تاریخ انتشار
سه شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۴۱
کد مطلب : ۵۰۳۳۲۱
تحلیل سیاسی حوزه انتخابیه شهرستان‌های بویراحمد، دنا و مارگون؛

بازگشت به کدام زارعی؟

۰
بازگشت به کدام زارعی؟
کبنا ؛سندرم انتخابات "مبتلا به" تیپ شخصیتی - محلی افرادی است که حیات‌وممات خود را در حضور در چرخه انتخابات تعریف کرده‌اند و بدون از انتخابات چه در قالب نماینده، نامزد انتخابات، لیدر و کاسب انتخاباتی اهل هیچ کنش و رفتار دیگری نیستند.
ناف این گروه با انتخابات گره‌خورده است. آنها انتخابات را صرفاً برای انتخابات می‌خواهند. چشم‌انداز این گروه حتی اگر در یک انتخابات پیروز شوند از فردای همان روز پیروزی برای انتخابات بعدی است. این گروه هیچ شناخت و سوادی از توسعه و پیشرفت در جامعه ندارند و در بهترین حالت توسعه و عملکرد را در سفارش به‌کارگیری چند نیروی نزدیک معنا و تفسیر می‌کنند و دنبال ارتقا احکام اداری و سازمانی خود برای سن بازنشستگی هستند. به طور نمونه سید محمد موحد و غلام محمد زارعی دو نماینده‌ای بودند که در طول دوران نمایندگی خود با ارتباط و لابی حکم کارگزینی دولتی خود را به وزارتخانه پر "آب و چرب" نفت انتقال دادند.
۱۳۸۲ سال برگزاری انتخابات هفتم مجلس سال ورود غلام محمد زارعی یا به تعبیر طرف‌دارانش " حاج زارع" به عرصه انتخابات بویراحمد بود.
 دوره قبل‌تر یعنی مجلس ششم شورای اسلامی یک دوره پر حاشیه و پر تنش بود که با رد صلاحیت گسترده نمایندگان آن دوره برای دوره هفتم همراه بود و بسیاری از نمایندگان آن دوره و از جمله سید باقر موسوی جهان‌آباد نماینده محبوب بویراحمد به‌صورت دست جمعی استعفا دادند و بعد از آن هرگز به انتخابات برنگشت.
رد صلاحیت موسوی جهان‌آباد و برخورد رد صلاحیتی با بسیاری دیگر از نامزدهای اصلاح‌طلب در سال‌های پایانی دولت اصلاحات فرصت خوبی به نامزدهای کمتر شناخته‌شده‌تر و فاقد شانس اولیه پیروزی داد تا اسب خود را برای مجلس زین کنند.
از دل رد صلاحیت موسوی، مندنی‌پور و مرحوم محمودیان عرصه رقابت جدی برای ستار هدایت خواه تازه چهره شده و غلام محمد زارعی کارمند باسابقه و کم ترقی اداری استانداری به وجود آمد. یک رقابت دوقطبی که زارعی هیچ پیش‌بینی و آمادگی از فرصت طلایی پیش‌آمده نداشت و در قامت یک کاندیدایی که در آن روزها حتی عاجز از سخنرانی‌های ساده و ابتدایی بود ظاهر شد. هدایت خواه پیروز انتخابات ۱۳۸۲ شد و خیلی زود دوره نمایندگی‌اش با ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد همراه شد که توأم با یک همکاری و همراهی تام و تمام بود.
یکدست‌سازی اداری و مدیریتی در بویراحمد و استان و حذف هر گونه صدای مخالف به‌ویژه در درون خود طیف اصول‌گرایان فضای سنگینی بر استان حاکم کرده بود. این فضا بستر مناسبی برای تکرار ترکیب و ساختار مجلس هفتم در مجلس هشتم که انتخابات آن در اسفند ۱۳۸۶ فراهم نمود.
انتخابات هشتم در کهگیلویه و بویراحمد هم‌زمان با استانداری سید مسعود حسینی بود از دل آن انتخابات نام‌های هدایت خواه بزرگواری و سید قدرت حسینی به‌عنوان پیروز بیرون آمد. در سه حوزه انتخابیه اما نسبت به روند انتخابات و نظارت و اجرا بر آن حرف و حدیث‌ها مطرح شد.
در کهگیلویه اعلام آرای شهرستان بهمئی و فاصله آرای بزرگواری با رقیب خود یعنی لطیف رستاد برای آن حوزه انتخابیه به‌عنوان یک کنایه و تکه کلام انتخاباتی به جا ماند.
در گچساران تا ساعات پایانی شب غلامرضا تاج‌گردون پیشتاز بود؛ ولی در آخرین اعلام آرای نام سید قدرت حسینی با اندکی اختلاف به‌عنوان پیروز خواند شد. در بویراحمد تعدادی از طرف‌داران غلام محمد زارعی در خیابان ارم به دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان آیت‌الله ملک‌حسینی (ره) رفتند تا شکایات خود را پیش وی مطرح کرده باشند. به‌رغم این تشکیک و تردیدها سید مسعود حسینی از اولین استاندارانی بود که در صداوسیما حاضر و نام سه فرد پیروز را اعلام و خیلی زود هم کلیت انتخابات و سلامت آن از سوی شورای نگهبان تأیید شد.
