تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۱:۲۰
کد مطلب : ۵۰۰۲۱۲
کبنا گزارش می دهد؛
بررسی پدیدار خشونت در استان کهگیلویه و بویراحمد / خشونت را باید فهمید، نه فقط سرکوب کرد / شهبازی: چرخه خشونت در خانواده آغاز میشود / نادریان: گرفتار باتلاق تعصبات مقدسمآبانهایم/ حیدری: خشونت محصول جامعهای خسته و عصبانی است
۲
کبنا ؛
معاون دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: این استان حدود 60 سال عمر کرده و در طول این سالها سیئات و ضعف های فرهنگی وجود داشته است، اما باید بپرسیم که آیا کهگیلویه و بویراحمد از نقاط ضعف فرهنگی و ساختاری خود عبور کرده؟ پاسخ منفی است. پوستاندازی نکردهایم، فقط بزک کردهایم. علت این امر، درگیر بودن در باتلاق تعصبات مقدسمآبانه و ترس از پذیرش نهادهای فرهنگی جدید است.
به گزارش کبنا نیوز، روز گذشته (یکشنبه 11 خرداد ماه 1404) نشست بررسی پدیدار خشونت در استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور حمید نادریان (معاون دادگستری استان)، آرمان حیدری (جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه)، سلیمان شهبازی (روانشناس و مدیرکل کانون پرورش فکری) و به همت جبارنژاد (مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد) در سالن اجتماعات ادارهکل کتابخانهها برگزار شد.
در این جلسه، نخبگان حقوقی، جامعهشناسی و روانشناسی از منظرهای مختلف به ریشهیابی، تحلیل و بررسی ابعاد خشونت در استان پرداختند.
حمید نادریان: قانون بدون شناخت جامعه، ناقص میماند
گرفتار باتلاق تعصبات مقدسمآبانهایم
حمید نادریان معاون دادگستری استان در این نشست گفت: «قانون اساسی ما ریلگذاری کلی برای تنظیم نظم اجتماعی انجام داده، اما اینکه تا چه اندازه این اصول به درستی اجرا شده، جای بحث دارد. قانون برای همه یکسان است و به ما شهروندان تنها یک چیز میگوید: مراقب باش، محتاط باش. اما قانونگذار نباید خود را بینیاز از علم، جامعهشناسی، روانشناسی و روانکاوی بداند.»
او با اشاره به مفهوم خشونت و ابعاد مختلف آن بیان کرد: «خشم صرفاً چهرهای فریادگونه یا فیزیکی ندارد. گاه خشونت، ساختاری و پنهان است. متأسفانه در برخی مناطق، سلاح سرد یا رفتارهای قبیلهای خشن به نماد افتخار تبدیل شده است. این تعصبات، از گذشتههای دور به امروز منتقل شدهاند و ما هنوز از آن عبور نکردهایم.»
نادریان با بررسی عملکرد استان در مقابله با خشونت افزود: «این استان حدود 60 سال عمر کرده و در طول این سالها سیئات و ضعف های فرهنگی وجود داشته است، اما باید بپرسیم که آیا کهگیلویه و بویراحمد از نقاط ضعف فرهنگی و ساختاری خود عبور کرده؟ پاسخ منفی است. پوستاندازی نکردهایم، فقط بزک کردهایم. علت این امر، درگیر بودن در باتلاق تعصبات مقدسمآبانه و ترس از پذیرش نهادهای فرهنگی جدید است؛ نیاز هست که صبر کنیم.»
او با اشاره به اینکه بیش از ۱۱۸ دستگاه و نهاد متولی حوزه فرهنگ هستند و وظیفه ذاتی در این زمینه دارند، گفت: «با وجود این ظرفیتها، هنوز فرهنگسازی لازم در زمینه خشونت انجام نشده است.»
نادریان اظهار کرد: «باید تقسیم بندی هایی در خصوص پدیده خشونت داشته باشیم، با تأکید بر این که خشونت خانگی انواع بیشتری داشته باشد.»
نادریان اظهار کرد: «باید تقسیم بندی هایی در خصوص پدیده خشونت داشته باشیم، با تأکید بر این که خشونت خانگی انواع بیشتری داشته باشد.»
