تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۵
کد مطلب : ۱۲۸۳۸۱
راز ماندگاری این مدیران در کهگیلویه و بویراحمد چیست؟
۰
کبنا ؛علی روزبهان
هر عزل و نصبی در کشور و به ویژه استان کهگیلویه و بویراحمد سیاسی است و رد پای سیاست و سیاسیون در آن قابل مشاهده است. سیاست خوب یا بد در همه جا و همه حوزهها رخنه کرده است و آیتم اصلی تغییرات مدیریتی سیاسی است.
این نوع نگاه در دولت قبل به اوج خود رسید ولی در این دولت تلاش گردید حتی المقدور از این رفتار که آقای روحانی آنرا داس گونه خواند پرهیز گردد و در این راه شعار اعتدال مطرح شد. ولی متاسفانه همین شعار مستمسکی شد تا بعضی بهترین استفاده را ببرند و در جواب انتقادات و فشارها برای تغییر مدعی اعتدالی بودن شوند و استانداران هم در بسیاری موارد چشم خود را بر برخی مطالبات حامیان دولت ببندد و حتی در مواردی که تغییر یک ضرورت است نسبت به آن به توجیهات نامربوط متوسل شوند.
از دستگاههایی که با وجود سپری شدن بیش از دو سال از عمر دولت مدیریت آن علی رغم خواست فعالان ستاد دکتر روحانی و مطالبه بخش وسیعی از فعالان آن حوزه تاکنون اقدامی صورت نگرفته است شرکت گاز، هلال احمر، بنیاد شهید، صنعت، معدن و تجارت، مدیرکل بحران استانداری و... استان است و حال علت چیست سئوالی بی جوابی است که ظاهرا استانداری کهگیلویه و بویراحمد دوست ندارد، مطرح شود. این انفعال و حتی حمایت از این مدیران دو نکته اساسی را به ذهن متبادر میکند.
اول اینکه اصطلاحاً زور کسی به این افراد نمیرسد که البته این خود میتواند دلایل زیادی داشته باشد؛ کسی یا کسانی در تهران از آنها حمایت میکند که این جنس حمایتها هم دوستانه و غیرفنی است و یا کسی یا کسانی در استان کهگیلویه و بویراحمد از این مدیران حمایت میکنند که معمولاً ریشهی این نوع حمایتها قومی است و آنچه که در این بین مغفول میماند نگاه عملکردی است چون اگر مبنا عملکرد بود به طور مثال آمارها و شاخصهای نسبتاً پایین شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد به خوبی موید است.
دوم احتمالاً بقا برخی از این مدیران محصول زد و بند میباشد که این زد و بند هم دو شق دارد یا زد و بند با مدیران بالادستی در تهران که اگر این گزینه باشد یک ایراد مضاعف برای مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد و بیانگر ضعف و یا تعامل مدیریت ارشد استان است که نمی توانند خواست و اراده ی خود را پیاده کند و یا اینکه زد وبند در درون خود استان کهگیلویه و بویراحمد است که باز بدتر.
ما قصد نداریم مورد خاصی را به عنوان علت بقا برخی از این مدیران مطرح کنیم، ولی اگر بر روی مدیرعامل محترم شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد انگشت بگذاریم هر چه باشد نمیتوان از حق و مطالبه ی مردم برای تغییر در این دستگاه مهم و ادارات دیگر به راحتی گذشت.
نکته جالب تر در مورد مدیریت شرکت گاز آن است که آقای مدیرعامل نه تنها خود بر صدرات مانده است که در شهرستانها هم تن به تغییر نمیدهد و علی رغم پیگیریها و تلاشهای نیروهای فعال و سیاسی شهرستان کهگیلویه و حتی فرماندار این شهرستان مبنی بر تغییر مدیر شرکت گاز شهرستان کهگیلویه تاکنون ایشان فعلاً دست نگه داشته است.
برخی مدیران و دوستانشان به هیچ کس پاسخگو نیستند و در دفعات قبلی در مقابل کوچکترین اعتراض اقدام به شکایت منتقدین نمودند و اگر نبود تذکر آقای استاندار معلوم نبود الان تکلیف پرونده های فعالان و منتقدان رسانههای به کجا کشیده شده بود و احتمالاً نگارنده باید بعد از این مطلب نیز منتظر احضاریه باشد. والبته عجیب تر از همه چیز چشم بستن استاندار بر مطالبه تغییر است خوب است برای بار هزارم تذکر آقای رئیس جمهور را یادآوری نماییم که فرمودند: کسانی که دولت را قبول ندارند نباید در دولت سمت داشته باشند. و عجیب است نزدیکترین نیروها به لیدرهای جبهه پایداری در استان و در مجموعه دولت مسئولیت کلیدی دارند و همین مدیران شبانه برای شکست دولت و طرح های نفتی دولت نقشه می کشند و وزیر توانمند نفت را با عنوان (وزیر مفتی) مورد تهمت قرار می دهند.