زارعی اما میدان را ترک نکرد. او در هر شادی و شیونی در هر نقطه‌ای از حوزه انتخابیه حاضر می‌شد. به نظر می‌رسید و همچنان می‌رسد وی همین پوزیشن را نیز دوست دارد.
در چشم بر هم‌زدنی ۱۳۹۰ از راه رسید. قطبیت انتخاباتی در منتهای الیه خود در بویراحمد قرار داشت. برخلاف ۱۳۸۲ و ۱۳۸۴ نشانه‌هایی جزئی از شکل‌گیری یک ضلع سوم انتخاباتی نیز احساس می‌شد؛ اما در نهایت آن ضلع سوم، ضلع کم قطری بود که نتوانست برای دو ضلع اصلی تهدید جدی باشد. محمد بهرامی شهردار استعفا داده یاسوج سوم شد. دو ضلع اصلی تکرار دوقطبی دو انتخابات گذشته بود؛ اما خروجی صندوق‌ها جابه‌جایی رتبه آن دو ضلع با هم بود. بازنده دو انتخابات قبل این انتخابات را برنده شد و برنده قبلی‌ها بر سکوی بازنده ایستاد تا بویراحمد وارد یک عصر انتخاباتی جدید شود.
زارعی از اساس شخصیت متعادل و غیرسیاسی بود او می‌دانست موفقیتش در گرو نزدیکی به دولت مستقر است. آن زمان دولت مستقر بی‌تعارف و بدون کوچک‌ترین مماشات یک مرز جدی میان خود و نمایندگان ناهمسو کشید و رسماً از استاندارانش خواست تا هیچ وقعی به خواسته‌های نمایندگان نگذارند.
در عمل همین‌گونه شد. سید حسین صابری چهارمین استاندار دولت احمدی‌نژاد فردی زمخت و خشک جلوه می‌نمود و در همسویی کامل با ستار هدایت خواه قرار داشت. شرایط برای زارعی سخت پیش می‌رفت او همه چشم امیدش به انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری بود و امیدوار که یکی از اصول‌گرایان میانه به قدرت برسد. دست تقدیر کلید پاستور را به دست حسن روحانی داد. زارعی با روحانی نبود؛ ولی با پیروزی حسن روحانی یک همراهِ از اعتدالیون اعتدالی‌تر شد.
اما زارع یک رقیب قدرتمند درون مجمع نمایندگان استان داشت.  عصر اقتدار غلامرضا تاج‌گردون نه در استان که در کشور کلید خورده بود و او نه نزدیک به دولت که بعدها به لطف ریاست بر کمیسیون برنامه‌وبودجه عملاً از موضع بالا تصمیم‌سازی می‌کرد. بزرگواری هم نماینده دست بسته‌ای نبود او به اتکای همان ادبیات "چماق لری" پیشبرد خواسته‌هایش را در تهران و دفتر استاندار هم‌ولایتی‌اش بلد بود. زارعی هم تدبیر و ترفند خود را داشت. او بر پیگیری و حمایت از  نیروهایش حتی خارج  از توافقات مجمع کوچک نمایندگان استان مصر بود. زارعی کمتر به قاعده و چارچوب اخلاقِ جناحی - جریانی پایبند نبود.
راحت از سخنرانی برای قالیباف و ولایتی در کوران تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری عبور و به دولت روحانی نزدیک شد و بعد برای دفاع از  نجفی برای پست وزارت آموزش‌وپرورش سخنرانی کرد و در یک اتفاق " ثبت شده در تاریخ" در یک  اشتباه داوری  تلخ در حادثه سقوط هواپیما در کوه دنا با طمع منافع مدیریتی و جریانی هیچ اعتراضی به مدیریت وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی و راه و شهرسازی نکرد و اتفاقاً در سمت آنان ایستاد تا تاج‌گردون و عدل هاشمی‌پور صدای مردم استان علیه وزرای استیضاح شده باشند.
بربادرفتن "عزت بویراحمد" نیز در واکنش به عملکرد زارعی در سپهر سیاسی بویراحمد تولید شد. این کلیدواژه در واکنش به اقتدار تاج‌گردون و ضعف زارعی وارد گفتمان انتخاباتی بویراحمد و استان گردید.
جانشینان زارعی با شعار احیای همین عزت قبای رقابت با او پوشیدند و وعده بازگشت عزت سر دادند. اما داوری در باره تک دوره‌ی روشنفکر که اخیراً محمدرحیم دهراب‌پور از عنوان " نکبت" برای آن یاد کرده است و یک سال و چند ماه نمایندگی بهرامی به نظر می‌رسد زارعی از اخلاف خود اگر "خیلی توانمندتر" نبود؛ اما در مجموع "توانمندتر" بود.