نادریان در ادامه به نمونهای عینی از خشونت در استان پرداخت و به حادثهای دلخراش اشاره کرد که فردی با پیشینه بلند از درگیریها و تهدیدهای عمومی، نهایتاً اقدام به ضرب و جرح شدید یک نفر دیگر با سلاح سرد کرده بود. او گفت: «شدت این خشونت نشاندهنده بیماری روانی و سابقه خشونتهای خانگی در فرد مرتکب است. متأسفانه، این فرد در گذشته نیز بارها در دادگاههای مربوط به جرائم خشن حضور داشته و به پرونده این فرد رسیدگی شده است.»
وی افزود: «شاید این سوال پیش بیاید که با وجود ارتکاب جرم های متعدد توسط این فرد، دستگاه قضایی چه کاری در قبال آن انجام داده است، قانونگذار گفته است که فرد باید جبران خسارت و دیه داشته باشد، این فرد پرداخت دیات را انجام می داد، ما فقط مجری قانون هستیم.»
وی با اشاره به چگونگی ارتکاب جرم توسط فرد متهم قتل گفت: «قطع به یقین، این فرد در گذشتۀ زندگی خود دچار رفتارهای مشابهی بوده و الان به شکلی قساوت گونه آن رفتار را خود تکرار کرده است.»
وی افزود: «شاید این سوال پیش بیاید که با وجود ارتکاب جرم های متعدد توسط این فرد، دستگاه قضایی چه کاری در قبال آن انجام داده است، قانونگذار گفته است که فرد باید جبران خسارت و دیه داشته باشد، این فرد پرداخت دیات را انجام می داد، ما فقط مجری قانون هستیم.»
وی با اشاره به چگونگی ارتکاب جرم توسط فرد متهم قتل گفت: «قطع به یقین، این فرد در گذشتۀ زندگی خود دچار رفتارهای مشابهی بوده و الان به شکلی قساوت گونه آن رفتار را خود تکرار کرده است.»
او همچنین درباره تصور عمومی از ناامنی در استان گفت: «واقعیت این است که استان کهگیلویه و بویراحمد در بین استانهای کشور از نظر امنیت اجتماعی، رتبه سوم تا پنجم را دارد. اما به دلیل ارتباطات بالای قومی و فعالیت های قوی در شبکههای اجتماعی، سوپرکانال های شبکه های اجتماعی، و کنجکاوی عمومی، هر حادثهای در عرض چند دقیقه در کل استان منتشر میشود و احساس ناامنی را گسترش میدهد، این در حالی است که در برخی از استان ها قتل هایی رخ می دهد که بخاطر فجاعت نمی توان آن را شرح داد، اما دیده نمی شوند.»
نادریان در پایان گفت: «اگر از دید ایجابی به این ویژگی نگاه کنیم، این همبستگی و سرعت انتشار میتواند به پتانسیلی برای ارتقاء آگاهی عمومی تبدیل شود، اما فعلاً به جنبه منفی آن بیشتر دامن زده میشود.»
دکتر شهبازی: چرخه خشونت در خانواده آغاز میشود
دکتر شهبازی در آغاز سخنان خود با اشاره به ضرورت شکلگیری جلسات علمی در حوزه آسیبهای اجتماعی گفت: «تأملگرا بودن و دانشپذیری، از حلقههای مفقودهای بوده که در استان ما، بهویژه در حوزه آسیبهای اجتماعی بهشدت احساس میشده است. برگزاری چنین جلساتی که بتوان در آنها از زوایای مختلف علمی به موضوع پرداخت، بسیار ضروری است.»
وی افزود:«معضل اصلی، همانطور که دکتر نادریان نیز اشاره کردند، خشونت در خانواده و سبک زیستی ماست. من نیز پاسخ را در خانواده میبینم و معتقدم که سبکهای زندگی ما نیاز به بازنگری دارد. اما ابتدا لازم است مبانی روانشناسی را بررسی کنیم.»
دکتر شهبازی تأکید کرد: «ممکن است آنچه از منظر روانشناسی بیان میکنم با دیدگاه دیگر علوم همراستا نباشد، اما هدف من پرداختن به موضوع از بعد روانشناختی است. سؤال اصلی این است: آیا خشم در وجود ما هست؟ باید باشد یا نباشد؟ خشم از کجا نشأت میگیرد؟ چرا برخی افراد به مرحلهای میرسند که میتوانند به شدت رفتارهای خشونتآمیز داشته باشند؟ اینها سؤالات اساسیاند که کمتر به آنها پرداختهایم.»
