود.»
پیوندهای تاریخی و همکاری نظامی
عربستان یکی از نخستین کشورهایی بود که پس از استقلال پاکستان در اوت ۱۹۴۷ این کشور را به رسمیت شناخت. در سال ۱۹۵۱، دو کشور پیمان «دوستی» امضا کردند که پایهای برای دههها همکاری راهبردی، سیاسی، نظامی و اقتصادی شد.
طی سالها، نیروهای مسلح پاکستان بارها در عربستان مستقر شده و پرسنل سعودی را چه در خلیج و چه در پاکستان آموزش دادهاند.
طبق آمار رسمی، پاکستان از سال ۱۹۶۷ تاکنون بیش از ۸,۰۰۰ سعودی را آموزش داده است. توافقی که در سال ۱۹۸۲ امضا شد، این همکاری را بیشتر تحکیم کرد و استقرار پرسنل نیروهای مسلح پاکستان و آموزشهای نظامی در عربستان را تضمین نمود.
تحولات منطقهای و بیاعتمادی به آمریکا
این پیمان جدید در حالی امضا شده که صحنه ژئوپلیتیک خاورمیانه در حال دگرگونی است. جنگ اسرائیل علیه غزه و حملاتش به همسایگان منطقه، دولتهای خلیج را نگران کرده است؛ دولتهایی که همچنان به تضمینهای امنیتی ایالات متحده وابستهاند، حتی در حالی که واشنگتن نزدیکترین متحد اسرائیل باقی مانده است.
قطر – که ۹ سپتامبر هدف حمله اسرائیل به دلیل میزبانی رهبران حماس قرار گرفت – مقر اصلی فرماندهی مرکزی ایالات متحده (Centcom) است.
در میانه سال ۲۰۲۵، بین ۴۰ تا ۵۰ هزار نیروی آمریکایی در سراسر خاورمیانه مستقر بودند، از جمله در دستکم ۱۹ پایگاه بزرگ و کوچک، مانند پایگاه هوایی پرنس سلطان در نزدیکی ریاض.
واکنش آمریکا
سحر خان، تحلیلگر امنیتی در واشنگتن، گفت این توافق موجب نگرانی در ایالات متحده خواهد شد. او یادآوری کرد که دولت جو بایدن (۲۰۲۱–۲۰۲۵) چندین بار شرکتها و افراد پاکستانی را به اتهام توسعه موشکهای بالستیک تحریم کرده بود.
خان افزود: «پاکستان پیشاپیش با مشکل اعتبار در واشنگتن روبهروست و این توافق آن را کاهش نخواهد داد. در واقع لازم است اسلامآباد روشن کند که برنامه هستهای و موشکیاش صرفاً معطوف به هند است و در جنگهای عربستان مشارکت نخواهد کرد.»
منطقهای در آستانه انفجار
در ژوئن گذشته، اسرائیل جنگی ۱۲ روزه علیه ایران به راه انداخت و تأسیسات هستهای و رهبران عالیرتبه غیرنظامی و نظامی را هدف گرفت. بمبافکنهای آمریکایی نیز با بمبهای سنگرشکن به سایت کلیدی فردو حمله کردند.
سه ماه بعد، اسرائیل ساختمانی در محلهای دیپلماتیک در دوحه را هدف گرفت که منجر به کشتهشدن دستکم ۵ عضو حماس و یک مأمور امنیتی قطری شد.
این حمله نشست اضطراری کشورهای عربی و اسلامی را در پی داشت. شورای همکاری خلیج فارس (GCC) اعلام کرد که مکانیسم دفاع مشترک را فعال خواهد کرد.
فیصل گفت پیمان عربستان–پاکستان باید در پرتو این تحولات دیده شود: «این رویدادها نگرانی امنیتی دولتهای خلیج را تشدید کرده و اعتماد به چتر امنیتی آمریکا را متزلزل ساخته است. در چنین شرایطی، کشورهایی مثل پاکستان، مصر و ترکیه شرکای طبیعی برای این دولتها خواهند بود.»
پیامد برای روابط منطقهای
میر از Stimson Center هشدار داد که این پیمان میتواند پای پاکستان را به رقابت های منطقهای عربستان، بهویژه با ایران، باز کند. او همچنین گفت عربستان خود را به درگیریهای پاکستان، بهویژه با هند و احتمالاً افغانستان تحت رهبری طالبان، گره زده است.
هند نیز این توافق را از نزدیک زیر نظر دارد. روابط دهلی–اسلامآباد پس از حمله پاهالگام در آوریل، که منجر به کشتهشدن ۲۶ غیرنظامی شد، به پایینترین سطح تاریخی رسید.
در مه، دو کشور یک درگیری چهار روزه با موشک و پهپاد داشتند که جدیترین رویارویی در سه دهه اخیر بود. این درگیری با آتشبس ۱۰ مه که ترامپ مدعی میانجیگری آن شد، پایان یافت.
سخنگوی وزارت خارجه هند، راندیر جایسوال، گفت دهلی تبعات توافق را بررسی خواهد کرد.
سایه سلاح هستهای
عربستان مدتها علاقهمند به فناوری هستهای برای اهداف غیرنظامی بوده است. اما همواره تأکید کرده که قصد ندارد سلاح هستهای بسازد.
بااینحال، باب وودوارد در کتاب سال ۲۰۲۴ خود نوشت که محمد بن سلمان به یک سناتور آمریکایی گفته است: «من نیازی به غنیسازی اورانیوم برای ساخت بمب ندارم. فقط کافی است یکی از پاکستان بخرم.»
سحر خان تأکید کرد که پیمان کنونی هیچ اشارهای به «چتر هستهای» یا بازدارندگی گسترده نمیکند و نباید چنین برداشتی شود.
میر هشدار داد حتی اتحادهای قوی نیز خطرهایی دارند، از جمله در حوزه تعهدات منابع، جزئیات عملیاتی و دامنه بازدارندگی. اما او افزود: «این پیمان اتفاقی بسیار مهم برای هر دو کشور است.»
فیصل نیز موافقت کرد و گفت: «هرچند این توافق بیشتر یک بیانیه سیاسی است تا یک تعهد دفاع مشترک کامل، اما بدون تردید هماهنگی سیاسی و نظامی میان دو طرف را عمیقتر خواهد کرد و توانمندیهای نظامی هر دو کشور را تقویت خواهد نمود.»