چتر حمایتی و پایگاهی زارعی به خلاف روشنفکر از شمولیت منطقه‌ای بیشتر برخوردار بود و به‌مراتب از بهرامی کاربلدتر و پیگیرتر بود. ترکیب مدیران استان در دو دوره زارعی و بهرامی در استان گواه وزن بیشتر زارعی در مناسبات مدیریتی استان است.
حالا او که یک دوره میلیمتری و کم اختلاف با نفر دوم در ۱۳۹۴ و یک شکست در ۱۳۹۸ را تجربه کرد و در ۱۴۰۲ چاره‌ای جز نقل حوزه انتخابیه از بویراحمد به تهران نداشت قصد جبران "خلاف عادت" دوره قبل را دارد و ضعف روشنفکر و ضعف بیشتر بهرامی را مستمسک برای بازگشت و پیروزی خود می‌داند.
شکل‌گیری مثلث رقابت میان بهرامی، روشنفکر و زارعی چندان دورازذهن نیست. عملکرد این مثلث از ریخت افتاده و تکراری واقعیت " فضای ضد توسعه‌ای " در این استان است و گویا گریزی از آن در میانه نمی‌باشد و جالب آن که در برخی محافل نام گزینه‌ی هدایت خواه نیز مطرح است تا شاید به‌جای مثلث شاهد مربع و یا شاید هم پنج‌ضلعی (پنتاگون) تکراری انتخاباتی باشیم.
تأمل‌برانگیزتر بی چاره بودن مردم و رأی‌دهندگان میان سه‌گزینه‌ای است که هیچ‌کدام هرگز در شمایل نماینده‌ای از جنس غلامرضا تاج‌گردون ظاهر نشدند و حالا دو تای آنها طلبکارند که ما از فعلی بهتر بودیم و فعلی که خود زمانی در جمع‌های خصوصی وعده انتقام و احیای عزت با آمدنش را نوید می‌دهد کل گفتارش به لقلقه زبانی " مدیران ناکارآمد" تقلیل پیدا کرده است و گویی مدیرانی سراغ دارد از جنس مدیران سنگاپوری و کره جنوبی.
اما بهرامی قبل از آن باید بداند برای شکل‌گیری  آن نوع مدیران نیاز به نماینده واقعی و برآمده از یک سازوکار انتخاباتی و مردمی - توسعه‌ای وجود دارد.
این تقدیر تلخی برای بویراحمد، دنا و مارگون پر ظرفیت است که گرفتار یک دور باطل حذف‌واضافه از قبل مشخص شده‌اند که خروجی آن یک " هیچ" بزرگ است.
بازگشت به زارعی انتخاب میان سه گزینه پر انتقاد زارعی، بهرامی و روشنفکر است. سه‌گزینه‌ای که کل طرح و برنامه پیشا، حین و پساانتخاباتی‌شان فاتحه‌خوانی و تعصب پنهان و آشکار بر منطقه‌گرایی است. بازگشت به زارعی اگر اتفاق بیفتد صرفاً "واکنش منطقه‌ای و قومی" خواهد بود و هیچ پلن توسعه‌ای نه با خود دارد و نه می‌توان به استخراج توسعه از دل آن امید بست.
فضایی سرد و تهی از نخبگان انتخاباتی که دوره به دوره عیار رقابت در آن از دور قبل ناامیدکننده‌تر است و حامیان بر سر اپسیلون تفاوت و یا حمایتی موردی بین این‌وآن برای هم خط‌ونشان می‌کشند.
این صرفاً یک تحلیل سیاسی است و به‌منزله نادیده گرفتن خدمات مسئولان قبلی و فعلی نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویه‌ها، فرایند و اطلاع‌رسانی منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی انتشار پاسخ آن‌ها را دارد.
نام شما

آدرس ايميل شما

آیا «توافق‌های ابراهیم» گامی به‌سوی «اسرائیل بزرگ» است؟

آیا «توافق‌های ابراهیم» گامی به‌سوی «اسرائیل بزرگ» است؟

بنیامین نتانیاهو ایده «اسرائیل بزرگ» را نه‌فقط پروژه‌ای سیاسی بلکه مأموریتی دینی می‌داند ...
کلاهبرداری ۷۰ میلیاردی با جعل نامه رهبری!

کلاهبرداری ۷۰ میلیاردی با جعل نامه رهبری!

فردی که نامه منتسب به مقام معظم رهبری و رئیس قوه قضاییه را جعل کرده بود به ۱۲ سال حبس ...
سوریه در پسااسد؛ زمین بازی جدید نتانیاهو و اردوغان | درگیری میان تل‌آویو و آنکارا نزدیک است؟

سوریه در پسااسد؛ زمین بازی جدید نتانیاهو و اردوغان | درگیری میان تل‌آویو و آنکارا نزدیک است؟

در یک تقسیم‌بندی فرضی، بخش جنوبی سوریه تا حومه دمشق می‌تواند تحت نفوذ اسرائیل قرار گیرد ...
1