وی با بیان اینکه «خشونت را نمیتوان صرفاً با سرکوب کنترل کرد»، افزود: «مثل کسی که سرفه میکند، اگر جلوی دهانش را بگیریم شاید سرفه نکند اما ممکن است خفه شود. کودکی که در خانه صدایش شنیده نشده و همیشه سرکوب شده، همان کسی است که ممکن است در خیابان به خشونت پناه ببرد.»
او در ادامه سخنان خود به تمایز بین مفاهیم مختلف از جمله درد، رنج، خشم و خشونت پرداخت و تصریح کرد: «یکی از بزرگترین آسیبهایی که در استان ما وجود دارد، ورود افراد غیرتخصصی به حوزه آسیبهای اجتماعی است. وقتی افراد بدون پایه علمی و روانشناختی وارد این حوزه میشوند، راهکارهایی ارائه میدهند که نهتنها مؤثر نیست بلکه آسیب را چند برابر میکند. ما باید عمیقتر و با تأمل بیشتر به این مفاهیم نگاه کنیم.»
وی ادامه داد:«خشم یک احساس است و خشونت یک رفتار. این دو با هم تفاوت دارند. درد فصل مشترک تمام انسانهاست و هر چیزی که برخلاف میل ما باشد، برای ما دردآور است. همه ما دوست داریم تأیید شویم، تنها نباشیم، و عزیزانمان را از دست ندهیم. اما در زندگی جدایی، شکست و طرد شدن اجتنابناپذیر است. تفاوت انسانها در نحوه پاسخ دادن به این دردهاست.»
شهبازی همچنین خاطرنشان کرد: «پاسخ ما به دردهایمان، تعیین میکند که خشم چگونه تبدیل به خشونت میشود. بسیاری از ما در مواجهه با درد، به جای تحمل یا حل مسئله، به انتخابهایی مبتنی بر رنج و هیجانات مخرب روی میآوریم.»
اهمیت خودشناسی افراد
وی با اشاره به نقش خودشناسی در مدیریت هیجانات گفت: «وقتی انسان بفهمد که زندگی پر از فراز و فرود است، میتواند به یک صورتبندی ذهنی درست از زندگی برسد و رابطه بهتری با خود و دیگران برقرار کند. خودشناسی یعنی شناخت احساسات و هیجانات. بسیاری از ما نمیدانیم که میزان خشم درونیمان چقدر است تا زمانی که وارد موقعیت میشویم و رفتارمان بروز میکند.»
در ادامه افزود: «هیجانات ذاتاً منفی نیستند، اما نحوه استفاده ما از آنها میتواند آثار مثبت یا منفی داشته باشد. در روانشناسی یونگ گفته میشود که سایههای شخصیت – بخشهایی که نمیخواهیم دیگران از آن آگاه شوند – اگر شناخته نشوند، ما را تحت سلطه قرار میدهند.»
شهبازی در پایان سخنان خود تأکید کرد:«اگر بخواهیم خشونت را در جامعه کاهش دهیم، باید روی اضطرابهای سیستمی، بهویژه در خانوادهها کار کنیم. کودک و نوجوان، دماسنج خانواده است و هرگونه پرخاشگری او ریشه در خانه دارد.»
محسن جبارنژاد، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد، با اشاره به نسبت انقلاب اسلامی و پرهیز از خشونت گفت: «انقلاب اسلامی هیچگاه در پی مبارزه مسلحانه نبود و امام خمینی (ره) نیز بهصراحت مخالفت خود را با این مسیر اعلام کرده بود. انقلاب با تبیین و آگاهی مردم پیش رفت، نه با اسلحه.»
او با تشکر از حاضران افزود: «در بخش دوم این نشست، از استادان دعوت میکنیم تا در سه تا چهار دقیقه، جمعبندی خود را همراه با راهکارهای عملیاتی از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و سیاستگذاری ارائه دهند.»
جبارنژاد همچنین خبر خوشی نیز داد و گفت: «بزرگترین بخش کودک جنوب کشور در حال راهاندازی است و در مراحل پایانی قرار دارد. امیدوارم دوستان از این پروژه بازدید داشته باشند.»
دکتر شهبازی در آغاز سخنان خود با اشاره به ضرورت شکلگیری جلسات علمی در حوزه آسیبهای اجتماعی گفت: «تأملگرا بودن و دانشپذیری، از حلقههای مفقودهای بوده که در استان ما، بهویژه در حوزه آسیبهای اجتماعی بهشدت احساس میشده است. برگزاری چنین جلساتی که بتوان در آنها از زوایای مختلف علمی به موضوع پرداخت، بسیار ضروری است.»
