کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

تاج حیا

معصومه بادست

4 آبان 1400 ساعت 22:45


سر سبز نوشتیم سراپرده دیدار
رخ را که ندیده شده ایم عاشقت انگار 

بسیار تجلی زده ای بر نام کوثر 
گفتند که مرهم میشوی بر جای مسمار 

من ناطق شعرم شده ام تو با اصالت 
ارزش داده ای بر دل این کار 

عمری کمر بسته برای فرج هستیم 
یک عمر تو گفتی گره هست هنوز بسیار 

فهمید زمان صاحبه ای کم دارد 
بهار رسیده ضربان کم دارد 

گاه توشه ها پر است اخلاص گران کم دارد 
گاه اصلا توشه ای نیست فقط غم دارد 

از دختران دوره ظهور چیزی بگو 
زچه لباسشان چند متر کم دارد 

دیدم همه گفتن دل هست پاک پاک 
پس مثل از کوزه همان برون برایتان چه کم دارد 

اصلا نمیخواهد به جایی فکر کنی 
بر زمین بنگر که هر فصل پوشش زیبا دارد 

خواهر گر تمدن در عریان بودن است 
حیوانات در راس ما جادارد 

بر تو آشکار کنم تاریخی 
که به اندازه خوشبختیمان جادارد 

چادر یعنی جنسی از تاج حیا 
عشق در هر تار وپودش به خدا جادارد 

دختری می سوخت با این پوششش در خیمه ها 
در کلامش هنوز عفت معنا دارد

هیچ از گلایه اش نشنیده ام در کربلا 
دومین پهلو شکسته غیرتش تماشادارد 

گفته من محکم گرفتم تا نیفتد این عبا 
هدف تو پدرم بر دوچشم جادارد 
حال ماها زینب واین همه. هم شهدا 
آیا معنی راهشان بر دل ما جادارد 

عشق وایمان ،انسانیت مردانگی 
در کنارش معرفت جادارد 

این همه کنار هم زیبا شود 
به خدا عرش معلی دارد

شاعر معصومه بادست


کد مطلب: 440564

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/440564/تاج-حیا

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1