آیا باید یک سال دیگر هم از عمر دولت بگذرد تا اتفاقی بیفتد و یا اینکه باید ببینیم کی مدیران تغییر کند.
هر عزل و نصبی در کشور و به ویژه استان کهگیلویه و بویراحمد سیاسی است و رد پای سیاست و سیاسیون در آن قابل مشاهده است. سیاست خوب یا بد در همه جا و همه حوزهها رخنه کرده است و آیتم اصلی تغییرات مدیریتی سیاسی است.
این نوع نگاه در دولت قبل به اوج خود رسید ولی در این دولت تلاش گردید حتی المقدور از این رفتار که آقای روحانی آنرا داس گونه خواند پرهیز گردد و در این راه شعار اعتدال مطرح شد. ولی متاسفانه همین شعار مستمسکی شد تا بعضی بهترین استفاده را ببرند و در جواب انتقادات و فشارها برای تغییر مدعی اعتدالی بودن شوند و استانداران هم در بسیاری موارد چشم خود را بر برخی مطالبات حامیان دولت ببندد و حتی در مواردی که تغییر یک ضرورت است نسبت به آن به توجیهات نامربوط متوسل شوند.
از دستگاههایی که با وجود سپری شدن بیش از دو سال از عمر دولت مدیریت آن علی رغم خواست فعالان ستاد دکتر روحانی و مطالبه بخش وسیعی از فعالان آن حوزه تاکنون اقدامی صورت نگرفته است شرکت گاز، هلال احمر، بنیاد شهید، صنعت، معدن و تجارت، مدیرکل بحران استانداری و... استان است و حال علت چیست سئوالی بی جوابی است که ظاهرا استانداری کهگیلویه و بویراحمد دوست ندارد، مطرح شود. این انفعال و حتی حمایت از این مدیران دو نکته اساسی را به ذهن متبادر میکند.
اول اینکه اصطلاحاً زور کسی به این افراد نمیرسد که البته این خود میتواند دلایل زیادی داشته باشد؛ کسی یا کسانی در تهران از آنها حمایت میکند که این جنس حمایتها هم دوستانه و غیرفنی است و یا کسی یا کسانی در استان کهگیلویه و بویراحمد از این مدیران حمایت میکنند که معمولاً ریشهی این نوع حمایتها قومی است و آنچه که در این بین مغفول میماند نگاه عملکردی است چون اگر مبنا عملکرد بود به طور مثال آمارها و شاخصهای نسبتاً پایین شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد به خوبی موید است.
دوم احتمالاً بقا برخی از این مدیران محصول زد و بند میباشد که این زد و بند هم دو شق دارد یا زد و بند با مدیران بالادستی در تهران که اگر این گزینه باشد یک ایراد مضاعف برای مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد و بیانگر ضعف و یا تعامل مدیریت ارشد استان است که نمی توانند خواست و اراده ی خود را پیاده کند و یا اینکه زد وبند در درون خود استان کهگیلویه و بویراحمد است که باز بدتر.
ما قصد نداریم مورد خاصی را به عنوان علت بقا برخی از این مدیران مطرح کنیم، ولی اگر بر روی مدیرعامل محترم شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد انگشت بگذاریم هر چه باشد نمیتوان از حق و مطالبه ی مردم برای تغییر در این دستگاه مهم و ادارات دیگر به راحتی گذشت.
نکته جالب تر در مورد مدیریت شرکت گاز آن است که آقای مدیرعامل نه تنها خود بر صدرات مانده است که در شهرستانها هم تن به تغییر نمیدهد و علی رغم پیگیریها و تلاشهای نیروهای فعال و سیاسی شهرستان کهگیلویه و حتی فرماندار این شهرستان مبنی بر تغییر مدیر شرکت گاز شهرستان کهگیلویه تاکنون ایشان فعلاً دست نگه داشته است.
برخی مدیران و دوستانشان به هیچ کس پاسخگو نیستند و در دفعات قبلی در مقابل کوچکترین اعتراض اقدام به شکایت منتقدین نمودند و اگر نبود تذکر آقای استاندار معلوم نبود الان تکلیف پرونده های فعالان و منتقدان رسانههای به کجا کشیده شده بود و احتمالاً نگارنده باید بعد از این مطلب نیز منتظر احضاریه باشد. والبته عجیب تر از همه چیز چشم بستن استاندار بر مطالبه تغییر است خوب است برای بار هزارم تذکر آقای رئیس جمهور را یادآوری نماییم که فرمودند: کسانی که دولت را قبول ندارند نباید در دولت سمت داشته باشند. و عجیب است نزدیکترین نیروها به لیدرهای جبهه پایداری در استان و در مجموعه دولت مسئولیت کلیدی دارند و همین مدیران شبانه برای شکست دولت و طرح های نفتی دولت نقشه می کشند و وزیر توانمند نفت را با عنوان (وزیر مفتی) مورد تهمت قرار می دهند.
آیا باید یک سال دیگر هم از عمر دولت بگذرد تا اتفاقی بیفتد و یا اینکه باید ببینیم کی مدیران تغییر کند.