وی افزود:«معضل اصلی، همانطور که دکتر نادریان نیز اشاره کردند، خشونت در خانواده و سبک زیستی ماست. من نیز پاسخ را در خانواده میبینم و معتقدم که سبکهای زندگی ما نیاز به بازنگری دارد. اما ابتدا لازم است مبانی روانشناسی را بررسی کنیم.»
دکتر شهبازی تأکید کرد: «ممکن است آنچه از منظر روانشناسی بیان میکنم با دیدگاه دیگر علوم همراستا نباشد، اما هدف من پرداختن به موضوع از بعد روانشناختی است. سؤال اصلی این است: آیا خشم در وجود ما هست؟ باید باشد یا نباشد؟ خشم از کجا نشأت میگیرد؟ چرا برخی افراد به مرحلهای میرسند که میتوانند به شدت رفتارهای خشونتآمیز داشته باشند؟ اینها سؤالات اساسیاند که کمتر به آنها پرداختهایم.»
وی با بیان اینکه «خشونت را نمیتوان صرفاً با سرکوب کنترل کرد»، افزود: «مثل کسی که سرفه میکند، اگر جلوی دهانش را بگیریم شاید سرفه نکند اما ممکن است خفه شود. کودکی که در خانه صدایش شنیده نشده و همیشه سرکوب شده، همان کسی است که ممکن است در خیابان به خشونت پناه ببرد.»
او در ادامه سخنان خود به تمایز بین مفاهیم مختلف از جمله درد، رنج، خشم و خشونت پرداخت و تصریح کرد: «یکی از بزرگترین آسیبهایی که در استان ما وجود دارد، ورود افراد غیرتخصصی به حوزه آسیبهای اجتماعی است. وقتی افراد بدون پایه علمی و روانشناختی وارد این حوزه میشوند، راهکارهایی ارائه میدهند که نهتنها مؤثر نیست بلکه آسیب را چند برابر میکند. ما باید عمیقتر و با تأمل بیشتر به این مفاهیم نگاه کنیم.»
وی ادامه داد:«خشم یک احساس است و خشونت یک رفتار. این دو با هم تفاوت دارند. درد فصل مشترک تمام انسانهاست و هر چیزی که برخلاف میل ما باشد، برای ما دردآور است. همه ما دوست داریم تأیید شویم، تنها نباشیم، و عزیزانمان را از دست ندهیم. اما در زندگی جدایی، شکست و طرد شدن اجتنابناپذیر است. تفاوت انسانها در نحوه پاسخ دادن به این دردهاست.»
شهبازی همچنین خاطرنشان کرد: «پاسخ ما به دردهایمان، تعیین میکند که خشم چگونه تبدیل به خشونت میشود. بسیاری از ما در مواجهه با درد، به جای تحمل یا حل مسئله، به انتخابهایی مبتنی بر رنج و هیجانات مخرب روی میآوریم.»
اهمیت خودشناسی افراد
وی با اشاره به نقش خودشناسی در مدیریت هیجانات گفت: «وقتی انسان بفهمد که زندگی پر از فراز و فرود است، میتواند به یک صورتبندی ذهنی درست از زندگی برسد و رابطه بهتری با خود و دیگران برقرار کند. خودشناسی یعنی شناخت احساسات و هیجانات. بسیاری از ما نمیدانیم که میزان خشم درونیمان چقدر است تا زمانی که وارد موقعیت میشویم و رفتارمان بروز میکند.»
در ادامه افزود: «هیجانات ذاتاً منفی نیستند، اما نحوه استفاده ما از آنها میتواند آثار مثبت یا منفی داشته باشد. در روانشناسی یونگ گفته میشود که سایههای شخصیت – بخشهایی که نمیخواهیم دیگران از آن آگاه شوند – اگر شناخته نشوند، ما را تحت سلطه قرار میدهند.»
شهبازی در پایان سخنان خود تأکید کرد:«اگر بخواهیم خشونت را در جامعه کاهش دهیم، باید روی اضطرابهای سیستمی، بهویژه در خانوادهها کار کنیم. کودک و نوجوان، دماسنج خانواده است و هرگونه پرخاشگری او ریشه در خانه دارد.»
محسن جبارنژاد، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد، با اشاره به نسبت انقلاب اسلامی و پرهیز از خشونت گفت: «انقلاب اسلامی هیچگاه در پی مبارزه مسلحانه نبود و امام خمینی (ره) نیز بهصراحت مخالفت خود را با این مسیر اعلام کرده بود. انقلاب با تبیین و آگاهی مردم پیش رفت، نه با اسلحه.»
او با تشکر از حاضران افزود: «در بخش دوم این نشست، از استادان دعوت میکنیم تا در سه تا چهار دقیقه، جمعبندی خود را همراه با راهکارهای عملیاتی از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و سیاستگذاری ارائه دهند.»
جبارنژاد همچنین خبر خوشی نیز داد و گفت: «بزرگترین بخش کودک جنوب کشور در حال راهاندازی است و در مراحل پایانی قرار دارد. امیدوارم دوستان از این پروژه بازدید داشته باشند.»
دکتر حیدری: خشونت، محصول نابرابری و احساس تحقیر است
دکتر آرمان حیدری، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه در بخش دوم سخنان خود گفت: «خشونت در کهگیلویه و بویراحمد را نمیتوان بدون درک تاریخ، مناسبات قدرت، تبعیض و توزیع نابرابر منابع فهم کرد. هرجا احساس تحقیر، نادیدهگرفتهشدن یا تبعیض باشد، خشونت سر برمیآورد.
او افزود: «وقتی جوانان احساس کنند فرصت برابر ندارند، دیده نمیشوند یا بهواسطه قومیت، جنسیت یا طبقه اجتماعیشان مورد تبعیض قرار میگیرند، زمینه برای خشم و خشونت فراهم میشود. ما باید مسأله را از سطح رفتار به سطح ساختار ارتقا دهیم.»
حیدری تأکید کرد: «فقر، بیکاری، ناکارآمدی نهادی و ضعف سرمایه اجتماعی، همه در کنار هم خشونت را میسازند. صرف برخورد قضایی نمیتواند این چرخه را متوقف کند. ما به یک بازنگری جدی در سیاستهای اجتماعی نیاز داریم.»
حیدری به ساختارهای اجتماعی مولد خشونت در استان اشاره کرد و گفت: «در استان کهگیلویه و بویراحمد، ما با مجموعهای از چالشهای ساختاری مواجهیم که زمینهساز خشونت هستند. از جمله این چالشها میتوان به تبعیض در دسترسی به فرصتها، ناکارآمدی نهادهای میانجی، شکافهای طبقاتی، بیاعتمادی عمومی، ضعف آموزش عمومی، و نهادینه نبودن گفتگو اشاره کرد.»
حیدری اظهار کرد: «به جای اینکه انگشت اتهام را به سمت خانواده بگیریم باید از نهادهای قدرت بپرسیم که برای بهبود این وضعیت چه کاری کرده اند و آنها را مورد پرسش و نقد قرار دهیم.»
حیدری اظهار کرد: «به جای اینکه انگشت اتهام را به سمت خانواده بگیریم باید از نهادهای قدرت بپرسیم که برای بهبود این وضعیت چه کاری کرده اند و آنها را مورد پرسش و نقد قرار دهیم.»
او با اشاره به فرهنگ قبیلهای و تعصبات قومی در استان افزود: «متأسفانه گاهی الگویی از افتخار در استان تبلیغ میشود که با خشونت عجین است؛ افتخار به داشتن تفنگ، سابقه درگیری، یا حتی قدرت بدنی، نوعی بازتولید فرهنگی خشونت است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. وقتی الگوی قهرمان در ذهن نوجوان، کسی است که در یک نزاع پیروز شده، نه کسی که با علم یا گفتوگو مسئلهای را حل کرده، باید نگران بود.»
این استاد دانشگاه یکی از راهکارهای اساسی برای مقابله با خشونت را «تغییر روایت» دانست و گفت: «ما نیاز به تغییر روایت فرهنگی داریم. رسانهها، مدارس، نهادهای تربیتی، همه باید به جای بازتولید خشونت، روایتهای تازهای از موفقیت، قهرمانی، تعامل و گفتوگو بسازند. باید الگوهایی تازه خلق کنیم که مبتنی بر صلح، دانش، گفتوگو و احترام باشند.»
حیدری با اشاره به اهمیت سرمایه اجتماعی گفت: «جوامعی که در آنها اعتماد، مشارکت، همکاری و گفتوگو نهادینه شده است، خشونت کمتری دارند. متأسفانه سرمایه اجتماعی در استان ما در حال فرسایش است. مردم به نهادها اعتماد ندارند، همبستگی میان طوایف گاه رقابتی و آسیبزاست و نهادهای رسمی اغلب در بحرانها ظاهر میشوند، نه در فرآیندهای پیشگیرانه.»
او در پایان تأکید کرد: «مقابله با خشونت نیاز به سیاستگذاری چندلایه، همافزایی نهادها و اراده اجتماعی دارد. این یک پروژه بلندمدت است، اما اگر از همین حالا شروع نکنیم، آسیبها عمیقتر میشوند و بازسازی اجتماعی سختتر خواهد بود.»
وی بیان کرد: «خشونت نمادین در کلمات، در زبان، در ضرب المثل های ما وجود دارد که باید این موارد را اصلاح کنیم.»
حیدری با اشاره به اهمیت خودشناسی گفت: «خشونت و رفتار خشن در وجود ما نهادینه شده، با اینکه می دانیم رفتار درستی نداریم، اما نمی توانیم آن را انجام ندهیم.»
وی بیان کرد: «خشونت نمادین در کلمات، در زبان، در ضرب المثل های ما وجود دارد که باید این موارد را اصلاح کنیم.»
حیدری با اشاره به اهمیت خودشناسی گفت: «خشونت و رفتار خشن در وجود ما نهادینه شده، با اینکه می دانیم رفتار درستی نداریم، اما نمی توانیم آن را انجام ندهیم.»
نادریان: مهمترین ساختار اجتماعی که باید روی آن تمرکز کرد، خانواده است
معاون دادگستری استان در بخش دوم سخنان خود با تأکید بر اینکه عوامل ژنتیکی و محیطی اثرگذاری بیشتری نسبت به ساختارهای اجتماعی دارند، گفت: «خشونت از سه عامل ژنتیکی، محیطی و ساختارهای اجتماعی نشأت میگیرد، مهمترین ساختار اجتماعی که باید روی آن تمرکز کرد، خانواده است. تبعیضهای سازمانی و اداری، و محرومیت از حقوق اولیه نیز از دیگر عواملی هستند که خشونت را در جامعه نهادینه میکنند.»
نادریان خواستار تشکیل دادگاههای تخصصی، تربیت قاضی و پلیس علمی، و توجه به آموزش نحوه برخورد با کودکان و نوجوانان شد و تأکید کرد: «باید بین برخورد با کودک، نوجوان و جوان تفاوت قائل شد. پلیس علمی یعنی نیرویی آگاه به رشد روانی و اجتماعی افراد.»
رهبر همچنین با اشاره به ضعف در ساختارهای شهری گفت: «مبلمان شهری و جلوههای بصری شهرها تأثیر مستقیم بر روان جامعه دارد. وقتی فضای شهر آزاردهنده است، خود میتواند خشونت را تشدید کند. این ایراد فقط به شهرداری نیست؛ همه ما در قبال آن مسئولیم.»
شهبازی: هیچ کودکی درمان نمیشود مگر خانواده درمان شود / ریشه خشونت در اضطراب و سبک نادرست تربیت است
شهبازی در بخش دوم سخنان خود با تأکید بر نقش بنیادین خانواده در درمان آسیبهای اجتماعی گفت: «خانواده نهتنها مقصر نیست، بلکه میتواند بازوی اصلی کاهش آسیبها باشد. ما در رویکرد روانشناختیمان بهشدت بر نگاه سیستمی تأکید داریم و معتقدیم که اگر ساختار انسانی اصلاح نشود، سیستم هم اصلاح نخواهد شد.»
شهبازی افزود: «اضطراب زمینهساز خشونت است، و این اضطراب ریشه در سبک نادرست زندگی و تربیت دارد. سبک قضاوتی، مقایسهگری، تحقیر، تهدید و سرزنش کودکان، پایههای عزت نفس را از بین میبرد و فرد را از احساس امنیت روانی محروم میسازد.»
وی در ادامه اظهار کرد: «وقتی پدر و مادر به فرزند میگویند با این روش درس بخونی به جایی نمیرسی، عملاً او را از زمان حال جدا کرده و به آیندهای مبهم پرت میکنند. این رفتار اضطرابآور است. قضاوتگری باعث خشک شدن ریشه امنیت روانی کودک میشود، بهطوری که توانایی ارتباطگیری، یادگیری و حتی تحمل موقعیتهای ساده زندگی را از دست میدهد.»
شهبازی با بیان اینکه «عزت نفس پایین در نوجوان، زمینهساز خشونتهای خیابانی است»، گفت: «کودکی که از خانوادهاش تأیید نگرفته، برای جبران آن در جمع دوستانش به رفتارهای پرخطر و خشونتآمیز متوسل میشود تا از آنها تأیید بگیرد.»
او همچنین با اشاره به پژوهش میدانی خود در سال ۱۴۰۱ با عنوان خشم در استان گفت: «در این تحقیق ۱۸۰ صفحهای، تمام عوامل زمینهساز خشونت بررسی شده و نتیجه نشان میدهد که خانواده و مدرسه دو نهاد مؤثر در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی هستند.»
شهبازی در پایان با ارائه پنج پیشنهاد کاربردی خطاب به خانوادهها گفت: «اولین گام، گفتوشنود با فرزندان است. ما باید بین گفتگو و گفتوشنود تفاوت قائل شویم. گفتوشنود یعنی شنیدن فعالانه و تلاش برای درک متقابل، نه صرفاً قانع کردن یا سلطه کلامی.»
وی تأکید کرد: «اگر میخواهیم کودک برای خودش احترام قائل شود، نباید یاد بگیرد که والدینش با تحقیر، تهدید و مقایسه او را میسنجند. احترام، باید در رفتار پدر و مادر نسبت به هم و نسبت به کودک دیده شود. کسی که برای خودش احترام قائل است، به دیگران هم بیاحترامی نمیکند.»
جبارنژاد: اگر خشونت را نفهمیم، نمیتوانیم با آن مقابله کنیم
معاون دادگستری استان در بخش دوم سخنان خود با تأکید بر اینکه عوامل ژنتیکی و محیطی اثرگذاری بیشتری نسبت به ساختارهای اجتماعی دارند، گفت: «خشونت از سه عامل ژنتیکی، محیطی و ساختارهای اجتماعی نشأت میگیرد، مهمترین ساختار اجتماعی که باید روی آن تمرکز کرد، خانواده است. تبعیضهای سازمانی و اداری، و محرومیت از حقوق اولیه نیز از دیگر عواملی هستند که خشونت را در جامعه نهادینه میکنند.»
نادریان خواستار تشکیل دادگاههای تخصصی، تربیت قاضی و پلیس علمی، و توجه به آموزش نحوه برخورد با کودکان و نوجوانان شد و تأکید کرد: «باید بین برخورد با کودک، نوجوان و جوان تفاوت قائل شد. پلیس علمی یعنی نیرویی آگاه به رشد روانی و اجتماعی افراد.»
رهبر همچنین با اشاره به ضعف در ساختارهای شهری گفت: «مبلمان شهری و جلوههای بصری شهرها تأثیر مستقیم بر روان جامعه دارد. وقتی فضای شهر آزاردهنده است، خود میتواند خشونت را تشدید کند. این ایراد فقط به شهرداری نیست؛ همه ما در قبال آن مسئولیم.»
شهبازی: هیچ کودکی درمان نمیشود مگر خانواده درمان شود / ریشه خشونت در اضطراب و سبک نادرست تربیت است
شهبازی در بخش دوم سخنان خود با تأکید بر نقش بنیادین خانواده در درمان آسیبهای اجتماعی گفت: «خانواده نهتنها مقصر نیست، بلکه میتواند بازوی اصلی کاهش آسیبها باشد. ما در رویکرد روانشناختیمان بهشدت بر نگاه سیستمی تأکید داریم و معتقدیم که اگر ساختار انسانی اصلاح نشود، سیستم هم اصلاح نخواهد شد.»
شهبازی افزود: «اضطراب زمینهساز خشونت است، و این اضطراب ریشه در سبک نادرست زندگی و تربیت دارد. سبک قضاوتی، مقایسهگری، تحقیر، تهدید و سرزنش کودکان، پایههای عزت نفس را از بین میبرد و فرد را از احساس امنیت روانی محروم میسازد.»
وی در ادامه اظهار کرد: «وقتی پدر و مادر به فرزند میگویند با این روش درس بخونی به جایی نمیرسی، عملاً او را از زمان حال جدا کرده و به آیندهای مبهم پرت میکنند. این رفتار اضطرابآور است. قضاوتگری باعث خشک شدن ریشه امنیت روانی کودک میشود، بهطوری که توانایی ارتباطگیری، یادگیری و حتی تحمل موقعیتهای ساده زندگی را از دست میدهد.»
شهبازی با بیان اینکه «عزت نفس پایین در نوجوان، زمینهساز خشونتهای خیابانی است»، گفت: «کودکی که از خانوادهاش تأیید نگرفته، برای جبران آن در جمع دوستانش به رفتارهای پرخطر و خشونتآمیز متوسل میشود تا از آنها تأیید بگیرد.»
او همچنین با اشاره به پژوهش میدانی خود در سال ۱۴۰۱ با عنوان خشم در استان گفت: «در این تحقیق ۱۸۰ صفحهای، تمام عوامل زمینهساز خشونت بررسی شده و نتیجه نشان میدهد که خانواده و مدرسه دو نهاد مؤثر در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی هستند.»
شهبازی در پایان با ارائه پنج پیشنهاد کاربردی خطاب به خانوادهها گفت: «اولین گام، گفتوشنود با فرزندان است. ما باید بین گفتگو و گفتوشنود تفاوت قائل شویم. گفتوشنود یعنی شنیدن فعالانه و تلاش برای درک متقابل، نه صرفاً قانع کردن یا سلطه کلامی.»
وی تأکید کرد: «اگر میخواهیم کودک برای خودش احترام قائل شود، نباید یاد بگیرد که والدینش با تحقیر، تهدید و مقایسه او را میسنجند. احترام، باید در رفتار پدر و مادر نسبت به هم و نسبت به کودک دیده شود. کسی که برای خودش احترام قائل است، به دیگران هم بیاحترامی نمیکند.»
جبارنژاد: اگر خشونت را نفهمیم، نمیتوانیم با آن مقابله کنیم
جبارنژاد، فعال اجتماعی و دبیر جلسه «بررسی پدیدار خشونت در استان کهگیلویه و بویراحمد» در پایان این نشست، با تشکر از حضور سخنرانان و مشارکت فعال مدعوین، گفت: «موضوع خشونت را نمیتوان با نگاه سطحی، مناسکی یا مقطعی فهم کرد. ما اگر نتوانیم خشونت را بهدرستی بشناسیم و تحلیل کنیم، در طراحی راهکارهای پیشگیرانه و درمانی هم ناکام خواهیم بود.»
او افزود: «ما در این نشست تلاش کردیم تا ابعاد مختلف خشونت در استان را از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و بسترهای فرهنگی و ساختاری بررسی کنیم. این فقط یک جلسه نظری نبود؛ بلکه گامی است برای شروع یک گفتوگوی جدی، مستمر و اجتماعی.»
جبارنژاد با اشاره به ضرورت نگاه بینرشتهای به مسأله خشونت تأکید کرد: «درمان خشونت فقط با پلیس و مجازات کیفری ممکن نیست. ما به حضور فعال روانشناسان، مددکاران اجتماعی، معلمان، نخبگان فرهنگی و رسانهای نیاز داریم تا خشونت را در نطفه مهار کنیم، نه آنگاه که به انفجار میرسد.»
او به نقش رسانهها در شکلدهی به ادراک عمومی از خشونت اشاره کرد و گفت: «مهم است که رسانههای استان از بازنشر تصاویر و خبرهای خشونتبار به شکل هیجانی و زرد پرهیز کنند و به جای آن، روایتهایی انسانی، تحلیلی و ریشهای ارائه دهند. رسانهها میتوانند خشونت را تشدید یا تعدیل کنند؛ بستگی دارد چگونه با آن مواجه شوند.»
دبیر جلسه در پایان، خواستار برگزاری سلسلهنشستهای تخصصی و راهاندازی یک نهاد غیردولتی برای رصد، تحلیل و مداخله در حوزه پیشگیری از خشونت شد و تأکید کرد: «اگر نهادهای مدنی، دانشگاهها و اصحاب رسانه دست به دست هم دهند، میتوانیم قدمی مهم در مسیر کاهش خشونت برداریم. راه دشوار است، اما ممکن است، اگر ارادهای عمومی پشت آن باشد.»
موز را بخورد و بلند شوید.
شما را چه به این حرف ها